ابوخرقاء عامری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
چنان که از نامش پیداست، وی از تیره [[بنی عامر بن ربیعه]]<ref>ابن عساکر، ج۴۸، ص۱۶۸.</ref> و کنیه‌اش از نام دخترش خرقاء است. خبری که از بودن او حکایت دارد، مربوط به همین دختر است. [[محمد بن حجاج تمیمی]] - [[راوی]] - گفته است: به [[حج]] رفتم. به مُرّان که رسیدم، نزد خرقاء، دختر ابوخرقاء که همدم و همراه ذی‌الرمه شاعر بود، رفته، به او [[سلام]] دادم و [[نسب]] خود را گفتم. خرقاء گفت: تو پسر [[حجاج بن عمرو بن زید]] هستی؟ گفتم: بله. گفت: [[خدا]] پدرت را [[رحمت]] کند! او زود مُرد. از کجا می‌آیی؟ گفتم: از حج. گفت: [[حج]] تو ناقص است، مگر سخن عمویت ذی الرمه را نشنیده‌ای که گفت: "حج کامل، حجی است که چهارپایان در برابر خرقاء فرو آیند و لجام وانهند". از سن خرقاء، دختر ابوخرقاء پرسیدم، گفت: نمی‌دانم، ولی [[شمر بن ذی الجوشن]]، [[قاتل]] [[حسین]]{{ع}} را وقتی بچه بودم، دیدم و پدرم ابوخرقاء نیز [[جاهلیت]] را [[درک]] کرد و در برخی از جنگ‌های آن دوره نیز شرکت داشت <ref>ابن عساکر، ج۴۸، ص۱۶۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۹۵.</ref>. خرقاء، معشوقه ذی الرمه بود و ذی الرمه اشعار خود را به یاد او می‌سرود<ref>بلاذری، ج۱، ص۱۹ و ۲۸۸.</ref>. بر اساس این تنها خبر، حداکثر می‌توان پدرش را از مخضرمین دانست؛ چنانکه [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۹۵.</ref> هم او را در قسم سوم از کتابش - مخضرمین - آورده است.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوخرقاء عامری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۶۱.</ref>
چنان که از نامش پیداست، وی از تیره [[بنی عامر بن ربیعه]]<ref>ابن عساکر، ج۴۸، ص۱۶۸.</ref> و کنیه‌اش از نام دخترش خرقاء است. خبری که از بودن او حکایت دارد، مربوط به همین دختر است. [[محمد بن حجاج تمیمی]] - [[راوی]] - گفته است: به [[حج]] رفتم. به مُرّان که رسیدم، نزد خرقاء، دختر ابوخرقاء که همدم و همراه ذی‌الرمه شاعر بود، رفته، به او [[سلام]] دادم و [[نسب]] خود را گفتم. خرقاء گفت: تو پسر [[حجاج بن عمرو بن زید]] هستی؟ گفتم: بله. گفت: [[خدا]] پدرت را [[رحمت]] کند! او زود مُرد. از کجا می‌آیی؟ گفتم: از حج. گفت: [[حج]] تو ناقص است، مگر سخن عمویت ذی الرمه را نشنیده‌ای که گفت: "حج کامل، حجی است که چهارپایان در برابر خرقاء فرو آیند و لجام وانهند". از سن خرقاء، دختر ابوخرقاء پرسیدم، گفت: نمی‌دانم، ولی [[شمر بن ذی الجوشن]]، [[قاتل]] [[حسین]] {{ع}} را وقتی بچه بودم، دیدم و پدرم ابوخرقاء نیز [[جاهلیت]] را [[درک]] کرد و در برخی از جنگ‌های آن دوره نیز شرکت داشت <ref>ابن عساکر، ج۴۸، ص۱۶۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۹۵.</ref>. خرقاء، معشوقه ذی الرمه بود و ذی الرمه اشعار خود را به یاد او می‌سرود<ref>بلاذری، ج۱، ص۱۹ و ۲۸۸.</ref>. بر اساس این تنها خبر، حداکثر می‌توان پدرش را از مخضرمین دانست؛ چنانکه [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۹۵.</ref> هم او را در قسم سوم از کتابش - مخضرمین - آورده است.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوخرقاء عامری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۶۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۱

مقدمه

چنان که از نامش پیداست، وی از تیره بنی عامر بن ربیعه[۱] و کنیه‌اش از نام دخترش خرقاء است. خبری که از بودن او حکایت دارد، مربوط به همین دختر است. محمد بن حجاج تمیمی - راوی - گفته است: به حج رفتم. به مُرّان که رسیدم، نزد خرقاء، دختر ابوخرقاء که همدم و همراه ذی‌الرمه شاعر بود، رفته، به او سلام دادم و نسب خود را گفتم. خرقاء گفت: تو پسر حجاج بن عمرو بن زید هستی؟ گفتم: بله. گفت: خدا پدرت را رحمت کند! او زود مُرد. از کجا می‌آیی؟ گفتم: از حج. گفت: حج تو ناقص است، مگر سخن عمویت ذی الرمه را نشنیده‌ای که گفت: "حج کامل، حجی است که چهارپایان در برابر خرقاء فرو آیند و لجام وانهند". از سن خرقاء، دختر ابوخرقاء پرسیدم، گفت: نمی‌دانم، ولی شمر بن ذی الجوشن، قاتل حسین (ع) را وقتی بچه بودم، دیدم و پدرم ابوخرقاء نیز جاهلیت را درک کرد و در برخی از جنگ‌های آن دوره نیز شرکت داشت [۲]. خرقاء، معشوقه ذی الرمه بود و ذی الرمه اشعار خود را به یاد او می‌سرود[۳]. بر اساس این تنها خبر، حداکثر می‌توان پدرش را از مخضرمین دانست؛ چنانکه ابن حجر[۴] هم او را در قسم سوم از کتابش - مخضرمین - آورده است.[۵]

منابع

پانویس

  1. ابن عساکر، ج۴۸، ص۱۶۸.
  2. ابن عساکر، ج۴۸، ص۱۶۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۹۵.
  3. بلاذری، ج۱، ص۱۹ و ۲۸۸.
  4. ابن حجر، ج۷، ص۹۵.
  5. محمدی، رمضان، مقاله «ابوخرقاء عامری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۶۱.