علم مبذول: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[صفار]] به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره [[ائمه]]{{ع}} از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم [[ائمه]]{{ع}} آنها را تحلیل کرده است:
*[[صفار]] به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره [[ائمه]]{{ع}} از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم [[ائمه]]{{ع}} آنها را تحلیل کرده است:
#'''علم مبذول''': با بهره از بصائر الدرجات می‌توان این علم را چنین تعریف کرد: علم مبذول یا علم عام، علمی است که خداوند [[ملائکه]]، رسولان و انبیای خویش را بر آن آگاه ساخته  یا به دیگر سخن، علمی است که خدا در قالب تقدیر ریخته و امضا نموده است<ref>بصائرالدرجات ص۱۳۳ ح۱.</ref> و [[ائمه]]{{ع}} همه آن را می‌دانند. [[صفار]] با نقل روایاتی علم مبذول [[ائمه]]{{ع}} را به سه دسته "ماضی"، "غابر" و "حادث" تقسیم می‌کند.<ref>همان، ص ۱۳۳۸ - ۳۳۹، ح ۱. ۱۶۸. همان، ص۱۴۷.</ref> با توجه به درون مایه احادیث می‌توان علوم "ماضی" و "غابر" را در قالب {{عربی|اندازه=155%|"علم ما کان وما یکون"}} آورد و علم مبذول [[ائمه]]{{ع}} را از دیدگاه [[صفار]] در این دو بخش برسید.  
#'''علم مبذول''': با بهره از بصائر الدرجات می‌توان این علم را چنین تعریف کرد: علم مبذول یا علم عام، علمی است که خداوند [[ملائکه]]، رسولان و انبیای خویش را بر آن آگاه ساخته  یا به دیگر سخن، علمی است که خدا در قالب تقدیر ریخته و امضا نموده است<ref>بصائرالدرجات ص۱۳۳ ح۱.</ref> و [[ائمه]]{{ع}} همه آن را می‌دانند. [[صفار]] با نقل روایاتی علم مبذول [[ائمه]]{{ع}} را به سه دسته "ماضی"، "غابر" و "حادث" تقسیم می‌کند.<ref>همان، ص ۱۳۳۸ - ۳۳۹، ح ۱. ۱۶۸. همان، ص۱۴۷.</ref> با توجه به درون مایه احادیث می‌توان علوم "ماضی" و "غابر" را در قالب {{عربی|اندازه=155%|"علم ما کان وما یکون"}} آورد و علم مبذول [[ائمه]]{{ع}} را از دیدگاه [[صفار]] در این دو بخش برسید.(...)
##{{عربی|اندازه=155%|"علم ما کان وما یکون"}}: [[ائمه]]{{ع}} از آنچه در گذشته بوده (ماکان)، و آنچه در آینده تا قیامت، رخ خواهد داد (ما یکون) آگاه‌اند. علم آنان به گذشته، "علم ماضی" نیز خوانده می‌شود که علمی تفسیر شده است و علم به آینده یا "علم غابر" هم دانشی مکتوب و نگاشته شده است.<ref>همان، ص ۳۳۸، ح۱، ص۳۳۸ - ۳۳۹، ح۲، ص۳۳۹، ح ۳.</ref> [[صفار]] منشأ این دو علم میراث [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} می‌داند. تا هر چند در روایاتی از بصائرگاه سرچشمه این علم را کتاب، {{عربی|اندازه=155%|"تبیان کل شئ"}} دانسته شده است، اما اینها با یکدیگر منافاتی ندارد، زیرا کتاب هم میراثی از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} است. [[صفار]] از این علم به مرتبت و جایگاه [[ائمه]]{{ع}} هم نقبی زده است و آنها را به علت داشتن چنین علیم، از انبیای اولی العزم و افرادی چون [[خضر]]{{ع}} که تنها از "ما کان" آگاه‌اند، اعلم دانسته است؛ چه [[ائمه]]{{ع}} به تبیان کل شئ (کتاب)، علم دارند؛ حال آن که انبیای اولی العزم و دیگران تنها بخشی از علم کتاب را در اختیار داشته‌اند.
#'''علم مکفوف''': [[صفار]] علم مکفوف، علم خاص، علم مکنون یا [[علم غیب]] را علمی می‌داند که خداوند هیچ کس، حتی ملائک مقرب، رسولان و [[انبیا]] را از آن آگاه نساخته،<ref>همان، ص ۱۲۹، ح ۱، ص۱۳۰، ح ۴، ص۱۳۱، ح ۹، ص۱۳۱، ح۱۲ - ۱۳، ص۱۳۲، ح ۱۶.</ref> بلکه تنها به خود او ویژه است. از دیدگاه او علم مکفوف درام الکتاب نزد پروردگار قرار دارد. میان تعریف پیش گفته و مفاد آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا*إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}<ref>(او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند* جز فرستاده‌ای را که بپسندد)، سوره مبارکه جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> تعارضی پدید می‌آید. راهکارن محور [[صفار]] این است که علم مکفوف را گاه خداوند امضا کرده و در ظرف تقدیر می‌ریزد. به دیگر سخن، این علم از جایگاه خویش یعنی ام‌الکتاب خارج می‌گردد. در این صورت، این علم نافذ بوده و به [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} خواهد رسید. با این توضیح، تعارض میان درون مایه روایات و آیه وجود نخواهد داشت. البته چنان که روایات بصائر می‌گویند، گاه خداوند علم مکفوف را امضا نکرده و در ظرف تقدیر نمی‌ریزد، بلکه در آن بدا ایجاد می‌کند. البته خداوند خود علمی را که در آن بدا رخ داده، نیز بر [[امام]] حاضر و سلف او عرضه می‌کند. بدین ترتیب، صاراز خلال روشن داشت علم مکفوف، از بدا و چگونگی آن هم سخن می‌گوید<ref>[[محمد کاظم رحمان ستایش|رحمان ستایش، محمد کاظم]]، [[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]، ص ۱۲۳ الی ۱۲۶.</ref>.
##'''علم حادث''': این همان علم حاصل از فرایند تحدیث است که پیش از این، از آن سخن گفتیم و بنابر روایات بصائر الدرجات برترین علم [[ائمه]]{{ع}} است. [[صفار]] افزون بر کلیات پیش گفته، کوشیده تا علم مبذول [[ائمه]]{{ع}} را در مصادیقی جزئی‌تر نیز به نمایش بگذارد. از این رو، حجم قابل توجهی از روایات مربوط به علم [[امام]] را به بیان جلوه‌های این علم اختصاص داده است. سیاهه این جلوه‌ها به شرح زیر است: علم به حلال و حرام، {{عربی|اندازه=155%|"هذا علم انساب عرب و مولد اسلام"}} (علم ائمه نسبت به دوستان و دشمنان خود)، علم منایا و بلایا (زمان مرگ و ابتلائات شیعیان)،<ref>همان، ص ۱۳۸ - ۱۴۰، ح ۱ - ۴، ص۲۸۶ - ۲۸۹ ، ح۱ - ۱۶، ص۲۱۹ - ۲۲۲، ح ۱ - ۶.</ref> فصل الخطاب قضاوت وحکم)، علم وصایا، علم به بهشت، دوزخ و آسمان و زمین و اخبار آن، علم به ملکوت آسمان و زمین، علم به ضمیر و واگویه‌های نفسانی افراد، علم به افعال، سر و کارهای نهانی شیعیان، علم به بیماری و حزن شیعیان، علم به کسانی که بردرخانه آنان اند و مکان آنها پیش از اذن گرفتن، علم به زمین های سرسبزوپرگیاه و زمین های خشک و بی گیاه، علم به هدایت یافتگان و گمراهان تا روز قیامت، علم به زیادت و نقصان حق و باطل برزمین، علم به تمامی زبان‌ها و تکلم به آنها، علم به اسامی اشیا، علم به زمان مرگ خود پیش از فرا رسیدن آن (از دیدگاه [[صفار]] همزمان با فرا رسیدن اجل، خداوند [[امام]]{{ع}} را دچار نسیان می‌کند تا حکم الهی جاری شود)، آگاهی از زمان به [[امامت]] رسیدن خود و علم به وصی خود.
#'''[[علم مکفوف]]'''<ref>[[محمد کاظم رحمان ستایش|رحمان ستایش، محمد کاظم]]، [[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]، ص ۱۲۳ الی ۱۲۶.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۵۱

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم مبذول" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم مبذول (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • صفار به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره ائمه(ع) از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم ائمه(ع) آنها را تحلیل کرده است:
  1. علم مبذول: با بهره از بصائر الدرجات می‌توان این علم را چنین تعریف کرد: علم مبذول یا علم عام، علمی است که خداوند ملائکه، رسولان و انبیای خویش را بر آن آگاه ساخته یا به دیگر سخن، علمی است که خدا در قالب تقدیر ریخته و امضا نموده است[۱] و ائمه(ع) همه آن را می‌دانند. صفار با نقل روایاتی علم مبذول ائمه(ع) را به سه دسته "ماضی"، "غابر" و "حادث" تقسیم می‌کند.[۲] با توجه به درون مایه احادیث می‌توان علوم "ماضی" و "غابر" را در قالب "علم ما کان وما یکون" آورد و علم مبذول ائمه(ع) را از دیدگاه صفار در این دو بخش برسید.(...)
  2. علم مکفوف: صفار علم مکفوف، علم خاص، علم مکنون یا علم غیب را علمی می‌داند که خداوند هیچ کس، حتی ملائک مقرب، رسولان و انبیا را از آن آگاه نساخته،[۳] بلکه تنها به خود او ویژه است. از دیدگاه او علم مکفوف درام الکتاب نزد پروردگار قرار دارد. میان تعریف پیش گفته و مفاد آیه ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا*إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۴] تعارضی پدید می‌آید. راهکارن محور صفار این است که علم مکفوف را گاه خداوند امضا کرده و در ظرف تقدیر می‌ریزد. به دیگر سخن، این علم از جایگاه خویش یعنی ام‌الکتاب خارج می‌گردد. در این صورت، این علم نافذ بوده و به رسول خدا(ص) و ائمه(ع) خواهد رسید. با این توضیح، تعارض میان درون مایه روایات و آیه وجود نخواهد داشت. البته چنان که روایات بصائر می‌گویند، گاه خداوند علم مکفوف را امضا نکرده و در ظرف تقدیر نمی‌ریزد، بلکه در آن بدا ایجاد می‌کند. البته خداوند خود علمی را که در آن بدا رخ داده، نیز بر امام حاضر و سلف او عرضه می‌کند. بدین ترتیب، صاراز خلال روشن داشت علم مکفوف، از بدا و چگونگی آن هم سخن می‌گوید[۵].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم مبذول

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بصائرالدرجات ص۱۳۳ ح۱.
  2. همان، ص ۱۳۳۸ - ۳۳۹، ح ۱. ۱۶۸. همان، ص۱۴۷.
  3. همان، ص ۱۲۹، ح ۱، ص۱۳۰، ح ۴، ص۱۳۱، ح ۹، ص۱۳۱، ح۱۲ - ۱۳، ص۱۳۲، ح ۱۶.
  4. (او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند* جز فرستاده‌ای را که بپسندد)، سوره مبارکه جن، آیات ۲۶ و ۲۷.
  5. رحمان ستایش، محمد کاظم، باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم، ص ۱۲۳ الی ۱۲۶.