تربیت کودک: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
خط ۴۲: خط ۴۲:
* [[رسول خدا]] {{صل}} شوخ طبع‌ترین و بذله گو‌ترین [[مردم]] با [[کودکان]] بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۱۸ و المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۲۶۳.</ref>. آن [[حضرت]] هر روز صبح [[فرزندان]] و [[نوادگان]] خود را نوازش می‌کرد<ref>عدة الداعی، ص ۸۹ و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.</ref> و هرگاه از کنار [[کودکان]] می‌گذشت به آنان [[سلام]] می‌کرد<ref>دلائل النبوه، ص ۳۳۰ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۵.</ref> و‌گاه به آنها خوراکی می‌داد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref>. [[سلام]] کردن به [[کودکان]] جزو پنج عملی بود که [[حضرت رسول]] {{صل}} تا هنگام [[وفات]]، آن را ترک نکرد تا پس از ایشان [[سنت]] شود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۳۰؛ همو، الخصال، ص ۲۷۱ و امالی صدوق، ص ۷۲.</ref> و می‌فرمود: {{متن حدیث|أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُمْ }}<ref>محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۱۱؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۸۹ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>؛ کودکانتان را [[تکریم]] و آنان را خوب [[تربیت]] کنید<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹-۲۸۰.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} شوخ طبع‌ترین و بذله گو‌ترین [[مردم]] با [[کودکان]] بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۱۸ و المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۲۶۳.</ref>. آن [[حضرت]] هر روز صبح [[فرزندان]] و [[نوادگان]] خود را نوازش می‌کرد<ref>عدة الداعی، ص ۸۹ و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.</ref> و هرگاه از کنار [[کودکان]] می‌گذشت به آنان [[سلام]] می‌کرد<ref>دلائل النبوه، ص ۳۳۰ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۵.</ref> و‌گاه به آنها خوراکی می‌داد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref>. [[سلام]] کردن به [[کودکان]] جزو پنج عملی بود که [[حضرت رسول]] {{صل}} تا هنگام [[وفات]]، آن را ترک نکرد تا پس از ایشان [[سنت]] شود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۳۰؛ همو، الخصال، ص ۲۷۱ و امالی صدوق، ص ۷۲.</ref> و می‌فرمود: {{متن حدیث|أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُمْ }}<ref>محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۱۱؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۸۹ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>؛ کودکانتان را [[تکریم]] و آنان را خوب [[تربیت]] کنید<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹-۲۸۰.</ref>.
* [[نقل]] شده است که هرگاه [[رسول خدا]] {{صل}} از سفر برمی‌گشت، نخست با [[کودکان]] خانواده‌اش [[دیدار]] می‌کرد<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۷، ص ۱۳۲ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۲۶۰.</ref>. [[رفتار]] خوب و صمیمانه ایشان به قدری [[کودکان]] [[مدینه]] را شیفته ایشان کرده بود که وقتی آن [[حضرت]] از سفری بر می‌گشت، [[کودکان]] به شدت از وی استقبال می‌کردند<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref> و گرد ایشان را می‌گرفتند؛ پس [[رسول خدا]] {{صل}} به خاطر آنان می‌ایستاد و سپس از آنان می‌خواست که به سوی او بروند؛ پس برخی از آنان در آغوش و بر خی دیگر بر پشت ایشان [روی مرکب] سوار می‌شدند و [[پیامبر]] {{صل}} از همراهان خود نیز می‌خواست که [[کودکان]] دیگر را سوار کنند؛ چه بسا پس از این ماجرا [[کودکان]] افتخار می‌کردند و به هم می‌گفتند: "[[پیامبر خدا]] {{صل}} مرا در آغوش خود گرفت و تو را روی مرکب بر پشت خود سوار کرد". برخی هم می‌گفتند: "[[رسول خدا]] {{صل}} از همراهان خود خواست که تو را روی مرکب به پشت خود سوار کنند"<ref>ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶ - ۳۶۷ و مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref>. آن [[حضرت]] از برخی [[کودکان]] [[اصحاب]] دلجویی می‌کرد و آنان را بر مرکب خود می‌نشاند<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۶ و ۳۳۸؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۴۴۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>.
* [[نقل]] شده است که هرگاه [[رسول خدا]] {{صل}} از سفر برمی‌گشت، نخست با [[کودکان]] خانواده‌اش [[دیدار]] می‌کرد<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۷، ص ۱۳۲ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۲۶۰.</ref>. [[رفتار]] خوب و صمیمانه ایشان به قدری [[کودکان]] [[مدینه]] را شیفته ایشان کرده بود که وقتی آن [[حضرت]] از سفری بر می‌گشت، [[کودکان]] به شدت از وی استقبال می‌کردند<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref> و گرد ایشان را می‌گرفتند؛ پس [[رسول خدا]] {{صل}} به خاطر آنان می‌ایستاد و سپس از آنان می‌خواست که به سوی او بروند؛ پس برخی از آنان در آغوش و بر خی دیگر بر پشت ایشان [روی مرکب] سوار می‌شدند و [[پیامبر]] {{صل}} از همراهان خود نیز می‌خواست که [[کودکان]] دیگر را سوار کنند؛ چه بسا پس از این ماجرا [[کودکان]] افتخار می‌کردند و به هم می‌گفتند: "[[پیامبر خدا]] {{صل}} مرا در آغوش خود گرفت و تو را روی مرکب بر پشت خود سوار کرد". برخی هم می‌گفتند: "[[رسول خدا]] {{صل}} از همراهان خود خواست که تو را روی مرکب به پشت خود سوار کنند"<ref>ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶ - ۳۶۷ و مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref>. آن [[حضرت]] از برخی [[کودکان]] [[اصحاب]] دلجویی می‌کرد و آنان را بر مرکب خود می‌نشاند<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۶ و ۳۳۸؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۴۴۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>.
* [[نقل]] است که روزی [[پیامبر خدا]] {{صل}} با یارانش نشسته بود که [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفتند و از سر و دوش ایشان بالا رفتند. پس [[رسول اکرم]] {{صل}} گاهی سرش را برای آنان پایین می‌آورد و گاهی آنان را می‌گرفت و می‌بوسید، در این حال، یکی از هم نشینان ایشان که با شگفتی به این [[رفتار]] ایشان نگاه می‌کرد، به [[رسول]] خاتم {{صل}} گفت: "ای [[پیامبر خدا]] {{صل}}، به یاد ندارم، هیچ‌گاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم"؛ [[خاتم انبیا]] {{صل}} چنان از گفته آن مرد بر آشفت که رنگش عوض شد؛ پس به آن مرد فرمود: "اگر [[خداوند]]، [[مهربانی]] را از [[قلب]] تو گرفته است، من با تو چه کنم؟ کسی که به [[کودکان]]، مهر نورزد و بزرگان را گرامی ندارد، از ما نیست"<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>.
* [[نقل]] است که روزی [[پیامبر خدا]] {{صل}} با یارانش نشسته بود که [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفتند و از سر و دوش ایشان بالا رفتند. پس [[رسول اکرم]] {{صل}} گاهی سرش را برای آنان پایین می‌آورد و گاهی آنان را می‌گرفت و می‌بوسید، در این حال، یکی از هم نشینان ایشان که با شگفتی به این [[رفتار]] ایشان نگاه می‌کرد، به [[رسول]] خاتم {{صل}} گفت: "ای [[پیامبر خدا]] {{صل}}، به یاد ندارم، هیچ‌گاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم"؛ [[خاتم انبیا]] {{صل}} چنان از گفته آن مرد بر آشفت که رنگش عوض شد؛ پس به آن مرد فرمود: "اگر [[خداوند]]، [[مهربانی]] را از [[قلب]] تو گرفته است، من با تو چه کنم؟ کسی که به [[کودکان]]، مهر نورزد و بزرگان را گرامی ندارد، از ما نیست"<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>.
* همچنین [[نقل]] شده است، روزی [[اقرع بن حابس]] در محضر [[پیامبر]] {{صل}} بود که دید آن [[حضرت]] فرزندش، [[حسین]] {{ع}} را می‌بوسید؛ پس گفت: "من ده [[فرزند]] دارم و تا کنون حتی یکی از آنان را نبوسیده‌ام"؛ [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "کسی که رحم نکند، به او رحم نمی‌شود"<ref>المناقب، ج۳، ص۳۸۴؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸ و صحیح مسلم، ج۷، ص۷۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>.
* همچنین [[نقل]] شده است، روزی [[اقرع بن حابس]] در محضر [[پیامبر]] {{صل}} بود که دید آن [[حضرت]] فرزندش، [[حسین]] {{ع}} را می‌بوسید؛ پس گفت: "من ده [[فرزند]] دارم و تا کنون حتی یکی از آنان را نبوسیده‌ام"؛ [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "کسی که رحم نکند، به او رحم نمی‌شود"<ref>المناقب، ج۳، ص۳۸۴؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸ و صحیح مسلم، ج۷، ص۷۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>.
* از [[امام صادق]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است که مردی [[خدمت]] [[حضرت رسول]] {{صل}} رسید و گفت: "هرگز [[کودکی]] را نبوسیده‌ام"؛ وقتی آن مرد بازگشت، [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "این، کسی است که در نظر من از اهل [[آتش]] است"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۰ و التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>.
* از [[امام صادق]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است که مردی [[خدمت]] [[حضرت رسول]] {{صل}} رسید و گفت: "هرگز [[کودکی]] را نبوسیده‌ام"؛ وقتی آن مرد بازگشت، [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "این، کسی است که در نظر من از اهل [[آتش]] است"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۰ و التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>.
خط ۴۹: خط ۴۹:
== [[تکریم]] [[حسنین]] {{عم}} ==
== [[تکریم]] [[حسنین]] {{عم}} ==
* [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} [[جایگاه]] و [[احترام]] خاصی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} داشتند. [[سلمان فارسی]] می‌گوید: "روزی به خانه خاتم [[انبیاء]] {{صل}} وارد شدم، در حالی که [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} ایشان [[غذا]] می‌خوردند و آن [[حضرت]] گاهی لقمه‌ای در دهان [[امام حسن]] و گاهی لقمه‌ای در دهان [[امام حسین]] {{ع}} می‌گذاشتند. پس از خوردن [[غذا]] [[پیامبر]] {{صل}} [[امام حسن]] {{ع}} بر دوش خود و [[امام حسین]] {{ع}} را بر زانوی خود نهاد؛ آن‌گاه به من فرمود: "ای [[سلمان]]، آیا آنان را [[دوست]] داری؟" گفتم: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، چگونه آنان را [[دوست]] نداشته باشم در حالی که می‌بینم چه اندازه نزد شما [[مقام]] و [[ارزش]] دارند؟"<ref>علی بن محمد قمی، کفایة الاثر، ص ۴۵ و بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۰۴.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>.
* [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} [[جایگاه]] و [[احترام]] خاصی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} داشتند. [[سلمان فارسی]] می‌گوید: "روزی به خانه خاتم [[انبیاء]] {{صل}} وارد شدم، در حالی که [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} ایشان [[غذا]] می‌خوردند و آن [[حضرت]] گاهی لقمه‌ای در دهان [[امام حسن]] و گاهی لقمه‌ای در دهان [[امام حسین]] {{ع}} می‌گذاشتند. پس از خوردن [[غذا]] [[پیامبر]] {{صل}} [[امام حسن]] {{ع}} بر دوش خود و [[امام حسین]] {{ع}} را بر زانوی خود نهاد؛ آن‌گاه به من فرمود: "ای [[سلمان]]، آیا آنان را [[دوست]] داری؟" گفتم: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، چگونه آنان را [[دوست]] نداشته باشم در حالی که می‌بینم چه اندازه نزد شما [[مقام]] و [[ارزش]] دارند؟"<ref>علی بن محمد قمی، کفایة الاثر، ص ۴۵ و بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۰۴.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>.
* از [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[صحابه]] گران‌قدر [[پیامبر]] {{صل}} نیز [[روایت]] شده است که روزی به نزد [[رسول خدا]] {{صل}} وارد شدم؛ در حالی که [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} بر پشت آن [[حضرت]] سوار بودند و [[رسول اکرم]] {{صل}} با دست و پاهای خود راه می‌رفت و می‌فرمود: "مرکب شما [[نیکو]] مرکبی است و شما نیز [[نیکو]] سوارانی هستید"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۵۲؛ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب {{ع}}، ج ۲، ص ۳۸۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳ ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>.
* از [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[صحابه]] گران‌قدر [[پیامبر]] {{صل}} نیز [[روایت]] شده است که روزی به نزد [[رسول خدا]] {{صل}} وارد شدم؛ در حالی که [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} بر پشت آن [[حضرت]] سوار بودند و [[رسول اکرم]] {{صل}} با دست و پاهای خود راه می‌رفت و می‌فرمود: "مرکب شما [[نیکو]] مرکبی است و شما نیز [[نیکو]] سوارانی هستید"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۵۲؛ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب {{ع}}، ج ۲، ص ۳۸۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳ ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>.
* همچنین [[یعلی بن مره]] [[روایت]] می‌کند: "روزی [[رسول اکرم]] {{صل}} را به مهمانی [[دعوت]] کرده بودند و ما هم با آن [[حضرت]] بودیم. در راه [[امام حسین]] {{ع}} را دیدیم که در کوچه به بازی مشغول بود. پس وقتی [[پیامبر]] {{صل}} او را دید، در حضور [[مردم]] دوید و دست خود را گشود تا وی را بگیرد؛ ولی [[کودک]] به این طرف و آن طرف می‌دوید و می‌گریخت و [[رسول]] اللّه {{صل}} را می‌خندانید تا اینکه [[پیامبر]] {{صل}} [[کودک]] را گرفت و یک دست خود را زیر چانه او و دست دیگر را بالای سر وی نهاد. سپس صورت خود را نزدیک صورت آن [[کودک]] آورد و او را بوسید"<ref>ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴: المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۲۷۴ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱.</ref>.<ref>در برخی روایات به جای نام امام حسین {{ع}} نام امام حسن {{ع}} آمده است. ر. ک: عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>.
* همچنین [[یعلی بن مره]] [[روایت]] می‌کند: "روزی [[رسول اکرم]] {{صل}} را به مهمانی [[دعوت]] کرده بودند و ما هم با آن [[حضرت]] بودیم. در راه [[امام حسین]] {{ع}} را دیدیم که در کوچه به بازی مشغول بود. پس وقتی [[پیامبر]] {{صل}} او را دید، در حضور [[مردم]] دوید و دست خود را گشود تا وی را بگیرد؛ ولی [[کودک]] به این طرف و آن طرف می‌دوید و می‌گریخت و [[رسول]] اللّه {{صل}} را می‌خندانید تا اینکه [[پیامبر]] {{صل}} [[کودک]] را گرفت و یک دست خود را زیر چانه او و دست دیگر را بالای سر وی نهاد. سپس صورت خود را نزدیک صورت آن [[کودک]] آورد و او را بوسید"<ref>ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴: المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۲۷۴ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱.</ref>.<ref>در برخی روایات به جای نام امام حسین {{ع}} نام امام حسن {{ع}} آمده است. ر. ک: عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>.
* در خبر دیگری [[نقل]] شده است، روزی [[پیامبر]] {{صل}} قصد [[اقامه نماز]] داشت و [[حسن]] {{ع}} –کودک خردسال دخترش [[فاطمه]] {{س}}– نیز با آن [[حضرت]] بود. پس [[پیامبر]] {{صل}} [[کودک]] را کنار خود نشاند و به [[نماز]] ایستاد ولی، یکی از سجده‌های ایشان خیلی طولانی شد؛ [[راوی حدیث]] گوید: "من سر از [[سجده]] برداشتم و دیدم [[حسن]] {{ع}} از جای خود برخاسته و روی دوش [[پیامبر]] {{صل}} نشسته است؛ وقتی [[نماز]] تمام شد، نمازگزاران گفتند: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، چنین سجده‌ای از شما ندیده بودیم، گویی که [[وحی]] بر شما نازل می‌شد"؛ [[نبی خاتم]] {{صل}} فرمود: "بر من [[وحی]] نازل نشد؛ اما فرزندم بر دوشم بود و من نخواستم او را در پایین آمدن شتاب زده کنم؛ پس [[صبر]] کردم تا خودش پایین بیاید"<ref>المناقب، ج ۴، ص ۲۴ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۹۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲-۲۸۳.</ref>.
* در خبر دیگری [[نقل]] شده است، روزی [[پیامبر]] {{صل}} قصد [[اقامه نماز]] داشت و [[حسن]] {{ع}} –کودک خردسال دخترش [[فاطمه]] {{س}}– نیز با آن [[حضرت]] بود. پس [[پیامبر]] {{صل}} [[کودک]] را کنار خود نشاند و به [[نماز]] ایستاد ولی، یکی از سجده‌های ایشان خیلی طولانی شد؛ [[راوی حدیث]] گوید: "من سر از [[سجده]] برداشتم و دیدم [[حسن]] {{ع}} از جای خود برخاسته و روی دوش [[پیامبر]] {{صل}} نشسته است؛ وقتی [[نماز]] تمام شد، نمازگزاران گفتند: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، چنین سجده‌ای از شما ندیده بودیم، گویی که [[وحی]] بر شما نازل می‌شد"؛ [[نبی خاتم]] {{صل}} فرمود: "بر من [[وحی]] نازل نشد؛ اما فرزندم بر دوشم بود و من نخواستم او را در پایین آمدن شتاب زده کنم؛ پس [[صبر]] کردم تا خودش پایین بیاید"<ref>المناقب، ج ۴، ص ۲۴ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۹۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲-۲۸۳.</ref>.

نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۹

مقدمه

تربیت کودک از نظر پیامبر اکرم (ص)

پیش از تولد

غذای حلال

رعایت آداب زناشویی

مراقبت‌های ایام بارداری

  • دوران بارداری از سرنوشت سازترین و حساس‌ترین دوران زندگی است. در این دوره، شالوده سعادت و شقاوت شخص در شکم مادر پی ریزی می‌شود؛ چنانکه در حدیثی از رسول خدا (ص) آمده است: «السَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ الشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ»[۱۸]؛ فرد خوشبخت، در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت، در شکم مادرش بدبخت شده است؛ از این‌رو، والدین و به ویژه مادران، به توجه و مراقبت بیشتر در این دوره و دوری از گناهان توصیه شده‌اند[۱۹].

اهمیت تغذیه در تربیت کودک

  • آن حضرت با توجه به اهمیت تغذیه در این دوره، سفارش‌هایی را به مادران جوان کرده، خوردن کندر[۲۰]، به[۲۱]، خرما[۲۲] و... را در شکل‌گیری برخی خلقیات و روحیات و برآمدن برخی صفات شایسته در کودک، مؤثر دانسته و افراد را به آن توصیه فرموده است[۲۳].

مراحل تربیت کودک پس از تولد

اصل تکریم شخصیت کودک

سیره نبی اکرم (ص) در تکریم و محبت به کودکان

تکریم حسنین (ع)

بوسیدن فرزند

هدیه دادن به فرزندان

رعایت عدالت بین فرزندان

نقل شده است، روزی پیامبر (ص) در مسجد با یارانش سخن می‌گفت؛ پس کودکی وارد شد و در گوشه‌ای از مسجد نزد پدرش رفت، پدر، دستی بر سر کودک کشید و وی را بر زانوی راست خود نشاند. اندکی بعد، دختر او آمد و رفت تا اینکه به پدر رسید. آن مرد بر سر او نیز دست کشید؛ اما وی را روی زمین نشانید. پیامبر (ص) که این ماجرا را دید، به او فرمود: "چرا او را بر زانوی دیگر نشاندی؟" آن مرد، دختر خود را نیز بر زانوی دیگر نشاند؛ آن‌گاه رسول خدا (ص) فرمود: "هم اکنون عدالت ورزیدی"[۸۴][۸۵].

  • همچنین روایت شده است که روزی زنی همراه دو کودکش نزد عایشه، همسر رسول خدا (ص) رفته بود و عایشه به رسم مهمان نوازی سه خرما نزد آن زن گذاشت. آن زن، خرماها را گرفته، به هر یک از آن بچه‌ها یک خرما داد و سپس خرمای سوم را نیز نصف کرد و به هر یک از آنان، نیمی از آن داد. پس از رفتن این زن، پیامبر (ص) به خانه آمد و عایشه ماجرا را برای ایشان تعریف کرد. پیامبر (ص) فرمود: "عجیب نخواهد بود که خداوند به سبب لطف این زن به فرزندانش، او را بیامرزد"[۸۶][۸۷].

کاربرد خشونت در تربیت کودک

وفای به عهد

  • از عواملی که در رشد و شکل گیری شخصیت کودک اثری بسزا دارد، وفای به عهد است. هر چند همه از خلف وعده نهی شده اند؛ ولی این کار درباره کودک، به علت شرایط سنی و تربیتی خاص او اهمیت ویژه‌ای دارد و اثر پایدار و عمیقی بر شخصیت وی می‌گذارد؛ به گونه‌ای که بعدها اصلاح آن ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود؛ از این‌رو، پیامبر اسلام بر وفای به عهد، به ویژه عهدی که والدین با فرزندشان بسته باشند، بسیار تأکید داشتند که این مسئله در ضمن روایاتی از ایشان نقل شده است؛ نبی اکرم (ص) می‌فرمود: "کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هرگاه چیزی به آنها وعده داده‌اید، بدان وفا کنید؛ زیرا آنان باوری جز این ندارند که شما روزی آنها را می‌دهید"[۹۴][۹۵].
  • عبداللّه بن عامر نقل کرده است: "روزی پیامبر (ص) به خانه ما آمد و من در حالی که کودکی خردسال بودم، رفتم تا بازی کنم؛ مادرم به من گفت: "عبداللّه بیا چیزی به تو بدهم"؛ پیامبر (ص) فرمود: "می‌خواهی چه چیزی به او بدهی؟" گفت: "می‌خواهم به او خرما بدهم"؛ پیامبر (ص) فرمود: "آگاه باش که اگر چنین نکنی، برای تو دروغی نوشته می‌شود"[۹۶][۹۷].

توجه به روحیات کودکان

  • امروزه تفاوت‌های شخصیتی و روحیات متفاوت دختران و پسران بر کسی پوشیده نیست؛ دختران، لطیف‌تر هستند و نسبت به پسران احساسات قوی‌تری دارند؛ در حالی که پسران، منطقی‌تر و خشن‌تر و آینده نگرترند. پیامبر (ص) با توجه به تفاوت‌های فردی دختران و پسران، به فرزندان دختر، محبت و دلسوزی بیشتری داشت. وی دختران را با برکت، دلسوز، مددکار و اهل نظافت و پاکیزگی معرفی کرده[۹۸]، می‌فرمود: "هر کس دختری داشته باشد، خداوند آن دختر را پوششی برایش از دوزخ قرار می‌دهد و هرکس دو دختر داشته باشد، به خاطر آنان به بهشت وارد می‌شود و هرکس سه دختر داشته باشد یا مانند آن، خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه [استحبابی] از او برداشته می‌شود"[۹۹][۱۰۰].
  • رسول خاتم (ص) به پدران توصیه می‌کرد که در دادن اشیای خریداری شده به فرزندان، دختران را بر پسران مقدم بدارند و می‌فرمود: "هر کس به بازار برود و چیزی بخرد و آن را برای خانواده‌اش ببرد، مانند کسی است که صدقه‌ای را برای گروهی نیازمند می‌برد و باید پیش از شاد کردن پسران، دختران را شاد کند؛ چرا که هرکس دختری را شاد کند، گویا برده‌ای از فرزندان اسماعیل (ع) را آزاد کرده و هر کس چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خداوند گریسته است و هر کس از ترس خداوند بگرید خداوند او را به بهشت‌های پر نعمت وارد می‌سازد"[۱۰۱][۱۰۲].

تربیت جنسی

  • غریزه جنسی کودک از ۶ یا ۷ سالگی بیدار می‌شود؛ از این‌رو، برای جلوگیری از انحرافات احتمالی و تربیت صحیح جنسی باید پیشگیری‌هایی را در نظر گرفت. از ویژگی‌های دیدگاه اسلام این است که علاوه بر سلامت جنسی، به عفت جنسی نیز می‌اندیشد و تدابیری را برای آن پیشنهاد می‌دهد[۱۰۳].

تدابیر لازم برای عفت جنسی[۱۰۴]

  1. پنهان بودن روابط زناشویی والدین:آگاهی فرزندان از روابط زناشویی والدین از عوامل بسیار اثرگذار در انحراف جنسی است. از دیدگاه احادیث، این عامل، اثر انکارناپذیری دارد و برای جلوگیری از آن دو راهکار اندیشیده شده است: اجازه گرفتن کودک برای ورود به خلوت والدین و دیگر، انجام روابط زناشویی در خارج از محل حضور کودک. پیامبر (ص) فرمود: "سوگند به کسی که جانم به دست اوست، اگر کسی با همسرش در آمیزد و در اتاق، کودکی بیدار باشد که آنان را ببیند و سخن گفتن و صدای نفس آنان را بشنود، او هرگز رستگار نمی‌شود؛ اگر پسر باشد، مردی زناکار و اگر دختر باشد، زنی زناکار می‌شود"[۱۰۵][۱۰۶].
  2. پوشاندن عورت کودکان : اگر کودک عورت دیگران را ببیند و یا دیگران، عورت وی را ببینند، زشتی این کار برای کودک از میان می‌رود و باعث بی‌پروایی وی می‌شود و هرزگی را در او نهادینه می‌کند؛ از این‌رو، پیامبر اکرم (ص) آن را روا نمی‌شمرد و از آن نهی کرده، می‌فرمود: "برای پدر و مادر روا نیست که به شرمگاه فرزند بنگرند و برای فرزند روا نیست که به شرمگاه پدر و مادر نگاه کند"[۱۰۷]. روایت شده است که ایشان در میان جمعی، کودکی را دیدند که عورتش پیدا بود؛ پس فرمودند: "اعورتش را بپوشانید؛ زیرا حرمت عورت کودک همانند عورت بزرگسال است..."[۱۰۸][۱۰۹].
  3. نامحرم و نبوسیدن کودک دختر: ارتباط بوس‌های نامحرم با کودک در روح او نقش می‌بندد و در آینده، روابط با نامحرم را برای او تسهیل و حفظ عفاف را با مشکل روبرو می‌سازد[۱۱۰]؛ به این دلیل، نامحرمان به نبوسیدن کودکان توصیه شده‌اند. رسول خدا (ص) در این باره می‌فرماید: "مرد، دختر را چون شش ساله شد، نبوسد و زن نیز پسر را چون از هفت سالگی گذشت، نبوسد"[۱۱۱][۱۱۲].
  4. جداسازی بستر کودکان : یکی بودن بستر کودکانی که به سن تمییز رسیدند، ممکن است به تحریک جنسی زودهنگام و بلوغ زودرس آنها بینجامد. از راهکارهای مهم برای جلوگیری از این آسیب، جداسازی بستر کودکان از یکدیگر است؛ تدبیری که رسول خدا (ص) از آن سخن گفته و به مسلمانان توصیه فرموده است که هرگاه کودکانتان به هفت سالگی رسیدند، بسترهایشان را جدا کنید[۱۱۳][۱۱۴].

توجه به بازی و سرگرمی کودکان

آموزش فرایض دینی به کودکان

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۴۰۱.
  2. محمدحسن رحیمیان و محمدتقی رهبر، اخلاق و تربیت اسلامی، ص ۶.
  3. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۳.
  4. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۳.
  5. برداشتی است از کلیه احادیث نقل شده درباره تربیت کودک که در وسائل الشیعه، جلد ۲۱ و بحارالانوار، ج ۱۰۱ و... آمده است.
  6. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۳-۲۷۴.
  7. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۴.
  8. نهج الفصاحه، ص ۲۶۶؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۵۵ و ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۷۰.
  9. ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۹؛ کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۹۰.
  10. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۴.
  11. «إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ»؛ الکافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۱ و....
  12. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۴.
  13. «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنَ السُّحْتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ»؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۳۹۹.
  14. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۵.
  15. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۴ - ۴۵۵.
  16. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۵.
  17. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۵.
  18. الکافی، ج ۸، ص ۸۱؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۹۲؛ حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص ۱۴ و الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۳، ص ۱۰۷.
  19. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۶.
  20. الکافی، ج ۶، ص ۲۳ و مکارم الاخلاق، ص ۱۹۴.
  21. قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۱۵۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۳۵.
  22. الکافی، ج۶، ص۲۲ و شیخ طوسی، التهذیب، ج۷، ص۴۴۰.
  23. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۶.
  24. «الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ»؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۷۶؛ المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۱۷۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۲۲ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۱۵۹.
  25. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۶.
  26. وسائل الشیعه، ص ۴۷۳ - ۴۷۵ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۵.
  27. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۶-۲۷۷.
  28. «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ لَمْ يُهِنْهَا بِالْمَعْصِيَةِ»؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۳۹ و تمیمی آمدی، غرر الحکم، ج ۱، ص ۲۳۱.
  29. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۷-۲۷۸.
  30. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۸.
  31. محمد ری شهری، حکمت نامه پیامبر اعظم (ص)، ج ۷، ص ۲۹۷.
  32. شیخ صدوق، الامالی، ص ۵۷۷ و مکارم الاخلاق، ص ۲۲۱.
  33. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۸.
  34. مکارم الاخلاق، ص ۲۵ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۰.
  35. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۸.
  36. مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۵۷.
  37. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۸-۲۷۹.
  38. الکافی، ج ۶، ص ۴۸؛ التهذیب، ج ۳، ص ۲۷۴ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۸۹.
  39. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۹.
  40. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۳۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن حبان، صحیح، ج ۳، ص ۳۹۵ و الشهیدالثانی، شرح اللمعه، ج۱، ص۵۶۴.
  41. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۹.
  42. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۱۸ و المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۲۶۳.
  43. عدة الداعی، ص ۸۹ و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.
  44. دلائل النبوه، ص ۳۳۰ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۵.
  45. مکارم الاخلاق، ص ۱۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۶۴.
  46. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۳۰؛ همو، الخصال، ص ۲۷۱ و امالی صدوق، ص ۷۲.
  47. محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۱۱؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۸۹ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۴.
  48. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۷۹-۲۸۰.
  49. مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۷، ص ۱۳۲ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۲۶۰.
  50. مسند احمد، ج ۴، ص ۵.
  51. ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶ - ۳۶۷ و مسند احمد، ج ۴، ص ۵.
  52. مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۶ و ۳۳۸؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۴۴۷.
  53. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۰.
  54. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۸۴.
  55. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۰.
  56. المناقب، ج۳، ص۳۸۴؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸ و صحیح مسلم، ج۷، ص۷۷.
  57. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۱.
  58. الکافی، ج ۶، ص ۵۰ و التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۳.
  59. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۱.
  60. یوسف بن اسماعیل النبهانی، وسائل الوصول الی شمائل الرسول (ص)، ص ۲۰۷ و عبداللّه بن سعید عبادی الحجی، منتهی السئول، ج ۲، ص ۴۳۳.
  61. «بادروا اولادکم بالکنی قَبْلَ أَنْ تَغْلِبَ علیهم الالقاب»؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۲، ص ۱۶ و کنزالعمال، ج ۱۶، ص۴۱۹.
  62. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۱.
  63. علی بن محمد قمی، کفایة الاثر، ص ۴۵ و بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۰۴.
  64. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۲.
  65. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۵۲؛ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب (ع)، ج ۲، ص ۳۸۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳ ص ۲۱۶.
  66. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۲.
  67. ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴: المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۲۷۴ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱.
  68. در برخی روایات به جای نام امام حسین (ع) نام امام حسن (ع) آمده است. ر. ک: عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.
  69. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۲.
  70. المناقب، ج ۴، ص ۲۴ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۹۵.
  71. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۲-۲۸۳.
  72. کلمه‌ای که برای به حرکت در آوردن سریع شتران به کار می‌رود.
  73. المناقب، ج ۴، صص ۷۱ - ۷۲.
  74. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۳.
  75. روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹ و وسائل الشیعة، ج ۲۱، ص ۴۸۵.
  76. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۴.
  77. المناقب، ج ۴، ص ۱۸؛ سید بن طاووس، الطرائف، ج ۱، ص ۲۰۲؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۲، ص ۲۰۰ و تاریخ مدینه دمشق، ج۵۲، ص۳۲۵.
  78. الخصال، ج۲، ص۴۷۵؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۶۲ و کفایة الاثر، ص۴۶.
  79. الکافی، ج ۶، ص ۴۹؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۲۸۳ و عدة الداعی، ص۸۸.
  80. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۴.
  81. مسند احمد، ج۶، ص۱۰۱-۱۰۲؛ المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۲۴۲-۲۴۳ و مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۲۵۴.
  82. امالی صدوق، ص ۵۷۷ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۹.
  83. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۴.
  84. عبداللّه بن مبارک، مسند ابن مبارک، ص ۱۵۵.
  85. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۵.
  86. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۵۳۶.
  87. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۵.
  88. الکافی، ج ۶، ص ۵۰؛ التهذیب، ج۸، ص۱۱۳ و امالی صدوق، ص۲۲۸.
  89. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۵-۲۸۶.
  90. ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۷؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۱۱ و قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی (ص)، ج ۱، ص ۲۲۶.
  91. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۶.
  92. مسند احمد، ج ۵، ص ۳۱ و السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۲.
  93. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۶.
  94. الکافی، ج ۶، ص ۴۹ و من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳.
  95. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۶.
  96. السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۸ و جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۳، ص ۲۹۱.
  97. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۶-۲۸۷.
  98. الکافی، ج ۶، ص ۵؛ فضل اللّه راوندی، النوادر، ص ۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶.
  99. روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶.
  100. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۷.
  101. امالی صدوق، ص ۵۷۷؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعة، ج ۲۱، ص ۵۱۴.
  102. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۷.
  103. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۸.
  104. حکمت نامه پیامبر اعظم (ص)، ج۷، ص۲۸۸-۲۹۵.
  105. الکافی، ج ۵، ص ۵۰۰ و وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۳۳.
  106. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۸.
  107. الکافی، ج ۶، ص ۵۰۳ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۵۶.
  108. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۰۰ و کنز العمال، ج ۷، ص ۳۳۰.
  109. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۸-۲۸۹.
  110. حکمت نامه پیامبر (ص) (فارسی)، ص ۲۹۴.
  111. من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۳۷ و مکارم الاخلاق، ص ۲۲۳.
  112. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۹.
  113. کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۴۱.
  114. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۸۹.
  115. همان، ج ۱۱، ص ۹۱؛ الکافی، ج ۶، ص ۵۱ - ۵۲ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۵۲.
  116. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۶؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۴۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۸۱.
  117. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۹۰.
  118. المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص۲۸۵-۲۸۶ و کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۴۹.
  119. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۹۰.
  120. صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۳۲ و مجموعه ورام، ج ۱، ص ۱۱۳.
  121. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۹۰.
  122. نهج الفصاحه، ص ۵۶۷.
  123. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۹۰.
  124. المصنّف، ج ۱، ص۳۸۲ و الامام مالک، المدونة الکبری، ج ۱، ص ۱۰۲.
  125. المعجم الاوسط، ج۳، ص۲۳۵ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۹۴.
  126. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۹۱.
  127. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۴.
  128. حسینی ایمنی، موسوی بردکشکی، اکبری، محمدزاده و اخلاقی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۹۱.