جز
جایگزینی متن - 'طاقت فرسا' به 'طاقتفرسا'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'طاقت فرسا' به 'طاقتفرسا') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[بهترین]] مثال برای این مسئله وقتی است که [[فرزند]] کوچک [[انسان]] ریض میشود. در این حالت، هر چند که پدر یا مادر خودشان مریض نشدهاند، ولی در بسیاری موارد گرفتاری ایشان در بیماری فرزندشان بیش از زماین است که خود آنها [[بیمار]] میشوند. مادر که عاطفه و محبتش به [[فرزند]] معمولاً بیش از پدر میباشد، بیماری خودش را بسیار راحتتر [[تحمل]] میکند تا بیماری فرزندش را. | [[بهترین]] مثال برای این مسئله وقتی است که [[فرزند]] کوچک [[انسان]] ریض میشود. در این حالت، هر چند که پدر یا مادر خودشان مریض نشدهاند، ولی در بسیاری موارد گرفتاری ایشان در بیماری فرزندشان بیش از زماین است که خود آنها [[بیمار]] میشوند. مادر که عاطفه و محبتش به [[فرزند]] معمولاً بیش از پدر میباشد، بیماری خودش را بسیار راحتتر [[تحمل]] میکند تا بیماری فرزندش را. | ||
در این مورد هر چه [[فرزند]] کوچکتر باشد، این تعلق عاطفی قویتر است و گرفتاری مادر نیز وقتی که کودکش رنجور میشود، | در این مورد هر چه [[فرزند]] کوچکتر باشد، این تعلق عاطفی قویتر است و گرفتاری مادر نیز وقتی که کودکش رنجور میشود، طاقتفرساتر و سختتر است. مادر حقیقتاً [[آرزو]] میکند که ای کاش خود او به جای فرزندش [[بیمار]] شده بود و به واقع در بیماری [[فرزند]]، خودش هم [[بیمار]] میشود. علت این امر تعلق روحی شدیدی است که مادر نسبت به کودک خویش دارد و در آن جا که این اندازه وابستگی روحی وجود ندارد، چنن نیست. لذا همین مادر وقتی که [[فرزند]] شخصی دیگر را به همان بیماری مبتلا میبیند، چنان گرفتار نمیشود و اگر بشنود یک کودکی به آن مرض گرفتار شده است، قدری از لحاظ روحی متأثر میشود ولی خیلی زود این تألم روحی از بین میرود و آن مسئله زندگی عادی او را به هم نمیزند و فکرش را مشغول نمیسازد. در حالی که همین مادر نسبت به بیماری فرند خودش هرگز چنین نیست و [[آسایش]] و راحتی او در آن هنگام از بین میرود و تا وقتی کودکش بهبود نیافته، از [[فکر]] ناراحتیاش بیرون نمیرود. | ||
این مسئله، مخصوص اطرافیان [[انسان]] که رابطه نسبی نزدیک با او دارند، نمیباشد، بلکه نزدیکی عاطفی و روحی مهم است. چه بسا کسی از لحاظ ارتباط نسبی، رابطه نزدیکی با [[انسان]] نداشته باشد، ولی چون وابستگی شدید روحی با او دارد، در سختیها و گرفتاریهای او، ناراحت و گرفتار میشود<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۹-۵۳.</ref>. | این مسئله، مخصوص اطرافیان [[انسان]] که رابطه نسبی نزدیک با او دارند، نمیباشد، بلکه نزدیکی عاطفی و روحی مهم است. چه بسا کسی از لحاظ ارتباط نسبی، رابطه نزدیکی با [[انسان]] نداشته باشد، ولی چون وابستگی شدید روحی با او دارد، در سختیها و گرفتاریهای او، ناراحت و گرفتار میشود<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۹-۵۳.</ref>. | ||
== گرفتاری [[غیبت]] == | == گرفتاری [[غیبت]] == |