سلمة بن هشام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سلمة بن هشام در قرآن]] - [[سلمة بن هشام در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سلمة بن هشام در قرآن]] | پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
[[ابوهاشم سلمة بن هشام بن مغیره|ابوهاشم سَلَمَة بن هِشام بن مُغیرَه]]،<ref> الطبقات، ج۴، ص۹۶؛ اسد الغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.</ref> [[برادر]] [[ابوجهل]] و پسرعموی [[خالد بن ولید]]،<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰؛ الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۱۹۷.</ref> از [[طایفه]] [[بنی‌مخزوم]] از [[قریش]] بود.


== مقدمه ==
پدرش هشام از مردان سرشناس و مهمان‌نواز [[مکه]] به شمار می‌رفت، تا آنجا که قریش [[مرگ]] او را مبدأ [[تاریخ]] خود قرار داد.<ref>المحبر، ص۱۳۹.</ref> مادرش [[ضباعه بنت عامر]] از [[قبیله]] [[بنی‌عامر بن صعصعه]] <ref> اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۴۴؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.</ref> [[اهل مکه]] نبود و ابتدا با [[عبدالله بن جدعان]] و سپس با هشام، [[ازدواج]] کرد.<ref>المحبر، ص۹۷؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> پس از مرگ هشام، [[پیامبر]] {{صل}} از [[سلمه]]، مادرش را خواستگاری کرد؛ ولی به نتیجه نرسید.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۶؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۹.</ref> از [[زندگی]] سلمه، [[پیش از بعثت]] و همچنین تاریخ [[پذیرش اسلام]] او اطلاعی در دست نیست. سلمه به پیشنهاد پیامبر {{صل}} در سال‌های نخستینِ [[دعوت به اسلام]] در مکه، به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد <ref>الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۳؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> و پس از شیوع خبر [[مسالمت‌آمیز]] شدن [[روابط]] [[قریش]] با [[مسلمانان]]، به مکه بازگشت و به دست بستگانش [[شکنجه]] شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> هنگام [[مهاجرت]] مسلمانان به [[مدینه]]، برادرش ابوجهل مانع از هجرت وی به مدینه شد و او را [[زندانی]] کرد؛<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۱۶.</ref> اما سلمه همچنان بر [[عقیده]] خود [[پایدار]] ماند. با آنکه ابوجهل * در [[نبرد بدر]] در [[سال دوم هجری]] کشته شد، همچنان موانعی بر سر [[راه]] مهاجرت سلمه وجود داشت. پیامبر کسانی را که قریش از مهاجرتشان به مدینه مانع شده بود، [[مستضعف]] خواند و یکایک آنان را پس از هر [[نماز]] <ref>الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ المغازی، ج۱، ص۴۶.</ref> یا در اثنای آن<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.</ref> نام برد و برای نجاتشان [[دعا]] کرد.<ref> صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۳۵.</ref>
[[ابوهاشم سلمة بن هشام بن مغیره|ابوهاشم سَلَمَة بن هِشام بن مُغیرَه]]،<ref> الطبقات، ج۴، ص۹۶؛ اسد الغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.</ref> [[برادر]] [[ابوجهل]] و پسرعموی [[خالد بن ولید]]،<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰؛ الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۱۹۷.</ref> از [[طایفه]] [[بنی‌مخزوم]] از [[قریش]] بود. پدرش [[هشام]] از مردان سرشناس و مهمان‌نواز [[مکه]] به شمار می‌رفت، تا آنجا که قریش [[مرگ]] او را مبدأ [[تاریخ]] خود قرار داد.<ref>المحبر، ص۱۳۹.</ref> مادرش [[ضباعه بنت عامر]] از [[قبیله]] [[بنی‌عامر بن صعصعه]] <ref> اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۴۴؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.</ref> [[اهل مکه]] نبود و ابتدا با [[عبدالله بن جدعان]] و سپس با هشام، [[ازدواج]] کرد.<ref>المحبر، ص۹۷؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> پس از مرگ هشام، [[پیامبر]] {{صل}} از [[سلمه]]، مادرش را خواستگاری کرد؛ ولی به نتیجه نرسید.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۶؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۹.</ref> از [[زندگی]] سلمه، [[پیش از بعثت]] و همچنین تاریخ [[پذیرش اسلام]] او اطلاعی در دست نیست. سلمه به پیشنهاد پیامبر {{صل}} در سال‌های نخستینِ [[دعوت به اسلام]] در مکه، به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد <ref>الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۳؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> و پس از شیوع خبر [[مسالمت‌آمیز]] شدن [[روابط]] [[قریش]] با [[مسلمانان]]، به مکه بازگشت و به دست بستگانش [[شکنجه]] شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> هنگام [[مهاجرت]] مسلمانان به [[مدینه]]، برادرش ابوجهل مانع از هجرت وی به مدینه شد و او را [[زندانی]] کرد؛<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۱۶.</ref> اما سلمه همچنان بر [[عقیده]] خود [[پایدار]] ماند. با آنکه ابوجهل * در [[نبرد بدر]] در [[سال دوم هجری]] کشته شد، همچنان موانعی بر سر [[راه]] مهاجرت سلمه وجود داشت. پیامبر کسانی را که قریش از مهاجرتشان به مدینه مانع شده بود، [[مستضعف]] خواند و یکایک آنان را پس از هر [[نماز]] <ref>الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ المغازی، ج۱، ص۴۶.</ref> یا در اثنای آن<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.</ref> نام برد و برای نجاتشان [[دعا]] کرد.<ref> صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۳۵.</ref>


[[سلمه]] در [[سال پنجم هجری]] پس از [[جنگ خندق]] از [[مکه]] گریخت و در [[مدینه]] به [[پیامبر]] {{صل}} پیوست.<ref> المعجم الکبیر، ج۷، ص۵۴؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> مادرش ضباعه پس از [[مهاجرت]] وی به مدینه در شعری او را ستود.<ref> الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> سلمه در [[جنگ موته]] در [[سال هشتم هجری]] شرکت کرد؛ اما به سبب عقب‌نشینی [[مسلمانان]] در [[جنگ]] و بازگشتشان به مدینه، مسلمانان شرکت‌کنندگان در [[موته]] را فرّار خطاب می‌کردند.<ref> تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref>این برخورد مسلمانان سبب شد تا وی مدتی از [[خانه]] خارج نشده و در [[نماز جماعت]] حضور نیابد. هنگامی که [[ام‌سلمه]] [[همسر پیامبر]]، که وی نیز از [[مهاجران]] [[بنی‌مخزوم]] بود، در پی یافتن سبب نیآمدن سلمه به نماز جماعت دریافت که برخی وی را هنگام بیرون آمدن از خانه، "فراری" می‌خوانند،<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲؛ الاصابه، ج۳، ص۱۳۱.</ref> پیامبر شرکت‌کنندگان جنگ موته را "[[کرّار]]" (بسیار [[یورش]] برنده) دانستند.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۶۵؛ الاصابه، ج۳، ص۱۳۱.</ref> سلمه پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} با سپاهی که [[ابوبکر]] برای جنگ با [[رومیان]] فرستاد همراه شد.<ref> الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۳.</ref> وی در جمادی‌الاولی [[سال ۱۳ هجری]] در جنگ أجنادَین (از نواحی ‌فلسطین)<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۳.</ref> پیش از [[مرگ ابوبکر]] به [[شهادت]] رسید<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۴۱۸-۴۱۹؛ الفتوح، ج۱، ص۱۱۶.</ref>.<ref>[[مجتبی داودی|داودی، مجتبی]]، [[سلمة بن هشام (مقاله)|مقاله «سلمة بن هشام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>.
سلمه در [[سال پنجم هجری]] پس از [[جنگ خندق]] از [[مکه]] گریخت و در [[مدینه]] به [[پیامبر]] {{صل}} پیوست.<ref> المعجم الکبیر، ج۷، ص۵۴؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> مادرش ضباعه پس از [[مهاجرت]] وی به مدینه در شعری او را ستود.<ref> الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref> سلمه در [[جنگ موته]] در [[سال هشتم هجری]] شرکت کرد؛ اما به سبب عقب‌نشینی [[مسلمانان]] در [[جنگ]] و بازگشتشان به مدینه، مسلمانان شرکت‌کنندگان در [[موته]] را فرّار خطاب می‌کردند.<ref> تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.</ref>این برخورد مسلمانان سبب شد تا وی مدتی از [[خانه]] خارج نشده و در [[نماز جماعت]] حضور نیابد. هنگامی که [[ام‌سلمه]] [[همسر پیامبر]]، که وی نیز از [[مهاجران]] [[بنی‌مخزوم]] بود، در پی یافتن سبب نیآمدن سلمه به نماز جماعت دریافت که برخی وی را هنگام بیرون آمدن از خانه، "فراری" می‌خوانند،<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲؛ الاصابه، ج۳، ص۱۳۱.</ref> پیامبر شرکت‌کنندگان جنگ موته را "[[کرّار]]" (بسیار [[یورش]] برنده) دانستند.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۶۵؛ الاصابه، ج۳، ص۱۳۱.</ref> سلمه پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} با سپاهی که [[ابوبکر]] برای جنگ با [[رومیان]] فرستاد همراه شد.<ref> الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۳.</ref> وی در جمادی‌الاولی [[سال ۱۳ هجری]] در جنگ أجنادَین (از نواحی ‌فلسطین)<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۳.</ref> پیش از [[مرگ ابوبکر]] به [[شهادت]] رسید<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۴۱۸-۴۱۹؛ الفتوح، ج۱، ص۱۱۶.</ref>.<ref>[[مجتبی داودی|داودی، مجتبی]]، [[سلمة بن هشام (مقاله)|مقاله «سلمة بن هشام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>.


== [[سلمة بن هشام]] در [[شأن نزول]] ==
== [[سلمة بن هشام]] در [[شأن نزول]] ==
خط ۱۰: خط ۱۱:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[مجتبی داودی|داودی، مجتبی]]، [[سلمة بن هشام (مقاله)|مقاله «سلمة بن هشام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']]
#[[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[مجتبی داودی|داودی، مجتبی]]، [[سلمة بن هشام (مقاله)|مقاله «سلمة بن هشام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۳: خط ۲۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سلمة بن هشام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۸

آشنایی اجمالی

ابوهاشم سَلَمَة بن هِشام بن مُغیرَه،[۱] برادر ابوجهل و پسرعموی خالد بن ولید،[۲] از طایفه بنی‌مخزوم از قریش بود.

پدرش هشام از مردان سرشناس و مهمان‌نواز مکه به شمار می‌رفت، تا آنجا که قریش مرگ او را مبدأ تاریخ خود قرار داد.[۳] مادرش ضباعه بنت عامر از قبیله بنی‌عامر بن صعصعه [۴] اهل مکه نبود و ابتدا با عبدالله بن جدعان و سپس با هشام، ازدواج کرد.[۵] پس از مرگ هشام، پیامبر (ص) از سلمه، مادرش را خواستگاری کرد؛ ولی به نتیجه نرسید.[۶] از زندگی سلمه، پیش از بعثت و همچنین تاریخ پذیرش اسلام او اطلاعی در دست نیست. سلمه به پیشنهاد پیامبر (ص) در سال‌های نخستینِ دعوت به اسلام در مکه، به حبشه هجرت کرد [۷] و پس از شیوع خبر مسالمت‌آمیز شدن روابط قریش با مسلمانان، به مکه بازگشت و به دست بستگانش شکنجه شد.[۸] هنگام مهاجرت مسلمانان به مدینه، برادرش ابوجهل مانع از هجرت وی به مدینه شد و او را زندانی کرد؛[۹] اما سلمه همچنان بر عقیده خود پایدار ماند. با آنکه ابوجهل * در نبرد بدر در سال دوم هجری کشته شد، همچنان موانعی بر سر راه مهاجرت سلمه وجود داشت. پیامبر کسانی را که قریش از مهاجرتشان به مدینه مانع شده بود، مستضعف خواند و یکایک آنان را پس از هر نماز [۱۰] یا در اثنای آن[۱۱] نام برد و برای نجاتشان دعا کرد.[۱۲]

سلمه در سال پنجم هجری پس از جنگ خندق از مکه گریخت و در مدینه به پیامبر (ص) پیوست.[۱۳] مادرش ضباعه پس از مهاجرت وی به مدینه در شعری او را ستود.[۱۴] سلمه در جنگ موته در سال هشتم هجری شرکت کرد؛ اما به سبب عقب‌نشینی مسلمانان در جنگ و بازگشتشان به مدینه، مسلمانان شرکت‌کنندگان در موته را فرّار خطاب می‌کردند.[۱۵]این برخورد مسلمانان سبب شد تا وی مدتی از خانه خارج نشده و در نماز جماعت حضور نیابد. هنگامی که ام‌سلمه همسر پیامبر، که وی نیز از مهاجران بنی‌مخزوم بود، در پی یافتن سبب نیآمدن سلمه به نماز جماعت دریافت که برخی وی را هنگام بیرون آمدن از خانه، "فراری" می‌خوانند،[۱۶] پیامبر شرکت‌کنندگان جنگ موته را "کرّار" (بسیار یورش برنده) دانستند.[۱۷] سلمه پس از رحلت پیامبر (ص) با سپاهی که ابوبکر برای جنگ با رومیان فرستاد همراه شد.[۱۸] وی در جمادی‌الاولی سال ۱۳ هجری در جنگ أجنادَین (از نواحی ‌فلسطین)[۱۹] پیش از مرگ ابوبکر به شهادت رسید[۲۰].[۲۱].

سلمة بن هشام در شأن نزول

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. الطبقات، ج۴، ص۹۶؛ اسد الغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.
  2. اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰؛ الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۱۹۷.
  3. المحبر، ص۱۳۹.
  4. اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۳؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۴۴؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.
  5. المحبر، ص۹۷؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۲۴۴.
  6. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۶؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۹.
  7. الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۳؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.
  8. الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.
  9. اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۱۶.
  10. الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ المغازی، ج۱، ص۴۶.
  11. اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۳۰.
  12. صحیح البخاری، ج۲، ص۱۵؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۳۵.
  13. المعجم الکبیر، ج۷، ص۵۴؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.
  14. الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.
  15. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲؛ اسدالغابه، ج۲، ص۲۸۴.
  16. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲؛ الاصابه، ج۳، ص۱۳۱.
  17. المغازی، ج۲، ص۷۶۵؛ الاصابه، ج۳، ص۱۳۱.
  18. الطبقات، ج۴، ص۹۷؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۳.
  19. معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۳.
  20. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۱۸-۴۱۹؛ الفتوح، ج۱، ص۱۱۶.
  21. داودی، مجتبی، مقاله «سلمة بن هشام»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.