صراط مستقیم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==راه دست یابی به صراط مستقیم== | ==راه دست یابی به صراط مستقیم== | ||
*پرسش این است که چگونه میتوان به راه راست دست یافت و در مسیر کمالی آن قرار گرفت؟ برخی از کارها و امور در شناخت راه مستقیم یاریگر انسان می باشد، از جمله این که راهی راه راست است که براساس فطرت و طبیعت سالم بشری باشد. از این رو هر امری که برخلاف حکم عقل و سیره عقلا و خردمندان و با اصول اخلاقی در تضاد باشد و در موارد مشکوک برخلاف راه شریعت دانسته شده است میبایست پرهیز کرد و آن را راهی بیرون از راه راست ارزیابی نمود. به این معنا هدایت یافتگان کسانی هستند که به آنان نعمتهایی خاص چون عقل و حکمت و رشد داده شده است و حق را از باطل و کارهای درست را از نادرست میشناسند و بر صداقت و راستی هستند و اعمال صالح انجام میدهند به گونهای که این کارها جزو سیره و منش آنان شده است. به نعمتهایی که به آنان داده شده است شکر میگزارند و آن را به درستی و در جای خود مصرف میکنند و شاکر واقعی نعمت میباشند. بنابراین هرگز از ولایت و اطاعت خدا و رسول و معصوم که خلیفه الهی است بیرون نمیروند و نعمت را کفران نمیکنند و مورد غضب الهی قرار نمیگیرند و یا سخن و آرا و انظار خود را بر حکم الهی مقدم نمیدارند که گمراه و ضال شوند و از مسیر کمالی خارج گردند. آنان کسانی هستند که از خداوند میخواهند تا اراده آنان را برای قرار گرفتن در مسیر تقویت کند.<ref>تکویر آیه ۲۷و۲۸</ref> اهل اطاعت<ref>نساء آیه ۶۶ و ۶۸</ref> اعتصام به خدا<ref>آل عمران آیه ۱۰۱</ref> امداد از خدا<ref>حمد آیه 5و ۶</ref> در مسیر راهنمایی پیامبران<ref>بقره آیه ۲۱۳</ref> انجام تکالیف الهی<ref>نساء آیه ۶۶ و ۶۸</ref> حق گرایی<ref>نحل آیه ۱۲۰ و ۱۲۱</ref> شکرگزاری<ref>نحل آیه ۱۲۱</ref> قرآن<ref>مائده آیه ۱۵ و ۱۶</ref> هجرت<ref>نساء آیه ۶۶ و ۶۸</ref> و دیگر امور نیک و پسندیده هستند. این همان راهی است که انسان میتواند با قرار گرفتن در آن خود را به خدا برساند و اهل تقرب و کمال مطلق و نوعی ولایت و خلافت گردد.<ref>[[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|صراط مستقیم]] صفحه ۴.</ref> | *پرسش این است که چگونه میتوان به راه راست دست یافت و در مسیر کمالی آن قرار گرفت؟ برخی از کارها و امور در شناخت راه مستقیم یاریگر انسان می باشد، از جمله این که راهی راه راست است که براساس فطرت و طبیعت سالم بشری باشد. از این رو هر امری که برخلاف حکم عقل و سیره عقلا و خردمندان و با اصول اخلاقی در تضاد باشد و در موارد مشکوک برخلاف راه شریعت دانسته شده است میبایست پرهیز کرد و آن را راهی بیرون از راه راست ارزیابی نمود. به این معنا هدایت یافتگان کسانی هستند که به آنان نعمتهایی خاص چون عقل و حکمت و رشد داده شده است و حق را از باطل و کارهای درست را از نادرست میشناسند و بر صداقت و راستی هستند و اعمال صالح انجام میدهند به گونهای که این کارها جزو سیره و منش آنان شده است. به نعمتهایی که به آنان داده شده است شکر میگزارند و آن را به درستی و در جای خود مصرف میکنند و شاکر واقعی نعمت میباشند. بنابراین هرگز از ولایت و اطاعت خدا و رسول و معصوم که خلیفه الهی است بیرون نمیروند و نعمت را کفران نمیکنند و مورد غضب الهی قرار نمیگیرند و یا سخن و آرا و انظار خود را بر حکم الهی مقدم نمیدارند که گمراه و ضال شوند و از مسیر کمالی خارج گردند. آنان کسانی هستند که از خداوند میخواهند تا اراده آنان را برای قرار گرفتن در مسیر تقویت کند.<ref>تکویر آیه ۲۷و۲۸</ref> اهل اطاعت<ref>نساء آیه ۶۶ و ۶۸</ref> اعتصام به خدا<ref>آل عمران آیه ۱۰۱</ref> امداد از خدا<ref>حمد آیه 5و ۶</ref> در مسیر راهنمایی پیامبران<ref>بقره آیه ۲۱۳</ref> انجام تکالیف الهی<ref>نساء آیه ۶۶ و ۶۸</ref> حق گرایی<ref>نحل آیه ۱۲۰ و ۱۲۱</ref> شکرگزاری<ref>نحل آیه ۱۲۱</ref> قرآن<ref>مائده آیه ۱۵ و ۱۶</ref> هجرت<ref>نساء آیه ۶۶ و ۶۸</ref> و دیگر امور نیک و پسندیده هستند. این همان راهی است که انسان میتواند با قرار گرفتن در آن خود را به خدا برساند و اهل تقرب و کمال مطلق و نوعی ولایت و خلافت گردد.<ref>[[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|صراط مستقیم]] صفحه ۴.</ref> | ||
==جایگاه عقل در رسیدن به قلّۀ تکامل== | |||
*میتوان گفت: جالبترین تعبیر و جامعترین سخن در تبیین نقش عقل در پیمودن صراط مستقیم الهی و رسیدن به قلّۀ کمالات انسانی، سخنی است که در نهج البلاغه از [[امام علی]]{{ع}} نقل شده که در توصیف سالک به سوی خدای سبحان میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|"قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ، وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ، حَتَّى دَقَّ جَلِيلُهُ، وَ لَطُفَ غَلِيظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ كَثِيرُ الْبَرْقِ، فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِيقَ، وَ سَلَكَ بِهِ السَّبِيلَ، وَ تَدَافَعَتْهُ الْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ السَّلَامَةِ، وَ دَارِ الْإِقَامَةِ، وَ ثَبَتَتْ رِجْلَاهُ بِطُمَأْنِينَةِ بَدَنِهِ فِي قَرَارِ الْأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ، بِمَا اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ، وَ أَرْضَى رَبَّهُ"}}<ref>«[سالک،] خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید تا پیکر ستبرش لاغر شد و دلِ سختش به لطافت گرایید. فروغی سخت روشن، بر او تابید و راهش را روشن ساخت و او را به راه راست، روان داشت، درها او را به آستانِ سلامت و سرای اقامت راندند و به سبب آرامشی که در بدنش پدید آمده بود، پاهایش در قرارگاه ایمنی و آسایش، استوار ماند؛ زیرا دل خود را به کار وا داشت و پروردگارش را خشنود ساخت.» سیّد رضی، ۱۳۹۵، الخطبة ۲۲۰؛ مجلسی، ۱۴۰۳، ج۶۹، ص۳۱۶.</ref> بر پایه این سخن، زنده شدن نیروی عقل در وجود انسان، محرّک اصلیِ سالک در پیمودن صراط مستقیم الهی و رسیدن به قلّۀ کمالات انسانی است و به هر اندازه که عقل در جان انسان قوّت یابد، به همان اندازه، تمایلات نفسانی و شیطانی در او ضعیف میشود، تا آن جا که کاملاً از بین میرود و زمینهای برای انجام کارهای ناشایست در وجود انسان، باقی نمیماند. در این حال، عقل از حیات کامل برخوردار میگردد و زمام انسان را در سیر و سلوک، کاملاً به دست میگیرد، و او را از ابواب و منازل سلوک، عبور میدهد تا به سرمنزل مقصود -که درگاهِ سلامت است- و خانۀ اقامت -که قلّه تکامل است-، برسد: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ}}﴾}}<ref>انعام: ۱۲۷.</ref>.<ref>(برای آنها در بهشت، خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود).</ref>؛ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ}}﴾}}<ref>قمر: ۵۵.</ref>.<ref>(در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر).</ref> | |||
چکیده سخن دربارۀ انطباق برنامههای انبیای راستین با موازین عقلی و علمی این است که: همه آیات و روایاتی که دربارۀ ارزش خرد وارد شده، و مردم را به خردورزی در همه امور دعوت کردهاند،<ref>ر.ک: دانشنامۀ عقاید اسلامی: ج۱.</ref> و همه آیات و روایاتی که درباره ارزش دانش است و مردم را به تحصیل [[علم]] و [[معرفت]] ترغیب نمودهاند،<ref>همان، ج ۲.</ref> و همه آیات و روایاتی که آسیب خرد، و موانع معرفت را بیان نمودهاند<ref>همان، ج ۱ و ۲.</ref>، همگی دلیل روشنی بر عقلانی بودن برنامههای دینی و انطباق آنها با موازین عقلی و علمی است و از این زاویه، تفسیر و تبیین، یکی از ویژگیهای صراط مستقیم الهی، بلکه اصلیترین ویژگی آن است. نکتهای که در پایان این بحث باید به آن توجّه داشت، این است که انطباق برنامههای [[انبیا]] با موازین عقلی، بدین معنا نیست که عقل میتواند راز همه دستور العملهای الهی را کشف کند؛ زیرا این کار به دلیل احاطه نداشتن عقل به همه مصالح و مفاسد، خارج از توان آن است، بلکه مقصود، آن است که در دستور العملهای انبیا، چیزی که ضدّ عقل باشد، وجود ندارد و بر این اساس، گزارشهای آنان را که عقل صد در صد نادرست تشخیص میدهد، منسوب به معتبر نیست و نمیتواند مبنای عمل قرار گیرد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[ویژگیهای صراط مستقیم در قرآن (مقاله)|ویژگیهای صراط مستقیم در قرآن]] صفحه ۸.</ref> | |||
== مصادیق صراط مستقیم== | == مصادیق صراط مستقیم== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۸: | ||
* [[پرونده:110029.jpg|22px]] [[محمد ابراهیم مالمیر|مالمیر، محمد ابراهیم]] و [[مریم ترکاشوند|ترکاشوند، مریم]]، [[تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریههای عرفانی او (مقاله)|'''تأملی بر صراط مستقیم''']]؛ | * [[پرونده:110029.jpg|22px]] [[محمد ابراهیم مالمیر|مالمیر، محمد ابراهیم]] و [[مریم ترکاشوند|ترکاشوند، مریم]]، [[تأملی بر صراط مستقیم از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریههای عرفانی او (مقاله)|'''تأملی بر صراط مستقیم''']]؛ | ||
* [[پرونده:4567345.gif|22px]] [[سعید قاسمی پرشکوه|قاسمی پرشکوه، سعید]] و [[محمد حسین خوانینزاده|خوانینزاده، محمد حسین]]، [[صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی (مقاله)|'''صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی''']]؛ | * [[پرونده:4567345.gif|22px]] [[سعید قاسمی پرشکوه|قاسمی پرشکوه، سعید]] و [[محمد حسین خوانینزاده|خوانینزاده، محمد حسین]]، [[صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی (مقاله)|'''صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی''']]؛ | ||
* [[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|'''صراط مستقیم''']]. | * [[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|'''صراط مستقیم''']]؛ | ||
* [[پرونده:1368926.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[ویژگیهای صراط مستقیم در قرآن (مقاله)|'''ویژگیهای صراط مستقیم در قرآن''']]. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
=='''[[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی صراط مستقیم]]'''== | =='''[[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی صراط مستقیم]]'''== |
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۶
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صراط مستقیم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژه شناسی لغوی
- "صراط" در لغت به معنای راه راست و "مستقیم" اسم فاعل استقامت، به معنای راست و درست و پایداری است که هیچ گونه کژی در آن نباشد. استفامت طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کردهاند[۱] بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشـن و راست که همه را در برمیگیرد و دارای روندگان بسیاری است.[۲]
چیستی صراط مستقیم
- صراط مستقیم در آموزههای قرآنی اصطلاحی خاص با معنا و مفهومی ویژه است، بار مفهومی خاصی را با خود به دوش دارد و به عبارتی همه آیات قرآنی تبیینگر مفهومی است که قرآن از صراط مستقیم اراده کرده است؛ زیرا خداوند پس از فرمان هبوط به حضرت آدم (ع) (ع) و حوا به آنان گوشزد میکند به سبب ترک اولی ایشان و خوردن از میوه درخت ممنوع میبایست از آن بیرون روند و در زمین تا زمانی خاص مستقر گردند تا این که از سوی خداوند برای ایشان دستور هدایتی فروآید و آنان را با آموزههای دستوری و راهنمایی خاص خود در مسیر قرار دهد و دوباره خود را در مسیر و راه انسانیت قرار دهند که راه خلافت الهی و ولایت بر همه هستی است ازاین روست که همه کتب آسمانی و آیات وحیانی در حکم بیان راهی است که آنان را از جایگاه هبوطی برانگیزاند و راه را از چاه بنمایاند. بنابراین آنچه در آیات کتاب مقدس قرآن و آموزههای وحیانی آن آمده، همانند دیگر کتب آسمانی تبیین کننده و تشریح گر راه مستقیمی است که انسان میبایست آن را طی نماید. از این روست که میتوان گفت اکثر آیات قرآنی تفسیر و تشریح و تبیین کننده اصطلاح قرآنی صراط مستقیم است. باتوجه به این نکته، اگر در تفاسیر روایی در بیان و یا از باب ذکر مصداق و تطبیق و تاویل سخن از این به میان میآید که نحن الصراط المستقیم و یا الصراط هو صراط الولایه و مانند آن در حقیقت بیانگر نمادهای عینی از این واقعیت و حقیقت است که همه قرآن و یا همه اسوههای قرآنی چون پیامبراکرم(ص) و معصومان دیگر (ع) تفسیر صراط مستقیم میباشند. [۳]
صراط، سبیل و طریق
- در قرآن کریم از سه واژۀ صراط، سبیل و طریق استفاده شده است که به نوعی با همدیگر مترادف، اما در واقع تفاوت هایی دارند، مانند:
- یکی از تفاوتهای صراط با طریق و سبیل، در مفرد بودن و یکتایی در معنای صراط است، برخلاف دو واژۀ دیگر که هر دو جمع بسته میشوند و به راههای مختلف و بسیار اطلاق میشود. [۴]
- تفاوت دیگر در مادی بودن سبیل و معنوی بودن صراط است و نیز گفته شده سبیل برای خیر و شر هر دو به کار رفته، در حالی که صراط فقط برای امور خیر استعمال شده است (البته در قرآن کریم برای جحیم نیز واژۀ صراط استفاده شده است: ﴿﴿مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ﴾﴾[۵].) تفاوت دیگر اینکه سبیل، متعدد و صراط، واحد است [۶][۷]
- بر خلاف "سبیل" و جمع آن "سبل"، جمع واژه "طریق" در قرآن کریم (الطرق) ذکر نشده است، اما واژه "طریق" به معنای راه و گاهی هم مترادف با "صراط" با واژه "مستقیم" یاد شده است، چنان که میفرماید: ﴿﴿قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾﴾[۸]
راه شناخت صراط مستقیم
- برای شناخت راه راست و صراط مستقیم از دو روش میتوان بهره گرفت: نخست از ویژگیهایی که خداوند در قرآن برای آن بیان داشته است سود جست و یا از کسانی که در این راه هستند و به عنوان سالکان و روندگان آن معرفی شدهاند استفاده کرد. قرآن از هر دو روش نظری و عینی برای بیان راه راست سود جسته است. در این جا نخست ویژگیهای نظری بیان و سپس به بیان سالکان و شاخصههای راه یافته گان پرداخته میشود.
شناخت نظری
- از مهمترین ویژگیهای راه راست آن است که خداوند، آنرا راهی بر میشمارد که میبایست انسان در آن مسیر قرار گیرد و به دعوت خداوند لبیک گوید. خداوند در آیه ۱۵۳ سوره انعام و نیز ۷۳ سوره مؤمنون مردمان را دعوت کرده است که در این مسیر قرار گیرند. از نظر قرآن راهی است که میتواند انسان مستقر در زمین را به جایگاه واقعی و اصلی او به عنوان خلافت الهی بازگرداند و از نعمتهای خاص خداوند برخوردار نماید.[۹] کسانی که در این راه قرار میگیرند نه تنها از ضلالت و گمراهی و اغوای ابلیس و شیاطین در امان میمانند[۱۰]بلکه به عنوان اسوهها و الگوهای الهی مطرح و معرفی میشوند. [۱۱] خداوند در آیات ۳۲ تا ۳۶ سوره مریم، کسانی را که در مسیر صراط مستقیم حرکت میکنند انسانهای سعادتمند و خوشبختی معرفی میکند که به آرامش و آسایش واقعی رسیدهاند.[۱۲]
- از ویژگیهای انحصاری صراط مستقیم که در آیات ۵۲ و ۵۳ سوره شوری بدان اشاره شده این است که این راه، آدمی را به الله که هدف نهایی است میرساند و از هرگونه دوری باز میدارد. در حقیقت راهی است که میتوان آن را صددرصد درست و راست ارزیابی کرد، که هر کس در آن قرار گیرد به الله میرساند. از خصوصیات این راه آن است که راهی طبیعی و مطابق با فطرت بشری است و انسانها به طور طبیعی و فطری همان راه را انتخاب میکنند مگر آنکه طبیعت و فطرت آنان آسیب دیده باشد و یا تحت وسوسهها و القائات شیطانی و ابلیسی قرار گرفته باشند. راه راست راه خداوند است که در آن هیچ گونه کژی و انحرافی یافت نمیشود و آدمی را به سوی بدیها و زشتیها و نابهنجاریها نمیخواند.[۱۳]
- کسانی که در راه راست قرار میگیرند دارای همه خصوصیات بلند اخلاقی و هنجاری هستند و رفتارها و گفتارهای ایشان براساس و پایه اصول عقلانی و عقلایی و شرعی است و از نابهنجاریها و زشتیها و پلیدیها پرهیز میکنند. از این روست که آنان آینه تمام نمای اخلاق و قانون هستند.[۱۴]
شناخت از روی مصادیق
- قرآن کریم دارای دو مرتبه است؛ مرتبه اول حقیقت آن است و مرتبه دوم ظاهر آیات. ظاهر قرآن همان است که قرائت میشود و معنای ظاهری و سطحی آن درک میشود. اما حقیقت قرآن، تنها برای کسی که تقوا داشته باشد، آشکار است، چنانکه مرتبه درک حقیقت قرآن تنها از آن اولیاء و پیامبران و راهیافتگان به مقام وحی است. از امام صادق (ع) روایت است که فرمودند: «نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تأویله»؛ ما هستیم که راسخین در علم میباشیم و ما هستیم که تأویل قرآن را میدانیم.
- ائمه اطهار(ع) علم به حقایق قرآن دارند و در روایات بسیاری وارد شده که قرآن درباره آنها و دشمنانشان و فرائض و سنن نازل شده است، اصبغ بن نباته نقل میکند که شنیدم امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «نزل القرآن أثلاثا: ثلث فینا و فی عدونا و ثلث سنن و امثال و ثلث فرائض و احکام» قرآن بر سه بخش نازل شده است یک بخش از آن درباره ما و درباره دشمن ماست، و یک بخش دیگر در سنّت و مثالهاست، و بخش سوم در واجبات و احکام است.
- منظور امام در این روایت، تأویلات قرآن در خصوص ایشان و اهل بیت (ع) و دشمنان آن حضرت و اهل بیت که در حقیقت دشمنان خداوند و رسول (ص) اویند، میباشد. و این معانی حتما به طریق تأویل و پی بردن به حقایق قرآن به دست میآید. و غالبا این تأویلات از سوی خود اهل بیت وارد شده است.
- یکی از این مباحث که تأویلات آن از سوی اهل بیت (ع) در قالب روایات مختلفی وارد شده، بحث "صراط مستقیم" در قرآن است که به طریق تأویل، حقیقت آن توسط پیامبر و ائمه اطهار به کرات بیان شده است. از جمله از پیامبر اکرم (ص) نقل است که در روز عید غدیر فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ»[۱۵]. ای مردم، من صراط الله المستقیم هستم که شما به پیروی از آن امر شدهاید و پس از من، علی صراط مستقیم و سپس ذریه او، امامانی که به حق هدایت میکنند. همچنین از امام صادق (ع) نقل است که فرمود: «الصراط المستقیم امیرالمؤمنین علی»[۱۶]. و از امام زینالعابدین نیز روایت شده که فرمود: «نحن ابواب اللّه و نحن الصراط المستقیم»
- اما علت این تأویل چیست؟ خدای سبحان در سورۀ انعام، صراط مستقیم را دین قیّمی میداند که خود ایستاده و پیروانش را به ایستادگی فرامیخواند: ﴿﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾﴾[۱۷]. و چون برجستهترین روش را ابراهیم خلیل نشان داده، قرآن کریم دین را به روش او نسبت میدهد و چون صراط مستقیم دین الهی است، و پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بیانکننده دین و قرآن ممثل و ناطق هستند، از این رو، صراط مستقیم بر پیامبر اکرم (ص) و امام تطبیق شده است[۱۸]. و همانطور که گفته شد، صراط مستقیم بزرگراه آشکار و نزدیکترین راه به سوی خداوند است و اگر بر امام تطبیق شده، برای آن است که هرکس به دنبال این قرآن ناطق و ممثل حرکت کند، با سلامتی به مقصدش میرسد[۱۹]
معانی صراط مستقیم در تفاسیر قرآن کریم
- در تفاسیر قرآن کریم معانی بسیاری برای واژه صراط و صراط مستقیم ذکر شده است که همه آنها در سه عنوان زیر دسته بندی میشود:
۱)خدا و کتاب خدا: در برخی از تفاسیر به توحید، خداوند و طاعت او صراط مستقیم اطلاق شده است، مانند: ﴿﴿وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ﴾﴾[۲۰]؛
۲)راه حق و دین الهی: از دین نیز به صراط مستقیم یاد شده است: ﴿﴿يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾﴾[۲۱]
۳)نبوت و امامت: در بعضی از تفاسیر نیز به پیامبر اکرم (ص)، ائمه (ع) به طور عموم و امیرالمؤمنین علی (ع) به طور خاص اشاره شده است که اغلب این تفاسیر شیعی هستند؛ به عنوان مثال در مجمع البیان فی التفسیر القرآن ذیل آیه ۵ سوره مبارکه فاتحة الکتاب، پیامبر (ص) و ائمه (ع) جانشین او، صراط مستقیم یاد شده است: "اله النبی (ص) و الأئمه القائمون مقامه[۲۲]
راه دست یابی به صراط مستقیم
- پرسش این است که چگونه میتوان به راه راست دست یافت و در مسیر کمالی آن قرار گرفت؟ برخی از کارها و امور در شناخت راه مستقیم یاریگر انسان می باشد، از جمله این که راهی راه راست است که براساس فطرت و طبیعت سالم بشری باشد. از این رو هر امری که برخلاف حکم عقل و سیره عقلا و خردمندان و با اصول اخلاقی در تضاد باشد و در موارد مشکوک برخلاف راه شریعت دانسته شده است میبایست پرهیز کرد و آن را راهی بیرون از راه راست ارزیابی نمود. به این معنا هدایت یافتگان کسانی هستند که به آنان نعمتهایی خاص چون عقل و حکمت و رشد داده شده است و حق را از باطل و کارهای درست را از نادرست میشناسند و بر صداقت و راستی هستند و اعمال صالح انجام میدهند به گونهای که این کارها جزو سیره و منش آنان شده است. به نعمتهایی که به آنان داده شده است شکر میگزارند و آن را به درستی و در جای خود مصرف میکنند و شاکر واقعی نعمت میباشند. بنابراین هرگز از ولایت و اطاعت خدا و رسول و معصوم که خلیفه الهی است بیرون نمیروند و نعمت را کفران نمیکنند و مورد غضب الهی قرار نمیگیرند و یا سخن و آرا و انظار خود را بر حکم الهی مقدم نمیدارند که گمراه و ضال شوند و از مسیر کمالی خارج گردند. آنان کسانی هستند که از خداوند میخواهند تا اراده آنان را برای قرار گرفتن در مسیر تقویت کند.[۲۳] اهل اطاعت[۲۴] اعتصام به خدا[۲۵] امداد از خدا[۲۶] در مسیر راهنمایی پیامبران[۲۷] انجام تکالیف الهی[۲۸] حق گرایی[۲۹] شکرگزاری[۳۰] قرآن[۳۱] هجرت[۳۲] و دیگر امور نیک و پسندیده هستند. این همان راهی است که انسان میتواند با قرار گرفتن در آن خود را به خدا برساند و اهل تقرب و کمال مطلق و نوعی ولایت و خلافت گردد.[۳۳]
جایگاه عقل در رسیدن به قلّۀ تکامل
- میتوان گفت: جالبترین تعبیر و جامعترین سخن در تبیین نقش عقل در پیمودن صراط مستقیم الهی و رسیدن به قلّۀ کمالات انسانی، سخنی است که در نهج البلاغه از امام علی(ع) نقل شده که در توصیف سالک به سوی خدای سبحان میفرماید: "قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ، وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ، حَتَّى دَقَّ جَلِيلُهُ، وَ لَطُفَ غَلِيظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ كَثِيرُ الْبَرْقِ، فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِيقَ، وَ سَلَكَ بِهِ السَّبِيلَ، وَ تَدَافَعَتْهُ الْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ السَّلَامَةِ، وَ دَارِ الْإِقَامَةِ، وَ ثَبَتَتْ رِجْلَاهُ بِطُمَأْنِينَةِ بَدَنِهِ فِي قَرَارِ الْأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ، بِمَا اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ، وَ أَرْضَى رَبَّهُ"[۳۴] بر پایه این سخن، زنده شدن نیروی عقل در وجود انسان، محرّک اصلیِ سالک در پیمودن صراط مستقیم الهی و رسیدن به قلّۀ کمالات انسانی است و به هر اندازه که عقل در جان انسان قوّت یابد، به همان اندازه، تمایلات نفسانی و شیطانی در او ضعیف میشود، تا آن جا که کاملاً از بین میرود و زمینهای برای انجام کارهای ناشایست در وجود انسان، باقی نمیماند. در این حال، عقل از حیات کامل برخوردار میگردد و زمام انسان را در سیر و سلوک، کاملاً به دست میگیرد، و او را از ابواب و منازل سلوک، عبور میدهد تا به سرمنزل مقصود -که درگاهِ سلامت است- و خانۀ اقامت -که قلّه تکامل است-، برسد: ﴿﴿لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ﴾﴾[۳۵].[۳۶]؛ ﴿﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ﴾﴾[۳۷].[۳۸]
چکیده سخن دربارۀ انطباق برنامههای انبیای راستین با موازین عقلی و علمی این است که: همه آیات و روایاتی که دربارۀ ارزش خرد وارد شده، و مردم را به خردورزی در همه امور دعوت کردهاند،[۳۹] و همه آیات و روایاتی که درباره ارزش دانش است و مردم را به تحصیل علم و معرفت ترغیب نمودهاند،[۴۰] و همه آیات و روایاتی که آسیب خرد، و موانع معرفت را بیان نمودهاند[۴۱]، همگی دلیل روشنی بر عقلانی بودن برنامههای دینی و انطباق آنها با موازین عقلی و علمی است و از این زاویه، تفسیر و تبیین، یکی از ویژگیهای صراط مستقیم الهی، بلکه اصلیترین ویژگی آن است. نکتهای که در پایان این بحث باید به آن توجّه داشت، این است که انطباق برنامههای انبیا با موازین عقلی، بدین معنا نیست که عقل میتواند راز همه دستور العملهای الهی را کشف کند؛ زیرا این کار به دلیل احاطه نداشتن عقل به همه مصالح و مفاسد، خارج از توان آن است، بلکه مقصود، آن است که در دستور العملهای انبیا، چیزی که ضدّ عقل باشد، وجود ندارد و بر این اساس، گزارشهای آنان را که عقل صد در صد نادرست تشخیص میدهد، منسوب به معتبر نیست و نمیتواند مبنای عمل قرار گیرد.[۴۲]
مصادیق صراط مستقیم
صراط مستقيم و نعمت الهى
صراط مستقيم و شيطان
صراط مستقيم و هدايت
عوامل و اسباب هدايت به صراط مستقيم
نخست: ایمان به خداوند
دوم: ایمان به معاد
سوم: اطاعت از خداوند و رسول و اولی الامر
چهارم: اعتصام و تمسك جستن به حق
پنجم: كسب خشنودى خداوند
ششم: توجه به آيات خداوند
هفتم: عبادت خداوند
هشتم: تسليم در برابر اجراى تكاليف سخت
نهم: شاکر بودن در برابر نعمات خداوند
رابطۀ صراط مستقیم و غضب الهی
منابع
جستارهای وابسته
منبعشناسی صراط مستقیم
پانویس
- ↑ مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.
- ↑ کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم صفحه ۲.
- ↑ کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم صفحه ۱.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج ۱: ۴۵.
- ↑ و به سوی راه دوزخ هدایتشان کنید؛ صافات/۲۳.
- ↑ ر.ک؛ بستانی و کرئی: معنا، ویژگیها و مفاهیم صراط مستقیم در قرآن کریم تفسیر و مفاهیم. شماره ۶۷.
- ↑ قاسمی پرشکوه، سعید و خوانینزاده، محمد حسین؛ صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی صفحه ۲۸ و ۲۹.
- ↑ گفتند: ای قوم ما؛ ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده، هماهنگ با نشانههای کتابهای پیش از آن، که به سوی حق و راه راست هدایت میکند؛ أحقاف /۳۰.
- ↑ حمد آیه ۶
- ↑ حجر آیات ۳۹ و ۴۱
- ↑ حمد آیات ۵ تا ۷ و نیز انعام آیات ۸۷ و ۸۹
- ↑ کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم صفحه ۲.
- ↑ انعام آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳ و هود آیه ۵۶ و آیات دیگر
- ↑ کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم صفحه ۲.
- ↑ البرهان فی تفسیرالقرآن،ج ۲،ص ۲۳۵.
- ↑ معانی الأخبار ۳۲.
- ↑ انعام ۱۶۱.
- ↑ ر.ک: تفسیر تسنیم، ۴۶۷/۱.
- ↑ صراط مستقیم از دیدگاه کتاب و سنت صفحه ۵۴.
- ↑ یس/۶۱.
- ↑ بقره ۱۴۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن با مقدمه محمدجواد بلاغی، چاپ سوم. تهران: انتشارات ناصرخسرو ج ۱: ۱۰۴.
- ↑ تکویر آیه ۲۷و۲۸
- ↑ نساء آیه ۶۶ و ۶۸
- ↑ آل عمران آیه ۱۰۱
- ↑ حمد آیه 5و ۶
- ↑ بقره آیه ۲۱۳
- ↑ نساء آیه ۶۶ و ۶۸
- ↑ نحل آیه ۱۲۰ و ۱۲۱
- ↑ نحل آیه ۱۲۱
- ↑ مائده آیه ۱۵ و ۱۶
- ↑ نساء آیه ۶۶ و ۶۸
- ↑ کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم صفحه ۴.
- ↑ «[سالک،] خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید تا پیکر ستبرش لاغر شد و دلِ سختش به لطافت گرایید. فروغی سخت روشن، بر او تابید و راهش را روشن ساخت و او را به راه راست، روان داشت، درها او را به آستانِ سلامت و سرای اقامت راندند و به سبب آرامشی که در بدنش پدید آمده بود، پاهایش در قرارگاه ایمنی و آسایش، استوار ماند؛ زیرا دل خود را به کار وا داشت و پروردگارش را خشنود ساخت.» سیّد رضی، ۱۳۹۵، الخطبة ۲۲۰؛ مجلسی، ۱۴۰۳، ج۶۹، ص۳۱۶.
- ↑ انعام: ۱۲۷.
- ↑ (برای آنها در بهشت، خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود).
- ↑ قمر: ۵۵.
- ↑ (در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر).
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ عقاید اسلامی: ج۱.
- ↑ همان، ج ۲.
- ↑ همان، ج ۱ و ۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، ویژگیهای صراط مستقیم در قرآن صفحه ۸.