ابلیس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده')
خط ۷۰: خط ۷۰:
== [[کفر]] [[ابلیس]] ==
== [[کفر]] [[ابلیس]] ==
* در سوره {{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref> و {{متن قرآن|إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ}}<ref> جز ابلیس که سرکشی کرد و از کافران بود. فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟؛ سوره ص، آیه: ۷۴-۷۵.</ref> آمده است: {{متن قرآن|وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ}} در این که مقصود از [[کفر]]، کفرِ عناد یا کفرِ [[جهالت]] است، بین مفسّران [[اختلاف]] نظر وجود دارد. پاره‌ای به استناد [[اقرار]] وی که بر سر راه راست تو در کمین آنان خواهم نشست: {{متن قرآن| قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ }}<ref> گفت: پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶-۱۷.</ref> و آنان را [[گمراه]] خواهم کرد: {{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref> گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کر؛ سوره ص، آیه: ۸۲.</ref> او را عالم به [[دین حق]] و [[اضلال]]، و [[کفر]] او را [[کفر]] عناد دانسته و عده‌ای به [[دلیل]] اینکه [[اختیار]] [[شقاوت]] با [[علم]] به [[گمراهی]] را محال دانسته‌اند، [[کفر]] وی را کفرِ [[جهالت]] معرّفی کرده‌اند<ref>الکبیر، ج ۱۴، ص ۳۹.</ref>. تبیین [[کفر]] [[ابلیس]] در [[کلام الهی]] به صیغه ماضی، موجب پیدایش آرای گوناگونی شده است:
* در سوره {{متن قرآن| وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد؛ سوره بقره، آیه: ۳۴.</ref> و {{متن قرآن|إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ}}<ref> جز ابلیس که سرکشی کرد و از کافران بود. فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟؛ سوره ص، آیه: ۷۴-۷۵.</ref> آمده است: {{متن قرآن|وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ}} در این که مقصود از [[کفر]]، کفرِ عناد یا کفرِ [[جهالت]] است، بین مفسّران [[اختلاف]] نظر وجود دارد. پاره‌ای به استناد [[اقرار]] وی که بر سر راه راست تو در کمین آنان خواهم نشست: {{متن قرآن| قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ }}<ref> گفت: پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶-۱۷.</ref> و آنان را [[گمراه]] خواهم کرد: {{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref> گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کر؛ سوره ص، آیه: ۸۲.</ref> او را عالم به [[دین حق]] و [[اضلال]]، و [[کفر]] او را [[کفر]] عناد دانسته و عده‌ای به [[دلیل]] اینکه [[اختیار]] [[شقاوت]] با [[علم]] به [[گمراهی]] را محال دانسته‌اند، [[کفر]] وی را کفرِ [[جهالت]] معرّفی کرده‌اند<ref>الکبیر، ج ۱۴، ص ۳۹.</ref>. تبیین [[کفر]] [[ابلیس]] در [[کلام الهی]] به صیغه ماضی، موجب پیدایش آرای گوناگونی شده است:
# همان‌طور که از ظاهر [[آیه]] نیز برمی آید، [[ابلیس]] پیش از تمرّد [[کافر]] بوده است. بر اساس این دیدگاه، [[عبادت]] طولانی [[ابلیس]]، نه از سرِ [[ایمان]] و [[اخلاص]]، بلکه از روی [[ریا]]، [[نفاق]] و هم رنگ شدن با [[جماعت]] [[فرشتگان]] بوده است<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۱۹۱؛ روض الجنان، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref>. از سخن [[ابلیس]] در [[آیه]] {{متن قرآن| قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}}<ref> گفت: سر آن ندارم که برای بشری فروتنی کنم که او را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک آفریده‌ای، سوره حجر، آیه: ۳۳.</ref> برمی‌آید که وی پیش از صدور [[فرمان]] [[سجده]] نیز [[کافر]] بوده است<ref>[[المیزان]]، ج ۱۲، ص ۱۵۵.</ref>. افزون بر [[ظواهر]] [[آیات]]، گفت‌وگوی مشهور [[ابلیس]] با [[فرشتگان]] را که در آن شبهاتی در [[حکمت]] [[آفرینش]]، فایده [[تکلیف]] و... از سوی او مطرح می‌شود، تأییدی بر [[کفر]] وی پیش از [[سرپیچی]] از [[فرمان خدا]] دانسته‌اند. این [[گفت‌وگو]] را الملل والنحل به [[نقل]] از "ماری" شارح اناجیل آورده است<ref>الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶و۱۷.</ref> و مفسّران، پس از [[نقل]]، بر اساس مشرب خویش، بدان [[شبهه‌ها]] پاسخ‌های گوناگونی داده‌اند<ref>[[المیزان]]، ج ۸، ص ۴۸.</ref>. [[مؤیّد]] دیگر این [[رأی]]، نظریّه موافات است که براساس آن جمع بین [[کفر]] و [[ایمان]] در شخص واحد در دو زمان محال است؛ زیرا [[ایمان]]، موجب استحقاق [[ثواب]] دائم و [[کفر]] موجب استحقاق [[عقاب]] همیشگی است و جمع بین این دو استحقاق، مانند جمع بین خود [[ثواب]] و [[عقاب]] دائم محال است؛ بنابراین با توجّه به بطلان قول به احباط، عروض هر یک از [[ایمان]] و [[کفر]] نمی‌تواند از بین برنده دیگری باشد؛ بلکه کاشف از نبود دیگری از آغاز است<ref>[[تفسیر]] ملاصدرا، ج ۳، ص ۷۳.</ref>. بدین‌سان اگر [[ابلیس]]، [[مؤمن]] و عبادتش ناشی از [[ایمان]] بود، هرگز به [[کفر]] و [[عذاب الهی]] دچار نمی‌شد. [[طبرسی]] نیز این دیدگاه را به [[دلیل]] انطباق آن با موافات که بدان [[اعتقاد]] دارد، [[برگزیده]]<ref>[[مجمع البیان]]، ج ۱، ص ۱۹۱.</ref> و ملاصدرا، نظریّه موافات را بر مبنای حکیمان توجیه<ref>[[تفسیر]] ملاصدرا، ج ۳، ص ۷۳ و ۷۴.</ref> و [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود هر دو [[مؤیّد]] را ذکر کرده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۲۳۷.</ref>.
# همان‌طور که از ظاهر [[آیه]] نیز برمی آید، [[ابلیس]] پیش از تمرّد [[کافر]] بوده است. بر اساس این دیدگاه، [[عبادت]] طولانی [[ابلیس]]، نه از سرِ [[ایمان]] و [[اخلاص]]، بلکه از روی [[ریا]]، [[نفاق]] و هم رنگ شدن با [[جماعت]] [[فرشتگان]] بوده است<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۱۹۱؛ روض الجنان، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref>. از سخن [[ابلیس]] در [[آیه]] {{متن قرآن| قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}}<ref> گفت: سر آن ندارم که برای بشری فروتنی کنم که او را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک آفریده‌ای، سوره حجر، آیه: ۳۳.</ref> برمی‌آید که وی پیش از صدور [[فرمان]] [[سجده]] نیز [[کافر]] بوده است<ref>[[المیزان]]، ج ۱۲، ص ۱۵۵.</ref>. افزون بر [[ظواهر]] [[آیات]]، گفت‌وگوی مشهور [[ابلیس]] با [[فرشتگان]] را که در آن شبهاتی در [[حکمت]] [[آفرینش]]، فایده [[تکلیف]] و... از سوی او مطرح می‌شود، تأییدی بر [[کفر]] وی پیش از [[سرپیچی]] از [[فرمان خدا]] دانسته‌اند. این [[گفت‌وگو]] را الملل والنحل به [[نقل]] از "ماری" شارح اناجیل آورده است<ref>الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶و۱۷.</ref> و مفسّران، پس از [[نقل]]، بر اساس مشرب خویش، بدان [[شبهه‌ها]] پاسخ‌های گوناگونی داده‌اند<ref>[[المیزان]]، ج ۸، ص ۴۸.</ref>. [[مؤیّد]] دیگر این [[رأی]]، نظریّه موافات است که براساس آن جمع بین [[کفر]] و [[ایمان]] در شخص واحد در دو زمان محال است؛ زیرا [[ایمان]]، موجب استحقاق [[ثواب]] دائم و [[کفر]] موجب استحقاق [[عقاب]] همیشگی است و جمع بین این دو استحقاق، مانند جمع بین خود [[ثواب]] و [[عقاب]] دائم محال است؛ بنابراین با توجّه به بطلان قول به احباط، عروض هر یک از [[ایمان]] و [[کفر]] نمی‌تواند از بین برنده دیگری باشد؛ بلکه کاشف از نبود دیگری از آغاز است<ref>[[تفسیر]] ملاصدرا، ج ۳، ص ۷۳.</ref>. بدین‌سان اگر [[ابلیس]]، [[مؤمن]] و عبادتش ناشی از [[ایمان]] بود، هرگز به [[کفر]] و [[عذاب الهی]] دچار نمی‌شد. [[طبرسی]] نیز این دیدگاه را به [[دلیل]] انطباق آن با موافات که بدان [[اعتقاد]] دارد، برگزیده<ref>[[مجمع البیان]]، ج ۱، ص ۱۹۱.</ref> و ملاصدرا، نظریّه موافات را بر مبنای حکیمان توجیه<ref>[[تفسیر]] ملاصدرا، ج ۳، ص ۷۳ و ۷۴.</ref> و [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود هر دو [[مؤیّد]] را ذکر کرده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۲۳۷.</ref>.
# [[ابلیس]]، نخست [[مؤمن]] بود؛ ولی به کفر‌گرایید. این [[رأی]] به چند صورت تبیین شده است:
# [[ابلیس]]، نخست [[مؤمن]] بود؛ ولی به کفر‌گرایید. این [[رأی]] به چند صورت تبیین شده است:
## گرچه [[ابلیس]] [[ایمان]] داشت، [[خداوند]] از ازل می‌دانست که او به حتم [[کافر]] خواهد شد؛ بر این اساس، [[ابلیس]] در [[علم]] [[خدا]]، از زمره [[کافران]] به شمار می‌آمد؛ به همین جهت [[کفر]] وی در [[قرآن کریم]] به صیغه ماضی گزارش شده است<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۲۲۰؛ مجمع‌البیان، ج۱، ص۱۹۱.</ref>
## گرچه [[ابلیس]] [[ایمان]] داشت، [[خداوند]] از ازل می‌دانست که او به حتم [[کافر]] خواهد شد؛ بر این اساس، [[ابلیس]] در [[علم]] [[خدا]]، از زمره [[کافران]] به شمار می‌آمد؛ به همین جهت [[کفر]] وی در [[قرآن کریم]] به صیغه ماضی گزارش شده است<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۲۲۰؛ مجمع‌البیان، ج۱، ص۱۹۱.</ref>
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش