←جغرافیای صفا، در سوره مبارکه بقره
جز (جایگزینی متن - 'برخی از علما' به 'برخی از دانشمندان') |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در [[فقه]] [[حنفی]] سعی میان صفا و مروه [[واجب]] غیر رکنی دانسته شده و در صورت ترک همه یا بخشی از آن، چنانچه [[زمان]] تدارکش گذشته باشد (در صورت بازگشت به [[وطن]]) با [[قربانی کردن]] یا [[کفاره]] دادن تدارکپذیر است.<ref> المبسوط، ج ۴، ص۵۰؛ البحر الرائق، ج ۳، ص۴۰.</ref> سعی باید از [[صفا]] آغاز و به [[مروه]] ختم شود. برخی درباره آن به [[سنت نبوی]] استناد کردهاند.<ref>الموطأ، ج ۱، ص۳۷۲.</ref> در پاسخ این [[پرسش]] که اگر سعی، [[واجب]] و از ارکان [[حج]] و [[عمره]] است، چرا از آن به {{متن قرآن|فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ}} تعبیر شده است که اختیاری بودن عملِ سعی را نشان میدهد، باید گفت به [[اعتقاد]] برخی، [[آیه]] فقط بر [[اباحه]] دلالت دارد و [[وجوب]] سعی از [[سیره پیامبر]] [[استنباط]] میشود.<ref>جامع الخلاف، ص۲۰۴.</ref> برخی دیگر این تعبیر را در [[ارتباط]] با [[شأن نزول آیه]] دانسته و گفتهاند چون [[مسلمانان]] سعی میان [[صفا و مروه]] را به سبب قرار گرفتن [[بتها]] بر روی آن در گذشته، [[حرام]] میپنداشتند، [[خداوند]] با [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref> این [[پندار]] را رد کرد و سعی میان آن دو را بیاشکال دانست.<ref>التبیان، ج ۲، ص۴۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۲۴.</ref> برخی نیز بر این باورند که در [[سال هفتم هجرت]] که مسلمانان [[عمرة القضاء]] را انجام میدادند، [[پیامبر]] با [[مشرکان]] شرط کرد بتها را از صفا و مروه بردارند. برخی از مسلمانان نتوانستند اعمالشان را به موقع انجام دهند و مشرکان با [[تصور]] پایان یافتنِ [[مناسک حج]] مسلمانان بتها را به محل نخست آن بازگرداندند. کسانی که با تأخیر، سعی صفا و مروه را انجام میدادند دچار [[شک]] شده و با توجه به وجود بتها بر روی صفا و مروه درباره [[درستی]] [[اعمال]] خویش به تردید افتادند. [[آیه شریفه]] نازل شده و سعی میان صفا و مروه را با وجود بتها بر روی آن بیاشکال اعلام کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۶۴؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۹-۷۰؛ الکافی، ج ۴، ص۴۳۵.</ref> براساس روایتی از [[عایشه]] نیز گروهی از [[انصار]] که در [[جاهلیت]] [[بت]] [[منات]] را میپرستیدند، از سعی میان صفا و مروه خودداری کردند و از [[پیامبر]] پرسیدند که آیا با وجود این سابقه، اشکالی دارد بین [[صفا و مروه]] را [[طواف]] کنند که [[آیه شریفه]] نازل شد و آن را بیاشکال خواند.<ref>اسباب النزول، واحدی، ص۲۸؛ اسباب النزول، سیوطی، ص۳۶-۳۷.</ref> برخی نیز [[آیه]] را پاسخ به گروهی از [[مسلمانان]] دانستهاند که نزد پیامبر رفته و از ایشان درباره سعی صفا و مروه با توجه به اینکه در [[جاهلیت]] سعی نمیکردند پرسیدند.<ref>نک: التبیان، ج ۲، ص۴۴.</ref> در گذشته [[مسعی]] درون دره قرار داشته، و بخشی از آن محل عبور سیلاب بوده است. براساس [[روایت]] ابنجُریج، [[امام صادق]] ضمن بیان چگونگی [[حج]] پیامبر درباره سعی آن [[حضرت]] فرموده است وقتی پیامبر از [[کوه صفا]] پایین میآمد، به شیوه معمول حرکت کرده و هنگامی که به کف دره میرسید، با سرعت حرکت میکرد (هَرْوَله) و چون به سوی دیگر درّه میرسید، باز به شیوه معمول حرکت میکرد.<ref>مسند احمد، ج ۳، ص۳۳۳؛ بحار الانوار، ج ۳۰، ص۶۰۶.</ref> | در [[فقه]] [[حنفی]] سعی میان صفا و مروه [[واجب]] غیر رکنی دانسته شده و در صورت ترک همه یا بخشی از آن، چنانچه [[زمان]] تدارکش گذشته باشد (در صورت بازگشت به [[وطن]]) با [[قربانی کردن]] یا [[کفاره]] دادن تدارکپذیر است.<ref> المبسوط، ج ۴، ص۵۰؛ البحر الرائق، ج ۳، ص۴۰.</ref> سعی باید از [[صفا]] آغاز و به [[مروه]] ختم شود. برخی درباره آن به [[سنت نبوی]] استناد کردهاند.<ref>الموطأ، ج ۱، ص۳۷۲.</ref> در پاسخ این [[پرسش]] که اگر سعی، [[واجب]] و از ارکان [[حج]] و [[عمره]] است، چرا از آن به {{متن قرآن|فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ}} تعبیر شده است که اختیاری بودن عملِ سعی را نشان میدهد، باید گفت به [[اعتقاد]] برخی، [[آیه]] فقط بر [[اباحه]] دلالت دارد و [[وجوب]] سعی از [[سیره پیامبر]] [[استنباط]] میشود.<ref>جامع الخلاف، ص۲۰۴.</ref> برخی دیگر این تعبیر را در [[ارتباط]] با [[شأن نزول آیه]] دانسته و گفتهاند چون [[مسلمانان]] سعی میان [[صفا و مروه]] را به سبب قرار گرفتن [[بتها]] بر روی آن در گذشته، [[حرام]] میپنداشتند، [[خداوند]] با [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref> این [[پندار]] را رد کرد و سعی میان آن دو را بیاشکال دانست.<ref>التبیان، ج ۲، ص۴۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۲۴.</ref> برخی نیز بر این باورند که در [[سال هفتم هجرت]] که مسلمانان [[عمرة القضاء]] را انجام میدادند، [[پیامبر]] با [[مشرکان]] شرط کرد بتها را از صفا و مروه بردارند. برخی از مسلمانان نتوانستند اعمالشان را به موقع انجام دهند و مشرکان با [[تصور]] پایان یافتنِ [[مناسک حج]] مسلمانان بتها را به محل نخست آن بازگرداندند. کسانی که با تأخیر، سعی صفا و مروه را انجام میدادند دچار [[شک]] شده و با توجه به وجود بتها بر روی صفا و مروه درباره [[درستی]] [[اعمال]] خویش به تردید افتادند. [[آیه شریفه]] نازل شده و سعی میان صفا و مروه را با وجود بتها بر روی آن بیاشکال اعلام کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۶۴؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۶۹-۷۰؛ الکافی، ج ۴، ص۴۳۵.</ref> براساس روایتی از [[عایشه]] نیز گروهی از [[انصار]] که در [[جاهلیت]] [[بت]] [[منات]] را میپرستیدند، از سعی میان صفا و مروه خودداری کردند و از [[پیامبر]] پرسیدند که آیا با وجود این سابقه، اشکالی دارد بین [[صفا و مروه]] را [[طواف]] کنند که [[آیه شریفه]] نازل شد و آن را بیاشکال خواند.<ref>اسباب النزول، واحدی، ص۲۸؛ اسباب النزول، سیوطی، ص۳۶-۳۷.</ref> برخی نیز [[آیه]] را پاسخ به گروهی از [[مسلمانان]] دانستهاند که نزد پیامبر رفته و از ایشان درباره سعی صفا و مروه با توجه به اینکه در [[جاهلیت]] سعی نمیکردند پرسیدند.<ref>نک: التبیان، ج ۲، ص۴۴.</ref> در گذشته [[مسعی]] درون دره قرار داشته، و بخشی از آن محل عبور سیلاب بوده است. براساس [[روایت]] ابنجُریج، [[امام صادق]] ضمن بیان چگونگی [[حج]] پیامبر درباره سعی آن [[حضرت]] فرموده است وقتی پیامبر از [[کوه صفا]] پایین میآمد، به شیوه معمول حرکت کرده و هنگامی که به کف دره میرسید، با سرعت حرکت میکرد (هَرْوَله) و چون به سوی دیگر درّه میرسید، باز به شیوه معمول حرکت میکرد.<ref>مسند احمد، ج ۳، ص۳۳۳؛ بحار الانوار، ج ۳۰، ص۶۰۶.</ref> | ||
==جغرافیای صفا، در سوره مبارکه بقره== | ==جغرافیای صفا، در [[سوره مبارکه بقره|سوره بقره]]== | ||
{{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ...}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>. | {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ...}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>. | ||
برخی از دانشمندان و بزرگان، در مورد دو مکان مندرج، در [[آیه]] مورد [[پژوهش]]، یعنی {{متن قرآن|الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ}} مینویسد: «[[صفا و مروه]]: دو نقطه از [[شهر مکه]] است؛ که [[حاجیان]] بین آن دو نقطه سعی – دویدن - میکنند و آن دو نقطه عبارت است؛ از دو [[کوه]]، که فاصله آن دو، به طوری که گفتهاند ۵/۶۰ ذراع ۴۲۰ متر است و اصل کلمه [[صفا]] در لغت به معنای سنگ سخت و صاف است و کلمه [[مروه]] در اصل نیز به معنای سخت است»<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۲، ترجمه | برخی از دانشمندان و بزرگان، در مورد دو مکان مندرج، در [[آیه]] مورد [[پژوهش]]، یعنی {{متن قرآن|الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ}} مینویسد: «[[صفا و مروه]]: دو نقطه از [[شهر مکه]] است؛ که [[حاجیان]] بین آن دو نقطه سعی – دویدن - میکنند و آن دو نقطه عبارت است؛ از دو [[کوه]]، که فاصله آن دو، به طوری که گفتهاند ۵/۶۰ ذراع ۴۲۰ متر است و اصل کلمه [[صفا]] در لغت به معنای سنگ سخت و صاف است و کلمه [[مروه]] در اصل نیز به معنای سخت است»<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۲، ترجمه سید محمد باقر همدانی، ص۳۲۴.</ref>. | ||
برخی از نویسندگان در این باره مینویسند: «صفا... قسمتی از کوه [[ابوقبیس]] است که فعلاً تپه کم ارتفاعی است و مبدء [[مسعی]] [[حجاج]] میباشد... و مروه، در لغت، سنگ سفید کم قطر است؛ که چون دو قطعه آن را بر هم زنند؛ از آن [[آتش]] بیرون جهد و همچنین، بر سنگ [[سختی]]، که میتوان آن را به جای کارد، برای سر بریدن حیوانات به کار برد؛ اطلاق میشود... کوه صفا و مروه؛ هر کدام به نام جنس سنگ خود، نامیده شده است. میان صفا و مروه ۴۲۰ متر، فاصله است؛ که حاجیان میبایست، در این فاصله، هفت بار سعی کنند و منتهی الیه سعی؛ کوه مروه است... در نیمه راه بین صفا و مروه دو میله سبز، به طول ۷۰ متر [[نصب]] گردیده که حاجیان، در این فاصله میبایست هروله کنند... بنابر [[قصص]] [[دینی]] چون [[هاجر]]، [[مادر]] اسماعیل، به منظور یافتن آب، هفت بار میان صفا و مروه دویده... بود سعی بین این دو کوه، از آن [[زمان]] جزء [[آداب]] [[حج]] شده است»<ref>محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۴۱۹.</ref>. | برخی از نویسندگان در این باره مینویسند: «صفا... قسمتی از کوه [[ابوقبیس]] است که فعلاً تپه کم ارتفاعی است و مبدء [[مسعی]] [[حجاج]] میباشد... و مروه، در لغت، سنگ سفید کم قطر است؛ که چون دو قطعه آن را بر هم زنند؛ از آن [[آتش]] بیرون جهد و همچنین، بر سنگ [[سختی]]، که میتوان آن را به جای کارد، برای سر بریدن حیوانات به کار برد؛ اطلاق میشود... کوه صفا و مروه؛ هر کدام به نام جنس سنگ خود، نامیده شده است. میان صفا و مروه ۴۲۰ متر، فاصله است؛ که حاجیان میبایست، در این فاصله، هفت بار سعی کنند و منتهی الیه سعی؛ کوه مروه است... در نیمه راه بین صفا و مروه دو میله سبز، به طول ۷۰ متر [[نصب]] گردیده که حاجیان، در این فاصله میبایست هروله کنند... بنابر [[قصص]] [[دینی]] چون [[هاجر]]، [[مادر]] اسماعیل، به منظور یافتن آب، هفت بار میان صفا و مروه دویده... بود سعی بین این دو کوه، از آن [[زمان]] جزء [[آداب]] [[حج]] شده است»<ref>محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۴۱۹.</ref>. |