نظر تافلر درباره پایان تاریخ چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ' به '') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| نمایه وابسته = | | نمایه وابسته = | ||
| مدخل اصلی = [[مهدویت]] | | مدخل اصلی = [[مهدویت]] | ||
خط ۲۲: | خط ۲۰: | ||
نتیجه: آینده جهان از آن لیبرالیسم غربی است. | نتیجه: آینده جهان از آن لیبرالیسم غربی است. | ||
پاسخ: #این نظریه پایان تاریخ نیست، بلکه تاریخ بعد است. | پاسخ: # این نظریه پایان تاریخ نیست، بلکه تاریخ بعد است. | ||
# در مقدمه اول، ملاک برتر بودن هر چیز را خواست انسان میداند در حالی که ملاک، حکم عقل و نقل است، نه حتّی مصالح زودگذر. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ}}}<ref>بقره، ۲۱۶.</ref>. چه بسا چیزی را کراهت دارید در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که برای شما شر است.» | # در مقدمه اول، ملاک برتر بودن هر چیز را خواست انسان میداند در حالی که ملاک، حکم عقل و نقل است، نه حتّی مصالح زودگذر. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ}}}<ref>بقره، ۲۱۶.</ref>. چه بسا چیزی را کراهت دارید در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که برای شما شر است.» | ||
# او در مقدمه دوم خود توان نظامی را معیار قدرت سیاسی در صحنه جهانی میداند در حالی که سلطه سیاسی و استعمار مردم از طریق زورگویی جز اغتشاش و گسترش استبداد و ظلم چیزی به ارمغان نمیآورد. | # او در مقدمه دوم خود توان نظامی را معیار قدرت سیاسی در صحنه جهانی میداند در حالی که سلطه سیاسی و استعمار مردم از طریق زورگویی جز اغتشاش و گسترش استبداد و ظلم چیزی به ارمغان نمیآورد. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۳۹
نظر تافلر درباره پایان تاریخ چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
نظر تافلر درباره پایان تاریخ چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«آلوین تافلر روزنامهنگار آمریکایی صاحب کتاب "موج سوم" در رابطه با پیشبینی پایان تاریخ و سیطره نهایی لیبرالیسم میگوید:
- امروز روزگار «ترینها» است، پر بینندهترین فیلم یعنی بهترین فیلم و....
- در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم معیار برتری، قدرت سیاسی در صحنه جهانی بوده و به تدریج جای خود را به توان اقتصادی داده که وضعیت امروز است و در آینده نیز توان خود را به دانش میدهد، و لذا در آینده کشورهایی در صحنه جهانی صاحب قدرت خواهند بود که از توان بالایی در امر دانش و اطلاعات دارند.
- غرب در آینده محور عمده قدرت تکنیک و دانش بشری است.
- دموکراسی لیبرال با همه اشکالاتی که داشته بهترین راه و رسم زندگی اجتماعی است.
نتیجه: آینده جهان از آن لیبرالیسم غربی است.
پاسخ: # این نظریه پایان تاریخ نیست، بلکه تاریخ بعد است.
- در مقدمه اول، ملاک برتر بودن هر چیز را خواست انسان میداند در حالی که ملاک، حکم عقل و نقل است، نه حتّی مصالح زودگذر. خداوند متعال میفرماید: ﴿عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ﴾}[۱]. چه بسا چیزی را کراهت دارید در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که برای شما شر است.»
- او در مقدمه دوم خود توان نظامی را معیار قدرت سیاسی در صحنه جهانی میداند در حالی که سلطه سیاسی و استعمار مردم از طریق زورگویی جز اغتشاش و گسترش استبداد و ظلم چیزی به ارمغان نمیآورد.
- آیا رسیدن به محور عمده قدرت به هر قیمتی، با معیارهای عقلی و فطری و انسانی سازگاری دارد؟
- وظیفه نظریهپرداز سیاسی گمانهزنی برای آینده تاریخ نیست، بلکه باید با در نظر گرفتن مصالح کل جامعه برای بشر برنامهریزی کرده و آینده بهتری را نوید دهد.
- آیا نظام سرمایهداری برای جوامع خود خوشبختی به ارمغان آورده، یا نظام طبقاتی فاحش ایجاد کرده است؟ و لذا تافلر میگوید: فهرست مشکلاتی که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است تمامی ندارد»[۲][۳].
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ بقره، ۲۱۶.
- ↑ به سوی تمدن جدید، آلوین و هایدی تافلر، ص۹۶، ۹۷.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۶۱، ۶۲.