جز
جایگزینی متن - ':«' به ': «'
جز (جایگزینی متن - 'لیکن' به 'لکن') |
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
*[[سید مرتضی]] نیز مینویسد: «بدان! عقیدۀ [[شیعه]] چنین است، [[خداوند]] [[هنگام ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} گروهی از [[شیعیان]] را که پیش از [[قیام]] حضرت از [[دنیا]] رفتهاند به [[دنیا]] باز میگرداند تا آنان به [[پاداش]] [[یاری]] و همراهی و [[درک]] [[حکومت]] آن وجود [[مقدس]] نایل آیند و نیز برخی از [[دانشمندان]] حضرتش را زنده میکند تا از ایشان [[انتقام]] گیرد و آنان [[برتری]] [[حق]] و [[منزلت]] [[پیروان]] [[حق]] را نگریسته و اندوهگین شوند»<ref>جوابات المسائل الرازیه (رسائل الشریف ج ۱، ص ۱۲۵).</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۶.]</ref>. | *[[سید مرتضی]] نیز مینویسد: «بدان! عقیدۀ [[شیعه]] چنین است، [[خداوند]] [[هنگام ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} گروهی از [[شیعیان]] را که پیش از [[قیام]] حضرت از [[دنیا]] رفتهاند به [[دنیا]] باز میگرداند تا آنان به [[پاداش]] [[یاری]] و همراهی و [[درک]] [[حکومت]] آن وجود [[مقدس]] نایل آیند و نیز برخی از [[دانشمندان]] حضرتش را زنده میکند تا از ایشان [[انتقام]] گیرد و آنان [[برتری]] [[حق]] و [[منزلت]] [[پیروان]] [[حق]] را نگریسته و اندوهگین شوند»<ref>جوابات المسائل الرازیه (رسائل الشریف ج ۱، ص ۱۲۵).</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۶.]</ref>. | ||
*[[شیخ حر عاملی]] در این باره مینویسد: «بدان مراد از رجعت، زندگی بعد از [[مرگ]] و پیش از [[قیامت]] است. این معنا به ذهن متبادر میشود و [[علما]] نیز به آن تصریح کردهاند، چنان که از استعمالات آن فهمیده میشود و در بعضی از [[احادیث]] به آن تصریح شده است »<ref>الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۲۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۶.]</ref>. | *[[شیخ حر عاملی]] در این باره مینویسد: «بدان مراد از رجعت، زندگی بعد از [[مرگ]] و پیش از [[قیامت]] است. این معنا به ذهن متبادر میشود و [[علما]] نیز به آن تصریح کردهاند، چنان که از استعمالات آن فهمیده میشود و در بعضی از [[احادیث]] به آن تصریح شده است »<ref>الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۲۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۶.]</ref>. | ||
*[[مرحوم مظفر]] مینویسد: «عقیدۀ [[شیعه]] در رجعت براساس [[پیروی]] از [[اهل بیت]]{{عم}} چنین است:«[[خداوند]] عدهای از کسانی را که در گذشته از [[دنیا]] رفتهاند، به همان اندام و صورت پیشین، زنده کرده و به [[دنیا]] باز میگرداند. به برخی از آنان عزّت میدهد و پارهای را ذلیل و خوار خواهد کرد و [[حقوق]] حقپرستان را از [[باطل]] پرستان میگیرد و داد [[ستمدیدگان]] را از ستمگران میستاند و این، یکی از رویدادهایی است که پس از [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی آل محمد]]{{عم}} پدید میآید. کسانی که پس از مردن به این [[جهان]] باز میگردند یا از [[ایمان]] بالا برخوردارند یا افرادی در نهایت درجه [[تباهی]] و آن گاه دوباره میمیرند....» <ref>عقاید الامامیه، ترجمه علیرضا مسجد جامعی، ص ۲۹۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | *[[مرحوم مظفر]] مینویسد: «عقیدۀ [[شیعه]] در رجعت براساس [[پیروی]] از [[اهل بیت]]{{عم}} چنین است: «[[خداوند]] عدهای از کسانی را که در گذشته از [[دنیا]] رفتهاند، به همان اندام و صورت پیشین، زنده کرده و به [[دنیا]] باز میگرداند. به برخی از آنان عزّت میدهد و پارهای را ذلیل و خوار خواهد کرد و [[حقوق]] حقپرستان را از [[باطل]] پرستان میگیرد و داد [[ستمدیدگان]] را از ستمگران میستاند و این، یکی از رویدادهایی است که پس از [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی آل محمد]]{{عم}} پدید میآید. کسانی که پس از مردن به این [[جهان]] باز میگردند یا از [[ایمان]] بالا برخوردارند یا افرادی در نهایت درجه [[تباهی]] و آن گاه دوباره میمیرند....» <ref>عقاید الامامیه، ترجمه علیرضا مسجد جامعی، ص ۲۹۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | ||
*البته برخی رجعت را به بازگشت [[دولت]] [[آل محمد]]{{عم}} [[تأویل]] نمودهاند و بازگشت خود [[ائمه]]{{عم}} را با بدنهای ظاهریاشان منکر شدهاند؛ <ref>سید محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص ۸۵۹.</ref> که سخنشان به جهاتی مردود است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>: | *البته برخی رجعت را به بازگشت [[دولت]] [[آل محمد]]{{عم}} [[تأویل]] نمودهاند و بازگشت خود [[ائمه]]{{عم}} را با بدنهای ظاهریاشان منکر شدهاند؛ <ref>سید محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص ۸۵۹.</ref> که سخنشان به جهاتی مردود است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>: | ||
#شبهاتی که ایشان در بحث رجعت با آن مواجه شدهاند، بیپاسخ مانده است؛ در بخش [[شبهات]] بیان خواهد شد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | #شبهاتی که ایشان در بحث رجعت با آن مواجه شدهاند، بیپاسخ مانده است؛ در بخش [[شبهات]] بیان خواهد شد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
#رجعتهایی که در امتهای گذشته صورت گرفته و در [[روایات]] به آن اشاره شده، همه رجعت مردگان را با همان جسم دنیایی بیان کردهاند. بنابراین رجعت در [[آخرالزمان]] نیز همان گونه خواهد بود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | #رجعتهایی که در امتهای گذشته صورت گرفته و در [[روایات]] به آن اشاره شده، همه رجعت مردگان را با همان جسم دنیایی بیان کردهاند. بنابراین رجعت در [[آخرالزمان]] نیز همان گونه خواهد بود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | ||
#یکی از اهداف رجعت، [[انتقام]] از [[کفار]] است و این با [[تأویل]] رجعت به [[دولت]] [[ائمه]] سازگاری ندارد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | #یکی از اهداف رجعت، [[انتقام]] از [[کفار]] است و این با [[تأویل]] رجعت به [[دولت]] [[ائمه]] سازگاری ندارد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۷.]</ref>. | ||
*[[سید مرتضی]] در پاسخ پرسشهایی که از [[ری]] به دستش رسیده بود، دربارۀ این پرسش که [[حقیقت]] رجعت چگونه است؟ چرا عدۀ اندکی از امامیها میگویند مراد بازگشت [[دولت]] [[اهل بیت]]{{عم}} در زمان [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} است نه بازگشت بدنها گفته است:«.... [[امام]] آنها که رجعت را [[تأویل]] کرده و گویند مراد بازگشت [[دولت]] [[ائمه]]{{عم}} است نه بازگشت مردگان به [[دنیا]]، چون نمیتوانند رجعت را اثبات کنند دست به [[تأویل]] میزنند، ولی اینجا [[تأویل]] راه ندارد، زیرا دلیلش ظاهر [[اخبار]] نیست تا قابل [[تأویل]] باشد. امر حتمی و قطعی ممکن نیست مدرکش خبر واحدهایی باشد که یقینآور نیست، دلیلش [[اجماع]] [[امامیه]] است که به اتفاق معتقدند هنگام [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[خداوند]] جمعی از [[دوستان]] و عدهای از [[دشمنان]] خود را زنده میکند، پس مطلب قطعی و حتمی است و احتمالی نیست که تأویلپذیر باشد <ref>رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۱۲۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۸.]</ref>. | *[[سید مرتضی]] در پاسخ پرسشهایی که از [[ری]] به دستش رسیده بود، دربارۀ این پرسش که [[حقیقت]] رجعت چگونه است؟ چرا عدۀ اندکی از امامیها میگویند مراد بازگشت [[دولت]] [[اهل بیت]]{{عم}} در زمان [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} است نه بازگشت بدنها گفته است: «.... [[امام]] آنها که رجعت را [[تأویل]] کرده و گویند مراد بازگشت [[دولت]] [[ائمه]]{{عم}} است نه بازگشت مردگان به [[دنیا]]، چون نمیتوانند رجعت را اثبات کنند دست به [[تأویل]] میزنند، ولی اینجا [[تأویل]] راه ندارد، زیرا دلیلش ظاهر [[اخبار]] نیست تا قابل [[تأویل]] باشد. امر حتمی و قطعی ممکن نیست مدرکش خبر واحدهایی باشد که یقینآور نیست، دلیلش [[اجماع]] [[امامیه]] است که به اتفاق معتقدند هنگام [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[خداوند]] جمعی از [[دوستان]] و عدهای از [[دشمنان]] خود را زنده میکند، پس مطلب قطعی و حتمی است و احتمالی نیست که تأویلپذیر باشد <ref>رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۱۲۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۸.]</ref>. | ||
*مرحوم [[طبرسی]] نیز در [[مجمع البیان]] این [[تأویل]] را ناشی از عدم [[توانایی]] بر پاسخگویی به [[شبهات]] مطرح شده دانسته و به برخی [[شبهات]] پاسخ داده است <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۰۶.</ref>. بنابراین در معنای اصطلاحی رجعت، همان [[تفسیر]] نخست درست است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۸.]</ref>. | *مرحوم [[طبرسی]] نیز در [[مجمع البیان]] این [[تأویل]] را ناشی از عدم [[توانایی]] بر پاسخگویی به [[شبهات]] مطرح شده دانسته و به برخی [[شبهات]] پاسخ داده است <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۰۶.</ref>. بنابراین در معنای اصطلاحی رجعت، همان [[تفسیر]] نخست درست است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۸۸.]</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
*مرحوم [[شیخ مفید]] در توضیح [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} مینویسد: « و اما فرمایش [[معصوم]] {{ع}} که فرمود: هر کس قائل به رجعت ما نشد از ما نیست، همانا از آن [[اراده]] کرده است مسئله رجعت را که عبارت است از اینکه [[خداوند]] گروهی از [[آل محمد]]{{عم}} را پس از مردن پیش از [[روز قیامت]] زنده میکند و این مذهبی است مختص به [[آل محمد]]{{عم}}<ref>المسائل السرویة، (سلسله مؤلفات الشیخ المفید، ج ۷، ص ۳۲).</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۰.]</ref>. | *مرحوم [[شیخ مفید]] در توضیح [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} مینویسد: « و اما فرمایش [[معصوم]] {{ع}} که فرمود: هر کس قائل به رجعت ما نشد از ما نیست، همانا از آن [[اراده]] کرده است مسئله رجعت را که عبارت است از اینکه [[خداوند]] گروهی از [[آل محمد]]{{عم}} را پس از مردن پیش از [[روز قیامت]] زنده میکند و این مذهبی است مختص به [[آل محمد]]{{عم}}<ref>المسائل السرویة، (سلسله مؤلفات الشیخ المفید، ج ۷، ص ۳۲).</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۰.]</ref>. | ||
*[[شیخ طوسی]] در این زمینه مینویسد: «[[پیامبر]]{{صل}} ما و [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} همراه با گروهی از امتهای گذشته و آینده باز خواهند گشت و بر این [[اعتقاد]] [[آیات]] و [[روایات]] فروانی دلالت دارد و [[خداوند]] فرمود: «و روزی که برمیانگیزیم از هر امتی گروهی را...»، پس [[اعتقاد به رجعت]] لازم است <ref>رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۰.]</ref>. | *[[شیخ طوسی]] در این زمینه مینویسد: «[[پیامبر]]{{صل}} ما و [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} همراه با گروهی از امتهای گذشته و آینده باز خواهند گشت و بر این [[اعتقاد]] [[آیات]] و [[روایات]] فروانی دلالت دارد و [[خداوند]] فرمود: «و روزی که برمیانگیزیم از هر امتی گروهی را...»، پس [[اعتقاد به رجعت]] لازم است <ref>رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۰.]</ref>. | ||
*[[شیخ]] [[حر عاملی]] پس از [[نقل]] سخنان برخی [[دانشمندان]] دربارۀ [[ارزش]] باور به رجعت نزد [[شیعه]] [[دلیل]] خود را مبنی بر ضروری بودن این [[اعتقاد]]، این گونه بیان میکند:«و از جمله ادلهای که رجعت را صحیح و [[ضرورت]] آن را بر هر آشنا با [[اخبار]] مسلَم دانسته، این است که: در هیچ یک از ضروریات مثل [[وجوب]] [[نماز]] و [[حرمت]] زنا، بیش از رجعت، [[حدیث]] وارد نشده است. [[شاهد]] این گفته [[روایت]] علمای [[اهل سنت]]؛ چون [[فخر رازی]]، [[نیشابوری]]، [[زمخشری]]، [[شهرستانی]]، [[ابن ابی الحدید]] و ... است که در کتابهای خود، [[شیعه]] را [[معتقد]] به رجعت دانسته و به آنان اعتراض میکنند. این خود [[دلیل]] است که رجعت صحیح بوده و مختص به [[امامیه]] و از ضروریات [[مذهب]] ایشان است» <ref>الایقاظ من الهجعة، ص ۶۷.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۰.]</ref>. | *[[شیخ]] [[حر عاملی]] پس از [[نقل]] سخنان برخی [[دانشمندان]] دربارۀ [[ارزش]] باور به رجعت نزد [[شیعه]] [[دلیل]] خود را مبنی بر ضروری بودن این [[اعتقاد]]، این گونه بیان میکند: «و از جمله ادلهای که رجعت را صحیح و [[ضرورت]] آن را بر هر آشنا با [[اخبار]] مسلَم دانسته، این است که: در هیچ یک از ضروریات مثل [[وجوب]] [[نماز]] و [[حرمت]] زنا، بیش از رجعت، [[حدیث]] وارد نشده است. [[شاهد]] این گفته [[روایت]] علمای [[اهل سنت]]؛ چون [[فخر رازی]]، [[نیشابوری]]، [[زمخشری]]، [[شهرستانی]]، [[ابن ابی الحدید]] و ... است که در کتابهای خود، [[شیعه]] را [[معتقد]] به رجعت دانسته و به آنان اعتراض میکنند. این خود [[دلیل]] است که رجعت صحیح بوده و مختص به [[امامیه]] و از ضروریات [[مذهب]] ایشان است» <ref>الایقاظ من الهجعة، ص ۶۷.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۰.]</ref>. | ||
*[[فخرالدین طریحی اسدی]] در مجمع البحرین افزون بر بیان معنای رجعت، [[جایگاه]] آن را نزد [[شیعه]] این گونه توضیح میدهد:«... و این رجعت از ضروریات [[مذهب امامیه]] است و شواهد قرآنی و [[روایات]] وارده از [[اهل بیت]]{{عم}} در این زمینه، مشهورتر از آن است که لازم به یادآوری باشد. حتی از [[ائمه]]{{عم}} وارد شده است: «هر کس به رجعت ما اقرار نداشته باشد از ما نیست» <ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | *[[فخرالدین طریحی اسدی]] در مجمع البحرین افزون بر بیان معنای رجعت، [[جایگاه]] آن را نزد [[شیعه]] این گونه توضیح میدهد: «... و این رجعت از ضروریات [[مذهب امامیه]] است و شواهد قرآنی و [[روایات]] وارده از [[اهل بیت]]{{عم}} در این زمینه، مشهورتر از آن است که لازم به یادآوری باشد. حتی از [[ائمه]]{{عم}} وارد شده است: «هر کس به رجعت ما اقرار نداشته باشد از ما نیست» <ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | ||
*برخی از [[مفسرین]] معاصر نیز به روشنی بیان کردهاند که:«رجعت از ضروریات [[مذهب]] [[شیعه]] است و نه از ضروریات [[اسلام]]...»<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۶۱.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | *برخی از [[مفسرین]] معاصر نیز به روشنی بیان کردهاند که: «رجعت از ضروریات [[مذهب]] [[شیعه]] است و نه از ضروریات [[اسلام]]...»<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۶۱.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | ||
==رجعت از نگاه [[اهل سنت]]== | ==رجعت از نگاه [[اهل سنت]]== | ||
*این باور اگر چه ریشۀ قرآنی دارد، اما از آنجا که در [[مکتب]] [[اهل بیت]]{{عم}} به طور ویژه بدان پرداخته شده از همان ابتدای پیدایش مورد ناسزاگویی و استهزای [[اهل سنت]] قرار گرفت. به گونهای که برخی این [[عقیده]] را بر گرفته از [[عقاید]] [[یهود]] و [[نصاری]] دانسته و دیگری منشأ [[اعتقاد به رجعت]] را پندارهای [[عرب]] [[جاهلیت]] دانسته<ref>ناصر قفاری، اصول مذهب الشیعة عرض و نقد، ج ۳، ص ۹۱۱؛ اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص ۱۳۹ (حاشیه ۲). محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref>، دیگری به سبب نفهمیدن درست این [[اعتقاد]]، آن را اعتقادی مضحک قلمداد نموده است<ref>ربیع بن محمد سعودی، الشیعة الامامیة الاثناعشریة فی میزان الاسلام، ص ۲۰۲.</ref>. و گروهی نیز آن را از افکار [[عبدالله بن سبا]] و روایاتی دروغین دانسته <ref>همو، الشیعة و التشیع، ص ۳۵۹.</ref>، دیگری منشأ باور به رجعت را تأثیرات [[فلسفه]] آفریقایی بر ذهن [[شیعه]] قلمداد کرده است <ref>حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | *این باور اگر چه ریشۀ قرآنی دارد، اما از آنجا که در [[مکتب]] [[اهل بیت]]{{عم}} به طور ویژه بدان پرداخته شده از همان ابتدای پیدایش مورد ناسزاگویی و استهزای [[اهل سنت]] قرار گرفت. به گونهای که برخی این [[عقیده]] را بر گرفته از [[عقاید]] [[یهود]] و [[نصاری]] دانسته و دیگری منشأ [[اعتقاد به رجعت]] را پندارهای [[عرب]] [[جاهلیت]] دانسته<ref>ناصر قفاری، اصول مذهب الشیعة عرض و نقد، ج ۳، ص ۹۱۱؛ اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص ۱۳۹ (حاشیه ۲). محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref>، دیگری به سبب نفهمیدن درست این [[اعتقاد]]، آن را اعتقادی مضحک قلمداد نموده است<ref>ربیع بن محمد سعودی، الشیعة الامامیة الاثناعشریة فی میزان الاسلام، ص ۲۰۲.</ref>. و گروهی نیز آن را از افکار [[عبدالله بن سبا]] و روایاتی دروغین دانسته <ref>همو، الشیعة و التشیع، ص ۳۵۹.</ref>، دیگری منشأ باور به رجعت را تأثیرات [[فلسفه]] آفریقایی بر ذهن [[شیعه]] قلمداد کرده است <ref>حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | ||
*برخی پا را از همه آنچه گفته شد فراتر نهاده و باور به رجعت را برابر با [[تکذیب]] آیاتب [[قرآن]] و [[کفر]] دانستهاند <ref>محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref> و کم نیست این گونه سخنان ناشایست که در طول [[تاریخ]] نثار باورمندان رجعت شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | *برخی پا را از همه آنچه گفته شد فراتر نهاده و باور به رجعت را برابر با [[تکذیب]] آیاتب [[قرآن]] و [[کفر]] دانستهاند <ref>محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref> و کم نیست این گونه سخنان ناشایست که در طول [[تاریخ]] نثار باورمندان رجعت شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۱.]</ref>. | ||
*مرحوم [[مظفر]] در این باره نوشته است:«[[اهل سنت]] [[عقیده]] به رجعت را خلاف [[عقاید اسلامی]] میداند و آن را هیچ نمیپسندند. نویسندگان و شرح حال نویسان آنها معتقدین به رجعت را طعن و طرد کرده و آن را نشانه طرد [[روایت]] [[راوی]] میدانند. گویا در نظر آنان [[عقیده]] به رجعت در شمار [[کفر]] و [[شرک]] یا بدتر از آن قرار دارد و به این بهانه [[شیعه]] را می کوبند و [[ناسزا]] میگویند. بدون [[شک]] این از اقسام دستاویزهای بی اساس و [[گمراه]] کنندهای است که فرقههای اسلامی آن را وسیلهای برای طعن و طرد یکدیگر قرار دادهاند، ولی هیچ مجوزی که صحت این دستاویز را روشن کند وجود ندارد، زیرا [[اعتقاد به رجعت]]، نه فقط هیچ گونه ایراد و خدشهای در [[عقیده]] به [[یکتاپرستی]] و [[نبوت]] وارد نمیسازد، بلکه به عکس، این هر دو [[عقیده]] را تقویت میکند، زیرا رجعت مانند حشر و نشر، [[دلیل]] [[قدرت]] کامل [[خداوند]] بوده و از امور غیرعادی و معجزهای از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} او است. رجعت، در اصل [[معجزه]] زنده کردن مردگان است؛ چنان که [[حضرت مسیح]]{{ع}} انجام میداد، اما این رساتر، کاملتر و اعجازش بیشتر است به [[دلیل]] این که رجعت در وقتی انجام میگیرد که مردگان همه [[خاک]] شدهاند»<ref>عقاید الامامیه، ص ۱۲۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۲.]</ref>. | *مرحوم [[مظفر]] در این باره نوشته است: «[[اهل سنت]] [[عقیده]] به رجعت را خلاف [[عقاید اسلامی]] میداند و آن را هیچ نمیپسندند. نویسندگان و شرح حال نویسان آنها معتقدین به رجعت را طعن و طرد کرده و آن را نشانه طرد [[روایت]] [[راوی]] میدانند. گویا در نظر آنان [[عقیده]] به رجعت در شمار [[کفر]] و [[شرک]] یا بدتر از آن قرار دارد و به این بهانه [[شیعه]] را می کوبند و [[ناسزا]] میگویند. بدون [[شک]] این از اقسام دستاویزهای بی اساس و [[گمراه]] کنندهای است که فرقههای اسلامی آن را وسیلهای برای طعن و طرد یکدیگر قرار دادهاند، ولی هیچ مجوزی که صحت این دستاویز را روشن کند وجود ندارد، زیرا [[اعتقاد به رجعت]]، نه فقط هیچ گونه ایراد و خدشهای در [[عقیده]] به [[یکتاپرستی]] و [[نبوت]] وارد نمیسازد، بلکه به عکس، این هر دو [[عقیده]] را تقویت میکند، زیرا رجعت مانند حشر و نشر، [[دلیل]] [[قدرت]] کامل [[خداوند]] بوده و از امور غیرعادی و معجزهای از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} او است. رجعت، در اصل [[معجزه]] زنده کردن مردگان است؛ چنان که [[حضرت مسیح]]{{ع}} انجام میداد، اما این رساتر، کاملتر و اعجازش بیشتر است به [[دلیل]] این که رجعت در وقتی انجام میگیرد که مردگان همه [[خاک]] شدهاند»<ref>عقاید الامامیه، ص ۱۲۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۲.]</ref>. | ||
*مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز [[جایگاه]] رجعت در نگاه [[اهل سنت]] را این گونه بیان کرده است:«غیر [[شیعه]]، یعنی [[اهل سنت|اهل تسنن]] اگر چه به [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} اعتراف کردند و آن را به طور [[متواتر]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کردند، لکن رجعت را [[انکار]] کرده و قول به رجعت را از مشخصات [[شیعه]] برشمردهاند و در این ایام بعضی از آنانکه منتسب به [[شیعه]] هستند نیز به آنان محلق شدند»<ref> تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۵۵۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۲.]</ref>. | *مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز [[جایگاه]] رجعت در نگاه [[اهل سنت]] را این گونه بیان کرده است: «غیر [[شیعه]]، یعنی [[اهل سنت|اهل تسنن]] اگر چه به [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} اعتراف کردند و آن را به طور [[متواتر]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کردند، لکن رجعت را [[انکار]] کرده و قول به رجعت را از مشخصات [[شیعه]] برشمردهاند و در این ایام بعضی از آنانکه منتسب به [[شیعه]] هستند نیز به آنان محلق شدند»<ref> تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۵۵۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۲.]</ref>. | ||
==آثار تربیتی [[اعتقاد]] به رجعت== | ==آثار تربیتی [[اعتقاد]] به رجعت== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
*با این تعبیر آنگاه که رجعت و [[معاد]] از یک سنخ دانسته شد دلائل امکان هر دو یک چیز خواهد شد و شکی نیست که [[ادله]] فراوانی بر [[معاد]] اقامه شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۴.]</ref>. | *با این تعبیر آنگاه که رجعت و [[معاد]] از یک سنخ دانسته شد دلائل امکان هر دو یک چیز خواهد شد و شکی نیست که [[ادله]] فراوانی بر [[معاد]] اقامه شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۴.]</ref>. | ||
*[[شیخ]] [[حر عاملی]] در اثبات [[امکان رجعت]] مینویسد: «دلیلی که بر صحت [[معاد]] به آن [[استدلال]] کردهاند، حاصلش این امری است ممکن (یعنی محال نیست)، گوینده راستگو هم خبر داده، پس [[حق]] است. اما امکانش، که روشن است؛ زیرا مکرر اتفاق افتاده "که مردهای زنده شده" و وقوع [[دلیل]] امکان است و [[اخبار]] گوینده راست گو هم که به [[تواتر]] رسیده چنان که بعداً هر دو موضوع خواهد آمد، و بیان میکنم که عدهای از [[پیامبران]] و [[اوصیاء]]{{عم}} و غیر آنها پس از [[مرگ]] زنده شدند، و این [[دلیل]]، بر اثبات رجعت بهتر است تا برای [[اثبات معاد]]؛ چرا که امر [[معاد]] بالاتر، و حالاتش عجیب و غریبتر است، نظیرش تاکنون پیدا نشده به خلاف رجعت، و در [[قرآن]] و [[اخبار]] هم اشاره به این [[دلیل]] است و بر منکران زنده شدن مردگان سخت اعتراض شده است<ref>الایقاظ من الهجعة، انتشارات نوید، ص ۳۱.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۵.]</ref>. | *[[شیخ]] [[حر عاملی]] در اثبات [[امکان رجعت]] مینویسد: «دلیلی که بر صحت [[معاد]] به آن [[استدلال]] کردهاند، حاصلش این امری است ممکن (یعنی محال نیست)، گوینده راستگو هم خبر داده، پس [[حق]] است. اما امکانش، که روشن است؛ زیرا مکرر اتفاق افتاده "که مردهای زنده شده" و وقوع [[دلیل]] امکان است و [[اخبار]] گوینده راست گو هم که به [[تواتر]] رسیده چنان که بعداً هر دو موضوع خواهد آمد، و بیان میکنم که عدهای از [[پیامبران]] و [[اوصیاء]]{{عم}} و غیر آنها پس از [[مرگ]] زنده شدند، و این [[دلیل]]، بر اثبات رجعت بهتر است تا برای [[اثبات معاد]]؛ چرا که امر [[معاد]] بالاتر، و حالاتش عجیب و غریبتر است، نظیرش تاکنون پیدا نشده به خلاف رجعت، و در [[قرآن]] و [[اخبار]] هم اشاره به این [[دلیل]] است و بر منکران زنده شدن مردگان سخت اعتراض شده است<ref>الایقاظ من الهجعة، انتشارات نوید، ص ۳۱.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۵.]</ref>. | ||
*کوتاه سخن اینکه:«زندهشدن گروهی از مردگان در این [[دنیا]] از محالات نیست، همان گونه که زنده شدن همۀ [[انسانها]] در [[قیامت]] ممکن است و شگفتی از چنین امری، همچون شگفتی گروهی از [[مشرکان]] [[دوران جاهلیت]] از مسئله [[معاد]] است و تمسخر در برابر آن چونان تمسخر [[کفار]] و [[مشرکان]] دربارۀ [[معاد]] است، چرا که [[عقل]] چنین چیزی را محال نمیداند و [[قدرت]] [[خدا]] آن چنان گسترده است که همۀ این موارد در برابر آن آسان است»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۶.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۵.]</ref>. | *کوتاه سخن اینکه: «زندهشدن گروهی از مردگان در این [[دنیا]] از محالات نیست، همان گونه که زنده شدن همۀ [[انسانها]] در [[قیامت]] ممکن است و شگفتی از چنین امری، همچون شگفتی گروهی از [[مشرکان]] [[دوران جاهلیت]] از مسئله [[معاد]] است و تمسخر در برابر آن چونان تمسخر [[کفار]] و [[مشرکان]] دربارۀ [[معاد]] است، چرا که [[عقل]] چنین چیزی را محال نمیداند و [[قدرت]] [[خدا]] آن چنان گسترده است که همۀ این موارد در برابر آن آسان است»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۶.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۱۹۵.]</ref>. | ||
==تاریخچه بحث رجعت== | ==تاریخچه بحث رجعت== | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
** [[سید مرتضی]] نیز رجعت را [[هنگام ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} میداند و این [[عقیده]] را به کل [[شیعه]] [[امامیه]] نسبت میدهد<ref>«اعلم ان الذی تذهب الشیعة الامامیة الیه ان الله تعالی یعید عند ظهور [[امام الزمان]] المهدی {{ع}} قوماً ممّن کان قد تقدم موته من شیعته لیفوزوا بثواب نصرته و معونته و مشاهدة دولته و یعید ایضا قوماً من اعدائه لینتقم منهم فیلتذوا بما یشاهدون من ظهور الحقّ و علوّ کلمة اهله»؛ رسائل الشریف المرتضی: ج۱ ص۱۲۵.</ref>. جالب این جاست که وی این سخنرا در پاسخ پرسشی میگوید که به تفسیری شاذ از رجعت [[معتقد]] است و رجعت را به معنای بازگشت [[دولت]] [[اهل بیت]] {{عم}} در زمان [[قائم]] {{ع}} میداند، نه بازگشت خود آنها، هر چند در این [[تفاسیر]] نیز [[زمان رجعت]]، در ایام حکمرانی [[امام مهدی]] {{ع}} تصویر شده است<ref>صاحب این تفسیر شاذ، معلوم نیست و تنها نقل آن از طریق بزرگانی مانند [[سید مرتضی]] به ما رسیده است؛ رسائل الشریف المرتضی: ج۱، ص۱۲۵.</ref>. [[شیخ]] [[طبرسی]] نیز به صراحت رجعت را هنگام [[قیام مهدی]] {{ع}} میداند<ref>مجمع البیان: ج۷ ص۳۶۷ و جوامع الجامع: ج۳ ص۲۰۳.</ref>. | ** [[سید مرتضی]] نیز رجعت را [[هنگام ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} میداند و این [[عقیده]] را به کل [[شیعه]] [[امامیه]] نسبت میدهد<ref>«اعلم ان الذی تذهب الشیعة الامامیة الیه ان الله تعالی یعید عند ظهور [[امام الزمان]] المهدی {{ع}} قوماً ممّن کان قد تقدم موته من شیعته لیفوزوا بثواب نصرته و معونته و مشاهدة دولته و یعید ایضا قوماً من اعدائه لینتقم منهم فیلتذوا بما یشاهدون من ظهور الحقّ و علوّ کلمة اهله»؛ رسائل الشریف المرتضی: ج۱ ص۱۲۵.</ref>. جالب این جاست که وی این سخنرا در پاسخ پرسشی میگوید که به تفسیری شاذ از رجعت [[معتقد]] است و رجعت را به معنای بازگشت [[دولت]] [[اهل بیت]] {{عم}} در زمان [[قائم]] {{ع}} میداند، نه بازگشت خود آنها، هر چند در این [[تفاسیر]] نیز [[زمان رجعت]]، در ایام حکمرانی [[امام مهدی]] {{ع}} تصویر شده است<ref>صاحب این تفسیر شاذ، معلوم نیست و تنها نقل آن از طریق بزرگانی مانند [[سید مرتضی]] به ما رسیده است؛ رسائل الشریف المرتضی: ج۱، ص۱۲۵.</ref>. [[شیخ]] [[طبرسی]] نیز به صراحت رجعت را هنگام [[قیام مهدی]] {{ع}} میداند<ref>مجمع البیان: ج۷ ص۳۶۷ و جوامع الجامع: ج۳ ص۲۰۳.</ref>. | ||
** علمای بسیار دیگری نیز به [[زمان رجعت]] تصریح کرده و آن را هنگام [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} دانستهاند، از جمله: [[محمد بن علی ابنشهرآشوب مازندرانی]]<ref>متشابه القرآن و مختلفه: ج۲ ص۶۹.</ref>، [[فیض کاشانی]]<ref>علم الیقین فی اُصول الدین: ج۳ ص۱۰۰۱، قرة العیون فی المعارف و الحکم: ص۳۶۰، الوافی: ج۲ ص۴۶۰؛ تفسیر الصافی: ج۴ ص۷۴ و الأصفی فی تفسیر القرآن: ج۲ ص۹۱۵.</ref>، [[سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی]]<ref>تأویل الآات الظاهرة: ج۱ ص۴۰۸.</ref>، [[شیخ]] [[حر عاملی]]<ref>الإیقاظ من الهجعة: ص۳۸.</ref>، [[محمد بن محمد رضا قمی مشهدی]]<ref>کنز الدقائق و بحر الغرائب: ج۹ ص۵۹۵.</ref>، [[محمد اسماعیل خواجویی]] <ref>جامع الشتات: ص۲۶.</ref>، [[عبد علی بن جمعه عروسی حویزی]] <ref>نور الثقلین: ج۴ ص۱۰۰.</ref>، حتی [[مفسران]] و [[عالمان]] [[اهل سنت]] نیز این نگرش را از علمای [[شیعه]] میشناسند<ref>مانند [[آلوسی]] در روح المعانی؛ ج۲۰ ص۲۶ و [[ابن ابی الحدید]] در شرح نهج البلاغه: ج۷ ص۵۹.</ref>. | ** علمای بسیار دیگری نیز به [[زمان رجعت]] تصریح کرده و آن را هنگام [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} دانستهاند، از جمله: [[محمد بن علی ابنشهرآشوب مازندرانی]]<ref>متشابه القرآن و مختلفه: ج۲ ص۶۹.</ref>، [[فیض کاشانی]]<ref>علم الیقین فی اُصول الدین: ج۳ ص۱۰۰۱، قرة العیون فی المعارف و الحکم: ص۳۶۰، الوافی: ج۲ ص۴۶۰؛ تفسیر الصافی: ج۴ ص۷۴ و الأصفی فی تفسیر القرآن: ج۲ ص۹۱۵.</ref>، [[سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی]]<ref>تأویل الآات الظاهرة: ج۱ ص۴۰۸.</ref>، [[شیخ]] [[حر عاملی]]<ref>الإیقاظ من الهجعة: ص۳۸.</ref>، [[محمد بن محمد رضا قمی مشهدی]]<ref>کنز الدقائق و بحر الغرائب: ج۹ ص۵۹۵.</ref>، [[محمد اسماعیل خواجویی]] <ref>جامع الشتات: ص۲۶.</ref>، [[عبد علی بن جمعه عروسی حویزی]] <ref>نور الثقلین: ج۴ ص۱۰۰.</ref>، حتی [[مفسران]] و [[عالمان]] [[اهل سنت]] نیز این نگرش را از علمای [[شیعه]] میشناسند<ref>مانند [[آلوسی]] در روح المعانی؛ ج۲۰ ص۲۶ و [[ابن ابی الحدید]] در شرح نهج البلاغه: ج۷ ص۵۹.</ref>. | ||
** [[علامه مجلسی]] نیز همین نظر را برگرفته از [[احادیث]] متعدد به علمای [[شیعه]] نسبت میدهد:«[[اخبار]] فراوانی از [[امامان]] هُدا از اهل [[پیامبر]] {{صل}} وجود دارد با این مضمون که هنگام [[قیام]] [[قائم]] {{ع}} [[خداوند]]، گروهی از [[اولیا]] و [[شیعیان]] را که پیش تر مردهاند، باز میگرداند تا [[ثواب]] [[یاری]] و معاونت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نصیبشان گردد و به [[دلیل]] [[ظهور]] دولتش شاد گردند و گروهی را هم از دشمنانش باز میگرداند و تا از آنها [[انتقام]] کشد و ... »<ref>بحار الأنوار: ج۵۳ ص۱۲۶-۱۲۷. البته این عبارت عین عبارتی است که مرحوم [[طبرسی]] در مجمع البیان؛ ج۷ ص۳۶۷ آورده و مرحوم [[مجلسی]] تنها لفظ «قائم» را به جای مهدی نشانده است.</ref> <ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۷۷ - ۷۹</ref>. | ** [[علامه مجلسی]] نیز همین نظر را برگرفته از [[احادیث]] متعدد به علمای [[شیعه]] نسبت میدهد: «[[اخبار]] فراوانی از [[امامان]] هُدا از اهل [[پیامبر]] {{صل}} وجود دارد با این مضمون که هنگام [[قیام]] [[قائم]] {{ع}} [[خداوند]]، گروهی از [[اولیا]] و [[شیعیان]] را که پیش تر مردهاند، باز میگرداند تا [[ثواب]] [[یاری]] و معاونت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نصیبشان گردد و به [[دلیل]] [[ظهور]] دولتش شاد گردند و گروهی را هم از دشمنانش باز میگرداند و تا از آنها [[انتقام]] کشد و ... »<ref>بحار الأنوار: ج۵۳ ص۱۲۶-۱۲۷. البته این عبارت عین عبارتی است که مرحوم [[طبرسی]] در مجمع البیان؛ ج۷ ص۳۶۷ آورده و مرحوم [[مجلسی]] تنها لفظ «قائم» را به جای مهدی نشانده است.</ref> <ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۷۷ - ۷۹</ref>. | ||
* در این باره چند گونه [[حدیث]] وجود دارد: | * در این باره چند گونه [[حدیث]] وجود دارد: | ||
# در برخی [[احادیث]] به طور کلی از رجعت در [[هنگام ظهور]]، سخن رفته است.مانند این [[حدیث]]: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|«إِنَّمَا يُسْأَلُ فِي قَبْرِهِ مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً فَأَمَّا مَا سِوَى هَذَيْنِ فَإِنَّهُ يُلْهَى عَنْهُ وَ قَالَ: فِي الرَّجْعَة إِنَّمَا يَرْجِعُ إِلَى الدُّنْيَا عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ {{ع}} مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً فَأَمَّا مَا سِوَى هَذَيْنِ فَلَا رُجُوعَ لَهُمْ إِلَى يَوْمِ الْمَآبِ»}}<ref> همانا پرسش در گور، از کسی است که [[ایمان]] محض یا کفر محض دارد و از دیگران صرف نظر میشود، و دربارۀ رجعت هم فرمود: همانا هنگام ظهور [[قائم]] {{ع}} به دنیا بر میگردد هر که [[ایمان]] محض دارد و یا کفر محض؛ اما دیگران تا قیامت رجوع ندارند؛ تصحیح اعتقادات الإمامیة: ص۹۰، بحار الأنوار: ج۶ ص۲۵۳.</ref><ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۷۹</ref>. | # در برخی [[احادیث]] به طور کلی از رجعت در [[هنگام ظهور]]، سخن رفته است.مانند این [[حدیث]]: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|«إِنَّمَا يُسْأَلُ فِي قَبْرِهِ مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً فَأَمَّا مَا سِوَى هَذَيْنِ فَإِنَّهُ يُلْهَى عَنْهُ وَ قَالَ: فِي الرَّجْعَة إِنَّمَا يَرْجِعُ إِلَى الدُّنْيَا عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ {{ع}} مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً فَأَمَّا مَا سِوَى هَذَيْنِ فَلَا رُجُوعَ لَهُمْ إِلَى يَوْمِ الْمَآبِ»}}<ref> همانا پرسش در گور، از کسی است که [[ایمان]] محض یا کفر محض دارد و از دیگران صرف نظر میشود، و دربارۀ رجعت هم فرمود: همانا هنگام ظهور [[قائم]] {{ع}} به دنیا بر میگردد هر که [[ایمان]] محض دارد و یا کفر محض؛ اما دیگران تا قیامت رجوع ندارند؛ تصحیح اعتقادات الإمامیة: ص۹۰، بحار الأنوار: ج۶ ص۲۵۳.</ref><ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۷۹</ref>. | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۰: | ||
*یکی دیگر از شبهاتی که در بحث رجعت بر اثر نفهمی باورهای [[شیعه]] همواره از طرف [[مخالفان]] به آن دامن زده شده این است که قول به رجعت، مستلزم قول به [[تناسخ]] است و چون [[تناسخ]] [[باطل]] است قول به رجعت نیز [[باطل]] است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | *یکی دیگر از شبهاتی که در بحث رجعت بر اثر نفهمی باورهای [[شیعه]] همواره از طرف [[مخالفان]] به آن دامن زده شده این است که قول به رجعت، مستلزم قول به [[تناسخ]] است و چون [[تناسخ]] [[باطل]] است قول به رجعت نیز [[باطل]] است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | ||
*پیش از هرگونه توضیحی در این زمینه مناسب است نخست معنای [[تناسخ]] روشن شود تا تفاوت رجعت و [[تناسخ]] روشن شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | *پیش از هرگونه توضیحی در این زمینه مناسب است نخست معنای [[تناسخ]] روشن شود تا تفاوت رجعت و [[تناسخ]] روشن شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | ||
*"تناسخ" در لغت از ریشه "[[نسخ]]" گرفته شده است. [[راغب اصفهانی]] در مفردات [[نسخ]] را این گونه تعریف کرده است:«النسخ هو ازلة شیء بشیء یتعقبه کنسخ الشمس الظل، الظل الشمس و الشیب الشباب»<ref>نسخ یعنی از میانبردن چیزی که در پی آن در میآید. چونان که خورشید سایه را، سایه نور خورشید را و پیری جوانی را از میان برد؛ المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۹۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | *"تناسخ" در لغت از ریشه "[[نسخ]]" گرفته شده است. [[راغب اصفهانی]] در مفردات [[نسخ]] را این گونه تعریف کرده است: «النسخ هو ازلة شیء بشیء یتعقبه کنسخ الشمس الظل، الظل الشمس و الشیب الشباب»<ref>نسخ یعنی از میانبردن چیزی که در پی آن در میآید. چونان که خورشید سایه را، سایه نور خورشید را و پیری جوانی را از میان برد؛ المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۹۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | ||
*اما معنای اصطلاحی [[تناسخ]] این است: نفسی که هنگام ارتباط به [[بدن]] کمالاتی را کسب کرده، بعد از جداشدن از آن، به [[بدن]] دیگر بپیوندد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | *اما معنای اصطلاحی [[تناسخ]] این است: نفسی که هنگام ارتباط به [[بدن]] کمالاتی را کسب کرده، بعد از جداشدن از آن، به [[بدن]] دیگر بپیوندد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | ||
*[[شیخ مفید]] درباره معنای [[تناسخ]] میگوید: «و معنی التناسخ هو ان تتکرر الادوار الی مالا نهایه و ان الثواب و العقاب فی هذه الدار لافیدار اخری لاعمل فیها و ان اعمالنا التی نحن فیها انما هی اجزیة [[علی]] اعمال [[سلف]] فی الادوار الماضیة، فاراحة و السرور و الفرح هی مرتبة [[علی]] البر التی [[سلف]] منا فی الادوار الماضیة، و الغم و الحزن مرتبة [[علی]] اعمال الفجور التی سلفت و قد ابطل هولاء جمیع الشرایع و السنن»<ref>معنای تناسخ یعنی تکرار دورههای زندگی تا بینهایت. و اینکه پاداش و کیفر در این دنیا باشد نه در جهانی دیگر. و کارهایی که اکنون میکنیم نتیجۀ کارهای گذشته در دورههای پیشین است. پس آسایش، شادی و شادمانی آن مترتب بر کارهای خیر در دورههای گذشته است و غم و غصه مترتب بر کارهای زشت گذشته است. و این را همۀ شریعتها و سنتها آن را باطل دانستهاند؛ شیخ مفید، المسائل السروریه، ص ۴۶.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | *[[شیخ مفید]] درباره معنای [[تناسخ]] میگوید: «و معنی التناسخ هو ان تتکرر الادوار الی مالا نهایه و ان الثواب و العقاب فی هذه الدار لافیدار اخری لاعمل فیها و ان اعمالنا التی نحن فیها انما هی اجزیة [[علی]] اعمال [[سلف]] فی الادوار الماضیة، فاراحة و السرور و الفرح هی مرتبة [[علی]] البر التی [[سلف]] منا فی الادوار الماضیة، و الغم و الحزن مرتبة [[علی]] اعمال الفجور التی سلفت و قد ابطل هولاء جمیع الشرایع و السنن»<ref>معنای تناسخ یعنی تکرار دورههای زندگی تا بینهایت. و اینکه پاداش و کیفر در این دنیا باشد نه در جهانی دیگر. و کارهایی که اکنون میکنیم نتیجۀ کارهای گذشته در دورههای پیشین است. پس آسایش، شادی و شادمانی آن مترتب بر کارهای خیر در دورههای گذشته است و غم و غصه مترتب بر کارهای زشت گذشته است. و این را همۀ شریعتها و سنتها آن را باطل دانستهاند؛ شیخ مفید، المسائل السروریه، ص ۴۶.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۶.]</ref>. | ||
*[[سید مرتضی]] با صراحت تمام کسانی که [[معتقد]] به [[تناسخ]] هستند را [[کافر]] دانسته مینویسد: «.... لان اهل التناسخ لا یعدون من المسلمین... لکفرهم و ضلالتهم»<ref> برای اینکه پیروان [[تناسخ]] از مسلمانان شمرده نمیشوند... به خاطر کفر و گمراهی آنها؛ رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۷.]</ref>. | *[[سید مرتضی]] با صراحت تمام کسانی که [[معتقد]] به [[تناسخ]] هستند را [[کافر]] دانسته مینویسد: «.... لان اهل التناسخ لا یعدون من المسلمین... لکفرهم و ضلالتهم»<ref> برای اینکه پیروان [[تناسخ]] از مسلمانان شمرده نمیشوند... به خاطر کفر و گمراهی آنها؛ رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۷.]</ref>. | ||
*مرحوم [[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید:«... [[تناسخ]] عبارت از این است که بگوییم: [[نفس]] [[آدمی]] بعد از آن که به نوعی کمال، استکمال کرد، و از [[بدن]] جدا شد، به [[بدن]] دیگری منتقل شود، یا خود [[نفس]] دارد، یا ندارد، اگر [[نفس]] مورد [[گفتگو]] میخواهد به آن منتقل شود، و این فرضیهای محال است، چون بدنی که [[نفس]] مورد [[گفتگو]] میخواهد به آن منتقل شود، یا خودش [[نفس]] دارد یا ندارد، اگر [[نفس]] داشته باشد مستلزم آن است که یک [[بدن]] دارای دو [[نفس]] بشود، و این همان [[وحدت]] کثیر و کثرت واحد است که محال بودنش روشن است، و اگر [[نفس]] ندارد، مستلزم آن است که چیزی که به فعلیت رسیده، دوباره برگردد بالقوه شود، مثلاً پیرمرد برگردد کودک شود که محال بودن این نیز روشن است<ref>تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۳۱۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۷.]</ref>. | *مرحوم [[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید: «... [[تناسخ]] عبارت از این است که بگوییم: [[نفس]] [[آدمی]] بعد از آن که به نوعی کمال، استکمال کرد، و از [[بدن]] جدا شد، به [[بدن]] دیگری منتقل شود، یا خود [[نفس]] دارد، یا ندارد، اگر [[نفس]] مورد [[گفتگو]] میخواهد به آن منتقل شود، و این فرضیهای محال است، چون بدنی که [[نفس]] مورد [[گفتگو]] میخواهد به آن منتقل شود، یا خودش [[نفس]] دارد یا ندارد، اگر [[نفس]] داشته باشد مستلزم آن است که یک [[بدن]] دارای دو [[نفس]] بشود، و این همان [[وحدت]] کثیر و کثرت واحد است که محال بودنش روشن است، و اگر [[نفس]] ندارد، مستلزم آن است که چیزی که به فعلیت رسیده، دوباره برگردد بالقوه شود، مثلاً پیرمرد برگردد کودک شود که محال بودن این نیز روشن است<ref>تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۳۱۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۷.]</ref>. | ||
*برخی از [[مفسرین]] معاصر نیز درباره رجعت چنین نوشتهاند: «عقیدهمندان به [[تناسخ]] چنین میپندارند که [[انسان]] بعد از [[مرگ]]، بار دیگر به همین زندگی باز میگردد؛ منتها [[روح]] او در جسم دیگر و نطفه دیگر حلول کرده و زندگی مجددی را در همین [[دنیا]] آغاز میکند و این مسئله ممکن است بارها تکرار شود، این زندگی تکراری در این [[جهان]] را [[تناسخ]] یا "عود [[ارواح]]" مینامند<ref>تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۶۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۷.]</ref>. | *برخی از [[مفسرین]] معاصر نیز درباره رجعت چنین نوشتهاند: «عقیدهمندان به [[تناسخ]] چنین میپندارند که [[انسان]] بعد از [[مرگ]]، بار دیگر به همین زندگی باز میگردد؛ منتها [[روح]] او در جسم دیگر و نطفه دیگر حلول کرده و زندگی مجددی را در همین [[دنیا]] آغاز میکند و این مسئله ممکن است بارها تکرار شود، این زندگی تکراری در این [[جهان]] را [[تناسخ]] یا "عود [[ارواح]]" مینامند<ref>تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۶۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۱۷.]</ref>. | ||
==تفاوت رجعت با [[تناسخ]]== | ==تفاوت رجعت با [[تناسخ]]== | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۶۶: | ||
==رجعت در تعارض با برخی آیات== | ==رجعت در تعارض با برخی آیات== | ||
*یکی دیگر از اشکالاتی که به [[اعتقاد]] رجعت وارد کردهاند ذیل [[آیه]] ۳۱ سوره [[یس]] است. در این [[آیه]] میخوانیم: مگر ندیدهاند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان باز نمیگردند؟<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | *یکی دیگر از اشکالاتی که به [[اعتقاد]] رجعت وارد کردهاند ذیل [[آیه]] ۳۱ سوره [[یس]] است. در این [[آیه]] میخوانیم: مگر ندیدهاند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان باز نمیگردند؟<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | ||
*منکران رجعت پس از آن که [[آیه]] را دلیلی بر نفی رجعت دانستهاند به [[کلام]] [[ابن عباس]] استشهاد نموده که گفت: اگر چنان باشد که [[امام علی|علی]]{{ع}} رجعت نماید چه بد مردمانی هستیم که همسران او را تزویج نمودیم. و بالاخره در پایان از [[آیه]] و [[روایت]] فوق [[حکم]] به [[کفر]] قائلین به رجعت نموده میگوید:«و یجب اکفار الروافض فی قولهم بان علیاً و اصحابه یرجعون الی الدنیا...»<ref>اسماعیل حقی، روح البیان، ج ۷، ص ۳۹۰.</ref>؛ اما اینکه چگونه به راحتی از [[آیه]] چنین برداشتی میشود بس مشکل مینماید<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | *منکران رجعت پس از آن که [[آیه]] را دلیلی بر نفی رجعت دانستهاند به [[کلام]] [[ابن عباس]] استشهاد نموده که گفت: اگر چنان باشد که [[امام علی|علی]]{{ع}} رجعت نماید چه بد مردمانی هستیم که همسران او را تزویج نمودیم. و بالاخره در پایان از [[آیه]] و [[روایت]] فوق [[حکم]] به [[کفر]] قائلین به رجعت نموده میگوید: «و یجب اکفار الروافض فی قولهم بان علیاً و اصحابه یرجعون الی الدنیا...»<ref>اسماعیل حقی، روح البیان، ج ۷، ص ۳۹۰.</ref>؛ اما اینکه چگونه به راحتی از [[آیه]] چنین برداشتی میشود بس مشکل مینماید<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | ||
*صدرالمتألهین در [[تفسیر]] خود پس از [[نقل]] [[کلام]] [[زمخشری]] میگوید:«و فیه نظر لا یخفی [[علی]] المصنف؛ آنگاه ادامه میدهد که عدم رجعت برخی از کفاری که به [[هلاکت]] ابد رسیدهاند هیچ گونه دلالتی بر عدم رجعت دیگران ندارد»<ref>صدرالمتألهین، تفسیر، ج ۶، ص ۷۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | *صدرالمتألهین در [[تفسیر]] خود پس از [[نقل]] [[کلام]] [[زمخشری]] میگوید: «و فیه نظر لا یخفی [[علی]] المصنف؛ آنگاه ادامه میدهد که عدم رجعت برخی از کفاری که به [[هلاکت]] ابد رسیدهاند هیچ گونه دلالتی بر عدم رجعت دیگران ندارد»<ref>صدرالمتألهین، تفسیر، ج ۶، ص ۷۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | ||
*آنگاه مینویسد: «و قد صح عندنا بالروایات المتظافره عن ائمتنا و ساداتنا من [[اهل بیت]] النبوة و العلم حقیقۀ [[مذهب]] الرجعة و وقوعها عند [[ظهور]] القائم [[آل محمد]]. العقل ایضاً لا یمنعه لوقوع کثیراً من [[احیاء]] الموتی باذن [[الله]]....»<ref>صدرالمتألهین، تفسیر، ج ۶، ص ۷۸.</ref>؛ و در پایان صدر المتألهین این احتمال را بعید ندانسته که معنای اهلاک، اهلاک به معنای [[مرگ]] حاصل از [[جهل]] [[کفر]] و [[دشمنی]] است نه [[هلاکت]] جسمانی و اگر چنین شد دیگر ارتباطی به رجعت نخواهد داشت<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | *آنگاه مینویسد: «و قد صح عندنا بالروایات المتظافره عن ائمتنا و ساداتنا من [[اهل بیت]] النبوة و العلم حقیقۀ [[مذهب]] الرجعة و وقوعها عند [[ظهور]] القائم [[آل محمد]]. العقل ایضاً لا یمنعه لوقوع کثیراً من [[احیاء]] الموتی باذن [[الله]]....»<ref>صدرالمتألهین، تفسیر، ج ۶، ص ۷۸.</ref>؛ و در پایان صدر المتألهین این احتمال را بعید ندانسته که معنای اهلاک، اهلاک به معنای [[مرگ]] حاصل از [[جهل]] [[کفر]] و [[دشمنی]] است نه [[هلاکت]] جسمانی و اگر چنین شد دیگر ارتباطی به رجعت نخواهد داشت<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B4_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۴ ، ص ۲۲۵.]</ref>. | ||