اسباط: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسباط در قرآن]] - [[اسباط در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  =}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسباط در قرآن]] - [[اسباط در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  =}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.<ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".</ref> و گزارش‌های واژه‌نگاران از معنای آن نشان می‌دهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری به‌کار می‌رود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها به‌صورت طبیعی و آسان صورت می‌گیرد.<ref>مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.</ref> موی صاف و آویخته،<ref> ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.</ref> [[باران]] انبوه،<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> [[نوادگان]] و افراد یک [[نسل]] <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> [[مؤیّد]] این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه <ref>الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".</ref> و بیشتر نوه دختری <ref> الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.</ref> و [[اسباط]] به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخه‌های یک درخت، از یک [[پدر]] و امتداد او هستند، به‌کار می‌رود.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفته‌اند <ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".</ref> که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین [[سبط]] در [[عهد عتیق]]، ظاهر [[آیات]] مربوط و نیز [[احادیث اسلامی]] دارد؛ همچنین در صورت اضافه به [[یهود]] و [[بنی‌اسرائیل]]، معنای [[قبیله]] برای آن گفته شده است. در تفاوت [[سبط]] و قبیله گفته‌اند: اوّلی در مورد [[نسل]] [[اسحاق]] و دومی در باره نسل [[اسماعیل]] و برای بازشناسی آنها از یکدیگر به‌کار می‌رود.<ref>ترتیب‌العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".</ref> کاربرد سبط به معنای گروه و [[جماعت]] در برخی [[احادیث]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.</ref> [[مؤیّد]] معنای اخیر است.
أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.<ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".</ref> و گزارش‌های واژه‌نگاران از معنای آن نشان می‌دهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری به‌کار می‌رود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها به‌صورت طبیعی و آسان صورت می‌گیرد.<ref>مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.</ref> موی صاف و آویخته،<ref> ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.</ref> [[باران]] انبوه،<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> [[نوادگان]] و افراد یک [[نسل]] <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> [[مؤیّد]] این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه <ref>الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".</ref> و بیشتر نوه دختری <ref> الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.</ref> و [[اسباط]] به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخه‌های یک درخت، از یک [[پدر]] و امتداد او هستند، به‌کار می‌رود.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفته‌اند <ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".</ref> که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین [[سبط]] در [[عهد عتیق]]، ظاهر [[آیات]] مربوط و نیز [[احادیث اسلامی]] دارد؛ همچنین در صورت اضافه به [[یهود]] و [[بنی‌اسرائیل]]، معنای [[قبیله]] برای آن گفته شده است. در تفاوت [[سبط]] و قبیله گفته‌اند: اوّلی در مورد [[نسل]] [[اسحاق]] و دومی در باره نسل [[اسماعیل]] و برای بازشناسی آنها از یکدیگر به‌کار می‌رود.<ref>ترتیب‌العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".</ref> کاربرد سبط به معنای گروه و [[جماعت]] در برخی [[احادیث]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.</ref> [[مؤیّد]] معنای اخیر است.

نسخهٔ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۱

مقدمه

أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.[۱] کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن [۲] و گزارش‌های واژه‌نگاران از معنای آن نشان می‌دهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری به‌کار می‌رود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها به‌صورت طبیعی و آسان صورت می‌گیرد.[۳] کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،[۴] موی صاف و آویخته،[۵] باران انبوه،[۶] نوادگان و افراد یک نسل [۷] مؤیّد این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه [۸] و بیشتر نوه دختری [۹] و اسباط به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخه‌های یک درخت، از یک پدر و امتداد او هستند، به‌کار می‌رود.[۱۰] فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفته‌اند [۱۱] که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین سبط در عهد عتیق، ظاهر آیات مربوط و نیز احادیث اسلامی دارد؛ همچنین در صورت اضافه به یهود و بنی‌اسرائیل، معنای قبیله برای آن گفته شده است. در تفاوت سبط و قبیله گفته‌اند: اوّلی در مورد نسل اسحاق و دومی در باره نسل اسماعیل و برای بازشناسی آنها از یکدیگر به‌کار می‌رود.[۱۲] کاربرد سبط به معنای گروه و جماعت در برخی احادیث [۱۳] مؤیّد معنای اخیر است.

از سوی دیگر عربی یا دخیل بودن سِبْط و أسباط مورد اختلاف است. برخلاف سیوطی که سبط را یک واژه دخیل عِبری و از مُبهمات قرآن می‌داند،[۱۴] گروهی دیگر بر عربی بودن آن تأکید می‌ورزند؛[۱۵] همچنین برخی خاورشناسان نیز معتقدند که واژه سِبْط پس از ورود به زبان عربی، بر اساس قواعد آن جمع بسته شده است، با این تفاوت که برخی آن را عِبری و برگرفته از "شبط" به معنای "عصا" یا "جماعتی که رئیسی با عصا آنان را رهبری می‌کند" و برخی دیگر سریانی می‌دانند.[۱۶] آرتور جفری، ریشه اصلی آن را واژه عبری دانسته و شمار قابل توجهی از پژوهشگران اروپایی را یاد می‌کند که بر وامگیری مستقیم سِبط از زبان عبری حجت آورده‌اند. [۱۷] گزارش این دسته از پژوهشگران درباره وجود واژگانی بسیار نزدیک به سبط در زبان‌های آرامی، سبایی، آشوری، عبری و دیگر زبان‌های سامی ـ حامی، در کنار کاربرد فراوان آن در عهد عتیق و نبود شاهد مستندی درباره کاربرد آن در اشعار عربی پیش از اسلام، می‌تواند مؤیّدی بر معرّب بودن سِبْط باشد.[۱۸] یاد کرد قرآن از اسباط در کنار نام‌هایی چون ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، موسی، عیسی (ع) و... ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۱۹]، ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[۲۰]، ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۲۱] که همه عبری و کاملاً برای اهل کتاب، آشناست می‌تواند مؤید دیگری بر دخیل و معرّب بودن سبط و آشنایی کامل اهل کتاب با آن و نیز مصادیق اسباط باشد.[۲۲]

سبط در عهدین

اسباط در قرآن

منابع

پانویس

  1. ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".
  2. ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".
  3. مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".
  4. الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.
  5. ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.
  6. القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".
  7. ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".
  8. الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".
  9. الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.
  10. مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".
  11. لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".
  12. ترتیب‌العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".
  13. الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.
  14. المتوکلی، ص ۱۲۶؛ الاتقان، ج ۲، ص ۳۱۶.
  15. املاء ما من به الرحمن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ التبیان فی اعراب القرآن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ روح المعانی، مج ۴، ج ۶، ص ۲۶.
  16. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۴۵۵.
  17. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.
  18. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.
  19. «بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  20. «یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  21. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داوود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  22. اسدی، علی، مقاله «اسباط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.