ملاحم و فتن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
*'''فتن:''' جمع کلمۀ فتنه را فتن گفتهاند که به معنای ابتلا و امتحان میآید. خلیل گفته است که فتنه، همان سوزاندن با آتش است <ref>کتاب العین: ج۸ ص۱۲۷.</ref><ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.</ref>. «فِتَن»، جمع «فتنه» و از ریشۀ«فتن» به معنای امتحان و آزمودن <ref> لسان العرب، ج۵، ص۸۹؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۳۶۰.</ref> است. این واژه به طور معمول، دربارۀ آن دسته از آزمونهایی به کار میرود که با تلخی و سختی همراه است <ref>النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۴۱۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۳.]</ref>. | *'''فتن:''' جمع کلمۀ فتنه را فتن گفتهاند که به معنای ابتلا و امتحان میآید. خلیل گفته است که فتنه، همان سوزاندن با آتش است <ref>کتاب العین: ج۸ ص۱۲۷.</ref><ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.</ref>. «فِتَن»، جمع «فتنه» و از ریشۀ«فتن» به معنای امتحان و آزمودن <ref> لسان العرب، ج۵، ص۸۹؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۳۶۰.</ref> است. این واژه به طور معمول، دربارۀ آن دسته از آزمونهایی به کار میرود که با تلخی و سختی همراه است <ref>النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۴۱۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۳.]</ref>. | ||
* مراد شیعیان از دو عنوان ملاحم و فتن، احادیثی است که پیش بینی وقایع آینده را پس از حضور ظاهری امامان، دربر دارند؛ وقایعی که فتنه و آتش را در پی دارند و موجب وقوع جنگهای آینده و خونریزیها میشوند. این وقایع، الزاماً ارتباطی به مسئله ظهور ندارند و از علائم ظهور شمرده نمیشوند، اگر چه در برههای از تاریخ، این وقایع با ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ارتباط وثیق مییابد. لذا مفهوم علائم ظهور را با ملاحم و فتن، مترادف دانست. پیشآمدهای فراوانی که دربارۀ حکومتهای معاصر [[ائمه]]{{عم}} از امویان و عبّاسیان و یا والیان منطقهای و امثال اینها اتفاق میافتد، صرفاً پیشگوییِ این اتفاقات در همان زمانهاست. این گونه موارد، فتنههایی است که قبل از ظهور ایشان اتفاق میافتند؛ اما نکتۀ مهم این است که در بسیاری از این نقلها اصلاً به مسئلۀ [[امام مهدی]]{{ع}} و علامت ظهور او اشارهای هم نشده است<ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.</ref>. | * مراد شیعیان از دو عنوان ملاحم و فتن، احادیثی است که پیش بینی وقایع آینده را پس از حضور ظاهری امامان، دربر دارند؛ وقایعی که فتنه و آتش را در پی دارند و موجب وقوع جنگهای آینده و خونریزیها میشوند. این وقایع، الزاماً ارتباطی به مسئله ظهور ندارند و از علائم ظهور شمرده نمیشوند، اگر چه در برههای از تاریخ، این وقایع با ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ارتباط وثیق مییابد. لذا مفهوم علائم ظهور را با ملاحم و فتن، مترادف دانست. پیشآمدهای فراوانی که دربارۀ حکومتهای معاصر [[ائمه]]{{عم}} از امویان و عبّاسیان و یا والیان منطقهای و امثال اینها اتفاق میافتد، صرفاً پیشگوییِ این اتفاقات در همان زمانهاست. این گونه موارد، فتنههایی است که قبل از ظهور ایشان اتفاق میافتند؛ اما نکتۀ مهم این است که در بسیاری از این نقلها اصلاً به مسئلۀ [[امام مهدی]]{{ع}} و علامت ظهور او اشارهای هم نشده است<ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
*'''ملاحم'''، جمع ملحمه است و مقصود از آن، حوادث و فتنهها و آشوبهای اجتماعی است. در روایات [[پیامبر]] و [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} خبر از وقوع ملاحم و فتن و رخدادهای تلخ داده شده است. [[غصب خلافت]]، رجوع به جاهلیّت، مظلومیت خاندان [[پیامبر]]، شهادت انسانهای پاک، سلطه یافتن امویان و مروانیان و بروز بدعتها در امت اسلامی و فراموش شدن [[سنت]] نبوی و تبدیل شدن خلافت به سلطنت موروثی و... از جمله حوادثی است که از زبان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] و [[وصی]] او گفته شده و [[امام علی]]{{ع}} در دوران خلافت خویش به آنها اشاره فرموده و هشدارهای لازم را جهت آگاهی مردم داده است.<ref>همچون خطبههای ۵، ۵۰، ۹۳، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۵، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۸۷ (از نهج البلاغه صبحی صالح).</ref> جلد هشتم بحار الأنوار چاپ قدیم به "جلد فتن و محن" معروف است که به همین قضایا پرداخته است.<ref>در چاپهای جدید، جلد ۲۸ تا ۳۳</ref> سیّد بن طاووس نیز کتابی به نام "الملاحم و الفتن" دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۵۳.</ref> | |||
*'''فتن'''، جمع [[فتنه]] است و مقصود از آن، حوادث و فتنهها و آشوبهای اجتماعی است. در روایات [[پیامبر]] و [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} خبر از وقوع ملاحم و فتن و رخدادهای تلخ داده شده است. [[غصب خلافت]]، رجوع به جاهلیّت، مظلومیت خاندان [[پیامبر]]، شهادت انسانهای پاک، سلطه یافتن امویان و مروانیان و بروز بدعتها در امت اسلامی و فراموش شدن [[سنت]] نبوی و تبدیل شدن خلافت به سلطنت موروثی و... از جمله حوادثی است که از زبان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] و [[وصی]] او گفته شده و [[امام علی]]{{ع}} در دوران خلافت خویش به آنها اشاره فرموده و هشدارهای لازم را جهت آگاهی مردم داده است.<ref>همچون خطبههای ۵، ۵۰، ۹۳، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۵، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۸۷ (از نهج البلاغه صبحی صالح).</ref> جلد هشتم بحار الأنوار چاپ قدیم به "جلد فتن و محن" معروف است که به همین قضایا پرداخته است.<ref>در چاپهای جدید، جلد ۲۸ تا ۳۳</ref> سیّد بن طاووس نیز کتابی به نام "الملاحم و الفتن" دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۵۳.</ref> | *'''فتن'''، جمع [[فتنه]] است و مقصود از آن، حوادث و فتنهها و آشوبهای اجتماعی است. در روایات [[پیامبر]] و [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} خبر از وقوع ملاحم و فتن و رخدادهای تلخ داده شده است. [[غصب خلافت]]، رجوع به جاهلیّت، مظلومیت خاندان [[پیامبر]]، شهادت انسانهای پاک، سلطه یافتن امویان و مروانیان و بروز بدعتها در امت اسلامی و فراموش شدن [[سنت]] نبوی و تبدیل شدن خلافت به سلطنت موروثی و... از جمله حوادثی است که از زبان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] و [[وصی]] او گفته شده و [[امام علی]]{{ع}} در دوران خلافت خویش به آنها اشاره فرموده و هشدارهای لازم را جهت آگاهی مردم داده است.<ref>همچون خطبههای ۵، ۵۰، ۹۳، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۵، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۸۷ (از نهج البلاغه صبحی صالح).</ref> جلد هشتم بحار الأنوار چاپ قدیم به "جلد فتن و محن" معروف است که به همین قضایا پرداخته است.<ref>در چاپهای جدید، جلد ۲۸ تا ۳۳</ref> سیّد بن طاووس نیز کتابی به نام "الملاحم و الفتن" دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۵۳.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۷ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۶
برخی عنوانها و مفاهیم به جهت شباهتها و اشتراکهایی در کنار علائم ظهور، پُرکاربرد هستند. از این رو باید آنها هم مفهومیابی و شناسایی شوند و به این ترتیب، حسابشان از علائم ظهور، مجزّا شود[۱].
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ملاحم و فتن (پرسش) قابل دسترسی هستند.
واژهشناسی لغوی
- ملاحم: این کلمه، جمع ملحمه و از مادۀ لحم گرفته شده است که معنای اصلی آن، تداخل و درهم بودن است و در لغت به معنای جنگ است. دلیل نامگذاری جنگ به ملحمه را دو نکته گفتهاند: یکی این که در جنگ، جنگجویان در هم میآمیزند و درگیر میشوند و دیگر این که کشتههای جنگ همچون گوشت افتاده بر روی زمین هستند [۲][۳]. «ملاحم»، جمع «ملحمه» به معنای جنگ، کشتار[۴] و حادثۀ پرکشتار [۵] است[۶].
- فتن: جمع کلمۀ فتنه را فتن گفتهاند که به معنای ابتلا و امتحان میآید. خلیل گفته است که فتنه، همان سوزاندن با آتش است [۷][۸]. «فِتَن»، جمع «فتنه» و از ریشۀ«فتن» به معنای امتحان و آزمودن [۹] است. این واژه به طور معمول، دربارۀ آن دسته از آزمونهایی به کار میرود که با تلخی و سختی همراه است [۱۰][۱۱].
- مراد شیعیان از دو عنوان ملاحم و فتن، احادیثی است که پیش بینی وقایع آینده را پس از حضور ظاهری امامان، دربر دارند؛ وقایعی که فتنه و آتش را در پی دارند و موجب وقوع جنگهای آینده و خونریزیها میشوند. این وقایع، الزاماً ارتباطی به مسئله ظهور ندارند و از علائم ظهور شمرده نمیشوند، اگر چه در برههای از تاریخ، این وقایع با ظهور امام عصر(ع) ارتباط وثیق مییابد. لذا مفهوم علائم ظهور را با ملاحم و فتن، مترادف دانست. پیشآمدهای فراوانی که دربارۀ حکومتهای معاصر ائمه(ع) از امویان و عبّاسیان و یا والیان منطقهای و امثال اینها اتفاق میافتد، صرفاً پیشگوییِ این اتفاقات در همان زمانهاست. این گونه موارد، فتنههایی است که قبل از ظهور ایشان اتفاق میافتند؛ اما نکتۀ مهم این است که در بسیاری از این نقلها اصلاً به مسئلۀ امام مهدی(ع) و علامت ظهور او اشارهای هم نشده است[۱۲].
- ملاحم، جمع ملحمه است و مقصود از آن، حوادث و فتنهها و آشوبهای اجتماعی است. در روایات پیامبر و حضرت علی(ع) خبر از وقوع ملاحم و فتن و رخدادهای تلخ داده شده است. غصب خلافت، رجوع به جاهلیّت، مظلومیت خاندان پیامبر، شهادت انسانهای پاک، سلطه یافتن امویان و مروانیان و بروز بدعتها در امت اسلامی و فراموش شدن سنت نبوی و تبدیل شدن خلافت به سلطنت موروثی و... از جمله حوادثی است که از زبان پیامبر خدا و وصی او گفته شده و امام علی(ع) در دوران خلافت خویش به آنها اشاره فرموده و هشدارهای لازم را جهت آگاهی مردم داده است.[۱۳] جلد هشتم بحار الأنوار چاپ قدیم به "جلد فتن و محن" معروف است که به همین قضایا پرداخته است.[۱۴] سیّد بن طاووس نیز کتابی به نام "الملاحم و الفتن" دارد[۱۵]
- فتن، جمع فتنه است و مقصود از آن، حوادث و فتنهها و آشوبهای اجتماعی است. در روایات پیامبر و حضرت علی(ع) خبر از وقوع ملاحم و فتن و رخدادهای تلخ داده شده است. غصب خلافت، رجوع به جاهلیّت، مظلومیت خاندان پیامبر، شهادت انسانهای پاک، سلطه یافتن امویان و مروانیان و بروز بدعتها در امت اسلامی و فراموش شدن سنت نبوی و تبدیل شدن خلافت به سلطنت موروثی و... از جمله حوادثی است که از زبان پیامبر خدا و وصی او گفته شده و امام علی(ع) در دوران خلافت خویش به آنها اشاره فرموده و هشدارهای لازم را جهت آگاهی مردم داده است.[۱۶] جلد هشتم بحار الأنوار چاپ قدیم به "جلد فتن و محن" معروف است که به همین قضایا پرداخته است.[۱۷] سیّد بن طاووس نیز کتابی به نام "الملاحم و الفتن" دارد[۱۸]
ملاحم و فتن در قرآن
در قرآن کریم، این واژه علاوه بر این معنا﴿﴿ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ﴾﴾[۱۹].
- برای بستن راه و بازگرداندن از مسیر حق﴿﴿ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ﴾﴾[۲۰].
- افتادن در معاصی و نفاق﴿﴿ يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴾﴾[۲۱].
- اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن حق از باطل﴿﴿ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ﴾﴾[۲۲].
- گمراهی﴿﴿ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴾﴾[۲۳].
- کشتار و اسارت﴿﴿ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا﴾﴾[۲۴].
- تفرقه و اختلاف میان مردم﴿﴿ لَوْ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلاَّ خَبَالاً ولأَوْضَعُواْ خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴾﴾[۲۵]و... به کار رفته است[۲۶][۲۷].
ملاحم و فتن در منابع اهل سنت
این دو واژه در منابع اهل سنت فراوان به کار رفته است:
- «ملاحم» بیانگر رخدادهای خونینی است که در آخرین دورۀ زندگی انسان بر زمین و آستانۀ رستاخیز بزرگ پدید میآید.
- و مقصود از «فتن» در اصطلاح، آزمایشهای بزرگی است که در دوران یاد شده، رخ مینماید. این دو واژه گاهی در کنار هم و گاهی به صورت مستقل به کار میرود[۲۸].
اهمیت و جایگاه این بحث به گونهای است که در اصلیترین منابع روایی اهل سنت، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است. در این آثار به روایاتی از پیامبر(ص) اشاره شده که از به پدید آمدن آشوبها، فتنهها [۲۹] و حتی جایگاه فرود آمدن فتنهها خبر داده شده است [۳۰][۳۱].
اهل سنت به جهت اهمیت این روایات، بخشی از کتابهای خود را، به روایات پرشماری از آن اختصاص داده[۳۲] و هر یک از این دو واژه و یا ترکیب آنها را عنوان آثار فراونی قرار دادهاند. این آثار، به طور عمده روایاتی را در بر دارد که از جنگهای بزرگ و آزمایشهای سخت، در دوره آخرالزمان سخن به میان آورده است [۳۳][۳۴].
منابع
پانویس
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک: معجم مقاییس اللغة: ج۵ ص۲۳۸، لسان العرب: ج۱۲ ص۵۳۵.
- ↑ دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.
- ↑ العین، ج۳، ص۲۴۶.
- ↑ لسان العرب، ج۵، ص۴۸۶؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۶۲۵.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۲.
- ↑ کتاب العین: ج۸ ص۱۲۷.
- ↑ دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.
- ↑ لسان العرب، ج۵، ص۸۹؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۳۶۰.
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۴۱۰.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۳.
- ↑ دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۶.
- ↑ همچون خطبههای ۵، ۵۰، ۹۳، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۵، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۸۷ (از نهج البلاغه صبحی صالح).
- ↑ در چاپهای جدید، جلد ۲۸ تا ۳۳
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۵۳.
- ↑ همچون خطبههای ۵، ۵۰، ۹۳، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۵، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۸۷ (از نهج البلاغه صبحی صالح).
- ↑ در چاپهای جدید، جلد ۲۸ تا ۳۳
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۵۳.
- ↑ آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟؛ سوره عنکبوت، آیه ۲.
- ↑ و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بیگمان بسیاری از مردم نافرمانند؛ سوره مائده، آیه ۴۹.
- ↑ منافقان آنان را ندا میدهند: آیا ما با شما نبودیم؟ میگویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فریفت؛ سوره حدید، آیه ۱۴.
- ↑ و کافران (نیز) دوستان یکدیگرند و اگر آن (دستور) را انجام ندهید در زمین، آشوب و تباهی بزرگی رخ خواهد داد؛ سوره انفال، آیه ۷۳.
- ↑ ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند؛ سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ و چون به سفر میروید اگر میهراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید؛ بیگمان کافران برای شما دشمنی آشکارند؛ سوره نساء، آیه ۱۰۱.
- ↑ اگر در میان شما روانه میشدند جز شرّ به شما نمیافزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه میکردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند و خداوند به (حال) ستمگران داناست؛ سوره توبه، آیه ۴۷.
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۴۱۰.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۳.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۳.
- ↑ صحیح بخاری، ج۸، ص۸۹.
- ↑ صحیح مسلم، ج۸، ص۱۶۸؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۲۲۲؛ ج۳، ص۱۰۳؛ ج۴، ص۱۷۶.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۳.
- ↑ بخاری در جلد پایانی مجموعه صحیح، کتابی را با عنوان «الفتن» سامان داده است که در آن روایات مربوط را نقل کرده است؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۸۶. ابن ماجه نیز در سنن خود با این عنوان بخشی از روایات فتن را نقل کرده است؛ محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۲۹۵، کتاب الفتن؛ ترمذی نیز با عنوان مشابه بخشی از سنن خود را به این بحث اختصاص داده است؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۱۲، ابواب الفتن.
- ↑ ملاحم، اثر حافظ احمد بن جعفر بن محمد مشهور به ابن المنادی (م۳۳۶ ق)؛ الفتن اثر حافظ نعیم بن حماد مروزی (م۲۲۹ ق)؛ و الملاحم و الفتن، نگاشته سید علی بن موسی بن طاووس.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۴.
پیوند به بیرون