واقعه رده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
جنگ‌هایی که ابوبکر در پی واقعه موسوم به "ردّه" به آن [[اقدام]] نمود، بعدها از [[مناقب]] وی به شمار رفت و [[کوشش]] برای [[عزت]] و [[قدرت اسلام]] و [[نجات]] دین در اوضاع [[بحرانی]] پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} به حساب آمد. [[حدیثی]] مرفوع از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}<ref> صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج ۱۱، ص۲۵۶.</ref> و سخنانی از [[عایشه]]<ref> ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج ۸، ص۵۷۴.</ref> و [[عمر]]<ref> صنعانی، المصنَّف، ج ۴، ص۴۳ـ۴۴؛ ابن قدامه مقدسی، الشرح الکبیر در ابن قدامه، ج ۲، ص۴۳۴.</ref> در [[ستایش]] ابوبکر در [[منابع اهل سنت]] ذکر گردیدند و پس از آن، وی قهرمان «[[یوم]] الرّده» معرفی شد و اقداماتش در این [[جنگ‌ها]] [[شجاعت]] خوانده شد.<ref> نَوَوی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج ۱، ص۲۰۱ـ۲۱۳؛ قس مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، ص۱۲۰ـ۱۲۴؛ بیاضی، الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، ج ۲، ص۴، که به رد این تصور پرداخته‌اند.</ref>
جنگ‌هایی که ابوبکر در پی واقعه موسوم به "ردّه" به آن [[اقدام]] نمود، بعدها از [[مناقب]] وی به شمار رفت و [[کوشش]] برای [[عزت]] و [[قدرت اسلام]] و [[نجات]] دین در اوضاع [[بحرانی]] پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} به حساب آمد. [[حدیثی]] مرفوع از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}<ref> صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج ۱۱، ص۲۵۶.</ref> و سخنانی از [[عایشه]]<ref> ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج ۸، ص۵۷۴.</ref> و [[عمر]]<ref> صنعانی، المصنَّف، ج ۴، ص۴۳ـ۴۴؛ ابن قدامه مقدسی، الشرح الکبیر در ابن قدامه، ج ۲، ص۴۳۴.</ref> در [[ستایش]] ابوبکر در [[منابع اهل سنت]] ذکر گردیدند و پس از آن، وی قهرمان «[[یوم]] الرّده» معرفی شد و اقداماتش در این [[جنگ‌ها]] [[شجاعت]] خوانده شد.<ref> نَوَوی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج ۱، ص۲۰۱ـ۲۱۳؛ قس مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، ص۱۲۰ـ۱۲۴؛ بیاضی، الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، ج ۲، ص۴، که به رد این تصور پرداخته‌اند.</ref>


==خاتمه==
== جریان رده و اشعریان ==
{{همچنین|اشعر}}
در اوایل دوران [[خلافت]] خلیفه اول در [[یمن]] خیزش‌هایی علیه [[دولت]] [[مدینه]] شکل گرفت که از جمله آنها [[آشوب]] [[سیاسی]] [[قبایل]] «عک» و «اشعر» در تهامه بود. این [[شورش]] توسط [[طاهر بن ابی هاله تمیمی]] [[نماینده]] دولت مدینه در عک و اشعر در [[سرزمین]] تهامه و با [[همکاری]] و مشارکت نیروهای مخالف محلی درهم شکسته شد.
 
در بیان چگونگی این واقعه، اطلاعات دقیقی در کتب رده ذکر نشده است اما در برخی منابع چنین گفته شده: نخستین قبیله‌ای که پس از [[رحلت نبی مکرم]] {{صل}} از [[دین]] برگشتند قبایل عک و اشعر بودند. چون [[مردم]] عک از درگذشت [[رسول خدا]] {{صل}} باخبر شدند جمعی از آنان فراهم آمدند و پس از پیوستن گروهی از اشعریان به آنان، در اعلاب<ref> سرزمینی از آن قبیله عک بین مکه و ساحل. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۲۲.</ref> بر راه ساحل مستقر شدند. در آنجا جمعی دیگر نیز به آنان پیوستند اما سالاری نداشتند. طاهر بن ابی هاله پس از اطلاع از این خبر، ماجرا را به [[خلیفه]] نوشت و سپس سوی آنها روان شد. در [[جنگی]] که بین او و یارانش با [[شورشیان]] در گرفت، [[سپاه]] [[عک]] و اشعر [[شکست]] خوردند و بسیاری از آنان کشته شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۱، ص۵۳۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۱۲۵۹.</ref>.
 
در گزارش‌هایی که از این خیزش در دست است نکات مبهمی وجود دارد که موضوع [[رهبری]] این [[شورش]] از آن جمله است. وجود این نکات مبهم این [[گمان]] را تقویت می‌‌کند که این شورش بمانند دیگر خیزش‌های [[یمن]] پس از [[رحلت نبوی]] {{صل}} چندان نیرومند و [[قوی]] نبوده تا بتواند بر [[اقتدار]] [[اسلامی]] در تهامه ضربه‌ای وارد نماید. عدم گستردگی و [[ضعف]] خیزش عک و اشعر چندان نمود داشت که طاهر بن ابی هاله تمیمی را بر آن داشت تا بدون درخواست نیروی کمکی از [[مدینه]] و تنها با بهره‌گیری از نیروهای محلی به سرکوبی آنان مبادرت ورزد. شاید بتوان شرکت اشعری‌ها در شورش تهامه را نوعی [[همکاری]] و همگامی قبیه اشعر با عک تعبیر کرد که این [[همراهی]] در جهات مختلف دیده می‌‌شود<ref>[[علی غلامی دهقی|غلامی دهقی، علی]]، [[جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم  (مقاله)|جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم]]، ص۲۱.</ref>.
 
== خاتمه ==
در پایان بار دیگر باید بر این نکته اشاره داشت که حرکت ردّه از لحاظ [[فکری]] تأثیری ملموس بر [[تاریخ]] [[اسلامی]] ننهاد؛<ref> کاتبی، أوّلیّات الفتوح: حروب الردّة فی الاسلام، ص۱۳.</ref> و همان گونه که گفته شد به نظر می‌‌رسد، درباره تعریف مفهوم ردّه، [[اتفاق نظر]] وجود ندارد. بعضی از نویسندگان معاصر -نظیر مونتگومری وات- بمانند شماری از [[مورخان]] قدیم، همه مخالفت‌هایی را که ردّه نام گرفته‌اند، حرکت‌هایی [[ارتجاعی]]، به معنای بازگشت از [[اسلام]] و [[رهایی]] از [[تکالیف]] آن دانسته‌اند که عمدتاً پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای احیای [[نظام]] گذشته ([[جاهلیت]]) روی داد.<ref> کاتبی، أوّلیّات الفتوح: حروب الردّة فی الاسلام، ص۱۴ـ۱۵.</ref> مونتگومری وات بر این [[اعتقاد]] است که "ردّه" حرکتی کاملا متفاوت با [[نظام دینی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] اسلام بود و در مقابل کل اسلام شکل گرفت،<ref> مونتگومری وات، ص۱۴۸.</ref> اما بر اساس نظر بیشتر [[شرق شناسان]]، ردّه [[نشانه]] [[ارتداد]] و [[خروج از دین]] و بازگشت از اسلام به [[بت پرستی]] نبود، بلکه حرکتهایی سیاسی بود که خواست و [[اراده]] پاره ای از [[قبایل عرب]] را بازتاب می‌‌داد. در واقع، شماری از قبایلی که هیئت‌های [[نمایندگی]] آنها، بیشتر در سال نهم، به [[مدینه]] رفتند و [[دوستی]] با [[پیامبر]]{{صل}} و [[اطاعت]] از او و [[قبول اسلام]] را اعلام کردند، از این مطلب برگشتند و [[معتقد]] بودند [[پیمان]] سیاسی آنان با پیامبر{{صل}}، در پی [[رحلت]] آن [[حضرت]] به پایان رسیده است و [[ابوبکر]] برای [[عقد]] پیمانی دیگر، بایست از نو با آنان [[گفتگو]] کند. به این ترتیب، قبایلی که از لحاظ سیاسی [[فرمان]] بردار پیامبر{{صل}} و [[دولت]] مدینه بودند و هنوز به اسلام نگرویده بودند، نیز پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} از این پیمان برگشتند و هریک از [[مدعیان دروغین]] [[نبوت]]، با [[تقلید]] از پیامبر{{صل}}، درصدد برآمدند بر منطقه خود [[تسلط]] یابند.<ref> مونتگومری وات، ص۱۴۳ به بعد؛ دوری، مقدمة فی تاریخ صدرالاسلام، ص۴۳؛ دغفوس، دراسات فی التاریخ العربی الاسلامی الوسیط، ص۲۳۸ـ ۲۳۹؛ کاتبی، أوّلیّات الفتوح: حروب الردّة فی الاسلام، ص۱۴، ۱۸، ۱۳۰، ۱۵۷.</ref>  
در پایان بار دیگر باید بر این نکته اشاره داشت که حرکت ردّه از لحاظ [[فکری]] تأثیری ملموس بر [[تاریخ]] [[اسلامی]] ننهاد؛<ref> کاتبی، أوّلیّات الفتوح: حروب الردّة فی الاسلام، ص۱۳.</ref> و همان گونه که گفته شد به نظر می‌‌رسد، درباره تعریف مفهوم ردّه، [[اتفاق نظر]] وجود ندارد. بعضی از نویسندگان معاصر -نظیر مونتگومری وات- بمانند شماری از [[مورخان]] قدیم، همه مخالفت‌هایی را که ردّه نام گرفته‌اند، حرکت‌هایی [[ارتجاعی]]، به معنای بازگشت از [[اسلام]] و [[رهایی]] از [[تکالیف]] آن دانسته‌اند که عمدتاً پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای احیای [[نظام]] گذشته ([[جاهلیت]]) روی داد.<ref> کاتبی، أوّلیّات الفتوح: حروب الردّة فی الاسلام، ص۱۴ـ۱۵.</ref> مونتگومری وات بر این [[اعتقاد]] است که "ردّه" حرکتی کاملا متفاوت با [[نظام دینی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] اسلام بود و در مقابل کل اسلام شکل گرفت،<ref> مونتگومری وات، ص۱۴۸.</ref> اما بر اساس نظر بیشتر [[شرق شناسان]]، ردّه [[نشانه]] [[ارتداد]] و [[خروج از دین]] و بازگشت از اسلام به [[بت پرستی]] نبود، بلکه حرکتهایی سیاسی بود که خواست و [[اراده]] پاره ای از [[قبایل عرب]] را بازتاب می‌‌داد. در واقع، شماری از قبایلی که هیئت‌های [[نمایندگی]] آنها، بیشتر در سال نهم، به [[مدینه]] رفتند و [[دوستی]] با [[پیامبر]]{{صل}} و [[اطاعت]] از او و [[قبول اسلام]] را اعلام کردند، از این مطلب برگشتند و [[معتقد]] بودند [[پیمان]] سیاسی آنان با پیامبر{{صل}}، در پی [[رحلت]] آن [[حضرت]] به پایان رسیده است و [[ابوبکر]] برای [[عقد]] پیمانی دیگر، بایست از نو با آنان [[گفتگو]] کند. به این ترتیب، قبایلی که از لحاظ سیاسی [[فرمان]] بردار پیامبر{{صل}} و [[دولت]] مدینه بودند و هنوز به اسلام نگرویده بودند، نیز پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} از این پیمان برگشتند و هریک از [[مدعیان دروغین]] [[نبوت]]، با [[تقلید]] از پیامبر{{صل}}، درصدد برآمدند بر منطقه خود [[تسلط]] یابند.<ref> مونتگومری وات، ص۱۴۳ به بعد؛ دوری، مقدمة فی تاریخ صدرالاسلام، ص۴۳؛ دغفوس، دراسات فی التاریخ العربی الاسلامی الوسیط، ص۲۳۸ـ ۲۳۹؛ کاتبی، أوّلیّات الفتوح: حروب الردّة فی الاسلام، ص۱۴، ۱۸، ۱۳۰، ۱۵۷.</ref>  


۱۱۸٬۴۱۳

ویرایش