ابوضمضم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'صحابه‌نگاران،' به 'صحابه‌نگاران،')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوضمضم در تراجم و رجال]] - [[ابوضمضم در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = ابوضمضم | مداخل مرتبط = [[ابوضمضم در تراجم و رجال]] - [[ابوضمضم در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوضمضم
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg                         
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه
| نام کامل = ابوضمضم
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله =   
| از تیره =
| پدر = 
| مادر = 
| همسر =
| پسر =
| دختر = 
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب =
| از طبقه =
| در جنگ =   
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت = 
| علت درگذشت =
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
وی را ابوضیغم<ref>عقیلی، ج۴، ص۹۳.</ref>، ابوضمامه<ref>مرتضی، ج۴، ص۳۶۰.</ref> و ابو ضمره<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.</ref> نیز گفته‌اند ولی مشهور ابوضضم است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.</ref>. در اینکه او پیش از [[اسلام]] می‌زیسته یا صحابی بوده، [[اختلاف]] است. [[صحابه‌نگاران]]، ابوضمضم را به دلیل روایتی درباره‌اش، [[صحابی]] خوانده‌اند. این [[روایت]] با عبارات گوناگون و از چند طریق از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل شده است که به [[اصحاب]] فرمود: آیا ناتوانید<ref>و به تعبیر ابن اثیر، ج۵، ص۲۳۲ آیا دوست ندارید.</ref> از اینکه همانند ابو ضمضم باشید؟ گفتند: ابوضمضم کیست؟ رسول خدا {{صل}} فرمود: او کسی بود که پیش از ما می‌زیست و صبحگاهان (و به قولی به گاهِ بیرون رفتن از [[خانه]]) می‌گفت: خدایا! من در راه تو آبرویم را برای همه [[مردم]] [[صدقه]] قرار دادم<ref>مصباح الشریعه، ص۱۵۹.</ref> یا می‌گفت: خدایا! من امروز آبروی خود را صدقه قرار می‌دهم برای کسی که به من [[ظلم]] کند یا [[دشنام]] دهد (یعنی او را می‌بخشم)<ref>عقیلی، ج۴، ص۹۳.</ref> یا خدایا! جانم و آبرویم را به تو بخشیدم. از این رو، در مقابل دشنام و ظلم دیگران واکنشی نداشت<ref>نووی، ص۸۴.</ref>. در واقع تمام این تعابیر، از [[عفو و گذشت]] حکایت دارند و [[رسول]] خدا {{صل}} [[یاران]] خود را به این امر [[پسندیده]] فرا می‌خواند. به نظر می‌رسد این تشتت عبارات از آن رو است که نه یک مرتبه، بلکه به تصریح برخی مآخذ، رسول خدا {{صل}} به چندین بار این مسئله را مطرح کرده است<ref>عقیلی، ج۴، ص۹۳؛ ذهبی، ج۳، ص۵۹۷؛ ابن حجر، لسان، ج۵، ص۲۱۹.</ref>. [[راویان حدیث]] هر کدام بنا به برداشتی که از واژه "[[تصدق]]" و "عرض" داشته‌اند، آن را در باب‌هایی چون [[عفو]]<ref>مصباح الشریعه، ص۱۵۹.</ref>، صدقه<ref>جصاص، ج۳، ص۳۵۲.</ref>، [[غیبت]]<ref>ابوداوود، ج۲، ص۴۵۳.</ref>، حد [[قذف]]<ref>البانی، ج۸، ص۳۱.</ref>، حد شراب<ref>مرتضی، ج۴، ص۳۶۰.</ref> و اعمالی که در صبح و شب توصیه شده<ref>نووی، ص۸۴.</ref> آورده‌اند و به آن استناد کرده‌اند. حتی در موضوع حد قذف، مستند [[فقهی]] قرار گرفته است<ref>سرخسی، ج۹، ص۱۰۹.</ref>. [[ابوداوود]]<ref>ابوداوود، ج۲، ص۴۵۳.</ref> این [[روایت]] را از چند طریق نقل می‌کند و طریق [[حماد]] را صحیح‌تر می‌داند.
وی را ابوضیغم<ref>عقیلی، ج۴، ص۹۳.</ref>، ابوضمامه<ref>مرتضی، ج۴، ص۳۶۰.</ref> و ابو ضمره<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.</ref> نیز گفته‌اند ولی مشهور ابوضضم است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.</ref>. در اینکه او پیش از [[اسلام]] می‌زیسته یا صحابی بوده، [[اختلاف]] است. [[صحابه‌نگاران]]، ابوضمضم را به دلیل روایتی درباره‌اش، [[صحابی]] خوانده‌اند. این [[روایت]] با عبارات گوناگون و از چند طریق از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل شده است که به [[اصحاب]] فرمود: آیا ناتوانید<ref>و به تعبیر ابن اثیر، ج۵، ص۲۳۲ آیا دوست ندارید.</ref> از اینکه همانند ابو ضمضم باشید؟ گفتند: ابوضمضم کیست؟ رسول خدا {{صل}} فرمود: او کسی بود که پیش از ما می‌زیست و صبحگاهان (و به قولی به گاهِ بیرون رفتن از [[خانه]]) می‌گفت: خدایا! من در راه تو آبرویم را برای همه [[مردم]] [[صدقه]] قرار دادم<ref>مصباح الشریعه، ص۱۵۹.</ref> یا می‌گفت: خدایا! من امروز آبروی خود را صدقه قرار می‌دهم برای کسی که به من [[ظلم]] کند یا [[دشنام]] دهد (یعنی او را می‌بخشم)<ref>عقیلی، ج۴، ص۹۳.</ref> یا خدایا! جانم و آبرویم را به تو بخشیدم. از این رو، در مقابل دشنام و ظلم دیگران واکنشی نداشت<ref>نووی، ص۸۴.</ref>. در واقع تمام این تعابیر، از [[عفو و گذشت]] حکایت دارند و [[رسول]] خدا {{صل}} [[یاران]] خود را به این امر [[پسندیده]] فرا می‌خواند. به نظر می‌رسد این تشتت عبارات از آن رو است که نه یک مرتبه، بلکه به تصریح برخی مآخذ، رسول خدا {{صل}} به چندین بار این مسئله را مطرح کرده است<ref>عقیلی، ج۴، ص۹۳؛ ذهبی، ج۳، ص۵۹۷؛ ابن حجر، لسان، ج۵، ص۲۱۹.</ref>. [[راویان حدیث]] هر کدام بنا به برداشتی که از واژه «[[تصدق]]» و «عرض» داشته‌اند، آن را در باب‌هایی چون [[عفو]]<ref>مصباح الشریعه، ص۱۵۹.</ref>، صدقه<ref>جصاص، ج۳، ص۳۵۲.</ref>، [[غیبت]]<ref>ابوداوود، ج۲، ص۴۵۳.</ref>، حد [[قذف]]<ref>البانی، ج۸، ص۳۱.</ref>، حد شراب<ref>مرتضی، ج۴، ص۳۶۰.</ref> و اعمالی که در صبح و شب توصیه شده<ref>نووی، ص۸۴.</ref> آورده‌اند و به آن استناد کرده‌اند. حتی در موضوع حد قذف، مستند [[فقهی]] قرار گرفته است<ref>سرخسی، ج۹، ص۱۰۹.</ref>. [[ابوداوود]]<ref>ابوداوود، ج۲، ص۴۵۳.</ref> این [[روایت]] را از چند طریق نقل می‌کند و طریق [[حماد]] را صحیح‌تر می‌داند.


نخستین بار ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۷.</ref> وی را در شمار [[صحابه]] آورده و افزوده است [[حسن بصری]] و [[قتاده]] از ابوضمضم روایت کرده‌اند. نیز روایتی به همین مضمون از [[ابوهریره]] درباره فرد [[مسلمانی]] نقل کرده و گفته است: [[گمان]] می‌کنم او همان ابو ضمضم باشد.
نخستین بار ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۷.</ref> وی را در شمار [[صحابه]] آورده و افزوده است [[حسن بصری]] و [[قتاده]] از ابوضمضم روایت کرده‌اند. نیز روایتی به همین مضمون از [[ابوهریره]] درباره فرد [[مسلمانی]] نقل کرده و گفته است: [[گمان]] می‌کنم او همان ابو ضمضم باشد.


گویا همین روایت ابوهریره، موجب [[اشتباه]] ابن عبدالبر و به تبع او [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۴.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.</ref> شده است که بحث [[صحابی]] بودن ابوضمضم را مطرح کرده‌اند. با توجه به گزارش منابع، صحابی بودن ابوضمضم مردود است؛ زیرا زمانی که [[رسول خدا]] {{صل}} از صحابه می‌خواهد روش ابوضمضم را پیشه کنند، [[اصحاب]] می‌پرسند وی کیست. [[حضرت]] پاسخ می‌دهد: او پیش از آنان می‌زیسته است. بنابراین، ابوضمضم در آن هنگام درگذشته بوده و هیچ کدام از صحابه او را نمی‌شناخته‌اند و حسن بصری<ref>حسن بصری، ص۲۱-۱۱۰.</ref>، قتاده<ref>قتاده، ص۱۱۸-۶۰.</ref> و حتی ابوهریره نمی‌توانسته‌اند از وی روایت کنند. به همین دلیل ابن حجر<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۹۲.</ref> می‌گوید: اگر رسول خدا {{صل}} تصریح نمی‌کرد او پیش از [[اصحاب]] می‌زیست، ابو ضمضم را کنیه "علبة بن زید انصاری" می‌دانستم؛ چرا که علبه نیز چنین عملی انجام داده است<ref>هیثمی، ج۳، ص۱۱۴.</ref>. همو به نقل از ابن فتحون ([[محمد بن خلف]])، صحابی بودن ابو ضمضم را اشتباه و او را از [[مردمان]] پیش از [[اسلام]] می‌داند و می‌گوید: کسی که ابوهریره از وی روایت کرده، علبة بن زید است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۲.</ref>. اینکه [[کنیه]] علبه را ابوضمضم بدانیم صحیح نیست؛ زیرا کنیه وی [[ابو محمد]] است<ref>هیثمی، ج۳، ص۱۱۴.</ref>. از سوی دیگر، وی برای بیشتر صحابه شناخته شده بود و جای این گونه [[پرسش و پاسخ]] نیست. بنابراین، وجه جمع اقوال این است که ابوضمضم را به دلیل دعایی که می‌کرده و نیز [[تجلیل]] [[پیامبر]]، از موحّدان و [[زاهدان]] [[عصر جاهلی]] بدانیم که [[نبی اکرم]] {{صل}}، [[یاران]] خود را به کار [[پسندیده]] او [[تشویق]] کرده و [[علبة بن زید حارثی]]، به سفارش [[رسول خدا]] {{صل}} [[جامه]] عمل پوشانده و [[ابوهریره]] خبرش را گزارش کرده است.<ref>[[محمد غفوری|غفوری، محمد]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوضمضم»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۸۴-۳۸۵.</ref>
گویا همین روایت ابوهریره، موجب [[اشتباه]] ابن عبدالبر و به تبع او [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۴.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.</ref> شده است که بحث [[صحابی]] بودن ابوضمضم را مطرح کرده‌اند. با توجه به گزارش منابع، صحابی بودن ابوضمضم مردود است؛ زیرا زمانی که [[رسول خدا]] {{صل}} از صحابه می‌خواهد روش ابوضمضم را پیشه کنند، [[اصحاب]] می‌پرسند وی کیست. [[حضرت]] پاسخ می‌دهد: او پیش از آنان می‌زیسته است. بنابراین، ابوضمضم در آن هنگام درگذشته بوده و هیچ کدام از صحابه او را نمی‌شناخته‌اند و حسن بصری<ref>حسن بصری، ص۲۱-۱۱۰.</ref>، قتاده<ref>قتاده، ص۱۱۸-۶۰.</ref> و حتی ابوهریره نمی‌توانسته‌اند از وی روایت کنند. به همین دلیل ابن حجر<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۹۲.</ref> می‌گوید: اگر رسول خدا {{صل}} تصریح نمی‌کرد او پیش از [[اصحاب]] می‌زیست، ابو ضمضم را کنیه «علبة بن زید انصاری» می‌دانستم؛ چرا که علبه نیز چنین عملی انجام داده است<ref>هیثمی، ج۳، ص۱۱۴.</ref>. همو به نقل از ابن فتحون ([[محمد بن خلف]])، صحابی بودن ابو ضمضم را اشتباه و او را از [[مردمان]] پیش از [[اسلام]] می‌داند و می‌گوید: کسی که ابوهریره از وی روایت کرده، علبة بن زید است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۲.</ref>. اینکه [[کنیه]] علبه را ابوضمضم بدانیم صحیح نیست؛ زیرا کنیه وی [[ابو محمد]] است<ref>هیثمی، ج۳، ص۱۱۴.</ref>. از سوی دیگر، وی برای بیشتر صحابه شناخته شده بود و جای این گونه [[پرسش و پاسخ]] نیست. بنابراین، وجه جمع اقوال این است که ابوضمضم را به دلیل دعایی که می‌کرده و نیز [[تجلیل]] [[پیامبر]]، از موحّدان و [[زاهدان]] [[عصر جاهلی]] بدانیم که [[نبی اکرم]] {{صل}}، [[یاران]] خود را به کار [[پسندیده]] او [[تشویق]] کرده و [[علبة بن زید حارثی]]، به سفارش [[رسول خدا]] {{صل}} [[جامه]] عمل پوشانده و [[ابوهریره]] خبرش را گزارش کرده است.<ref>[[محمد غفوری|غفوری، محمد]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوضمضم»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۸۴-۳۸۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۰۳

ابوضمضم
تصویر قدیمی مدینه
نام کاملابوضمضم
جنسیتمرد

مقدمه

وی را ابوضیغم[۱]، ابوضمامه[۲] و ابو ضمره[۳] نیز گفته‌اند ولی مشهور ابوضضم است[۴]. در اینکه او پیش از اسلام می‌زیسته یا صحابی بوده، اختلاف است. صحابه‌نگاران، ابوضمضم را به دلیل روایتی درباره‌اش، صحابی خوانده‌اند. این روایت با عبارات گوناگون و از چند طریق از رسول خدا (ص) نقل شده است که به اصحاب فرمود: آیا ناتوانید[۵] از اینکه همانند ابو ضمضم باشید؟ گفتند: ابوضمضم کیست؟ رسول خدا (ص) فرمود: او کسی بود که پیش از ما می‌زیست و صبحگاهان (و به قولی به گاهِ بیرون رفتن از خانه) می‌گفت: خدایا! من در راه تو آبرویم را برای همه مردم صدقه قرار دادم[۶] یا می‌گفت: خدایا! من امروز آبروی خود را صدقه قرار می‌دهم برای کسی که به من ظلم کند یا دشنام دهد (یعنی او را می‌بخشم)[۷] یا خدایا! جانم و آبرویم را به تو بخشیدم. از این رو، در مقابل دشنام و ظلم دیگران واکنشی نداشت[۸]. در واقع تمام این تعابیر، از عفو و گذشت حکایت دارند و رسول خدا (ص) یاران خود را به این امر پسندیده فرا می‌خواند. به نظر می‌رسد این تشتت عبارات از آن رو است که نه یک مرتبه، بلکه به تصریح برخی مآخذ، رسول خدا (ص) به چندین بار این مسئله را مطرح کرده است[۹]. راویان حدیث هر کدام بنا به برداشتی که از واژه «تصدق» و «عرض» داشته‌اند، آن را در باب‌هایی چون عفو[۱۰]، صدقه[۱۱]، غیبت[۱۲]، حد قذف[۱۳]، حد شراب[۱۴] و اعمالی که در صبح و شب توصیه شده[۱۵] آورده‌اند و به آن استناد کرده‌اند. حتی در موضوع حد قذف، مستند فقهی قرار گرفته است[۱۶]. ابوداوود[۱۷] این روایت را از چند طریق نقل می‌کند و طریق حماد را صحیح‌تر می‌داند.

نخستین بار ابن عبدالبر[۱۸] وی را در شمار صحابه آورده و افزوده است حسن بصری و قتاده از ابوضمضم روایت کرده‌اند. نیز روایتی به همین مضمون از ابوهریره درباره فرد مسلمانی نقل کرده و گفته است: گمان می‌کنم او همان ابو ضمضم باشد.

گویا همین روایت ابوهریره، موجب اشتباه ابن عبدالبر و به تبع او ابن اثیر[۱۹] و ابن حجر[۲۰] شده است که بحث صحابی بودن ابوضمضم را مطرح کرده‌اند. با توجه به گزارش منابع، صحابی بودن ابوضمضم مردود است؛ زیرا زمانی که رسول خدا (ص) از صحابه می‌خواهد روش ابوضمضم را پیشه کنند، اصحاب می‌پرسند وی کیست. حضرت پاسخ می‌دهد: او پیش از آنان می‌زیسته است. بنابراین، ابوضمضم در آن هنگام درگذشته بوده و هیچ کدام از صحابه او را نمی‌شناخته‌اند و حسن بصری[۲۱]، قتاده[۲۲] و حتی ابوهریره نمی‌توانسته‌اند از وی روایت کنند. به همین دلیل ابن حجر[۲۳] می‌گوید: اگر رسول خدا (ص) تصریح نمی‌کرد او پیش از اصحاب می‌زیست، ابو ضمضم را کنیه «علبة بن زید انصاری» می‌دانستم؛ چرا که علبه نیز چنین عملی انجام داده است[۲۴]. همو به نقل از ابن فتحون (محمد بن خلف)، صحابی بودن ابو ضمضم را اشتباه و او را از مردمان پیش از اسلام می‌داند و می‌گوید: کسی که ابوهریره از وی روایت کرده، علبة بن زید است[۲۵]. اینکه کنیه علبه را ابوضمضم بدانیم صحیح نیست؛ زیرا کنیه وی ابو محمد است[۲۶]. از سوی دیگر، وی برای بیشتر صحابه شناخته شده بود و جای این گونه پرسش و پاسخ نیست. بنابراین، وجه جمع اقوال این است که ابوضمضم را به دلیل دعایی که می‌کرده و نیز تجلیل پیامبر، از موحّدان و زاهدان عصر جاهلی بدانیم که نبی اکرم (ص)، یاران خود را به کار پسندیده او تشویق کرده و علبة بن زید حارثی، به سفارش رسول خدا (ص) جامه عمل پوشانده و ابوهریره خبرش را گزارش کرده است.[۲۷]

منابع

پانویس

  1. عقیلی، ج۴، ص۹۳.
  2. مرتضی، ج۴، ص۳۶۰.
  3. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.
  4. ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.
  5. و به تعبیر ابن اثیر، ج۵، ص۲۳۲ آیا دوست ندارید.
  6. مصباح الشریعه، ص۱۵۹.
  7. عقیلی، ج۴، ص۹۳.
  8. نووی، ص۸۴.
  9. عقیلی، ج۴، ص۹۳؛ ذهبی، ج۳، ص۵۹۷؛ ابن حجر، لسان، ج۵، ص۲۱۹.
  10. مصباح الشریعه، ص۱۵۹.
  11. جصاص، ج۳، ص۳۵۲.
  12. ابوداوود، ج۲، ص۴۵۳.
  13. البانی، ج۸، ص۳۱.
  14. مرتضی، ج۴، ص۳۶۰.
  15. نووی، ص۸۴.
  16. سرخسی، ج۹، ص۱۰۹.
  17. ابوداوود، ج۲، ص۴۵۳.
  18. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۷.
  19. ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۴.
  20. الاصابه، ج۷، ص۱۹۱.
  21. حسن بصری، ص۲۱-۱۱۰.
  22. قتاده، ص۱۱۸-۶۰.
  23. الاصابه، ج۷، ص۱۹۲.
  24. هیثمی، ج۳، ص۱۱۴.
  25. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۲.
  26. هیثمی، ج۳، ص۱۱۴.
  27. غفوری، محمد، مقاله «ابوضمضم»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۸۴-۳۸۵.