جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مرحوم [[محدث نوری]] در کتاب [[شریف]] [[نجم الثاقب]] ویژگیهای زیادی برای [[حضرت قائم]] {{ع}} جمعآوری نموده است. [[حضرت]] حجه بن الحسن المهدی، [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[آخرین وصی]] [[الهی]] است، او خاتم الأوصیاء است که [[خداوند]] او را برای [[یاری دین]] [[حق]] و آشکار ساختن [[اوامر الهی]] و [[هدایت]] [[انسانها]] [[ذخیره]] کرده است. [[خداوند]] او را از ابتدای ولادت به [[روح القدس]] سپرد و او را در عالم [[نور]] و فضای [[قدس]] [[ملکوت]] [[تربیت]] نمود، ذرهای از وجود آن جناب به ناپاکی و کثافت [[گناهان]] و [[شیاطین]] آلوده نشده است و با قدیسان عالم بالا رفت و آمد و مجالست دارد....[[حضرت مهدی]] {{ع}} هیچ تعهدی نسبت به [[طاغوتها]] به گردن ندارد و این خود یکی از [[دلایل]] [[غیبت]] [[حضرت]] است. زیرا سایر [[ائمه]] {{عم}} به خاطر [[تقیه]] مجبور بودند که خلاف [[میل باطنی]] خود با [[حاکمان جور]] زمان خود [[مدارا]] کنند تا جایی که میفرمودند: ما مجبور به بوسیدن دستهایی هستیم که اگر [[توان]] داشتیم قطعشان میکردیم. اما [[حضرت مهدی]] {{ع}} زمانی که [[ظهور]] مینماید هیچ بیعتی از [[دشمنان]] بر گردن نخواهد داشت. و [[غیبت]] نموده تا مجبور به [[مصاحبت]] و مجالست با [[دشمنان]] نباشد بلکه فقط با [[اولیا]] و اوصیای [[الهی]] همچون [[خضر]] {{ع}} هم نشین است. گردش ایام و روزگار و گذشت زمان تغییری در بنیه و مزاج و اعضا و نیرو و چهره او ایجاد نخواهد کرد و با این [[زندگی]] طولانی، مانند مردی سی یا [[چهل]] ساله [[ظهور]] خواهد نمود. همه چیز در [[فرمان]] ایشان و [[یاران]] آن [[حضرت]] خواهد بود، حتی حیوانات نیز جملگی فرمانبر آنان خواهند بود. او [[عدالت]] و [[امنیت]] و [[برکت]] را به [[زمین]] هدیه خواهد کرد. به [[برکت]] او [[زمین]] یکسره سرسبز خواهد شد به گونهای که زنی از [[عراق]] پیاده به [[سوریه]] میرود و پای خود را جز بر گیاه نمیگذارد و از هیچ گزندی [[هراس]] ندارد. | مرحوم [[محدث نوری]] در کتاب [[شریف]] [[نجم الثاقب]] ویژگیهای زیادی برای [[حضرت قائم]] {{ع}} جمعآوری نموده است. [[حضرت]] حجه بن الحسن المهدی، [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[آخرین وصی]] [[الهی]] است، او خاتم الأوصیاء است که [[خداوند]] او را برای [[یاری دین]] [[حق]] و آشکار ساختن [[اوامر الهی]] و [[هدایت]] [[انسانها]] [[ذخیره]] کرده است. [[خداوند]] او را از ابتدای ولادت به [[روح القدس]] سپرد و او را در عالم [[نور]] و فضای [[قدس]] [[ملکوت]] [[تربیت]] نمود، ذرهای از وجود آن جناب به ناپاکی و کثافت [[گناهان]] و [[شیاطین]] آلوده نشده است و با قدیسان عالم بالا رفت و آمد و مجالست دارد....[[حضرت مهدی]] {{ع}} هیچ تعهدی نسبت به [[طاغوتها]] به گردن ندارد و این خود یکی از [[دلایل]] [[غیبت]] [[حضرت]] است. زیرا سایر [[ائمه]] {{عم}} به خاطر [[تقیه]] مجبور بودند که خلاف [[میل باطنی]] خود با [[حاکمان جور]] زمان خود [[مدارا]] کنند تا جایی که میفرمودند: ما مجبور به بوسیدن دستهایی هستیم که اگر [[توان]] داشتیم قطعشان میکردیم. اما [[حضرت مهدی]] {{ع}} زمانی که [[ظهور]] مینماید هیچ بیعتی از [[دشمنان]] بر گردن نخواهد داشت. و [[غیبت]] نموده تا مجبور به [[مصاحبت]] و مجالست با [[دشمنان]] نباشد بلکه فقط با [[اولیا]] و اوصیای [[الهی]] همچون [[خضر]] {{ع}} هم نشین است. گردش ایام و روزگار و گذشت زمان تغییری در بنیه و مزاج و اعضا و نیرو و چهره او ایجاد نخواهد کرد و با این [[زندگی]] طولانی، مانند مردی سی یا [[چهل]] ساله [[ظهور]] خواهد نمود. همه چیز در [[فرمان]] ایشان و [[یاران]] آن [[حضرت]] خواهد بود، حتی حیوانات نیز جملگی فرمانبر آنان خواهند بود. او [[عدالت]] و [[امنیت]] و [[برکت]] را به [[زمین]] هدیه خواهد کرد. به [[برکت]] او [[زمین]] یکسره سرسبز خواهد شد به گونهای که زنی از [[عراق]] پیاده به [[سوریه]] میرود و پای خود را جز بر گیاه نمیگذارد و از هیچ گزندی [[هراس]] ندارد. | ||
در [[روایات]] متعددی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است که [[مهدی]] {{ع}} مردی است از [[قریش]] و از [[خاندان]] من و از [[نسل]] [[علی]] و [[فاطمه زهرا]] {{س}} و از [[فرزندان]] [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}}، [[بشارت]] میدهم که او در [[آخر الزمان]] خواهد آمد، هنگامی که اختلافها و [[زلزلهها]] و [[کشتار]] بسیار شده باشد و [[ظلم]] و [[بیداد]] در تمام [[زمین]] گسترده شده باشد. آنگاه او [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود<ref>ملاحم، ص ۷۵، ۱۶۳ و ۱۶۵ و کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۴ - ۲۶۱ و یأتی، ص ۶۶۵ و ۶۷۱، ر. ک: نسب حضرت مهدی {{ع}}.</ref>. یکی از [[ویژگیهای حضرت مهدی]] {{ع}}، سن کم ایشان هنگام [[امامت]] است، زمانی که [[امام عسکری]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و [[حضرت قائم]] {{ع}} [[جانشین]] ایشان شد، ایشان پنج سال از [[عمر]] شریفشان میگذشت. پیش از ایشان، [[امام]] [[محمد]] [[تقی]] {{ع}} نیز در سن [[کودکی]] و نه سالگی به [[امامت]] رسیدند و مورد قبول بسیاری از علمای زمان خود نبودند. آنگاه [[حضرت]] با [[اعجاز]] [[امامت]] تمامی علمای زمان خود را در همان سن نه سالگی بهوت و مغلوب نمودند و بر همگان ثابت شد که سن کم ایشان هیچ دخالتی در امر خطیر [[امامت]] ندارد و اگر [[خداوند]] [[اراده]] کند، [[جانشینی]] خود را به [[امامان]] حتی در سنین [[کودکی]] خواهد داد. [[امامت]] و [[رهبری]] در سنین [[کودکی]]، در [[امتها]] پیشین نیز روی داده است، [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[حضرت]] یحیی {{ع}} دو تن از [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأن [[الهی]] بودند که در [[کودکی]] به [[پیامبری]] [[مبعوث]] شدند. [[خداوند]] در [[قرآن]] میفرماید: {{ | در [[روایات]] متعددی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است که [[مهدی]] {{ع}} مردی است از [[قریش]] و از [[خاندان]] من و از [[نسل]] [[علی]] و [[فاطمه زهرا]] {{س}} و از [[فرزندان]] [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}}، [[بشارت]] میدهم که او در [[آخر الزمان]] خواهد آمد، هنگامی که اختلافها و [[زلزلهها]] و [[کشتار]] بسیار شده باشد و [[ظلم]] و [[بیداد]] در تمام [[زمین]] گسترده شده باشد. آنگاه او [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود<ref>ملاحم، ص ۷۵، ۱۶۳ و ۱۶۵ و کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۴ - ۲۶۱ و یأتی، ص ۶۶۵ و ۶۷۱، ر. ک: نسب حضرت مهدی {{ع}}.</ref>. یکی از [[ویژگیهای حضرت مهدی]] {{ع}}، سن کم ایشان هنگام [[امامت]] است، زمانی که [[امام عسکری]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و [[حضرت قائم]] {{ع}} [[جانشین]] ایشان شد، ایشان پنج سال از [[عمر]] شریفشان میگذشت. پیش از ایشان، [[امام]] [[محمد]] [[تقی]] {{ع}} نیز در سن [[کودکی]] و نه سالگی به [[امامت]] رسیدند و مورد قبول بسیاری از علمای زمان خود نبودند. آنگاه [[حضرت]] با [[اعجاز]] [[امامت]] تمامی علمای زمان خود را در همان سن نه سالگی بهوت و مغلوب نمودند و بر همگان ثابت شد که سن کم ایشان هیچ دخالتی در امر خطیر [[امامت]] ندارد و اگر [[خداوند]] [[اراده]] کند، [[جانشینی]] خود را به [[امامان]] حتی در سنین [[کودکی]] خواهد داد. [[امامت]] و [[رهبری]] در سنین [[کودکی]]، در [[امتها]] پیشین نیز روی داده است، [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[حضرت]] یحیی {{ع}} دو تن از [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأن [[الهی]] بودند که در [[کودکی]] به [[پیامبری]] [[مبعوث]] شدند. [[خداوند]] در [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا* وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا"}}<ref>«(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ و ۳۱.</ref><ref>مریم / ۳۱.</ref> ([[[عیسی]] {{ع}} در حالی که روی دستان مادرش بود گفت:] به [[راستی]] من [[بنده خدا]] هستم، که کتاب [آسمانی] بر من نازل و مرا [[پیامبر]] قرار داده و نیز هر جا که هستم مرا مایه [[برکت]] گردانده و مرا در طول [[زندگی]] ام به ادای [[نماز]] و [[زکات]] سفارش نموده است)؛ ({{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref>)<ref>مریم / ۲۱.</ref> از این دو [[آیه شریفه]] به خوبی میتوان دریافت که کم یا زیاد بودن سن هیچ ارتباطی با [[حجت الله]] بودن ندارد و هرگاه [[خدا]] [[اراده]] کند که شخصی را [[حجت]] بر [[بندگان]] گرداند، چیزی معارض [[اراده]] او نخواهد بود. | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] فرمود: نهمین [[فرزند]] از [[حسین]] {{ع}} [[قائم آل محمد]] {{صل}} خواهد بود و او ظاهر [[اهل بیت]] و [[باطن]] ایشان خواهد بود. (یعنی او کسی است که امر [[امامت]] را به گونهای که [[شایسته]] این [[مقام]] رفیع است در میان خلق ظاهر مینماید و به خاطر [[تقیه]] و دیگر موانع، مجبور به [[سکوت]] و عدم [[ظهور]] مطلقه امر [[امامت]] نیست، و [[حقیقت]] تمام [[ائمه]] {{عم}} در وجود [[مبارک]] ایشان خلاصه شده است)<ref>[[کمال الدین]]، ص ۲۸۱.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۶۰۲.</ref> | [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] فرمود: نهمین [[فرزند]] از [[حسین]] {{ع}} [[قائم آل محمد]] {{صل}} خواهد بود و او ظاهر [[اهل بیت]] و [[باطن]] ایشان خواهد بود. (یعنی او کسی است که امر [[امامت]] را به گونهای که [[شایسته]] این [[مقام]] رفیع است در میان خلق ظاهر مینماید و به خاطر [[تقیه]] و دیگر موانع، مجبور به [[سکوت]] و عدم [[ظهور]] مطلقه امر [[امامت]] نیست، و [[حقیقت]] تمام [[ائمه]] {{عم}} در وجود [[مبارک]] ایشان خلاصه شده است)<ref>[[کمال الدین]]، ص ۲۸۱.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۶۰۲.</ref> |