احمد بن حسین بن سعید اهوازی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:رجال تفسیری]]
[[رده:رجال تفسیری]]
[[رده:طبقه ... راویان]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام...]]
[[رده:اصحاب امام جواد]]
[[رده: نام قبیله]]
[[رده: اهوازیان]]
[[رده: اهوازیان]]

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۶

مقدمه

احمد بن حسین بن سعید مکنی به «أبوجعفر» و ملقب به «دندان»[۱] است که گاه با همین عنوان و گاه با عنوان «احمد بن الحسین» در اسناد روایات قرار گرفته است[۲]، پدرش حسین بن سعید اهوازی و عمویش حسن بن سعید اهوازی، از راویان معروف و مشهور شیعه و از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی (ع) هستند که با همکاری هم سی اثر علمی به یادگار گذاشتند.

نجاشی نوشته است: "أحمد بن الحسین بن سعید بن حماد بن سعید بن مهران، مولی علی بن الحسین (ع)، أبوجعفر الأهوازی، الملقب دندان، روی جمیع شیوخ أبیه إلا حماد بن عیسی، فیما زعم أصحابنا القمیون، و ضعفوه و قالوا: هو غال و حدیثه یعرف و ینکر، له کتاب الإحتجاج أخبرنا به إبن شاذان قال: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی قال: حدثنا أحمد بن إدریس قال: حدثنا محمد بن الحسن عنه به. وأخبرنا علی بن أحمد قال: حدثنا محمد بن الحسن عن محمد بن الحسن عنه به. و کتاب الأنبیاء و کتاب المثالب، أخبرنا علی بن أحمد القمی، عن محمد بن الحسن، عن محمد بن الحسن الصفار، عنه بهما"[۳].

شیخ طوسی در کتاب الفهرست نوشته است: "أحمد بن الحسين بن سعيد بن حماد بن سعيد بن مهران، مولي علي بن الحسين (ع)، أبوجعفر الأهوازي، الملقب دندان، روي عن جميع شيوخ أبيه إلا عن حماد بن عيسي، فيما زعم أصحابنا القميون، و ذكروا أنه غال و حديثه يعرف و ينكر. و له كتب، منها كتاب الإحتجاج، أخبرنا به الحسين بن عبيدالله و ابن أبي جيد القمي، عن أحمد بن محمد بن يحيي، عن أحمد بن إدريس، عن محمد بن الحسن الصفار، عنه. و كتاب الأنبياء و كتاب المثالب، أخبرنا بهما أبو الحسين علي بن أحمد بن محمد بن أبي جيد، عن محمد بن الحسن بن الوليد، عن محمد بن الحسن الصفار، عنه. و مات أحمد بن الحسين بقم"[۴].[۵]

جایگاه حدیثی راوی

نجاشی و شیخ طوسی، جایگاه وی را نزد علما و محدثان قمی، ضعیف و فردی غالی معرفی کرده‌اند و با تعابیر تقریباً یکسان نوشته‌اند: "روى عن جميع شيوخ أبيه إلا حماد بن عیسى فيما زعم أصحابنا القميون، و ضعفوه و قالوا: هو غال، و حديثه يعرف و ينکر"[۶]. همچنین نجاشی و شیخ طوسی، احمد بن حسین بن سعید را از جمله راویانی دانسته‌اند که محمد بن حسن بن ولید، روایات او را از میان سایر روایات محمد بن احمد بن یحیی استثنا کرده و به عنوان روایات ضعیف، از عمل به آنها خودداری کرده است[۷].

ابن داوود نام وی را در جزء دوم کتاب رجال خود ـ که به مجروحین و مجهولین اختصاص دارد ـ آورده است[۸]؛ چنان‌که علامه حلی نیز نام وی را در بخش دوم رجال خود ـ که مخصوص راویان ضعیف و مردودین و نیز کسانی که مصنف درباره آنها توقف کرده ـ ذکر کرده و دیدگاه خود را درباره او، این‌گونه بیان داشته است: "والذي أعتمد عليه، التوقف فيما يرويه"[۹].[۱۰]

بررسی

توجه به چند نکته در تعیین جایگاه احمد بن حسین بن سعید اهوازی شایان توجه است:

  1. روایت اجلا از او. کسانی از احمد بن حسین بن سعید نقل روایت کرده‌اند که در اعلا درجه اعتبار و وثاقت‌اند؛ مانند: سعد بن عبدالله اشعری قمی، محمد بن حسن صفار قمی و محمد بن علی بن محبوب.
  2. إبن غضائری در کتاب رجال، راویان بسیاری را تضعیف کرده و آنها را به طور کامل یا نسبی، غیر معتبر معرفی کرده است، اما به رغم اعمال روش رد و تضعیف در بسیاری از روات، به تقویت احمد بن حسین بن سعید اهوازی پرداخته و احادیث وی را سالم از نقص دانسته است.
  3. نجاشی و شیخ طوسی، اتهام غلو و تضعیف احمد بن حسین بن سعید را از جانب قمیین دانسته‌اند که نشان دهنده شک و تردید آن دو رجالی خبیر است.
  4. با تحقیق و بررسی در کتب حدیثی روشن می‌گردد که احادیث[۱۱] احمد بن حسین، عاری از غلو، و سالم از آفت افراط و زیاده‌روی است؛ از جمله:
    1. «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِيهِ أَسْبَاطٍ عَنْ سَوْرَةَ بْنِ كُلَيْبٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ (ع) وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ»[۱۲].
    2. «سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي هَرَاسَةَ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ، عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)، قَالَ: كَأَنِّي بِأَصْحَابِ الْقَائِمِ (ع) وَ قَدْ أَحَاطُوا بِمَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ، فَلَيْسَ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ هُوَ مُطِيعٌ لَهُمْ حَتَّى سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُ الطَّيْرِ، يَطْلُبُ رِضَاهُمْ فِي كُلِّ شَيْءٍ، حَتَّى تَفْخَرَ الْأَرْضُ عَلَى الْأَرْضِ وَ تَقُولَ: مَرَّ بِيَ الْيَوْمَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ (ع)»[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. إبن منظور می‌نویسد: و الدنین و الدندن و الدندنة: صوت الذباب و النحل و الزنابیر و نحوها من هینمة الکلام الذی لا یفهم؛ و أنشد: کدندنة النحل فی الخشرم. الجوهری: الدندنة أن تسمع من الرجل نغمة و لا تفهم ما یقول، و قیل: الدندنة الکلام الخفی. و سأل النبی (ص)، رجلاً: ما تقول فی التشهد؟ قال: أسأل الله الجنة و أعود به من النار، فأما دندنتک و دندنة معاذ فلا نحسنها، فقال (ع): حولهما ندندن، و روی: عنهما ندندن؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۰. ثعالبی می‌نویسد: "الدندنة و هي أن يتكلم الرجل بالكلام تسمع نغمته و لا تفهمه لأنه یخفیه... ثم النغم و هو جرش الکلام و حسن الصوت؛ ثم النبأة و هی الصوت لیس بالشدید؛ ثم النأمة (من النئیم، و هو الصوت الضعیف؛ فقه اللغة، ص۱۸۹. و اما وجه ملقب شدن راوی به دندان مشخص نیست. یکی از محققان می‌نویسد: و لم یظهر وجه هذا اللقب، إلا أن یکون باعتبار عبادته و دوام ذکره، أو کثرة روایاته أو مشایخه أو اختلافها؛ تهذیب المقال، ج۳، پانوشت ص۲۵۶، ش۱۸۱.
  2. ر.ک: الأمالی (صدوق)، ص۵۴، ح۱؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۹۴، ح۱۸ و ۲۶۵، ح۱۶؛ و....
  3. رجال النجاشی، ص۷۷ - ۷۸، ش۱۸۳.
  4. ر.ک: الفهرست (طوسی)، ص۵۵ - ۵۶، ش۶۷.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۲۴-۲۲۷.
  6. رجال النجاشی، ص۷۷، ش۱۸۳؛ الفهرست (طوسی)، ص۵۵، ش۶۷.
  7. ر.ک: الفهرست (طوسی)، ص۴۱۰، ش۶۲۳؛ رجال النجاشی، ص۳۴۸، ش۹۳۹.
  8. ر.ک: الرجال (إبن داوود)، ص۴۱۸ - ۴۱۹، ش۲۱.
  9. رجال العلامة الحلی (خلاصة الأقوال)، ص۲۰۲، ش۸.
  10. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۲۹-۲۳۱.
  11. ر.ک: الکافی، ج۵، ص۱۱۱، ح۵؛ الأمالی (صدوق)، ص۵۴، ح۱، ۲۳۶ - ۲۳۷، ح۱ و ۳۰۶، ح۱۳؛ جمال الأسبوع، ص۱۸۵ و ۲۸۳؛ الخصال، ص۷۸، ح۲۱ و ۲۳۰، ح۷۱؛ و....
  12. بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴، ح۱.
  13. الإمامة و التبصرة، ص۱۳۱، ح۱۳۸.
  14. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۳۱-۲۳۳.