حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حدیث در قرآن]] - [[حدیث در علوم حدیث]] - [[حدیث در نهج البلاغه]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حدیث در قرآن]] - [[حدیث در علوم حدیث]] - [[حدیث در نهج البلاغه]] - [[حدیث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


'''حدیث''' یا '''روایت''' در اصطلاح [[دینی]] به [[سخن پیامبر]] و [[امامان معصوم]] {{عم}} گفته می‌شود. به سخنان [[خداوند]] نیز (غیر از [[قرآن کریم]]) "[[حدیث قدسی]]" می‌گویند. از آنجا که گفته‌های [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه]] برای [[مسلمانان]] [[حجّت]] و [[سند]] است، آنچه از آن [[پیشوایان]] شنیده می‌شده، ثبت می‌گردید یا در خاطره‌ها و حافظه‌ها می‌ماند و برای دیگران بازگو می‌شد. به کسی که [[احادیث]] [[معصومین]] را بنویسد و [[نقل]] کند "محدّث" گفته می‌شود. [[علم]] شناختِ [[حدیث]] در [[فرهنگ]] [[اسلام]]، "درایه" نام دارد. به [[نقل]] اینگونه سخنان "[[روایت]]" و به ناقلان [[احادیث]]، "[[راوی]]" هم گفته می‌شود. مجموعه‌های مفصّلی از [[احادیث]] [[پیامبر]] و [[امامان]] در کتب [[روایت]] گردآوری شده است و در [[معارف]] [[اسلام]] و [[احکام شرعی]]، یکی از منابع استخراج [[حکم خدا]] در کنار [[قرآن]] محسوب می‌شود. هر یک از [[ائمه]] [[شیعه]]، یارانی داشته‌اند که [[احادیث]] را از آنان شنیده و می‌نگاشتند. نام و مشخصاتِ اصحابی که [[راوی حدیث]] بوده‌اند، در "کتب [[رجال]]" آمده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۴.</ref>.
'''حدیث''' یا '''روایت''' در اصطلاح [[دینی]] به [[سخن پیامبر]] و [[امامان معصوم]] {{عم}} گفته می‌شود. به سخنان [[خداوند]] نیز (غیر از [[قرآن کریم]]) "[[حدیث قدسی]]" می‌گویند. از آنجا که گفته‌های [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه]] برای [[مسلمانان]] [[حجّت]] و [[سند]] است، آنچه از آن [[پیشوایان]] شنیده می‌شده، ثبت می‌گردید یا در خاطره‌ها و حافظه‌ها می‌ماند و برای دیگران بازگو می‌شد. به کسی که [[احادیث]] [[معصومین]] را بنویسد و [[نقل]] کند "محدّث" گفته می‌شود. [[علم]] شناختِ [[حدیث]] در [[فرهنگ]] [[اسلام]]، "درایه" نام دارد. به [[نقل]] اینگونه سخنان "[[روایت]]" و به ناقلان [[احادیث]]، "[[راوی]]" هم گفته می‌شود. مجموعه‌های مفصّلی از [[احادیث]] [[پیامبر]] و [[امامان]] در کتب [[روایت]] گردآوری شده است و در [[معارف]] [[اسلام]] و [[احکام شرعی]]، یکی از منابع استخراج [[حکم خدا]] در کنار [[قرآن]] محسوب می‌شود. هر یک از [[ائمه]] [[شیعه]]، یارانی داشته‌اند که [[احادیث]] را از آنان شنیده و می‌نگاشتند. نام و مشخصاتِ اصحابی که [[راوی حدیث]] بوده‌اند، در "کتب [[رجال]]" آمده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۴.</ref>.

نسخهٔ ‏۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۶

حدیث یا روایت در اصطلاح دینی به سخن پیامبر و امامان معصوم (ع) گفته می‌شود. به سخنان خداوند نیز (غیر از قرآن کریم) "حدیث قدسی" می‌گویند. از آنجا که گفته‌های رسول خدا (ص) و ائمه برای مسلمانان حجّت و سند است، آنچه از آن پیشوایان شنیده می‌شده، ثبت می‌گردید یا در خاطره‌ها و حافظه‌ها می‌ماند و برای دیگران بازگو می‌شد. به کسی که احادیث معصومین را بنویسد و نقل کند "محدّث" گفته می‌شود. علم شناختِ حدیث در فرهنگ اسلام، "درایه" نام دارد. به نقل اینگونه سخنان "روایت" و به ناقلان احادیث، "راوی" هم گفته می‌شود. مجموعه‌های مفصّلی از احادیث پیامبر و امامان در کتب روایت گردآوری شده است و در معارف اسلام و احکام شرعی، یکی از منابع استخراج حکم خدا در کنار قرآن محسوب می‌شود. هر یک از ائمه شیعه، یارانی داشته‌اند که احادیث را از آنان شنیده و می‌نگاشتند. نام و مشخصاتِ اصحابی که راوی حدیث بوده‌اند، در "کتب رجال" آمده است[۱].

مقدمه

حدیث که در نزد علمای شیعی مترادف با واژه‌های "روایت"، "خبر" و "اثر" است، در لغت به‌معنای چیز جدید و مطلق کلام و خبر است. عالمان شیعه حدیث را بیانگر فعل، قول یا تقریر[۲] معصوم می‌دانند. اگر حدیث بر منشأ حکم شرعی دلالت داشته باشد، به آن "سنت" اطلاق می‌شود. سنت در لغت به‌معنای روش و در علم حدیث یعنی آنچه از روش زندگی پیامبر اکرم (ص) و دیگر معصومین (ع) نقل شده است. اما خبر، گزارشی از قول یا عمل است و می‌تواند از معصوم یا غیرمعصوم (اصحاب و تابعان ایشان) نقل شود. خبر نسبت به حدیث اعم است. از این رو دو دسته خبر وجود دارد: خبر معصوم و خبر غیرمعصوم. اثر در فرهنگ لغات به‌معنای ردپا یا جای پاست. آثار به‌جامانده از داش معصومین و سخنان رسیده از صحابه و تابعان را "اثر معصوم" نامند[۳].

حدیث بر دو گونه است: حدیث قدسی و حدیث غیر قدسی. حدیث غیر قدسی همان است که درباره آن گفته شد. اما حدیث قدسی، کلام خداوند است که از زبان معصوم بیان شده است، ولی جزو آیات قرآن نیست. پیامبر اکرم (ص) گاه حکمی را از جانب خداوند متعال بیان می‌فرمود، مانند آنچه درباره روزه از قول خداوند روایت شده است که "روزه برای من است". علمای حدیث این‌گونه احادیث را "حدیث قدسی" نامیده‌اند. یعنی از عالم بالا و منتسب به خداوند است[۴].

اجزای حدیث

حدیث دارای دو بخش است: سند و متن:

  1. سند حدیث: سند در اصطلاح عبارت از سلسله راویانی است که متن حدیث را به معصوم می‌رساند. راه پی بردن به وثیق بودن یا نبودن حدیث، بررسی طریق راویان است[۵].
  2. متن حدیث: در اصطلاح عبارت است از نقل آخرین راوی، چه در قول و الفاظ و چه در فعل و تقریر، که از معصوم نقل شده است[۶].

علوم حدیث

علم حدیث دانش و آگاهی از قواعد و قوانینی است که به‌واسطه آن اجزای حدیث (سند و متن) شناسایی می‌شوند[۷].

علم حدیث دارای سه شاخه است:

  1. علم رجال الحدیث که به بررسی حالات راویان می‌پردازد؛
  2. فقه‌الحدیث که به بررسی متن و شرح کلام می‌پرازد؛
  3. درایة‌الحدیث که به بررسی سند و متن حدیث می‌پردازد[۸].

ارتباط قرآن با حدیث

عالمان شیعی حدیث را مبین قرآن دانسته‌اند. احادیث از دو وجه با قرآن در ارتباط‌اند:

  1. احادیثی که درباره قرآن هستند که بیشتر ناظر به کیفیت نزول قرآن، نزول یک‌باره قرآن در شب قدر، کیفیت جمع‌آوری قرآن، قرائات قرآن، کیفیت تلاوت قرآن، فضیلت آموزش قرآن و احکام مرتبط با قرآن هستند[۹].
  2. احادیثی که مرتبط با شرح و تفسیر قرآن هستند، مانند بیان جزئیات و تبیین مطالب مجمل در قرآن، مثل اوقات نماز، تعداد رکعات و کیفیت آن، توضیح الفاظ و عبارات مبهم قرآن، تخصیص عام قرآن مانند تفسیر پیامبر اکرم (ص) از ظلم به شرک در آیه ۸۲ سوره انعام، بیان معنا یا مصادیق الفاظ، مانند تفسیر "مغضوب علیهم" به یهود و "ضالین" به نصارا، بیان احکامی که در قرآن نیستند، مانند حد زناکار محصن و محصنه، بیان ناسخ و منسوخ و...»[۱۰].

تدوین حدیث

آثار مکتوب امام علی

تدوین حدیث در سیره معصوم

اصول اربعمائه

اصول حدیثی در عصر امامان

جوامع حدیثی شیعه

اعتماد به حدیث

اقسام حدیث

در گذشته علمای شیعه حدیث را به دو قسم صحیح و ضعیف تقسیم می‌کردند و بر اساس ویژگی نویسنده، درباره احادیث وی داوری می‌کردند؛ ولی از قرن هفتم به بعد حدیث را به چهار قسم کلی تقسیم کردند که این موضوع در آثار جمال الدین احمد بن طاووس (م ۶۷۳ق) و شاگردش علامه حلی (م ۷۲۶ق) مشاهده می‌شود[۱۱] و توسط شاگرد دیگرش، ابن داوود (م ۶۴۷ق) هم مطرح گردیده است[۱۲]؛ سپس از طریق شاگردان علامه حلی و پیروان مدرسه حله، شهید اول و ثانی، این تقسیم مطرح گردیده و امروز مورد توافق بسیاری از فقها قرار گرفته است[۱۳].

احادیث به‌طور کلی به دو گونه تقسیم می‌شود: متواتر یا غیر متواتر، که از آن به "خبر واحد" تعبیر شده است.

  1. حدیث متواتر: حدیثی است که سلسله راویان آن تا فرد معصوم در هر طبقه به تعدادی باشد که بتوان به صحت آن یقین پیدا کرد. از جمله احادیث متواتر می‌توان به حدیث غدیر اشاره کرد که تعداد راویان آن از طبقه صحابه بیش از صد نفر و از طبقه تابعین بیش از هشتاد نفر گزارش شده است.
  2. خبر واحد: حدیثی است که راویان آن در طبقات مختلف به حد تواتر نرسیده‌اند. خبر واحد به‌تنهایی قابل وثوق و اطمینان نیست و باید با قرائن دیگر حجیت آن را اثبات کرد. بیشتر روایاتی که به ما رسیده‌اند، در گروه خبر واحدند. از این رو باید به کمک قرائن مختلف بتوان درجه احتمال آن را بالا برد و این کار بررسی علمی احادیث است[۱۴].

مطابق با روش‌های علوم حدیث، احادیث غیرمتواتر به چهار گروه تقسیم می‌شوند:

  1. صحیح: خبری است که سند آن با نقل راوی امامی عادل به معصوم برسد. این دسته احادیث در حد تواتر نیستند، ولی کاملاً قابل اعتمادند.
  2. حسن (نیکو): سند به واسطه امامی ستایش شده که تصریح بر عدالت وی نگردیده به معصوم برسد، به عبارتی عدالت همه ناقلان محرز نیست، ولی به پاک بودن اعتقادشان اطمینان داریم.
  3. موثق: برخی از راویان عادل و پاک‌اند، یعنی به معصومین دروغ نمی‌بندند، ولی شیعه نیستند.
  4. ضعیف: شرایط سه دسته مذکور را ندارند[۱۵].[۱۶]

عوامل تعارض در روایات

وجود اختلاف در میان احادیث فقهی و تعارض آنها موجب گردیده که اصولیین پیش از آنکه به راه‌حل‌های تعارض بپردازند به تحقیق دربارۀ علل و عوامل بروز تعارض بین روایات فقهی همت گمارند. برخی از علمای اهل سنت وجود تعارض در روایات را دلیل بر اجتهادی بودن آرای آنان شمرده و طبیعت اجتهاد را عامل اصلی اختلاف آرا و تعارض روایات دانسته‌اند و به این ترتیب مرجعیت روایات را در استنباط احکام و ارزش تشریعی آنها را نفی و مقام ائمه(ع) را به رتبۀ سایر مجتهدین تنزل داده‌اند[۱۷]. شهید صدر در پاسخ به این شبهه، عوامل مؤثر در تعارض را اموری خارج از روایت دانسته و آنها را در هشت بند آورده که عبارتند از: ذهنیت فقیه، نسخ احکام، فقدان قرائن، نقل به معنی، تدریجی بودن، بیان احکام تقیه، شرایط زمانی راوی و کذب راوی[۱۸].[۱۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۴.
  2. تقریر، یعنی عمل صحابه در محضر معصوم که با تأیید یا سکوت حاکی از تأیید آن معصوم همراه بوده است.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۷۹.
  4. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۷۹- ۲۸۰.
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 280.
  6. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 280.
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 281.
  8. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۱.
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 281.
  10. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 281.
  11. جمال‌الدین حسن بن زین‌الدین شهید ثانی عاملی، منتقی الجمان، ج۱، ص۱۴؛ اسدالله تستری کاظمی، مقابس الأنوار، ص۳.
  12. حسن امین، مستدرکات أعیان الشیعه، ج۱، ص۱۶۲.
  13. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۱۲۹.
  14. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۰.
  15. شهید اول، ذکری الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱، ص۴۸؛ شهید ثانی، الرعایه، ص۶۶-۷۱؛ ابن فهد حلّی، المهذب البارع، ج۱، ص۶۶؛ شیخ بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۵.
  16. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۰؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه.
  17. تعارض الادلة الشرعیه، ص۳۸.
  18. فقه سیاسی، ج۹، ص۳۰۷.
  19. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۲۶۶.