انسان کامل در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن'
جز (جایگزینی متن - 'ولایت و خلافت' به 'ولایت و خلافت')
جز (جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن')
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
یکی از اساسی‌ترین [[معتقدات]] [[باطنی]] [[اسلام]] پس از [[توحید]]<ref>توحید خداوند متعال یعنی خداوند با جمیع مختصاتش از ذات، صفات، اسما و افعال، واحد است و در هیچ یک از این مراتب، شائبه دوئیت و غیریت، مشهود نیست، و نمی‌تواند مشهود باشد. در تمام عوالم و جهان هستی، ذات مستقل قیوم بالذات و وجود محض بسیط و خارج از هرگونه قید و تعین یکی است و آن وجود اقدس حضرت حق است، تبارک و تعالی و در تمام عوالم، هر صفتی چون: علم، قدرت، حیات، و... و هر اسمی چون: عالِم، قادر، حَیّ و... بالاصاله و الحقیقه اختصاص به ذات حق دارد، و آن علم واحد و قدرت واحده و حیات واحده هستند و هم‌چنین عالم و قادر و حی واحد است و اوست ذات اقدس حق که بدین صفات موصوف است. پس صفت علم و اسم عالم واحد است و آن برای ذات حق متعال است. در تمام عوالم و جهان هستی، هر فعلی بالاصاله و الحقیقه، اختصاص به خدا دارد، هیچ موجودی از موجودات نمی‌تواند مستقلاً دارای فعلی باشد، مگر آنکه آن فعل بالاصاله برای خداست و تمام افعال در جهان، فعل واحدی است و همه فعل‌الله است. این مراتب سه‌گانه توحید: یعنی توحید در ذات، توحید در اسما و صفات و توحید در افعال، از خصائص الهیون است و همه بر آن متفقند و بر این اصل، هر مذهب و مکتبی که استوارتر بوده و توانسته است برهان قوی‌تر بیاورد، توحید را روشن‌تر ساخته است. از میان همه طبقات الهیون، امت اسلام، توحیدش بهتر و استوارتر است، زیرا آورنده آن حضرت محمدبن عبدالله {{صل}}، خود به درجه اقصای از توحید رسیده بود و این باب را بر امت خود مفتوح فرمود.</ref>، تجلی تامّ اسما و [[صفات حق]] سبحانه در [[مظهر]] [[انسان کامل]] است. از نظر عرفا، خصوصاً [[ابن عربی]] و شارحان آثار او، هر یک از [[اسمای الهی]] در [[علم]] لایتناهی [[خداوند سبحان]]، دارای صورت باطنی‌ای هستند که به آن "ماهیت" و "عینِ ثابته" می‌گویند و همان اسما در [[عالم ظاهر]]، صورت‌های خارجی‌ای دارند که "مظاهر" و "موجودات عینیه" نامیده می‌شوند و قطعاً آن صُوَر [[باطنیه]]، ربِّ آن صُور خارجیه هستند. به عبارت دیگر، هر یک از موجوداتی که در عالَم ظاهر و خارج وجود دارند، نِمودی از یک ماهیت و عین ثابته‌ای در [[عالم باطن]] هستند<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۷؛ ر. ک: سید علی رضا صدر حسینی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ص۲۰۱- ۲۰۶.</ref>. [[انسان کامل]]، نِمود خارجیِ [[حقیقت محمدیه]] است و [[حقیقت محمدیه]]، ماهیت و عین ثابته [[انسان کامل]] در عالم اعیان است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایه، ص۳۰ - ۳۵.</ref>.
یکی از اساسی‌ترین [[معتقدات]] [[باطنی]] [[اسلام]] پس از [[توحید]]<ref>توحید خداوند متعال یعنی خداوند با جمیع مختصاتش از ذات، صفات، اسما و افعال، واحد است و در هیچ یک از این مراتب، شائبه دوئیت و غیریت، مشهود نیست، و نمی‌تواند مشهود باشد. در تمام عوالم و جهان هستی، ذات مستقل قیوم بالذات و وجود محض بسیط و خارج از هرگونه قید و تعین یکی است و آن وجود اقدس حضرت حق است، تبارک و تعالی و در تمام عوالم، هر صفتی چون: علم، قدرت، حیات، و... و هر اسمی چون: عالِم، قادر، حَیّ و... بالاصاله و الحقیقه اختصاص به ذات حق دارد، و آن علم واحد و قدرت واحده و حیات واحده هستند و هم‌چنین عالم و قادر و حی واحد است و اوست ذات اقدس حق که بدین صفات موصوف است. پس صفت علم و اسم عالم واحد است و آن برای ذات حق متعال است. در تمام عوالم و جهان هستی، هر فعلی بالاصاله و الحقیقه، اختصاص به خدا دارد، هیچ موجودی از موجودات نمی‌تواند مستقلاً دارای فعلی باشد، مگر آنکه آن فعل بالاصاله برای خداست و تمام افعال در جهان، فعل واحدی است و همه فعل‌الله است. این مراتب سه‌گانه توحید: یعنی توحید در ذات، توحید در اسما و صفات و توحید در افعال، از خصائص الهیون است و همه بر آن متفقند و بر این اصل، هر مذهب و مکتبی که استوارتر بوده و توانسته است برهان قوی‌تر بیاورد، توحید را روشن‌تر ساخته است. از میان همه طبقات الهیون، امت اسلام، توحیدش بهتر و استوارتر است، زیرا آورنده آن حضرت محمد بن عبدالله {{صل}}، خود به درجه اقصای از توحید رسیده بود و این باب را بر امت خود مفتوح فرمود.</ref>، تجلی تامّ اسما و [[صفات حق]] سبحانه در [[مظهر]] [[انسان کامل]] است. از نظر عرفا، خصوصاً [[ابن عربی]] و شارحان آثار او، هر یک از [[اسمای الهی]] در [[علم]] لایتناهی [[خداوند سبحان]]، دارای صورت باطنی‌ای هستند که به آن "ماهیت" و "عینِ ثابته" می‌گویند و همان اسما در [[عالم ظاهر]]، صورت‌های خارجی‌ای دارند که "مظاهر" و "موجودات عینیه" نامیده می‌شوند و قطعاً آن صُوَر [[باطنیه]]، ربِّ آن صُور خارجیه هستند. به عبارت دیگر، هر یک از موجوداتی که در عالَم ظاهر و خارج وجود دارند، نِمودی از یک ماهیت و عین ثابته‌ای در [[عالم باطن]] هستند<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۷؛ ر. ک: سید علی رضا صدر حسینی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ص۲۰۱- ۲۰۶.</ref>. [[انسان کامل]]، نِمود خارجیِ [[حقیقت محمدیه]] است و [[حقیقت محمدیه]]، ماهیت و عین ثابته [[انسان کامل]] در عالم اعیان است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایه، ص۳۰ - ۳۵.</ref>.


از نظر [[قیصری]]، [[انسان کامل]]، [[قطب]] الاقطاب و [[مظهر اسم]] جامع "[[الله]]" است و اسم جامع "[[الله]]" محیط بر سایر [[اسمای الهی]] است، لذا بر جمیع [[اسمای الهی]]، [[فیض]] و [[استمداد]] می‌رساند، پس مربوب اسم جامع که همان [[حقیقت محمدیه]] در عالم اعیان و [[انسان کامل]] در عالم خارج می‌باشد، به وسیله [[اسم اعظم]] "[[الله]]" تمام صور موجود در [[جهان]] را [[تربیت]] و [[سرپرستی]] می‌کند<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۷.</ref> و این همان جنبه [[ولایت تکوینی]] [[انسان کامل]] است که از نظر [[ابن عربی]] بر [[انسانی]] اطلاق می‌شود که [[مظهر]] صفات و [[اسمای الهی]] باشد و به [[برکت]] وجود [[مقدس]] او [[زمین]] و [[آسمان]] [[خلق]] شده و [[رزق]] و [[عنایات]] [[الهی]] به مدد [[فیض]] او به خلایق می‌رسد. [[انسان کامل]] چون [[مظهر اسم]] جامع "[[الله]]" است، تجلی‌گاه [[حق]] برای همه حقایق و مراتب وجود است. او [[جهان]] کوچکی است که در آینه وجودش همه [[کمالات]] [[جهان]] بزرگ انعکاس یافته است، به همین [[دلیل]] از میان موجودات، تنها [[انسان کامل]] است که [[شایستگی]] [[خلافت الهی]] و [[جانشینی خدا]] را دارد. [[ابن عربی]] [[معتقد]] است [[انسان کامل]] - که به زبان رمز، [[آدم]] نامیده شده است - همان جنس بشری در بالاترین مراتبش است که [[کمالات]] وجود [[عقلی]]، [[روحی]] و [[مادّی]] جز در او جمع نشده است<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، مقدمه مصحح، ص۳۷.</ref>.
از نظر [[قیصری]]، [[انسان کامل]]، [[قطب]] الاقطاب و [[مظهر اسم]] جامع "[[الله]]" است و اسم جامع "[[الله]]" محیط بر سایر [[اسمای الهی]] است، لذا بر جمیع [[اسمای الهی]]، [[فیض]] و [[استمداد]] می‌رساند، پس مربوب اسم جامع که همان [[حقیقت محمدیه]] در عالم اعیان و [[انسان کامل]] در عالم خارج می‌باشد، به وسیله [[اسم اعظم]] "[[الله]]" تمام صور موجود در [[جهان]] را [[تربیت]] و [[سرپرستی]] می‌کند<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۷.</ref> و این همان جنبه [[ولایت تکوینی]] [[انسان کامل]] است که از نظر [[ابن عربی]] بر [[انسانی]] اطلاق می‌شود که [[مظهر]] صفات و [[اسمای الهی]] باشد و به [[برکت]] وجود [[مقدس]] او [[زمین]] و [[آسمان]] [[خلق]] شده و [[رزق]] و [[عنایات]] [[الهی]] به مدد [[فیض]] او به خلایق می‌رسد. [[انسان کامل]] چون [[مظهر اسم]] جامع "[[الله]]" است، تجلی‌گاه [[حق]] برای همه حقایق و مراتب وجود است. او [[جهان]] کوچکی است که در آینه وجودش همه [[کمالات]] [[جهان]] بزرگ انعکاس یافته است، به همین [[دلیل]] از میان موجودات، تنها [[انسان کامل]] است که [[شایستگی]] [[خلافت الهی]] و [[جانشینی خدا]] را دارد. [[ابن عربی]] [[معتقد]] است [[انسان کامل]] - که به زبان رمز، [[آدم]] نامیده شده است - همان جنس بشری در بالاترین مراتبش است که [[کمالات]] وجود [[عقلی]]، [[روحی]] و [[مادّی]] جز در او جمع نشده است<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، مقدمه مصحح، ص۳۷.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش