قیس بن مسهر صیداوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴: خط ۴:
قیس بن مسهر صیداوی<ref>نام وی را بشر (اخبارالطوال، ص۲۹۹) و نام پدرش را مطهر (الامام الحسین و اصحابه، ص۲۱) و یا مطهر (عاشورا چه روزیست، ص۲۲۷). و یا مظهر (عاشورا چه روزیست، ص۲۵۵). و یا مهر (آرامگاههای خاندان پاک پیامبر {{صل}}، ص۲۳۹) نیز گفتهاند.</ref> از شهدای [[نهضت]] [[امام حسین]] {{ع}} که پیش از [[عاشورا]] در [[کوفه]] به [[شهادت]] رسید. [[قیس]]، از جوان‌مردان [[شجاع]] [[کوفه]] و از اشراف طایفۀ [[بنی اسد]] و یکی از نامه‌رسانان [[مردم کوفه]] به [[امام حسین]] {{ع}} بود. همراه [[مسلم بن عقیل]] از [[مکّه]] به [[کوفه]] آمد. پس از مدّتی نامۀ [[مسلم]] را که حاوی خبر [[بیعت]] [[کوفیان]] بود به [[مکّه]] برد و به [[سید الشهدا]] {{ع}} [[تسلیم]] کرد. [[امام حسین]] {{ع}} در منزلگاه "بطن الرّمه" (مکانی در منطقۀ حاجز) نامه‌ای خطاب به [[کوفیان]] نوشت که در آن، خبر از حرکت خویش به سوی [[کوفه]] بود. [[نامه]] را به [[قیس بن مسهر]] سپرد تا به [[کوفه]] برساند.
قیس بن مسهر صیداوی<ref>نام وی را بشر (اخبارالطوال، ص۲۹۹) و نام پدرش را مطهر (الامام الحسین و اصحابه، ص۲۱) و یا مطهر (عاشورا چه روزیست، ص۲۲۷). و یا مظهر (عاشورا چه روزیست، ص۲۵۵). و یا مهر (آرامگاههای خاندان پاک پیامبر {{صل}}، ص۲۳۹) نیز گفتهاند.</ref> از شهدای [[نهضت]] [[امام حسین]] {{ع}} که پیش از [[عاشورا]] در [[کوفه]] به [[شهادت]] رسید. [[قیس]]، از جوان‌مردان [[شجاع]] [[کوفه]] و از اشراف طایفۀ [[بنی اسد]] و یکی از نامه‌رسانان [[مردم کوفه]] به [[امام حسین]] {{ع}} بود. همراه [[مسلم بن عقیل]] از [[مکّه]] به [[کوفه]] آمد. پس از مدّتی نامۀ [[مسلم]] را که حاوی خبر [[بیعت]] [[کوفیان]] بود به [[مکّه]] برد و به [[سید الشهدا]] {{ع}} [[تسلیم]] کرد. [[امام حسین]] {{ع}} در منزلگاه "بطن الرّمه" (مکانی در منطقۀ حاجز) نامه‌ای خطاب به [[کوفیان]] نوشت که در آن، خبر از حرکت خویش به سوی [[کوفه]] بود. [[نامه]] را به [[قیس بن مسهر]] سپرد تا به [[کوفه]] برساند.


[[قیس]] در منطقۀ قادسیّه، توسّط [[حصین بن نمیر]] که از [[سران سپاه کوفه]] بود دستگیر شد. برای اینکه مضمون [[نامه]] و [[اسامی]] اشخاص به [[دست]] [[دشمن]] نیفتد، قیس بن مسهّر [[نامه]] را از بین برد. او را نزد [[عبید الله بن زیاد]] بردند. تلاش [[والی کوفه]] برای دستیابی به نام کسانی که مخاطب [[نامه]] بودند بی‌نتیجه ماند<ref>حیاة الامام الحسین، ج۳، ص۶۲؛ انصار الحسین، ص۱۰۷.</ref>. [[ابن زیاد]] از او خواست که یا نام اشخاص را بگوید یا بر [[منبر]] رود و در حضور [[مردم]] [[حسین بن علی]] {{ع}} و [[امام حسن]] {{ع}} و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را [[لعن]] کند وگرنه کشته خواهد شد. وی رفتن بر [[منبر]] را پذیرفت، امّا وقتی شروع به سخن کرد، پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]]، بر [[حسین بن علی]] {{ع}} و [[امام مجتبی]] {{ع}} و [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[رحمت]] فرستاد و [[عبید الله زیاد]] و پدرش را [[لعنت]] کرد و [[مردم]] را به [[یاری]] [[سید الشهدا]] فرا خواند.
[[قیس]] در منطقۀ قادسیّه، توسّط [[حصین بن نمیر]] که از [[سران سپاه کوفه]] بود دستگیر شد. برای اینکه مضمون [[نامه]] و اسامی اشخاص به [[دست]] [[دشمن]] نیفتد، قیس بن مسهّر [[نامه]] را از بین برد. او را نزد [[عبید الله بن زیاد]] بردند. تلاش [[والی کوفه]] برای دستیابی به نام کسانی که مخاطب [[نامه]] بودند بی‌نتیجه ماند<ref>حیاة الامام الحسین، ج۳، ص۶۲؛ انصار الحسین، ص۱۰۷.</ref>. [[ابن زیاد]] از او خواست که یا نام اشخاص را بگوید یا بر [[منبر]] رود و در حضور [[مردم]] [[حسین بن علی]] {{ع}} و [[امام حسن]] {{ع}} و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را [[لعن]] کند وگرنه کشته خواهد شد. وی رفتن بر [[منبر]] را پذیرفت، امّا وقتی شروع به سخن کرد، پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]]، بر [[حسین بن علی]] {{ع}} و [[امام مجتبی]] {{ع}} و [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[رحمت]] فرستاد و [[عبید الله زیاد]] و پدرش را [[لعنت]] کرد و [[مردم]] را به [[یاری]] [[سید الشهدا]] فرا خواند.


وقتی خبر به [[ابن زیاد]] دادند، [[دستور]] داد او را بالای قصر برده از آنجا به زیر افکندند و [[شهید]] شد<ref>ارشاد مفید، ص۲۲۰.</ref>. چون خبر شهادتش به [[امام حسین]] {{ع}} رسید، بی‌اختیار گریست و این [[آیه]] را خواند: {{متن قرآن|رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. [[قیس]]، دلیرانه به استقبال [[شهادت]] رفت و تا پای [[جان]] ایستاد و تزلزلی نیافت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۸۹.</ref>.
وقتی خبر به [[ابن زیاد]] دادند، [[دستور]] داد او را بالای قصر برده از آنجا به زیر افکندند و [[شهید]] شد<ref>ارشاد مفید، ص۲۲۰.</ref>. چون خبر شهادتش به [[امام حسین]] {{ع}} رسید، بی‌اختیار گریست و این [[آیه]] را خواند: {{متن قرآن|رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. [[قیس]]، دلیرانه به استقبال [[شهادت]] رفت و تا پای [[جان]] ایستاد و تزلزلی نیافت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۸۹.</ref>.

نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۱

مقدمه

قیس بن مسهر صیداوی[۱] از شهدای نهضت امام حسین (ع) که پیش از عاشورا در کوفه به شهادت رسید. قیس، از جوان‌مردان شجاع کوفه و از اشراف طایفۀ بنی اسد و یکی از نامه‌رسانان مردم کوفه به امام حسین (ع) بود. همراه مسلم بن عقیل از مکّه به کوفه آمد. پس از مدّتی نامۀ مسلم را که حاوی خبر بیعت کوفیان بود به مکّه برد و به سید الشهدا (ع) تسلیم کرد. امام حسین (ع) در منزلگاه "بطن الرّمه" (مکانی در منطقۀ حاجز) نامه‌ای خطاب به کوفیان نوشت که در آن، خبر از حرکت خویش به سوی کوفه بود. نامه را به قیس بن مسهر سپرد تا به کوفه برساند.

قیس در منطقۀ قادسیّه، توسّط حصین بن نمیر که از سران سپاه کوفه بود دستگیر شد. برای اینکه مضمون نامه و اسامی اشخاص به دست دشمن نیفتد، قیس بن مسهّر نامه را از بین برد. او را نزد عبید الله بن زیاد بردند. تلاش والی کوفه برای دستیابی به نام کسانی که مخاطب نامه بودند بی‌نتیجه ماند[۲]. ابن زیاد از او خواست که یا نام اشخاص را بگوید یا بر منبر رود و در حضور مردم حسین بن علی (ع) و امام حسن (ع) و علی بن ابی طالب (ع) را لعن کند وگرنه کشته خواهد شد. وی رفتن بر منبر را پذیرفت، امّا وقتی شروع به سخن کرد، پس از حمد و ثنای الهی، بر حسین بن علی (ع) و امام مجتبی (ع) و امیر المؤمنین (ع) رحمت فرستاد و عبید الله زیاد و پدرش را لعنت کرد و مردم را به یاری سید الشهدا فرا خواند.

وقتی خبر به ابن زیاد دادند، دستور داد او را بالای قصر برده از آنجا به زیر افکندند و شهید شد[۳]. چون خبر شهادتش به امام حسین (ع) رسید، بی‌اختیار گریست و این آیه را خواند: رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا[۴]. قیس، دلیرانه به استقبال شهادت رفت و تا پای جان ایستاد و تزلزلی نیافت[۵].

منابع

پانویس

  1. نام وی را بشر (اخبارالطوال، ص۲۹۹) و نام پدرش را مطهر (الامام الحسین و اصحابه، ص۲۱) و یا مطهر (عاشورا چه روزیست، ص۲۲۷). و یا مظهر (عاشورا چه روزیست، ص۲۵۵). و یا مهر (آرامگاههای خاندان پاک پیامبر (ص)، ص۲۳۹) نیز گفتهاند.
  2. حیاة الامام الحسین، ج۳، ص۶۲؛ انصار الحسین، ص۱۰۷.
  3. ارشاد مفید، ص۲۲۰.
  4. «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۸۹.