علم مستأثر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
 
*یکی از مباحث ظریف درباره اسماء الهی بحث اسماء مستأثره است. اصطلاح اسم مستأثر که از مفاهیم لطیف عرفانی در بحث اسماء الهی محسوب می‌‌‌‌شود، ریشه در روایات دارد، حضرت [[امام باقر]]{{ع}}، پس از بیان این مطلب که اسماء الهی به ۷۳ حرف است و نزد ما [[اهل بیت]] ۷۲ حرف آن وجود دارد فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«و حرف واحد عند‌الله تعالی استأثر به فی علم الغیب عنده»}}<ref>«و یک حرف نزد پروردگار متعال می‌باشد، که آن را ویژه خود و در علم غیب نزد خود قرار داد».</ref> و هم چنین [[امام هادی]] {{ع}}، نیز پس از بیان تعداد اسم اعظم الهی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«و حرفٌ عندالله مستأثر ب فی علم الغیب»}}<ref>«و یک حرف نزد خداوند متعال و ویژه ایشان در علم غیب می‌باشد».</ref> و بیهقی از عبدالله بن مسعود در کتاب "الأسماء و الصفات" نقل کرده که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} ضمن دعائی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«و اسالک بکل اسم هولک... او استأثرت به فی علم الغیب عندک»}}<ref>«و تو را می‌خوانم به هر نامی که برای توست... یا اینکه آن را مخصوص خود در علم غیب نزد خود قرار فرمودی».</ref> بحث اسماء مستأثره الهی، گذشته از آن که در آثار عرفانی نظیر مفاتیح غیب الجمع و الوجود و شرح آن یعنی مصباح‌الانس مورد بررسی قرار گرفته، در منظر و مشرب عرفانی [[امام خمینی]] نیز مورد توجه خاصی واقع شده و در چند جا درباره آن بحث شده است، از آن میان در تعلیقه فصوص فرموده‌‌‌‌اند: وجود یا به تجلّی غیبی احدی که همه اسماء و صفات در ساحتش مقهور و مستهلک‌‌‌‌اند تجلی می‌‌‌‌کند و این تجلّی به اسم مستأثر که هفتاد و سومین حرف از حروف اسم اعظم است واقع می‌‌‌‌شود و این مقام بشرط لای وجود است پس در این مقام وجود اسم دارد لکن آن اسم در علم غیب او مستأثر است. پرسش و نکته مهم در بحث اسماء مستأثره آن است که ایا اسماء مستأثره مظهر دارد یا نه؟ حضرت امام از استادش مرحوم شاه‌آبادی نقل کرده که فرمود: اسم مستأثر همان ذات حدیث مطلقه است زیرا ذات با حیثیت تعین منشأ ظهور است، بخلاف ذات مطلقه و بدون تعین، و از ظاهر کلام صدرالدین قونوی معلوم می‌‌‌‌شود که اسم مستأثر از اسماء ذاتیه‌‌‌‌ای است که در خارج مظهر ندارد. لکن حضرت امام گرچه در یک مورد اظهار داشته است که چون اسم مستأثر در حقیقت جزء اسماء محسوب نمی‌شود لذا ظهور و مظهر ندارد، اما در چندین جای دیگر اصرار نموده که اسماء مستأثره نیز مظهر دارد از آن میان گفته است: از نظر من اسم مستأثر نیز آثاری در خارج دارد، مگر این که اثر او همانند خودش مستأثر است. و در مورد دیگر می‌‌‌‌گوید: اسماء مستأثر دارای مظاهر مستأثره است، چون هیچ اسمی بدون مظهر نیست. و همچنین در مقدمه وصیت‌‌‌ نامه الهی سیاسی خود نیز به مظهر داشتن اسماء مستأثره الهی اشاره کرده است.<ref>[[محمد امین صادقی ارزگانی |صادقی ارزگانی، محمد امین]]، [[اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی (مقاله)|اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی]].</ref>
*برای روشن شدن بحث تعاریفی از غیب، علم مکنون و مستأثر ارائه می شود تا با توجه به آن رابطۀ میان آنها هم بیان شود.
*بعضی از بزرگان در تحلیل این دیدگاه حضرت امام (مظهر داشتن اسماء مستأثره) بر این نکته عنایت کرده‌‌‌‌اند که حیثیت اسمی ایجاب می‌‌‌‌کند که حتی اسماء مستأثره نیز مظهر داشته باشد چون پیدایش اسم بر اساس اقتضای نیاز ممکنات است و اسماء الهی قبله مناجات است، آنگاه پس از بیان فرازی از سخنان امام خمینی می‌‌‌ گوید: پس چگونه ممکن است، اسم گرچه مستأثر باشد، بدون مظهر و اثر باشد و قبله حاجات نباشد، مضافاً به این که در بعضی از دعوات مأثوره، اسم مستأثره مورد تمسّک جهت قضای حاجات واقع شده است. از مجموع آنچه گفته شد این نکته بخوبی معلوم گردید که حضرت امام در بحث اسماء مستأثره نیز دارای دیدگاه خاص عرفانی بوده است. اما پرسش مهم و اساسی این جاست که اطلاع حاصل کردن از اسماء مستأثره چگونه امکان‌پذیر است تا درباره آن بحث شود که آیا مظهر و اثر دارد یا نه؟ چون حتی بنا بر نظر حضرت امام خمینی که قایل به مظهر داشتن اسماء مستأثره است، مظهر او نیز همانند خود آن اسماء در علم غیب الهی مستأثره است، پس حکم بر مظهر داشتن و یا عدم آن چگونه میسور خواهد بود. بخصوص آن که در دعای شب عرفه آمده: {{عربی|اندازه=155%|«و باسمک المخزون فی خزائنک الذی استأثرتَ به فی علم الغیب عندک لم یظهر علیه احد من خلقک لا ملک مقرب لا بنی مرسل ولا عبد مصطفی‏»}}<ref>و تو را به نامی می‌خوانم که در گنجینه‌های خود، مخصوص خود در علم غیب نزد خود قرار دادی. نامی که بر کسی از آفریده‌های تو آشکار نگردیده است؛ نه فرشته‌ای مقرب درگاه تو و نه پیامبری فرستاده شده و نه بنده‌ای انتخاب شده.</ref><ref>[[محمد امین صادقی ارزگانی |صادقی ارزگانی، محمد امین]]، [[اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی (مقاله)|اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی]].</ref>
*غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱ ، ص۷۲، دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 11، ص 16889؛ مکارم، ناصر، تفسیر نمونه ج ۱، ص ۱۰۱</ref> و در رابطه با علم موقوف گفته شده است:<ref>ر.ک غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> خداوند دوگونه علم دارد، 1ـ علمی که آموختنی نبوده، اختیار و ارادۀ آن در دست خداوند است، این علم، علمِ موقوف نام دارد،<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش</ref> و مخصوص خداوند است.<ref>ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 293</ref> از این علم با نام علم مکنون، علم محفوظ و علم مخزون هم یاد شده است<ref>ر.ک. معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ص 293؛ مسعودی، سید محمد علی، تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب، ص 8</ref> و آیۀ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ في كِتَابٍ مَّكْنُونٍ»<ref>سورۀ واقعه، آیۀ 77 ـ 79</ref> به این علم اشاره دارد. 2ـ علمی که آموختنی بوده و به دیگران مانند امامان تعلیم داده است،<ref>ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 293</ref> این علم به مرحلۀ قضا رسیده و برای دیگران هم مقدّر کرده که از آن آگاه باشند.<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ مسعودی، سید محمد علی، تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب، ص 8</ref>
*امام باقر(علیه السلام) می‌فرمایند:<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۹</ref> «و اما منظور از (عالم الغیب) این است که خداوند عزوجل عالم به مسائلی است که از آفریده‌های او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل قضا و قدر در رابطۀ با اشیاء در علم خود و قبل از خلق آنها، و قبل از آنی که آنها را به فرشتگان خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و اراده آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمی‌کند، و اما علمی که خداوند متعال آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری می‌سازد، همان علمی است که به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) رسید و سپس نزد ما رسیده است.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص ۲۵۷</ref>
*اگر در روایتی اهل بیت(علیهم السلام) علم غیب را از خود نفی می کنند ناظر به نوع اول می باشد و عدم آگاهی ایشان از اموری است که هنوز تقدیر نشده و پس از تقدیر، علم آنها به ایشان داده می‌شود و به تعبیر خود ایشان،<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص 264</ref> افضل علوم ایشان نیز همین است.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref>
*و "استیثار" در لغت ‏به معنی برگزیدن و به خود اختصاص دادن است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غرایب القرآن، ص 10؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 85، حدیث 1، ص 255</ref> از روایات استفاده می‏شود که اسماء مستأثره از مراتب غیبی اسم اعظم هستند و کسی از آنها آگاه نیست.<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه اسلام کوئیست</ref> امام باقر(علیه السلام) در این مورد می‏فرمایند: «هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم در پیش ما (اهل بیت) است (به آن آگاهی داریم) و تنها یک حرف از آن نزد پروردگار متعال است که آنرا در علم غیبش به خود اختصاص داده است (کسی از آن آگاه نیست).»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص 230</ref> همچنین امام هادی(علیه السلام) پس از بیان تعداد اسم اعظم فرمودند:<ref>ر.ک. صادقی ارزگانی، محمدامین، مقالۀ اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی، صفحه؟؟؟</ref> «و یک حرف نزد خداوند متعال و ویژۀ ایشان در علم غیب می‌باشد.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص 230</ref>
*لذا از نگاهی دیگر خداوند دو نوع علم دارد: 1ـ علمی که احدی جز خدا بر آن آگاهی ندارد، و آن علم مستأثر است،<ref>ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص ۴۶</ref> اگر کسی غیر از خداوند از آن اطلاع داشته باشد، از دایره علم مستأثر خارج می‌شود و نمی‌توان گفت مختص خداوند است.<ref>ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص۴۶</ref> از این علم در برخی روایات<ref>کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج 1، ص 152</ref> به اسم "مکنون" و "مخزون" یاد شده است.<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه اسلام کوئیست</ref> و باید دانست اسمای مستأثره منشأ برای دیگر اسامی خداوند هستند.<ref>ر.ک. حسینی شاهرودی، سیدمرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص 76</ref> 2ـ علمی که خداوند به ملائکه و انبیا و ائمه(علیهم السلام) داده است.<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش</ref>
*در مجموع باید گفت علم مکنون یا موقوف و علم مستأثر از علومِ مختص به خداوند است که حتی امامان معصوم هم از آن آگاهی ندارند. هر چند در مورد علم موقوف گفته شده، ممکن است خداوند به تدریج آنرا به ایشان تعلیم نماید، اما در مورد علم مستأثر چنین سخنی هم گفته نشده، زیرا اگر برای دیگران بیان شود از مستأثر بودن خارج می گردد.
 
 


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۳۸: خط ۴۵:
[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:علم مستأثر]]
[[رده:علم مستأثر]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۸

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم مستأثر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


  • برای روشن شدن بحث تعاریفی از غیب، علم مکنون و مستأثر ارائه می شود تا با توجه به آن رابطۀ میان آنها هم بیان شود.
  • غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد.[۱] و در رابطه با علم موقوف گفته شده است:[۲] خداوند دوگونه علم دارد، 1ـ علمی که آموختنی نبوده، اختیار و ارادۀ آن در دست خداوند است، این علم، علمِ موقوف نام دارد،[۳] و مخصوص خداوند است.[۴] از این علم با نام علم مکنون، علم محفوظ و علم مخزون هم یاد شده است[۵] و آیۀ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ في كِتَابٍ مَّكْنُونٍ»[۶] به این علم اشاره دارد. 2ـ علمی که آموختنی بوده و به دیگران مانند امامان تعلیم داده است،[۷] این علم به مرحلۀ قضا رسیده و برای دیگران هم مقدّر کرده که از آن آگاه باشند.[۸]
  • امام باقر(علیه السلام) می‌فرمایند:[۹] «و اما منظور از (عالم الغیب) این است که خداوند عزوجل عالم به مسائلی است که از آفریده‌های او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل قضا و قدر در رابطۀ با اشیاء در علم خود و قبل از خلق آنها، و قبل از آنی که آنها را به فرشتگان خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و اراده آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمی‌کند، و اما علمی که خداوند متعال آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری می‌سازد، همان علمی است که به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) رسید و سپس نزد ما رسیده است.»[۱۰]
  • اگر در روایتی اهل بیت(علیهم السلام) علم غیب را از خود نفی می کنند ناظر به نوع اول می باشد و عدم آگاهی ایشان از اموری است که هنوز تقدیر نشده و پس از تقدیر، علم آنها به ایشان داده می‌شود و به تعبیر خود ایشان،[۱۱] افضل علوم ایشان نیز همین است.[۱۲]
  • و "استیثار" در لغت ‏به معنی برگزیدن و به خود اختصاص دادن است.[۱۳] از روایات استفاده می‏شود که اسماء مستأثره از مراتب غیبی اسم اعظم هستند و کسی از آنها آگاه نیست.[۱۴] امام باقر(علیه السلام) در این مورد می‏فرمایند: «هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم در پیش ما (اهل بیت) است (به آن آگاهی داریم) و تنها یک حرف از آن نزد پروردگار متعال است که آنرا در علم غیبش به خود اختصاص داده است (کسی از آن آگاه نیست).»[۱۵] همچنین امام هادی(علیه السلام) پس از بیان تعداد اسم اعظم فرمودند:[۱۶] «و یک حرف نزد خداوند متعال و ویژۀ ایشان در علم غیب می‌باشد.»[۱۷]
  • لذا از نگاهی دیگر خداوند دو نوع علم دارد: 1ـ علمی که احدی جز خدا بر آن آگاهی ندارد، و آن علم مستأثر است،[۱۸] اگر کسی غیر از خداوند از آن اطلاع داشته باشد، از دایره علم مستأثر خارج می‌شود و نمی‌توان گفت مختص خداوند است.[۱۹] از این علم در برخی روایات[۲۰] به اسم "مکنون" و "مخزون" یاد شده است.[۲۱] و باید دانست اسمای مستأثره منشأ برای دیگر اسامی خداوند هستند.[۲۲] 2ـ علمی که خداوند به ملائکه و انبیا و ائمه(علیهم السلام) داده است.[۲۳]
  • در مجموع باید گفت علم مکنون یا موقوف و علم مستأثر از علومِ مختص به خداوند است که حتی امامان معصوم هم از آن آگاهی ندارند. هر چند در مورد علم موقوف گفته شده، ممکن است خداوند به تدریج آنرا به ایشان تعلیم نماید، اما در مورد علم مستأثر چنین سخنی هم گفته نشده، زیرا اگر برای دیگران بیان شود از مستأثر بودن خارج می گردد.


پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱ ، ص۷۲، دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، ج 11، ص 16889؛ مکارم، ناصر، تفسیر نمونه ج ۱، ص ۱۰۱
  2. ر.ک غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
  3. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش
  4. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 293
  5. ر.ک. معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ص 293؛ مسعودی، سید محمد علی، تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب، ص 8
  6. سورۀ واقعه، آیۀ 77 ـ 79
  7. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 293
  8. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ مسعودی، سید محمد علی، تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب، ص 8
  9. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۹
  10. کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص ۲۵۷
  11. کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص 264
  12. ر.ک. غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
  13. راغب اصفهانی، المفردات فی غرایب القرآن، ص 10؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 85، حدیث 1، ص 255
  14. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه اسلام کوئیست
  15. کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص 230
  16. ر.ک. صادقی ارزگانی، محمدامین، مقالۀ اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی، صفحه؟؟؟
  17. کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏۱، ص 230
  18. ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص ۴۶
  19. ر.ک. جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص۴۶
  20. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج 1، ص 152
  21. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه اسلام کوئیست
  22. ر.ک. حسینی شاهرودی، سیدمرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص 76
  23. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش