اثبات نصب الهی امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۲۵: خط ۳۲۵:


=== قبح بی‌توجهی به نصب امام ===  
=== قبح بی‌توجهی به نصب امام ===  
[[عقل]] سلیم نمی‌پذیرد که [[نبی اکرم]] {{صل}} با آن همه اهتمام به [[امت اسلامی]]، آنان را بدون [[رهبر]] و [[پیشوا]] رها کند. [[قرآن کریم]] اهتمام و [[دلسوزی]] و ترحم [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را این گونه توصیف می‌‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref> گویی می‌‌خواهی خود را از [[غم]] و [[اندوه]] به خاطر [[اعمال]] آنها هلاک کنی، اگر آنها به این گفتار [[ایمان]] نیاورند و نیز در تلاش بی‌وقفه و [[دلسوزی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نسبت به [[امت اسلامی]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن| طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى}}<ref>«طا، ‌ها ما قرآن را بر تو فرو نفرستاده‌ایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۲.</ref>.
[[عقل]] سلیم نمی‌پذیرد که [[نبی اکرم]] {{صل}} با آن همه اهتمام به [[امت اسلامی]]، آنان را بدون [[رهبر]] و [[پیشوا]] رها کند. [[قرآن کریم]] اهتمام و دلسوزی و ترحم [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را این گونه توصیف می‌‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref> گویی می‌‌خواهی خود را از [[غم]] و [[اندوه]] به خاطر [[اعمال]] آنها هلاک کنی، اگر آنها به این گفتار [[ایمان]] نیاورند و نیز در تلاش بی‌وقفه و دلسوزی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نسبت به [[امت اسلامی]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن| طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى}}<ref>«طا، ‌ها ما قرآن را بر تو فرو نفرستاده‌ایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۲.</ref>.


از سوی دیگر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مشکلات [[آینده]] [[جامعه اسلامی]] را به خوبی پیش بینی نموده و افتراق و تشتّت [[امت]] بعد از خود را به آنان خبر داده است<ref>ر.ک: حدیث مقبول بین فریقین که معروف است به حدیث افتراق {{متن حدیث|عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} يَقُولُ إِنَ أُمَّةَ مُوسَى افْتَرَقَتْ بَعْدَهُ عَلَى إِحْدَى وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ افْتَرَقَتْ أُمَّةُ عِيسَى {{ع}} بَعْدَهُ عَلَى اثْنَتَيْنِ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ إِحْدَى وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ بَعْدِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ}}؛ الخصال، ج ۲، ص ۵۸۵ و نیز ر.ک: مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۲ و سنن ترمذی، ج ۴، ص ۱۳۴ و سایر منابع اهل سنت.</ref>.
از سوی دیگر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مشکلات [[آینده]] [[جامعه اسلامی]] را به خوبی پیش بینی نموده و افتراق و تشتّت [[امت]] بعد از خود را به آنان خبر داده است<ref>ر.ک: حدیث مقبول بین فریقین که معروف است به حدیث افتراق {{متن حدیث|عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} يَقُولُ إِنَ أُمَّةَ مُوسَى افْتَرَقَتْ بَعْدَهُ عَلَى إِحْدَى وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ افْتَرَقَتْ أُمَّةُ عِيسَى {{ع}} بَعْدَهُ عَلَى اثْنَتَيْنِ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ إِحْدَى وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ بَعْدِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ}}؛ الخصال، ج ۲، ص ۵۸۵ و نیز ر.ک: مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۲ و سنن ترمذی، ج ۴، ص ۱۳۴ و سایر منابع اهل سنت.</ref>.


بنابراین [[پیامبر]] [[دلسوز]] و مشفق نسبت به [[امت اسلامی]] به [[حکم عقل]] باید برای [[رهبری]] [[امت]] بعد از خودش [[تدبیر]] و چاره جویی کرده و [[جانشین]] و [[خلیفه]] خود را [[تعیین]] کند.
بنابراین [[پیامبر]] دلسوز و مشفق نسبت به [[امت اسلامی]] به [[حکم عقل]] باید برای [[رهبری]] [[امت]] بعد از خودش [[تدبیر]] و چاره جویی کرده و [[جانشین]] و [[خلیفه]] خود را تعیین کند.


حاصل سخن اینکه بی‌توجهی و [[مسامحه]] [[پیامبر]] {{صل}} نسبت به امر [[خلافت]] و [[جانشینی]] برای بعد از خودش به [[حکم عقل]] پذیرفتنی نیست و عدم [[نصب امام]]، خلاف [[لطف]] و نقض غرض محسوب می‌‌شود و نقض غرض از [[حکیم]] تعالی محال است<ref>غیر از آنچه گفته شد ادله گوناگونی بر ضرورت وجود امام منصوب اقامه شده است. شیخ طوسی در کتاب الاقتصاد، ص ۱۸۷ بعد از دلیل لطف دلیل خاتمیت را تقریر کرده است و نیز ر.ک: امامت پژوهی، ص ۱۳۸.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۱۹-۱۲۳.</ref>
حاصل سخن اینکه بی‌توجهی و [[مسامحه]] [[پیامبر]] {{صل}} نسبت به امر [[خلافت]] و [[جانشینی]] برای بعد از خودش به [[حکم عقل]] پذیرفتنی نیست و عدم [[نصب امام]]، خلاف [[لطف]] و نقض غرض محسوب می‌‌شود و نقض غرض از [[حکیم]] تعالی محال است<ref>غیر از آنچه گفته شد ادله گوناگونی بر ضرورت وجود امام منصوب اقامه شده است. شیخ طوسی در کتاب الاقتصاد، ص ۱۸۷ بعد از دلیل لطف دلیل خاتمیت را تقریر کرده است و نیز ر.ک: امامت پژوهی، ص ۱۳۸.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۱۹-۱۲۳.</ref>
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش