←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
از این دسته [[روایات]] این نکته نیز به دست میآید که فقر، مفهومی گسترده، نسبی و کشدار است و در هر [[زمان]]، با در نظر گرفتن سطح متوسط [[معیشت]] جامعه، تعریف میشود؛ از این رو، [[فقرزدایی]] و رسیدگی به [[فقیران]] که برعهده [[مردم]] و [[دولت اسلامی]] است، باید تا تأمین سطح [[رفاه]] نسبی همگان ادامه یابد. [[عدالت اقتصادی]]، این سطح از رفاه (در کف) و رفاه بالاتر را تا جایی که از [[خداوند]] [[غافل]] نگردند (در سقف)، تأمین میکند و اگر حداقل مذکور حاصل نشده باشد، بر عدم [[اجرای عدالت]] دلالت دارد؛ زیرا [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا أَوْسَعَ الْعَدْلَ!» ثُمَّ قَالَ: إِنَّ النَّاسَ يَسْتَغْنُونَ إِذَا عُدِلَ بَيْنَهُمْ}}<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۱۶.</ref>؛ «[[عدل]] چقدر گسترده است. به تحقیق هر گاه [[عدالت]] در بین مردم [[اجرا]] شود، [[بینیاز]] میشوند». [[امام کاظم]] {{ع}} نیز فرمود:{{متن حدیث|لَوْ عُدِلَ فِي النَّاسِ لَاسْتَغْنَوْا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۲.</ref>، «اگر میان مردم عدالت برقرار شود، بینیاز میشوند»<ref>[[محمد مهدی کرمی|کرمی]] و [[عسکر دیرباز|دیرباز]]، [[عدالت اقتصادی (مقاله)| مقاله «عدالت اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص۸۸-۹۵.</ref>. | از این دسته [[روایات]] این نکته نیز به دست میآید که فقر، مفهومی گسترده، نسبی و کشدار است و در هر [[زمان]]، با در نظر گرفتن سطح متوسط [[معیشت]] جامعه، تعریف میشود؛ از این رو، [[فقرزدایی]] و رسیدگی به [[فقیران]] که برعهده [[مردم]] و [[دولت اسلامی]] است، باید تا تأمین سطح [[رفاه]] نسبی همگان ادامه یابد. [[عدالت اقتصادی]]، این سطح از رفاه (در کف) و رفاه بالاتر را تا جایی که از [[خداوند]] [[غافل]] نگردند (در سقف)، تأمین میکند و اگر حداقل مذکور حاصل نشده باشد، بر عدم [[اجرای عدالت]] دلالت دارد؛ زیرا [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا أَوْسَعَ الْعَدْلَ!» ثُمَّ قَالَ: إِنَّ النَّاسَ يَسْتَغْنُونَ إِذَا عُدِلَ بَيْنَهُمْ}}<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۱۶.</ref>؛ «[[عدل]] چقدر گسترده است. به تحقیق هر گاه [[عدالت]] در بین مردم [[اجرا]] شود، [[بینیاز]] میشوند». [[امام کاظم]] {{ع}} نیز فرمود:{{متن حدیث|لَوْ عُدِلَ فِي النَّاسِ لَاسْتَغْنَوْا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۲.</ref>، «اگر میان مردم عدالت برقرار شود، بینیاز میشوند»<ref>[[محمد مهدی کرمی|کرمی]] و [[عسکر دیرباز|دیرباز]]، [[عدالت اقتصادی (مقاله)| مقاله «عدالت اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص۸۸-۹۵.</ref>. | ||
==عدالت اقتصادی [[امیرمؤمنان]]{{ع}}== | |||
[[امام علی]]{{ع}} پس از تکیه بر [[کرسی خلافت]]، اساس کار خویش را بازگشت به عصر طلایی [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[احیا]] و [[اجرای قوانین اسلامی]] نهاد و قاطعانه در این راه قدم برداشت و اعلام کرد: | |||
{{متن حدیث|... الا إنی حاملکم علی منهاج نبیکم{{صل}}...}}؛ «[[آگاه]] باشید که من شما را به راه پیغمبرتان فراخواهم داشت.»..<ref>قاضی نعمان مغربی، شرح الاخبار، ج۱، ص۳۷۰.</ref>. | |||
لازمه این سخن، [[اجرای عدالت]] در ابعاد گوناگون [[سیاسی]]، [[حکومتی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و... در [[جامعه]] بود که [[امام]] [[قاطع]] و [[استوار]] در آن راه گام نهاد. خطبههای پانزدهم و شانزدهم [[نهجالبلاغه]] که از اولین خطبههای پس از [[حکومت امام علی]]{{ع}} است، بیانگر خطوط کلی [[حکومت عادلانه]] [[علوی]] و همچنین [[مشکلات]] طاقتفرسای فراراه استقرار [[حکومت]] آن حضرت است که بر اثر دگرگونیهای پدید آمده در مسیر [[خلافت اسلامی]] در دوران [[خلفای نخستین]] به وجود آمده بود و [[مبارزه]] با آن بسیار مشکل بود. | |||
نخستین [[خطبه امام علی]]{{ع}} پس از [[بیعت]] که با عبارت {{متن حدیث| ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ}} آغاز میشود، خبر از دگرگونی [[حقیقی]] و برپا داشتن [[نظام]] عادلانه میدهد<ref>این خطبه در نهج البلاغه به صورت کامل نیامده است و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷۲ مینویسد که جاحظ تمام آن را آورده است و آن را اولین خطبه پس از خلافت دانسته است. ر.ک: جاحظ، البیان والتبیین، تحقیق وشرح عبدالسلام محمد هارون، ج۲، ص۵۰؛ دینوری، ابن قتیبه، عیون الاخبار، ج۲، ص۲۳۶. </ref>. بخشی از [[کلام]] آن حضرت چنین است: | |||
{{متن حدیث|... وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَ لَيَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا...}}؛ «[[سوگند]] به کسی که [[پیامبر]] را به [[حق]] به [[پیامبری]] برانگیخت! به [[سختی]] مورد [[آزمایش]] قرار میگیرید و [[غربال]] میشوید و همانند محتویات دیگ هنگام جوشش زیرورو خواهید شد؛ آنچنانکه بالا، پایین، و پایین، بالا قرار خواهد گرفت.»..<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶.</ref>. | |||
امام در دومین [[روز]] پس از بیعت، درباره بازپس گرفتن [[اموال]] به ناحق [[متصرف]] شده از سوی [[عثمان]] فرمود: | |||
{{متن حدیث| وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ}}؛ «به [[خدا]] سوگند! آنچه (از عطایای عثمان و آنچه [[بیهوده]] از [[بیتالمال]] [[مسلمین]] به این و آن بخشیده) بیابم، به صاحبش بازمیگردانم؛ اگرچه زنانی را به آن کابین بسته و یا کنیزانی را با آن خریده باشند؛ زیرا [[عدالت]] [[گشایش]] میآورد و آن کس که عدالت بر او گران آید، [[تحمل]] [[ستم]] و [[بیداد]] بر او گرانتر خواهد بود»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>. | |||
[[خطبه]] مفصلتر دیگری نیز برای دومین [[روز]] [[خلافت علی]]{{ع}} نقل شده است<ref>شیخ طوسی، تلخیص الشافی، تعلیق سید حسین بحر العلوم، ج۳، ص۵۲؛ باعونی، جواهر المطالب، تحقیق محمدباقر محمودی، ج۱، ص۳۲۳؛ محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰۵ از الالکائی (متوفای ۴۱۸ق) نقل شده است که این خطبه اولین خطبه ایراد شده در دوران خلافت آن حضرت است.</ref>. [[ابن ابیالحدید]] آن را ذیل شرح [[خطبه ۹۲]] [[نهجالبلاغه]]<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۷ ذیل خطبه ۹۱.</ref> آورده است و اعلام خطوط [[حکومتی]] مبتنی بر [[قانون]] و [[عدل]] توسط [[حضرت امیر]]{{ع}} در این خطبه را یکی از علل مخالفتها با آن حضرت و آغاز غائله [[ناکثین]] برشمرده است: در بخش نخست خطبه، [[امام]] سرگذشت [[خلافت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] را بیان میکند و به شرح چگونگی [[بیعت مردم]] با خویش میپردازد. از رویآوردن [[فتنهها]] میگوید و از عملکرد قاطعانهاش در [[آینده]] که همانند عملکرد [[پیامبر اسلام]]{{صل}} خواهد بود. آنگاه به [[چپ و راست]] خود مینگرد و میفرماید: «هان! مبادا فردا گروهی از شما که [[دنیا]] آنان را فروگرفته است و برای خود زمینهای آباد و جویبارها فراهم ساختهاند و بر اسبهای راهوار سوار میشوند و [[کنیزکان]] زیبارو را به [[خدمت]] میگیرند، و در واقع این کار مایه [[ننگ]] و [[درماندگی]] ایشان است، همین که آنان را از آنچه در آن فرو میروند، بازدارم و به [[حقوق]] خودشان که آگاهند برگردانم، آن را خوش نداشته باشند و کاری ناروا بشمرند و بگویند: پسر [[ابوطالب]] ما را از حقوق خودمان منع کرد! همانا هر مرد از [[مهاجران]] و [[انصار]] که [[افتخار]] [[مصاحبت]] پیامبر را مایه [[فضیلت]] و [[برتری]] بر دیگران میداند، باید بداند که فضیلت رخشنده فردا در پیشگاه [[خداوند]] است و مزد و [[پاداش]] او بر عهده [[پروردگار]] است. همانا هر کس که [[دعوت]] [[خدا]] و [[پیامبر]] را پاسخ داده و [[دین]] ما را [[تصدیق]] کرده است و در [[آیین]] ما درآمده و بر [[قبله]] ما روی آورده است، مستوجب [[حقوق]] و حدود [[اسلام]] است. شما همه [[بندگان]] خدایید و [[اموال]] نیز از آن خداوند است که میان شما به صورت مساوی تقسیم خواهد شد و در آن مورد، هیچکس را بر دیگری فضیلتی نیست. بدیهی است [[پرهیزگاران]] را در پیشگاه خداوند [[نیکوترین]] پاداش و [[برترین]] [[ثواب]] فراهم است و خداوند این [[جهان]] را برای پرهیزگاران، پاداش و مزد قرار نداده است و آنچه در پیشگاه خداوند است، برای [[نیکان]] بهتر است. چون به خواست خدا فردا فرا رسید، صبح زود، نزد ما آیید که نزد ما اموالی است که باید میان شما تقسیم کنیم و نباید هیچکس از شما، چه [[عرب]] و چه [[عجم]]، از آمدن خودداری کند؛ چه از کسانی باشد که مقرری میگیرند و چه نمیگیرند. همین قدر که [[مسلمان]] [[آزاد]] باشد، حاضر شود. این سخن را میگویم و برای خودم و شما [[آمرزش]] میخواهم. سپس از [[منبر]] فرود آمد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۷؛ جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ترجمه و تحشیه محمود مهدوی دامغانی، ج۳، ص۳۵۳. </ref>. | |||
[[ابن ابیالحدید]] پس از نقل این [[خطبه]]، از قول [[ابو جعفر اسکافی]] مینویسد: این سخنان [[حضرت امیر]]{{ع}}، اولین چیزی بود که موجب [[ناخشنودی]] و [[کینهتوزی]] بر ضد آن حضرت شد و بعضی از چگونگی پرداخت و تقسیم او بر پایه [[مساوات]] ناراحت شدند. فردای آن [[روز]] (یکشنبه ۲۰ [[ذیحجة]] الحرام ۳۵ق) علی{{ع}} آمد و همگان نیز برای گرفتن [[مال]] آمدند. [[امیرمؤمنان]] به کاتب خود [[عبیدالله بن ابیرافع]] فرمود: ابتدا به [[مهاجرین]] و سپس [[انصار]] و دیگران، اعم از سرخ و سیاه که حاضر شود، به هر مردی سه دینار بپرداز. [[سهل بن حنیف]] گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، این شخص دیروز [[غلام]] من بود و امروز او را [[آزاد]] کردهام. علی{{ع}} فرمود: به او نیز همانند تو خواهیم پرداخت. پس به هر یک از آنان سه دینار پرداخت و هیچکس را بر دیگری [[برتری]] نداد. در آن [[روز]] و به هنگام این تقسیم، [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[عبدالله بن عمر]] و [[سعید بن عاص]] و [[مروان بن حکم]] و برخی دیگر از [[رجال]] [[قریش]] و دیگران حاضر نشدند<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۷.</ref>. اینان در [[زمان]] [[حکومت]] [[عمر]] و [[عثمان]]، به امتیازهای فوقالعاده خو گرفته بودند و گرفتن سه دینار را مایه سرشکستگی خود میدانستند؛ از اینرو، [[مخالفت]] و [[تفرقهافکنی]] را آغاز کردند. | |||
[[ابن ابیالحدید]] در ادامه مطلب از [[اسکافی]] نقل میکند: [[عبیدالله بن ابیرافع]]، گفتار مخالفتآمیز [[عبدالله بن زبیر]] به طلحه و زبیر و [[مروان]] و سعید بن عاص و نیز سعید بن عاص به زیدبن ثابت را شنید و به آن دو گفت: [[خداوند]] در کتابش میفرماید: {{متن قرآن|وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}<ref>«به یقین ما برای شما حقّ را آوردیم اما بیشتر شما حقّ را نمیپسندید» سوره زخرف، آیه ۷۸.</ref>. عبیدالله بن ابیرافع، این موضوع را به علی{{ع}} خبر داد؛ آن حضرت فرمود: {{متن حدیث| وَ اللَّهِ إِنْ بَقِيتُ وَ سَلِمْتُ لَهُمْ لَأُقِيمَنَّهُمْ عَلَى الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ وَ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ...}} «به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر پابرجا بمانم، آنان را به [[راه راست]] و روشن واخواهم داشت.»... | |||
فردای آن روز، پس از ادای [[نماز صبح]]، تجمع و [[رفتار]] مخالفتآمیز طلحه و زبیر و پسرش عبدالله و تنی چند از [[امویان]] و قریش در [[مسجد]] به وقوع پیوست. این [[جماعت]]، با گفتوگوی [[ولید بن عقبه]] با [[حضرت امیر]]{{ع}} و دریافت پاسخ [[قاطع]]، در حالی که اظهار [[دشمنی]] و [[ستیز]] میکردند، پراکنده شدند. | |||
[[ابو الهیثم]] و [[عمار]] و [[ابو ایوب]] و سهل بن حنیف و جماعتی همراه ایشان به حضور علی{{ع}} شرفیاب شدند و از [[پیمانشکنی]] [[مخالفین]] خبر دادند و گفتند: آنها در [[نهان]] ما را به ترک تو فرامیخوانند. علت این امر را [[ناراحتی]] آنان از برنامه [[عدالت]] و [[مساوات]] در [[تقسیم اموال]] و امتیاز قائل نشدن بین آنها و [[غیر عرب]] ذکر کردند و افزودند: این مخالفان، آشکارا طالب [[خون]] عثمانند و آن را دستاویزی برای پراکنده ساختن [[اجتماع]] [[مسلمانان]] و [[دلجویی]] از [[گمراهان]] قرار دادهاند<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۸ – ۳۹.</ref>. | |||
آنگاه علی{{ع}} به [[مسجد]] رفته، بر [[منبر]] بالا رفت و در حالی که ردا بر دوش افکنده بود و بُردی قَطَری و شمشیری بر کمر بسته و تکیه بر کمانی داشت، خطبهای ایراد نمود. نخست با تأکید بر [[برابری]] بین [[مردم]]، [[آیه]] ۱۳ [[سوره حجرات]] را قرائت کرد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. | |||
سپس فرمود: منم [[ابوالحسن]]! این سخن را با حالتی خشمآلود فرمود و مردم را از [[دلبستگی]] به [[مطامع]] [[دنیا]] برحذر داشته، آنگاه فرمود: و اما در این اموالی که از [[بیتالمال]] تقسیم شد، کسی را بر دیگری امتیازی نیست و [[قانون]] تقسیم آن را [[خدا]] تعیین فرموده و آن [[مال]] خداست و شما نیز [[بندگان]] [[مسلمان]] خدایید و این [[کتاب خداوند]] است که به آن [[اقرار]] کرده است و ما در برابرش [[تسلیم]] شدهایم و [[عهد]] و [[پیمان]] پیامبرمان در میان ماست و هر کس به آن [[راضی]] نیست، هر طور میخواهد [[رفتار]] کند. آن کس که به [[فرمان خدا]] عمل کند و بر [[حکم]] او حکم دهد، بر او باکی نیست. سپس از منبر فرود آمد و دو رکعت [[نماز]] گزارد و [[طلحه]] و [[زبیر]] را نزد خود خواند و به [[احتجاج]] با آن دو پرداخت<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۹ - ۴۰.</ref>.<ref>[[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]] ص ۵۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[محمد مهدی کرمی|کرمی]] و [[عسکر دیرباز|دیرباز]]، [[عدالت اقتصادی (مقاله)| مقاله «عدالت اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[محمد مهدی کرمی|کرمی]] و [[عسکر دیرباز|دیرباز]]، [[عدالت اقتصادی (مقاله)| مقاله «عدالت اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | ||
# [[پرونده:1368107.jpg|22px]] [[علی ملکی میانجی|ملکی میانجی، علی]]، [[ناکثین (مقاله)| مقاله «ناکثین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۹''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||