تورات در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تورات| عنوان مدخل = تورات| مداخل مرتبط = [[تورات در قرآن]] -[[تورات در کلام اسلامی]] - [[تورات در معارف مهدوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
درباره [[عربی]] یا عِبری بودن و نیز اشتقاق و ساختارواژه [[تورات]] [[اختلاف]] است؛ [[فرهنگ]] نویسانی مانند [[فراهیدی]]، [[ابن دُرَید]] و [[ابن فارِس]] که آن را در کتابهای خود نیاوردهاند<ref>العین، ج ۸، ص۳۰۰؛ جمهرة اللغه، ج۱، ص۲۳۶ - ۲۳۷؛ مقاییس اللغه، ج ۶، ص۱۰۴، «وری».</ref> به احتمال [[زیاد]] تورات را از واژگان [[عبری]] دانستهاند. [[زَجّاج]] از [[اتفاق]] [[پژوهشگران]] بر عبری بودن آن و [[زبیدی]] از محتمل بودن آن سخن گفته<ref>تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸، «وری».</ref> و برخی واژه پژوهان [[قرآنی]] مانند [[آرتور جِفری]] و [[مصطفوی]] بر عبری بودن آن تصریح کردهاند.<ref>واژههای دخیل، ص۱۶۱ - ۱۶۲؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۰۳، «توراة».</ref> به نوشته آرتور جفری از [[زمان]] «ماراچی» [[دانشمندان]] [[غربی]] بر این باورند که واژه تورات از عبری به عربی راه یافته است.<ref>واژههای دخیل، ص۱۶۱ - ۱۶۲.</ref> در مقابل، [[فرّاء]]، [[سیبویه]] و [[مبرّد]] آن را از واژگان عربی، از ریشه «و ـ ر ـ ی» (وَرَت النار: [[آتش]] برافروخته شد)، به معنای [[نور]] و [[روشنایی]] و سبب نامگذاری تورات به این نام را روشنگر و [[هدایتگر]] بودن آموزههای آن دانستهاند.<ref>شرح شافیه، ج ۳، ص۸۱ - ۸۲، «تورات»؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۸۳؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۴۹۲ - ۴۹۳، «وری».</ref> [[راغب اصفهانی]] و [[فیروزآبادی]] بیهیچ پرسشی این دیدگاه را پذیرفتهاند.<ref>مفردات، ص۱۶۸؛ «توراة»؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۱۷۵۸، «الوری».</ref> [[ابن منظور]] آن را به شکل مبسوط گزارش کرده و [[زبیدی]] ضمن پذیرش، آن را به [[جمهور]] نسبت داده<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۸۳؛ تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸.</ref> و [[زمخشری]] آن را [[استهزا]] و رد کرده است.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۴۱۰.</ref> کسانی که واژه تورات را عربی پنداشتهاند، درباره ساختار آن [[اتفاق نظر]] ندارند: | درباره [[عربی]] یا عِبری بودن و نیز اشتقاق و ساختارواژه [[تورات]] [[اختلاف]] است؛ [[فرهنگ]] نویسانی مانند [[فراهیدی]]، [[ابن دُرَید]] و [[ابن فارِس]] که آن را در کتابهای خود نیاوردهاند<ref>العین، ج ۸، ص۳۰۰؛ جمهرة اللغه، ج۱، ص۲۳۶ - ۲۳۷؛ مقاییس اللغه، ج ۶، ص۱۰۴، «وری».</ref> به احتمال [[زیاد]] تورات را از واژگان [[عبری]] دانستهاند. [[زَجّاج]] از [[اتفاق]] [[پژوهشگران]] بر عبری بودن آن و [[زبیدی]] از محتمل بودن آن سخن گفته<ref>تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸، «وری».</ref> و برخی واژه پژوهان [[قرآنی]] مانند [[آرتور جِفری]] و [[مصطفوی]] بر عبری بودن آن تصریح کردهاند.<ref>واژههای دخیل، ص۱۶۱ - ۱۶۲؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۰۳، «توراة».</ref> به نوشته آرتور جفری از [[زمان]] «ماراچی» [[دانشمندان]] [[غربی]] بر این باورند که واژه تورات از عبری به عربی راه یافته است.<ref>واژههای دخیل، ص۱۶۱ - ۱۶۲.</ref> در مقابل، [[فرّاء]]، [[سیبویه]] و [[مبرّد]] آن را از واژگان عربی، از ریشه «و ـ ر ـ ی» (وَرَت النار: [[آتش]] برافروخته شد)، به معنای [[نور]] و [[روشنایی]] و سبب نامگذاری تورات به این نام را روشنگر و [[هدایتگر]] بودن آموزههای آن دانستهاند.<ref>شرح شافیه، ج ۳، ص۸۱ - ۸۲، «تورات»؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۸۳؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۴۹۲ - ۴۹۳، «وری».</ref> [[راغب اصفهانی]] و [[فیروزآبادی]] بیهیچ پرسشی این دیدگاه را پذیرفتهاند.<ref>مفردات، ص۱۶۸؛ «توراة»؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۱۷۵۸، «الوری».</ref> [[ابن منظور]] آن را به شکل مبسوط گزارش کرده و [[زبیدی]] ضمن پذیرش، آن را به [[جمهور]] نسبت داده<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۸۳؛ تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸.</ref> و [[زمخشری]] آن را [[استهزا]] و رد کرده است.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۴۱۰.</ref> کسانی که واژه تورات را عربی پنداشتهاند، درباره ساختار آن [[اتفاق نظر]] ندارند: | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
تورات در [[الهیات]] یهودی و [[مسیحی]] و در رایجترین کاربرد آن به ۵ سِفر (کتاب) نخستِ «[[عهد قدیم]]» یا همان «اسفار پنج گانه»<ref>pentateuch.</ref> اطلاق میشود. عهد قدیم به جز تورات، مجموعه ای متعدد از کتابهای دیگر را نیز دربرمی گیرد. اسفار پنج گانه، «تورات مکتوب» و در مقابل آن، تلمود، «تورات شفاهی» خوانده میشود. در [[سنت]] یهودی [[اعتقاد]] بر این بوده است که [[حضرت موسی]]{{ع}} در شرح و تفصیل تورات، [[تعالیم]] دیگری نیز داشته که بعدها به صورت کتاب تلمود در آمده است.<ref>Encyclopaedia of Jewish conocepts، PP. ۶۳۰-۶۳۱.</ref> در ادبیاتِ [[معارف اسلامی]]، تورات نام [[کتاب آسمانی]] حضرت موسی{{ع}} است.<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۳۷۲ - ۳۷۳.</ref> | تورات در [[الهیات]] یهودی و [[مسیحی]] و در رایجترین کاربرد آن به ۵ سِفر (کتاب) نخستِ «[[عهد قدیم]]» یا همان «اسفار پنج گانه»<ref>pentateuch.</ref> اطلاق میشود. عهد قدیم به جز تورات، مجموعه ای متعدد از کتابهای دیگر را نیز دربرمی گیرد. اسفار پنج گانه، «تورات مکتوب» و در مقابل آن، تلمود، «تورات شفاهی» خوانده میشود. در [[سنت]] یهودی [[اعتقاد]] بر این بوده است که [[حضرت موسی]]{{ع}} در شرح و تفصیل تورات، [[تعالیم]] دیگری نیز داشته که بعدها به صورت کتاب تلمود در آمده است.<ref>Encyclopaedia of Jewish conocepts، PP. ۶۳۰-۶۳۱.</ref> در ادبیاتِ [[معارف اسلامی]]، تورات نام [[کتاب آسمانی]] حضرت موسی{{ع}} است.<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۳۷۲ - ۳۷۳.</ref> | ||
مباحث مربوط به [[تاریخ]]، آموزهها و تحولات [[تورات]] بازتاب گسترده ای در [[قرآن]]، [[احادیث]] و [[منابع اسلامی]] یافته است. بر اساس دیدگاه رایج [[اسلامی]]، [[تورات]] نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} در طول [[تاریخ]] دچار [[تغییر]] و [[تحول]] شده و نسخه کنونی با آن تفاوت زیادی دارد. | مباحث مربوط به [[تاریخ]]، آموزهها و تحولات [[تورات]] بازتاب گسترده ای در [[قرآن]]، [[احادیث]] و [[منابع اسلامی]] یافته است. بر اساس دیدگاه رایج [[اسلامی]]، [[تورات]] نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} در طول [[تاریخ]] دچار [[تغییر]] و [[تحول]] شده و نسخه کنونی با آن تفاوت زیادی دارد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 115-117</ref> | ||
==[[عهد قدیم]]== | ==[[عهد قدیم]]== | ||
«[[کتاب مقدس]]» عنوان مجموعه ای از نوشتههایی است که به دو بخش بزرگ و کوچکِ «[[عهد عتیق]]» و «[[عهد جدید]]» قسمت میشود.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۸، «کتاب مقدس»؛ کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> عنوان «کتاب مقدس» نخستین بار به وسیله «[[پولُس]]» و تنها درباره عهد عتیق <ref>کتاب مقدس، دوم تیموتاوس ۳: ۱۵ - ۱۶؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۲۶.</ref> و بعدها اغلب از سوی [[مسیحیان]] [[عرب]] زبان درباره مجموع دو بخش به کار رفت. <ref>کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> در بیشتر زبانهای اروپایی برای [[نامگذاری]]کتاب مقدس از واژههایی برگرفته از واژه [[یونانی]] Bibliaبه معنای «کتابها» استفاده میشود. این واژه در [[انگلیسی]] و فرانسوی به صورت Bibleنوشته میشود.<ref>کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> از میان دو بخش کتاب مقدس، [[یهودیان]] فقط عهد عتیق، ولی مسیحیان هر دو بخش را [[کتاب آسمانی]] و [[مقدس]] خود میدانند.<ref>کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> عهد عتیق و عهد جدید، اصطلاحی [[مسیحی]] است.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲.</ref> [[یهودیان]] [[کتاب آسمانی]] خود ([[عهد عتیق]]) را «تَنَخ» مینامند. این واژه از حروف نخست سه واژه [[عبری]] «تورا» به معنای [[تورات]]، «نِویئیم» به معنای [[انبیا]] و «کِتوبیم» به معنای مکتوبات (با تبدیل «ک» به «خ» طبق [[قواعد آن]] [[زبان]]) ساخته شده و به معنای «تورات و مکتوبات انبیا» است.<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۹۷؛ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵،"Torah"</ref> واژه «[[عهد قدیم]]» نخستین بار در سال ۱۷۰ میلادی به وسیله میلتیوس،<ref>Melitius.</ref> [[اسقف]] ساردس درباره بخش اول [[کتاب مقدس]] و واژه «[[عهد جدید]]» در سال ۲۰۰ میلادی از سوی ترتولیان <ref>Tertulian.</ref> برای بخش دوم آن به کار رفت.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲.</ref> البته دو مفهوم عهد جدید و قدیم و نامگذاری مزبور برگرفته ازآموزههای خود کتاب مقدس <ref>کتاب مقدس، ارمیا ۳۱: ۳۱ - ۳۴؛ لوقا ۲۲: ۲۰؛ عبرانیان ۸ - ۱۰.</ref> و مبتنی بر این [[باور]] [[مسیحی]] است که [[خداوند]] با [[انسان]] دو [[پیمان]] بسته است: قدیم <ref>old Testament.</ref> و جدید.<ref> New Testament.</ref> بر اساس [[عهد]] و پیمان قدیم، خداوند از انسان پیمان گرفت که [[اوامر]] و [[شریعت الهی]] را پذیرفته، بدان گردن [[نهد]] و در این صورت خداوند [[رستگاری]] و [[نجات]] او را تضمین خواهد کرد. کانون مرکزی این عهد که از طریق [[پیامبران]] پیش از [[حضرت عیسی]]{{ع}} گرفته شد، پیمانی است که با ابراهیم{{ع}} منعقد گردید و سپس در [[زمان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} تجدید و [[تحکیم]] شد. دوره [[تاریخی]] این پیمان که نماد آن [[ختنه]] کردن و انسانهای طرف آن، اغلب [[بنی اسرائیل]] بودند، با [[ظهور حضرت عیسی]]{{ع}} پایان پذیرفت و خداوند عهد و پیمان جدیدی از طریق [[عیسی مسیح]]{{ع}} بست که طرف آن همه [[آدمیان]] هستند. بر اساس این پیمان جدید، نجات و رستگاری [[انسان]] از طریق [[محبت خدا]] و عیسی مسیح{{ع}} به دست میآید؛ به این معنا که با [[اراده]] مهرآمیز خدای پدر، خدای پسر به شکل انسان تجسم یافته، با [[تحمل]] [[رنج]] [[صلیب]]، [[کفاره گناهان]] [[بشر]] و موجب نجات او گردید. [[مسیحیان]] با [[اعتقاد]] به این دو دوره، کتابهای مربوط به دوره نخست را که درباره پیمان کهن سخن میگوید، عهد عتیق و کتابهای دوره دوم را که درباره [[پیمان]] نو سخن میگوید [[عهد جدید]] مینامند | «[[کتاب مقدس]]» عنوان مجموعه ای از نوشتههایی است که به دو بخش بزرگ و کوچکِ «[[عهد عتیق]]» و «[[عهد جدید]]» قسمت میشود.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۸، «کتاب مقدس»؛ کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> عنوان «کتاب مقدس» نخستین بار به وسیله «[[پولُس]]» و تنها درباره عهد عتیق <ref>کتاب مقدس، دوم تیموتاوس ۳: ۱۵ - ۱۶؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۲۶.</ref> و بعدها اغلب از سوی [[مسیحیان]] [[عرب]] زبان درباره مجموع دو بخش به کار رفت. <ref>کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> در بیشتر زبانهای اروپایی برای [[نامگذاری]]کتاب مقدس از واژههایی برگرفته از واژه [[یونانی]] Bibliaبه معنای «کتابها» استفاده میشود. این واژه در [[انگلیسی]] و فرانسوی به صورت Bibleنوشته میشود.<ref>کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> از میان دو بخش کتاب مقدس، [[یهودیان]] فقط عهد عتیق، ولی مسیحیان هر دو بخش را [[کتاب آسمانی]] و [[مقدس]] خود میدانند.<ref>کلام مسیحی، ص۲۳.</ref> عهد عتیق و عهد جدید، اصطلاحی [[مسیحی]] است.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲.</ref> [[یهودیان]] [[کتاب آسمانی]] خود ([[عهد عتیق]]) را «تَنَخ» مینامند. این واژه از حروف نخست سه واژه [[عبری]] «تورا» به معنای [[تورات]]، «نِویئیم» به معنای [[انبیا]] و «کِتوبیم» به معنای مکتوبات (با تبدیل «ک» به «خ» طبق [[قواعد آن]] [[زبان]]) ساخته شده و به معنای «تورات و مکتوبات انبیا» است.<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۹۷؛ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵،"Torah"</ref> واژه «[[عهد قدیم]]» نخستین بار در سال ۱۷۰ میلادی به وسیله میلتیوس،<ref>Melitius.</ref> [[اسقف]] ساردس درباره بخش اول [[کتاب مقدس]] و واژه «[[عهد جدید]]» در سال ۲۰۰ میلادی از سوی ترتولیان <ref>Tertulian.</ref> برای بخش دوم آن به کار رفت.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲.</ref> البته دو مفهوم عهد جدید و قدیم و نامگذاری مزبور برگرفته ازآموزههای خود کتاب مقدس <ref>کتاب مقدس، ارمیا ۳۱: ۳۱ - ۳۴؛ لوقا ۲۲: ۲۰؛ عبرانیان ۸ - ۱۰.</ref> و مبتنی بر این [[باور]] [[مسیحی]] است که [[خداوند]] با [[انسان]] دو [[پیمان]] بسته است: قدیم <ref>old Testament.</ref> و جدید.<ref> New Testament.</ref> بر اساس [[عهد]] و پیمان قدیم، خداوند از انسان پیمان گرفت که [[اوامر]] و [[شریعت الهی]] را پذیرفته، بدان گردن [[نهد]] و در این صورت خداوند [[رستگاری]] و [[نجات]] او را تضمین خواهد کرد. کانون مرکزی این عهد که از طریق [[پیامبران]] پیش از [[حضرت عیسی]]{{ع}} گرفته شد، پیمانی است که با ابراهیم{{ع}} منعقد گردید و سپس در [[زمان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} تجدید و [[تحکیم]] شد. دوره [[تاریخی]] این پیمان که نماد آن [[ختنه]] کردن و انسانهای طرف آن، اغلب [[بنی اسرائیل]] بودند، با [[ظهور حضرت عیسی]]{{ع}} پایان پذیرفت و خداوند عهد و پیمان جدیدی از طریق [[عیسی مسیح]]{{ع}} بست که طرف آن همه [[آدمیان]] هستند. بر اساس این پیمان جدید، نجات و رستگاری [[انسان]] از طریق [[محبت خدا]] و عیسی مسیح{{ع}} به دست میآید؛ به این معنا که با [[اراده]] مهرآمیز خدای پدر، خدای پسر به شکل انسان تجسم یافته، با [[تحمل]] [[رنج]] [[صلیب]]، [[کفاره گناهان]] [[بشر]] و موجب نجات او گردید. [[مسیحیان]] با [[اعتقاد]] به این دو دوره، کتابهای مربوط به دوره نخست را که درباره پیمان کهن سخن میگوید، عهد عتیق و کتابهای دوره دوم را که درباره [[پیمان]] نو سخن میگوید [[عهد جدید]] مینامند<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲؛ آشنایی با ادیان بزرگ، ص۱۵۸ - ۱۶۰؛ ر. ک: مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۵۹۳۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 117-118</ref> | ||
==دو نسخه کهن [[عهد قدیم]]== | ==دو نسخه کهن [[عهد قدیم]]== | ||
«[[عهد عتیق]]» نزدیک به سه چهارم [[کتاب مقدس]] را تشکیل داده، دارای ۳۹ یا ۴۶ کتاب است. [[اختلاف]] مزبور از تفاوت دو نسخه قدیم آن ([[عبری]] و [[یونانی]]) سرچشمه میگیرد. [[زبان]] اصلی عهد قدیم، جز بخش اندکی از آنکه به زبان کلدانی [[نگارش]] یافته عبری است. در [[قرن چهارم]] پیش از میلاد و در پی اشغال [[فلسطین]] به دست [[اسکندر]]، [[یهودیان]] در سراسر [[امپراتوری]] وی پراکنده شده و با [[فراموشی]] تدریجی زبان [[مادری]] خویش (عبری) به زبان یونانی روی نهادند، بر همین اساس در سده سوم پیش از میلاد، نزدیک به ۷۰ نفر از یهودیان اسکندریه به دستور «بطلمیوس فیلادلفوس». [[حاکم مصر]]، عهد قدیم را به زبان یونانی [[ترجمه]] کردند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۶۰ - ۶۱؛ کلام مسیحی، ص۲۵۲۴؛ کتاب مقدس، ص۲۰ - ۲۲.</ref> این ترجمه به نسخه «سبعینیه»<ref>Septuagint.</ref> معروف و مهمترین تفاوت آن با متن عبری در ۷ کتاب طوبیّت، [[یهودیّت]]، حکمتِ سلیمان، حکمتِ یشوع بن سلیمان، باروک، کتاب اول و دوم مُکابیان است. به رغم وجود این کتابها در نسخه سبعینیه، متن عبری آنها در دست نیست؛ همچنین برخی از کتابها در نسخه سبعینیه نسبت به متن عبری، افزودههایی دارند. نسخه سبعینیه در دو [[قرن]] پیش از میلاد و یک سده پس از آن، نزد بسیاری از [[یهودیان]] و بعدها نزد [[مسیحیان]] معتبر بود. حدود سال ۱۰۰ میلادی، شورایی از سران [[یهود]] با [[رأی]] به رسمیت ۳۹ کتاب متن [[عبری]]، اسفار هفت گانه موجود در [[ترجمه]] سبعینیه را غیرقانونی اعلام کرد؛ اما مسیحیان به استفاده از آن ادامه دادند تا اینکه در [[قرن]] شانزدهم، پروتستانها نیز که [[مردم]] را به بازگشت به [[ایمان]] کلیسای صدر [[مسیحیت]] فرامی خواندند با بازگشت به متن عبری، ۷ کتاب یاد شده را غیر معتبر خواندند، بنابراین یهودیان و مسیحیان پرُوتِستان،<ref>protestan</ref> فقط متن عبری را معتبر و شمار کتابهای [[عهد قدیم]] را ۳۹ عدد، ولی [[مسیحیان کاتولیک]] و اُرْتُدُکْس <ref>rthodox</ref> نسخه سبعینیه را قانونی و عهدقدیم را دارای ۴۶ کتاب میدانند. اضافات سبعینیه نزد پروتستانها، «اپوکریفا» <ref>Apocrypha.</ref> (مخفی و پوشیده) و نزد دو [[فرقه]] دیگر [[مسیحی]] «[[قانون]] ثانوی»، بهمعنای دارای اعتبار درجه دوم یاد میشود.<ref>کلام مسیحی، ص۲۵؛ کتاب مقدس، ص۲۰ - ۲۲.</ref> | «[[عهد عتیق]]» نزدیک به سه چهارم [[کتاب مقدس]] را تشکیل داده، دارای ۳۹ یا ۴۶ کتاب است. [[اختلاف]] مزبور از تفاوت دو نسخه قدیم آن ([[عبری]] و [[یونانی]]) سرچشمه میگیرد. [[زبان]] اصلی عهد قدیم، جز بخش اندکی از آنکه به زبان کلدانی [[نگارش]] یافته عبری است. در [[قرن چهارم]] پیش از میلاد و در پی اشغال [[فلسطین]] به دست [[اسکندر]]، [[یهودیان]] در سراسر [[امپراتوری]] وی پراکنده شده و با [[فراموشی]] تدریجی زبان [[مادری]] خویش (عبری) به زبان یونانی روی نهادند، بر همین اساس در سده سوم پیش از میلاد، نزدیک به ۷۰ نفر از یهودیان اسکندریه به دستور «بطلمیوس فیلادلفوس». [[حاکم مصر]]، عهد قدیم را به زبان یونانی [[ترجمه]] کردند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۶۰ - ۶۱؛ کلام مسیحی، ص۲۵۲۴؛ کتاب مقدس، ص۲۰ - ۲۲.</ref> این ترجمه به نسخه «سبعینیه»<ref>Septuagint.</ref> معروف و مهمترین تفاوت آن با متن عبری در ۷ کتاب طوبیّت، [[یهودیّت]]، حکمتِ سلیمان، حکمتِ یشوع بن سلیمان، باروک، کتاب اول و دوم مُکابیان است. به رغم وجود این کتابها در نسخه سبعینیه، متن عبری آنها در دست نیست؛ همچنین برخی از کتابها در نسخه سبعینیه نسبت به متن عبری، افزودههایی دارند. نسخه سبعینیه در دو [[قرن]] پیش از میلاد و یک سده پس از آن، نزد بسیاری از [[یهودیان]] و بعدها نزد [[مسیحیان]] معتبر بود. حدود سال ۱۰۰ میلادی، شورایی از سران [[یهود]] با [[رأی]] به رسمیت ۳۹ کتاب متن [[عبری]]، اسفار هفت گانه موجود در [[ترجمه]] سبعینیه را غیرقانونی اعلام کرد؛ اما مسیحیان به استفاده از آن ادامه دادند تا اینکه در [[قرن]] شانزدهم، پروتستانها نیز که [[مردم]] را به بازگشت به [[ایمان]] کلیسای صدر [[مسیحیت]] فرامی خواندند با بازگشت به متن عبری، ۷ کتاب یاد شده را غیر معتبر خواندند، بنابراین یهودیان و مسیحیان پرُوتِستان،<ref>protestan</ref> فقط متن عبری را معتبر و شمار کتابهای [[عهد قدیم]] را ۳۹ عدد، ولی [[مسیحیان کاتولیک]] و اُرْتُدُکْس <ref>rthodox</ref> نسخه سبعینیه را قانونی و عهدقدیم را دارای ۴۶ کتاب میدانند. اضافات سبعینیه نزد پروتستانها، «اپوکریفا» <ref>Apocrypha.</ref> (مخفی و پوشیده) و نزد دو [[فرقه]] دیگر [[مسیحی]] «[[قانون]] ثانوی»، بهمعنای دارای اعتبار درجه دوم یاد میشود.<ref>کلام مسیحی، ص۲۵؛ کتاب مقدس، ص۲۰ - ۲۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص118-119</ref> | ||
==تقسیمبندی [[عهد عتیق]]== | ==تقسیمبندی [[عهد عتیق]]== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
بخش دوم (کتب انبیا) به دو بخش انبیای متقدم و متأخر تقسیم شده است. در قسمت نخست، کتابهای یُوشَع، داوران، اول و دوم سَموئیل و اول و دوم [[پادشاهان]] و در بخش دوم کتابهای اَشِعْیا، اِرْمِیا، حِزْقِیال، هُوْشَع، یُوئیل، عامُوس، عُوْبَدْیا، یُونُس، مِیکاه، ناحُوم، حَبَقُّوق، صَفَنْیا، حَجَّیْ، زَکَرِیا و ملاکی را شامل میشود. بخش سوم عهد عتیق (مکتوبات) از کتابهای مَزامیر، أمثال، اَیّوب، غَزَل غَزَلها، رُوْت، مَراثی اِرمیا، اِسْتَر، [[جامعه]]، [[دانیال]]، عَزرا، نَحَمِیا، و [[تواریخ]] اول و دوم تشکیل میشود. | بخش دوم (کتب انبیا) به دو بخش انبیای متقدم و متأخر تقسیم شده است. در قسمت نخست، کتابهای یُوشَع، داوران، اول و دوم سَموئیل و اول و دوم [[پادشاهان]] و در بخش دوم کتابهای اَشِعْیا، اِرْمِیا، حِزْقِیال، هُوْشَع، یُوئیل، عامُوس، عُوْبَدْیا، یُونُس، مِیکاه، ناحُوم، حَبَقُّوق، صَفَنْیا، حَجَّیْ، زَکَرِیا و ملاکی را شامل میشود. بخش سوم عهد عتیق (مکتوبات) از کتابهای مَزامیر، أمثال، اَیّوب، غَزَل غَزَلها، رُوْت، مَراثی اِرمیا، اِسْتَر، [[جامعه]]، [[دانیال]]، عَزرا، نَحَمِیا، و [[تواریخ]] اول و دوم تشکیل میشود. | ||
برخی از این کتابها به صورت [[شعر]]، برخی [[تاریخی]] و بعضی دیگر دربردارنده [[حکمت]]، [[پیشگویی]] و [[رؤیا]] هستند.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۱۴۱؛ کتاب مقدس، ص۲۳.</ref> اما نسخه سبعینیه به سه بخش «کتابهای تاریخی»، «کتابهای [[حکمت]]، [[مناجات]] و [[شعر]]» و «کتابهای [[پیشگویی]]» قسمت میشود. بخش نخست، افزون بر اسفار پنج گانه [[تورات]]، کتابهای [[یوشع]]، داوران، روت، [[سموئیل]] اول و دوم، دو کتاب [[پادشاهان]]، دو کتاب [[تواریخ]] ایام، عزراء، نحیما و استر را شامل میشود. این بخش که با داستان [[آفرینش جهان]] وانسان آغاز میشود و [[تاریخ]] [[بنی اسرائیل]] را تا حدود [[قرن پنجم]] پیش از میلاد گزارش میکند، هر چند مطالب گوناگونی مانند [[شریعت]] و [[اخلاق]] نیز دارد، از آنجا که بخش عمده آن تاریخ است، آن را بخش [[تاریخی]] نامیدهاند. بخش دوم با ۵ کتاب ایوب، [[مزامیر]]، امثال، [[جامعه]]، و غزل غزلها مشتمل بر کلمات [[حکیمانه]]، مناجاتها و اشعار و سرودههای شاد، غمناک، شورانگیز و گاه بدبینانه است. بخش سوم نیز ۱۷ کتاب [[اشعیا]]، [[ارمیا]]، [[مراثی]] ارمیا، [[حزقیال]]، [[دانیال]]، [[هوشع]]، [[یوئیل]]، عاموس، [[عوبدیا]]، [[یونس]]، میکاه، ناحوم، [[حبقوق]]، [[صفنیا]]، حجی، [[زکریا]] و ملاکی را دربرمی گیرد. در این قسمت [[پیامبران بنی اسرائیل]] ضمن هشدار به [[قوم]] خویش، آنان را از [[گناهان]] برحذر داشته، [[آینده]] اسفناک یا خوشایندشان را پیشگویی کردهاند.<ref>کتاب مقدس، ص۲۳ - ۲۴.</ref> | برخی از این کتابها به صورت [[شعر]]، برخی [[تاریخی]] و بعضی دیگر دربردارنده [[حکمت]]، [[پیشگویی]] و [[رؤیا]] هستند.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۱۴۱؛ کتاب مقدس، ص۲۳.</ref> اما نسخه سبعینیه به سه بخش «کتابهای تاریخی»، «کتابهای [[حکمت]]، [[مناجات]] و [[شعر]]» و «کتابهای [[پیشگویی]]» قسمت میشود. بخش نخست، افزون بر اسفار پنج گانه [[تورات]]، کتابهای [[یوشع]]، داوران، روت، [[سموئیل]] اول و دوم، دو کتاب [[پادشاهان]]، دو کتاب [[تواریخ]] ایام، عزراء، نحیما و استر را شامل میشود. این بخش که با داستان [[آفرینش جهان]] وانسان آغاز میشود و [[تاریخ]] [[بنی اسرائیل]] را تا حدود [[قرن پنجم]] پیش از میلاد گزارش میکند، هر چند مطالب گوناگونی مانند [[شریعت]] و [[اخلاق]] نیز دارد، از آنجا که بخش عمده آن تاریخ است، آن را بخش [[تاریخی]] نامیدهاند. بخش دوم با ۵ کتاب ایوب، [[مزامیر]]، امثال، [[جامعه]]، و غزل غزلها مشتمل بر کلمات [[حکیمانه]]، مناجاتها و اشعار و سرودههای شاد، غمناک، شورانگیز و گاه بدبینانه است. بخش سوم نیز ۱۷ کتاب [[اشعیا]]، [[ارمیا]]، [[مراثی]] ارمیا، [[حزقیال]]، [[دانیال]]، [[هوشع]]، [[یوئیل]]، عاموس، [[عوبدیا]]، [[یونس]]، میکاه، ناحوم، [[حبقوق]]، [[صفنیا]]، حجی، [[زکریا]] و ملاکی را دربرمی گیرد. در این قسمت [[پیامبران بنی اسرائیل]] ضمن هشدار به [[قوم]] خویش، آنان را از [[گناهان]] برحذر داشته، [[آینده]] اسفناک یا خوشایندشان را پیشگویی کردهاند.<ref>کتاب مقدس، ص۲۳ - ۲۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص119-120</ref> | ||
==تاریخ [[نگارش]] [[عهد قدیم]]== | ==تاریخ [[نگارش]] [[عهد قدیم]]== | ||
بر اساس دیدگاه رایج در [[سنت]] [[یهودی]] ـ [[مسیحی]]، مجموعه عهد قدیم در مدت [[زمان]] تقریبی ۱۰۰۰ سال با [[وحی]] و [[الهام]] [[خداوند]]، به وسیله [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[پیامبران]] و دیگر شخصیتهای [[الهی]] پس از وی نگارش یافته است. [[تورات]] (اسفار پنج گانه) را حضرت موسی{{ع}} و سایر کتابهای [[عهد عتیق]] را کسانی نوشتهاند که این کتابها در عنوان خود به آنها منسوباند. کتابهایی دیگر مانند «داوران» و «پادشاهان» هم که در عنوان آنها نام کسی یاد نشده به یکی از شخصیتهای قدیمی منسوباند. بنابر این دیدگاه، «عزراء» و دیگران پس از دوران [[اسارت]] در [[بابل]] فقط به گردآوری و [[حفظ]] این کتابها پرداختهاند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۳ - ۳۴؛ تاریخ قوم یهود، ج ۲، ص۴۰.</ref> اما پژوهشهای گسترده انجام گرفته درباره یکایک کتابهای این مجموعه به ویژه پس از پیدایش جریان نقد [[تاریخی]] [[کتاب مقدس]] نشان میدهد که [[تاریخ]] [[نگارش]] و نویسندگان شماری از آنها نامعلوماند و درباره شمار باقی مانده نیز [[تردیدها]] و چالشهایی بسیار جدی وجود دارند. بر اساس این [[پژوهشها]]، مجموعه [[عهد قدیم]] در یک فرایند تدریجی از حدود سال ۱۵۰۰ تا ۱۳۰ پیش از میلاد به وسیله شمار زیادی از افراد تألیف و گردآوری شده است و شواهدی گوناگون به ویژه مستنداتی از خود مجموعه، نشان میدهند که این کتابها یا دست کم همه بخشهای آنها نمیتوانند در [[زمان]] و به وسیله کسانی نوشته شده باشند که به آنها منسوباند، <ref>برای آگاهی مفصل ر.ک: المدخل الی الکتاب المقدس، الفغالی، ج ۲، ص۴۰۰ - ۴۱۴؛ ج ۳، ص۱۴ - ۱۵؛ المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۹۲ - ۱۷۱؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۹۸ - ۶۷۳؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۱۷۱۸۱؛ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۲ - ۱۰۳، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».</ref> در هر صورت عموم [[پژوهشگران]] جدید و بسیاری از [[دانشمندان]] سنتی [[یهودی]] و [[مسیحی]] بر این باورند که تاریخ نگارش و تدوین نهایی عهد قدیم بعد از پایان [[اسارت]] بابلی (۵۳۸ ق. م. دوران اسارت [[بخت النصر]] در [[بابل]]) است.<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۵۳۵؛ تاریخ تمدن، ج ۱، ص۳۸۲؛ کتاب مقدس، ص۱۸۷ - ۱۸۸، ۱۹۱ - ۱۹۲.</ref> مجموعه عهد قدیم افزون بر فرآیند تدریجی نگارش، فرایند دیگری را برای قانونی شدن پیموده و این جریان به صورت پذیرش تدریجی متون عمل کرده است، بر این اساس بخش [[تورات]]، احتمالاً در حدود سالهای ۴۰۰ پیش از میلاد، کتابهای [[انبیا]] در حدود سال ۲۰۰ پیش از میلاد و بخش مکتوبات نیز حدود سالهای ۱۰۰ میلادی بسته شده است؛ به این معنا که دیگر متن جدیدی را برای افزودن بر آن نمیپذیرفتند.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۳ - ۴۵؛ جهان مذهبی، ج ۲، ص۶۰۷؛ تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص۲۶۸ - ۲۷۶.</ref> | بر اساس دیدگاه رایج در [[سنت]] [[یهودی]] ـ [[مسیحی]]، مجموعه عهد قدیم در مدت [[زمان]] تقریبی ۱۰۰۰ سال با [[وحی]] و [[الهام]] [[خداوند]]، به وسیله [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[پیامبران]] و دیگر شخصیتهای [[الهی]] پس از وی نگارش یافته است. [[تورات]] (اسفار پنج گانه) را حضرت موسی{{ع}} و سایر کتابهای [[عهد عتیق]] را کسانی نوشتهاند که این کتابها در عنوان خود به آنها منسوباند. کتابهایی دیگر مانند «داوران» و «پادشاهان» هم که در عنوان آنها نام کسی یاد نشده به یکی از شخصیتهای قدیمی منسوباند. بنابر این دیدگاه، «عزراء» و دیگران پس از دوران [[اسارت]] در [[بابل]] فقط به گردآوری و [[حفظ]] این کتابها پرداختهاند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۳۳ - ۳۴؛ تاریخ قوم یهود، ج ۲، ص۴۰.</ref> اما پژوهشهای گسترده انجام گرفته درباره یکایک کتابهای این مجموعه به ویژه پس از پیدایش جریان نقد [[تاریخی]] [[کتاب مقدس]] نشان میدهد که [[تاریخ]] [[نگارش]] و نویسندگان شماری از آنها نامعلوماند و درباره شمار باقی مانده نیز [[تردیدها]] و چالشهایی بسیار جدی وجود دارند. بر اساس این [[پژوهشها]]، مجموعه [[عهد قدیم]] در یک فرایند تدریجی از حدود سال ۱۵۰۰ تا ۱۳۰ پیش از میلاد به وسیله شمار زیادی از افراد تألیف و گردآوری شده است و شواهدی گوناگون به ویژه مستنداتی از خود مجموعه، نشان میدهند که این کتابها یا دست کم همه بخشهای آنها نمیتوانند در [[زمان]] و به وسیله کسانی نوشته شده باشند که به آنها منسوباند، <ref>برای آگاهی مفصل ر.ک: المدخل الی الکتاب المقدس، الفغالی، ج ۲، ص۴۰۰ - ۴۱۴؛ ج ۳، ص۱۴ - ۱۵؛ المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۹۲ - ۱۷۱؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۹۸ - ۶۷۳؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۱۷۱۸۱؛ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۲ - ۱۰۳، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».</ref> در هر صورت عموم [[پژوهشگران]] جدید و بسیاری از [[دانشمندان]] سنتی [[یهودی]] و [[مسیحی]] بر این باورند که تاریخ نگارش و تدوین نهایی عهد قدیم بعد از پایان [[اسارت]] بابلی (۵۳۸ ق. م. دوران اسارت [[بخت النصر]] در [[بابل]]) است.<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۵۳۵؛ تاریخ تمدن، ج ۱، ص۳۸۲؛ کتاب مقدس، ص۱۸۷ - ۱۸۸، ۱۹۱ - ۱۹۲.</ref> مجموعه عهد قدیم افزون بر فرآیند تدریجی نگارش، فرایند دیگری را برای قانونی شدن پیموده و این جریان به صورت پذیرش تدریجی متون عمل کرده است، بر این اساس بخش [[تورات]]، احتمالاً در حدود سالهای ۴۰۰ پیش از میلاد، کتابهای [[انبیا]] در حدود سال ۲۰۰ پیش از میلاد و بخش مکتوبات نیز حدود سالهای ۱۰۰ میلادی بسته شده است؛ به این معنا که دیگر متن جدیدی را برای افزودن بر آن نمیپذیرفتند.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۳ - ۴۵؛ جهان مذهبی، ج ۲، ص۶۰۷؛ تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص۲۶۸ - ۲۷۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 120-121</ref> | ||
==نوشت افزار== | ==نوشت افزار== | ||
نسخههای عهد قدیم تا پیش از پیدایش کاغذ و [[صنعت]] چاپ، با دست روی برگههای پاپیروس و اغلب روی نوعی مرغوب و محکم از پوست گوسفند نوشته میشد. با گذشت [[زمان]] و فرسوده شدن نسخههای کهن، نسخههای نو جایگزین آنها میشدند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۴۸ - ۵۱.</ref> گزارشهای خود [[عهد قدیم]] نشان میدهند که در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}}، کتیبهها و [[الواح]] سنگی <ref>کتاب مقدس، خروج ۳۴: ۱، ۴؛ تثنیه ۲۷: ۱ - ۴ قس: اشعیاء ۳۰: ۸؛ حبقوق ۲: ۲.</ref> و در دورههای بعد کتیبهها و الواح فلزی، سنگی و خشتی <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۶، «کتاب».</ref> و اغلب برگههای پاپیروس و پوست برای نگاشتن اسفار [[مقدس]] به کار میرفتند.<ref>کتاب مقدس، مزامیر ۴۰: ۷؛ ارمیا ۳۶: ۲ - ۴؛ حزقیال ۲: ۹؛ ۳: ۳۱؛ زکریا ۵: ۱ - ۲.</ref> نسخههای پوستین مربوط به بخشهای گوناگون [[عهد عتیق]] در دورههای مختلف [[تاریخی]] و از مناطق گوناگون به وسیله کاوشگران باستانشناس یافت شدهاند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۵۰ - ۵۷.</ref> پارچههای کتانی به شکل طوماری عریض که در دو طرف آن چوبی برای پیچیدن داشت و آن را در جلدی از پوست میپیچیدند، وسیله دیگری بود که برای [[نگارش]] اسفار مقدس از آن استفاده میشد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۶، «کتاب مقدس».</ref> | نسخههای عهد قدیم تا پیش از پیدایش کاغذ و [[صنعت]] چاپ، با دست روی برگههای پاپیروس و اغلب روی نوعی مرغوب و محکم از پوست گوسفند نوشته میشد. با گذشت [[زمان]] و فرسوده شدن نسخههای کهن، نسخههای نو جایگزین آنها میشدند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۴۸ - ۵۱.</ref> گزارشهای خود [[عهد قدیم]] نشان میدهند که در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}}، کتیبهها و [[الواح]] سنگی <ref>کتاب مقدس، خروج ۳۴: ۱، ۴؛ تثنیه ۲۷: ۱ - ۴ قس: اشعیاء ۳۰: ۸؛ حبقوق ۲: ۲.</ref> و در دورههای بعد کتیبهها و الواح فلزی، سنگی و خشتی <ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۶، «کتاب».</ref> و اغلب برگههای پاپیروس و پوست برای نگاشتن اسفار [[مقدس]] به کار میرفتند.<ref>کتاب مقدس، مزامیر ۴۰: ۷؛ ارمیا ۳۶: ۲ - ۴؛ حزقیال ۲: ۹؛ ۳: ۳۱؛ زکریا ۵: ۱ - ۲.</ref> نسخههای پوستین مربوط به بخشهای گوناگون [[عهد عتیق]] در دورههای مختلف [[تاریخی]] و از مناطق گوناگون به وسیله کاوشگران باستانشناس یافت شدهاند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۵۰ - ۵۷.</ref> پارچههای کتانی به شکل طوماری عریض که در دو طرف آن چوبی برای پیچیدن داشت و آن را در جلدی از پوست میپیچیدند، وسیله دیگری بود که برای [[نگارش]] اسفار مقدس از آن استفاده میشد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۶، «کتاب مقدس».</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 121-122</ref> | ||
==ترجمههای عهد قدیم== | ==ترجمههای عهد قدیم== | ||
زبان اصلی عهد قدیم، جز بخش کوچکی از آنکه به زبان کلدانی (آرامی) و [[یونانی]] نگارش یافته [[عبری]] باستان است. درباره اینکه [[تورات]] نوشته شده در زمان حضرت موسی{{ع}} به چه زبانی بوده، دادههای دقیقی در دست نیستند. البته برخی با توجه به یافتههای باستانشناسی به دست آمده از [[صحرای سینا]] که [[تاریخ]] آن را حدوداً ۱۵۰۰ پیش از میلاد تخمین زدهاند، [[زبان]] آن را سینایی (از زبانهای [[سامی]] و نزدیک به زبان فنیقی) دانستهاند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۴۷.</ref> پس از [[ترجمه]] سبعینیه که قدیمیترین ترجمه عهد عتیق به زبان یونانی است ترجمههای دیگری هم به زبان یونانی صورت گرفت.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۶۲ - ۶۴.</ref> امروزه نسخههای خطی متعددی از [[ترجمه]] سبعینیه در کتابخانهها و موزههای کشورهای مختلف نگهداری میشوند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۶۶ - ۶۸.</ref> در پی حضور درازمدت [[یهودیان]] در [[جوامع]] دیگر (مانند دوران [[اسارت]] بابلی) و نیز گسترش [[مسیحیت]] در میان [[اقوام]] و [[ملل]] گوناگون، [[عهد قدیم]] در دورههای مختلف [[تاریخی]] و با [[هدف]] [[تأمین نیاز]] [[مؤمنان]]، به زبانهای مختلف آرامی، [[سریانی]]، لاتینی، قبطی، [[حبشی]]، ارمنی، [[انگلیسی]]، [[عربی]] و [[فارسی]] ترجمه شد.<ref>ر.ک: قاموس کتاب مقدس، ص۷۲۱ - ۷۲۲ «کتاب مقدس»؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۶۰ - ۶۴، ۶۹ - ۸۳؛ کتاب مقدس، ص۴۹ - ۵۰.</ref> | زبان اصلی عهد قدیم، جز بخش کوچکی از آنکه به زبان کلدانی (آرامی) و [[یونانی]] نگارش یافته [[عبری]] باستان است. درباره اینکه [[تورات]] نوشته شده در زمان حضرت موسی{{ع}} به چه زبانی بوده، دادههای دقیقی در دست نیستند. البته برخی با توجه به یافتههای باستانشناسی به دست آمده از [[صحرای سینا]] که [[تاریخ]] آن را حدوداً ۱۵۰۰ پیش از میلاد تخمین زدهاند، [[زبان]] آن را سینایی (از زبانهای [[سامی]] و نزدیک به زبان فنیقی) دانستهاند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۴۷.</ref> پس از [[ترجمه]] سبعینیه که قدیمیترین ترجمه عهد عتیق به زبان یونانی است ترجمههای دیگری هم به زبان یونانی صورت گرفت.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۶۲ - ۶۴.</ref> امروزه نسخههای خطی متعددی از [[ترجمه]] سبعینیه در کتابخانهها و موزههای کشورهای مختلف نگهداری میشوند.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۶۶ - ۶۸.</ref> در پی حضور درازمدت [[یهودیان]] در [[جوامع]] دیگر (مانند دوران [[اسارت]] بابلی) و نیز گسترش [[مسیحیت]] در میان [[اقوام]] و [[ملل]] گوناگون، [[عهد قدیم]] در دورههای مختلف [[تاریخی]] و با [[هدف]] [[تأمین نیاز]] [[مؤمنان]]، به زبانهای مختلف آرامی، [[سریانی]]، لاتینی، قبطی، [[حبشی]]، ارمنی، [[انگلیسی]]، [[عربی]] و [[فارسی]] ترجمه شد.<ref>ر.ک: قاموس کتاب مقدس، ص۷۲۱ - ۷۲۲ «کتاب مقدس»؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۶۰ - ۶۴، ۶۹ - ۸۳؛ کتاب مقدس، ص۴۹ - ۵۰.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 122.</ref> | ||
==[[تورات]] و بخشهای آن== | ==[[تورات]] و بخشهای آن== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
سِفر اَعداد سرگذشت [[سرگردانی]] [[بنی اسرائیل]] در بیابان را بیان میکند. آنها در پی [[سرپیچی]] از [[فرمان خداوند]] مبنی بر [[نبرد]] با ساکنان [[سرزمین موعود]]، ۴۰ سال [[سرگردان]] و آواره شدند. این کتاب آمار دقیقی از شمار [[جمعیت]] [[اسباط]] بنی اسرائیل را ارائه میدهد؛ همچنین احکام و [[دستورات]] [[فقهی]] متعددی در آن آمده اند<ref>کتاب مقدس اعداد، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۶۳ - ۱۶۸.</ref>. | سِفر اَعداد سرگذشت [[سرگردانی]] [[بنی اسرائیل]] در بیابان را بیان میکند. آنها در پی [[سرپیچی]] از [[فرمان خداوند]] مبنی بر [[نبرد]] با ساکنان [[سرزمین موعود]]، ۴۰ سال [[سرگردان]] و آواره شدند. این کتاب آمار دقیقی از شمار [[جمعیت]] [[اسباط]] بنی اسرائیل را ارائه میدهد؛ همچنین احکام و [[دستورات]] [[فقهی]] متعددی در آن آمده اند<ref>کتاب مقدس اعداد، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۶۳ - ۱۶۸.</ref>. | ||
===سفر تثنیه=== | ===سفر تثنیه=== | ||
تثنیه به معنای تکرار است؛ زیرا احکام و دستورات کتابهای دیگر دوباره در این کتاب بازگو شدهاند. گزارشهای این کتاب از پایان دوره سرگردانی بنی اسرائیل و رسیدن آنان به کنار رود [[اردن]] و [[مرز]] سرزمین موعود آغاز میشوند. در این مکان [[حضرت موسی]]{{ع}} [[احکام]] را برای [[قوم بنی اسرائیل]] یادآوری و [[جانشین]] خود را تعیین میکند. در پایان این کتاب، [[وفات]] حضرت موسی و [[عزاداری]] بنی اسرائیل برای او گزارش شده است<ref>کتاب مقدس تثنیه، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۷۶۱۷۳.</ref>. | تثنیه به معنای تکرار است؛ زیرا احکام و دستورات کتابهای دیگر دوباره در این کتاب بازگو شدهاند. گزارشهای این کتاب از پایان دوره سرگردانی بنی اسرائیل و رسیدن آنان به کنار رود [[اردن]] و [[مرز]] سرزمین موعود آغاز میشوند. در این مکان [[حضرت موسی]]{{ع}} [[احکام]] را برای [[قوم بنی اسرائیل]] یادآوری و [[جانشین]] خود را تعیین میکند. در پایان این کتاب، [[وفات]] حضرت موسی و [[عزاداری]] بنی اسرائیل برای او گزارش شده است<ref>کتاب مقدس تثنیه، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۷۶۱۷۳.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 122-124</ref> | ||
==[[تاریخ]] [[نگارش]] [[تورات]] (اسفار پنج گانه)== | ==[[تاریخ]] [[نگارش]] [[تورات]] (اسفار پنج گانه)== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بر اساس گزارش تلمود و [[اعتقاد]] [[دانشمندان]] سنتی [[یهود]]، حضرت موسی{{ع}} [[تورات]] را در [[کوه سینا]] دریافت کرد و به نگارش درآورد و آن را پس از خود به [[یوشع]]{{ع}} سپرد و یوشع آن را به [[پیران]] دانشمند و پیران به [[انبیا]] و ایشان به اعضای انجمن کبیر سپردند.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱، ۸۴ - ۸۵؛ گنجینه ای از تلمود، ص۱۴۴؛ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵، ۱۲۳.</ref> در [[اثبات]] این دیدگاه به گزارشهای خود [[کتاب مقدس]] استناد شده است.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱ ـ ۴۲؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۳۴۸.</ref> برخی از این دسته صاحبنظران، پذیرفتهاند که همه بخشهای اسفار پنج گانه، نوشته خود حضرت موسی{{ع}} نیست؛ اما بر این باورند که اصل و اساس تورات نوشتههای اوست و اگر دیگران چیزی بر آن افزوده و بخشی یا همه آن را بازنویسی کردهاند، همه با [[هدایت الهی]] و [[روح القدس]] بوده است؛<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۴۲ - ۴۳.</ref> همچنین صاحبان این دیدگاه پذیرفتهاند که [[تورات موسی]]{{ع}} به وسیله نَبُوخَذ نُصَّر (بُخْتُ نُصَّر) و در [[زمان]] محاصره [[اورشلیم]] در [[آتش]] سوخت و عزراء [[کاهن]] با [[هدایت]] روح القدس دوباره آن را نگاشت.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵.</ref> [[تورات]] (اسفار پنج گانه) مقدسترین کتاب از مجموعه [[عهد عتیق]] است و [[فرقه]] سامریان که هنوز بقایای آنان در برخی روستاهای [[فلسطین]] هستند، فقط [[وحیانی]] بودن این بخش را میپذیرند.<ref>کلام مسیحی، ص۳۱ - ۳۲.</ref> این دیدگاه درباره نویسنده و [[تاریخ]] [[نگارش]] [[تورات]] بعدها با نقد برخی از [[دانشمندان یهود]] روبه رو شد. [[ابراهیم بن عزراء]] برای نخستین بار [[کتابت]] تورات موجود (اسفار پنج گانه) به وسیله [[حضرت موسی]]{{ع}} را با زبان رمز ـ به سبب [[هراس]] از [[اتهام]] بدعتگذاری ـ رد کرد. [[باروخ اسپینوزا]] رمزهای او را باز کرد و از آن استفاده کرد که بر اساس شواهدی گوناگون از خود تورات، نویسنده آن حضرت موسی{{ع}} نیست، بلکه شخص دیگری قرنها پس از وی آن را نوشته است. اسپینوزا شواهد مهمتر دیگری از تورات میآورد که ابن عزراء به آن توجه نکرده است.<ref>کتاب مقدس، ص۵۶ - ۶۲؛ ر. ک: هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».</ref> او به برخی از حوادث <ref>ر.ک: کتاب مقدس،پیدایش، ۳۶: ۳۱؛ خروج، ۱۶: ۳۵؛ یوشع، ۵: ۱۲.</ref> و نامهای <ref>قس: کتاب مقدس، پیدایش، ۱۴: ۱۴؛ داوران، ۱۸: ۲۹.</ref> یاد شده در تورات استناد میکند که بعد از زمان [[موسی]]{{ع}} پدید آمده است. گزارش زمان و مکان [[مرگ]] و [[دفن]] موسی{{ع}}، [[عزاداری]] [[بنی اسرائیل]] برای او و جملههایی مانند «[[پیامبری]] مانند موسی تا به حال در بنی اسرائیل برنخاسته» و «احدی [[قبر]] او را تا امروز ندانسته است»<ref>کتاب مقدس، تثنیه ۳۴: ۱ - ۱۰.</ref> از این قبیلاند که نمیتوانند نوشته خود حضرت موسی{{ع}} باشند. <ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵، ۹۶ - ۱۰۳، ۱۱۹ - ۱۲۰؛ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».</ref> اسپینوزا نتیجه میگیرد که تورات موسی{{ع}} غیر از اسفار پنج گانه موجود، بسیار کمتر از آن و کاملاً متفاوت با آن است و نویسنده اسفار مزبور، آن را در جای مناسب، لابه لای نوشتههای خود گنجانده است. به [[اعتقاد]] اسپینوزا اسفار پنج گانه پس از دوران [[اسارت]] بابلی و به احتمال [[قوی]] به دست عزراء نوشته شده است.<ref>هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه»</ref> در [[قرن]] نوزدهم و در پی عصر [[روشنگری]] در اروپا، درباره [[کتاب مقدس]] نیز بررسیهای انتقادی صورت گرفت که امروزه به «نقد [[تاریخی]] کتاب مقدس» معروفاند. [[پژوهشگران]] و نقادان کتاب مقدس در این دوره با تجزیه و تحلیل دقیق و نقادانه مجموعه [[تورات]] بر آن شدند که اسفار پنج گانه تورات[[دست]] کم از ۴ منبع اصلی در زمانهای گوناگون به وجود آمدهاند. این دیدگاه که به تدریج پذیرش عام یافت، [[نظریه]]«منابع تورات» نامیده شد. منابع یاد شده برای سهولت بیشتر با حروف J (: یَهُوَه ای)،<ref>Jahwist.</ref> E (: اِلوهیمی)<ref>Elohist.</ref> D (: کاهنی)<ref>Deuteronomy.</ref> و P (: تثنیه ای)<ref>Pristly.</ref> نامگذاری شدند که هر یک بیانگر خطوطکلی یا منابع دوره ای خاص است. آمدن [[نام خدا]] در منبع نخست به صورت «یَهُوَه» و در دومی به صورت «الوهیم»، تمرکز منبع سوم بر [[احکام]] [[معبد]] و [[کاهنان]] و منبع بودن چهارمی برای [[سفر]] «تثنیه» سبب این نامگذاریهاست.<ref>The Encyclopedia Of Religion، V.۱۴، P. ۵۵۷- ۵۵۸، The | بر اساس گزارش تلمود و [[اعتقاد]] [[دانشمندان]] سنتی [[یهود]]، حضرت موسی{{ع}} [[تورات]] را در [[کوه سینا]] دریافت کرد و به نگارش درآورد و آن را پس از خود به [[یوشع]]{{ع}} سپرد و یوشع آن را به [[پیران]] دانشمند و پیران به [[انبیا]] و ایشان به اعضای انجمن کبیر سپردند.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱، ۸۴ - ۸۵؛ گنجینه ای از تلمود، ص۱۴۴؛ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵، ۱۲۳.</ref> در [[اثبات]] این دیدگاه به گزارشهای خود [[کتاب مقدس]] استناد شده است.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱ ـ ۴۲؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۳۴۸.</ref> برخی از این دسته صاحبنظران، پذیرفتهاند که همه بخشهای اسفار پنج گانه، نوشته خود حضرت موسی{{ع}} نیست؛ اما بر این باورند که اصل و اساس تورات نوشتههای اوست و اگر دیگران چیزی بر آن افزوده و بخشی یا همه آن را بازنویسی کردهاند، همه با [[هدایت الهی]] و [[روح القدس]] بوده است؛<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۴۲ - ۴۳.</ref> همچنین صاحبان این دیدگاه پذیرفتهاند که [[تورات موسی]]{{ع}} به وسیله نَبُوخَذ نُصَّر (بُخْتُ نُصَّر) و در [[زمان]] محاصره [[اورشلیم]] در [[آتش]] سوخت و عزراء [[کاهن]] با [[هدایت]] روح القدس دوباره آن را نگاشت.<ref>المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵.</ref> [[تورات]] (اسفار پنج گانه) مقدسترین کتاب از مجموعه [[عهد عتیق]] است و [[فرقه]] سامریان که هنوز بقایای آنان در برخی روستاهای [[فلسطین]] هستند، فقط [[وحیانی]] بودن این بخش را میپذیرند.<ref>کلام مسیحی، ص۳۱ - ۳۲.</ref> این دیدگاه درباره نویسنده و [[تاریخ]] [[نگارش]] [[تورات]] بعدها با نقد برخی از [[دانشمندان یهود]] روبه رو شد. [[ابراهیم بن عزراء]] برای نخستین بار [[کتابت]] تورات موجود (اسفار پنج گانه) به وسیله [[حضرت موسی]]{{ع}} را با زبان رمز ـ به سبب [[هراس]] از [[اتهام]] بدعتگذاری ـ رد کرد. [[باروخ اسپینوزا]] رمزهای او را باز کرد و از آن استفاده کرد که بر اساس شواهدی گوناگون از خود تورات، نویسنده آن حضرت موسی{{ع}} نیست، بلکه شخص دیگری قرنها پس از وی آن را نوشته است. اسپینوزا شواهد مهمتر دیگری از تورات میآورد که ابن عزراء به آن توجه نکرده است.<ref>کتاب مقدس، ص۵۶ - ۶۲؛ ر. ک: هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».</ref> او به برخی از حوادث <ref>ر.ک: کتاب مقدس،پیدایش، ۳۶: ۳۱؛ خروج، ۱۶: ۳۵؛ یوشع، ۵: ۱۲.</ref> و نامهای <ref>قس: کتاب مقدس، پیدایش، ۱۴: ۱۴؛ داوران، ۱۸: ۲۹.</ref> یاد شده در تورات استناد میکند که بعد از زمان [[موسی]]{{ع}} پدید آمده است. گزارش زمان و مکان [[مرگ]] و [[دفن]] موسی{{ع}}، [[عزاداری]] [[بنی اسرائیل]] برای او و جملههایی مانند «[[پیامبری]] مانند موسی تا به حال در بنی اسرائیل برنخاسته» و «احدی [[قبر]] او را تا امروز ندانسته است»<ref>کتاب مقدس، تثنیه ۳۴: ۱ - ۱۰.</ref> از این قبیلاند که نمیتوانند نوشته خود حضرت موسی{{ع}} باشند. <ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵، ۹۶ - ۱۰۳، ۱۱۹ - ۱۲۰؛ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».</ref> اسپینوزا نتیجه میگیرد که تورات موسی{{ع}} غیر از اسفار پنج گانه موجود، بسیار کمتر از آن و کاملاً متفاوت با آن است و نویسنده اسفار مزبور، آن را در جای مناسب، لابه لای نوشتههای خود گنجانده است. به [[اعتقاد]] اسپینوزا اسفار پنج گانه پس از دوران [[اسارت]] بابلی و به احتمال [[قوی]] به دست عزراء نوشته شده است.<ref>هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه»</ref> در [[قرن]] نوزدهم و در پی عصر [[روشنگری]] در اروپا، درباره [[کتاب مقدس]] نیز بررسیهای انتقادی صورت گرفت که امروزه به «نقد [[تاریخی]] کتاب مقدس» معروفاند. [[پژوهشگران]] و نقادان کتاب مقدس در این دوره با تجزیه و تحلیل دقیق و نقادانه مجموعه [[تورات]] بر آن شدند که اسفار پنج گانه تورات[[دست]] کم از ۴ منبع اصلی در زمانهای گوناگون به وجود آمدهاند. این دیدگاه که به تدریج پذیرش عام یافت، [[نظریه]]«منابع تورات» نامیده شد. منابع یاد شده برای سهولت بیشتر با حروف J (: یَهُوَه ای)،<ref>Jahwist.</ref> E (: اِلوهیمی)<ref>Elohist.</ref> D (: کاهنی)<ref>Deuteronomy.</ref> و P (: تثنیه ای)<ref>Pristly.</ref> نامگذاری شدند که هر یک بیانگر خطوطکلی یا منابع دوره ای خاص است. آمدن [[نام خدا]] در منبع نخست به صورت «یَهُوَه» و در دومی به صورت «الوهیم»، تمرکز منبع سوم بر [[احکام]] [[معبد]] و [[کاهنان]] و منبع بودن چهارمی برای [[سفر]] «تثنیه» سبب این نامگذاریهاست.<ref>The Encyclopedia Of Religion، V.۱۴، P. ۵۵۷- ۵۵۸، The | ||
New Encyclopedia Britanica، V۱۴، P. ۹۲۲، کتاب مقدس، ص۶۲ - ۶۴؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵ - ۸۸؛ کلام مسیحی، ص۳۲ - ۳۳.</ref> منابع مزبور، [[زبان]]، اندیشههای [[دینی]] و [[تاریخ]] پیدایش متفاوتی دارند؛ منبع یهوه ای با قدمتی بیشتر، در [[زمان]] [[حضرت داود]]{{ع}} و [[سلیمان]]{{ع}}، منبع الوهیمی پس از [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و تجزیه [[کشور]] [[یهود]] به شمال و جنوب، در بخش شمالی، منبع تثنیه ای در «یوشیا» و منبع کاهنی در دوره [[اسارت]] بابلی نوشته شده است. بر اساس این دیدگاه، [[تورات]] موجود (اسفار پنج گانه) پس از دوره اسارت بابلی و از ترکیب منابع یاد شده پدید آمده است.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، ج ۲، ص۱۶ - ۳۹؛ دین یهود در جهان مذهبی، ج ۲، ص۶۰۴.</ref> البته این نظریه با انتقاداتی نیز روبه روست.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۸۸ - ۸۹.</ref> امروزه بیشتر [[دانشمندان]] سنتی یهود و [[مسیحی]] پذیرفتهاند که اسفار پنج گانه نمیتواند نوشته [[حضرت موسی]]{{ع}} باشد؛ [[توماس میشل]] از [[فرقه]] سنّتگرای «ژزونیت» مسیحی [[معتقد]] است که تورات، ۵ سده پیش از میلاد، به وسیله شخصی ناشناس و با [[الهام الهی]] نوشته شده است.<ref>کتاب مقدس، ص۶۵۶۴؛ کلام مسیحی، ص۳۲.</ref> البته دلیلی بر الهامی بودن آن اقامه نمیشود. | New Encyclopedia Britanica، V۱۴، P. ۹۲۲، کتاب مقدس، ص۶۲ - ۶۴؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵ - ۸۸؛ کلام مسیحی، ص۳۲ - ۳۳.</ref> منابع مزبور، [[زبان]]، اندیشههای [[دینی]] و [[تاریخ]] پیدایش متفاوتی دارند؛ منبع یهوه ای با قدمتی بیشتر، در [[زمان]] [[حضرت داود]]{{ع}} و [[سلیمان]]{{ع}}، منبع الوهیمی پس از [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و تجزیه [[کشور]] [[یهود]] به شمال و جنوب، در بخش شمالی، منبع تثنیه ای در «یوشیا» و منبع کاهنی در دوره [[اسارت]] بابلی نوشته شده است. بر اساس این دیدگاه، [[تورات]] موجود (اسفار پنج گانه) پس از دوره اسارت بابلی و از ترکیب منابع یاد شده پدید آمده است.<ref>المدخل الی الکتاب المقدس، ج ۲، ص۱۶ - ۳۹؛ دین یهود در جهان مذهبی، ج ۲، ص۶۰۴.</ref> البته این نظریه با انتقاداتی نیز روبه روست.<ref>ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۸۸ - ۸۹.</ref> امروزه بیشتر [[دانشمندان]] سنتی یهود و [[مسیحی]] پذیرفتهاند که اسفار پنج گانه نمیتواند نوشته [[حضرت موسی]]{{ع}} باشد؛ [[توماس میشل]] از [[فرقه]] سنّتگرای «ژزونیت» مسیحی [[معتقد]] است که تورات، ۵ سده پیش از میلاد، به وسیله شخصی ناشناس و با [[الهام الهی]] نوشته شده است.<ref>کتاب مقدس، ص۶۵۶۴؛ کلام مسیحی، ص۳۲.</ref> البته دلیلی بر الهامی بودن آن اقامه نمیشود.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 124-126</ref> | ||
==[[تورات]] از دیدگاه [[قرآن]]== | ==[[تورات]] از دیدگاه [[قرآن]]== | ||
نام، [[تاریخ]]، ویژگیها و آموزههای تورات بازتاب گسترده ای در قرآن یافتهاند. [[قرآن کریم]] افزون بر واژه تورات، با تعابیر و عناوین دیگری مانند [[کتاب موسی]]{{ع}}، [[الواح]]، [[صحف موسی]]{{ع}} و جز آن نیز به [[کتاب آسمانی]] [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[آموزههای وحیانی]] نازل شده بر وی اشاره کرده است. نسبت این عناوین با تورات، مورد توجه و اهتمام [[مفسران]] قرار گرفته است؛ همچنین تنوع تعابیر قرآن در این باره و چرایی آن میتواند [[پرسش]] برانگیز و جالب توجه باشد. | نام، [[تاریخ]]، ویژگیها و آموزههای تورات بازتاب گسترده ای در قرآن یافتهاند. [[قرآن کریم]] افزون بر واژه تورات، با تعابیر و عناوین دیگری مانند [[کتاب موسی]]{{ع}}، [[الواح]]، [[صحف موسی]]{{ع}} و جز آن نیز به [[کتاب آسمانی]] [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[آموزههای وحیانی]] نازل شده بر وی اشاره کرده است. نسبت این عناوین با تورات، مورد توجه و اهتمام [[مفسران]] قرار گرفته است؛ همچنین تنوع تعابیر قرآن در این باره و چرایی آن میتواند [[پرسش]] برانگیز و جالب توجه باشد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 126.</ref> | ||
==بسامد و طبقهبندی [[آیات]]== | ==بسامد و طبقهبندی [[آیات]]== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
از مجموع عناوین و تعابیر به کار رفته درباره [[آموزههای وحیانی]] نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[کتاب مقدس یهودیان]] میتوان نتیجه گرفت که [[الواح]] در همان ماههای نخستِ بعد از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] نازل شد، در حالی که [[نزول آیات]] آغازین [[وحی]] بر حضرت موسی{{ع}} با آغاز [[رسالت]] وی، هنگام بازگشت از [[مدین]]، همزمان بود. <ref>برای نمونه ر. ک: طه / ۲۰، ۱۳ ـ ۲۴.</ref> در [[زمان]] حضور آن حضرت در مصر و رویاروییهایی که با [[فرعونیان]] داشت، همچنین پس از خروج از مصر، به ویژه در دوران [[سرگردانی]] ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابانهای اطراف [[سرزمین مقدس]] مجموعه وسیعی از [[آیات الهی]] بر حضرت موسی{{ع}} نازل گردید <ref>برای نمونه: ر. ک: بقره / ۲، ۶۷ ـ ۷۳؛ [[مائده]] / ۵، ۲۱ ـ ۲۶؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۱۷، ۱۶۰؛ [[یونس]] / ۱۰، ۸۷ ـ ۸۹؛ طه / ۲۰، ۷۷، ۸۳ ـ ۸۵؛ [[شعرا]] / ۲۶، ۱۰ ـ ۱۵، ۶۳.</ref>، بر این اساس میتوان گفت که الواح همان ۱۰ [[فرمان]] است که تنها بخشی از [[تورات]] و اصلیترین و کلیترین آموزههای آن را دربردارد و تورات به مجموع [[آیات]] نازل شده بر آن حضرت از [[آغاز بعثت]] تا پایان [[عمر]] وی گفته میشود. به احتمال زیاد همه آیات نازل شده، در زمان خود حضرت موسی{{ع}} به نوعی مکتوب شدهاند که [[صحف موسی]] میتواند اشاره به آن باشد. | از مجموع عناوین و تعابیر به کار رفته درباره [[آموزههای وحیانی]] نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[کتاب مقدس یهودیان]] میتوان نتیجه گرفت که [[الواح]] در همان ماههای نخستِ بعد از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] نازل شد، در حالی که [[نزول آیات]] آغازین [[وحی]] بر حضرت موسی{{ع}} با آغاز [[رسالت]] وی، هنگام بازگشت از [[مدین]]، همزمان بود. <ref>برای نمونه ر. ک: طه / ۲۰، ۱۳ ـ ۲۴.</ref> در [[زمان]] حضور آن حضرت در مصر و رویاروییهایی که با [[فرعونیان]] داشت، همچنین پس از خروج از مصر، به ویژه در دوران [[سرگردانی]] ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابانهای اطراف [[سرزمین مقدس]] مجموعه وسیعی از [[آیات الهی]] بر حضرت موسی{{ع}} نازل گردید <ref>برای نمونه: ر. ک: بقره / ۲، ۶۷ ـ ۷۳؛ [[مائده]] / ۵، ۲۱ ـ ۲۶؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۱۷، ۱۶۰؛ [[یونس]] / ۱۰، ۸۷ ـ ۸۹؛ طه / ۲۰، ۷۷، ۸۳ ـ ۸۵؛ [[شعرا]] / ۲۶، ۱۰ ـ ۱۵، ۶۳.</ref>، بر این اساس میتوان گفت که الواح همان ۱۰ [[فرمان]] است که تنها بخشی از [[تورات]] و اصلیترین و کلیترین آموزههای آن را دربردارد و تورات به مجموع [[آیات]] نازل شده بر آن حضرت از [[آغاز بعثت]] تا پایان [[عمر]] وی گفته میشود. به احتمال زیاد همه آیات نازل شده، در زمان خود حضرت موسی{{ع}} به نوعی مکتوب شدهاند که [[صحف موسی]] میتواند اشاره به آن باشد. | ||
نکته شایان توجه دیگر اینکه برخلاف آنچه در [[منابع حدیثی]] و [[تفسیری]] آمده و [[شهرت]] دارد، در هیچ یک از [[آیات قرآن کریم]]، کتاب نازل شده بر حضرت موسی{{ع}} با عنوان تورات یاد نشده است؛ با این توضیح که مضامینی مانند {{عربی|"اِنّا اَنزَلنَا التَّورةَ اِلی موسی"}} یا {{عربی|"آتینا موسی التوراة"}} به کار نرفته و آیات نازل شده بر وی اغلب با عنوان «[[الواح]]» و «[[کتاب موسی]]» آمده است. در حالی که [[آیات]] نازل شده بر [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به صراحت با عنوان [[انجیل]] و [[قرآن]] یاد شدهاند. {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ}}<ref>«عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم » سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>، بر این اساس میتوان گفت که کتاب نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} نه در [[زمان]] خود آن حضرت بلکه به احتمال بسیار زیاد در دورههای بعدی به نام [[تورات]] خوانده شده است. | نکته شایان توجه دیگر اینکه برخلاف آنچه در [[منابع حدیثی]] و [[تفسیری]] آمده و [[شهرت]] دارد، در هیچ یک از [[آیات قرآن کریم]]، کتاب نازل شده بر حضرت موسی{{ع}} با عنوان تورات یاد نشده است؛ با این توضیح که مضامینی مانند {{عربی|"اِنّا اَنزَلنَا التَّورةَ اِلی موسی"}} یا {{عربی|"آتینا موسی التوراة"}} به کار نرفته و آیات نازل شده بر وی اغلب با عنوان «[[الواح]]» و «[[کتاب موسی]]» آمده است. در حالی که [[آیات]] نازل شده بر [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به صراحت با عنوان [[انجیل]] و [[قرآن]] یاد شدهاند. {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ}}<ref>«عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم » سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>، بر این اساس میتوان گفت که کتاب نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} نه در [[زمان]] خود آن حضرت بلکه به احتمال بسیار زیاد در دورههای بعدی به نام [[تورات]] خوانده شده است.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 126-131</ref> | ||
==[[تاریخ]] تورات== | ==[[تاریخ]] تورات== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
===ویژگیهای عمومی [[تورات]]=== | ===ویژگیهای عمومی [[تورات]]=== | ||
[[قرآن کریم]] در وصفی کلی از کتاب حضرت موسی{{ع}}، آن را مایه هدایت، [[بصیرت]] و [[رحمت الهی]] برای مردم میخواند: {{متن قرآن|ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«و بیگمان پس از آنکه نسلهای نخستین را از میان برداشتیم به موسی کتاب دادیم که روشنگریها و رهنمود و بخشایشی برای مردم بود باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۳.</ref>؛ همچنین جداکننده [[حق]] از [[باطل]]، روشنگر راه و مایه [[تذکر]] و یادآوری برای [[پرهیزگاران]] و [[خردمندان]] و مایه [[یاد خدا]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و به راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و یادکردی برای پرهیزگاران دادیم؛» سوره انبیاء، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ}}<ref>«و ما به راستی به موسی رهنمود دادیم و برای بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) را به ارث نهادیم،» سوره غافر، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«که رهنمود و یادکردی برای خردمندان بود» سوره غافر، آیه ۵۴.</ref> و نیز دارای [[نور]] و مایه [[روشنگری]] مردم معرفی شده است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> [[مفسران]] هدایت را به وجود آموزههای [[توحیدی]] و [[تنزیه]] [[خداوند]] از داشتن [[همسر]]، فرزند، [[شریک]] و انباز،<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۲۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۰۱.</ref> [[معارف]] مربوط به [[معاد]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.</ref> [[تصدیق]] و [[تنزیه انبیا]]، [[بشارت]] [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}}،<ref> جامع البیان، ج ۳، ص۲۲۶.</ref> احکام الهی و [[ادله]] آن <ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴.</ref> [[تفسیر]] کردهاند. قرآن کریم نیز مایه هدایت خوانده شده است. {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref> فهمیدن این معنا و توجه به آن میتواند در [[فهم]] وصف تورات به مایه هدایت بودن بسیار راهگشا باشد، چنان که در تفسیر اشتمال تورات بر نور، آن را اشاره به [[بیان احکام]] [[شرعی]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.</ref> ادله، مثلها، [[فضایل]] و ارزشهای رهنمون به سوی حق <ref>تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۰۱.</ref> و زدودن تاریکیهای [[جهل و نادانی]]<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸ - ۳۵۹.</ref> از سوی [[تورات]] معنا کردهاند و مراد از وجود [[موعظه]] در آن را، [[فرمانهای الهی]] مبنی بر [[پرهیز از گناه]] و انجام [[عبادات]] و [[پند]] و اندرزهای شیوا و رسا گفتهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.</ref> | [[قرآن کریم]] در وصفی کلی از کتاب حضرت موسی{{ع}}، آن را مایه هدایت، [[بصیرت]] و [[رحمت الهی]] برای مردم میخواند: {{متن قرآن|ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«و بیگمان پس از آنکه نسلهای نخستین را از میان برداشتیم به موسی کتاب دادیم که روشنگریها و رهنمود و بخشایشی برای مردم بود باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۳.</ref>؛ همچنین جداکننده [[حق]] از [[باطل]]، روشنگر راه و مایه [[تذکر]] و یادآوری برای [[پرهیزگاران]] و [[خردمندان]] و مایه [[یاد خدا]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و به راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و یادکردی برای پرهیزگاران دادیم؛» سوره انبیاء، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ}}<ref>«و ما به راستی به موسی رهنمود دادیم و برای بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) را به ارث نهادیم،» سوره غافر، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«که رهنمود و یادکردی برای خردمندان بود» سوره غافر، آیه ۵۴.</ref> و نیز دارای [[نور]] و مایه [[روشنگری]] مردم معرفی شده است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> [[مفسران]] هدایت را به وجود آموزههای [[توحیدی]] و [[تنزیه]] [[خداوند]] از داشتن [[همسر]]، فرزند، [[شریک]] و انباز،<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۲۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۰۱.</ref> [[معارف]] مربوط به [[معاد]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.</ref> [[تصدیق]] و [[تنزیه انبیا]]، [[بشارت]] [[بعثت پیامبر اکرم]]{{صل}}،<ref> جامع البیان، ج ۳، ص۲۲۶.</ref> احکام الهی و [[ادله]] آن <ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴.</ref> [[تفسیر]] کردهاند. قرآن کریم نیز مایه هدایت خوانده شده است. {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref> فهمیدن این معنا و توجه به آن میتواند در [[فهم]] وصف تورات به مایه هدایت بودن بسیار راهگشا باشد، چنان که در تفسیر اشتمال تورات بر نور، آن را اشاره به [[بیان احکام]] [[شرعی]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.</ref> ادله، مثلها، [[فضایل]] و ارزشهای رهنمون به سوی حق <ref>تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۰۱.</ref> و زدودن تاریکیهای [[جهل و نادانی]]<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸ - ۳۵۹.</ref> از سوی [[تورات]] معنا کردهاند و مراد از وجود [[موعظه]] در آن را، [[فرمانهای الهی]] مبنی بر [[پرهیز از گناه]] و انجام [[عبادات]] و [[پند]] و اندرزهای شیوا و رسا گفتهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 131-135</ref> | ||
==آموزههای تورات== | ==آموزههای تورات== | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
===[[اخلاق]]=== | ===[[اخلاق]]=== | ||
[[صحف موسی]]{{ع}} [[تزکیه نفس]] را مایه [[فلاح]] و [[رستگاری]] خوانده است. {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}<ref>«صحیفههای ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۹.</ref> [[الواح موسی]]{{ع}} آموزههای پندآمیز فراگیری را که اغلب در حوزه [[اخلاق]] جای دارند دربرداشته است: {{متن قرآن|وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً}}<ref>«و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> این نوع آموزهها زمینهساز تزکیه نفس هستند. انجام دادن [[کار نیک]] یکی از [[آموزههای اخلاقی]] [[تورات]] است. [[قرآن کریم]] بنی اسرائیل را [[سرزنش]] میکند که چرا به رغم خواندن تورات فقط [[مردم]] را به [[نیکی]] [[فرمان]] داده، ولی خود را از یاد میبرند: {{متن قرآن|أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟ آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref> | [[صحف موسی]]{{ع}} [[تزکیه نفس]] را مایه [[فلاح]] و [[رستگاری]] خوانده است. {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}<ref>«صحیفههای ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۹.</ref> [[الواح موسی]]{{ع}} آموزههای پندآمیز فراگیری را که اغلب در حوزه [[اخلاق]] جای دارند دربرداشته است: {{متن قرآن|وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً}}<ref>«و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> این نوع آموزهها زمینهساز تزکیه نفس هستند. انجام دادن [[کار نیک]] یکی از [[آموزههای اخلاقی]] [[تورات]] است. [[قرآن کریم]] بنی اسرائیل را [[سرزنش]] میکند که چرا به رغم خواندن تورات فقط [[مردم]] را به [[نیکی]] [[فرمان]] داده، ولی خود را از یاد میبرند: {{متن قرآن|أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟ آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 135-142</ref> | ||
==تورات و [[یهود]]== | ==تورات و [[یهود]]== | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
#آیاتی که بخشهای مهمی از [[تاریخ]] [[زندگی]] و [[معجزات]] پیامبرانی چون ابراهیم، اسماعیل و [[عیسی]]{{عم}} و نیز رخدادهای مهم [[دینی]] ـ تاریخی [[یهودیت]] را گزارش میکنند و این به سبب اهمیت بسیار فراوان آنها در تاریخ [[ادیان الهی]] و [[تکوین]] و تصحیح [[باورها]] و ارزشهای [[توحیدی]] است {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده میسازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۶۰.</ref>، بر همین اساس تورات و انجیل نازل شده نمیتوانستند به آنها بیتوجه باشند؛ ولی این گزارشها در کتاب مقدس کنونی نیامدهاند، در حالی که در بسیاری از موارد، جزئیترین مسائل مربوط به حوادث و شخصیتهای دینی و سخنان آنها را گزارش کردهاند. موارد یاد شده را میتوان به احتمال، از آموزههایی دانست که در یکی از مقاطع تاریخی از تورات حذف شدهاند. | #آیاتی که بخشهای مهمی از [[تاریخ]] [[زندگی]] و [[معجزات]] پیامبرانی چون ابراهیم، اسماعیل و [[عیسی]]{{عم}} و نیز رخدادهای مهم [[دینی]] ـ تاریخی [[یهودیت]] را گزارش میکنند و این به سبب اهمیت بسیار فراوان آنها در تاریخ [[ادیان الهی]] و [[تکوین]] و تصحیح [[باورها]] و ارزشهای [[توحیدی]] است {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده میسازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۶۰.</ref>، بر همین اساس تورات و انجیل نازل شده نمیتوانستند به آنها بیتوجه باشند؛ ولی این گزارشها در کتاب مقدس کنونی نیامدهاند، در حالی که در بسیاری از موارد، جزئیترین مسائل مربوط به حوادث و شخصیتهای دینی و سخنان آنها را گزارش کردهاند. موارد یاد شده را میتوان به احتمال، از آموزههایی دانست که در یکی از مقاطع تاریخی از تورات حذف شدهاند. | ||
[[قرآن کریم]]، [[دنیاطلبی]] و جلب [[منافع مادی]] و [[قساوت قلب]] را عامل [[تحریف تورات]] خوانده{{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«پس، برای پیمانشکنی لعنتشان کردیم و دلهاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش میکردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی مییابی؛ آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref> و ضمن [[تهدید]] تحریف کنندگان، از [[عذاب الهی]] آنان در [[آخرت]]، [[خواری]] در [[دنیا]]، [[محرومیت]] از [[الطاف]] و [[مواهب الهی]]، [[پاک]] نشدن دلهایشان از [[کفر]] و [[نفاق]] و سخن نگفتن [[خداوند]] با آنها به عنوان پیامدهای [[تحریف]] یاد کرده است.{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref> | [[قرآن کریم]]، [[دنیاطلبی]] و جلب [[منافع مادی]] و [[قساوت قلب]] را عامل [[تحریف تورات]] خوانده{{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«پس، برای پیمانشکنی لعنتشان کردیم و دلهاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش میکردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی مییابی؛ آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref> و ضمن [[تهدید]] تحریف کنندگان، از [[عذاب الهی]] آنان در [[آخرت]]، [[خواری]] در [[دنیا]]، [[محرومیت]] از [[الطاف]] و [[مواهب الهی]]، [[پاک]] نشدن دلهایشان از [[کفر]] و [[نفاق]] و سخن نگفتن [[خداوند]] با آنها به عنوان پیامدهای [[تحریف]] یاد کرده است.{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 142-147</ref> | ||
==[[تورات]] و [[مسیحیت]]== | ==[[تورات]] و [[مسیحیت]]== | ||
[[قرآن کریم]] با معرّفی «[[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]]» به عنوان یک حرکت [[توحیدی]] واحد {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، نگرش قومگرایانه و انحصارطلبانه به [[تاریخ انبیا]] و [[ادیان]] تحریف ناشده آسمانی گذشته را رد میکند. {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref> بر همین اساس است که [[بعثت]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} را ادامه [[رسالت]] [[حضرت موسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> و در نتیجه [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[انجیل]] را [[تصدیق]] کننده تورات میخواند: {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.</ref> تکرار تصدیق و نسبت دادن آن به انجیل در کاربرد دوم، نشان میدهد که [[گواهی]] بر [[حقانیت]] [[تورات]] و [[نزول]] [[الهی]] آن افزون بر سخنان حضرت مسیح{{ع}}، در [[آیات]] انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، [[تورات اصلی]] و نازل شده بر [[موسی]]{{ع}} است که [[خداوند]] آن را عاری از [[تحریفات]] پدید آمده، به [[عیسی]]{{ع}} [[تعلیم]] داد: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}}<ref>«و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.</ref>،{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>، بنابراین تصدیق یاد شده، هرگز به معنای [[تأیید]] کامل تورات موجود در عصر عیسی{{ع}} و پیراسته بودن آن از تحریف نیست.<ref>المیزان، ج ۳، ص۲۰۱.</ref> تصدیق تورات از سوی حضرت مسیح{{ع}} در [[اناجیل چهارگانه]] موجود نیز به چشم میخورد.<ref>کتاب مقدس، متی ۵: ۱۷ - ۱۸.</ref> شماری از [[مفسران]] <ref>جامع البیان، ج ۳، ص۳۸۳ - ۳۸۴؛ البحر المحیط، ج ۲، ص۴۸۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۲۷۳.</ref> با استناد به دو [[آیه]] یاد شده و همانند آنها بر این باورند که انجیل نازل شده بر [[مسیح]]{{ع}} به [[امضا]] و تکمیل [[احکام]] تورات تحریف ناشده پرداخته و [[آیین]] آن حضرت جز در پاره ای [[احکام]]، [[ناسخ]] [[شریعت موسی]]{{ع}} نبوده است. در [[انجیل]] [[متّی]] و از زبان [[عیسی]]{{ع}} نیز به این مطلب تصریح شده است،<ref>کتاب مقدس، متی ۵: ۱۷ - ۱۸.</ref> بر همین اساس [[مسیحیان]]، [[تورات]] (اسفار پنج گانه) و دیگر کتابهای [[عهد عتیق]] را نیز بخشی از [[کتاب مقدس]] خود میدانند.<ref>آشنائی با ادیان بزرگ، ص۱۵۸؛ کلام مسیحی، ص۳۲؛ مسیحیت، ص۶۳.</ref> تصریح [[قرآن]] به [[تعلیم]] [[تورات]] به عیسی{{ع}} از سوی [[خدا]] و تأکید بر آن به عنوان نعمتی بر وی، میتواند [[مؤیّد]] دیدگاه یاد شده باشد. همچنین برخی [[آیات]] نشان میدهد [[حکم]] گوشت و برخی دیگر از اجزای شماری از حیوانات که بر اساس تورات بر [[قوم یهود]] [[حرام]] شده بود، به وسیله انجیل، [[نسخ]] شده است: {{متن قرآن|وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۳۸۴؛ التبیان، ج ۲، ص۴۷۰؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۶۵.</ref> قرآن سبب تحریمهای یاد شده به رغم [[حلال]] بودن آنها را، [[ستمگری]]، [[حقستیزی]] و [[تمرد]] قوم یهود و به عنوان [[کیفر]] آنان معرفی میکند. {{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا}}<ref>«آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ}}<ref>«و بر یهودیان هر (جاندار) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آنها را بر آنها حرام کردیم جز آنچه بر گرده و روده دارند و یا همراه استخوانهاست؛ بدین گونه آنان را برای افزونجوییشان کیفر دادیم و بیگمان ما راستگفتاریم» سوره انعام، آیه ۱۴۶.</ref> | [[قرآن کریم]] با معرّفی «[[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]]» به عنوان یک حرکت [[توحیدی]] واحد {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، نگرش قومگرایانه و انحصارطلبانه به [[تاریخ انبیا]] و [[ادیان]] تحریف ناشده آسمانی گذشته را رد میکند. {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref> بر همین اساس است که [[بعثت]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} را ادامه [[رسالت]] [[حضرت موسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> و در نتیجه [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[انجیل]] را [[تصدیق]] کننده تورات میخواند: {{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.</ref> تکرار تصدیق و نسبت دادن آن به انجیل در کاربرد دوم، نشان میدهد که [[گواهی]] بر [[حقانیت]] [[تورات]] و [[نزول]] [[الهی]] آن افزون بر سخنان حضرت مسیح{{ع}}، در [[آیات]] انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، [[تورات اصلی]] و نازل شده بر [[موسی]]{{ع}} است که [[خداوند]] آن را عاری از [[تحریفات]] پدید آمده، به [[عیسی]]{{ع}} [[تعلیم]] داد: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}}<ref>«و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.</ref>،{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>، بنابراین تصدیق یاد شده، هرگز به معنای [[تأیید]] کامل تورات موجود در عصر عیسی{{ع}} و پیراسته بودن آن از تحریف نیست.<ref>المیزان، ج ۳، ص۲۰۱.</ref> تصدیق تورات از سوی حضرت مسیح{{ع}} در [[اناجیل چهارگانه]] موجود نیز به چشم میخورد.<ref>کتاب مقدس، متی ۵: ۱۷ - ۱۸.</ref> شماری از [[مفسران]] <ref>جامع البیان، ج ۳، ص۳۸۳ - ۳۸۴؛ البحر المحیط، ج ۲، ص۴۸۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۲۷۳.</ref> با استناد به دو [[آیه]] یاد شده و همانند آنها بر این باورند که انجیل نازل شده بر [[مسیح]]{{ع}} به [[امضا]] و تکمیل [[احکام]] تورات تحریف ناشده پرداخته و [[آیین]] آن حضرت جز در پاره ای [[احکام]]، [[ناسخ]] [[شریعت موسی]]{{ع}} نبوده است. در [[انجیل]] [[متّی]] و از زبان [[عیسی]]{{ع}} نیز به این مطلب تصریح شده است،<ref>کتاب مقدس، متی ۵: ۱۷ - ۱۸.</ref> بر همین اساس [[مسیحیان]]، [[تورات]] (اسفار پنج گانه) و دیگر کتابهای [[عهد عتیق]] را نیز بخشی از [[کتاب مقدس]] خود میدانند.<ref>آشنائی با ادیان بزرگ، ص۱۵۸؛ کلام مسیحی، ص۳۲؛ مسیحیت، ص۶۳.</ref> تصریح [[قرآن]] به [[تعلیم]] [[تورات]] به عیسی{{ع}} از سوی [[خدا]] و تأکید بر آن به عنوان نعمتی بر وی، میتواند [[مؤیّد]] دیدگاه یاد شده باشد. همچنین برخی [[آیات]] نشان میدهد [[حکم]] گوشت و برخی دیگر از اجزای شماری از حیوانات که بر اساس تورات بر [[قوم یهود]] [[حرام]] شده بود، به وسیله انجیل، [[نسخ]] شده است: {{متن قرآن|وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۳۸۴؛ التبیان، ج ۲، ص۴۷۰؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۶۵.</ref> قرآن سبب تحریمهای یاد شده به رغم [[حلال]] بودن آنها را، [[ستمگری]]، [[حقستیزی]] و [[تمرد]] قوم یهود و به عنوان [[کیفر]] آنان معرفی میکند. {{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا}}<ref>«آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ}}<ref>«و بر یهودیان هر (جاندار) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آنها را بر آنها حرام کردیم جز آنچه بر گرده و روده دارند و یا همراه استخوانهاست؛ بدین گونه آنان را برای افزونجوییشان کیفر دادیم و بیگمان ما راستگفتاریم» سوره انعام، آیه ۱۴۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص147-148</ref> | ||
==تورات و [[اسلام]]== | ==تورات و [[اسلام]]== | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
=== [[لزوم]] [[ایمان مسلمانان]] به تورات=== | === [[لزوم]] [[ایمان مسلمانان]] به تورات=== | ||
بر اساس آنچه که درباره [[تأیید]] [[قرآن]] و پیامبر اکرم{{صل}} نسبت به همه کتب آسمانی از جمله تورات گفته شد، [[مسلمانان]] باید بدون هر گونه تبعیضی به [[آموزههای وحیانی]] و کتب نازل شده بر همه [[انبیای الهی]] از جمله [[حضرت موسی]]{{ع}} [[ایمان]] داشته باشند: {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم » سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref> البته بدیهی است که [[ایمان]] یاد شده مربوط به صورت [[تحریف]] ناشده آن کتب و محدود به دوره [[تاریخی]] | بر اساس آنچه که درباره [[تأیید]] [[قرآن]] و پیامبر اکرم{{صل}} نسبت به همه کتب آسمانی از جمله تورات گفته شد، [[مسلمانان]] باید بدون هر گونه تبعیضی به [[آموزههای وحیانی]] و کتب نازل شده بر همه [[انبیای الهی]] از جمله [[حضرت موسی]]{{ع}} [[ایمان]] داشته باشند: {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم » سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref> البته بدیهی است که [[ایمان]] یاد شده مربوط به صورت [[تحریف]] ناشده آن کتب و محدود به دوره [[تاریخی]] آنهاست.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص 148-155</ref> | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:000060.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[تورات - اسدی (مقاله)|مقاله «تورات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| '''دائرة المعارف قرآن کریم ج۹''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۴
مقدمه
درباره عربی یا عِبری بودن و نیز اشتقاق و ساختارواژه تورات اختلاف است؛ فرهنگ نویسانی مانند فراهیدی، ابن دُرَید و ابن فارِس که آن را در کتابهای خود نیاوردهاند[۱] به احتمال زیاد تورات را از واژگان عبری دانستهاند. زَجّاج از اتفاق پژوهشگران بر عبری بودن آن و زبیدی از محتمل بودن آن سخن گفته[۲] و برخی واژه پژوهان قرآنی مانند آرتور جِفری و مصطفوی بر عبری بودن آن تصریح کردهاند.[۳] به نوشته آرتور جفری از زمان «ماراچی» دانشمندان غربی بر این باورند که واژه تورات از عبری به عربی راه یافته است.[۴] در مقابل، فرّاء، سیبویه و مبرّد آن را از واژگان عربی، از ریشه «و ـ ر ـ ی» (وَرَت النار: آتش برافروخته شد)، به معنای نور و روشنایی و سبب نامگذاری تورات به این نام را روشنگر و هدایتگر بودن آموزههای آن دانستهاند.[۵] راغب اصفهانی و فیروزآبادی بیهیچ پرسشی این دیدگاه را پذیرفتهاند.[۶] ابن منظور آن را به شکل مبسوط گزارش کرده و زبیدی ضمن پذیرش، آن را به جمهور نسبت داده[۷] و زمخشری آن را استهزا و رد کرده است.[۸] کسانی که واژه تورات را عربی پنداشتهاند، درباره ساختار آن اتفاق نظر ندارند:
- گروهی آن را در اصل تَورَیَة بر وزن تَفْعَلَة میدانند که «ی» آن به سبب متحرک بودن و فتحه داشتن حرف پیش از آن به «الف» بدل شده است.
- تَوْرِیَة بر وزن تَفْعِلَة مانند «توفیة» و «توصیة» هم گفتهاند که در آن حرف «ر» بنا بر تلفظ قبیله طی از حالت مکسور به حالت مفتوح در آمده است (آنان جاریه را جاراة تلفظ میکردند).
- اصل تورات «وَوْرَیَة» بر وزن فَوْعَلَة است که در آن «و» اول به «ت» و «ی» به سبب مفتوح بودن حرف قبلش به «الف» بدل شده است.[۹] زبیدی پس از گزارش آرای گوناگون درباره ریشه و ساختار واژه تورات، احتمال عبری بودن آن را طرح کرده، سپس یادآور میشود که در این صورت بحث اشتقاق و وزن آن در زبان عربی بیمعنا خواهد بود، مگر اینکه بگوییم این واژه پس از معّرب شدن، تصریف شده است.[۱۰]
معادل انگلیسی تورات را Torah (توراه) و آن را واژه ای عبری دانستهاند. از زمان ترجمههای آرامی و یونانی عهد عتیق، معنای «قانون» برای تورات مرسوم و مقبول بوده است. بعضی کاربردهای nomos در عهد عتیق[۱۱] به معنای قانون یا شریعت سبب شده است تا برخی این ترجمه را موجه بدانند؛[۱۲] اما بعضی از پژوهشگران متأخر یهودی بر این باورند که ترجمه عمومی Torah به «قانون» یا «شریعت» نادرست و ناشی از ترجمه واژه یاد شده به nomos (قانون، شریعت) در ترجمه یونانی «سبعینیه» است و از این راه وارد ترجمههای لاتین شده است. به عقیده این پژوهشگران تورات در درجه نخست به معنای «آموزش» و اشاره به تعلیم بنی اسرائیل به وسیله خداوند است.[۱۳]
تورات در الهیات یهودی و مسیحی و در رایجترین کاربرد آن به ۵ سِفر (کتاب) نخستِ «عهد قدیم» یا همان «اسفار پنج گانه»[۱۴] اطلاق میشود. عهد قدیم به جز تورات، مجموعه ای متعدد از کتابهای دیگر را نیز دربرمی گیرد. اسفار پنج گانه، «تورات مکتوب» و در مقابل آن، تلمود، «تورات شفاهی» خوانده میشود. در سنت یهودی اعتقاد بر این بوده است که حضرت موسی(ع) در شرح و تفصیل تورات، تعالیم دیگری نیز داشته که بعدها به صورت کتاب تلمود در آمده است.[۱۵] در ادبیاتِ معارف اسلامی، تورات نام کتاب آسمانی حضرت موسی(ع) است.[۱۶]
مباحث مربوط به تاریخ، آموزهها و تحولات تورات بازتاب گسترده ای در قرآن، احادیث و منابع اسلامی یافته است. بر اساس دیدگاه رایج اسلامی، تورات نازل شده بر حضرت موسی(ع) در طول تاریخ دچار تغییر و تحول شده و نسخه کنونی با آن تفاوت زیادی دارد.[۱۷]
عهد قدیم
«کتاب مقدس» عنوان مجموعه ای از نوشتههایی است که به دو بخش بزرگ و کوچکِ «عهد عتیق» و «عهد جدید» قسمت میشود.[۱۸] عنوان «کتاب مقدس» نخستین بار به وسیله «پولُس» و تنها درباره عهد عتیق [۱۹] و بعدها اغلب از سوی مسیحیان عرب زبان درباره مجموع دو بخش به کار رفت. [۲۰] در بیشتر زبانهای اروپایی برای نامگذاریکتاب مقدس از واژههایی برگرفته از واژه یونانی Bibliaبه معنای «کتابها» استفاده میشود. این واژه در انگلیسی و فرانسوی به صورت Bibleنوشته میشود.[۲۱] از میان دو بخش کتاب مقدس، یهودیان فقط عهد عتیق، ولی مسیحیان هر دو بخش را کتاب آسمانی و مقدس خود میدانند.[۲۲] عهد عتیق و عهد جدید، اصطلاحی مسیحی است.[۲۳] یهودیان کتاب آسمانی خود (عهد عتیق) را «تَنَخ» مینامند. این واژه از حروف نخست سه واژه عبری «تورا» به معنای تورات، «نِویئیم» به معنای انبیا و «کِتوبیم» به معنای مکتوبات (با تبدیل «ک» به «خ» طبق قواعد آن زبان) ساخته شده و به معنای «تورات و مکتوبات انبیا» است.[۲۴] واژه «عهد قدیم» نخستین بار در سال ۱۷۰ میلادی به وسیله میلتیوس،[۲۵] اسقف ساردس درباره بخش اول کتاب مقدس و واژه «عهد جدید» در سال ۲۰۰ میلادی از سوی ترتولیان [۲۶] برای بخش دوم آن به کار رفت.[۲۷] البته دو مفهوم عهد جدید و قدیم و نامگذاری مزبور برگرفته ازآموزههای خود کتاب مقدس [۲۸] و مبتنی بر این باور مسیحی است که خداوند با انسان دو پیمان بسته است: قدیم [۲۹] و جدید.[۳۰] بر اساس عهد و پیمان قدیم، خداوند از انسان پیمان گرفت که اوامر و شریعت الهی را پذیرفته، بدان گردن نهد و در این صورت خداوند رستگاری و نجات او را تضمین خواهد کرد. کانون مرکزی این عهد که از طریق پیامبران پیش از حضرت عیسی(ع) گرفته شد، پیمانی است که با ابراهیم(ع) منعقد گردید و سپس در زمان حضرت موسی(ع) تجدید و تحکیم شد. دوره تاریخی این پیمان که نماد آن ختنه کردن و انسانهای طرف آن، اغلب بنی اسرائیل بودند، با ظهور حضرت عیسی(ع) پایان پذیرفت و خداوند عهد و پیمان جدیدی از طریق عیسی مسیح(ع) بست که طرف آن همه آدمیان هستند. بر اساس این پیمان جدید، نجات و رستگاری انسان از طریق محبت خدا و عیسی مسیح(ع) به دست میآید؛ به این معنا که با اراده مهرآمیز خدای پدر، خدای پسر به شکل انسان تجسم یافته، با تحمل رنج صلیب، کفاره گناهان بشر و موجب نجات او گردید. مسیحیان با اعتقاد به این دو دوره، کتابهای مربوط به دوره نخست را که درباره پیمان کهن سخن میگوید، عهد عتیق و کتابهای دوره دوم را که درباره پیمان نو سخن میگوید عهد جدید مینامند[۳۱].[۳۲]
دو نسخه کهن عهد قدیم
«عهد عتیق» نزدیک به سه چهارم کتاب مقدس را تشکیل داده، دارای ۳۹ یا ۴۶ کتاب است. اختلاف مزبور از تفاوت دو نسخه قدیم آن (عبری و یونانی) سرچشمه میگیرد. زبان اصلی عهد قدیم، جز بخش اندکی از آنکه به زبان کلدانی نگارش یافته عبری است. در قرن چهارم پیش از میلاد و در پی اشغال فلسطین به دست اسکندر، یهودیان در سراسر امپراتوری وی پراکنده شده و با فراموشی تدریجی زبان مادری خویش (عبری) به زبان یونانی روی نهادند، بر همین اساس در سده سوم پیش از میلاد، نزدیک به ۷۰ نفر از یهودیان اسکندریه به دستور «بطلمیوس فیلادلفوس». حاکم مصر، عهد قدیم را به زبان یونانی ترجمه کردند.[۳۳] این ترجمه به نسخه «سبعینیه»[۳۴] معروف و مهمترین تفاوت آن با متن عبری در ۷ کتاب طوبیّت، یهودیّت، حکمتِ سلیمان، حکمتِ یشوع بن سلیمان، باروک، کتاب اول و دوم مُکابیان است. به رغم وجود این کتابها در نسخه سبعینیه، متن عبری آنها در دست نیست؛ همچنین برخی از کتابها در نسخه سبعینیه نسبت به متن عبری، افزودههایی دارند. نسخه سبعینیه در دو قرن پیش از میلاد و یک سده پس از آن، نزد بسیاری از یهودیان و بعدها نزد مسیحیان معتبر بود. حدود سال ۱۰۰ میلادی، شورایی از سران یهود با رأی به رسمیت ۳۹ کتاب متن عبری، اسفار هفت گانه موجود در ترجمه سبعینیه را غیرقانونی اعلام کرد؛ اما مسیحیان به استفاده از آن ادامه دادند تا اینکه در قرن شانزدهم، پروتستانها نیز که مردم را به بازگشت به ایمان کلیسای صدر مسیحیت فرامی خواندند با بازگشت به متن عبری، ۷ کتاب یاد شده را غیر معتبر خواندند، بنابراین یهودیان و مسیحیان پرُوتِستان،[۳۵] فقط متن عبری را معتبر و شمار کتابهای عهد قدیم را ۳۹ عدد، ولی مسیحیان کاتولیک و اُرْتُدُکْس [۳۶] نسخه سبعینیه را قانونی و عهدقدیم را دارای ۴۶ کتاب میدانند. اضافات سبعینیه نزد پروتستانها، «اپوکریفا» [۳۷] (مخفی و پوشیده) و نزد دو فرقه دیگر مسیحی «قانون ثانوی»، بهمعنای دارای اعتبار درجه دوم یاد میشود.[۳۸].[۳۹]
تقسیمبندی عهد عتیق
دو نسخه کهن عهد قدیم در ترتیب کتابها نیز متفاوتاند؛ نسخه عبری به سه بخش تورات، نبییم (انبیا) و کتوبِیم (مکتوبات) تقسیم شده است. بخش تورات، ۵ سِفر پیدایش، خروج، لاویان، اعداد، و تثنیه را دربرمی گیرد.
بخش دوم (کتب انبیا) به دو بخش انبیای متقدم و متأخر تقسیم شده است. در قسمت نخست، کتابهای یُوشَع، داوران، اول و دوم سَموئیل و اول و دوم پادشاهان و در بخش دوم کتابهای اَشِعْیا، اِرْمِیا، حِزْقِیال، هُوْشَع، یُوئیل، عامُوس، عُوْبَدْیا، یُونُس، مِیکاه، ناحُوم، حَبَقُّوق، صَفَنْیا، حَجَّیْ، زَکَرِیا و ملاکی را شامل میشود. بخش سوم عهد عتیق (مکتوبات) از کتابهای مَزامیر، أمثال، اَیّوب، غَزَل غَزَلها، رُوْت، مَراثی اِرمیا، اِسْتَر، جامعه، دانیال، عَزرا، نَحَمِیا، و تواریخ اول و دوم تشکیل میشود.
برخی از این کتابها به صورت شعر، برخی تاریخی و بعضی دیگر دربردارنده حکمت، پیشگویی و رؤیا هستند.[۴۰] اما نسخه سبعینیه به سه بخش «کتابهای تاریخی»، «کتابهای حکمت، مناجات و شعر» و «کتابهای پیشگویی» قسمت میشود. بخش نخست، افزون بر اسفار پنج گانه تورات، کتابهای یوشع، داوران، روت، سموئیل اول و دوم، دو کتاب پادشاهان، دو کتاب تواریخ ایام، عزراء، نحیما و استر را شامل میشود. این بخش که با داستان آفرینش جهان وانسان آغاز میشود و تاریخ بنی اسرائیل را تا حدود قرن پنجم پیش از میلاد گزارش میکند، هر چند مطالب گوناگونی مانند شریعت و اخلاق نیز دارد، از آنجا که بخش عمده آن تاریخ است، آن را بخش تاریخی نامیدهاند. بخش دوم با ۵ کتاب ایوب، مزامیر، امثال، جامعه، و غزل غزلها مشتمل بر کلمات حکیمانه، مناجاتها و اشعار و سرودههای شاد، غمناک، شورانگیز و گاه بدبینانه است. بخش سوم نیز ۱۷ کتاب اشعیا، ارمیا، مراثی ارمیا، حزقیال، دانیال، هوشع، یوئیل، عاموس، عوبدیا، یونس، میکاه، ناحوم، حبقوق، صفنیا، حجی، زکریا و ملاکی را دربرمی گیرد. در این قسمت پیامبران بنی اسرائیل ضمن هشدار به قوم خویش، آنان را از گناهان برحذر داشته، آینده اسفناک یا خوشایندشان را پیشگویی کردهاند.[۴۱].[۴۲]
تاریخ نگارش عهد قدیم
بر اساس دیدگاه رایج در سنت یهودی ـ مسیحی، مجموعه عهد قدیم در مدت زمان تقریبی ۱۰۰۰ سال با وحی و الهام خداوند، به وسیله حضرت موسی(ع) و پیامبران و دیگر شخصیتهای الهی پس از وی نگارش یافته است. تورات (اسفار پنج گانه) را حضرت موسی(ع) و سایر کتابهای عهد عتیق را کسانی نوشتهاند که این کتابها در عنوان خود به آنها منسوباند. کتابهایی دیگر مانند «داوران» و «پادشاهان» هم که در عنوان آنها نام کسی یاد نشده به یکی از شخصیتهای قدیمی منسوباند. بنابر این دیدگاه، «عزراء» و دیگران پس از دوران اسارت در بابل فقط به گردآوری و حفظ این کتابها پرداختهاند.[۴۳] اما پژوهشهای گسترده انجام گرفته درباره یکایک کتابهای این مجموعه به ویژه پس از پیدایش جریان نقد تاریخی کتاب مقدس نشان میدهد که تاریخ نگارش و نویسندگان شماری از آنها نامعلوماند و درباره شمار باقی مانده نیز تردیدها و چالشهایی بسیار جدی وجود دارند. بر اساس این پژوهشها، مجموعه عهد قدیم در یک فرایند تدریجی از حدود سال ۱۵۰۰ تا ۱۳۰ پیش از میلاد به وسیله شمار زیادی از افراد تألیف و گردآوری شده است و شواهدی گوناگون به ویژه مستنداتی از خود مجموعه، نشان میدهند که این کتابها یا دست کم همه بخشهای آنها نمیتوانند در زمان و به وسیله کسانی نوشته شده باشند که به آنها منسوباند، [۴۴] در هر صورت عموم پژوهشگران جدید و بسیاری از دانشمندان سنتی یهودی و مسیحی بر این باورند که تاریخ نگارش و تدوین نهایی عهد قدیم بعد از پایان اسارت بابلی (۵۳۸ ق. م. دوران اسارت بخت النصر در بابل) است.[۴۵] مجموعه عهد قدیم افزون بر فرآیند تدریجی نگارش، فرایند دیگری را برای قانونی شدن پیموده و این جریان به صورت پذیرش تدریجی متون عمل کرده است، بر این اساس بخش تورات، احتمالاً در حدود سالهای ۴۰۰ پیش از میلاد، کتابهای انبیا در حدود سال ۲۰۰ پیش از میلاد و بخش مکتوبات نیز حدود سالهای ۱۰۰ میلادی بسته شده است؛ به این معنا که دیگر متن جدیدی را برای افزودن بر آن نمیپذیرفتند.[۴۶].[۴۷]
نوشت افزار
نسخههای عهد قدیم تا پیش از پیدایش کاغذ و صنعت چاپ، با دست روی برگههای پاپیروس و اغلب روی نوعی مرغوب و محکم از پوست گوسفند نوشته میشد. با گذشت زمان و فرسوده شدن نسخههای کهن، نسخههای نو جایگزین آنها میشدند.[۴۸] گزارشهای خود عهد قدیم نشان میدهند که در زمان حضرت موسی(ع)، کتیبهها و الواح سنگی [۴۹] و در دورههای بعد کتیبهها و الواح فلزی، سنگی و خشتی [۵۰] و اغلب برگههای پاپیروس و پوست برای نگاشتن اسفار مقدس به کار میرفتند.[۵۱] نسخههای پوستین مربوط به بخشهای گوناگون عهد عتیق در دورههای مختلف تاریخی و از مناطق گوناگون به وسیله کاوشگران باستانشناس یافت شدهاند.[۵۲] پارچههای کتانی به شکل طوماری عریض که در دو طرف آن چوبی برای پیچیدن داشت و آن را در جلدی از پوست میپیچیدند، وسیله دیگری بود که برای نگارش اسفار مقدس از آن استفاده میشد.[۵۳].[۵۴]
ترجمههای عهد قدیم
زبان اصلی عهد قدیم، جز بخش کوچکی از آنکه به زبان کلدانی (آرامی) و یونانی نگارش یافته عبری باستان است. درباره اینکه تورات نوشته شده در زمان حضرت موسی(ع) به چه زبانی بوده، دادههای دقیقی در دست نیستند. البته برخی با توجه به یافتههای باستانشناسی به دست آمده از صحرای سینا که تاریخ آن را حدوداً ۱۵۰۰ پیش از میلاد تخمین زدهاند، زبان آن را سینایی (از زبانهای سامی و نزدیک به زبان فنیقی) دانستهاند.[۵۵] پس از ترجمه سبعینیه که قدیمیترین ترجمه عهد عتیق به زبان یونانی است ترجمههای دیگری هم به زبان یونانی صورت گرفت.[۵۶] امروزه نسخههای خطی متعددی از ترجمه سبعینیه در کتابخانهها و موزههای کشورهای مختلف نگهداری میشوند.[۵۷] در پی حضور درازمدت یهودیان در جوامع دیگر (مانند دوران اسارت بابلی) و نیز گسترش مسیحیت در میان اقوام و ملل گوناگون، عهد قدیم در دورههای مختلف تاریخی و با هدف تأمین نیاز مؤمنان، به زبانهای مختلف آرامی، سریانی، لاتینی، قبطی، حبشی، ارمنی، انگلیسی، عربی و فارسی ترجمه شد.[۵۸].[۵۹]
تورات و بخشهای آن
«تورات» در رایجترین کاربرد آن به ۵ سِفر (کتاب) نخستِ «عهد قدیم» اطلاق میشود. عنوان «سِفر تورات»[۶۰] و «تورات»[۶۱] در خود کتاب مقدس درباره اسفار پنج گانه یا بخشی از آنها به کار رفته است. افزون بر آن، عناوین دیگری نیز در این باره به کار رفتهاند. شریعت،[۶۲] شریعت موسی، [۶۳] سِفر موسی، [۶۴] سِفر شریعت موسی،[۶۵] سِفر شریعت پروردگار،[۶۶] سِفر تورات موسی،[۶۷] کتاب ناموس[۶۸] و کتاب موسی[۶۹] از این قبیلاند.
پنج کتاب نخست عهد عتیق، از سِفرهای پیدایش، خروج، لاویان، اَعداد و تثنیه تشکیل میشوند. این نامها و عناوین پنج گانه که به نوعی برگرفته از ترجمه سبعینیهاند، در نسخه عبریِ عهد عتیق با نامهایی دیگر آمدهاند.
سفر پیدایش
داستان آفرینش آدم و حوا، برخورداری آنان از محیطی آرام و پرنعمت و خروج و هبوطشان در پی نافرمانی، تاریخ و سرگذشت هابیل و قابیل، حضرت نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف (ع) و برادران او و سکونت آنان در مصر به گونه ای پیوسته و داستانی در سفر پیدایش آمدهاند. این کتاب که «دوره ماقبل تاریخ یهود» (عصر آدم و نوح نبی) و دوران ابراهیم(ع) تا دوره یوسف(ع) را روایت میکند، با وفات یوسف(ع) در مصر پایان میپذیرد.[۷۰]
سفر خروج
سفر خروج در ادامه تاریخ بنی اسرائیل، با جهشی تاریخی و بدون گزارش رخدادهای پس از وفات یوسف(ع) تا ولادت موسی(ع)، به روایت آزار و اذیت شدید بنی اسرائیل و بردگی آنان به دست حاکمان جدید، تولد و بعثت حضرت موسی(ع) و درگیریهای وی با فرعون، ماجرای خروج بنی اسرائیل از مصر و غرق شدن فرعونیان در دریا و نافرمانی و سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابان میپردازد. در این مدت ۱۰ فرمان آمد و حضرت موسی(ع) احکام دیگری را نیز برای قوم خود آورد؛ توضیح بیشتر اینکه ۱۰ فرمان فهرست ده گانهای از دستورات مذهبی است که در قالب دو لوح سنگی و سه ماه پس از خروج بنی اسرائیل از مصر در کوه سینا بر موسی(ع) نازل شد. این فرمانها محور شریعت یهود به شمار میروند [۷۱] تاریخ وقوع این رخدادها حدود سال ۱۲۵۰ قبل از میلاد است.[۷۲]
سفر لاویان
نام سِفر لاویان از نام «سبط لاوی» گرفته شده است. کاهنان بنی اسرائیل همه از این سبط بودند و چون این کتاب بیشتر درباره احکام کهانت و وظایف کاهنان سخن گفته، به این نام خوانده شده است. احکام دیگری مانند احکام خوردنیهای پاک و ناپاک، حلال و حرام و نیز احکام روز سَبْت (شنبه) در این کتاب آمدهاند.[۷۳] این کتاب اصولاً کتاب شریعت است که شعائر و قوانین رایج در دین حضرت موسی(ع) را دربرمی گیرد.[۷۴]
سفر اعداد
سِفر اَعداد سرگذشت سرگردانی بنی اسرائیل در بیابان را بیان میکند. آنها در پی سرپیچی از فرمان خداوند مبنی بر نبرد با ساکنان سرزمین موعود، ۴۰ سال سرگردان و آواره شدند. این کتاب آمار دقیقی از شمار جمعیت اسباط بنی اسرائیل را ارائه میدهد؛ همچنین احکام و دستورات فقهی متعددی در آن آمده اند[۷۵].
سفر تثنیه
تثنیه به معنای تکرار است؛ زیرا احکام و دستورات کتابهای دیگر دوباره در این کتاب بازگو شدهاند. گزارشهای این کتاب از پایان دوره سرگردانی بنی اسرائیل و رسیدن آنان به کنار رود اردن و مرز سرزمین موعود آغاز میشوند. در این مکان حضرت موسی(ع) احکام را برای قوم بنی اسرائیل یادآوری و جانشین خود را تعیین میکند. در پایان این کتاب، وفات حضرت موسی و عزاداری بنی اسرائیل برای او گزارش شده است[۷۶].[۷۷]
تاریخ نگارش تورات (اسفار پنج گانه)
درباره نویسنده و تاریخ نگارش تورات سه دیدگاه وجود دارد:
بر اساس گزارش تلمود و اعتقاد دانشمندان سنتی یهود، حضرت موسی(ع) تورات را در کوه سینا دریافت کرد و به نگارش درآورد و آن را پس از خود به یوشع(ع) سپرد و یوشع آن را به پیران دانشمند و پیران به انبیا و ایشان به اعضای انجمن کبیر سپردند.[۷۸] در اثبات این دیدگاه به گزارشهای خود کتاب مقدس استناد شده است.[۷۹] برخی از این دسته صاحبنظران، پذیرفتهاند که همه بخشهای اسفار پنج گانه، نوشته خود حضرت موسی(ع) نیست؛ اما بر این باورند که اصل و اساس تورات نوشتههای اوست و اگر دیگران چیزی بر آن افزوده و بخشی یا همه آن را بازنویسی کردهاند، همه با هدایت الهی و روح القدس بوده است؛[۸۰] همچنین صاحبان این دیدگاه پذیرفتهاند که تورات موسی(ع) به وسیله نَبُوخَذ نُصَّر (بُخْتُ نُصَّر) و در زمان محاصره اورشلیم در آتش سوخت و عزراء کاهن با هدایت روح القدس دوباره آن را نگاشت.[۸۱] تورات (اسفار پنج گانه) مقدسترین کتاب از مجموعه عهد عتیق است و فرقه سامریان که هنوز بقایای آنان در برخی روستاهای فلسطین هستند، فقط وحیانی بودن این بخش را میپذیرند.[۸۲] این دیدگاه درباره نویسنده و تاریخ نگارش تورات بعدها با نقد برخی از دانشمندان یهود روبه رو شد. ابراهیم بن عزراء برای نخستین بار کتابت تورات موجود (اسفار پنج گانه) به وسیله حضرت موسی(ع) را با زبان رمز ـ به سبب هراس از اتهام بدعتگذاری ـ رد کرد. باروخ اسپینوزا رمزهای او را باز کرد و از آن استفاده کرد که بر اساس شواهدی گوناگون از خود تورات، نویسنده آن حضرت موسی(ع) نیست، بلکه شخص دیگری قرنها پس از وی آن را نوشته است. اسپینوزا شواهد مهمتر دیگری از تورات میآورد که ابن عزراء به آن توجه نکرده است.[۸۳] او به برخی از حوادث [۸۴] و نامهای [۸۵] یاد شده در تورات استناد میکند که بعد از زمان موسی(ع) پدید آمده است. گزارش زمان و مکان مرگ و دفن موسی(ع)، عزاداری بنی اسرائیل برای او و جملههایی مانند «پیامبری مانند موسی تا به حال در بنی اسرائیل برنخاسته» و «احدی قبر او را تا امروز ندانسته است»[۸۶] از این قبیلاند که نمیتوانند نوشته خود حضرت موسی(ع) باشند. [۸۷] اسپینوزا نتیجه میگیرد که تورات موسی(ع) غیر از اسفار پنج گانه موجود، بسیار کمتر از آن و کاملاً متفاوت با آن است و نویسنده اسفار مزبور، آن را در جای مناسب، لابه لای نوشتههای خود گنجانده است. به اعتقاد اسپینوزا اسفار پنج گانه پس از دوران اسارت بابلی و به احتمال قوی به دست عزراء نوشته شده است.[۸۸] در قرن نوزدهم و در پی عصر روشنگری در اروپا، درباره کتاب مقدس نیز بررسیهای انتقادی صورت گرفت که امروزه به «نقد تاریخی کتاب مقدس» معروفاند. پژوهشگران و نقادان کتاب مقدس در این دوره با تجزیه و تحلیل دقیق و نقادانه مجموعه تورات بر آن شدند که اسفار پنج گانه توراتدست کم از ۴ منبع اصلی در زمانهای گوناگون به وجود آمدهاند. این دیدگاه که به تدریج پذیرش عام یافت، نظریه«منابع تورات» نامیده شد. منابع یاد شده برای سهولت بیشتر با حروف J (: یَهُوَه ای)،[۸۹] E (: اِلوهیمی)[۹۰] D (: کاهنی)[۹۱] و P (: تثنیه ای)[۹۲] نامگذاری شدند که هر یک بیانگر خطوطکلی یا منابع دوره ای خاص است. آمدن نام خدا در منبع نخست به صورت «یَهُوَه» و در دومی به صورت «الوهیم»، تمرکز منبع سوم بر احکام معبد و کاهنان و منبع بودن چهارمی برای سفر «تثنیه» سبب این نامگذاریهاست.[۹۳] منابع مزبور، زبان، اندیشههای دینی و تاریخ پیدایش متفاوتی دارند؛ منبع یهوه ای با قدمتی بیشتر، در زمان حضرت داود(ع) و سلیمان(ع)، منبع الوهیمی پس از حضرت سلیمان(ع) و تجزیه کشور یهود به شمال و جنوب، در بخش شمالی، منبع تثنیه ای در «یوشیا» و منبع کاهنی در دوره اسارت بابلی نوشته شده است. بر اساس این دیدگاه، تورات موجود (اسفار پنج گانه) پس از دوره اسارت بابلی و از ترکیب منابع یاد شده پدید آمده است.[۹۴] البته این نظریه با انتقاداتی نیز روبه روست.[۹۵] امروزه بیشتر دانشمندان سنتی یهود و مسیحی پذیرفتهاند که اسفار پنج گانه نمیتواند نوشته حضرت موسی(ع) باشد؛ توماس میشل از فرقه سنّتگرای «ژزونیت» مسیحی معتقد است که تورات، ۵ سده پیش از میلاد، به وسیله شخصی ناشناس و با الهام الهی نوشته شده است.[۹۶] البته دلیلی بر الهامی بودن آن اقامه نمیشود.[۹۷]
تورات از دیدگاه قرآن
نام، تاریخ، ویژگیها و آموزههای تورات بازتاب گسترده ای در قرآن یافتهاند. قرآن کریم افزون بر واژه تورات، با تعابیر و عناوین دیگری مانند کتاب موسی(ع)، الواح، صحف موسی(ع) و جز آن نیز به کتاب آسمانی حضرت موسی(ع) و آموزههای وحیانی نازل شده بر وی اشاره کرده است. نسبت این عناوین با تورات، مورد توجه و اهتمام مفسران قرار گرفته است؛ همچنین تنوع تعابیر قرآن در این باره و چرایی آن میتواند پرسش برانگیز و جالب توجه باشد.[۹۸]
بسامد و طبقهبندی آیات
بررسی آیات نشان میدهد که قرآن کریم از عناوینی متفاوت برای اشاره به تعالیم وحیانی نازل شده بر حضرت موسی(ع) و کتاب مقدس یهودیان استفاده کرده است. این عناوین را میتوان به نوعی بازتابی از تکامل و تحول تاریخی در کتاب یاد شده و عناوین اطلاق شده بر آن دانست؛ همچنین تفاوت تعابیر و عناوین به کار رفته به سبب جهات مختلفی است. این عناوین و تعابیر براساس ترتیب تاریخی عبارتاند از:
الواح موسی(ع)
نخستین تعبیری که قرآن کریم برای اشاره به مجموعه مشخصی از تعالیم وحیانی نازل شده بر حضرت موسی(ع) به کار برده، عبارت کلی و مبهم ﴿َمَا آتَيْتُكُ﴾[۹۹] است. بر اساس این آیه و آیات پیشین خداوند در میقات از گزینش موسی(ع) به رسالت و همسخنی خویش سخن گفته و از او میخواهد، آنچه را که به وی داده است بگیرد.
سیاق این آیات و آیات بعدی نشان میدهد که مراد از این تعبیر مبهم، همان الواح است؛ توضیح اینکه قرآن کریم در ادامه از الواحی یاد میکند که در میقات بر حضرت موسی(ع) نازل شد. الواح مزبور مجموعه ای از دستورهای کلی و کامل الهی را دربرداشت و خداوند از موسی(ع) خواست که آن را با قدرت گرفته، به قوم خویش فرمان دهد تا بر اساس آن عمل کنند. ﴿وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۰۰]، ﴿قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ﴾[۱۰۱]، ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ﴾[۱۰۲] بر پایه گزارش کتاب مقدس نیز خداوند از موسی(ع) خواست تا بر فراز کوه رفته، با فراگرفتن قوانین و دستورات نوشته شده بر الواح سنگی، آنها را به بنی اسرائیل بیاموزد [۱۰۳]. مفسران درباره این همانی تورات و الواح، دیدگاه یکسانی ندارند؛ بیشتر آنها، الواح را همان تورات دانستهاند.[۱۰۴] به اعتقاد دسته ای دیگر، الواح بخشی از تورات است که پیش از آن نازل شده است.[۱۰۵] نکته شایان توجهی که میتواند به نوعی مؤید دیدگاه دوم نیز باشد، این است که آیات مربوط به نزول الواح در ضمن گزارش بخشی از تاریخِ بنی اسرائیل و ماجرای رفتن حضرت موسی(ع) به میقات آمده است. این دوره، مربوط به ماههای نخست پس از خروج از مصر است، بر این اساس به احتمال زیاد، الواح، فقط بخشی کوچک و در عین حال اصول آموزههای نازل شده بر حضرت موسی(ع) را دربرداشت. مفسرانی چون زمخشری محتوای الواح را ۱۰ آیه ۱۰ فرمان دانستهاند که در تورات وجود دارند،[۱۰۶] بنابراین نام نبردن قرآن از تورات در این دوره تاریخی، میتواند به این معنا باشد که این نام در دورههای بعدی بر آموزههای وحیانی نازل شده بر حضرت موسی(ع) اطلاق شد و مجموعه ای که تورات شامل آن میشود به مراتب کاملتر و گستردهتر از آموزههای الواح است.
کتاب موسی(ع)
در شماری از آیات، از کتاب حضرت موسی(ع) با همین عنوانِ «کِتاب موسی» و «الکِتاب» یاد شده است. مفسران مراد از «کتاب» یاد شده در این آیات را تورات دانستهاند.[۱۰۷] وحیانی، نعمت، روشنگر و رحمت بودن کتاب موسی(ع) و فرود آوردن آن برای هدایت بنی اسرائیل و فرعونیان به سوی مبدأ و معاد، مضامین این آیاتاند. ﴿وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[۱۰۸]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴾[۱۰۹]، ﴿ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ﴾[۱۱۰]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ﴾[۱۱۱]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۱۱۲] راهنما و رحمت بودن کتاب موسی پیش از قرآن، پیدایش اختلاف درباره آن ﴿إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴾[۱۱۳]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ﴾[۱۱۴]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ﴾[۱۱۵] و پنهان کردن بخشی و آشکار ساختن بخشی دیگر از آن توسط یهود، محتوای شمار دیگری از این دسته آیات است. ﴿وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ﴾[۱۱۶]، ﴿أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۱۱۷]، ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ﴾[۱۱۸] این آیات از نظر تاریخی اغلب در ارتباط با گزارش حوادث و اشاره به موضوعاتیاند که معاصر حضرت موسی(ع) یا نزدیک به آن روی دادهاند. به نظر میرسد عنوان کتاب موسی(ع) نیز همانند تورات، اشاره به مجموعه ای کاملتر و گستردهتر از الواح باشد.
صحف موسی(ع)
صُحُف، جمع صحیفه و صحیفه به معنای قطعه ای مسطح از گِل خشک شده، سنگ، مس، چوب، پوست دباغی شده، کاغذ و مانند آن است که در دورههای مختلف تاریخی، گونه ای از آن برای نوشتن به کار میرفته است.[۱۱۹] قرآن کریم دو بار از صحف موسی(ع) یاد میکند. ﴿أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى﴾[۱۲۰]، ﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾[۱۲۱] مفسران درباره مراد از آن به اختلافگراییده و بیشتر مفسران آن را همان تورات دانستهاند.[۱۲۲] کتاب موسی(ع)، [۱۲۳] الواح موسی(ع) [۱۲۴] و اسفار تورات [۱۲۵] نیز گفتهاند. برخی نیز آن را نوشتههایی غیر از تورات دانستهاند که پیش از آن نازل شده است.[۱۲۶] بر اساس این دیدگاه که در برخی احادیث اسلامی نیز آمده، صحف موسی(ع) متشکل از ۱۰ صحیفه و آموزههای آن متفاوت از تورات و فقط شامل پند، حکمت و موعظه بوده است.[۱۲۷] مفسران همچنین ﴿ الصُّحُفِ الْأُولَى﴾[۱۲۸] را اشاره به کتب آسمانی پیش از قرآن از جمله تورات و انجیل دانستهاند.[۱۲۹]
تورات
واژه تورات، ۱۸ بار در ۱۶ آیه از ۷ سوره قرآن به مناسبتهای گوناگون و به صراحت یاد شده است. برخی آیات ضمن تصریح به وحیانی بودن تورات و هدایتگری آن پیش از قرآن، ماهیت الهی و هدف نزول آن را بیان کردهاند. ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۱۳۰] شماری دیگر از آیات به ارتباط تورات با حضرت مسیح(ع) و کتاب آسمانی وی پرداختهاند؛ تصدیق تورات از سوی انجیل و حضرت عیسی(ع) ﴿وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۱۳۱]، ﴿وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۳۲]، ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۳۳] و تعلیم آن به حضرت عیسی(ع) ﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۱۳۴]،﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۳۵] از این قبیلاند. این آیات به نوعی در پی آناند که پیوند آیین مسیح(ع) با دین و کتاب آسمانی پیش از آن را بیان کنند.
بخش دیگری از آیات به جایگاه تورات در میان یهودیان و چگونگی تعامل گروهی از آنها و عالمانشان با آن در دوره تاریخی پس از مسیح(ع) تا زمان پیامبر اکرم(ص) پرداختهاند. این آیات نشان میدهند که تورات تا زمان اسلام مبنای داوری پیامبران بنی اسرائیل، ربّانیان و احبار بوده است؛ همچنین گروهی از یهودیان به آن ایمان نداشته، برخلاف آن داوری کردهاند. تشبیه عالمان غیر عامل به تورات، به الاغهایی که بار کتاب دارند، برخوردار شدن یهود از برکات زمین و آسمان در صورت عمل کردن به آموزههای تورات و بیارزش بودن آنها در غیر این صورت، مضامین برخی دیگر از این آیاتاند. ﴿وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۳۶]، ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۳۷]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ﴾[۱۳۸]، ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾[۱۳۹]، ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۱۴۰] شمار دیگری از آیات که ناظر به دوره بعد از ظهور اسلاماند، به ارتباط تورات با قرآن کریم و پیامبر اکرم پرداختهاند. بر اساس این آیات، از یک سو تورات درباره بعثت و ویژگیهای پیامبر اکرم(ص)، پیروان و فراگیر شدن دعوت او بشارت داده است و از سوی دیگر قرآن کریمتورات را تصدیق میکند. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۴۱]، ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۴۲] این آیات که در واقع از تأیید متقابل دین حضرت موسی(ع) و پیامبر اکرم(ص) سخن میگویند، پاسخ به پرسشها و مسائلی هستند که با پیدایش اسلام درباره اصل ارتباط دو دین یاد شده با یکدیگر پدید آمدند.
با گسترش روزافزون اسلام و طرح آموزههای وحیانی جدید که گاه در تعارض با تعالیم رایج یهودیت بودند، چالشهایی گوناگون در این باره پدید آمدند. شماری از آیات مربوط در چنین فضایی و در پاسخ به این چالشها و نقد برخی از عقاید رایج یهودیت، با استناد به خود تورات نازل شدند. نفی یهودی بودن حضرت ابراهیم(ع) ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۴۳]، ﴿هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[۱۴۴]، ﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۴۵]، ﴿إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۴۶] و اثبات حلال بودن همه خوردنیها پیش از نزول تورات و حرمت برخی از آنها بر یهود به سبب نافرمانی آنها با استناد به خود تورات ﴿كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۱۴۷] محتوای این دسته از آیاتاند. در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۱۴۸]وعده حتمی بهشت به مؤمنانی که در راه خدا، دشمنان را کشته یا خود کشته میشوند، از آموزههای تورات خوانده شده است.
تعابیر کلی
قرآن کریم افزون بر موارد یاد شده، در قالب برخی تعابیر کلی نیز به کتاب آسمانی حضرت موسی(ع) و آموزههای وحیانی نازل شده بر وی اشاره کرده است. تعبیر ﴿مَا أُوتِيَ مُوسَى﴾[۱۴۹].[۱۵۰] از این قبیل است. آیات دربردارنده این تعبیر در نقد دیدگاه اهل کتاب که از ایمان به آموزههای وحیانی پیامبران خویش و انکار انبیای دیگر و آموزههای آنان سخن میگفتند، نازل شده است. بر اساس این آیات آموزههای وحیانی حضرت موسی(ع) بخشی از آموزههای وحیانی پیش از قرآناند و مسلمانان باید به آنها نیز ایمان داشته باشند؛ همچنین با تعابیری مانند ﴿الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ﴾[۱۵۱] و ﴿لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَ﴾[۱۵۲] به کتابهای آسمانی پیشین از جمله تورات و تصدیق آنها از سوی قرآن اشاره شده است.[۱۵۳] تعابیری مانند ﴿لِمَا مَعَهُمْ﴾[۱۵۴].[۱۵۵] و ﴿لِمَا مَعَكُمْ﴾[۱۵۶] تعابیر کلی دیگریاند که قرآن کریم برای اشاره به کتب آسمانی اهل کتاب مانند تورات، انجیل و جز آنها استفاده کرده است.[۱۵۷] برخی مفسران این تعابیر را اشاره به مجموع عهدین دانستهاند.[۱۵۸] مخاطب و مشارالیه این آیات نیز اهل کتابِ عصر نزولاند.
افزون بر آنچه گفته شد، گاهی تورات، از مصادیق حتمی و مورد اشاره ﴿الْكِتَابِ﴾[۱۵۹] در ترکیبهایی چون ﴿أَهْلِ الْكِتَابِ﴾[۱۶۰] و ﴿الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ﴾[۱۶۱] و مانند آن است. تأکید بر باورهای مشترک میان اهل کتاب و مسلمانان، نقد برخی از باورهای آنان و اثبات حقانیت برخی از آموزههای وحیانی قرآن با استناد به عقاید دینی و تاریخی خود اهل کتاب و نیز بیان شماری از احکام مربوط به تعامل مسلمانان با آنها مضامین این دسته از آیاتاند. مخاطبان این آیات در درجه نخست یهودیان و مسیحیان شبه جزیره عرب بودند که با عنوان اهل کتاب شناخته میشدند؛ توضیح اینکه ساکنان شبه جزیره عرب در آستانه بعثت پیامبر اکرم(ص) به دو گروه عمده «اهل کتاب» و «امیها» قسمت میشدند. ﴿فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴾[۱۶۲] گروه نخست که اقلیت پراکنده یهودیان و مسیحیان را شامل میشد،[۱۶۳] برخلاف دسته دوم، دارای کتاب و تعالیم دینی، فرهنگ مکتوب و نیز عالمانی آشنا به خواندن و نوشتن بودند، بر این اساس میتوان واژه «کتاب» در ترکیبهایی مانند ﴿أَهْلِ الْكِتَابِ﴾ را اشاره به مجموع «عهدین» موجود در عصر نزول نیز دانست.
از مجموع عناوین و تعابیر به کار رفته درباره آموزههای وحیانی نازل شده بر حضرت موسی(ع) و کتاب مقدس یهودیان میتوان نتیجه گرفت که الواح در همان ماههای نخستِ بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر نازل شد، در حالی که نزول آیات آغازین وحی بر حضرت موسی(ع) با آغاز رسالت وی، هنگام بازگشت از مدین، همزمان بود. [۱۶۴] در زمان حضور آن حضرت در مصر و رویاروییهایی که با فرعونیان داشت، همچنین پس از خروج از مصر، به ویژه در دوران سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابانهای اطراف سرزمین مقدس مجموعه وسیعی از آیات الهی بر حضرت موسی(ع) نازل گردید [۱۶۵]، بر این اساس میتوان گفت که الواح همان ۱۰ فرمان است که تنها بخشی از تورات و اصلیترین و کلیترین آموزههای آن را دربردارد و تورات به مجموع آیات نازل شده بر آن حضرت از آغاز بعثت تا پایان عمر وی گفته میشود. به احتمال زیاد همه آیات نازل شده، در زمان خود حضرت موسی(ع) به نوعی مکتوب شدهاند که صحف موسی میتواند اشاره به آن باشد.
نکته شایان توجه دیگر اینکه برخلاف آنچه در منابع حدیثی و تفسیری آمده و شهرت دارد، در هیچ یک از آیات قرآن کریم، کتاب نازل شده بر حضرت موسی(ع) با عنوان تورات یاد نشده است؛ با این توضیح که مضامینی مانند "اِنّا اَنزَلنَا التَّورةَ اِلی موسی" یا "آتینا موسی التوراة" به کار نرفته و آیات نازل شده بر وی اغلب با عنوان «الواح» و «کتاب موسی» آمده است. در حالی که آیات نازل شده بر حضرت عیسی(ع) و پیامبر اکرم(ص) به صراحت با عنوان انجیل و قرآن یاد شدهاند. ﴿وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ﴾[۱۶۶]، بر این اساس میتوان گفت که کتاب نازل شده بر حضرت موسی(ع) نه در زمان خود آن حضرت بلکه به احتمال بسیار زیاد در دورههای بعدی به نام تورات خوانده شده است.[۱۶۷]
تاریخ تورات
تورات، کتابی آسمانی
قرآن کریم بعثت حضرت موسی(ع) را ادامه «ارسال رسل و انزال کتب» خوانده، بر نزول کتاب آسمانی بر وی تصریح میکند. ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا﴾[۱۶۸]، ﴿وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا﴾[۱۶۹]، ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾[۱۷۰]، ﴿ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ﴾[۱۷۱] قرآن هرچند نام کتاب وی را تورات نخوانده و تورات را غالباً به عنوان کتاب آسمانی قوم بنی اسرائیل و یهود یاد کرده است، بر اساس دیدگاه قریب به اتفاق مسلمانان، کتاب وی تورات نام داشته است.[۱۷۲] قرآن کریم به صراحت تورات را کتابی آسمانی میخواند که همانند قرآن و انجیل و پیش از آن دو برای هدایت مردم از سوی خداوند نازل شده است: ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۱۷۳]، ﴿مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾[۱۷۴]، ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۷۵].[۱۷۶]، بنابراین میتوان گفت که قرآن با تصریح به منشأ وحیانی تورات، بشری بودن [۱۷۷] آن را نفی میکند، در نتیجه تورات موجود که افراد بشری، در نگارش، تدوین و تحولات آن دست داشتهاند، نمیتواند، عینا همان کتاب نازل شده بر حضرت موسی(ع) باشد؛[۱۷۸] همچنین تورات یاد شده در قرآن، بخشهای دیگر عهد قدیم را دربرنمی گیرد.
از سوی دیگر یادکرد تورات در کنار انجیل و قرآن و به عنوان «کتاب»، موجودیت و واقعیت خارجی آن به عنوان مجموعه ای از تعالیم آسمانی را ثابت میکند؛ از تورات ۱۱ بار به عنوان زوج انجیل ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۱۷۹]، ﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۱۸۰]، ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۸۱]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ﴾[۱۸۲]، ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾[۱۸۳]، ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۸۴]، ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۸۵]،﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۱۸۶] و سه بار در کنار انجیل و قرآن یاد شده است. ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۱۸۷]، ﴿مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾[۱۸۸]، ﴿ إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴾[۱۸۹]، ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۹۰] البته، قرآن فقط نزول مجموعه ای از آیات وحیانی به نام تورات و نه کتاب به معنای شناخته شده آن را تأیید میکند و درباره صورت مکتوب و نگارش یافتن آن در زمان حیات موسی(ع) به دست یا املای وی، نفیا و اثباتا، گزارشی ندارد، هر چند بر اساس تفسیری که «الواح موسی» را همان تورات یا دربردارنده اصول تعالیم آن میداند، تورات یا آموزههای محوری و بنیادین آن در قالب الواحی مکتوب بوده است ﴿قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ﴾[۱۹۱]، ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ﴾[۱۹۲]؛[۱۹۳] همچنین دستهای از مفسران مراد از آیات ﴿وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ﴾[۱۹۴]، ﴿فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ﴾[۱۹۵] را صورت مکتوب تورات [۱۹۶] بر روی پوست [۱۹۷] دانستهاند که هنگام تلاوت گشوده میشد: ﴿وَالطُّورِ﴾[۱۹۸]، ﴿وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ﴾[۱۹۹]، ﴿فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ﴾[۲۰۰]. تفسیر کتاب به تورات با سوگند به کوه طور (محل نزول الواح) در آیه نخست، سازگاری و تناسب بیشتری دارد.[۲۰۱]
کیفیت نزول
قرآن درباره نزول دفعی یا تدریجی تورات سخن صریحی ندارد؛ اما اکثر قریب به اتفاق مفسران مسلمان، معتقد به نزول دفعی توراتاند واین دیدگاه در میان آنان بسیار مشهور و پذیرفته شده است،[۲۰۲] به گونهای که آلوسی، دیدگاه مقابل آن را ناشی از کم اطلاعی خوانده است.[۲۰۳] شمار چشمگیری از مفسران معتقد به این نظریه، با اقتباس از دیدگاه راغب و زمخشری که تنزیل را بیانگر نزول تدریجی، ولی کاربرد انزال را اعم از دفعی و تدریجی دانستهاند،[۲۰۴] کاربرد واژه «انزال» درباره تورات و انجیل را دلیل دفعی بودن نزول آن دو میدانند.[۲۰۵] مستند این گروه در تفاوت معنایی «انزال» و «تنزیل»، کاربرد هر دو تعبیر درباره قرآن است که اولی را اشاره به نزول دفعی آن در شب قدر و دومی را بیانگر نزول تدریجی آن در مدت ۲۳ سال دانستهاند. دراین دیدگاه به آیه ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا﴾[۲۰۶] نیز استناد شده است؛ با این توضیح و برداشت که نزول دفعیتورات و انجیل در میان مشرکان قریش، مسلم و پذیرفته شده بود و آنان بر همین اساس بر پیامبر(ص) خرده میگرفتند که چرا قرآن نیز همانند تورات یکباره بر وی نازل نشده است.[۲۰۷] به اعتقاد شماری از مفسران در آیه ﴿فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ﴾[۲۰۸] نیز مشرکان با توجه به نزول دفعی تورات بر نزول تدریجی قرآن خرده گرفتهاند.[۲۰۹] در مقابل، برخی دیگر از مفسران مستندات نزول دفعی تورات را به چالش کشیدهاند. در این دیدگاه به مواردی از کاربرد قرآنی انزال و تنزیل در عکس معنای ادعا شده برای آن دو ﴿إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۲۱۰]، ﴿وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ﴾[۲۱۱]، ﴿وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنْزِيلًا﴾[۲۱۲] و نیز ناسازگاری آن با لغت عرب استناد شده است.[۲۱۳] آلوسی در تفسیری تفاهم جویانه معتقد است که قطع نظر از دفعی و تدریجی بودن، کاربرد انزال و نه تنزیل درباره تورات و انجیل دلالت میکند که آن دو برخلاف قرآن فقط یک نزول داشتهاند؛[۲۱۴] همچنین علامه طباطبایی در ذیل آیه ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا﴾[۲۱۵] با ارائه تفسیری متفاوت از ﴿جُمْلَةً وَاحِدَةً﴾ و با اشاره به عدم اعتقاد مشرکان به تورات، دلالت آیه مزبور بر اعتقاد آنان به نزول دفعی آن را برنمی تابد، هرچند ذیل آیه ﴿فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ﴾[۲۱۶] وجود چنین باوری در میان آنان را میپذیرد.[۲۱۷] سرانجام ابن عاشور با آشنایی نسبتا خوبی که درباره کتاب مقدس و تاریخ آن دارد، نزول هیچ کتاب آسمانی را به صورت یکجا و دفعی نمیپذیرد.[۲۱۸] پیش از وی برخی مانند ابن الکمال نیز با تکیه بر گزارشهای خود تورات این دیدگاه را داشتهاند. به اعتقاد وی دلیل قاطعی برخلاف این دیدگاه وجود ندارد.[۲۱۹] از آنجا که بر اساس آیات قرآن و نیز متن خود تورات (اسفار پنج گانه) وحی الهی از آغاز رسالت حضرت موسی(ع) تا زمان خروج از مصر و نیز پس از آن و در دوران سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابانهای اطراف سرزمین مقدس بر آن حضرت نازل میشد، دیدگاه مبتنی بر نزول تدریجی تورات تأیید میشود. بسیاری از این تعالیم وحیانی در تورات کنونی و قرآن کریم آمدهاند.
زمان نزول
قرآن کریم درباه زمان نزول تورات سخن صریحی ندارد؛ اما دیدگاه غالب در میان مسلمانان نزول آن را در زمان میقات میداند؛[۲۲۰] توضیح بیشتر اینکه بر اساس دیدگاه مبتنی بر این همانی تورات و الواح موسی(ع)، نزول تورات بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر و پس از ۴۰ شب عبادت حضرت موسی(ع) در میقات و بالای کوه طور بوده است: ﴿وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاتِي وَبِكَلامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ﴾[۲۲۱].[۲۲۲]؛ اما براساس قراینی که قبلاً برای نزول تدریجی تورات یاد شد، آیات آن از آغاز تا پایان دوره رسالت حضرت موسی(ع) نازل شدهاند.
هدف نزول
بر اساس آیه ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۲۲۳] پس از نابودی امتهای پیشین، خداوند به حضرت موسی(ع) کتاب آسمانی (تورات) داد تا مایه بینش، هدایت و تذکر مردم و رحمت برای آنان باشد. علامه طباطبایی معتقد است که در این دوره تاریخی، آموزهها و ادیان الهی به مرور زمان از بین رفته بودند و نیاز به نزول کتاب آسمانی جدید احساس میشد، بر همین اساس، حکمت الهی اقتضا میکرد تا دعوت و انذار جدیدی صورت پذیرد تا با اشاره به سرگذشت اقوام پیشین و نابودی آنان در پی تکذیب آیات الهی و نیز ارائه عقاید و احکام الهی مایه عبرت، هدایت و ایمان مردم شود.[۲۲۴] قرآن کریم در جاهای دیگر هدف از نزول کتاب بر حضرت موسی(ع) را هدایت بنی اسرائیل، زمینهسازی برای پرهیزگاری و ایمان آنها به روز قیامت و لقای پروردگار و پندآموزی معرفی میکند: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ﴾[۲۲۵]، ﴿وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[۲۲۶]
ویژگیهای عمومی تورات
قرآن کریم در وصفی کلی از کتاب حضرت موسی(ع)، آن را مایه هدایت، بصیرت و رحمت الهی برای مردم میخواند: ﴿ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۲۷]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۲۲۸]؛ همچنین جداکننده حق از باطل، روشنگر راه و مایه تذکر و یادآوری برای پرهیزگاران و خردمندان و مایه یاد خدا ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۲۹]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ﴾[۲۳۰]، ﴿هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ﴾[۲۳۱] و نیز دارای نور و مایه روشنگری مردم معرفی شده است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ﴾[۲۳۲] مفسران هدایت را به وجود آموزههای توحیدی و تنزیه خداوند از داشتن همسر، فرزند، شریک و انباز،[۲۳۳] معارف مربوط به معاد،[۲۳۴] تصدیق و تنزیه انبیا، بشارت بعثت پیامبر اکرم(ص)،[۲۳۵] احکام الهی و ادله آن [۲۳۶] تفسیر کردهاند. قرآن کریم نیز مایه هدایت خوانده شده است. ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۳۷] فهمیدن این معنا و توجه به آن میتواند در فهم وصف تورات به مایه هدایت بودن بسیار راهگشا باشد، چنان که در تفسیر اشتمال تورات بر نور، آن را اشاره به بیان احکام شرعی،[۲۳۸] ادله، مثلها، فضایل و ارزشهای رهنمون به سوی حق [۲۳۹] و زدودن تاریکیهای جهل و نادانی[۲۴۰] از سوی تورات معنا کردهاند و مراد از وجود موعظه در آن را، فرمانهای الهی مبنی بر پرهیز از گناه و انجام عبادات و پند و اندرزهای شیوا و رسا گفتهاند.[۲۴۱].[۲۴۲]
آموزههای تورات
قرآن کریم، گاه با برخی اوصاف کلی و گاه با یادکرد پاره ای از احکام و آموزههای اخلاقی و اعتقادی مشخص، تصویری نسبتا کامل، از ویژگیهای عمومی و محتوای تورات و آموزههای وحیانی حضرت موسی(ع) به دست میدهد و کتاب حضرت موسی(ع) را بیانگر همه معارف مورد نیاز مردم میشناساند: ﴿ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۴۳] در تفسیر آیه گفتهاند که کتابهای آسمانی پیش از حضرت موسی(ع) تنها شامل اصول و کلیاتی از آموزهها و شرایع الهی بودند و مراد از ﴿لِكُلِّ شَيْءٍ﴾ بیان تفصیلی جزئیات آن اصول و کلیات است که کتاب حضرت موسی(ع) بر اساس نیاز بنی اسرائیل به تبیین آنها پرداخت [۲۴۴]. افزون بر موارد یاد شده، قرآن کریم بسیاری از تعالیم وحیانی حضرت موسی(ع) رانیز گزارش کرده است. هر چند قرآن اشاره ای به آمدن بسیاری از این آموزهها در کتاب حضرت موسی(ع) نکرده است، در صورتی که تورات را مجموع تعالیم وحیانی نازل شده بر آن حضرت بدانیم، آموزههای یاد شده نیز قطعا بخشی از تعالیم کتاب وی خواهند بود. این آموزهها، حوزههای مختلف خداشناسی، معادشناسی، نبوت، احکام، اخلاق و تاریخ را دربرمی گیرند:
خداشناسی
قرآن کریم در تصویری کلی، خداشناسیتورات را توحیدی میخواند. بر اساس آیات قرآن، توحید در ربوبیت، الوهیت و عبودیت، نخستین آموزههای وحیانی نازل شده بر حضرت موسی(ع) و اصلیترین آنها بودند: ﴿ فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي ﴾[۲۴۵]، چنان که در جای دیگر دعوت به پرستش خدای یگانه و نفی خدایان دروغین را یکی از آموزههای بنیادین کتاب آسمانی بنی اسرائیل (تورات) میخواند: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۲۴۶]، ﴿ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۲۴۷]؛ همچنین در آیه ﴿وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا﴾[۲۴۸] کتاب حضرت موسی(ع) وسیله هدایت بنی اسرائیل برای پرهیز از اتکال بر غیر خدا معرفی شده است. این آیه دعوت به توحید در توکل را میرساند. در ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۲۴۹]، نفی الوهیت خدایان دروغین و مطالبه دلیل از مشرکان و بت پرستان برای اثبات باورهای خویش از سخنان و آموزههای پیامبر اکرم(ص) و انبیای پیش از او خوانده میشود. بیان خالقیت و ربوبیت تکوینی خداوند با اشاره به مصادیق مختلف آن از دیگر آموزههای خداشناختی توحیدی است که در صحف موسی (تورات)[۲۵۰] آمده است: ﴿أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى﴾[۲۵۱]، ﴿وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالأُنثَى مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الأُخْرَى وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الأُولَى وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴾[۲۵۲] بنابر آموزههای یاد شده که قرآن به آمدن آن در صحف موسی(ع) تصریح میکند، آفرینش، ربوبیت تکوینی، الوهیت و تدبیر امور آفریدگان منحصرا در اختیار خداست و او در این زمینه هیچ شریک و انبازی ندارد.[۲۵۳] معرفی تزکیه نفس، یاد خدا و نماز خواندن به عنوان زمینههای رستگاری انسان آموزه دیگر توراتی در حوزه خداشناسی توحیدی است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى﴾[۲۵۴]، ﴿وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴾[۲۵۵]، ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى﴾[۲۵۶]، ﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾[۲۵۷]
معادشناسی
قرآن کریم در حوزه معادشناسی نیز تصویری کلی و نسبتا کامل از آموزههای وحیانی حضرت موسی(ع) و کتاب وی ارائه میکند. بر اساس آیات قرآن، خداوند دادن کتاب به حضرت موسی(ع) را کامل کردن نعمت خویش بر نیکوکاران [۲۵۸] و مایه رحمت و هدایت آنان میخواند؛ باشد که به وسیله آموزههای معادشناختی، زمینهسازایمان آنها به دیدار پروردگار، یعنی روز رستاخیز گردد: ﴿ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۵۹].[۲۶۰] برپایه گزارش قرآن، حتمی بودن وقوع قیامت، کیفر و پاداش انسانها به سبب کارهای نیک و بد و هشدار درباره تکذیب قیامت و غفلت از آن، از نخستین آموزههای نازل شده بر حضرت موسی(ع) بودند: ﴿إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى﴾[۲۶۱]، ﴿فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى﴾[۲۶۲] مرگ انسان و رستاخیز و زنده شدن دوباره او به دست خداوند از دیگر آموزههای معادشناختی حضرت موسی(ع) است که هنگام دعوت فرعون به یگانه پرستی و معرفی خدای یگانه به وی مطرح شد: ﴿مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى﴾[۲۶۳] بازگشت نهایی انسان به سوی خداوند، ثواب و عقاب برای اعمال انسان در آخرت و اینکه در آن روز هرکسی تنها از نتیجه تلاش خویش بهره مند شده، هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید، از آموزههای مهم و به نسبت جزئیتر صحف حضرت موسی(ع) در حوزه معادباوری اند: ﴿أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى وَأَعْطَى قَلِيلا وَأَكْدَى أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى﴾[۲۶۴]، ﴿أَلاَّ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَأَن لَّيْسَ لِلإِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاء الأَوْفَى وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى ﴾[۲۶۵]، ﴿وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى﴾[۲۶۶].[۲۶۷] سیاق آیات، مؤید گزارشهای رسیده درباره شأن نزول آن هاست که براساس آنها یکی از مسلمانان برای آمرزش گناهان خود، مال فراوانی انفاق میکرد. برخی ضمن هشدار درباره تمام شدن دارایی، به وی گفتند که اگر به جای انفاق زیاد، بخشی از اموال خود را به او دهد، وی همه گناهان او را بر عهده میگیرد. هنگامی که او از انفاقدست کشید، این آیات نازل شد که وی از کجا میداند که اموالش با انفاق کردن پایان پذیرفته یا دیگران میتوانند گناهان او را بر دوش کشند؟ مگر او علم غیب دارد؟ آن گاه در نفی پندارهای وی، آموزههای معادشناختی و آمدن آنها در صحف حضرت ابراهیم(ع) و موسی(ع) یاد شده است.[۲۶۸] وعده خداوند مبنی بر پاداش بهشت برای مؤمنان نیز از آموزههای صریح تورات به روایت قرآن است؛ مؤمنانی که با جان و مال خویش در راه خدا جهاد میکنند و در این راه کشته میشوند و دشمنان خدا را میکشند: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۲۶۹] بر اساس آموزههای صحف حضرت موسی(ع)، جهان آخرت بهتر و پایدارتر از زندگی دنیاست: ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۲۷۰]، ﴿وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾[۲۷۱]، ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى﴾[۲۷۲]، ﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾[۲۷۳] آموزههای معادشناختی، در سخنان پیروان معاصر حضرت موسی(ع) نیز به چشم میخورد. این سخنان در واقع میتواند بازتابی از آموزههای وحیانی حضرت موسی(ع) و کتاب آسمانی او باشد؛ سخنان ساحران فرعون پس از ایمان به موسی(ع) از این قبیل است؛ آنان در پاسخ به تهدیدهای فرعون، ماندگاری همیشگی در جهنم را کیفر تبهکاران و بالاترین درجات یعنی بهشت جاودان با نهرهای جاری را پاداش مؤمنان صالح و انسانهای پاک دانستند: ﴿إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى﴾[۲۷۴]، ﴿وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى﴾[۲۷۵]، ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى﴾[۲۷۶] سخنان مؤمن آل فرعون نیز که در پی تصمیم فرعونیان برای کشتن حضرت موسی(ع) و در دفاع از آن حضرت گفته شده، از این نمونه است. او که گویا پس از ایمان ساحران فرعون، به حضرت موسی(ع) گرویده بود، ولی ایمان خویش را کتمان میساخت، آخرت را در مقایسه با دنیا، سرای پایدار خواند و از کیفر بدکاران و نیز بهشت و روزی بیحساب آن به عنوان پاداش مؤمنان صالح یاد کرد: ﴿يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ﴾[۲۷۷]، ﴿مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[۲۷۸]
نبوت
فراخوان ایمان به انبیای الهی از آموزههای تورات است. تاریخ و سرگذشت برخی پیامبران و اقوام پیش از موسی(ع) مانند قوم نوح، عاد و ثمود در صحف او آمده است: ﴿أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى﴾[۲۷۹]، ﴿وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى﴾[۲۸۰]، ﴿وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى﴾[۲۸۱]، ﴿وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى﴾[۲۸۲]،﴿وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى﴾[۲۸۳]، ﴿فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى﴾[۲۸۴] روایت سرگذشت اقوام یاد شده در صحف موسی(ع) به احتمال زیاد از جمله با هدف انذار درباره پیامد تکذیب آن حضرت از سوی بنی اسرائیل و ترغیب ایمان به وی بوده است.
بشارت به آمدن برخی پیامبران پس از موسی(ع) از آموزههای دیگر تورات در این باره است؛ بنابر نص صریح برخی آیات قرآن و نیز ظاهر برخی دیگر، خبر بعثت پیامبر اکرم(ص) و ویژگیهای او در تورات و انجیل نازل شده از سوی خدا، آمده است. این موضوع در میان آموزههای یاد شده تورات و انجیل در قرآن برجستگی ویژه ای دارد: ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۲۸۵] از ظاهر آیه بر میآید که اوصاف سه گانه «رسول»، «نبیّ» و «اُمّی» (درس ناخوانده و خط نانوشته) همه در تورات و انجیل برای پیامبر اکرم(ص) یاد شدهاند[۲۸۶] و اگر آیه درصدد چنین بیانی نبود، یادکرد هر سه وصف در کنار هم که منحصر به همین آیه است، به ویژه آوردن ویژگی سوم، نکته پیدایی نداشت؛[۲۸۷] همچنین امر به معروف و نهی از منکر، حلال کردن خوراکیهای پاکیزه و تحریم چیزهای ناپاک بر مردم و برداشتن بارهای گران و غل و زنجیرها از دوش و گردن آنها از ویژگیهایی است که تورات و انجیل برای آن حضرت گفتهاند.
بر اساس برخی دیگر از آیات قرآن، گزارشهای تورات و انجیل درباره بعثت و ویژگیهای پیامبر اکرم(ص) به گونه ای دقیق و روشن بوده است که برای یهود و نصارا یا دست کم برای دانشمندان آنان هیچ تردیدی در شناخت آن حضرت و حقانیت دعوت و رسالت وی باقی نمیگذاشت؛[۲۸۸] اما گروهی از آنان بر اثر انگیزههای گوناگون به کتمان آن میپرداختند: ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۲۸۹] از این آیه و همانند آن ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۹۰]، ﴿وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ﴾[۲۹۱] برمیآید که گزارشهای یاد شده در تورات و انجیلهای موجود در عصر نزول نیز بوده است. در غیر این صورت، یهود ونصارا با استناد بر آن به عنوان بهترین دلیل، شدیدا به تکذیب قرآن، پیامبر اکرم(ص) و دعوت او میپرداختند،[۲۹۲] در حالی که شماری از آنان به ویژه برخی از دانشمندان یهود و نصارا بر اساس بشارتهای یاد شده و شناخت پیشین از پیامبر اکرم به وی ایمان آوردند[۲۹۳] البته با توجه به تحریف آمیز بودن بسیاری از گزارشهای عهد قدیم، آنچه قرآن در این باره آورده است، به طور کامل در آن وجود ندارد و آنچه یافت میشود برخی عبارات کلی است که قابل انطباق بر پیامبر اکرم است، در حالی که از قرآن برمی آید که در تورات و انجیل به روشنی و با صراحت از آمدن پیامبر(ص) خبر داده شده است.[۲۹۴] در آیه ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۲۹۵] نیز از یادکرد برخی اوصاف پیامبر اکرم(ص) و پیروان راستین او در تورات و انجیلسخن به میان آمده است. بر اساس این آیه در کتب یاد شده آمده است که پیامبر و پیروانش با کافران، سرسخت و با یکدیگر بسی مهرباناند؛ همچنین آنان به زراعتی تشبیه شدهاند که روز به روز رشد، بالندگی و استحکام بیشتری یافته، شگفتی کشاورزان را برمی انگیزد؛ به این معنا که مسلمانان نیز در آغاز اندکاند؛ اما در گذر ایام چنان بر شمار و نیروی آنان افزوده میشود که کافران را به خشم آورده، هراسان میسازند[۲۹۶]. مفسران در اینکه همه اوصاف یاد شده، در هر دو کتاب تورات و انجیل آمدهاند یا بخشی در تورات و بخشی دیگر در انجیل، اختلاف دارند؛ شماری از مفسران شیعه[۲۹۷] و سنی[۲۹۸] به پیروی از تفسیرگران نخستینی چون قتاده، ضحاک و ابن جبیر،[۲۹۹] اوصافی را که پیش از واژه ﴿ذَلِكَ﴾ آمدهاند، یاد شده در تورات، و تشبیه به زرع و کِشته را آمده در انجیل میدانند. طبری در اثبات این دیدگاه میگوید: اگر ﴿الزُّرَّاعَ﴾ عطف بر اوصاف پیشین و به تورات هم مربوط بود، باید همراه «واوِ» عطف میآمد.[۳۰۰] در مقابل، شوکانی، جمله ﴿كَزَرْعٍ﴾ را مستأنفه دانسته، به پیروی از مجاهد معتقد است که همه ویژگیهای یاد شده از آغاز تا پایان آیه، هم در تورات و هم در انجیل آمدهاند،[۳۰۱] چنان که ابو سلیمان دمشقی بر این باور است که فقط تشبیه به زرع و کِشته در تورات و انجیل یاد شده است.[۳۰۲]
احکام
بررسی آیات قرآن نشان میدهد که تورات احکام فردی، اجتماعی، عبادی، قضایی، سیاسی و نظامی مهمی را شامل بوده است و خداوند تورات را به موسی(ع) داد تا به بیان تفصیلی همه چیز بپردازد: ﴿ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ﴾[۳۰۳]، ﴿تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْ﴾[۳۰۴] به عقیده مفسران، مراد بیان تفصیلی در حوزه مسائل و نیازهای دینی و شریعت است.[۳۰۵] بعضی مفسران با اعتقاد به ارتباط این آیه با آیات پیشین ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾[۳۰۶]، ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾[۳۰۷] ،﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾[۳۰۸]، ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ﴾[۳۰۹] معتقدند که محرمات یاد شده در آیات مزبور در کتابهای آسمانی پیش از تورات به همین صورت کلی آمدهاند؛ ولی تورات در پاسخ به نیاز عصری مخاطبانش به بیان تفصیلی آنها پرداخته است.[۳۱۰] پرهیز از شرک به خدا و کشتن فرزندان از ترس نداری، دوری از کارهای زشت آشکار و نهان، نکشتن بیگناهان، اجتناب از خوردن مال یتیم، کمفروشی نکردن، نیکی کردن به پدر و مادر و عادلانه سخن گفتن آموزههاییاند که در آیات یاد شده آمدهاند.
اقامه نماز برای یاد خداوند از نخستین آموزههای نازل شده بر موسی(ع) در حوزه احکام عبادی است: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾[۳۱۱] پرهیز از بستن دروغ و دادن نسبتهای ناروا به خداوند و نیز ستمگر خواندن کسانی که بر اساس آموزههای الهی حکم نمیکنند از دیگر احکام تورات در حوزه ارتباط با خدا و دین الهیاند: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ﴾[۳۱۲]، ﴿وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۳۱۳]، ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۳۱۴] لزوم پرهیز از جنگ و درگیری داخلی، بیرون نکردن یکدیگر از خانه و کاشانه خویش، همپیمانی و همکاری نکردن با بیگانگان بر ضد یکدیگر و لزوم آزادسازی اسیران خویش با پرداخت فدیه، از آموزههای اجتماعی تورات با رویکرد سیاسی و نظامیاند: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ﴾[۳۱۵]، ﴿ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۱۶].[۳۱۷]، همچنان که یکی دیگر از آموزههای تورات با رویکرد نظامی، جنگ و جهاد در راه خدا و وعده حتمی بهشت به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان خدا را کشته یا خود کشته میشوند. ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۳۱۸] آیه مورد اشاره را درباره صاحبان بیعت عقبه دانستهاند [۳۱۹] و مفسران بر این باورند که وجود حکم جهاد در همه ادیان آسمانی را میرساند.[۳۲۰]احکام قصاص بخش دیگری از آموزههای تورات در حوزه احکام قضایی و حقوق جزاست: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۳۲۱]، ﴿وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۳۲۲] این احکام در عصر نزول قرآن وجود داشتند و پاسخگوی نیاز یهودیان بودند. ﴿وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۲۳] تورات حتی برای تنظیم ارتباط پیروان خویش با طبیعت و پدیدههای آن نیز احکامی داشته است. بر اساس آموزههای تورات همه خوراکیها پیش از نزول آن، بر بنی اسرائیل حلال بوده است: ﴿كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۳۲۴] بعدها شماری از این خوردنیها به عنوان کیفر برخی از گناهان بنی اسرائیل و در قالب آموزههای تورات بر آنان حرام شد. ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا﴾[۳۲۵]، ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾[۳۲۶] برخی از این احکام تحریمی به وسیله حضرت مسیح(ع) حلال و منسوخ شدند. ﴿وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۳۲۷]
اخلاق
صحف موسی(ع) تزکیه نفس را مایه فلاح و رستگاری خوانده است. ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى﴾[۳۲۸]، ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى﴾[۳۲۹]، ﴿صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى﴾[۳۳۰] الواح موسی(ع) آموزههای پندآمیز فراگیری را که اغلب در حوزه اخلاق جای دارند دربرداشته است: ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً﴾[۳۳۱] این نوع آموزهها زمینهساز تزکیه نفس هستند. انجام دادن کار نیک یکی از آموزههای اخلاقی تورات است. قرآن کریم بنی اسرائیل را سرزنش میکند که چرا به رغم خواندن تورات فقط مردم را به نیکی فرمان داده، ولی خود را از یاد میبرند: ﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ﴾[۳۳۲].[۳۳۳]
تورات و یهود
جایگاه تورات در میان یهود
کتاب حضرت موسی(ع) (تورات) بعد از آن حضرت در میان بنی اسرائیل بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشده تا مایه هدایت مردم و تذکر خردمندان شود: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ﴾[۳۳۴]، ﴿هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ﴾[۳۳۵].[۳۳۶] مفسران ذیل برخی از آیات قرآن گفتهاند که همه پیامبران الهی پس از موسی(ع) تا زمان حضرت عیسی(ع) مأمور به تبلیغ تورات و عمل بر اساس آن بوده اند: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ﴾[۳۳۷].[۳۳۸] تورات و آموزههای آن همواره جایگاهی بلند و برجسته در تاریخ و زندگی فردی و اجتماعی یهودیان داشته است. از جمله اینکه مرجع قضایی یهود به شمار میرفته و پیامبران بنی اسرائیل و علما و احبار یهود بر اساس تعالیم آن در میان مردم داوری میکرده اند: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۳۳۹]
قرآن کریم در برخی آیات از تلاوت شایسته کتاب آسمانی به وسیله گروهی از اهل کتاب، ایمان خاشعانه آنها به آن و عمل به آموزه هایش و نیز نفروختن آیات الهی به بهای اندک سخن گفته و به همین سبب ضمن ستایش، به آنان وعده پاداش داده است: ﴿وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾[۳۴۰]، ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۳۴۱] به اعتقاد برخی از مفسران آیه ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ﴾[۳۴۲] ﴿قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۳۴۳] دلالت میکند که افزون بر یهودیان، گروهی از جنّ نیز به حضرت موسی(ع) و کتاب وی ایمان داشتهاند.[۳۴۴]
اختلاف درباره تورات
قرآن کریم در برخی از آیات خود به پیدایش اختلاف درباره کتاب تورات حضرت موسی(ع) اشاره میکند: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ﴾[۳۴۵] بیشتر مفسران اختلاف و تردید یاد شده را مربوط به یهودیان معاصر حضرت موسی(ع) دانسته و گفتهاند که گروهی از آنان تورات را تصدیق کرده، گروهی دیگر به تکذیب و انکار آن پرداختند. بر اساس این تفسیر، آیه در مقام دلداری دادن به پیامبر اکرم(ص) است،؛ چراکه گروهی از قوم وی نیز به تکذیب کتاب آسمانی وی پرداخته، دسته ای دیگر به آن ایمان آوردند؛[۳۴۶] اما برخی مفسران، اختلاف و تردید مزبور را مربوط به یهودیانی دانستهاند که بسیار متاخر از حضرت موسی(ع) بودند، بر این اساس تورات اصلی در ماجرای یورش بُخْتُ نُصَّر به بیت المقدس و آتش زدن آن، نابود شد و تورات موجود پس از دوران اسارت بابلی و به وسیله عزرای کاهن نگارش یافته است، بنابراین چون سند تورات کنونی به یک نفر بازمی گردد و اطمینان آور نیست، زمینه اختلاف و تردید درباره آن پدید آمد.[۳۴۷]
کتمان آموزههای تورات
بر اساس آیات قرآن، خداوند از یهود و عالمان آنها پیمان گرفت تا تعالیم تورات را برای مردم بیان کرده، از کتمان و پنهانسازی آن بپرهیزند، با این حال گروهی از یهود و دانشمندان آنان به ملاحظاتی و در برابر بهایی اندک بخشی از آموزههای تورات را نادیده گرفته، کتمان میکردند: ﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾[۳۴۸] در آیاتی به کتمان بخشی از آموزههای تورات و دیگر کتب آسمانی از سوی یهودیان اشاره شده است. این آموزهها اغلب به بشارت درباره بعثت پیامبر اکرم(ص) مربوط بود که کتمان آن از سوی یهودیان معاصر آن حضرت صورت میگرفت. [۳۴۹]؛ از جمله در سوره انعام به این برخورد ابزاری و گزینشی با آموزههای کتاب حضرت موسی(ع) اشاره شده است: ﴿وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ﴾[۳۵۰] بر اساس این آیه یهودیان، با نوشتن کتاب حضرت موسی(ع) در برگههای مختلف و در قالب کتابها و نوشتههای پراکنده،[۳۵۱] بخشی از آن را آشکار و بخش زیادی را کتمان میکردند و آیه به نوعی آنان را توبیخ و ملامت میکند.[۳۵۲] مشهور مفسران معتقدند که آنها در مواجهه با اسلام، آموزههای مربوط به بعثت پیامبر اکرم و ویژگیهای آن حضرت را پنهان کردند [۳۵۳] و با این کار موجب گمراهی مردم شدند، در حالی که کتاب حضرت موسی(ع) برای هدایت مردم آمده بود.
قرآن کریم با سرزنش کتمان کنندگان آموزهها و حقایق تورات، این کار را مایه گمراهی مردم و سبب گرفتار شدن کتمان کنندگان به عذاب دردناک الهی، آتش دوزخ و لعنت خدا و مردم و محروم شدن از لطف و عنایت خدا در روز قیامت میخواند. [۳۵۴]
عمل نکردن به آموزههای تورات
آیات قرآن نشان میدهند که همواره گروهی از یهود و عالمان آنها در دورههایی از تاریخ زندگی خویش آموزههای تورات را نادیده گرفته و به آن کفر ورزیدهاند. نخستین کفرورزی بنی اسرائیل به آموزههای وحیانی حضرت موسی(ع) و نادیده گرفتن آن در ماههای آغازین پس از خروج از مصر و نزد کوه طور بوده است؛ زمانی که خداوند از آنان پیمان گرفت که کتاب داده شده را به جد و جهد گرفته، به آموزههای آن گوش فرا دهند؛ ولی آنان به سبب کفر خویش به گوساله پرستیگراییدند. ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۳۵۵] در برخی آیات به مواردی از تورات که بدان عمل نمیشده به صورت جزئیتر اشاره شده است؛ در آیه ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۳۵۶] رویگردانی اکثر بنی اسرائیل از آموزههایی چون یگانه پرستی، احسان به پدر و مادر، خویشاوندان، یتیمان و بیچارگان، همچنین خوش زبانی با مردم، اقامه نماز و پرداخت زکات گزارش شده است. اینها از آموزههای مهم توراتاند که خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت که آنها را رعایت کنند.
یهودیان بشارتهای تورات درباره برخی پیامبران الهی را نیز نادیده گرفته، به آن کفر ورزیدند؛ آنان برخلاف بشارتهای تورات درباره بعثت پیامبراکرم و تأکید آن مبنی بر ایمان به وی، آن حضرت و کتاب آسمانی او را تکذیب کردند: ﴿وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۳۵۷] قرآن کریم نادیده گرفتن بشارتهای یاد شده را ناشی از حسادت یهودیان میداند؛ زیرا پیامبر موعود برخلاف انتظار آنها از میان بنی اسرائیل برگزیده نشد. ﴿بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾[۳۵۸].[۳۵۹] یهودیان آموزههای کتاب آسمانی خود را درباره پیامبران خویش نیز نادیده میگرفتند؛ وقتی از آنان خواسته شد که به قرآن ایمان بیاورند، آنها گفتند که فقط به آنچه بر خود آنان نازل شده ایمان میآورند. قرآن کریم با اشاره به کشته شدن انبیای الهی به دست یهود، آن را دلیل بیایمانی آنها به آموزههای وحیانی نازل شده بر خودشان از جمله تورات میداند: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۳۶۰].[۳۶۱] برخی آموزههای تورات درباره ارتباط و تعامل اجتماعی نیز نادیده گرفته میشد؛ بر اساس گزارش قرآن کریم، خداوند در کتاب (تورات) از آنان پیمان گرفته بود که خون یکدیگر را نریزند، همدیگر را از خانه و کاشانه خویش بیرون نکرده، با بیگانگان بر ضدّ یکدیگر همکاری و همپیمانی نکنند؛ همچنین در صورت اسارت یکی از آنان در دست بیگانگان با پرداخت فدیه او را آزاد کنند؛ اما آنان سه حکم نخست را نادیده گرفته، تنها به حکم اخیر عمل میکردند. خداوند چنین برخورد تبعیض آمیزی با آموزههای تورات را ایمان به بخشی و کفرورزیدن به بخشی دیگر خوانده، ضمن سرزنش یهودیان، به آنان وعده عذاب میدهد. ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ﴾[۳۶۲]، ﴿ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۶۳] بر اساس دیدگاه مشهور، آیات مورد اشاره درباره یهودیان بنی نضیر و بنی قریظه نازل شده است. هر یک از آنان ضمن همپیمان شدن با یکی از دو قبیله مشرک اوس و خزرج، هنگام جنگ با یکدیگر از همپیمان خویش یاری میجستند.[۳۶۴] نادیده گرفتن حکم رجم زنای محصنه مورد دیگری از عمل نکردن شماری از عالمان یهود به آموزههای تورات است که در زمان پیامبر اکرم(ص) رخ داده است. ﴿وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۶۵].[۳۶۶] عمل نکردن یهودیان به آموزههای تورات با واکنش تند قرآن روبه رو شده است؛ از جمله گروهی از یهود و علمای آنان را که به رغم تعلم و تلاوت تورات، به تعالیم آن عمل نمیکردند به چارپایانی تشبیه میکندکه باری از کتاب دارند؛ ولی محتوای آن هیچ سودی به حال آنان ندارد: ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۳۶۷].[۳۶۸]؛ همچنین در آیه ﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۳۶۹] بنی اسرائیل را به سبب اینکه به رغم تلاوت کتاب آسمانی خویش، مردم را به کارهای نیک و شایسته فراخوانده ولی خود به آن عمل نمیکنند، سرزنش کرده، تلویحا نابخرد میخواند. شدیدترین موضعگیری قرآن در این باره جایی است که نادیده گرفتن آموزههای تورات از سوی یهودیان و عالمان آنها را کفر و بیایمانی و سبب آن را دنیاطلبی خوانده است که پیامدهایی چون خواری و خفت در دنیا و عذاب سخت الهی در قیامت دارد. ﴿وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۷۰]، ﴿ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۷۱]، ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾[۳۷۲] براساس گزارش قرآن کریم همچنین شماری از علمای یهود به رغم آگاهی از تعالیم تورات به تکذیب آن نیز دست زدهاند. خداوند این گروه را ظالم و تکذیب تورات را موجب تباهی اعمال و محرومیت از هدایت الهی خوانده است. ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۳۷۳]
تحریف تورات
آیاتی از قرآن کریم به انواع تحریف در آموزههای دینی اهل کتاب ناظرند. این آیات را میتوان به ۴ دسته کلی قسمت کرد:
- آیاتی که با کاربرد واژگان همخانواده با «تحریف»، نمونههایی از تحریفگری در آموزهها و سخنان دینی و الهی، به ویژه از سوی یهود را گزارش میکنند؛ مانند: ﴿يُحَرِّفُونَ﴾[۳۷۴] واژگان دیگری نیز که از نظر معنایی نزدیک به تحریف و بیانگر یکی از گونههای آن هستند، در این گروه جای میگیرند؛ واژگان ﴿يَلْوُونَ﴾[۳۷۵] و ﴿ لَيًّا ﴾[۳۷۶] از این قبیلاند که در ارتباط با تحریف کتاب مقدس یهودیان به کار رفتهاند. لفظی یا معنوی بودن تحریف در این آیات و اینکه مراد، تحریف کدام آموزه و سخن است، اغلب مورد اختلاف مفسران است. بر اساس یک دیدگاه موارد یاد شده ناظر به تحریف توراتاند.
- آیاتی که صراحتا پاره ای از آموزههای وحیانی تورات و انجیل نازل شده بر موسی و عیسی(ع) را گزارش میکنند، در حالی که این آموزهها دست کم به آن صراحت هرگز در کتاب مقدس (عهدین) کنونی یافت نمیشوند؛ آیاتی که از یادکرد صریح ویژگیها و بشارت آمدن پیامبر اکرم(ص) در تورات و انجیل خبر میدهند، از این قبیلاند. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۳۷۷]، ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۳۷۸]
- آیاتی که ضمن انتساب پاره ای از باورهای شرک آمیز، گزارشها و عقاید تاریخی به یهود و نصارا، به نقد و نفی صریح آنها میپردازند. ﴿وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ﴾[۳۷۹]، ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا﴾[۳۸۰] این موارد که به گونه ای در کتاب مقدس نیز بازتاب یافتهاند،[۳۸۱] نمونههایی از تحریف در آموزههای تورات و دیگر کتب مقدس یهودیان به شمار میروند.
- آیاتی که بخشهای مهمی از تاریخ زندگی و معجزات پیامبرانی چون ابراهیم، اسماعیل و عیسی(ع) و نیز رخدادهای مهم دینی ـ تاریخی یهودیت را گزارش میکنند و این به سبب اهمیت بسیار فراوان آنها در تاریخ ادیان الهی و تکوین و تصحیح باورها و ارزشهای توحیدی است ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۳۸۲]، ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۳۸۳]، بر همین اساس تورات و انجیل نازل شده نمیتوانستند به آنها بیتوجه باشند؛ ولی این گزارشها در کتاب مقدس کنونی نیامدهاند، در حالی که در بسیاری از موارد، جزئیترین مسائل مربوط به حوادث و شخصیتهای دینی و سخنان آنها را گزارش کردهاند. موارد یاد شده را میتوان به احتمال، از آموزههایی دانست که در یکی از مقاطع تاریخی از تورات حذف شدهاند.
قرآن کریم، دنیاطلبی و جلب منافع مادی و قساوت قلب را عامل تحریف تورات خوانده﴿فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ﴾[۳۸۴]، ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[۳۸۵]، ﴿فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۳۸۶] و ضمن تهدید تحریف کنندگان، از عذاب الهی آنان در آخرت، خواری در دنیا، محرومیت از الطاف و مواهب الهی، پاک نشدن دلهایشان از کفر و نفاق و سخن نگفتن خداوند با آنها به عنوان پیامدهای تحریف یاد کرده است.﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۳۸۷]، ﴿فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ﴾[۳۸۸].[۳۸۹]
تورات و مسیحیت
قرآن کریم با معرّفی «ارسال رسل و انزال کتب» به عنوان یک حرکت توحیدی واحد ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا﴾[۳۹۰]، نگرش قومگرایانه و انحصارطلبانه به تاریخ انبیا و ادیان تحریف ناشده آسمانی گذشته را رد میکند. ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۹۱] بر همین اساس است که بعثت حضرت مسیح(ع) را ادامه رسالت حضرت موسی(ع) ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴾[۳۹۲]، ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۳۹۳] و در نتیجه حضرت عیسی(ع) و انجیل را تصدیق کننده تورات میخواند: ﴿وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ﴾[۳۹۴] تکرار تصدیق و نسبت دادن آن به انجیل در کاربرد دوم، نشان میدهد که گواهی بر حقانیت تورات و نزول الهی آن افزون بر سخنان حضرت مسیح(ع)، در آیات انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، تورات اصلی و نازل شده بر موسی(ع) است که خداوند آن را عاری از تحریفات پدید آمده، به عیسی(ع) تعلیم داد: ﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ﴾[۳۹۵]،﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۳۹۶]، بنابراین تصدیق یاد شده، هرگز به معنای تأیید کامل تورات موجود در عصر عیسی(ع) و پیراسته بودن آن از تحریف نیست.[۳۹۷] تصدیق تورات از سوی حضرت مسیح(ع) در اناجیل چهارگانه موجود نیز به چشم میخورد.[۳۹۸] شماری از مفسران [۳۹۹] با استناد به دو آیه یاد شده و همانند آنها بر این باورند که انجیل نازل شده بر مسیح(ع) به امضا و تکمیل احکام تورات تحریف ناشده پرداخته و آیین آن حضرت جز در پاره ای احکام، ناسخ شریعت موسی(ع) نبوده است. در انجیل متّی و از زبان عیسی(ع) نیز به این مطلب تصریح شده است،[۴۰۰] بر همین اساس مسیحیان، تورات (اسفار پنج گانه) و دیگر کتابهای عهد عتیق را نیز بخشی از کتاب مقدس خود میدانند.[۴۰۱] تصریح قرآن به تعلیم تورات به عیسی(ع) از سوی خدا و تأکید بر آن به عنوان نعمتی بر وی، میتواند مؤیّد دیدگاه یاد شده باشد. همچنین برخی آیات نشان میدهد حکم گوشت و برخی دیگر از اجزای شماری از حیوانات که بر اساس تورات بر قوم یهود حرام شده بود، به وسیله انجیل، نسخ شده است: ﴿وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۴۰۲].[۴۰۳] قرآن سبب تحریمهای یاد شده به رغم حلال بودن آنها را، ستمگری، حقستیزی و تمرد قوم یهود و به عنوان کیفر آنان معرفی میکند. ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا﴾[۴۰۴]، ﴿وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴾[۴۰۵].[۴۰۶]
تورات و اسلام
قرآن کریم در آیاتی به بیان ارتباط خود، پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان با تورات پرداخته است. این آیات، نسبت دین اسلام با دین حضرت موسی(ع) و کتاب آسمانی آن حضرت را بیان میکنند.
تصدیق تورات از سوی قرآن و پیامبر اکرم(ص)
در آیاتی قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) تصدیق کننده همه کتابهای آسمانی پیشین و به طور مشخص تورات و انجیل معرفی شده اند: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ﴾[۴۰۷]. مفسران در معنای تصدیق و تأیید یاد شده به اختلافگراییدهاند؛[۴۰۸] دیدگاه نخست، آن را به معنای گواهی دادن قرآن بر نزول کتب پیشین از سوی خداوند و درستی آموزههای آنها میداند؛ با این توضیح که این تأیید، هرگز به معنای تصدیق همه محتویات کتابهایی نیست که امروزه به نام تورات و انجیل نامیده میشوند. دیدگاه دوم تصدیق یاد شده را به معنای تأیید همه یا بخشی از محتوای کتب آسمانی گذشته میداند و دیدگاه سومی هم بر آن است که کتابهای آسمانی پیشین درباره نزول قرآن از سوی خداوند خبر داده است و نزول قرآن ـ نه شهادت گفتاری آن ـ دلیل درستی آن خبر غیبی و مطابق با واقع بودن و از سوی خدا بودن کتب آسمانی گذشته است.[۴۰۹] به نظر میرسد، دقت در آیات مربوط و تفاوت تعابیر میتواند چالش یاد شده را برچیده، زمینه وحدت نظر را فراهم آورد؛ با این توضیح که آیات تصدیق کننده را میتوان از یک جهت به دو دسته قسمت کرد:
- آیاتی که تعابیری چون ﴿الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ﴾ و ﴿مَا بَيْنَ يَدَيْهَ﴾ دارند. این آیات صریحا به تصدیق کتابهای پیش از قرآن اشاره دارند و نمیتوانند جز به معنای تأیید کتبی چون تورات و انجیل نازل شده باشند: ﴿وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ﴾[۴۱۰] تصدیق در این آیات یقینا میتواند به معنای گواهی دادن قرآن بر نزول الهی تورات و انجیل واقعی و تأیید وحیانی بودن همه آموزههای آن دو باشد.[۴۱۱] روشن است که تصدیق به این معنا، بشارتهای تورات و انجیل درباره بعثت پیامبر اکرم(ص) و نزول قرآن را نیز دربرمی گیرد. نکته شایان توجه اینکه، قرآن به عنوان یک توضیح تکمیلی درباره تصدیق کتابهای آسمانی گذشته، بر ﴿مُهَيْمِنً﴾ بودن خود نسبت به آنها تصریح میکند تا از پیدایش توهم تصدیق، بیهیچ دخل و تصرفی، پیشگیری کند. مهیمن بودن قرآن را هر چند متفاوت ولی نزدیک به هم معنا کردهاند.[۴۱۲] برآیند این معانی، آن است که قرآن نسبت به کتب گذشته مسلط، فرادست و فراگیر است و بر اساس آن میتواند انواع دخل و تصرفها را در آنها انجام دهد، بر همین اساس آموزههای اصلی آنها را حفظ و امضا، موارد حذف و تحریف شده را یادآوری و اصلاح و تعالیم تابع شرایط خاص زمان، مکان و مخاطبان را نسخ کرده است.[۴۱۳]
- آیاتی که با تعابیری چون ﴿لِمَا مَعَكُمْ﴾ و ﴿لِمَا مَعَهُمْ﴾ به اهل کتاب (یهود و نصارا) اشاره دارند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا﴾[۴۱۴] هر چند میتوان ظاهر این تعابیر را اشاره به تورات و اناجیل و حتی کل مجموعه عهد قدیم و جدید موجود در عصر نزول دانست که در دست اهل کتاب بود، قطعا به معنای تصدیق همه محتوای آن کتابها نیست، بلکه چنان که برخی از آیات نیز اشعار دارد ﴿وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴾[۴۱۵]، تأیید بخشی از آموزههای تحریف ناشده آن هاست و این بدان سبب است که از جمله تورات (اسفار پنج گانه) دارای آموزههای ضد و نقیض و شرک آمیز است و سخنان، کارها و حوادثی را به خداوند و پیامبران نسبت میدهد که با عقل و تعالیم توحیدی سازگار نیستند. در قرآن به مواردی از این گزارشها، عقاید و احکام نادرست، شرک آلود و تحریف شده، اشاره شده است. ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا﴾[۴۱۶]، ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا﴾[۴۱۷]، ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۴۱۸].[۴۱۹] تأیید ضمنی و به اجمال تورات عصر نزول از برخی آیات دیگر نیز بر میآید؛ آیه﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ﴾[۴۲۰] از این قبیل است که در ترغیب اهل کتاب برای عمل به آموزههای تورات و انجیل، برخوردار شدن از برکات آسمان و زمین را پیامد آن میخواند. مفسران، مراد از اقامه تورات و انجیل را اعتقاد و عمل به تعالیم آن دو درباره مبدأ، معاد،[۴۲۱] احکام و حدود الهی [۴۲۲] و نیز اعتراف به وجود بشارت مربوط به پیامبر اکرم،[۴۲۳] بدون هر گونه تحریف و کتمان [۴۲۴] دانستهاند، بنابراین دست کم تورات (اسفار پنج گانه) موجود در عصر نزول، آموزههایی از تورات نازل شده را دربرداشته است. در غیر این صورت و با توجه به فقدان تورات واقعی، دعوت به اقامه آن، توجیه خردمندانه ای نخواهد داشت.
تأیید ضمنی و اجمالی یاد شده رااز آیه ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾[۴۲۵] نیز میتوان برداشت کرد. در شأن نزول آیه گفتهاند[۴۲۶] که گروهی از یهودیان، پس از پاسخ پیامبر اکرم(ص) به پرسش آنان درباره تصدیق تورات از سوی او گفتند: ما نیز تورات را قبول داریم؛ ولی به غیر آن ایمان نمیآوریم و خداوند بر اساس این آیه، دین و آیین آنان را بدون اعتقاد و عمل به تورات و انجیل فاقد ارزش و بیپایه و اساس میخواند. اعتقاد و عمل به آن نیز ایمان به پیامبر اکرم(ص) و قرآن را میطلبد. قرآن کریم در ﴿وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۴۲۷] پیروان تورات را به داوری و حکم کردن بر اساس آنچه خداوند در تورات نازل کرده است، فرا میخواند. این آیه نیز تأیید ضمنی و اجمالی تورات عصر نزول را میرساند.
احتجاج قرآن به تورات
با ظهور اسلام اندیشهها و ایدههای نوی مطرح شد که گاه ناظر به نقد برخی باورها و عقاید دینی و تاریخی اهل کتاب به ویژه یهودیان یا در تعارض با آن بود؛ همچنین گاهی یهودیان بعضی از آموزههای قرآن را به چالش میکشیدند. در موارد بسیاری از این چالشها، قرآن کریم در ابطال برخی باورها و دعاوی یهودیان به مواردی مانند زمان و اصل نزول تورات و برخی آموزههای آن استناد و احتجاج کرده است که خود به نوعی دلیل دیگری بر تأیید تورات از سوی قرآن کریم است. مهمترین موارد احتجاج از این قرارند:
نفی یهودی بودن ابراهیم(ع)
هر یک از یهود و نصارا بر اساس اعتقاد متعصبانه، با معرفی دین خود به عنوان تنها دین بر حق و باطل خواندن ادیان دیگر، درباره حضرت ابراهیم(ع)، با یکدیگر به نزاع پرداخته، آن حضرت را پیرو دین خود میخواندند. ﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۴۲۸][۴۲۹] قرآن کریم با احتجاج به اینکه تورات و انجیل پس از ابراهیم(ع) نازل شدهاند، این ادعای آنان را نادرست و نابخردانه میخواند؛ زیرا کاملاً روشن است که یهودیت و مسیحیت پس از نزول تورات و انجیل پدید آمده است و آن حضرت نمیتواند پیرو ادیان یاد شده باشد.[۴۳۰]
حلال بودن همه خوردنیها پیش از نزول تورات
قرآن کریم از حرام شدن گوشت و برخی دیگر از اجزای حلال شماری از حیوانات بر بنی اسرائیل به عنوان کیفر بعضی از گناهان آنها سخن گفته است. ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا﴾[۴۳۱]، ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾[۴۳۲]، ﴿وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴾[۴۳۳] یهودیان در نفی این گزارش و برای القای شبهه در اذهان مسلمانان ادعا میکردند که موارد یاد شده از همان آغاز، پیش از نزول تورات و در دین همه انبیا از جمله حضرت ابراهیم(ع) نیز حرام بوده است و نسخ حکم الهی امکان ندارد و در نتیجه پیامبر اکرم(ص) در ادعای پیروی از حضرت ابراهیم(ع) و دین حنیف او صادق نیست.[۴۳۴] قرآن کریم در پاسخ آنان به تورات موجود در عصر نزول احتجاج کرده، میگوید: پیش از نزول تورات همه خوردنیها بر بنی اسرائیل حلال بود و فقط حضرت یعقوب(ع)، خودش بعضی چیزها را بنا به ادله ای بر خود حرام کرده بود. در ادامه نیز از آنان میخواهد اگر راست میگویند که پیش از تورات نیز بعضی از خوراکیها بر همه حرام بوده است، تورات را آورده، آن را بخوانند تا حقیقت روشن شود: ﴿كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۴۳۵] بر پایه گزارشهای تفسیری، از آنجا که یهودیان از درستی این سخن قرآن آگاه بوده و میدانستند که احکام یاد شده، در تورات وجود دارند، از آوردن تورات خودداری کردند.[۴۳۶]
بیایمانی گروهی از یهودیان
برخی آیات نشان میدهد که برای گروهی از یهودیان معاصر پیامبر(ص) حادثه ای رخ داد. عالمان یهود به سبب پاره ای ملاحظات، برخلاف آموزههای صریح تورات، درباره آن حادثه حکم کرده، سپس برای به دست آوردن تأییدی بر حکم خود و فرار از حکم تورات، افرادی را نزد پیامبر اکرم فرستادند تا در این باره داوری کند. به این افراد توصیه شد در صورتی که پیامبر(ص) بر حکمِ خلاف آنان صحه نگذاشت، آن را نپذیرند. ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا ۛ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۴۳۷]، ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۴۳۸] براساس شأن نزول مشهور، احبار یهود با گرفتن رشوه، حکم تورات مبنی بر رجم زناکار را درباره زن و مردی از اشراف با تازیانه و تشهیر جایگزین کردند؛ گویا در پی اعتراض به این حکم، عالمان یهود افرادی را برای داوری خواستن نزد پیامبر فرستادند. پیامبر(ص) با استناد به تورات، حکم به رجم کرد؛ ولی آنان نپذیرفتند.[۴۳۹]
قرآن کریم با اشاره به وجود حکم الهیِ تورات در این باره، داوری خواستن و سپس رویگردانی آنها از پیامبر را به نوعی غیر صادقانه و نشانهبیایمانی آنان به تورات و پیامبر اکرم [۴۴۰] میخواند: ﴿وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ﴾[۴۴۱] بر اساس این آیه چنین حکمی در تورات عصر نزول بوده است، چنان که در تورات کنونی نیز هست.[۴۴۲]
امکان نزول کتاب آسمانی بر بشر
قرآن کریم که ارسال رسل و انزال کتب را از لوازم الوهیت و ربوبیت الهی و هدایت مردم میداند [۴۴۳] در پاسخ منکران قرآن [۴۴۴] که نزول هر گونه وحی و کتاب آسمانی بر انسان را انکار میکردند، آن را بازتاب عدم شناخت درست خداوند دانسته، در رد آن به نزول کتاب حضرت موسی(ع) از سوی خداوند احتجاج میکند: ﴿وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ﴾[۴۴۵] دیدگاه مشهور، یهود را مخاطب آیه میداند،[۴۴۶] زیرا اولاً مشرکان قریش به کتاب حضرت موسی(ع) و نزول الهی آن باور نداشتند، پس بر اساس آن نمیتوان ضد آنها احتجاج کرد. ثانیا مخاطبان در ادامه به سبب پراکنده ساختن کتاب موسی(ع) و نیز آشکار کردن بخشی از آن و پنهان کردن بخشی دیگر سرزنش شدهاند و این از ویژگیهای یهود است و آنان نمونههای دیگری از این اظهارات خلاف عقاید خویش داشتند که از سر لجاجت و دشمنی بود. [۴۴۷][۴۴۸]
رد بهانه مشرکان برای انکار قرآن
خداوند با اشاره به اینکه پیش از پیامبر اکرم(ص) هیچ منذری برای قریش نیامده است، ارسال آن حضرت را برای اتمام حجت بر آنان میخواند،؛ چراکه اگر آنها پیش از آمدن پیامبری به سبب کردارشان مجازات میشدند، میگفتند: پروردگارا! اگر پیامبری میفرستادی از آیات تو پیروی کرده، ایمان میآوردیم ﴿وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۴۴۹]؛ اما هنگامی که پیامبر اکرم(ص) مبعوث و قرآن نازل شد به تکذیب آن حضرت پرداخته، گفتند: چرا همانند آنچه که به موسی داده شد به او داده نشده است: ﴿فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى﴾[۴۵۰] بر اساس یک تفسیر، مشرکان با اشاره به نزول دفعی تورات که به سبب ارتباط با اهل کتاب با آن آشنا بودند، قرآن را به سبب نزول تدریجی آن مورد تردید قرار داده و از ایمان به آن سر باز زدند،[۴۵۱] از این رو خداوند در رد بهانه جویی آنها به کفر پیشین آنان (زمانی که یهودیان، قرآن را تصدیق کردند) نسبت به کتاب موسی(ع) و قرآن و سحر نامیدن آن دو، احتجاج میکند؛ یعنی اگر یکجا هم نازل میشد باز ایمان نمیآوردید، چنان که به تورات کفر ورزیدید و در مقام محاجه از مشرکان میخواهد که اگر راست میگویند، کتابی هدایت کنندهتر از تورات و قرآن از سوی خداوند بیاورند: ﴿أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ﴾[۴۵۲]، ﴿قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۴۵۳] سیاق آیات و برخی گزارشهای تفسیری نشان میدهند که مشرکان قریش با مراجعه به یهود درباره پیامبر اکرم(ص) و قرآن جویا شدند و هنگامی که آنها براساس بشارتها و وصفهای تورات به تأیید آن حضرت پرداختند، مشرکان ناخرسند از این موضوع، تورات و قرآن را سحری خواندند که یکدیگر را تأیید میکنند و نسبت به هر دو اظهار کفر کردند.[۴۵۴]
آگاهی پیامبر اکرم(ص) از آموزههای تورات
براساس آیات قرآن، پیامبر اکرم(ص) بسیاری از حقایق و آموزههای کتب آسمانی از جمله تورات را که اهل کتاب به کتمان آن میپرداختند، بیان کرده، از آشکار ساختن بسیاری دیگر خودداری کرد: ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ﴾[۴۵۵] مفسران مواردی چون حکم رجم زنای محصنه و بشارتهای تورات درباره ویژگیها و بعثت پیامبر اکرم(ص) را مصداق آموزههای کتمان شده تورات دانسته و گفتهاند که بیان پیامبر(ص) همان چیزی است که در آیات ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۴۵۶]، ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ۛ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا ۛ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ ۖ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ۚ وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۴۵۷]، ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۴۵۸]، ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۴۵۹] آمده است.[۴۶۰] آیه ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ﴾[۴۶۱] نشان میدهد که پیامبر اکرم(ص) از طریق وحی الهی از آموزههای تورات آگاه بوده است و همین مسئله با توجه به امی بودن آن حضرت، صداقت وی در ادعای نبوت را گواهی میکند.[۴۶۲]
لزوم ایمان مسلمانان به تورات
بر اساس آنچه که درباره تأیید قرآن و پیامبر اکرم(ص) نسبت به همه کتب آسمانی از جمله تورات گفته شد، مسلمانان باید بدون هر گونه تبعیضی به آموزههای وحیانی و کتب نازل شده بر همه انبیای الهی از جمله حضرت موسی(ع) ایمان داشته باشند: ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى﴾[۴۶۳]، ﴿لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[۴۶۴] البته بدیهی است که ایمان یاد شده مربوط به صورت تحریف ناشده آن کتب و محدود به دوره تاریخی آنهاست.[۴۶۵]
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج ۸، ص۳۰۰؛ جمهرة اللغه، ج۱، ص۲۳۶ - ۲۳۷؛ مقاییس اللغه، ج ۶، ص۱۰۴، «وری».
- ↑ تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸، «وری».
- ↑ واژههای دخیل، ص۱۶۱ - ۱۶۲؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۰۳، «توراة».
- ↑ واژههای دخیل، ص۱۶۱ - ۱۶۲.
- ↑ شرح شافیه، ج ۳، ص۸۱ - ۸۲، «تورات»؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۸۳؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۴۹۲ - ۴۹۳، «وری».
- ↑ مفردات، ص۱۶۸؛ «توراة»؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۱۷۵۸، «الوری».
- ↑ لسان العرب، ج ۱۵، ص۲۸۳؛ تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۴۱۰.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص۳۹۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۷۰.
- ↑ تاج العروس، ج ۲۰، ص۲۸۸.
- ↑ ر.ک: کتاب مقدس، خروج ۱۲: ۴۹؛ لاویان ۶: ۹؛ اعداد ۶: ۲۱.
- ↑ The Oxford Companion to the Bible P.۷۴۷.
- ↑ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵. "Torah". نیز: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱.
- ↑ pentateuch.
- ↑ Encyclopaedia of Jewish conocepts، PP. ۶۳۰-۶۳۱.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۳۷۲ - ۳۷۳.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 115-117
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۸، «کتاب مقدس»؛ کلام مسیحی، ص۲۳.
- ↑ کتاب مقدس، دوم تیموتاوس ۳: ۱۵ - ۱۶؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۲۶.
- ↑ کلام مسیحی، ص۲۳.
- ↑ کلام مسیحی، ص۲۳.
- ↑ کلام مسیحی، ص۲۳.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲.
- ↑ آشنایی با ادیان بزرگ، ص۹۷؛ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵،"Torah"
- ↑ Melitius.
- ↑ Tertulian.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲.
- ↑ کتاب مقدس، ارمیا ۳۱: ۳۱ - ۳۴؛ لوقا ۲۲: ۲۰؛ عبرانیان ۸ - ۱۰.
- ↑ old Testament.
- ↑ New Testament.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۲؛ آشنایی با ادیان بزرگ، ص۱۵۸ - ۱۶۰؛ ر. ک: مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۵۹۳۵.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 117-118
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۶۰ - ۶۱؛ کلام مسیحی، ص۲۵۲۴؛ کتاب مقدس، ص۲۰ - ۲۲.
- ↑ Septuagint.
- ↑ protestan
- ↑ rthodox
- ↑ Apocrypha.
- ↑ کلام مسیحی، ص۲۵؛ کتاب مقدس، ص۲۰ - ۲۲.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص118-119
- ↑ المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۱۴۱؛ کتاب مقدس، ص۲۳.
- ↑ کتاب مقدس، ص۲۳ - ۲۴.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص119-120
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۳ - ۳۴؛ تاریخ قوم یهود، ج ۲، ص۴۰.
- ↑ برای آگاهی مفصل ر.ک: المدخل الی الکتاب المقدس، الفغالی، ج ۲، ص۴۰۰ - ۴۱۴؛ ج ۳، ص۱۴ - ۱۵؛ المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۹۲ - ۱۷۱؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۳۹۸ - ۶۷۳؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۱۷۱۸۱؛ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۲ - ۱۰۳، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص۵۳۵؛ تاریخ تمدن، ج ۱، ص۳۸۲؛ کتاب مقدس، ص۱۸۷ - ۱۸۸، ۱۹۱ - ۱۹۲.
- ↑ ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۳ - ۴۵؛ جهان مذهبی، ج ۲، ص۶۰۷؛ تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص۲۶۸ - ۲۷۶.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 120-121
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۴۸ - ۵۱.
- ↑ کتاب مقدس، خروج ۳۴: ۱، ۴؛ تثنیه ۲۷: ۱ - ۴ قس: اشعیاء ۳۰: ۸؛ حبقوق ۲: ۲.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۶، «کتاب».
- ↑ کتاب مقدس، مزامیر ۴۰: ۷؛ ارمیا ۳۶: ۲ - ۴؛ حزقیال ۲: ۹؛ ۳: ۳۱؛ زکریا ۵: ۱ - ۲.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۵۰ - ۵۷.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۷۱۶، «کتاب مقدس».
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 121-122
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۴۷.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۶۲ - ۶۴.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۶۶ - ۶۸.
- ↑ ر.ک: قاموس کتاب مقدس، ص۷۲۱ - ۷۲۲ «کتاب مقدس»؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۶۰ - ۶۴، ۶۹ - ۸۳؛ کتاب مقدس، ص۴۹ - ۵۰.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 122.
- ↑ کتاب مقدس، یوشع ۱: ۸.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۱۲: ۵، لوقا ۱۶: ۱۶؛ یوحنا ۷: ۱۹.
- ↑ کتاب مقدس، عزراء ۱۰: ۳؛ نحمیا ۸، ۲، ۷، ۱۴، ۱۰: ۳۶ - ۳۷؛ ۱۲: ۴۴؛ ۱۳:۳.
- ↑ کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۱؛ لوقا ۲: ۲۲؛ یوحنا ۷: ۲۳.
- ↑ کتاب مقدس، نحمیا ۱۳: ۱؛ دوم تواریخ ۳۵: ۱۲.
- ↑ کتاب مقدس، نحمیا ۸: ۱.
- ↑ ر. ک: کتاب مقدس، دوم تواریخ ۱۷: ۹، ۳۴: ۱۴؛ نحمیا ۸: ۱۸.
- ↑ کتاب مقدس، یوشع ۸: ۳۱، ۲۳: ۶؛ ۱۴: ۶.
- ↑ کتاب مقدس، غلاطیان ۳: ۱۰.
- ↑ کتاب مقدس، مرقس ۱۲: ۲۶.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۹۳ - ۱۱۳؛ کلام مسیحی، ص۳۲ - ۳۳.
- ↑ هفت آسمان، ش ۱۴، ص۲۰۴ «ده فرمان».
- ↑ کتاب مقدس، خروج، «مقدمه»؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۱۵ - ۱۱۷، ۱۲۱ - ۱۲۵؛ کلام مسیحی، ص۳۳.
- ↑ کتاب مقدس، لاویان، مقدمه؛ ر. ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۱۴۹ - ۱۶۱.
- ↑ کلام مسیحی، ص۳۳.
- ↑ کتاب مقدس اعداد، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۶۳ - ۱۶۸.
- ↑ کتاب مقدس تثنیه، مقدمه؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۱۷۶۱۷۳.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 122-124
- ↑ ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱، ۸۴ - ۸۵؛ گنجینه ای از تلمود، ص۱۴۴؛ Encyclopaedia Judaica، V.۱۵، ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۴۱ ـ ۴۲؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۳۴۸.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۴۲ - ۴۳.
- ↑ المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵.
- ↑ کلام مسیحی، ص۳۱ - ۳۲.
- ↑ کتاب مقدس، ص۵۶ - ۶۲؛ ر. ک: هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».
- ↑ ر.ک: کتاب مقدس،پیدایش، ۳۶: ۳۱؛ خروج، ۱۶: ۳۵؛ یوشع، ۵: ۱۲.
- ↑ قس: کتاب مقدس، پیدایش، ۱۴: ۱۴؛ داوران، ۱۸: ۲۹.
- ↑ کتاب مقدس، تثنیه ۳۴: ۱ - ۱۰.
- ↑ ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵، ۹۶ - ۱۰۳، ۱۱۹ - ۱۲۰؛ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».
- ↑ هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ - ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه»
- ↑ Jahwist.
- ↑ Elohist.
- ↑ Deuteronomy.
- ↑ Pristly.
- ↑ The Encyclopedia Of Religion، V.۱۴، P. ۵۵۷- ۵۵۸، The New Encyclopedia Britanica، V۱۴، P. ۹۲۲، کتاب مقدس، ص۶۲ - ۶۴؛ المدخل الی العهد القدیم، ص۸۵ - ۸۸؛ کلام مسیحی، ص۳۲ - ۳۳.
- ↑ المدخل الی الکتاب المقدس، ج ۲، ص۱۶ - ۳۹؛ دین یهود در جهان مذهبی، ج ۲، ص۶۰۴.
- ↑ ر.ک: المدخل الی العهد القدیم، ص۸۸ - ۸۹.
- ↑ کتاب مقدس، ص۶۵۶۴؛ کلام مسیحی، ص۳۲.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 124-126
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 126.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم» سوره اعراف، آیه ۱۴۳.
- ↑ «فرمود: ای موسی! بیگمان من با پیامهایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیدهام پس آنچه به تو دادهام بگیر و از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ پس (گفتیم) آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند؛ به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
- ↑ کتاب مقدس، خروج ۲۰: ۱ - ۲۶، ۳۱ - ۳۴.
- ↑ التبیان، ج ۴، ص۵۳۹؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۳۳.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۶۶۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۲۵۶.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۶۶۸.
- ↑ ر.ک: جامع البیان، ج ۱، ص۵۶۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۲.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که به موسی کتاب و فرقان دادیم، باشد که به راه آیید» سوره بقره، آیه ۵۳.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب دادهایم، باشد که راهیاب شوند» سوره مؤمنون، آیه ۴۹.
- ↑ «و بیگمان پس از آنکه نسلهای نخستین را از میان برداشتیم به موسی کتاب دادیم که روشنگریها و رهنمود و بخشایشی برای مردم بود باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۳.
- ↑ «جز آن کسان که شکیبایی ورزیدهاند و کارهای شایسته کردهاند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت» سوره هود، آیه ۱۱.
- ↑ «و ما به موسی کتاب دادیم آنگاه در آن اختلاف درافتاد و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنان داوری میشد و به راستی آنان از آن در تردیدی گمانانگیزند» سوره هود، آیه ۱۱۰.
- ↑ «و ما به موسی کتاب دادیم آنگاه در آن اختلاف درافتاد و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنان داوری میشد و به راستی آنان از آن در تردیدی گمانانگیزند» سوره هود، آیه ۱۱۰.
- ↑ «و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی مینگارید، (برخی از) آن را آشکار میدارید و بسیاری (دیگر) را پنهان میکنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمیدانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگیشان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.
- ↑ «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینشاند) به آن ایمان دارند و از دستهها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ) وعدهگاه اوست پس نسبت به آن در تردید مباش که آن (کتاب) از سوی پروردگار تو راستین است اما بیشتر (این) مردم ایمان نمیآورند» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ «و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راستشمارنده (ی کتاب موسی) به زبان عربی ، تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است» سوره احقاف، آیه ۱۲.
- ↑ مجمع البحرین، ج ۲، ص۵۸۷ - ۵۸۸؛ التحقیق، ج ۶، ص۱۹۶ - ۱۹۹، «صحف».
- ↑ «یا او را از آنچه در صحیفههای موسی است آگاه نکردهاند؟» سوره نجم، آیه ۳۶.
- ↑ «صحیفههای ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۹.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۱۶۵، ۶۷۰؛ التبیان، ج ۱۰، ص۳۳۳؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۲۷۲.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۹۸؛ تفسیر واحدی، ج ۲، ص۱۱۹۵؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص۴۴۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص۱۳.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۲، ص۵۴۱؛ تفسیر واحدی، ج ۲، ص۱۰۴۲؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص۲۳۱.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۲۹۴؛ روح المعانی، ج ۳۰، ص۱۹۸.
- ↑ الدر المنثور، ج ۸، ص۴۸۹؛ نور الثقلین، ج ۵، ص۵۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۲۵.
- ↑ «صحیفههای (آسمانی) » سوره اعلی، آیه ۱۸.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۲۶۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۰۲.
- ↑ «(این) کتاب را که کتابهای آسمانی پیش از خود را راست میشمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
- ↑ «و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ «و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست میشمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهانها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
- ↑ «و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.
- ↑ «یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.
- ↑ «چگونه تو را به داوری میگیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی میگردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۳.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند ؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.
- ↑ «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید ؛ و بیگمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
- ↑ «داستان آنان که (عمل به) تورات بر دوش آنها نهاده شد اما زیر بار آن نرفتند همچون داستان درازگوشی است بر او کتابی چند؛ داستان آن گروه که آیات خداوند را دروغ شمردند بد (داستانی) است و خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره جمعه، آیه ۵.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ «ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.
- ↑ «هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا میکنید؟ و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره آل عمران، آیه ۶۶.
- ↑ «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
- ↑ «بیگمان نزدیکترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
- ↑ «همه خوردنیها برای بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه اسرائیل (- یعقوب) پیش از آنکه تورات فرو فرستاده شود، بر خویش حرام کرده بود، بگو: اگر راست میگویید تورات را بیاورید و آن را بخوانید» سوره آل عمران، آیه ۹۳.
- ↑ «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۳۶.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۱، ص۱۴۱؛ جامع البیان، ج ۱، ص۷۸۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۴۰۵.
- ↑ سوره انعام، آیه ۹۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۶۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۶، ص۴۴ - ۴۵؛ التبیان، ج ۹، ص۲۸۴؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۳۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۵۷۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۸۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۵، ص۱۷۳ - ۱۷۴؛ التبیان، ج ۳، ص۲۱۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۸۶.
- ↑ ر. ک: الاصفی، ج ۱، ص۵۲؛ تفسیر ابن عبدالسلام، ج ۱، ص۱۲۱، ۱۴۴؛ روح المعانی، ج ۱، ص۲۴۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۰۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۰۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۰۱.
- ↑ «پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آوردهام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام میآورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شدهاند و اگر رو گرداندند، بیگمان بر تو جز پیامرسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه ۲۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۲۹۱.
- ↑ برای نمونه ر. ک: طه / ۲۰، ۱۳ ـ ۲۴.
- ↑ برای نمونه: ر. ک: بقره / ۲، ۶۷ ـ ۷۳؛ مائده / ۵، ۲۱ ـ ۲۶؛ اعراف / ۷، ۱۱۷، ۱۶۰؛ یونس / ۱۰، ۸۷ ـ ۸۹؛ طه / ۲۰، ۷۷، ۸۳ ـ ۸۵؛ شعرا / ۲۶، ۱۰ ـ ۱۵، ۶۳.
- ↑ «عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم » سوره حدید، آیه ۲۷.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 126-131
- ↑ «ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
- ↑ «و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیشتر گفتهایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفتهایم؛ و موسی با خداوند بیمیانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.
- ↑ «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ برای نمونه: ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۷؛ زادالمسیر، ج ۱، ص۱۱۲.
- ↑ «(این) کتاب را که کتابهای آسمانی پیش از خود را راست میشمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
- ↑ «از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بیگمان آنان که به آیات خداوند کفر میورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶؛ المیزان، ج ۳، ص۱۹۷ - ۱۹۸.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۳، ص۱۵۹؛ التحقیق، ج ۱۲، ص۴۰؛ الفرقان، ج ۳، ص۱۲.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۳، ص۱۵۹؛ المیزان، ج ۳، ص۱۹۷ - ۱۹۸.
- ↑ «(این) کتاب را که کتابهای آسمانی پیش از خود را راست میشمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
- ↑ «و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.
- ↑ «ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا میکنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.
- ↑ «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند ؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.
- ↑ «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید ؛ و بیگمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
- ↑ «یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
- ↑ «(این) کتاب را که کتابهای آسمانی پیش از خود را راست میشمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
- ↑ «از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بیگمان آنان که به آیات خداوند کفر میورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند. و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند. و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود. و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند. و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند» سوره مائده، آیه ۴۴-۴۸.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ «فرمود: ای موسی! بیگمان من با پیامهایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیدهام پس آنچه به تو دادهام بگیر و از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ پس (گفتیم) آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند؛ به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
- ↑ ر.ک: الکشاف، ج ۲، ص۴۵۰؛ التبیان، ج ۱، ص۲۳۳؛ ج ۳، ص۳۷۳؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۳۲؛ ج ۳، ص۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ «و به کتابی نگاشته،» سوره طور، آیه ۲.
- ↑ «در نازکپوستی برگشاده،» سوره طور، آیه ۳.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص۱۲۳؛ زاد المسیر، ج ۸، ص۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۱۹۵.
- ↑ تفسیر سمعانی، ج ۵، ص۲۶۶ - ۲۶۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص۵۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۱۹۵.
- ↑ «سوگند به طور،» سوره طور، آیه ۱.
- ↑ «و به کتابی نگاشته،» سوره طور، آیه ۲.
- ↑ «در نازکپوستی برگشاده،» سوره طور، آیه ۳.
- ↑ تفسیر ابی السعود، ج ۸، ص۱۴۶؛ المیزان، ج ۱۹، ص۶.
- ↑ ر.ک: تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص۲۳۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۶؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۶۶.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۹، ص۱۴.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۹۶.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۱، ص۱۶۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۵.
- ↑ «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۳، ص۲۳۳ - ۲۳۴؛ جامع البیان، ج ۱۹، ص۱۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص۱۳۲.
- ↑ «و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۳، ص۳۴۸؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۵۳۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص۲۶۰ - ۲۶۱.
- ↑ «هنگامی که حواریان گفتند: ای عیسی پسر مریم! آیا پروردگار تو یارایی دارد که برای ما از آسمان خوانی فرو فرستد؟ (عیسی) گفت: اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و نشانههایی را (برای مردم نهاد) و آنان با ستاره راهیابی میکنند» سوره نحل، آیه ۱۶.
- ↑ «و (از) روزی (یاد کن) که آسمان با ابر بشکافد و فرشتگان با فرو فرستادنی ویژه، فرو فرستاده شوند» سوره فرقان، آیه ۲۵.
- ↑ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۴، ص۴۳۲.
- ↑ روح المعانی، ج ۳، ص۱۲۳ - ۱۲۴.
- ↑ «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
- ↑ «و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص۷؛ ج ۱۵، ص۲۰۸ - ۲۰۹.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۱۹، ص۴۴.
- ↑ ر.ک: روح المعانی، ج ۱۹، ص۲۲.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ التبیان، ج ۱، ص۲۳۳؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۳۲؛ ج ۴، ص۷۳۰.
- ↑ « و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم. فرمود: ای موسی! بیگمان من با پیامهایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیدهام پس آنچه به تو دادهام بگیر و از سپاسگزاران باش!و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ پس (گفتیم) آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند؛ به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد» سوره اعراف، آیه ۱۴۲-۱۴۵.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ التبیان، ج ۱، ص۲۳۳؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۳۲؛ ج ۴، ص۷۳۰.
- ↑ «و بیگمان پس از آنکه نسلهای نخستین را از میان برداشتیم به موسی کتاب دادیم که روشنگریها و رهنمود و بخشایشی برای مردم بود باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص۴۹ - ۵۰.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب دادهایم، باشد که راهیاب شوند» سوره مؤمنون، آیه ۴۹.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که به موسی کتاب و فرقان دادیم، باشد که به راه آیید» سوره بقره، آیه ۵۳.
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ «و بیگمان پس از آنکه نسلهای نخستین را از میان برداشتیم به موسی کتاب دادیم که روشنگریها و رهنمود و بخشایشی برای مردم بود باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۳.
- ↑ «و به راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و یادکردی برای پرهیزگاران دادیم؛» سوره انبیاء، آیه ۴۸.
- ↑ «و ما به راستی به موسی رهنمود دادیم و برای بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) را به ارث نهادیم،» سوره غافر، آیه ۵۳.
- ↑ «که رهنمود و یادکردی برای خردمندان بود» سوره غافر، آیه ۵۴.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۲۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۰۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۲۲۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴.
- ↑ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۰۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص۳۵۸ - ۳۵۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۹.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 131-135
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص۳۸۱ ـ ۳۸۴.
- ↑ «و چون به آن رسید ندا داده شد: ای موسی!بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی. و من تو را برگزیدهام پس به آنچه وحی میشود گوش فرا ده. بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار » سوره طه، آیه ۱۱-۱۴.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید و دستهای از خودتان را از خانههاشان بیرون میرانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی میکنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد میکنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند؛ و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
- ↑ «و به موسی کتاب (آسمانی) بخشیدیم و آن را رهنمودی برای بنی اسرائیل کردیم (و گفتیم) که به جای من کسی را کارساز مگیرید» سوره اسراء، آیه ۲.
- ↑ «یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است؛ بلکه بیشتر آنان حق را نمیشناسند بنابراین (از آن) رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۲۴.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص۱۵۱؛ جوامع الجامع، ج ۲، ص۵۴۰ - ۵۴۲؛ المیزان، ج ۱۹، ص۴۵ - ۴۶.
- ↑ «یا او را از آنچه در صحیفههای موسی است آگاه نکردهاند؟» سوره نجم، آیه ۳۶.
- ↑ «و اینکه اوست که میخنداند و میگریاند. و اینکه اوست که میمیراند و زنده میگرداند. و اینکه او دو گونه نر و ماده را آفرید ... ... از نطفهای، آنگاه که فرو ریخته شود. و اینکه آفرینش جهان دیگر با اوست. و اوست که بینیاز میگرداند و سرمایه میبخشد. و اوست که پروردگار (ستاره) شعری است. و اوست که قوم نخستین عاد را نابود کرد. و (نیز) ثمود را که (چیزی از آنها) بر جای ننهاد. و (نیز) پیش از آن، قوم نوح را که ستمگرتر و سرکشتر بودند. و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد. و به آن فرو پوشاند آنچه فرو پوشاند» سوره نجم، آیه ۴۳-۵۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۷۲ - ۲۷۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص۴۵ - ۴۸.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.
- ↑ «و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۵.
- ↑ «این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.
- ↑ «صحیفههای ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۹.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۱، ص۴۲۷؛ تفسیر نسفی، ج ۱، ص۳۵۳؛ المیزان، ج ۷، ص۳۸۱ - ۳۸۲.
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ تفسیر نسفی، ج ۱، ص۳۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص۴؛ المیزان، ج ۷، ص۳۸۳.
- ↑ «که رستخیز آمدنی است؛ برآنم که آن را پنهان دارم تا هر کس بدانچه میکوشد پاداش داده شود» سوره طه، آیه ۱۵.
- ↑ «پس آن کس که بدان ایمان ندارد و از هوای نفس خویش پیروی کرده است نباید تو را از آن باز دارد که نابود میشوی» سوره طه، آیه ۱۶.
- ↑ «شما را از آن آفریدیم و در آن باز میگردانیم و بار دیگر از همان برمیآوریم» سوره طه، آیه ۵۵.
- ↑ « و آیا آن کس را که روی گرداند دیدی؟ و اندکی بخشید و دست بداشت. آیا او علم غیب دارد که (همه چیز را) میبیند؟ یا او را از آنچه در صحیفههای موسی است آگاه نکردهاند؟» سوره نجم، آیه ۳۳-۳۶.
- ↑ «که هیچ باربرداری بار گناه دیگری را برنمیدارد. و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود. و اینکه (بهره) کوشش وی زودا که دیده شود. سپس او را برابر آن کیفری هر چه تمامتر میدهند. و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۳۸-۴۲.
- ↑ «و اینکه آفرینش جهان دیگر با اوست» سوره نجم، آیه ۴۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۷۱؛ المیزان، ج ۱۹، ص۴۶ - ۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص۴۴ - ۴۶.
- ↑ «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
- ↑ «بلکه، شما زندگی این جهان را برمیگزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.
- ↑ «با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۷.
- ↑ «این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.
- ↑ «صحیفههای ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۹.
- ↑ «چنین است که هر کس نزد پروردگارش گناهکار بیاید بیگمان دوزخ او راست که در آن نه میمیرد و نه زندگی میکند» سوره طه، آیه ۷۴.
- ↑ «و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند» سوره طه، آیه ۷۵.
- ↑ «بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند» سوره طه، آیه ۷۶.
- ↑ «ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهرهای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است» سوره غافر، آیه ۳۹.
- ↑ «کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمیبینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمیآیند؛ در آن بیحساب (و شمار) روزی داده میشوند» سوره غافر، آیه ۴۰.
- ↑ «یا او را از آنچه در صحیفههای موسی است آگاه نکردهاند؟» سوره نجم، آیه ۳۶.
- ↑ «و اوست که قوم نخستین عاد را نابود کرد» سوره نجم، آیه ۵۰.
- ↑ «و (نیز) ثمود را که (چیزی از آنها) بر جای ننهاد» سوره نجم، آیه ۵۱.
- ↑ «و (نیز) پیش از آن، قوم نوح را که ستمگرتر و سرکشتر بودند» سوره نجم، آیه ۵۲.
- ↑ «و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد» سوره نجم، آیه ۵۳.
- ↑ «و به آن فرو پوشاند آنچه فرو پوشاند» سوره نجم، آیه ۵۴.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۹، ص۱۱۲ - ۱۱۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۲۶۲؛ ج ۳، ص۴۲۷؛ المیزان، ج ۸، ص۲۸۰.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص۲۸۰.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص۴۰.
- ↑ «کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه 146.
- ↑ «کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان میآورند» سوره قصص، آیه ۵۲.
- ↑ «و چون (قرآن) برای آنان خوانده شود میگویند: ما بدان باور داریم که راستین است، از سوی پروردگار ماست، ما پیش از آن (هم) گردن نهاده بودیم» سوره قصص، آیه ۵۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص۱۱۹؛ البیان، ص۱۲۲؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۵۳ - ۲۵۴.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۲۹۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص۵۴؛ البیان، ص۱۱۹.
- ↑ قرآنشناسی، ص۱۸۸.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۵، ص۱۴۱ - ۱۴۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۲.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص۳۳۶ - ۳۳۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۹۲.
- ↑ جامع البیان، ج۲۶، ص۱۴۵ - ۱۴۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴،ص ۲۱۹؛ معانی القرآن، ج ۶، ص۵۱۵.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۶، ص۱۴۵؛ تفسیر صنعانی، ج ۳، ص۲۱۵؛ زادالمسیر، ج ۷، ص۴۴۸ - ۴۴۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۶، ص۱۴۶.
- ↑ فتح القدیر، ج ۵، ص۵۶.
- ↑ زاد المسیر، ج ۷، ص۴۴۸.
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ «سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.
- ↑ جامع البیان، ج ۸، ص۱۲۱؛ تفسیر نسفی، ج ۱، ص۳۵۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۱۹۹.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص۳۸۱ - ۳۸۴؛ نمونه، ج ۶، ص۴۰.
- ↑ «نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند» سوره مائده، آیه ۴۵.
- ↑ «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموختهاند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری میورزند بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانههاتان آواره نسازید سپس اقرار کردید در حالی که خود (بر آن) گواهی میدهید» سوره بقره، آیه ۸۴.
- ↑ «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید و دستهای از خودتان را از خانههاشان بیرون میرانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی میکنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد میکنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند؛ و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۱۶۰ - ۱۶۱؛ التبیان، ج ۱، ص۳۳۱ - ۳۳۶؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۰.
- ↑ «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
- ↑ زاد المسیر، ج ۳، ص۵۰۳ - ۵۰۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۱۱۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۳۴۹.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند» سوره مائده، آیه ۴۵.
- ↑ «چگونه تو را به داوری میگیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی میگردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۳.
- ↑ «همه خوردنیها برای بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه اسرائیل (- یعقوب) پیش از آنکه تورات فرو فرستاده شود، بر خویش حرام کرده بود، بگو: اگر راست میگویید تورات را بیاورید و آن را بخوانید» سوره آل عمران، آیه ۹۳.
- ↑ «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.
- ↑ «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
- ↑ «و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.
- ↑ «این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.
- ↑ «صحیفههای ابراهیم و موسی» سوره اعلی، آیه ۱۹.
- ↑ «و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
- ↑ «آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟ آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 135-142
- ↑ «و ما به راستی به موسی رهنمود دادیم و برای بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) را به ارث نهادیم،» سوره غافر، آیه ۵۳.
- ↑ «که رهنمود و یادکردی برای خردمندان بود» سوره غافر، آیه ۵۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص۴۴، ۳۳۸؛ روح المعانی، ج ۲۴، ص۱۱۷ - ۱۱۸.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم» سوره بقره، آیه ۸۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۵۶۷ ـ ۵۶۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۷۶.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «و بیگمان برخی از اهل کتاب کسانی هستند که به خداوند و به آنچه برای شما و برای آنها فرو فرستادهاند، ایمان دارند؛ برای خداوند فروتنی میورزند و آیات خداوند را به بهای کم نمیفروشند؛ آنانند که پاداششان نزد پروردگار آنهاست؛ بیگمان خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۹.
- ↑ «کسانی که بدانها کتاب (آسمانی) دادهایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است میخوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند» سوره احقاف، آیه ۲۹.
- ↑ «گفتند: ای قوم ! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتابهای آسمانی) که پیش از آن بوده است راست میشمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی میکند» سوره احقاف، آیه ۳۰.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۲۷؛ المیزان، ج ۱۸، ص۲۱۶.
- ↑ «و ما به موسی کتاب دادیم آنگاه در آن اختلاف درافتاد و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنان داوری میشد و به راستی آنان از آن در تردیدی گمانانگیزند» سوره هود، آیه ۱۱۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۲، ص۱۶۰؛ التبیان، ج ۶، ص۷۲ - ۷۳؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۳۰۳.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۳۰۰؛ المیزان، ج ۱۱، ص۴۵ - ۴۶.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آن (کتاب آسمانی) را برای مردم، روشن بگویید و پنهانش مدارید اما آن را پس پشت افکندند و با آن بهای ناچیزی ستاندند و بد است آنچه میستاندند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۷.
- ↑ برای نمونه ر. ک: بقره:۴۱ ـ ۴۲، ۱۵۹، ۱۷۴؛ آل عمران: ۱۸۷ ـ ۱۸۸.
- ↑ «و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی مینگارید، (برخی از) آن را آشکار میدارید و بسیاری (دیگر) را پنهان میکنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمیدانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگیشان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.
- ↑ التبیان، ج ۴، ص۲۰۰؛ الکشاف، ج ۲، ص۴۴؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۵۱۵.
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۷، ص۳۵۰ - ۳۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۷۴ - ۷۶؛ الصافی، ج ۱، ص۲۰۶.
- ↑ بقره:۱۵۹، ۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ آل عمران:۷۱، ۷۷.
- ↑ «و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم (و گفتیم) آنچه به شما بخشیدهایم، با توانمندی (در اختیار) گیرید و گوش به فرمان باشید؛ (به زبان) گفتند شنفتیم و (به دل گفتند) نپذیرفتیم و به سبب کفری که داشتند، (مهر) گوساله در دلش» سوره بقره، آیه ۹۳.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند ؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد» سوره بقره، آیه ۸۹.
- ↑ «خود را به بد چیزی فروختند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است، از سر افزونجویی کفر میورزند (و میگویند:) چرا خداوند برای برخی از بندگانش که بخواهد، از بخشش خویش، فرو میفرستد! و سزاوار خشمی از پی خشمی گشتند و برای کافران، عذابی خواری آور، خواهد بود» سوره بقره، آیه ۹۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۱۱ - ۳۱۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۸۰ - ۱۸۱؛ المیزان، ج ۱، ص۲۲۲.
- ↑ «و چون به آنان گفته شود به آنچه خداوند (بر پیامبر اسلام) فرو فرستاده است؛ ایمان آورید؛ میگویند: ما به آنچه بر (پیامبر) خودمان فرو فرستاده شده است ایمان میآوریم؛ و جز آن را انکار میکنند با آنکه آن (قرآن)، راستین است و کتابی را که آنان دارند، راست میشمارد؛ (نیز) بگو، اگر ایمان دارید، چرا از این پیش، پیامبران خداوند را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۹۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۱۵ - ۳۱۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ المیزان، ج ۱، ص۲۲۲.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانههاتان آواره نسازید سپس اقرار کردید در حالی که خود (بر آن) گواهی میدهید» سوره بقره، آیه ۸۴.
- ↑ «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید و دستهای از خودتان را از خانههاشان بیرون میرانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی میکنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد میکنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند؛ و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص۳۳۶؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۶۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۳۰۳ - ۳۰۴.
- ↑ «چگونه تو را به داوری میگیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی میگردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص۳۳۶ - ۳۳۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۸۷ - ۱۸۸.
- ↑ «داستان آنان که (عمل به) تورات بر دوش آنها نهاده شد اما زیر بار آن نرفتند همچون داستان درازگوشی است بر او کتابی چند؛ داستان آن گروه که آیات خداوند را دروغ شمردند بد (داستانی) است و خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره جمعه، آیه ۵.
- ↑ التبیان، ج ۱۰، ص۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۸؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۶۶.
- ↑ «آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید با آنکه کتاب (خداوند) را میخوانید؟ آیا خرد نمیورزید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ «چگونه تو را به داوری میگیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی میگردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۳.
- ↑ «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید و دستهای از خودتان را از خانههاشان بیرون میرانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی میکنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد میکنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند؛ و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
- ↑ «آنان، زندگانی این جهان را به بهای جهان واپسین خریدند؛ پس، نه از عذابشان کاسته میشود و نه یاری خواهند شد» سوره بقره، آیه ۸۶.
- ↑ «داستان آنان که (عمل به) تورات بر دوش آنها نهاده شد اما زیر بار آن نرفتند همچون داستان درازگوشی است بر او کتابی چند؛ داستان آن گروه که آیات خداوند را دروغ شمردند بد (داستانی) است و خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره جمعه، آیه ۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۷۵.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۷۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۴۶.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ «و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند» سوره بقره، آیه ۱۱۶.
- ↑ «و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.
- ↑ ر. ک: کتاب مقدس، اعداد ۱۵: ۳۷ - ۴۱.
- ↑ «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده میسازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۶۰.
- ↑ «بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.
- ↑ «و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم میپوشم و شما را به بوستانهایی در میآورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است» سوره مائده، آیه ۱۲.
- ↑ «پس، برای پیمانشکنی لعنتشان کردیم و دلهاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش میکردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی مییابی؛ آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۱۳.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ «بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 142-147
- ↑ «ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
- ↑ «یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
- ↑ «و بیگمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را میکشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.
- ↑ «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست میشمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست میشمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.
- ↑ «و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸.
- ↑ «یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص۲۰۱.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۵: ۱۷ - ۱۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۳۸۳ - ۳۸۴؛ البحر المحیط، ج ۲، ص۴۸۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۲۷۳.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۵: ۱۷ - ۱۸.
- ↑ آشنائی با ادیان بزرگ، ص۱۵۸؛ کلام مسیحی، ص۳۲؛ مسیحیت، ص۶۳.
- ↑ «و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۳۸۴؛ التبیان، ج ۲، ص۴۷۰؛ الکشاف، ج ۱، ص۳۶۵.
- ↑ «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.
- ↑ «و بر یهودیان هر (جاندار) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آنها را بر آنها حرام کردیم جز آنچه بر گرده و روده دارند و یا همراه استخوانهاست؛ بدین گونه آنان را برای افزونجوییشان کیفر دادیم و بیگمان ما راستگفتاریم» سوره انعام، آیه ۱۴۶.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص147-148
- ↑ «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۱، ص۶۱۵؛ ج ۳، ص۲۲۶؛ ج ۶، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ التبیان، ج ۸، ص۴۲۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶ - ۶۹۷؛ ج ۳، ص۳۱۳؛ ج ۸، ص۶۳۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶ - ۶۹۷؛ قرآنشناسی، ج ۱، ص۱۸۲ - ۱۸۳.
- ↑ «و (چنین) نیست که این قرآن را از سوی کسی بربافته باشند و جز از سوی خداوند باشد؛ بلکه هماهنگ با چیزی است که پیش از آن بوده است و بیان روشن کتاب است، در آن هیچ تردیدی نیست، از سوی پروردگار جهانیان است» سوره یونس، آیه ۳۷.
- ↑ التبیان، ج ۳، ص۵۴۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳؛ المیزان، ج ۵، ص۳۴۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۶، ص۳۶۰ - ۳۶۳؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳، تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۶۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۹۶ - ۶۹۷؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص۴۱۰ - ۴۱۱؛المیزان، ج ۵، ص۳۴۹.
- ↑ «ای اهل کتاب! به آنچه فرستادهایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست میشمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایی را ناپدید سازیم » سوره نساء، آیه ۴۷.
- ↑ «و از کسانی که میگفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم آنگاه آنان بخشی از آنچه را که به ایشان یادآوری شده بود به فراموشی سپردند ما هم میان آنها تا روز رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم و زودا که خداوند آنان را از آنچه میکردند آگاه کند» سوره مائده، آیه ۱۴.
- ↑ «و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.
- ↑ «ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص۱۹۷ - ۱۹۸.
- ↑ «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند ؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.
- ↑ المیزان، ج ۶، ص۳۷ - ۳۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۴۴۴.
- ↑ معانی القرآن، ج ۲، ص۳۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۴۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۱۶۹.
- ↑ التبیان، ج ۳، ص۵۸۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۴۱؛ المیزان، ج ۶، ص۳۷ - ۳۸.
- ↑ «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید ؛ و بیگمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۱، ص۵۱۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۸۳.
- ↑ «و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۷.
- ↑ «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۴۱۴ - ۴۱۵؛ التبیان، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳؛ المیزان، ج ۳، ص۲۵۲ - ۲۵۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۴۱۴؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۱۹۳؛ المیزان، ج ۳، ص۲۵۱.
- ↑ «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.
- ↑ «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
- ↑ «و بر یهودیان هر (جاندار) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آنها را بر آنها حرام کردیم جز آنچه بر گرده و روده دارند و یا همراه استخوانهاست؛ بدین گونه آنان را برای افزونجوییشان کیفر دادیم و بیگمان ما راستگفتاریم» سوره انعام، آیه ۱۴۶.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۳۸۵ ـ ۳۸۶؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۲۰۳؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۹۴ ـ ۷۹۵.
- ↑ «همه خوردنیها برای بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه اسرائیل (- یعقوب) پیش از آنکه تورات فرو فرستاده شود، بر خویش حرام کرده بود، بگو: اگر راست میگویید تورات را بیاورید و آن را بخوانید» سوره آل عمران، آیه ۹۳.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص۵۳۲؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۲۰۳؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۹۴ - ۷۹۵.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ ر.ک: مجمع البیان، ج ۳، ص۲۹۹ - ۳۰۱؛ تفسیر ابی السعود، ج ۳، ص۳۶ - ۳۸؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۳۵۶ - ۳۵۸.
- ↑ المیزان، ج ۵، ص۳۴۲.
- ↑ «چگونه تو را به داوری میگیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی میگردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۳.
- ↑ ر. ک: قاموس الکتاب المقدس، ص۴۰۰، «رجم».
- ↑ المیزان، ج ۷، ص۲۷۰ - ۲۷۱.
- ↑ الکشاف، ج ۲، ص۴۴؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۴۰۰ - ۴۰۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۳.
- ↑ «و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی مینگارید، (برخی از) آن را آشکار میدارید و بسیاری (دیگر) را پنهان میکنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمیدانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگیشان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص۵۱۵؛ الکشاف، ج ۲، ص۴۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۷۴ - ۷۶.
- ↑ ر. ک: نساء، آیه ۵۱؛ آل عمران، آیه ۶۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص۷۴ - ۷۶؛ المیزان، ج ۷، ص۲۶۸ - ۲۷۲.
- ↑ «و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه 46.
- ↑ «و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.
- ↑ ر.ک: مجمع البیان، ج ۷، ص۴۰۱ - ۴۰۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص۲۶۰؛ روح المعانی، ج ۲۰، ص۱۳۵.
- ↑ « مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.
- ↑ «بگو: اگر راست میگویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمونتر باشد تا من از آن پیروی کنم» سوره قصص، آیه ۴۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۴۰۲؛ المیزان، ج ۱۶، ص۴۷ - ۵۳؛ روح المعانی، ج ۲۰، ص۱۳۴.
- ↑ «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان میداشتید برای شما بیان میکند و بسیاری (از لغزشهای شما) را میبخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.
- ↑ «کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ التبیان، ج ۳، ص۴۷۴، ۵۲۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۰ - ۳۰۱؛ المیزان، ج ۵، ص۲۴۴.
- ↑ «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان میداشتید برای شما بیان میکند و بسیاری (از لغزشهای شما) را میبخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.
- ↑ المیزان، ج ۵، ص۲۴۳ - ۲۴۴.
- ↑ «بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.
- ↑ «میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم » سوره بقره، آیه ۱۳۶.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «تورات»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص 148-155