بحث:تورات در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

تورات که در لغت عبری توره و توریة تلفظ می‌شود به معنی شریعت یا ناموس است. یهودیان تورات را بر اسفار پنجگانه یعنی سفر تکوین (genese) و سفر خروج (exode) و سفر اعداد(nombres) و سفر لاویان (levitigue) و سفر تثنیه (deuterronome) اطلاق می‌کنند و گاهی نیز تورات بر مجموعه کتب عهد عتیق اطلاق می‌گردد. در یکی از اشعار شعرای یهود که در سیره «ابن هشام» روایت شده تورات به عنوان کتاب منزل بر موسی مذکور است.

در قرآن مجید هفده بار لفظ تورات ذکر گردیده و در همه موارد مراد از تورات کتابی است که به حضرت موسی وحی شده است.

تورات در اصطلاح قرآن، غیر از توراتی است که اکنون ملل یهود و مسیحی در دست دارند اینک باید تورات را هم در اصطلاح قرآن و هم در اصطلاح یهود مورد مطالعه قرار داد. [۱]

آنچه در قرآن مجید راجع به تورات مسطور است

به موجب سورۀ مائده تورات نازل شده است و در آن هدایت و نور به ودیعه گذاشته شده. پیغمبران و ربانیون و احبار به موجب آن، میان یهود حکم می‌کنند و احکام ایشان بر حسب محفوظاتی است که از کتاب خدا دارند.

در تورات قانون قصاص مدون است که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و گوش در برابر گوش و بینی در برابر بینی باید قصاص گردد و همچنین زخم‌ها و جراحات قابل قصاص است. پیغمبر مخیر است که هرگاه یهود برای درخواست حکم و فتوی پیش وی آیند، میان ایشان به عدالت داوری کند یا آنکه از ایشان اعراض فرماید. لکن بعید می‌نماید که یهود به پیغمبر داوری دهند در حالی که خودشان تورات در دست دارند که در آن حکم خدا است ولی یهودیان فاسق‌اند و به تورات عمل نمی‌کنند.

حضرت عیسی تورات را تصدیق فرموده و برای تعلیم تورات و انجیل مبعوث شده است. اگر اهل کتاب به تورات و انجیل عمل می‌کردند، آسمان و زمین به ایشان برکت می‌‌بخشید و تا به تورات و انجیل عمل نکنند هیچ عنوان و مزیتی در جهان ندارند.

به موجب آیه ۸۷ از سوره آل عمران هر طعامی بر بنی اسرائیل حلال است مگر آنچه اسرائیل پیش از نزول تورات بر خود حرام کرده است برای اثبات این مدعی، قرآن، یهود را به احضار و تلاوت تورات دعوت می‌کند.

از این آیه معلوم می‌شود که تورات در زمان پیغمبر مطالب سفر تکوین را کلا یا بعضا شامل بوده است.

بنا بر سوره اعراف آیه ۱۵۶ در تورات و انجیل نام پیغمبرامی، مکتوب است و همچنین در سوره فتح آیه ۲۹ اشعار شده که صفات پیغمبر و مؤمنانی که با اویند از جهت رحمتی که فیما بین خود و شدت و خشونتی که در برابر کفار دارند در تورات و انجیل تصریح شده است.

در کتاب «اشعیا» باب ۴۲ آیات یک و چهار صفاتی شبیه به همان صفات مذکور در قرآن ذکر شده که یهودیان و مسیحیان آن صفات را بر کورش تطبیق می‌کنند، لکن گسترده شدن شریعت در جزیره‌ها که در کتاب اشعیا مذکور است با کورش مناسبت ندارد مگر اینکه بگوئیم مراد از شریعت، قوانین مملکتی است.

به موجب آیاتی از سوره بقره عده‌ای از یهود کتاب را چنانکه باید تلاوت می‌کنند و به همان اندازه که فرزندان خود را می‌شناسند به پیغمبر موعود یا به کتاب تورات شناسائی دارند، لکن عده‌ای از اینان حقیقت را کتمان می‌کنند و کلمات را به ‌وسیله تغییر موضع تحریف می‌نمایند و گاهی در تلفظ بعضی کلمات، زبان را در دهان می‌پیچند تا الفاظ به نحو دیگری اداء شود و بر معانی دیگری حمل گردد، چون با هم خلوت می‌کنند می‌گویند آیا از فتح و ظفری که خداوند به پیغمبر عطا فرموده مسلمانان را با خبر می‌سازید؟! عده‌ای هم به دست خویش کتاب می‌نویسند و می‌گویند این کتاب از نزد خدا است. بدین کار دست می‌زنند تا به وسیله فروش آن، بهای کمی به ‌دست آورند.

از بیانات مذکور معلوم می‌شود که قرآن مجید آن تورات را که یهود در زمان پیغمبر در دست داشته‌اند منکر نبوده ولی اشاراتی در قرآن موجود است که در همان وقت کتب مجعولی نیز وجود داشته که به نام تورات یا تفسیر تورات، یهودیان بدان استناد می‌جستند. قرآن مجیدخرافات و اوهام یهود را که مستند به هیچ سندی نبوده نیز نقل کرده است از جمله آن خرافات این است که یهود، عزیر را پسر خدا دانسته‌اند. دیگر آنکه یهود می‌‌گفتند که جز چند روز در آتش دوزخ باقی نخواهند ماند و فقط به همان اندازه‌ای که پدرانشان گوساله پرستیده‌اند عذاب خواهند کشید سپس به بهشت خواهند رفت و جز یهود قوم دیگری وارد بهشت نخواهد شد.

بعضی از احکام قرآن با احکام تورات شباهت دارد و تقریبا قوانین تزویج اسلامی، با قوانین زناشوئی یهود بسیار نزدیک است اما در قرآن مجید ذکری از وجود احکام مشابه در تورات نشده و تنها به وجود حکم قصاص در تورات تصریح شده است. در سوره «نحل» بعضی از خوراک‌های گوشتی که بر یهود حرام می‌باشد مذکور است. همچنین قرآن مجید قصصی نقل کرده که در تورات فعلی یهود موجود است، لکن قصص قرآنی موجزتر است و فقط جنبه حکمت پردازی و وعظ و عبرت دارد در صورتی که تورات جزئیات را چنان نقل می‌کند که گوئی یک حادثه تاریخی مسلم است.

در قرآن داستان‌هائی نیز هست که در تورات موجود نیست اما تحقیقات اخیر ثابت کرده است که همه قصص قرآنی در تورات یا «تلمود» یا «میشنا» اصل و ریشه‌ای دارد و این امر هر چند از نظر مخالفین به عنوان نقصی برای قرآن تلقی شده، در حقیقت مثبت اعتبار و ارزش قرآن است زیرا موجب ایراد قصص در قرآن آن بود که از مقبولات و مسلمات اقوام مختلف، استفاده شود و در راه اصلاح و تهذیب ایشان با روش جدل یا خطابه بکار رود و می‌بایست آن قصص اعم از تاریخی و غیر تاریخی در میان آن اقوام، مشهور بوده و در کتبی ضبط شده باشد و این اصل در جمیع داستان‌ها و قصه‌هائی که در قرآن موجود است کاملا محفوظ است و هیچ داستانی بی‌منشأ در قرآن وجود ندارد.

لفظ اسفار نیز در سوره جمعه آیه ۵ مذکور است و کسانی که حامل تورات‌اند و به آن عمل نمی‌کنند به خرانی تشبیه شده‌اند که بار آنها اسفار باشد. از این تشبیه برمی‌آید که اوراق تورات یا کتب و قوانین یهود به حدی زیاد بوده که آن را بر خر بار می‌کرده‌اند.

شک نیست که یهود قوانین بسیار داشتند چه اولا ملتی کهن بودند و ثانیا در مملکت‌های مختلف سفر کرده و مدتی در کشور بابل که از ممالک متمدن آن زمان بوده اقامت داشته‌اند.

احادیثی نیز بر ریشه‌دار بودن قوانین یهود اشعار دارد چه به موجب حدیثی که در صحیح بخاری مسطوراست، حضرت رسول راجع به حکم «رجم» از یهود سؤال کرد و آنان رجم را با آنکه در کتب ایشان مسطور بوده منکر شدند، از گفتار پیغمبر اکرم چنان بر می‌‌آید که یهود احکام واقعی و مطالب اساسی مندرج در تورات و کتب انبیاء را با مقداری خرافات و مطالب باطل آمیخته‌اند از این رو مسلمانان را نهی فرمود که منقولات و گفته‌های اهل کتاب را نه تصدیق کنند و نه تکذیب نمایند؛ زیرا در گفتارهای ایشان قسمتی حق و قسمتی باطل یافت می‌شود (تمهید بخاری باب ۱۴۵). در قرآن مجید علاوه بر تورات نام زبور که یکی از کتب موجود در تورات فعلی است ذکر شده و آیه‌ای از آن در سوره انبیاء نقل گردیده و در سوره ابراهیم تمثیل کلمۀ طیبه به شجره طیبه شبیه به تمثیلی است که در کتاب زبور باب یک شماره ۳ موجود است. علاوه بر تورات و زبور ممکن است لفظ مثانی که در قرآن دو بار ذکر شده مأخوذ از لفظ میشنا باشد و در این خصوص در مقاله قرآن بیشتر گفتگو خواهد شد. [۲]

تورانی که فعلا در دست یهود و نصاری است

فعلا سه نسخه از تورات در دست است و هر کدام مقبول طایفه‌ای است و این سه نسخه عبارت است از:

  1. نسخه عبری
  2. تورات سامری
  3. تورات یونانی یا سبعینی.

«لوس پوس» معتقد است که تورات حضرت موسی را ربیون یهود در تابوت عهد جا داده بودند و هر هفت سال آن را از تابوت بیرون می‌‌آوردند و بر یهود می‌خواندند و این نسخه در فتنه‌های فلسطین از میان رفته سپس «عزیر» با همکاری «حجی» و زکریا، تورات را جمع‌آوری کرده و آن نسخه هم از دست رفته است.

نسخه عبرانی که فعلا در دست می‌باشد در قرن نهم میلادی تنظیم شده و در قرن پانزدهم به طبع رسیده است. [۳]

اسفار تورات

تورات یا عهد عتیق شامل چهار قسمت است، قسمت اول اسفار پنجگانه می‌باشد که آنها را روی هم پانتاتوک (Pentateuque) می‌نامند پانتاتوک به معنی پنج کتاب یا پنج سند است و به ترتیب عبارت است از:

  1. سفر تکوین (Genese) که با قصه آفرینش شروع می‌شود و به استقرار عبرانیان خاتمه می‌‌یابد.
  2. سفر خروج (Exode) که خروج بنی اسرائیل را از مصر شرح می‌دهد.
  3. سفر لاویان یا احکام (Levitigue) که بیشتر احکام آئین یهود در آن مندرج است.
  4. سفر اعداد (Nombres) که قوای مادی اسرائیلیان را ممثل می‌سازد.
  5. سفر تثنیه (deuteronome) که مکمل چهار سفر دیگر است.

قسمت دوم قسمت تاریخی (Hayiographes) این قسمت بر صحیفة یوشع وکتاب روت و کتاب داوران و کتاب اول و دوم سموئیل و کتاب اول و دوم پاشادهان و هر دو کتاب تواریخ ایام و کتب چهارگانه عزرا (esdras) و دو کتاب مکابه و کتاب استروسفر ایوب مشتمل می‌باشد قسمت سوم قسمت حکمی است. این قسمت مشتمل بر بیان حکمت‌ها است از قبیل امثال سلیمان - کتاب جامع - غزل غزل‌ها- مزامیر یا زبور داود. قسمت چهارم کتب انبیا این قسمت عبارت است از کتاب‌های اشعیا۔ ارمیا- مراثی ارمیا- نحمیا- حزقیال- دانیال- حوشع- یوئیل- عاموس- عوبدیا یونس- میکاه- ناحوم- حبقوق- صفنیا- حجی-زکریا- ملاکی. در کتب عهد عتیق که مورد قبول کلیسای لاتین است کتاب‌های دیگری یافت می‌شود و آن کتب مورد تصدیق عده زیادی از علماء یهودی و مسیحی واقع نیست و آن کتاب‌ها را apocryphe می‌خوانند از این قبیل است کتاب مکابه و کتاب‌های سوم و چهارم عزرا و کتاب حکمت سیلمان و کتاب باروخ و کتاب یوبیله و مراثی ارمیا و ملحقات دانیال و رؤیای سه طفل مقدس و دعای ماناسManasses و قصة susabnunah و کتاب بل و اژدها و کتاب آدم و حوا و کتب توبیا و کتاب یهودیه.

واژه Apocryphe لفظی است یونانی و معنی آن نهفته و نهان بوده و معادل با Gonoz در زبان عبری و کنز عربی و گنج فارسی است، لکن به تدریج در معنی الحاقی و اضافی و سپس در معنی مجعول به کار رفته است، مطلب دیگری که در اینجا باید یاد آوری شود این است که اروپائیان مجموعه عهد عتیق و عهد جدید راBible می‌‌نامند وBible یونانی الاصل است. در یونانی به معنی کتاب با اهمیت بوده و گویا ریشه یونانی آن مأخوذ ازBiblus باشد که شهری بوده در فینیقیه دارای کتب و آثار علمی و لفظ Biblioteque در زبان فرانسه که به معنی کتابخانه است از Biblus اشتقاق یافته است.[۴]

ترجمه‌های تورات

  1. ترجمه کلدانیه - چون عده کثیری از قوم یهود به آشور و بابل به اسیری برده شدند، ناچار لغت کلدانی را در عوض لغت خودشان معمول داشته و بعضی از اسفار مقدسه را بدان لغت ترجمه کرده آن را ترگوم نامیده‌اند «نحمیا» نیز بدان اشاره کرده است (رجوع شود به نحمیا باب ۸ آیه ۸) اما تمام کتاب مقدس به کلدانی ترجمه نشده است.
  2. ترجمه یونانی - مشهور‌ترین ترجمه‌های یونانی ترجمه سبعینی یا هفتادی است که هیئتی از یهود در تحت توجه «بطلمیوس فیلادلفوس» در سال ۲۸۵ قبل از مسیح به ترجمه آن شروع نموده و هفتاد و دو نفر در این کار مشغول بوده‌اند و «ابوکریفا» یعنی کتب مجعوله نیز در ضمن این ترجمه‌هاست. برخی از یهودیان معتقدند که کتب ابو کریفا اصیل می‌باشد و عده‌ای از مسیحیان می‌گویند که این کتاب‌ها موجود بوده و حضرت مسیح از آنها استشهاد فرموده است و همچنین کاتبان عهد جدید و آباءکلیسائی به آنها استشهاد کرده‌اند. تورات سبعینی از یونانی به لاتین ترجمه شده و در کلیسای مشرق تا امروز هم جزء قوانین و دستورالعمل آنان محسوب است ولی چون مسیحیان از آیات آن استشهاد نموده بر ضد یهود حجت آوردند، علیهذا یهود ترجمه نامبرده را ترک کرده به اصل عبرانی رجوع کردند. تورات سبعینی در بعضی موارد بر حسب معنی ترجمه گردیده و اعتنائی به ترجمه تحت اللفظی نشده است. تراجم دیگر یونانی نیز بوده که آثاری از آنها باقی نمانده است.
  3. ترجمه سریانی - این ترجمه از اصل عبرانی منقول است و چون ترجمه تحت اللفظی بوده است آن را «پشیطو» یعنی بسیط نامیدند. از قرار معلوم در آخر قرن دوم میلادی این ترجمه انجام یافته و بعد از ترجمه سبعینی قدیم‌ترین ترجمه‌هائی است که مترجم از اصل عبرانی است. از آن پس کتب عهد جدید هم در قرن دوم میلادی به سریانی ترجمه شده و آن را نیز پشیطو نامیده‌اند.
  4. ترجمه حبشیه- این ترجمه از یونانی نقل شده و زمان ترجمه آن معلوم نیست ولی به قدمت و صحت ترجمه سریانی نمی‌باشد.
  5. ترجمه ارمنیه - این ترجمه از پشیطو به زبان ارمنی نقل شده است و آن را از روی ترجمه یونانی در سال ۴۳۵ میلادی اصلاح نموده‌اند.
  6. ترجمه ممفیه - ترجمه ممفیه را ترجمه قبطیه نیز گویند و در قرن سوم میلادی از روی ترجمه سبعینی نقل شده است.
  7. ترجمه صعیدیه - مختص قبطیان صعید است و از ممفیه قدیم‌تر می‌باشد.
  8. ترجمۀ کوثیه - این ترجمه را «اولفیلاس کوثی» در قرن چهارم میلادی از یونانی تهیه کرده است.
  9. ترجمة لاتینی - اولین ترجمه لاتین عهد عتیق را «ایطالا» نامیده‌اند.
  10. ترجمه وولگات – ترجمه‌ای که به «وولگات» معروف است مترجم آن جیروم است که عهد عتیق را از عبرانی و عهد جدید را از یونانی در فاصله سال‌یهای ۳۸۰ -۴۰۵ میلادی ترجمه نموده و مجمع «ترنت» در سال ۱۵۶۳ میلادی آن را قبول کرده و همچون نسخه اصل پذیرفته و حکم به قبول و اطاعت آن داده است.
  11. ترجمه‌های جدید – ترجمه‌هائی است که در قرن پانزدهم در زمان اصلاح عمومی به زبان‌های اروپائی صورت گرفته است.
  12. ترجمه عربی - از قرن اول اسلام صحابه راجع به قصص تورات، از یهودیانی که به دین اسلام مشرف شده بودند استفاده می‌کردند و به این ترتیب بسیاری از سخنان کعب الاحبار و وهب بن منبه و یهودیان دیگر در تفاسیر اسلامی ثبت و ضبط شد و بسیاری از آن قصص و داستان‌ها ساخته و پرداخته ذهن فسانه دوست یهودیان بود که علماء اسلام قبول آن را جایز ندانستند و متأخرین سعی کردند که اسرائیلیات را از تفاسیر خارج کنند.

در زمان خلافت امویان و اوائل خلافت عباسیان که علم کلام رونقی بسزا داشت عده‌ای از متکلمین سعی کردند تورات را بخوانند و از قصص و احکام آن آگاهی به ‌دست آوردند.

«ابن قتیبه» در کتاب «المعارف» آیات بسیاری از کتب عهد عتیق نقل کرده همچنین علی بن ربن طبری» ترجمه چندین آیه را از اسفار تورات در کتاب «الدین والملک» آورده است.

در کتب دیگر ابن قتیبه فقراتی از تورات نقل شده که با نسخ تورات فعلی موافق نیست از این روشیخو معتقد شده که این علماء نسخه دیگری از تورات در دست داشته‌اند. «ابن العبری» که صحت قول وی مسلم نیست گفته است اولین ترجمه عربی تورات در اواخر قرن ششم میلادی انجام یافته است. مسعودی از سه ترجمه تورات یاد می‌کند یکی ترجمهحنین بین اسحاق متوفی به سال ۲۶۰ و دوم ترجمه ابوکثیر عالم یهودی متوفی به سال ۳۲۱ یا ۳۲۹، سوم ترجمه سعد بن یوسف عالم دیگر یهودی ملقب به «فیومی» متوفی به سال ۳۳۱ این ترجمه فعلا موجود است. بعلاوه در سال ۱۵۴۰ میلادی در اسپانیا تورات از لاتین به عربی ترجمه شده و ترجمه عربی دیگری بنا به نقل قاموس کتاب مقدس موجود است که یک قسمت آن از یونانی و قسمت دیگر از عبرانی و یک قسمت هم از لاتین نقل شده است.

اخیراً ترجمه‌های جدید نیز به عربی نقل گردیده و آیاتی که مشعر به بشارت ظهور پیغمبر اکرم بوده و همچنین آیاتی که راجع به اسماعیل و کوه فاران است به وسیله متکلمین اسلامی شرح و تفسیر شده است. [۵]

پانویس

منابع