انجیل

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

انجیل کتابی است که بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است. بعد از عروج حضرت عیسی (ع)، یهودیان نسخه‌های انجیل را از میان بردند برخی بزرگان دینی آنان بنابر محفوظات و شنیده‌های خویش، کتابی برای مردم نوشتند که الان در چهار کتاب خلاصه شده است.

معناشناسی انجیل

کلمۀ انجیل از ریشۀ عبرانی یا سریانی است و همان کتابی است که بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است. البته برخی صاحب‌نظران این کلمه را یونانی به معنی بشارت می‌‌دانند[۱].

تاریخچه کتاب انجیل

بعد از عروج حضرت عیسی (ع)، یهودیان نسخه‌های انجیل را از میان بردند و مسیحیان، سال‌های سال بدون کتاب بودند. سرانجام برخی بزرگان دینی آنان تصمیم گرفتند بنابر محفوظات و شنیده‌های خویش، کتابی برای مردم بسازند به همین دلیل، بسیاری از مسیحیان برای نوشتن سخنان و وقایع زندگی حضرت عیسی (ع) دست به قلم شدند و آثاری را ساختند و شمار این اناجیل به ۶۶ کتاب رسید؛ اما در فاصله میان سال ۴۹۲ تا ۴۹۶ میلادی، پاپ ژیلاسیوس همه آنها را جز چهار انجیل را مردود دانست[۲].

انجیلی که امروزه در دسترس است، در حقیقت چهار کتاب است و میان مجموعه‌ کتابهای مقدس‌ قرار گرفته است. کتاب مقدس، مجموعۀ ای‌ از عهد عتیق‌ (تورات) و عهد جدید است. عهد عتیق را یهودیان و مسیحیان معتبر و مقدس می‌شمارند؛ اما یهودیان اعتقادی به عهد جدید ندارند. در عهد جدید احکام شرعی یافت نمی‌شود و مسیحیان ناچارند در این باره به عهد عتیق رجوع کنند. عهد جدید، شامل ۲۷ کتاب است که شورای کارتاژ در سال ۳۹۷ میلادی، به آنها رسمیت دادند، مسیحیان معتقدند چهل نویسنده در مدتی بیش از ۱۵۰۰ سال، مجموعه کتاب مقدس را نوشته‌اند. همچنین معتقدند خداوند این متون را به اشخاصی الهام کرده و آنان به واسطۀ همین الهام، کتاب مقدس را نوشته‌اند. به این ترتیب مسیحیانف کتاب مقدس را کتابی آسمانی می‌‌دانند، هر چند نوشتار آن توسط اهل زمین، انجام پذیرفت[۳].

اناجیل چندگانه

براساس تحقیقات محققان مسلمان، نزدیک‌ترین انجیل به آموزه‌های قرآن، انجیل برنابا است که بر اثر تعصب آباء کلیسا کنار نهاده شد. در این انجیل اشاراتی به پیامبر آخرالزمان و جهانی بودن دین او آمده است. این انجیل را حیدر قلی خان سردار کابلی به فارسی ترجمه کرد. زمان تدوین اناجیل اربعه میان سال‌های ۷۰ تا ۱۱۰ میلادی است[۴].

هدف مسیحیان برای اناجیل ساخته شده این بود که اناجیل، توسط این چهارتن به نام متی، مرقس، لوقا و یوحنا نوشته شود و از زندگی‌نامه و حرف‌های حضرت مسیح سخن بگوید، ‌در این بین، سه انجیل متی، مرقس و لوقا بسیار به یکدیگر شبیه‌اند و از این رو، آنها را اناجیل همنظر می‌خوانند. بنابر تحقیقات انجام شده، ۹۱ درصد انجیل مرقس در انجیل متی و ۵۳ درصد آن در انجیل لوقا تکرار شده است[۵].

انجیل در قرآن

در قرآن کریم دوازده بار کلمۀ انجیل استفاده شده و به برخی از ویژگی‌های این کتاب آسمانی اشاره شده است؛ از جمله اینکه‌ انجیل‌، دارای احکام است و احکام شرعی آن، آسان‌تر از احکام شرعی حضرت موسی (ع) بوده است[۶].

قرآن، گاهی از مسیحیت با تعبیر اهل انجیل یاد کرده است. البته مسیحیان هرگز نمی‌گویند عیسی (ع) کتابی به نام انجیل آورد است؛ آنان اعتقاد دارند؛ آوردن وحی توسط عیسی (ع) به گونه‌ای که مسلمانان در مورد قرآن و پیامبر اسلام معتقدند، در مسیحیت جایی ندارد. با این همه انجیل را مقدس و کاتبان آن را مورد عنایت خداوند می‌‌دانند[۷].

آیاتی که کلمۀ انجیل در آنها استفاده شده به چند بخش تقسیم می‌‌شود:

  1. آیاتی که جنبه تربیتی دارد مانند:
    1. قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۸].
    2. وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ[۹].
    3. نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ[۱۰]. در این آیات تحقق مسئولیت‌های فردی و اجتماعی که در تورات، انجیل و قرآن، از آن سخن گفته شده، همراه با اعتدال بوده و عدالت را شرط رشد و منزلت آدمی دانسته و عمل به این امور را سبب نزول برکات از آسمان و زمین می‌‌دانند[۱۱].
  2. آیاتی که درباره شخصیت پیامبر (ص) در انجیل سخن گفته شده است:
    1. مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ[۱۲].
    2. الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ[۱۳]
  3. وعدهای مشترک انجیل و قرآن: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ[۱۴][۱۵]

تحریف شدن انجیل

در انجیل کنونی تحریف‌هایی صورت گرفته است که برخی از آنها عبارتند از:

  1. به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع): در حالی که قرآن چنین رویدادی را نمی‌پذیرد و تصریح دارد خداوند، حضرت عیسی (ع) را به سوی خود برده است: وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۱۶].
  2. صاحب کتاب نبودن حضرت عیسی (ع): بنابر باور مسیحیان که برگرفته از اناجیل است حضرت عیسی (ع) کتابی به نام انجیل نداشته است؛ اما قرآن بیان می‌‌کند خداوند، انجیل را بر عیسی (ع)، نازل کرده است: قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا[۱۷][۱۸]
  3. تثلیث: یعنی الوهیت حضرت مسیح و روح القدس خواندن آن در کنار خداوند. قرآن کریم از این اعتقاد به عنوان اعتقاد نصارا یاد کرده و آن را مورد مذمت قرار داده است: يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ[۱۹]؛ لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۲۰][۲۱]

انجیل و مهدویت

انجیل، میراث انبیاست و دست به دست بین پیامبران سپرده شده و بعد از پیامبر اسلام به اوصیای ایشان رسیده و اکنون نیز اصل آن کتاب مقدس، عاری از هر گونه تحریف، نزد حضرت مهدی (ع) قرار دارد. ایشان بعد از ظهور آن کتاب را به همراه سایر کتب آسمانی از غاری در انطاکیه خارج می‌‌کند و در میان هر ملتی با احکام کتاب خودشان قضاوت می‌‌کند[۲۲]. لکن، انجیل کنونی با تمام تحریف‌هایی که دارد، آیاتی در آن وجود دارد که به آمدن منجی آخرالزمان بشارت می‌دهد. در این کتاب مقدس یاد آور شده است که پس از فتنه‌هایی چون جنگ و قحطی و مریضی و زلزله و... دگرگونی در عالم ایجاد خواهد شد در آن زمان است که باید برای ظهور حضرت دعا کنید چراکه هیچ کس غیر خداوند از این امر (ظهور) مطلع نیست[۲۳].

اناجیل

لفظ «انجیل» در لغت به معنای بشارت و خبر نیک و مژده است و در اصطلاح مسیحیان نام کتاب‌ها و رسایلی است که پس از زمان مسیح به دست حواریون و شاگردان آنها جمع‌آوری شده و شامل اقوال، معجزات، تعالیم حضرت عیسی و برخی از احکام است. چنان که از آیات قرآنی استفاده می‌شود، خدای تعالی کتابی به نام انجیل به عیسی(ع) داد و در ده جا نام آن را در قرآن ذکر فرموده است و مطابق آیه‌ای که در سوره مائده است، انجیلی که خدای تعالی به عیسی(ع) داد، در آن هدایت و نور و تصدیق کننده تورات و راهنما و پندی برای مؤمنان بود. طبق آیه‌ای که در سوره اعراف آمده، نام پیغمبر اسلام(ص) در انجیل نوشته شده و طبق آیه دیگری که در سوره صف آمده، حضرت عیسی(ع) در آن کتاب مسیحیان را به آمدن آن پیغمبر پس از خود بشارت داده است. آن‌چه از نظر مورخان قطعی است و شواهدی هم بر تأیید این نظریه وجود دارد، این است که انجیل اصلی اکنون در دست نیست و آن‌چه به نام انجیل نوشته شده، چه آنها که اکنون در دست مسیحیان است و چه آنها که از نظر کلیسا مردود شناخته شد و از بین رفته، پس از حضرت مسیح به دست حواریون و شاگردان ایشان تألیف و تنظیم شده و تناقضات و اختلافات زیاد دارد و پاره‌ای از احکام که در آنها دیده می‌شود، بزرگ‌ترین دلیل و گواه بر آن است که هیچ یک از آنها انجیل اصلی نیست و تنها پاره‌ای از گفتار مسیح را در قسمت‌های مختلف آنها می‌توان یافت. و چون هدف ما در این کتاب نقل قسمت‌های تاریخی احوال انبیای الهی بوده، نمی‌توانیم به تحقیق و توضیح بیشتری در این باره بپردازیم[۲۴].

به هر صورت میان پیروان مسیح(ع) پس از آن حضرت انجیل‌ها و رساله‌های بسیاری تنظیم گردید که در قرن چهارم میلادی تعداد آنها به بیش از ۱۶۰ عدد می‌رسید و پس از آن‌که کنستانتین اول، امپراتور روم پیرو آیین مسیح گردید، دستور داد انجمنی از کشیش‌ها تشکیل دادند و از میان همه اناجیل و رساله‌ها، آن‌چه را با اغراض و سیاست و اهداف خود موافق تشخیص دادند، پذیرفتند و قانونی و معتبر شناختند و مابقی را مردود دانستند. آن‌چه را کلیسا معتبر و قانونی دانست، چهار انجیل به نام انجیل متی؛ انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحناست و چهارده رساله نیز از پولس بدان ضمیمه کرده و همه را به نام عهد جدید نام‌گذاری کرده و انتشار دادند. از میان اناجیلی - که کلیسا آن را مردود دانست - انجیل برنابا بود که خود از حواریون بزرگ حضرت مسیح و از مبشران نجات بود و زحمات بسیاری در پیشرفت دین مسیح کشید و به همین سبب رسولان او را به این نام یعنی برنابا ملقب نمودند که به معنای پسر وعظ است. شخصیت و عظمت برنابا نزد مسیحیان به خوبی روشن بود تا آنجا که پولس را که بنیان‌گذار مسیحیت فعلی است شاگرد او می‌دانند و خود پولس در چند جا به این امر اعتراف کرده است و در کتب مسیحیان هر جا نامی از برنابا برده شده، از او به بزرگی یاد کرده و در کتاب اعمال رسولان، او را با ستاره مشتری همانند کرده‌اند. با این وضع معلوم نبود علت این که کلیسا انجیل او را مردود شناخت چه بود تا وقتی که نسخه‌ای از آن به دست آمد و به عربی و فارسی ترجمه شد و معلوم شد علت مخالفت کلیسا با انجیل مزبور، آن بود که موضوعات بسیاری در انجیل برنابا وجود داشت که به صلاح مقام پاپ و کلیسا نبود و خرافاتی را که آنها میان مردم رواج داده بودند محکوم می‌کرده است.

انجیل برنابا مسئله بهشت فروشی و خرید گناهان و غفران دادن کشیشان را - که منبع درآمد سرشاری برای کلیسا و گردانندگان آن بود - منکر شده و اساس این خرافات را که مسئله فدا شدن مسیح و مصلوب شدن او بود از بین برده است. انجیل برنابا مصلوب را همان یهودای اسخریوطی می‌داند، نه حضرت مسیح و تصریح می‌کند که مسیح کشته نشد و به دار آویخته نشد، بلکه یهودای اسخریوطی بود که بدو شبیه گردید و به دارش آویختند. انجیل برنابا عیسی را بنده‌ای از بندگان خدا می‌داند، نه خدا یا پسر خدا. در انجیل برنابا، به آمدن پیغمبر اسلام آشکارا در چند جا اشاره شده و مردم را به ظهور آن حضرت بشارت داده است، بدین ترتیب کلیسا به خود حق می‌داد که آن را مردود بشناسد و خواندنش را ممنوع سازد. علت دیگری هم که سبب مردود شناختن انجیل برنابا شد، این بود که برنابا با این که خود، پولس را به مردم معرفی کرد و میان انجمن مبشران دین مسیح وارد ساخت، اما در پایان کار با افکار و معتقدات پولس که از مکتب‌های بت‌پرستی یونان سرچشمه می‌گرفت، مخالفت کرد و آنها را بر خلاف روح آیین عیسی دانست و چون پولس در نظر مسیحیان بزرگ معرفی شده بود و گفتار او را مقدم بر گفتار دیگران می‌دانستند، از این رو نتوانستند انجیل دشمن پولس، یعنی برنابا را به رسمیت بشناسند و اناجیل دیگر را که مخالفتی با پولس و افکار او نداشت به رسمیت شناختند. به هر صورت اغراض سیاسی و منافع مادی و دوستی و دشمنی‌ها کار خود را کرد و انجیلی را که صاحب آن از نظر ایمان و عقیده از هر کس به مسیح نزدیک‌تر و در نشر آیین آن حضرت از دیگران دل‌سوز‌تر و جدی‌تر و فداکارتر بوده و محتویات آن با روح آیین مسیح سازگارتر است مردود شناخته و به جای آن اناجیلی را که حتی در انتساب آنها به صاحبانش تردید است و بر فرض صحت انتساب مزبور، صاحبانش از آیین حقیقی مسیح روی برتافته و به صورت دشمنان و گرگانی برای آیین مقدس مسیح در آمده بودند، معتبر و قانونی دانستند.

یکی از نویسندگان معاصر موضوع به دست آمدن انجیل برنابا را این‌گونه ذکر کرده است: انجیل برنابا قرن‌ها ناپدید بود و کسی از ترس کلیسا جرئت اظهار و نشر آن را نداشت تا در قرن شانزده میلادی اسقفی به نام فراموینو یک نسخه‌ای از آن را که به زبان ایتالیایی بود، در کتاب‌خانه پاپ اسکوتس پنجم به دست آورد و در آستین خود پنهان کرد و در فرصت‌های مناسب آن را با دقت مطالعه کرد و در پرتو آن به اسلام هدایت یافت و در اوایل قرن هیجدهم مسیحی نیز یک نسخه اسپانیولی از این انجیل به دست آمد و پس از آن دکتر منکھوس آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و در سال ۱۹۰۸ شخصی به نام دکتر خلیل سعادت آن را به زبان عربی ترجمه کرد و در این اواخر علامه معظم، آقای حیدر قلی خان سردار کابلی آن را به فارسی ترجمه کرده‌اند و آن ترجمه در کرمانشاه به چاپ رسید[۲۵]. نگارنده گوید: پس از ترجمه علامه سردار کابلی، ترجمه فارسی دیگری نیز به قلم فاضل ارجمند آقای مرتضی فهیم کرمانی چند سالی است منتشر شده که از نظر روانی قلم و اتقان ترجمه، مزایایی بر ترجمه قبلی دارد. خدای تعالی بر توفیقات جناب ایشان در خدمت به اسلام بیفزاید و جامعه ما را قدردان زحمات خدمت‌گزارانی امثال ایشان بفرماید.[۲۶]

اندرزها و مواعظ حضرت عیسی(ع)

اضافه بر مواعظ و اندرزهایی که در اناجیل معتبر و غیر معتبر از حضرت عیسی(ع) نقل شده، موعظه‌هایی هم در روایات اسلامی و احادیث اهل بیت(ع) از آن حضرت روایت شده که شاید با تتبع و تحقیق، بسیاری از آنها یا دست‌کم قسمتی از آنها با آن‌چه در اناجیل و رسایل عیسویان نقل شده، شبیه به یک دیگر باشند و همین روایات، تأییدی بر صحت آن قسمت‌ها قرار گیرد. به هر صورت ما در این جا قسمتی از آنها را از روی روایات گل‌چین کرده، و در ذیل ترجمه آنها را از نظر شما می‌گذرانیم:

  1. شیخ صدوق از امام باقر(ع) روایت کرده که حضرت عیسی(ع) برای پاره‌ای از کارهای خود با سه تن از اصحاب بیرون رفتند و در راه به سه عدد خشت طلا برخوردند که در سر راه افتاده بود. عیسی(ع) به اصحاب فرمود: اینها کشنده مردم‌اند. این سخن را گفته و از آنجا گذشت. سپس یکی از آنها گفت: مرا حاجتی است. این سخن را گفته و بازگشت. دومی نیز گفت: مرا حاجتی است و از عیسی خداحافظی کرد و بازگشت. سومی نیز همین سخن را گفته و بازگشت و هر سه به نزد خشت‌های طلا آمدند. مقداری که آنجا نشستند دو نفر از آنها رو به رفیق سومی خود کرده و گفتند: برخیز و برو برای ما غذایی خریداری کن. او برای خرید غذا رفت و چون غذا را خریداری کرد، مقداری زهر نیز خرید و در آن غذا ریخت تا طلاهای آن دو را نیز تصاحب کند و شریکی نداشته باشد. آن دو نیز با خود گفتند که چون آن رفیق دیگرمان آمد، او را می‌کشیم تا در طلاها شریک مانباشد و یک شریک کمتر داشته باشیم. وقتی وی از راه رسید، برخاسته و او را کشتند و خود نیز چون غذا را خوردند در همان جا مردند. در این وقت حضرت عیسی(ع) بازگشت و آنها را در کنار خشت‌های طلا مرده یافت. پس آنها را به اذن خدا زنده کرد، سپس بدان‌ها فرمود: مگر من به شما نگفتم که اینها کشنده مردم‌اند؟[۲۷].
  2. در کتاب امالی از آن حضرت روایت شده که حضرت عیسی(ع) میان بنی‌اسرائیل به پا خاست و فرمود: ای بنی‌اسرائیل! حکمت را به نادانان میاموزید که بدانان ستم می‌کنید و آن را از (آموختن به) اهلش دریغ ندارید که بدان‌ها ستم خواهید کرد و به ستم‌کار در ستمش کمک نکنید که فضیلت خود را از بین می‌برید[۲۸].
  3. همچنین در آن کتاب از آن حضرت روایت کرده که عیسی بن مریم(ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: آن‌چه را دوست نداری دیگران با تو انجام دهند، تو با دیگران انجام نده و اگر کسی به گونه راستت سیلی نواخت. گونه چپت را هم بده (تا بدان بنوازد)[۲۹].
  4. در همان کتاب از امام صادق(ع) روایت شده که عیسی(ع) به اصحاب خود می‌فرمود: ای فرزندان آدم! از دنیا به سوی خدا بگریزید و دل‌هاتان را از آن بردارید؛ زیرا که شما شایسته آن نیستید و دنیا نیز شایسته شما نیست. شما در آن نخواهید ماند و دنیا برای شما پایدار نمی‌ماند. دنیایی پر فریب و پر ماجراست و فریب خورده کسی است که مغرور آن گردد و مغبون است کسی که بدان دل ببندد و هلاک شونده کسی است که آن را دوست بدارد و بخواهد. به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و از پروردگار بترسید و واهمه کنید از روزی که پدر مجازات پسر را نکشد و فرزندی به جای پدر مجازات نشود. پدرانتان کجا هستند؟ مادرانتان کجایند؟ خواهران و برادرانتان کجایند؟ فرزندانتان کجایند؟ آنها را خواندند و اجابت کردند و با این جهان وداع کردند و با مردگان مجاور گشتند و در زمره هلاک شدگان در آمدند و از دنیا رفتند. از دوستان جدا شدند و نیازمند آن‌چه از پیش فرستادند گردیدند و از آن‌چه به جای نهادند، بی‌نیاز گشتند. تا شما به چه کسی پند داده شوید؟ و تا چند جلوگیری شوید، ولی خودداری نکنید و در سرگرمی و بی‌خبری باشید؟ حکایت شما در دنیا حکایت چهار پایانی است که پیوسته در اندیشه شکم و شهوت خود هستند. چرا از کسی که شما را آفریده شرم ندارید. با این که او نافرمان خود را تهدید به دوزخ کرده و شما تاب آن را ندارید و فرمان بردارش را وعده بهشت و مجاورت در فردوس اعلی داده، پس شما در رسیدن به بهشت با یک دیگر رقابت کنید و از بهشتیان باشید و به خود انصاف دهید و به ناتوانان و حاجت‌مندان خود مهربان باشید و به درگاه خدا از روی اخلاص توبه آرید. بندگانی نیکوکار باشید نه پادشاهانی جبار و نه از فراعنه سرکشی که به خدایی - که آنها را به مرگ مقهور کرده - سرکشی می‌ورزند. جبار جباران و پروردگار زمین و آسمان و معبود پیشینیان و پسینیان و فرمان‌روای روز جزا، سخت کیفر و دارای عذابی دردناک است. ستم‌کاری از دست وی بدر نرود و چیزی از او فوت نشود و هیچ چیز بر وی نهان نماند و چیزی از او نهفته نگردد. دانش وی همه چیز را شماره کرده و به جای‌گاهش فرود آورد، بهشت باشد یا دوزخ. ای آدمی زاده ناتوان! به کجا می‌گریزی از کسی که در تاریکی شب تو و روشنی روزت تو را می‌جوید و در هر حالی از حالات تو را می‌طلبد؟ به خوبی تبلیغ کرد هر که پند داد، و رستگار گردید هر که پند گرفت[۳۰].
  5. در همان کتاب از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: حضرت مسیح به فرموده که کسی که اندوهش زیاد باشد، بدنش بیمار گردد. کسی که بد خو باشد خود را معذب سازد. کسی که سخنش بسیار باشد، لغزش و غلطش بسیار باشد. کسی که دروغ بسیار گوید، بها و زیبایی‌اش برود و کسی که با مردم در افتد (و با آنها نزاع کند)، مروتش برود[۳۱].
  6. در کتاب خصال از امیر مؤمنان(ع) روایت شده که حضرت عیسی بن مریم(ع) فرمود: دینار و پول، بیماری و درد دین است و عالم و دانشمند، طبیب دین است. پس هرگاه دیدید که طبیب درد را به سوی خود می‌کشاند (و به جمع‌آوری پول مشغول شده) و او را متهم سازید و بدانید که او نمی‌تواند دیگران را نصیحت کند[۳۲].
  7. در معانی الاخبار از امام صادق(ع) روایت شده که عیسی بن مریم(س) در یکی از خطبه‌های خود به بنی‌اسرائیل گفت: من میان شما شب خود را به روز آوردم، در حالی که نان خورشم گرسنگی، خوراکم علف صحرا، چراغم ماه، فرشم خاک، و بسترم سنگ است. خانه‌ای ندارم که ویران شود، مالی ندارم که تباه گردد، فرزندی ندارم که بمیرد، زنی ندارم که غمناک و محزون گردد. صبح کردم در حالی که هیچ ندارم و شام کردم در حالی که هیچ ندارم و با این حال بی‌نیازترین فرزندان آدم هستم[۳۳].
  8. شیخ مفید در کتاب اختصاصی از امام صادق(ع) روایت کرده است که عیسی بن مریم(ع) فرمود: من بیماران را مداوا کردم و به اذن خدا شفایشان دادم و کور مادر زاد و شخص برص دار را به اذن خدا بهبودی دادم و مردگان را به اذن خدا زنده کردم، ولی شخص احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه کنم. بدان حضرت گفتند: یا روح اللّه! احمق کیست؟ فرمود: شخص خود پسند و خودرأی. کسی که هر فضیلت و برتری را برای خود می‌بیند نه برای دیگران و همه جا حق را به خود می‌دهد نه به دیگران، این است آن احمقی که بهبودی و مداوایش مقدور نیست[۳۴].
  9. ورام بن ابی فراس در تنبیه الخواطر روایت کرده است که به عیسی بن مریم(ع) وحی شد که ای عیسی! برای مردم در بردباری همچون زمین زیر پای آنان باش و در سخاوت هم چون آب روان و در مهرورزی و رحمتت هم چون خورشید و ماه باش که بر نیکوکار و بدکار تابش می‌کند[۳۵].
  10. همچنین از آن حضرت روایت کرده که فرمود: کیست که بر موج دریا خانه‌ای بنا کند؟ این دنیای شما این‌گونه است پس آن را قرارگاه مگیرید[۳۶].
  11. به آن حضرت عرض شد: چه کسی تو را ادب کرد؟ فرمود: کسی مرا ادب نکرد، زشتی نادانی را مشاهده کردم پس از آن دوری گزیدم[۳۷].
  12. شیخ کلینی در روضه کافی از امام صادق(ع) روایت کرده که حضرت عیسی فرمود: «کار دنیا و آخرت هر دو سخت است، اما کار دنیا بدان سبب دشوار است که تو دست به چیزی از آن دراز نمی‌کنی، جز آن‌که شخص فاجر و بزه‌کاری را می‌بینی که پیش از تو بدان سبقت جسته است و اما کار آخرت دشوار است؛ زیرا کمک کاری در آخرت نمی‌یابی که تو را بدان کمک دهد»[۳۸].[۳۹]

انجیل یا اناجیل؟

انجیل در اصل، کلمه یونانی است که به معنی «بشارت» یا «آموزش جدید» آمده است و نام کتابی است که بر حضرت عیسی(ع) نازل شده است، قابل توجه اینکه قرآن هر جا که از کتاب عیسی(ع) نام برده «انجیل» را به صورت مفرد آورده است، و نزول آن را از طرف خدا معرفی می‌کند، بنابراین اناجیل بسیاری که بین مسیحیان متداول است، حتی معروف‌ترین آنها یعنی اناجیل چهارگانه (لوقا، مرقس، متی و یوحنا) وحی الهی نیستند، همانگونه که خود مسیحیان نیز انکار نمی‌کنند که این انجیل‌های موجود، همه به‌دست شاگردان یا شاگردانِ شاگردان، حضرت مسیح(ع) و مدتها بعد از او نوشته شده‌اند، منتها آنان ادعا می‌کنند که شاگردان مسیح، این اناجیل را با الهام الهی نوشته‌اند. در اینجا مناسب است بررسی فشرده‌ای درباره عهد جدید و اناجیل نموده و با نویسندگان آنها آشنا شویم: مهمترین کتاب مذهبی مسیحیان که تکیه‌گاه عموم فرق مسیحی می‌باشد و همچون کتاب آسمانی روی آنها تکیه می‌کنند، مجموعه‌ای است که آن را «عهد جدید» می‌نامند. عهد جدید که مجموع آن بیش از یک سوم عهد قدیم نیست از ۲۷ کتاب و رساله پراکنده در موضوعات کاملاً مختلف تشکیل یافته به این ترتیب:

  1. انجیل متی[۴۰] این انجیل به وسیله «متی» یکی از شاگردان دوازده‌گانه مسیح(ع) در سال ۳۸ میلادی و به عقیده بعضی دیگر بین سال‌های ۵۰ تا ۶۰ میلادی نگارش یافته است.
  2. انجیل مرقس[۴۱] مرقس از حواریون نبوده ولی انجیل خود را زیر نظر «پطرس» تصنیف نموده است. مرقس در سال ۶۸ میلادی کشته شد.
  3. انجیل لوقا - «لوقا» رفیق و همسفر «پولس» رسول بود، پولس مدتی پس از عیسی به دین مسیح گروید و در زمان وی، از یهودیان متعصب بود، وفات لوقا را در حدود سال ۷۰ میلادی نوشته‌اند «تاریخ نگارش انجیل لوقا به زعم عمومی تخمیناً ۶۳ میلادی است».
  4. انجیل یوحنا - «یوحنا» از شاگردان مسیح و از رفقا و همسفرهای پولس می‌باشد. و به شهادت اغلب محققین تألیف آن را به اواخر قرن اول نسبت می‌دهند. از مندرجات این اناجیل که عموماً داستان به دار آویختن مسیح و حوادث بعد از آن را شرح می‌دهند به خوبی ثابت می‌شود که این همه اناجیل، سال‌ها بعد از مسیح نگاشته شده‌اند و هیچکدام کتاب آسمانی نازل بر مسیح(ع) نیستند.
  5. اعمال رسولان (اعمال حواریان و مبلغان صدر اول).
  6. ۱۴ رساله از نامه‌های پولس به اقوام و افراد مختلف.
  7. رساله یعقوب (بیستمین رساله از کتب و رساله‌های بیست و هفتگانه عهد جدید).
  8. نامه‌های پطرس (رساله ۲۱ و ۲۲ عهد جدید).
  9. نامه‌های یوحنا (رساله ۲۳ و ۲۴ و ۲۵ عهد جدید).
  10. نامه یهودا (رساله ۲۶ عهد جدید).
  11. مکاشفه یوحنا (آخرین قسمت عهد جدید).

بنابراین طبق تصریح مورخان مسیحی و طبق گواهی صریح اناجیل و سایر کتب و رساله‌های عهد جدید، هیچ‌یک از اینها، کتاب آسمانی نیستند و عموماً کتاب‌هایی هستند که بعد از مسیح(ع) نگاشته شده‌اند و از این بیان، چنین نتیجه می‌گیریم که انجیل، کتاب آسمانی مسیح از میان رفته و امروز در دست نیست، تنها قسمت‌هایی از آن را شاگردان مسیح در اناجیل خود، آورده‌اند که متأسفانه آن نیز آمیخته با خرافاتی شده است.[۴۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۸.
  2. دائرة المعارف کتاب مقدس‌، ۲۵۹؛ عهدین‌، قرآن و علم‌، ۱۰۷؛ قاموس کتاب مقدس‌، ۱۱۲ و ۱۱۳.
  3. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۸.
  4. دائرة المعارف کتاب مقدس‌، ۲۵۹؛ عهدین‌، قرآن و علم‌، ۱۰۷؛ قاموس کتاب مقدس‌، ۱۱۲ و ۱۱۳.
  5. دائرة المعارف کتاب مقدس‌، ۲۵۹؛ عهدین‌، قرآن و علم‌، ۱۰۷؛ قاموس کتاب مقدس‌، ۱۱۲ و ۱۱۳.
  6. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۸.
  7. میشل، توماس، کلام مسیحی، انتشارات ادیان، ترجمه حسین توفیقی، ص ۲۶.
  8. «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید؛ و بی‌گمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
  9. «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.
  10. «(این) کتاب را که کتاب‌های آسمانی پیش از خود را راست می‌شمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.
  11. ر. ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر، ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ص ۱۸۴-۱۸۸.
  12. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و در انجیل» سوره فتح، آیه ۲۹.
  13. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  14. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  15. ر. ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر، ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ص ۱۸۴-۱۸۸.
  16. «و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۸
  17. «(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.
  18. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۴۰.
  19. «ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه مگویید» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  20. «به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.
  21. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۴۰.
  22. ر. ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۲۵.
  23. ر. ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۲۵.
  24. خوانندگان محترم می‌توانند برای تحقیق بیشتر به کتاب‌هایی که در دسترس است- مانند مقدمه انجیل برنابا، ترجمه فهیم کرمانی یا به کتاب قصص الانبیای عبدالوهاب نجار مراجعه کنند.
  25. در این قسمت، اجمال تاریخچه پیدا شدن انجیل برنابا ذکر شده و اگر طالب تفصیل و شرح بیشتری هستید، به مقدمه ترجمه عربی استاد دکتر خلیل سعادت که بر انجیل مزبور نوشته و در ترجمه‌های فارسی آن را به فارسی برگردانده‌اند، مراجعه فرمایید.
  26. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۶۱۲.
  27. امالی، ص۱۰۹.
  28. امالی، ص۱۸۳.
  29. امالی، ص۲۲۰.
  30. امالی، ص۳۳۱ و ۳۳۲.
  31. امالی، ص۳۲۴.
  32. خصال، ج۱، ص۵۶.
  33. معانی الاخبار، ص۷۴.
  34. بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۲۳ به نقل از: مفید، الاختصاص.
  35. تنبیه الخواطر، ج۱، ص۸۰.
  36. تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۲۳.
  37. تنبیه الخواطر، ج۱، ص۸۶.
  38. روضه کافی، ص۱۴۴؛ بحار الانوار، ج۱۴، ص۳۳.
  39. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۶۱۵-۶۲۰.
  40. متی بر وزن حتی در اصل به معنی خدا بخش بوده است.
  41. (مرقس) بر وزن هرمز یا بر وزن مردم هر دو گفته شده است.
  42. مکارم شیرازی، ناصر، قصه‌های قرآن ص ۴۴۵.