انجیل در کلام اسلامی
انجیل کتابی است که بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است. بعد از عروج حضرت عیسی (ع)، یهودیان نسخههای انجیل را از میان بردند برخی بزرگان دینی آنان بنابر محفوظات و شنیدههای خویش، کتابی برای مردم نوشتند که الان در چهار کتاب خلاصه شده است.
معناشناسی
واژهشناسی لغوی
کلمۀ انجیل از ریشۀ عبرانی یا سریانی است و همان کتابی است که بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است. البته برخی صاحبنظران این کلمه را یونانی به معنی بشارت میدانند[۱].
معنای اصطلاحی
کتاب دینی مسیحیان انجیل نامیده میشود. واژه انجیل در لغت مغرب واژه یونانی "enangelion" به معنای مژده و بشارت است.[۲]. در قرآن کریم و احادیث اسلامی، انجیل نام کتاب حضرت مسیح است که از جانب خداوند به او وحی شده است اما در کتابهای تاریخ ادیان و به ویژه نزد مسیحیان، کتابهایی که در سدههای نخستین مسیحیت برای ثبت اقوال و اعمال نگارش یافتند، انجیل نامیده میشود. نویسندگان انجیلها در نگارش شرح زندگانی حضرت عیسی مسیح از مطالبی استفاده کردهاند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع در دسترس آنها قرار گرفته بود.[۳].[۴]
تاریخچه
بعد از عروج حضرت عیسی (ع)، یهودیان نسخههای انجیل را از میان بردند و مسیحیان، سالهای سال بدون کتاب بودند. سرانجام برخی بزرگان دینی آنان تصمیم گرفتند بنابر محفوظات و شنیدههای خویش، کتابی برای مردم بسازند، به همین دلیل بسیاری از مسیحیان برای نوشتن سخنان و وقایع زندگی حضرت عیسی (ع) دست به قلم شدند و آثاری را ساختند و شمار این اناجیل به ۶۶ کتاب رسید؛ اما در فاصله میان سال ۴۹۲ تا ۴۹۶ میلادی، پاپ ژیلاسیوس همه آنها را جز چهار انجیل را مردود دانست[۵].
انجیلی که امروزه در دسترس است، در حقیقت چهار کتاب است و میان مجموعه کتابهای مقدس قرار گرفته است. کتاب مقدس، مجموعه عهد عتیق (تورات) و عهد جدید است. عهد عتیق را یهودیان و مسیحیان معتبر و مقدس میشمارند؛ اما یهودیان اعتقادی به عهد جدید ندارند. در عهد جدید احکام شرعی یافت نمیشود و مسیحیان ناچارند در این باره به عهد عتیق رجوع کنند. عهد جدید، شامل ۲۷ کتاب است که شورای کارتاژ در سال ۳۹۷ میلادی، به آنها رسمیت دادند، مسیحیان معتقدند چهل نویسنده در مدتی بیش از ۱۵۰۰ سال، مجموعه کتاب مقدس را نوشتهاند همچنین معتقدند خداوند این متون را به اشخاصی الهام کرده و آنان به واسطۀ همین الهام، کتاب مقدس را نوشتهاند. به این ترتیب مسیحیان کتاب مقدس را کتابی آسمانی میدانند، هر چند نوشتار آن توسط اهل زمین انجام پذیرفت[۶].
براساس تحقیقات محققان مسلمان، نزدیکترین انجیل به آموزههای قرآن، انجیل برنابا است که بر اثر تعصب آباء کلیسا کنار نهاده شد. در این انجیل اشاراتی به پیامبر آخرالزمان و جهانی بودن دین او آمده است. این انجیل را حیدر قلی خان سردار کابلی به فارسی ترجمه کرد. زمان تدوین اناجیل اربعه میان سالهای ۷۰ تا ۱۱۰ میلادی است[۷].
هدف مسیحیان برای اناجیل ساخته شده این بود که اناجیل، توسط این چهارتن به نام متی، مرقس، لوقا و یوحنا نوشته شود و از زندگینامه وحرفهای حضرت مسیح سخن بگوید، در این بین، سه انجیل متی، مرقس و لوقا بسیار به یکدیگر شبیهاند و از این رو، آنها را اناجیل همنظر میخوانند. بنابر تحقیقات انجام شده، ۹۱ درصد انجیل مرقس در انجیل متی و ۵۳ درصد آن در انجیل لوقا تکرار شده است[۸].
اناجیل همنظر شرح مختصری از زندگی و تعالیم مسیح را پیش میکشند؛ اما انجیل یوحنا مختصری از رویدادهای مهم زندگی مسیح و تعلیمات روحانی و اوامر او را آورده است همچنین این انجیل موضوع الوهیت حضرت مسیح را برجستهتر کرده است، اما به مسائلی از جمله میلاد حضرت و عروج آن نپرداخته است، محققین اختلاف در نوشتار انجیل یوحنا را به خاطر تأخر زمانی انجیل یوحنا میدانند؛ زیرا نویسنده از اناجیل دیگر آگاهی داشته و نخواسته است آنها را تکرار کند. در این میان، انجیل مرقس پیش از دیگر اناجیل نوشته شده است[۹].
اما قرآن کریم، هیچ گاه از کلمۀ اناجیل استفاده نکرده است؛ بلکه از انجیل یاد میکند و از آیات قرآنی به دست میآید کتاب آسمانی حضرت مسیح دچار تحریف شده است، شاهد اینکه اناجیل فعلی پس از زمان حضرت عیسی (ع) و حتی پس از حواریون پدید آمدهاند، این است که نویسندگان اناجیل، برای تألیف کتابشان از آثار شفاهی جماعت نخستین مسیحی که با تخیلات و ذهنیات شخصیشان آمیخته شده استفاده کردهاند، به ویژه اندیشههای پولس که برخی صاحبنظران او را معمار مسیحیت کنونی میدانند[۱۰].
انجیل از دیدگاه مسیحیت
مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابوبه نام انجیل آورد[۱۱] آنان معتقدند، بعد از عروج عیسی (ع) پیروان وی، اقوال، اعمال و حوادثی که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود را به صورت روایتهایی شفاهی، نقل میکردند و یک سنت شفاهی در بین آنها، رایج بود.[۱۲] تنها در نیمه دوم قرن اول میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عده ای به نوشتن اقوال و اعمال عیسی (ع)، که در آن زمان، رایج بود و از سوی حواریان و شاگردان آنها نقل میشد، پرداختند.[۱۳] و این نوشتهها را انجیل نامیدند.
نوشته شدن این انجیلها زمانی شروع شد که مسیحیت توسط پُولس "polus" که سالها بعد از حضرت عیسی به این دین ایمان آورد[۱۴] در مناطق مختلفی از اروپا و آسیای صغیر پراکنده شده بود و عده زیادی از غیر یهودیان ساکن در مناطق نامبرده بدون این که شریعت موسی (ع) که مورد تأیید عیسی (ع)[۱۵] و حواریان ساکن در فلسطین بود را قبول کنند به آیین مسیحیت گرویده بودند و کلیساهای متعددی در انطاکیه، ایکونیوم، لیسترا، پرگا، کورنت و... تشکیل شده بود[۱۶] به همین دلیل هنگامی که نهضت کتابتِ سنت شفاهی مسیحیت، آغاز شد، هر کس، به تشخیص خود و سبک خاصی که داشت به تدوین اعمال، اقوال و حوادث مربوط به حضرت عیسی (ع) پرداخت.[۱۷] و بدین ترتیب نوشتههای متعددی به نام انجیل، به وجود آمد.[۱۸] که با محیطهای مختلف، قابل انطباق بوده و نیازهای کلیساها را رفع میکردند.[۱۹]. تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشتههای مسیحی را معتبر و معیار میداند و البته این کار آسانی نبود؛ زیرا همه، نوشتههای خود را اصیل و معتبر میدانستند. افزون بر انجیلهای چهارگانه، کتاب اعمال رسولان، نامههای رسولان و همچنین کتاب مکاشفه که امروزه عهد جدید را تشکیل میدهند، متنهای دیگری نیز تداول عام داشتند. انجیل توما، انجیل حقیقت، انجیل دوم متی، اعمال پطرس، اعمال یوحنا[۲۰] و همچنین انجیل برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان، انجیل مصریان و... از جمله این انجیلها بودند.[۲۱].
با این حال در اواسط قرن دوم میلادی مارسیون مقامات کلیسا را سخت تحت فشار قرار داد که موضع خود را تعیین کنند. وی، مخالف سرسخت یهودیان بود و در آن موقع تمام عهد عتیق و آن چه از نوشتههای پس از عیسی (ع) که خیلی مرتبط با عهد عتیق بود یا از اخبار و احادیث یهودی، نشئت میگرفت را طرد میکرد. مارسیون، فقط انجیل لوقا و نوشتههای پولس را معتبر میدانست؛ زیرا فکر میکرد که لوقا سخن گوی پولس بوده است.[۲۲] کلیسا در واکنش به رفتار مارسیون، وی را کافر اعلام کرد و رسالههای پولس را کنار گذاشت؛ اما بار دیگر انجیلهای متی، مرقس، لوقا و یوحنّا را معتبر شناخته و چند اثر دیگر مانند اعمال رسولان را بر آنها افزود؛ با این همه در قرنهای نخستین میلادی، فهرست کتابهای عهد جدید، نهایی نشد و لیست رسمی این کتابها با زمان تغییر میکرد و کم و زیاد میشد. به عنوان مثال، نوشتههایی که بعداً غیر معتبر، شناخته شدند، در مجموعه قبلی درج شده بود و حال آنکه نوشتههای دیگری که در عهد جدید کنونی، قرار گرفتهاند، در آن زمان، حذف شده بودند. شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی هیپون در سال "۳۹۳میلادی" و مجمع روحانی کارتاژ در سال "۳۹۷میلادی" طول کشید.[۲۳] و در مجمع اخیر بود که حذفهای نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد تا در لیست نوشتههای عهد جدید که کانن نامیده میشود، وارد شوند[۲۴] بدین ترتیب در اوایل قرن پنجم میلادی تنها چهار انجیل توانستند به عنوان انجیلهای رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید، پیدا کنند.[۲۵].
- انجل مَرْقس: این ا نجیل در حوالی سال ۷۰ میلادی توسط شخصی به نام مَرْقُس "Marcus"، تألیف شده است[۲۶]. مرقس جنبههای بشری عیسی را به گونه ای برجسته، نشان میدهد و بدین وسیله بر انسان بودن او تأکید میورزد. انجیل مرقس مژده عیسی را به شکل اساسی و نزدیک به صورت ابتدایی آن میآورد و اصول آن چنین است: از گناه دور شوید و به درگاه الهی توبه کنید؛ زندگی خود را با شریعت خدا هماهنگ سازید و ملکوت همین است[۲۷] رنجهای عیسی (ع) جایگاه بسیار مهمی در این انجیل به خود اختصاص داده است.
- انجیل متی: این انجیل توسط شخصی به نام مَتّی "Matthew" نوشته شده است. عده ای معتقدند که متّای حواری در اواخر سده اول میلادی مجموعه ای از سخنان عیسی (ع) که احتمال دارد خودش گردآوری کرده و به زبان آرامی نوشته بود را منبع اطلاعات خویش قرار داده و سپس آن را با انجیل مَرْقُس درهم آمیخته و انجیلی دیگر خطاب به یهودیان و برای ردِّ انتقادهای آنان نگاشت[۲۸]. برخی زمان تألیف این انجیل را سال "۸۰ و ۹۰ م" و مکان تألیف آن را سوریه و فلسطین میدانند. این کتاب، چون برای یهودیان نوشته شده از شواهد عهد عتیق، بسیار استفاده کرده است[۲۹]. این انجیل، عیسی (ع) را به عنوان متمم دین یهود، معلم اعظم، موسای جدید و صاحب شریعت عهد جدید، معرفی میکند. شیوه ادبی نویسنده این انجیل بر گردآوری گفتارها و کارهای عیسی بر اساس ترتیب اهمیت موضوعی، استوار است و نه ترتیب تاریخی آنها[۳۰].
- انجیل لُوقا: این انجیل در سالهای "۸۰ و ۹۰میلادی" توسط شخصی به نام لوقا "Luke" در انطاکیه و خطاب به مشرکین تألیف شده است.[۳۱] لُوقا را به عنوان یار غیر یهودی الاصل پولس رسول معرفی میکنند، پس وی یکی از دوازده شاگرد عیسی (ع) نبوده است. وی، با آنکه بسیار به انجیل مَرْقُس تکیه میکند، در نوشته خود برخی از اندیشههای کلامی را وارد کرده که در دو انجیل قبل وجود ندارد. یعنی حوادث زندگی عیسی (ع) و تعالیم وی در این انجیل در پرتو مرگ و رستاخیز وی تفسیر میشود[۳۲]. مهمترین اندیشههای انجیل لوقا را میتوان چنین خلاصه کرد: عمومیت رسالت عیسی و این که وی نه تنها به سوی یهود، بلکه به سوی همه امتها فرستاده شده است. عیسی دوست گناه کاران و غم خوار رنج دیدگان... و مرد دعاست.[۳۳].
- انجیل یُوحنّا: این انجیل در بین سالهای "۹۵تا ۱۰۰م" توسط شخصی به نام یُوحنّا "yuhanna" و در آسیای صغیر، تألیف شده است.[۳۴] یک دقت کامل در انجیل مذکور روشن میکند که خوانندگان انجیل یوحنا از وقایعی که در انجیلهای سه گانه[۳۵]، نقل شده، اطلاع داشتهاند. از این جهت معلوم است که انجیل یُوحنّا قدری عقبتر از انجیلهای دیگر، نوشته شده است.[۳۶] این انجیل مدعی شرح حال نویسی حضرت عیسی (ع) نیست و مسیح را از لحاظ خداشناسی به عنوان لوگوس "کلمه" خداوند، آفریدگار جهان و رهاننده بشر، معرفی میکند و با انجیلهای همنوا در بسیاری از جزئیات و همچنین در توصیف کلی مسیح مغایرت دارد.[۳۷] از دیدگاه انجیل یوحنا، حوادث زندگی عیسی مسیح از تأثیر زندگی و کارهایش بر جامعه مسیحی حکایت میکند... انجیل یوحنا میگوید: عیسی نور، حقیقت، حیات و کسی است که راه رسیدن به خدا را به ما نشان میدهد.[۳۸] همه این تعالیم در سخنان طولانی عیسی (ع) در شام آخری که با شاگردان صرف کرد، یافت میشود.[۳۹]. با آنکه انجیلهای مَرْقس، متی و لوقا به دلیل ساختار و نحوه نقل کارها و سخنان عیسی (ع)، اناجیل همنوا و نظیر، نامیده میشوند.[۴۰] و اصل همه آنها به زبان یونانی نوشته شده است.[۴۱] با این همه میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضهای فراوان، وجود دارد و در آنها اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت با افسانههای خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیش گوییهای عهد قدیم و... موجود است[۴۲].
- انجیل برنابا: نام اصلی نویسنده این انجیل یوسف میباشد. وی از پدر و مادری یهودی در جزیره قبرس به دنیا آمد. نژاد او به سبط لاوی از اسباط خاندان اسرائیل میرسد و لقب برنابا "Barnaba" که مرکب از بر و نابا یعنی فرزند اندرز یا فرزند تسلیت، میباشد، توسط حواریان عیسی (ع) به وی عطا شده است.[۴۳] نسخه اصلی انجیل بِرنابا که به زبان ایتالیایی در ۲۲۲ فصل کوچک و بزرگ و ۲۲۵ صفحه ضخیم در کتاب خانه دربار وین، نگهداری میشود برای اولین بار توسط راهب ایتالیایی فِرامارینو در اواخر قرن شانزدهم میلادی از کتاب خانه پاپ بیرون آورده شد و در معرض استفاده همگان قرار گرفت[۴۴] یکی از اهداف اصلی برنابا در نوشتن انجیل به گونه ای که خودش در اوّل کتاب گفته است، برافروختن چراغ توحید، میباشد و عیسی (ع) نیز مانند پیامبران دیگر، همان را ترویج میکرده است. جالب است که برنابا مینویسد: چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازه بهشت نوشته اند:لااله إلاّ اللّه محمّد رسول اللّه[۴۵] در این انجیل بارها به نماز خواندن مسیح، اشاره شده است[۴۶]. برنابا، اظهار میدارد که عیسی (ع) چندین بار مردم را جمع کرد و به آنان فرمود که او را پسر خدا نخوانند و حتی نیروی اعجاز خود را به دیگران داده که مردم از این خیال زشت، برگردند.[۴۷] وی، به صلیب کشیده شدن عیسی (ع) را انکار میکند[۴۸] در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام به لفظ محمد (ص) آمده است[۴۹].
هر چند دانشمندان مسلمان، انجیل برنابا را انجیل نازل شده بر حضرت عیسی نمیدانند؛ ولی از دیدگاه آنان این انجیل بیشتر از سایر انجیلها با واقعیتهای تاریخی، تطابق دارد. البته برخی از دانشمندان مسیحی به دلیل این که فرامارینو معرفی کننده انجیل برنابا به عالم مسیحیت، بعد از خواندن این انجیل مسلمان شد، ارزش تاریخی این انجیل را زیر سؤال بردهاند و آن را جعل شده از سوی وی، معرفی کردهاند.[۵۰] ولی دلیلی بر گفتار خود ارائه ندادهاند.
انجیل در منابع اسلامی
دانشمندان اسلامی ضمن تأکید بر این که انجیل اصلی یکی بوده و آن همان است که از جانب خداوند بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است[۵۱] در مورد انجیلهای موجود دو احتمال دادهاند؛ احتمال اوّل این است که بسیاری از قسمتهای انجیل اصلی توسط نویسندگان بعدی اناجیل حذف شده و خرافات زیادی بر آن افزوده شده و همین امر سبب شده تا ارزش خود را از دست بدهد[۵۲] و اوصافی چون نور، موعظه و هدایت بودن را نداشته باشد. احتمال دوم این است که انجیل اصلی به کلّی به فراموشی سپرده شده و به جای آن کتابهای دیگری توسط پیروان کلیسا نوشته شده است[۵۳] از میان دو احتمال بالا، احتمال دوم به دلیل مطابقت با وقایع تاریخی بیشتر مورد قبول واقع شده است[۵۴]، با این همه، در استناد این انجیلها به حواریها و یا شاگردان آنها، شک و تردید، وجود دارد؛ زیرا اوّلاً، این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم رسمیت یافته اند[۵۵] و آثار خطی باقی مانده از آنها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از این انجیلها به دست ما نرسیده است.
بنابراین مدت دو قرن در معرض اشتباهات استنساخ و تغییرات احتمالی برای وفق دادن متن با نظریات بانیان و اصول خداشناسی فرقه و... بوده است[۵۶] و نمیتوانند سند صحیحی داشته باشند ثانیاً: نام بیشتر کتابهای یونانی صریحاً به نویسنده آنها اضافه میشود؛ مثلاً میگویند: ایلیاد هومر وجمهوری افلاطون؛ این در حالی است که برای انجیلها از این شیوه استفاده نمیکنند، بلکه از حرف اضافه "Kata" (در زبان یونانی به معنای به روایت متی یا به روایت لوقا و یا... معنی میدهد) به کار میبرند و گویا بدین شیوه از نسبت دادن این کتابها به نویسندگان سنتی آنها میپرهیزند[۵۷].
ثالثاً: انجیلهای دیگری مانند انجیل برنابا وجود دارد که با انجیلهای چهارگانه، تعارض دارند و ترجیح این انجیلها بر انجیلهای غیر رسمی هیچ مرجّحی ندارد[۵۸].[۵۹]
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۸.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ۱۱۱
- ↑ لوقا ،۱ـ۴
- ↑ رضوی، رسول، مقاله «انجیل»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۰۱.
- ↑ دائرة المعارف کتاب مقدس، ۲۵۹؛ عهدین، قرآن و علم، ۱۰۷؛ قاموس کتاب مقدس، ۱۱۲ و ۱۱۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۳۸.
- ↑ دائرة المعارف کتاب مقدس، ۲۵۹؛ عهدین، قرآن و علم، ۱۰۷؛ قاموس کتاب مقدس، ۱۱۲ و ۱۱۳.
- ↑ دائرة المعارف کتاب مقدس، ۲۵۹؛ عهدین، قرآن و علم، ۱۰۷؛ قاموس کتاب مقدس، ۱۱۲ و ۱۱۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۳۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ کلام مسیحی، ص۴۹ـ ۵۰
- ↑ تکوین الاناجیل، ص۲۴ و کلام مسیحی، ص۴۳
- ↑ تکوین الاناجیل، ص۳۰
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۴
- ↑ لوقا، ۱۶و ۱۷
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۳ـ ۶۱۶
- ↑ لوقا، باب اول۱ـ۴ و تکوین الاناجیل، ص۲۴
- ↑ کلام مسیحی، ص۵۱ـ ۵۲ دین مسیح، ص۴۷ و تکوین الاناجیل، ص۳۰
- ↑ مقایسه ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۸۵
- ↑ دین مسیح، ص۴۷و ۴۸ تکوین الاناجیل، ص۳۰
- ↑ مقایسه ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۱۱۰و ۱۱۱
- ↑ مسیحیت و بدعتها، ص۴۹
- ↑ مقایسه ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۱۱۱و ۱۱۲؛ دین مسیح، ص۴۷و ۴۸ و عیسی اسطوره یا تاریخ، ص۳۰ـ ۳۱
- ↑ دین مسیح، ص۴۸
- ↑ تاریخ تفکر مسیحی، ص۵
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص۵۷۶، تکوین الاناجیل، ص۳۱
- ↑ کلام مسیحی، ص۴۶
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۲
- ↑ تکوین الاناجیل، ص۳۱
- ↑ کلام مسیحی، ص۴۴
- ↑ تاریخ تمدن، ج۳، ص۶۵۵، تکوین الأناجیل، ص۳۱
- ↑ کلام مسیحی، ص۴۶
- ↑ همان، ص۴۷
- ↑ تکوین الاناجیل، ص۳۱
- ↑ همنوا
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۱۱۲
- ↑ تاریخ تمدن، ج۳، ص۶۵۵
- ↑ کلام مسیحی، ص۴۹
- ↑ انجیل یوحنا۱۳/۱۷
- ↑ کلام مسیحی، ص۴۲
- ↑ تاریخ تمدن، ج۳، ص۶۵۴
- ↑ همان، ص۶۵۵
- ↑ سیر تاریخی انجیل برنابا، ص۹ـ ۱۱
- ↑ سیر تاریخی انجیل برنابا، ص۷و۹ و الرحلة المدرسیة، ج۱، ص۲۱۲ ـ۲۱۴
- ↑ انجیل برنابا۴۱، ۳۳
- ↑ همان، باب ۱۱۹
- ↑ انجیل برنابا باب ۱۲۶
- ↑ همان، باب ۲۱۵
- ↑ همان، ۹۷، ۱۹
- ↑ کلام مسیحی، ص۵۳
- ↑ الجامع لأحکام القرآن، ج۴،ص۶؛ المیزان، ج۳، ص۲۱۵
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۶؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج۴، ص۲۶۳
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۶۸و ۶۹؛ مروج الذهب، ج۱،ص۳۲۰؛ ملل و نحل، ج۱، ص۲۲۱؛ کشف الظنون، ج۱، ص۱۷۶؛ اظهار الحق، ج۱، ص۱۲۶ـ ۱۳۹
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۱۵؛ الهدی إلی دین المصطفی، ج۱،ص۶۷ـ۷۱و ۲۶۷
- ↑ دین مسیح، ص۴۷و ۴۸
- ↑ تاریخ تمدن، ج۳، ص۶۵۴
- ↑ عیسی اسطوره یا تاریخ، ص۱۹و ۲۰
- ↑ المنار، ج۶، ص۳۵
- ↑ رضوی، رسول، مقاله «انجیل»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۰۱.