انجیل در معارف و سیره رضوی

مقدمه

کتاب مقدس مسیحیان. تلقی مشترکی درباره «انجیل» میان اسلام و مسیحیت موجود نیست. گزارش‌های چهارگانه قرن اول میلادی درباره عیسی (ع) هنگامی که برای نخستین بار در کانون عهد جدید گردآوری شد، مجموع آن «انجیل» خوانده شد. بعدها هر یک از این چهار گزارش (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) یک انجیل خوانده شد و از همه آنان نه به عنوان انجیل که به عنوان «اناجیل» یاد شد. در اواسط قرن دوم چندین انجیل دیگر نوشته شد و به دست آمد که مقبول عامه مسیحیان قرار نگرفت و جعلی انگاشته شد[۱]. در تلقی متون دینی اسلام، انجیل کتابی است که خداوند بر عیسی (ع) نازل کرده است و معناً و لفظاً از جانب خداوند بوده است. برخی از اهل لغت کوشیده‌اند برای این واژه ریشه‌ای عربی بیابند. گفته شده که آن از ریشه «نجل» بر وزن افعیل است[۲]. این نظریه مورد پذیرش اغلب لغویان قرار نگرفته است و بیشتر آنان این واژه را کلمه‌ای غیر عربی دانسته‌اند و گفته‌اند اصل آن عجمی بوده و در عربی وارد شده است[۳]. برخی گفته‌اند اصل آن واژی یونانی «اواگلیون» به معنی مژده و بشارت یا واژه فارسی «انگلیون» بوده است و از این زبان‌ها داخل در زبان عربی شده است[۴]. کسانی که این واژه را از اصلی یونانی دانسته‌اند، نتوانسته‌اند به دقت راه انتقال آن را به زبان عربی نشان دهند. برخی با توجه به اینکه تمامی اشارات قرآن به انجیل، جز یک مورد، در سوره‌های مدنی است؛ به لحاظ زمان و زبان‌شناختی، احتمال آن داده‌اند که این واژه از صورت حبشی آن (وَنجیل) برگرفته شده باشد[۵]. در اطلاق انجیل میان مسیحیان و مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد. آنچه مسیحیان کتاب مقدس خود می‌دانند، یک کتاب به نام انجیل نیست و مجموعه‌ای است که آن را عهدین (عهد عتیق و عهد جدید) می‌خوانند. عهدین مجموعه‌ای کتاب است که طی صدها سال در عالم یهودیت و مسیحیت فراهم آمده و تعداد آنها در حدود هفتاد کتاب است. در عهد جدید چهار انجیل به نام‌های انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا دیده می‌شود که هر یک محتوایی متفاوت با دیگری دارند. انجیل متی حاوی نقل قول‌های متعددی از عهد عتیق است و روی سخنش با یهودیان است و می‌کوشد که نشان دهد که مسیح همان موعود مورد نظر بنی‌اسرائیل است. این انجیل وقایع زندگی عیسی (ع) را از تولد تا رستاخیز بیان می‌کند و بر بیان آموزه‌های عیسی (ع) تمرکز دارد. در انجیل مرقس به معجزات عیسی (ع) و زندگی پر رنج او پرداخته می‌شود. هدف مرقس از نوشتن این انجیل آن بوده که مسیحیان تحت ستم و فشار را در ایمانشان تقویت کند. در انجیل لوقا به این پرداخته شده که نجات در دسترس همگان است. در این انجیل از همنشینی و همراهی عیسی (ع) با نیازمندان و بیچارگان سخن رفته است. در انجیل یوحنا که فضایی متفاوت از دیگر اناجیل دارد، به هفت معجزه یا نشانه از عیسی (ع) پرداخته می‌شود و در آن نشان داده می‌شود که همگی این معجزات و نشانه‌ها حاکی از آن است که عیسی (ع)، پسر خداست. این چهار انجیل که به «اناجیل اربعه» مشهور است نه نویسنده‌ای واحد دارد و نه محتوایی یکسان و نه حتی زمان نگارششان به هم نزدیک است. زمان نگارش این چهار انجیل را از حدود سال ۶۰م تا ۱۱۵م گفته‌اند.

درباره نگارش اناجیل نگرش مسیحیان این است که تمام کتاب مقدس را خدا دمیده است و کسانی که آن را نوشتند به روح القدس مجذوب شدند. ابهامی شگفت درباره نقش خدا، روح القدس و نویسندگان بشری در نگارش اناجیل دیده می‌شود[۶]. چنان که برخی تأکید کرده‌اند، مسیحیت از سویی به الهامی بودن اناجیل تصریح می‌کند و از سوی دیگر به شاهد عینی بودن نویسندگان. اگر الهامی بودن نگارش صحیح باشد، تأکید بر شاهد عینی بودن، هیچ وجهی ندارد؛ زیرا آنها به مدد الهام می‌توانسته‌اند به حقایق امور دست یابند[۷]. در نقطه مقابل آنچه درباره اناجیل و بلکه کتاب مقدس و عهدین در منظر مسیحیان گفته شده، منظر اسلام و قرآن کریم قرار دارد. قرآن کریم در دوازده مرتبه‌ای که از انجیل یاد کرده است، همواره آن را به صورت مفرد ذکر می‌کند و به هیچ روی از اناجیل سخن نمی‌گوید. قرآن کریم، انجیل را یکی از کتب الهی برای هدایت بشر می‌داند که خداوند بر پیامبرش نازل کرده و در راستای کتب دیگر پیامبران از جمله تورات و قرآن بوده است. بیان قرآنی از انجیل آن را کتابی وحیانی می‌داند که دریافت‌کننده آن شخص عیسی (ع) بوده است و هیچ فرد دیگری در دریافت آن دخالت نداشته است[۸]. قرآن صراحتاً می‌فرماید: اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل کرده، داوری کنند و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان نافرمانند[۹]. در حالی که اسلام به این معتقد است که انجیل، کتابی واحد بوده که خداوند بر پیامبرش عیسی بن مریم (ع) وحی کرده است و هم او بوده که آن پیام را در دسترس مردم گذاشته است، مسیحیت بر این باور است که خداوند، اناجیل چهارگانه را به وسیله مؤلفانی بشری نوشته است و الهامات روح القدس آنان را یاری کرده است. از منظر مسیحیت، هر چند خدا مؤلف نهایی کتاب مقدس است، اما این عمل را از طریق مؤلفان بشری که کارگزارانش بوده‌اند، به انجام رسانده است و آنان برای بیان پیام الهی به شیوه خاص خودشان عمل کرده‌اند و چون در زمان و مکان خاصی می‌زیسته‌اند و از حیث علمی و زبانی دچار محدودیت بوده‌اند، کلام خدا را در ظرف‌های متعددی ریخته‌اند. تنها اقلیت اندکی از مسیحیان به وحی لفظی اناجیل باور دارند و بیشترشان نه تنها حضور نویسنده بشری را منافی حفظ کلام خدا نمی‌دانند؛ بلکه آن را برای ارتباط با مردم واجب می‌خوانند[۱۰].

امام رضا (ع) کتب ادیان توحیدی و از جمله انجیل را دارای ماهیتی واحد می‌داند و بر آن است که انجیل نیز مانند تورات و زبور و قرآن کریم مخلوقی مُحدَث است که خداوند متعال برای هدایت خلق و رهنمونی به سوی حق، آن را برای بنده و پیامبرش عیسی (ع) فرستاده است و تنها منشأی الوهی دارد[۱۱]. در سخنان امام رضا (ع) مطالب متعددی دیده می‌شود که نشان از آن دارد که [حضرت به تحریف و تغییر انجیل در طول تاریخ پس از حضرت عیسی (ع) اعتقاد دارد و اختلاف میان اناجیل را ناشی از دسترسی نداشتن به انجیل اصلی می‌داند. حضرت در مناظره‌ای که با جاثَلیق، عالم مسیحی دارد، پرسشی را با وی در میان می‌گذارد. ایشان می‌پرسند، انجیل نخست پس از اینکه گم شد، نزد چه کسی بود و این انجیل را چه کسی برایتان نوشت؟ جاثلیق در پاسخ می‌گوید که ما تنها یک روز انجیل را گم کردیم و پس از آن یوحنا و متا آن را برایمان آوردند. امام رضا (ع) پاسخ وی را نادرست می‌شمرد و به وی می‌گوید اگر آن چنان که تو می‌گویی بود، این همه اختلاف در بیان انجیل پدید نمی‌آمد. حضرت در توضیح گم شدن انجیل اصلی می‌فرماید: «وقتی انجیل اولیه گم شد، نصارا نزد عالمانشان رفتند و گفتند عیسی بن مریم (ع) کشته شد و انجیل را هم گم کردیم؛ شما نزد خود چه دارید؟ لوقا و مرقس مدعی آن شدند که انجیل در سینه‌های ماست و ما هر روز یک‌شنبه، یک سِفر آن را برایتان می‌خوانیم. پس از این بود که لوقا، مرقس، یوحنا و متا انجیل‌هایی را نوشتند و عرضه کردند». امام سپس نکته مهمی را متذکر می‌شود و می‌فرماید که هیچ یک از نویسندگان انجیل، مستقیماً این سخنان را از عیسی (ع) دریافت نکرده بودند[۱۲]. امام اختلاف موجود در اناجیل اربعه موجود را ناشی از گم شدن انجیل اولیه می‌داند و بر آن است که هیچ یک از نویسندگان اناجیل مذکور، عین متن انجیل را انعکاس نداده‌اند و دخل و تصرفاتی در متن اصلی به وجود آمده است. مواردی از این تحریف‌های از دیدگاه امام رضا (ع) در ادامه مقاله خواهد آمد. [حضرت صراحتاً بیان نسب عیسی (ع) از ناحیه متا، و نیز بیان مرقس و لوقا از تجسد و حلول عیسی (ع) را از مصادیق دروغ بستن به پیامبر خدا از ناحیه نویسندگان اناجیل می‌داند[۱۳]. تحقیق آنچه حضرت درباره انجیل اولیه و اختلاف اناجیل اربعه فرموده، این مطلب را آشکار می‌کند که تلقی مسیحیان از انجیل، چنان که در بخش پیشین گفته شد، محملی برای توجیه تحریف پیش آمده در تعالیم عیسی (ع) است.

مسیحیت پس از عیسی (ع) برای توجیه اختلاف اناجیل، دست به دامن تلقی تازه‌ای از وحی و کتابت آن شد و برای پر کردن رخنه‌های آن، به جای پرداختن به اختلاف اناجیل، انجیل‌های مذکور را به گونه‌ای بدون دلیل از یک سو به خدا و از سوی دیگر به روح القدس نسبت داد و نویسندگان آنها را ملهَم از این دو منبع دانست. برای بررسی سخن امام درباره انجیل اولیه و اناجیل چهارگانه باید به سراغ تاریخ انجیل رفت. در هیچ یک از منابع معتبر مسیحی از متن مکتوب انجیل که در زمان عیسی (ع) فراهم شده باشد، نشانی نمی‌بینیم. بیشتر منابع مسیحی بر این باورند که تا حدود سی سال پس از به صلیب کشیده شدن عیسی (ع) تعالیم و آموزه‌های او و نیز سوانح حیات وی به صورت شفاهی در میان پیروانش مطرح می‌شده و از حدود سال ۶۰ق نویسندگان مذکور به نگارش آنها پرداخته‌اند[۱۴]. آنچه از سخنان امام رضا (ع) استفاده می‌شود و مورد نظر جاثلیق نیز بوده این است که انجیل مکتوبی باقیمانده از عصر عیسی (ع) در دسترس بوده که پس از عیسی (ع) گم شده است. این نظر دقیقاً در راستای معرفی قرآن کریم از انجیل است. از مجموع دوازده مرتبه‌ای که نام انجیل در قرآن ذکر شده در موارد متعددی، آن کتاب در زمره کتب مقدسی چون قرآن و تورات مورد اشاره قرار گرفته است. این مطلب گویای آن است که انجیل در عصر عیسی (ع) صورتی مکتوب داشته و تنها میراثی شفاهی در اذهان پیروان نبوده است. نکته مهمی که امام رضا (ع) درباره نویسندگان اناجیل بیان فرموده این است که آنان مستقیماً به درک عیسی (ع) نائل نشده‌اند و با واسطه، سخنان وی را شنیده‌اند. کسانی که درباره نویسندگان این اناجیل تحقیق کرده‌اند، صراحتاً یا تلویحاً این سخن امام را تأیید نموده‌اند. درباره مرقس که قدیمی‌ترین انجیل متعلق به اوست، گفته شده که وی نه از حواریان و شاگردان عیسی (ع) که از دوستان و شاگردان پطرس حواری بوده است[۱۵]. درباره انجیل متا و کیستی نویسنده آن نیز مباحث فراوانی مطرح شده و بسیاری او را غیر از متّای حواری دانسته‌اند[۱۶]. لوقا نیز حواری نبود و از شاگردان و یاران پولس حواری به شمار می‌آمد[۱۷]. یوحنا که متفاوت‌ترین انجیل را نوشته و صاحب انجیلی است که از سه انجیل دیگر از حیث زمانی فاصله بیشتری تا عصر عیسی (ع) دارد نیز از حیث حواری بودن محل تردید جدی است و قرائن حکایت از آن دارند که او نیز چنان که ادعا می‌شود از حواریان نبوده است و یا انجیلی که به یوحنا نسبت داده می‌شود، متعلق به یوحنای حواری نیست؛ زیرا یوحنا زَبَدی مردی بی‌سواد بوده، در حالی که نویسنده انجیل مذکور فردی آگاه به فلسفه و عرفان است و از تحلیل‌های فیلسوفان یونانی مطلع بوده است[۱۸]. حتی برخی از اهل تحقیق از این فراتر رفته و مدعی شده‌اند که انجیل‌های چهارگانه تنها منتسب به چهار فرد مذکور است و تا سال‌ها پس از مرگ آنان چنین انجیل‌هایی در دسترس نبوده و برخی آن اناجیل را بدیشان منسوب داشته‌اند. تاریخ این انتساب‌ها را قرن دوم میلادی دانسته‌اند[۱۹]. برخی گفته‌اند تمام روایت‌های مربوط به هویت مؤلفان اناجیل بدون استثنا متأخر بوده و از شصت تا صد سال پس از نگارش و انتشار انجیل‌ها مطرح شده‌اند و اینکه آنان حواری عیسی (ع) بوده‌اند امری جعلی است که در سده‌های بعدی مطرح شده. دلایلی نیز برای اینکه اناجیل اربعه توسط حواریان وی نوشته نشده، ارائه گردیده است. نا آشنایی نویسندگان اناجیل نسبت به جغرافیای فلسطین و آداب و رسوم ایشان و ورود مفاهیمی که در عصر عیسی (ع) مطرح نبوده و نیز تناقضات متعدد، از جمله ادله‌ای است که در نقد اناجیل اربعه مطرح شده است[۲۰]. این مطالب اخیراً در مطالعات انجیل پژوهی مشخص شده است؛ اما امام رضا (ع) بیش از ۱۲۰۰ سال پیش به این نکات تصریح کرده است. نکته مهم این است که شخص جاثلیق پس از شنیدن سخنان امام درباره نویسندگان اناجیل، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند[۲۱].

از نظر امام رضا (ع) یکی از مهمترین تحریف‌ها و انتساب‌های دروغین نویسندگان اناجیل، سخنانی است که آنان درباره نسب عیسی (ع) گفته‌اند. به بیان [حضرت، صاحبان اناجیل از سویی عیسی (ع) را از نسل داوود می‌دانند که با توجه به نسب مریم و تولد خاص عیسی (ع) سخنی نادرست است و از سوی دیگر از تجسد خدا و حلول روح القدس در مریم سخن گفته‌اند که مطالبی سخیف و ضد عقل و نقل است[۲۲]. کسانی که به بررسی نسبت‌های مذکور پرداخته‌اند ایرادات متعددی به این بیانات اناجیل گرفته‌اند و نشان داده‌اند که گفته صاحبان اناجیل نه با تاریخ و نه با اصول پذیرفته شده مسیحیان یعنی باکرگی مریم و پدر جسمانی نداشتن عیسی (ع) همخوانی ندارد و سخنی نادرست است[۲۳]. یکی از مهم‌ترین تحریف‌های انجیل از منظر امام رضا (ع)، دادن نسبت الوهیت و خدایی به اوست. این تحریفی است که قرآن کریم نیز بدان اشاره می‌کند و آن را محکوم می‌نماید. در قرآن آمده که خداوند از عیسی (ع) پرسید آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید و عیسی (ع) اعلام کرد که چنین چیزی را به پیروانش نیاموخته است[۲۴]. مفسران گفته‌اند که در این آیه خداوند در مقام پرسش از عیسی (ع) نیست؛ بلکه می‌خواهد نادرستی سخنان مسیحیان را در این باب متذکر شود و آنان را برای چنین رأی نادرستی سرزنش نماید[۲۵]. قرآن کریم صراحتاً الوهیت عیسی (ع) را مردود می‌شمارد و او را پیامبری مانند دیگر پیامبران می‌داند و به اوصاف بشری وی و مادرش از جمله غذا خوردن اشاره می‌کند[۲۶]. قول به تثلیث، تجسد و پسر خدا و حتی خدا خواندن عیسی (ع) که در سرتاسر عهد جدید و اناجیل اربعه دیده می‌شود[۲۷]. از جمله آرایی است که با توحید ادیان ابراهیمی در تناقض جدی است؛ از این رو چه در قرآن و چه در روایت‌های اسلامی شدیداً مورد انتقاد قرار گرفته است. حتی در انجیل الوقا در مقام بیان نسب عیسی (ع)، آدم نیز پسر خدا دانسته می‌شود[۲۸]. محققان ریشه این اندیشه‌ها را در میان یونانیان و گنوسی مشربان نشان داده‌اند و گفته‌اند که تصور آنان از مسیح و منجی، تحت تأثیر این اندیشه‌ها به هیچ روی بشری نبوده و خداگونگی وسیعی داشته است[۲۹]. در مناظره‌ای که امام رضا (ع) با جاثلیق دارد، [حضرت به او متذکر می‌شود که هر چه درباره معجزات و عجائب اعمال عیسی (ع) ذکر شده همه به اذن الهی بوده و او فقط پیامبری بوده که خداوند متعال به دست او اموری شگفت را به انجام رسانیده است و برای انجام اموری چون زنده کردن مردگان و شفا دادن کور نمی‌توان وی را خدا دانست. حضرت وقتی می‌بیند جاثلیق بر الوهیت عیسی (ع) تأکید می‌ورزد به او می‌گوید که اگر دلیل خدا خواندن عیسی (ع) چنین کارهایی بوده، کم نبوده‌اند کسانی که به اذن الهی چنین کارهایی را انجام داده‌اند. امام رضا (ع) برای این منظور یسع و حزقیل را نام می‌برد و می‌گوید که یسع نیز مرده زنده می‌کرد و کوری و پیسی را شفا می‌داد، اما قوم او برای وی شأن الوهی قائل نشدند. حزقیل نبی نیز کارهایی مانند عیسی (ع) می‌کرد. او ۳۵ هزار نفر را شصت سال پس از مرگشان زنده کرد. حضرت به مواردی دیگر از معجزات پیامبران بزرگ الهی، ابراهیم (ع) و موسی (ع) اشاره کرد و فرمود با اینکه آنان نیز کارهایی چون عیسی (ع) می‌کردند و همه پیش از عیسی (ع) می‌زیستند؛ نه پیروانشان و نه شما مسیحیان آنان را خدا نخواندید و این نشان می‌دهد که شما برای مدعای خود هیچ دلیل قانع کننده‌ای ندارید. علی بن موسی (ع) حتی به مواردی از این دست در حیات پیامبر (ص) اشاره فرمود و اظهار داشت با اینکه امت محمد (ص) معجزات این چنین از وی دیدند، هیچ گاه او را خدا ندانستند. [حضرت به او متذکر شد که آنچه درباره معجزات پیامبران پیش از عیسی (ع) گفتم، قابل انکار نیست، چون در تورات و انجیل ذکر شده است[۳۰]. امام پیش از اینکه با این استدلال بی‌وجه بودن ادعای الوهیت عیسی (ع) را در اناجیل نشان دهد، از استدلالی اقناعی استفاده کرد. حضرت ابتدا به جاثلیق فرمود: ما به عیسی (ع) ایمان داریم؛ اما تنها ایرادی که به او داریم این است که نماز و روزه‌اش بسیار اندک بود. جاثلیق از این سخن آشفته شد و امام را کم دانش خواند و اعلام کرد که عیسی (ع) هماره روزه بود و شب‌ها پیوسته در عبادت و شب زنده‌داری. امام رضا (ع) به او فرمود که عیسی (ع) برای چه کسی روزه می‌گرفت و نماز می‌گزارد؟ در این موضع بود که جاثلیق ساکت شد و متوجه منظور امام از این سخن گردید[۳۱]. امام رضا (ع) در موضعی دیگر تمام شقوق ارتباط عیسی (ع) با خدا را که از اناجیل قابل استفاده است، جز مخلوق خدا بودن نادرست می‌داند. نقل شده که حضرت از ابن قره نصرانی از عیسی (ع) پرسید و او گفت عیسی (ع) از خداست. امام به او فرمود: این سخن تو چهار وجه دارد و برای آن وجه پنجمی نیست. وجه نخست این است که مانند بخشی از کل است که در این صورت خدا را دارای بخش و بعض دانسته‌ای. وجه دوم این است نسبت آن دو مانند نسبت سرکه و شراب است که این استحاله است. وجه سوم این است که نسبت آن دو مانند فرزند و پدر است که این گونه‌ای از همسر گزیدن را نیاز دارد. وجه چهارم آن است که نسبتشان نسبت صانع و مصنوع است که در این صورت رابطه‌شان چیزی جز رابطه خالق و مخلوق نیست[۳۲]. امام با این سخن در مقام بیان این است که عیسی (ع) نه جزئی از وجود خداست و نه محل حلول وی و نه پدر او به شمار می‌آید و آموزه‌های اناجیل در این باب همه منافی مقام حق متعال و توحید و تنزیه ذات اوست. یکی از تحریف‌های واقع شده در انجیل که امام رضا (ع) آن را صراحتاً متذکر شده است، مطالبی است که درباره پیامبر اسلام (ص) در آن بوده است.

تحریف‌هایی که در این باب صورت گرفته صراحتاً مورد توجه قرآن کریم نیز هست. خداوند در قرآن می‌فرماید: نام و ویژگی‌های پیامبر اسلام (ص) و اوصاف وی در انجیل مذکور بوده است[۳۳]. مفسران ذیل این آیه در باب اوصاف پیامبر اسلام (ص) به ویژه امّی‌بودن او سخن گفته و اظهار کرده‌اند که در تورات و انجیل آنچه درباره پیامبر امی بوده تنها بر محمد (ص) قابل تطبیق است و نمی‌توان شخص دیگری را معرفی کرد[۳۴]. قرآن کریم همچنین می‌فرماید که عیسی (ع) پس از تصدیق تورات، بشارت پیامبری پس از خود به نام احمد را به پیروانش داد[۳۵]. از پیامبر (ص) نیز نقل شده که نام من در انجیل «احمد» است[۳۶]. یکی از مطالبی که امام رضا (ع) در مناظره با مسیحیان مطرح می‌کند، وجود نام پیامبر اسلام (ص) در انجیل است. [حضرت می‌فرماید: نامی که در انجیل با آن به رسول خدا (ص) اشاره شده، نام «فارقلیطا» است. حضرت می‌فرماید: در انجیل نوشته شده که پسر آن زن پاکدامن می‌رود و پس از وی فارقلیطا می‌آید و او بارهای گران را سبک می‌کند و هر چیزی را روشن می‌نماید و به حقانیت من گواهی می‌دهد؛ همچنان که من به آمدن او گواهی دادم[۳۷]. اشاره‌ای به این فارقلیطا حتی در اناجیل کنونی دیده می‌شود[۳۸]. فارقلیط معرب «پاراکلتوس» به معنای تسلی‌بخش، حامی و شفیع است و هر چند برخی در مقام تطبیق آن با روح القدس‌اند[۳۹] اما بشارت به روح القدس در بافت مذکور که بشارت به رسولی بشری است، وجهی ندارد و به باور برخی می‌توان آن را بر محمد (ص) تطبیق کرد[۴۰]. حتی برخی محققان می‌گویند پیش از محمد (ص)، مانی نیز ادعای فارقلیط بودن داشته که نشان از آن دارد که در زمان وی نیز این نام بر روح القدس اطلاق نمی‌شده است[۴۱]. در مناظره امام رضا (ع) با دانشمند مسیحی که در بصره صورت گرفته نیز حضرت با بیان اوصاف پیامبر (ص)، بشارت وی را با مواضع دیگری از انجیل تطبیق می‌دهد. [حضرت با قرائت بخشی از کتاب مقدس مسیحیان می‌فرماید که در این کتاب آمده که پیامبر مورد بشارت عیسی (ع)، صاحب ناقه و عصا و کسا است و امی، نام او در تورات و انجیل نوشته شده و امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و حلال و حرام خدا را بیان می‌نماید. طیبات و پاکی‌ها را حلال و خبائث و ناپاکی‌ها را حرام می‌کند. تکالیف دشوار را کنار می‌نهد و زنجیرهایی که مانع از پیمودن راه رستگاری و طریق عدل و راه مستقیم می‌شوند، از میان بر می‌دارد[۴۲]. امام رضا (ع) بیان می‌دارد که درباره خاندان پیامبر (ص) نیز مطالبی در انجیل بوده که مورد تحریف لفظی و معنوی قرار گرفته است. حضرت می‌فرماید: بخش‌های مربوط به پیامبر (ص) و اهل بیت او و امتش در اختیار یوحنا دیلمی بوده و هموست که به امت عیسی (ع) و بنی‌اسرائیل به ظهور ایشان بشارت داد[۴۳]. البته حضرت چه در مناظره خراسان و چه در مناظره بصره، به عباراتی از انجیل در این باب استناد می‌کند که مورد پذیرش علمای مسیحی قرار می‌گیرد[۴۴]. یکی از مطالبی که امام رضا (ع) در سخنانش بدان اشاره کرده این است که عیسی (ع) نقش نگین انگشتری خود را از دو جمله انجیل بر گرفته بود و آن جملات این بود که خوشا به حال بنده‌ای که خداوند را همواره به خاطر خود خداوند یاد می‌کند و وای بر کسی که خداوند را به خاطر نفسش فراموش می‌نماید[۴۵].[۴۶]

منابع

پانویس

  1. فرهنگ ادیان جهان، ص۷۶.
  2. تهذیب اللغة، ج۱۱، ص۵۶؛ معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۳۹۶؛ المصباح المنیر، ص۵۹۴.
  3. الکشاف، ج۱، ص۳۳۵، ۳۳۶؛ تفسیر البیضاوی، ج۲، ص۵؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۶۴۸.
  4. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۲، ص۳۸، ۳۹؛ واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ص۱۳۱- ۱۳۳.
  5. دائرة المعارف قرآن، ج۱، ص۴۱۵.
  6. دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۳۷-۴۰؛ فلسفه وحی در سنت مسیحی، ص۱۶؛ کلام مسیحی، ص۲۶-۲۸.
  7. مفهوم انجیل‌ها، ص۱۷، ۱۸.
  8. ﴿نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ «(این) کتاب را که کتاب‌های آسمانی پیش از خود را راست می‌شمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳؛ ﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ «و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل می‌آموزد» سوره آل عمران، آیه ۴۸؛ ﴿وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ * وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ «و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود * و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۶-۴۷؛ ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶؛ ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید؛ و بی‌گمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸؛ ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ... «یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم.».. سوره مائده، آیه ۱۱۰؛ ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ... «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند.».. سوره اعراف، آیه ۱۵۷؛ ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱؛ ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشته‌ای است که جوانه‌اش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقه‌هایش راست ایستد، به گونه‌ای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
  9. ﴿وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ «و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۷.
  10. کلام مسیحی، ح۲۶-۲۸؛ دائرة المعارف قرآن، ج۱، ص۴۱۵.
  11. الاحتجاج، ج۲، ص۴۰۵؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۴۱۲، ۴۱۳.
  12. التوحید، ص۴۲۵؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۶۲، ۱۶۳.
  13. التوحید، ص۴۲۵.
  14. دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۲۵۹-۲۷۰.
  15. المدخل إلی الکتاب المقدس، ص۴۰۷؛ معرفی عهد جدید، ص۱۷۱-۱۷۳.
  16. المدخل إلی العهد الجدید، ص۲۴۲-۲۴۷.
  17. القرآن و التوراة و الإنجیل و العلم، ص۹۰-۹۲؛ مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۲۸۷.
  18. القرآن و التوراة و الإنجیل و العلم، ص۹۳-۹۷؛ عهد جدید در بوته نقد عقلی، ص۱۰۴-۱۰۷، ۱۰۹.
  19. مفهوم انجیل‌ها، ص۱۰۵-۱۰۷.
  20. عهد جدید در بوته نقد عقلی، ص۱۰۷-۱۰۹.
  21. التوحید، ص۴۲۶؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۶۳.
  22. التوحید، ص۴۲۶.
  23. مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۳۰۰-۳۰۷؛ عیسی اسطوره یا تاریخ، ص۲۵.
  24. ﴿وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ «و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.
  25. التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۶، ۶۷؛ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۶۵، ۴۶۶.
  26. ﴿مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ «مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار بود؛ هر دو غذا می‌خوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن می‌داریم سپس بنگر به کجا باز گردانده می‌شوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.
  27. مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۳۲۲-۳۴۰، ۳۵۲-۳۶۹.
  28. انجیل لوقا، ۳: ۳۸.
  29. مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۳۵۲-۳۶۹؛ انجیل‌های گنوسی، ص۸۳-۱۰۸.
  30. التوحید، ص۴۲۲-۴۲۴؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۱.
  31. التوحید، ص۴۲۲-۴۲۴.
  32. المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۵۱، ۳۵۲؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۴۹.
  33. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ... «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند.».. سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  34. جامع البیان، ج۹، ص۵۶؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۴۹؛ المیزان، ج۸، ص۲۷۸، ۲۷۹.
  35. ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است» سوره صف، آیه ۶.
  36. الخصال، ج۲، ص۴۲۵؛ معانی الأخبار، ص۵۱.
  37. التوحید، ص۴۲۸.
  38. انجیل یوحنا ۱۴: ۱۶.
  39. قاموس کتاب مقدس، ص۲۵۶.
  40. سعد السعود، ص۶۲؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۸۰-۲۸۳.
  41. حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، ج۲، ص۸۹۵؛ اعلام قرآن، ص۹۶.
  42. الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۴۴؛ إثبات الهداة، ج۱، ص۲۲۵.
  43. التوحید، ص۴۲۱؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۱۸.
  44. التوحید، ص۴۲۱؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۴۵.
  45. الأمالی، صدوقی، ص۴۵۸؛ وسائل الشیعة، ج۵، ص۱۰۲.
  46. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «انجیل»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۹۵-۶۰۲.