امر به معروف و نهی از منکر
شیعه |
---|
امر به معروف و نهی از منکر یعنی به کارهای نیک فرمان دادن و از کارهای بد جلوگیری و نهی کردن. وجوب شرعی و عقلی امر به معروف و نهی از منکر به اثبات رسیده است؛ البته شرایطی نیز برای آن در نظر گرفتهاند از جمله شناخت معروف و منکر. این فریضه دارای مراتب سهگانۀ قلبی، زبانی و عملی است و انجام آن، آثار مهمی را برای فرد و جامعه به همراه دارد؛ همچنان که برای ترک آن نیز عواقب خطرناکی ذکر شده است.
مقدمه
انسان در دین اسلام، نسبت به اجتماعی که در آن زندگی میکند دارای مسئولیت است؛ از این رو، میبایست بر رفتارهای اجتماعی خویش نظارت داشته باشد[۱]. بر این اساس، نقش امر به معروف و نهی از منکر در نظارت اجتماعی ممتاز و برجسته میشود. شاید به همین دلیل، قرآن این دو فریضه را ملاک برتری امت اسلامی بر سایر امم میداند[۲][۳]
معناشناسی
امر به معروف و نهی از منکر در لغت یعنی به کارهای نیک فرمان دادن و از کارهای بد و حرام، جلوگیری و نهی کردن[۴] و در اصطلاح، امر به معروف بهمعنای فرمان دادن به هر کاری است که خوب بودنِ آن از نظر عقل و شرع شناخته شده است و نهی از منکر به معنای بازداشتن از هر کاری است که خوبیِ آن از منظر عقل و شرع ناشناخته است و یا عقل، یا شرع به ناپسند بودنِ آن حکم میکند[۵][۶] البته برخی از معاصران در اینباره گفتهاند: امر به معروف و نهی از منکر، یعنی وادار کردن مردم بر انجام کارهای خوب و مشروع از نظر شریعت و نهی از منکر، یعنی مانع شدن از کارهای زشت و گناه از نگاه اسلام؛ که در این صورت، تمام دستورهای الهی، معروف و تمام آنچه که در شریعت منع شده، منکر است[۷].
اهمیت و جایگاه
امر به معروف و نهی از منکر یگانه اصلی است که ضامن بقاء اسلام است، به اصطلاح، علت مبقیه است. اصلاً اگر این اصل نباشد، اسلامی نیست"[۸]. وجه اهمیت بنیادین امر به معروف و نهی از منکر بدان جهت است که اساس ایمان را حفظ میکند. در سوره توبه در آیه دیگری ویژگی مؤمنین و مؤمنات چنین بیان شده است: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
[۹].پیام آیه این است: مؤمنان نزدیک به یکدیگرند و به موجب اینکه با یکدیگر نزدیکاند، حامی و دوست و ناصر یکدیگرند و به سرنوشت هم علاقهمندند و در حقیقت به سرنوشت خود که یک واحد را تشکیل میدهند علاقه میورزند و لذا امر به معروف میکنند و یکدیگر را از منکر و زشتیها باز میدارند. این دو عمل(امر به معروف و نهی از منکر) ناشی از وداد است.
امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم و روایات، از اهمیت ویژهای برخوردار است، بنابراین، اهمیت این مسئله از دو منظر مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
- اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از نگاه قرآن: در آیات متعدد، از این فریضه الهی نام برده شده و آن را در کنار فرایضی چون نماز و زکات و نیز ایمان به مبدأ و معاد قرار داده است[۱۰]. در اهمیت انجام این فریضه همین بس که بر اساس برخی از آیات، سرنوشت ترککنندگان نهی از منکر با سرنوشت مرتکبان منکر گره خورده است و هلاکت و خسران، فرجام شوم آنان است. داستان اصحاب سبت (اصحاب شنبه) که در سورۀ اعراف به تفصیل به آن پرداخته شده، نمونۀ روشنی به شمار میرود. براساس این آیات، شماری از بنیاسرائیل که در ساحل دریا زندگی میکردند فرمان خداوند مبنی بر حرمت کار در روز شنبه را زیر پا گذاشتند و با احداث کانال، ماهیان فراوانی را که روز شنبه به ساحل نزدیک میشدند به دام انداخته و روز یکشنبه به صید آنها میپرداختند. در مقابل این جمع گروهی نهی از منکر کرده و آنان را از نافرمانی خدا بازمیداشتند و گروهی دیگر در برابر این نافرمانی سکوت کرده و حتی به ناهیان از منکر اعتراض میکردند که چرا تبهکاران را پند میدهید. در مقابل، خداوند، ناهیان از منکر را نجات داده و آنان که در مقابل انجام منکر، سکوت کرده بودند را به عذابی سخت گرفتار کرد[۱۱][۱۲]
- اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در روایات: بر اساس احادیث وارد شده در این زمینه، همۀ کارهای نیک، حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همانند آب دهان در برابر دریای پهناور است[۱۳]؛ همچنان¬که اقامۀ واجبات دیگر، امنیت راهها، حلیت داد و ستد، برطرف شدن ظلم، آبادانی زمین، انتقام از دشمنان و سامان یافتن همه کارها در گرو امر به معروف و نهی از منکر است[۱۴][۱۵] در روایتی امام رضا (ع) دربارۀ اهمیت انجام این فریضه میفرماید: «باید مسلمانان امر به معروف و نهی از منکر کنند، در غیر این صورت انسانهای بد بر شما حکومت میکنند و در آن روز خوبان شما دعا میکنند ولی مستجاب نمیشود»[۱۶][۱۷]
وجوب و ضرورت
هر چند بعضی از علما در وجوب امر به معروف و نهی از منکر تردید کردهاند؛ اما اکثر علما قائل به وجوب این دو فریضه هستند؛ چراکه هدف از فرستادن انبیای الهی و کتب آسمانی، هدایت مردم بوده و احکام و معارف اسلامی، امانتی است در دست علما و فقها که باید به مردم برسانند تا هدف والای الهی تحقق یابد و مردم هدایت شوند[۱۸]. از این رو، در نظام حقوقی اسلام امر به معروف و نهی از منکر تکلیفی واجب است و چنانچه مسلمانان به معروف امر نکنند یا در برابر اعمال ناپسند و منکر سکوت نمایند و از آن نهی نکنند، گناه بزرگی مرتکب شدهاند. امر به نیکیها و نهی از بدیها، علاوه بر اینکه واجب شرعی است، نوعی عبادت نیز محسوب میشود. بنابراین، کسانی که به این امر مهم مبادرت میورزند، باید مانند عبادتهای دیگر نیت خود را خالص کنند[۱۹].
برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر، هم به عقل استدلال و هم از نقل استنباط شده است.
- دلیل عقلی: امر به معروف و نهی از منکر از روشن ترین راههای هدایت انسان است و از باب قاعده لطف (نزدیک ساختن بندگان به طاعت و دور ساختن آنان از معصیت از سر لطف) انجام دادن آن بر همه لازم است[۲۰].
- دلیل نقلی: در برخی آیات، به ویژه در ضمن قصص قرآنی بدون تصریح به واژه معروف یا منکر، مصادیقی از امر به معروف و نهی از منکر آمده است:
لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ
[۲۱]؛
وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا
[۲۲]. محتوای این آیات بر لزوم امر به معروف و نهی از منکر در جامعۀ اسلامی و نکوهش و هلاکت امتهای پیشین بر اثر ترک این دو فریضه دلالت دارد. فقیهان برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر بیشتر به این نوع از آیات استدلال کردهاند[۲۳]. البته، فقها مسئلۀ وجوب امر به معروف و نهی از منکر را ذیل آیه
وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
[۲۴] نیز طرح کردهاند[۲۵]. وجوب امر به معروف و نهی از منکر، از محتوای آیه به خصوص بر اساس «لام» به کار رفته در آن، فهیمده میشود. البته در اینکه وجوب استفاده شده از آن، وجوب کفایی است و یا وجوب عینی اختلاف نظر وجود دارد[۲۶][۲۷]
شرایط و ملزومات
برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر، شرایطی بیان شده است که عبارتاند از:
- شناخت معروف و منکر: ائمه اطهار (ع) فرمودهاند[۲۸] شخص نادان، امر به معروف و نهی از منکر نکند زیرا آنچه را ضایع میکند بیش از چیزی است که اصلاح میکند[۲۹].
- احتمال تأثیر در گناهکار: اگر آمر به معروف و ناهی از منکر احتمال تأثیر در گناهکار را ندهد، امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست. البته، ممکن است در مواردی امر به معروف و نهی از منکر بر مخاطب تأثیر نداشته باشد؛ ولی (با انجام ندادن این فریضه) آثار جانبی دیگری همچون آشکار شدن بدعتها و مشتبه شدن معروف و منکر داشته باشد که در این صورت نیز باید حقیقت را آشکار کرد و سکوت و کتمان جایز نیست[۳۰].
- اصرار انجام دهندۀ منکر بر کار خود: اگر فرد گناهکار بر گناه خود اصراری نداشته باشد، انجام این فریضه از انسان ساقط میگردد.
- عدم ترتب مَفسدهای همچون ضرر مالی و جانی در انجام این فریضه[۳۱]: نظر مشهور فقیهان این است که در صورت ترس از زیان مالی و جانی بر خود یا دیگران، وجوب ساقط میگردد[۳۲]، البته اگر معروف یا منکر از مسائلی باشد که مورد اهمیت و تأکید زیاد خداوند است، این شرط موجب ساقط شدن امر به معروف و نهی از منکر نمیشود[۳۳].
- عادل بودن آمر و ناهی: خود آمر و ناهی باید واجبات را انجام دهد و از محرمات بپرهیزد. برای لزوم این شرط افزون بر روایات، به شماری از آیات نیز استدلال شده است[۳۴]؛ از جمله آیاتی که به نکوهش کسانی پرداخته که دیگران را به نیکی فرا میخوانند؛ ولی خویشتن را فراموش کرده و به گفته خود عمل نمیکنند:
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ
[۳۵]؛ ولی فقها و مفسران این شرط را نپذیرفته و گفتهاند بر مرتکب منکر نیز واجب است از منکر نهی کند و در حقیقت بر عهده او دو واجب است: یکی ترک ارتکاب حرام و دیگری نهی از منکر و با ترک یک واجب، واجب دیگر از او برداشته نمیشود[۳۶][۳۷]
- علنی انجام دادن منکر: برخی دیگر، شرط دیگری را اضافه کردند که عملمنکر بر نهی کننده، بدون تفحص و تجسس، ظاهر و آشکار باشد و الا واجب نیست و تجسس در آن روا نیست[۳۸][۳۹]
مراتب و درجات
امر به معروف و نهی از منکر به تناسب موقعیت گناه و شرایط گناهکار و تعداد ارتکاب گناه، مراتبی دارد[۴۰]. به طور کلی میتوان گفت این دو فریضه دارای مراتب سهگانۀ قلبی، زبانی و عملی است[۴۱]. از این مراحل به "انکار قلبی"، "انکار زبانی" و "انکار با دست" تعبیر میشود[۴۲]. امام علی (ع) میفرماید: «کسی که کار زشت را نکوهیده دارد و به دست و زبان و دل خود از آن اعراض کند، خصال نیکو را به کمال رسانیده و کسی که به زبان و دل انکارش کند نه به دست، دو خصلت از خصال نیکو را داراست که یک خصلت را ضایع گذاشته و کسی که فقط به دل انکار کند، نه به دست و زبان، دو خصلت را که شریفترند، تباه کرده و کسی که منکر را نه به زبان انکار کند و نه به دست و نه به دل، مردهای است در میان زندگان»[۴۳][۴۴] در نتیجه، این فریضه دارای سه مرتبه است که عبارتاند از:
- انکار قلبی: در تفسیرِ انکار قلبی سه نظر وجود دارد: اعتقاد به وجوب واجبات و حرمت محرمات[۴۵]؛ راضی نبودن به گناه[۴۶]؛ اظهار کراهت قلبی از گناه[۴۷]. به نظر میرسد دو تفسیر نخست نمیتواند از مصادیق حقیقی امر و نهی به شمار آید، بلکه هر دو از امور قلبی و در جای خود لازم است؛ ولی در آن هیچگونه اظهار نارضایتی نیست، برخلافِ تفسیر سوم که کراهت قلبی بهگونهای (با نگاه، اشاره، درهمکشیدن چهره) ابراز میشود و میتوان گفت که طلبی محقق شده است.
- انکار زبانی: ممکن است فردی که مرتکب گناهی میشود در اثر جهالت یا تحت تأثیر محیط اطراف قرار گرفته باشد، بنابراین چنین شخصی نیاز به راهنمایی و ارشاد دارد. بدیهی است زبان نرم و مهربانی با فرد گناهکار در این مرحله کارساز است[۴۸].
- انکار عملی: مرحلۀ پایانی امر به معروف و نهی از منکر خودش شامل مراتب بازداشتن به قهر و تسلط، تهدید و ترساندن، زدن با دست و پا بدون سلاح، مجروح کردن با بعضی سلاحها میگردد[۴۹]. البته، با توجه به وضعیت کنونی جوامع اسلامی و برای جلوگیری از هرج و مرج، اجرای مراحل پایانی به عهده نیروی انتظامی واگذار و متوقف بر حکم قاضی است[۵۰].
هریک از این مراتب نیز دارای درجاتی است؛ مثلاً میتوان مرحله نخست را با نگاه، اشاره، درهمکشیدن چهره، رویگردانی و دوری ادا کرد و همینطور مراتب دیگر[۵۱]. نکته مهم دیگر آن است که در مراتب امر به معروف و نهی از منکر جایز نیست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبه پایین به مرتبه بالاتر رفت[۵۲].
گستره و قلمرو
از مباحثی که در منابع کلامی و فقهی بحث شده، گستره معروف و منکر است. اینکه مصداق معروف و منکر آیا صرفا شامل واجبات و محرمات میشود، یا علاوه بر آن مستحبات و مکروهات را نیز در بر میگیرد، مورد اختلاف است. البته در شمول معروف و منکر بر واجب و حرام تردیدی نیست و صرفاً در شمول آن بر مستحب و مکروه اختلاف است؛ بسیاری مانند زمخشری، طوسی و محقق حلی فقط مفهوم معروف را توسعه داده و اشتمال منکر بر مکروه را نپذیرفتهاند[۵۳] و در عین حال برخی این توسعه را در هر دو مفهوم پذیرفته و معروف را شامل واجب و مستحب و منکر را شامل حرام و مکروه دانستهاند[۵۴]. البته در این صورت امر به مستحب و نهی از مکروه، مستحب است.
آداب و مستحبات
در منابع دینی، برای این فرضیۀ مهم آدابی در نظر بیان شده است که در صورت ملاحظه آنها، امر به معروف و نهی از منکر به شکل بهتری محقق خواهد شد و انجام آن از تأثیر بیشتری برخوردار خواهد بود. آدابی همچون:
- شروع از خویشتن: چون در امر به معروف و نهی از منکر نوعی برتری لازم است، اگر آمر به معروف و ناهی از منکر خود ساخته نباشد، از نظر اخلاقی صلاحیت انجام دادن چنین کاری را ندارد و امر و نهی او صوری و بدون تأثیر جدی خواهد بود.
- مقدم داشتن خویشان: برخی از آیۀ
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ
[۵۵] استفاده کردهاند که سزاوار است در امر به معروف و نهی از منکر از خانواده آغاز شود[۵۶].
- شکیبایی: لقمان در نصایح خود به فرزندش او را به برپا داشتن نماز و امر به معروف و نهی از منکر و شکیبایی در برابر مشکلات فرا میخواند:
يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ
[۵۷]. بر پایه روایتی از علی (ع) مقصود صبر بر مشقت و مشکلاتی است که از امر به معروف و نهی از منکر ناشی میشود[۵۸]، زیرا ممکن است همان تهمتهایی که به پیامبران زدند، مانند جنون[۵۹]، سِحر[۶۰]، سفاهت[۶۱] و ضلالت[۶۲] به امر و نهیکنندگان نیز بزنند.
- شفقت و مهربانی: هرگاه امر به معروف و نهی از منکر همراه با شفقت و از سر خیرخواهی باشد اثر بیشتری دارد.
- پیشنهاد جایگزین منکر: در مواردی که نیازی انسان را به سوی منکر سوق داده وقتی از منکر نهی میشود مناسب است کار مباحی که میتواند نیاز او را برطرف سازد، به عنوان جایگزین منکر، معرفی شود، از همینرو هنگامی که حضرت لوط (ع) قوم خود را از کار ناشایست آنان نهی کرد، به آنان پیشنهاد داد تا با دختران او ازدواج کنند.
- گفتار نیکو و نرم: شایسته است که امر به معروف و نهی از منکر با سخن نیکو باشد:
وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا
[۶۳]؛ همچنین از آیه
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا
[۶۴]، لزوم ملایمت و نرمی در گفتار به هنگام امر به معروف و نهی از منکر استفاده شده است[۶۵][۶۶]
آثار و کارکردها
برای انجام امر به معروف و نهی از منکر آثاری بیان شده است مانند:
- فلاح و رستگاری: آیۀ
وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
[۶۷] آمران به معروف و ناهیان از منکر را اهل فلاح و رستگاری دانسته است؛ به بیان دیگر، در این آیه فلاح و رستگاری مؤمنان متوقف بر امر به معروف و نهی از منکر شده است[۶۸].
- بهترین امت بودن: از منظر قرآن کریم، کسب عنوان بهترین بودن برای امت اسلامی در گرو انجام امر به معروف و نهی از منکر است:
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
[۶۹][۷۰]
- نجات از عذاب: براساس آیۀ
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
[۷۱] که به داستان اصحاب سبت پرداخته، در مواجهه با منکر، کسانی از عذاب نجات مییابند که امر به معروف و نهی از منکر کنند.
- پاداش اخروی: خداوند آمران به معروف و ناهیان از منکر را به دریافت اجر عظیم وعده داده است:
إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
[۷۲]؛ همچنین خدا مؤمنان را به برخورداری از رحمت الهی و باغهای بهشت بشارت داده است:
يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئكَ سَيرَْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فىِ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبرَُ ذَالِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
[۷۳][۷۴]
پیامدهای ترک
در منابع دینی، برای ترک این دو واجب مهم، آثار زیانباری بیان شده است که در ادامه به آنها اشاره میگردد:
- تسلط حاکمان پست بر مؤمنان: یکی از پیامدهای مخرب ترک امر به معروف و نهی از منکر، مسلط شدن قدرتهای فرومایه بر مؤمنان است. براساس آموزههای دینی، اگر امتی امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشند، حاکمان پست بر آنها مسلط خواهند شد و از سوی دیگر، دعاهای آنان نیز مستجاب نمیگردد[۷۵].
- عامل انحطاط تمدنها: همانطور که اجرای امر به معروف و نهی از منکر موجب وحدت و اتحاد مسلمین میشود، ترک آن نیز، موجب تفرقه و انحطاط مسلمین خواهد شد. از این رو در قرآن کریم سرنوشت اقوامی که از امر به معروف و نهی از منکر دست برداشته بودند آمده است و بر اساس آن، یکی از عوامل انحطاط تمدنها را ترک امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده است.
- دوری از رحمت خداوند: مطابق آیه:
لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ... كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ
[۷۶]، گروهی از بنیاسرائیل بر اثر ترک نهی از منکر، به زبان داوود و عیسی بن مریم لعنت شدند و به فرموده حضرت علی (ع)، خداوند امم پیشین را جز به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر لعن نکرد و از رحمت خود دور نساخت؛ خداوند سفیهانشان را به واسطه گناهان و دانشمندانشان را بر اثر ترک نهی از منکر لعن کرد[۷۷].
- شریک شدن در گناه: کسانی که در مقابل انجام منکر هیچگونه واکنشی نشان ندهند مانند گناهکاران هستند که در گناه آنها شریکاند. مفسران ذیل آیۀ
لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ
[۷۸] گفتهاند ترککننده نهی از منکر مانند کسی است که مرتکب منکر شود[۷۹].
- عذاب فراگیر: از دیگر پیامدهای ترک امر به معروف و نهی از منکر عذابی است که علاوه بر گناهکاران شامل تارکان امر به معروف و نهی از منکر نیز میشود:
وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
[۸۰][۸۱]
مسئولیت حکومت اسلامی
در کنار وظیفۀ عمومی مردم در انجام دادن این دو فریضه مهم، جامۀ عمل پوشاندن به مرتبۀ سوم امر به معروف و برخی از درجات این مرتبه، نیازمند قدرت، تشکیلات و حکومت است، زیرا اگر همۀ آحاد جامعه بدون اذن حاکم اسلامی به این مرحله عمل کنند برخوردهای اجتماعی موجب هرج و مرج شده و نظم و امنیت جامعۀ اسلامی خدشهدار میشود، بنابراین، جامعه نیازمند تشکیلاتی مقتدر است که صلاحیت قصاص و اجرای حدود و تعزیرات را داشته باشد. البته همچنانکه آحاد جامعه وظیفه دارند به دو مرحله نخست (انکار قلبی و زبانی) قیام کنند، نسبت به ایجاد چنین تشکیلات قدرتمندی نیز وظیفه دارند.
از برخی آیات قرآنی نیز استفاده میشود که برخی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر بر عهده گروهی خاص است؛ از جمله اینکه، برخی فقها با تمسک به آیه وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
[۸۲]، تشکیل دادن حکومت اسلامی را بر آحاد مردم واجب دانستهاند؛ حکومتی که یکی از شئون آن اجرای برخی مراتب امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در این آیه بر عهدۀ جمعیتی ویژه نهاده شده است، با این حال خطاب در آیه متوجه همۀ مسلمانان است و همه وظیفه دارند در تشکیل چنین جمعیتی بکوشند. جالب توجه است که در اجرای وظیفۀ امر به معروف و نهی از منکر، از سوی حاکمان مسلمان در برخی از کشورهای اسلامی تشکیلاتی با عنوان "اداره حِسْبه" تأسیس کردهاند. این تشکیلات، نظارت و بازرسی و ارشاد و هدایت مردم در جامعۀ اسلامی را بر عهده داشته و آنها را در امور اجتماعی به رعایت موازین اسلامی و عدل و انصاف دعوت کرده و از منکر و حرام و ستم به دیگران باز میداشته است[۸۳]. در صدر اسلام این وظیفه را خلفا شخصاً بر عهده داشتند[۸۴]، چنانکه بر پایۀ روایتی علی (ع) هر بامداد از دارالحکومه بیرون میآمد و در بازارهای کوفه بازرگانان و فروشندگان را به بردباری، گشادهرویی و انصاف فرا میخواند و آنان را از سوگند، دروغ، ستم و کمفروشی باز میداشت[۸۵][۸۶]
وظیفه در عصر غیبت
یکی از وظایف و ویژگیهای منتظران حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت کبری، امر به معروف و نهی از منکر است[۸۷][۸۸] فرد منتظر باید علاوه بر اصلاح[۸۹] و تصفیۀ نفس خویش[۹۰] در راه اصلاح جامعه[۹۱] و ساختن افراد[۹۲] و استقرار عدالت و رفع ظلم و تعدی بکوشد[۹۳]؛ تا جامعه و افراد آن آمادۀ پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) شوند[۹۴].
منتظران باید بدانند امر به معروف و نهی از منکر دارای دو سطح است:
- سطح فردی: در هر انقلابی، پس از پیروزی و تثبیت، نیاز اساسی به وجود نیروی انسانی مجرب و قابل اعتماد است. از اینرو، تشکلهای سیاسی، احزاب و... به مسئلۀ "کادر سازی" اهمیت جدی میدهند. جامعۀ منتظران در عصر غیبت و تا پیش از ظهور حضرت، باید در درون خود، عملیات بنیادین کادرسازی را آغاز کند که بخشی از این مهم از طریق امر به معروف و نهی از منکر در سطح فردی تحقق پذیر است[۹۵].
- سطح حکومتی: منتظران مصلح جهانی موظفاند هر نقطه ضعف و هر موضع آسیب پذیری را هر کجا ببینند ترمیم و اصلاح کنند[۹۶] حتی نسبت به منکرات کلان حکومتی؛ زیرا منکراتی که از سوی دستگاههای رسمی پخش میشود، تأثیری به مراتب مخربتر را دربردارد[۹۷]. بنابراین، در زمان غیبت کبری، افراد در برابر خود و جامعه مسئولیت دارند و اجازه ندارند نسبت به آنچه در جامعه میگذرد بیاعتنا باشند[۹۸][۹۹]
جستارهای وابسته
- برپا داشتن حجت
- اتمام حجت
- برانگیختن فطرت و عقل
- احیای انسان
- خارج ساختن مردم از تاریکیها به نور
- دعوت به مصالح دین و دنیا
- دعوت به ایمان آوردن به غیب
- دعوت به ایمان آوردن به توحید
- دعوت به ایمان آوردن به نبوت
- دعوت به ایمان آوردن به معاد
- دعوت به برپا داشتن قسط
- دعوت به رهبری امام عادل
- دعوت به آزادی هدفمند
- دعوت به الفت و پرهیز از تفرقه
- دعوت به شناخت اهل حق از راه شناخت حق
- دعوت به ارزشهای اخلاقی
- دعوت به کارهای نیکو
- دعوت به پروامندی و پرهیزگاری
- دعوت به پرستش خداوند
- دعوت به دوست داشتن خداوند
- یادآوری کردن روزهای خدا
- تعلیم و تزکیه
- مبارزه با بدعتها
- نوید و بیم دادن
- فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران
منابع
خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴
محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳
محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۵
دینپرور، سیدجمالالدین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱
احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه
نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
پانویس
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۲۴-۳۲۵.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ ر. ک. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص۵۱.
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۳.
- ↑ بصائر ذویالتمییز، ج۴، ص۵۷، ۱۲۰؛ التحقیق، ج۱۲، ص۲۳۹؛ مصطلحات الفقه، ص۸۸-۸۹.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ اخلاق در قرآن، ج۲، ص۴۷۲.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۲۳۵.
- ↑ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۰۴، آیه ۱۱۰ و آیه ۱۱۴؛ سوره لقمان، آیه ۱۷.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۶۳-۱۶۶.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۵.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسْتَعْمَلَنَّ عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ»؛ کافی: ج ۵، ص ۵۶.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۰۳.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۲۸.
- ↑ ر. ک. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص۱۶۱.
- ↑ الاقتصاد، ص۱۴۷.
- ↑ «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
- ↑ «و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۲، ص۲۹؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۷۲؛ زبدة البیان، ص۴۱۱.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۲، ص۲۹؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۷۲؛ زبدة البیان، ص۴۱۱.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۳۹۶؛ تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۴۴.
- ↑ ر. ک. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص۱۷۴؛ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۰؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۲۳.
- ↑ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۵۶.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۴۲؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۷۱؛ اعانة الطالبین، ج۴، ص۱۸۴.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۲۹؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۲۳.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۰۳؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۳۱.
- ↑ «آیا مردم را به نیکی فرا میخوانید و خود را از یاد میبرید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۳۹۸.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۲، ص۳۲۳.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۰.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۰.
- ↑ ر. ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۳۷.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۳۴۳.
- ↑ «فَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ لِلْمُنْکَرِ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَذَلِکَ الْمُسْتَکْمِلُ لِخِصَالِ الْخَیْرِ وَ مِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِکُ بِیَدِهِ فَذَلِکَ مُتَمَسِّکٌ بِخَصْلَتَیْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَیْرِ وَ مُضَیِّعٌ خَصْلَةً وَ مِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِکُ بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ- [فَذَاکَ] فَذَلِکَ الَّذِی ضَیَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَیْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ تَمَسَّکَ بِوَاحِدَةٍ وَ مِنْهُمْ تَارِکٌ لِإِنْکَارِ الْمُنْکَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ یَدِهِ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۳۶-۱۳۷.
- ↑ النهایه، ص۲۹۹-۳۰۰.
- ↑ کفایة الاحکام، ج۱، ص۴۰۵.
- ↑ منتهی المطلب، ج۲، ص۹۹۳.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۰.
- ↑ جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۲، ص۳۲۷ – ۳۲۸.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۷۸.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۱.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۳۹۷؛ الاقتصاد، ص۱۴۸؛ شرایعالاسلام، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ الجوامع الفقهیه، ص۶۹۷؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۶۳.
- ↑ «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست» سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۳۸۱.
- ↑ «پسرکم! نماز را بپا دار و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار و در آنچه بر سرت آید شکیب کن» سوره لقمان، آیه ۱۷.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۰؛ احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۵۱۵.
- ↑ سوره حجر، آیه ۶.
- ↑ سوره مدثر، آیه ۲۴.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۶۶.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۶۱.
- ↑ «و با مردم سخن خوب بگویید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «و با او به نرمی سخن گویید باشد» سوره طه، آیه ۴۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص۱۳۴.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۷.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۸۱۱.
- ↑ «آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز میداشتند رهایی بخشیدیم و ستمورزان را برای آنکه نافرمانی میکردند به عذابی سخت فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۵.
- ↑ «در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جستجوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.
- ↑ «به نيكى فرمان مى دهند و از ناشايست باز مى دارند، و نماز مى گزارند و زكات مى دهند و از خدا و پيامبرش فرمانبردارى مى كنند. خدا اينان را رحمت خواهد كرد، خدا پيروزمند و حكيم است. خدا به مردان مؤمن و زنان مؤمن بهشتهايى را وعده داده است كه جويها در آن جارى است، و بهشتيان همواره در آنجايند و نيز خانههايى نيكو در بهشت جاويد. ولى خشنودى خدا از همه برتر است كه پيروزى بزرگ، خشنودى خداوند است.» سوره توبه، آیه ۷۱-۷۲.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ ر. ک. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۳۳.
- ↑ «کافران از بنی اسرائیل بر زبان داوود و عیسی پسر مریم لعنت شدهاند ... از کار ناپسندی که میکردند باز نمیایستادند بیگمان، زشت است کاری که میکردند» سوره مائده، آیه ۷۸ ـ ۷۹
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲.
- ↑ «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۵۳.
- ↑ «و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ معالم القربه، ص۲۳، ۶۱.
- ↑ التراتیب الاداریه، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۱۵۱؛ النهایه، ص۳۷۱.
- ↑ ر. ک. خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «الْمَهْدِیِّ وَ أَصْحَابِهِ... یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»؛ بحارالانوار، ج۱، ص۴۷.
- ↑ ر. ک: سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص ۶۱ ـ ۶۲.
- ↑ ر. ک: الهینژاد، حسین، حکومت جهانی مهدی (کتاب)، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۷۹ـ۹۰؛ نجفی، حسن، بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود، ص ۳۱ـ۳۲.
- ↑ ر. ک: هدایتنیا، فرجالله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۳ـ۱۲۴.
- ↑ ر. ک: الهینژاد، حسین، حکومت جهانی مهدی (کتاب)، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۷۹ـ۹۰؛ هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۶ـ۴۹.
- ↑ ر. ک: الهینژاد، حسین، وظایف منتظران در عصر غیبت، ص ۶۷؛ نجفی، حسن، بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود، ص ۳۱ـ۳۲.
- ↑ ر. ک: الهینژاد، حسین، حکومت جهانی مهدی (کتاب)، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۷۹ـ۹۰؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۸؛شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۸۴ ـ ۸۸.
- ↑ ر. ک: الهینژاد، حسین، وظایف منتظران در عصر غیبت، ص ۶۷؛ نجفی، حسن، بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود، ص ۳۱ـ۳۲.
- ↑ ر. ک: علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۷۹ـ۹۰.
- ↑ ر. ک: حاجیزاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحیگری، ص ۲۶۵.
- ↑ ر. ک: علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۷۹ـ۹۰.
- ↑ سوره نساء، آیه ۷۵.
- ↑ ر. ک: حاجیزاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحیگری، ص ۲۶۵.