دعوت به ارزش‌های اخلاقی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

دعوت به ارزش‌های اخلاقی یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.

حدیث

  1. پیامبر خدا(ص): من برای بزرگواری‌ها و نیکی‌های اخلاقی برانگیخته شدم[۱].
  2. پیامبر خدا(ص): تنها برای تکمیلِ بزرگواری‌های اخلاقی برانگیخته شدم[۲].
  3. پیامبر خدا(ص): برای تکمیل اخلاق نیکو برانگیخته شدم[۳].
  4. پیامبر خدا(ص): تنها برای تکمیل اخلاق شایسته برانگیخته شدم[۴].
  5. پیامبر خدا(ص): خداوند متعال، مرا به تکمیل بزرگواری‌های اخلاقی و نیکی‌های اعمال، برانگیخته است[۵].
  6. پیامبر خدا(ص)ـ به مُعاذ، آن هنگام که او را به سوی یمن فرستاد ـ:ای مُعاذ! کتاب خدا (قرآن) را به آنان بیاموز و آنان را با اخلاق شایسته بپرور[۶].
  7. مسند ابن حنبل ـ به نقل از اَنَس ـ: پیامبر خدا(ص)برای ما سخنرانی نمی‌کرد، مگر آنکه می‌فرمود: «آن کس که امانتدار نیست، ایمان ندارد و آن کس که پیمان شکن است، دین ندارد»[۷].
  8. امام زین العابدین(ع): پیامبر خدا در پایان خطابه‌اش می‌فرمود: «خوشا به حال آن کسی که خُویش نیکو، رفتارش پاک، نهانش شایسته، و ظاهرش نیک باشد، و مازاد مالش را انفاق کند، و از زیاد گویی بپرهیزد، و به مردم از جانب خود، انصاف دهد!»[۸].
  9. امام رضا(ع) ـ به عبدالعظیم حسنی ـ: ای عبد العظیم! به دوستانم از طرف من سلام برسان و به آنان بگو: «راهی برای شیطان بر خویش قرار ندهند» و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و خاموشی و ترک جدال در موارد بی‌فایده و رویکرد نسبت به یکدیگر و به دیدار هم رفتن فرمان بده، که [این کارها] موجب نزدیکی به من‌اند. [بگو که] خویش را به کوبیدن یکدیگر مشغول نکنند، که من به جانم سوگند خورده ام که هر کس چنین کند و یکی از دوستانم را خشمگین سازد، از خدا درخواست کنم که او را در دنیا به شدیدترین عذاب، دچار سازد و در آخرت، از زیانکاران باشد. به آنان بیاموز که خداوند، نیکوکارشان را می‌بخشد و از بدکارشان در می‌گذرد، مگر آن را که به او شرک ورزیده باشد، یا یکی از دوستانم را آزار برساند، یا کینه او را در دل خود جای دهد، که خداوند، او را مادام که از این کار روی بر نتابد، نخواهد بخشید. پس اگر باز گردد، که هیچ، و گر نه، روح ایمان از جانش خارج می‌گردد، و از ولایت من بیرون می‌رود، و در ولایت ما بهره ای نخواهد داشت. من از چنین فرجامی به خدا پناه می‌برم[۹].[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «رسول اللّه(ص): بُعِثتُ بِمَکارِمِ الأَخلاقِ ومَحاسِنِها»، الأمالی للطوسی، ص۵۹۶، ح۱۲۳۴، عن إسحاق بن جعفر عن الإمام الصادق عن آبائه(ع)، مشکاة الأنوار، ص۴۲۵، ح۱۴۲۳، عن الإمام زین العابدین(ع)، بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۸۷، ح۱۴۲.
  2. «عنه(ص): إنَّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الأَخلاقِ»، السنن الکبری، ج۱۰، ص۳۲۳، ح۲۰۷، مسند الشهاب، ج۲، ص۱۹۲، ح۱۱۶۵، کلاهما عن أبی هریرة، کنزالعمّال، ج۱۱، ص۴۲۰، ح۳۱۹۶۹؛ مکارم الأخلاق، ص۳۶، بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۱۰.
  3. "عنه(ص): بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ حُسنَ الأَخلاقِ". الموطأ: ج ۲، ص۹۰۴، ح ۸، الطبقات الکبری: ج ۱، ص۱۹۳ کلاهما عن مالک، کنزالعمّال: ج ۳، ص۱۶، ح ۵۲۱۸.
  4. «عنه(ص): إنَّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ صالِحَ الأَخلاقِ»، مسند ابن حنبل: ج ۳، ص۳۲۳، ح ۸۹۶۱، المستدرک علی الصحیحین: ج ۲، ص۶۷۰، ح ۴۲۲۱، السنن الکبری: ج ۱۰، ص۳۲۳، ح ۲۰۷۸۲ کلّها عن أبی هریرة، کنزالعمّال: ج ۱۱، ص۴۲۵، ح ۳۱۹۹۶.
  5. «عنه(ص): إنَّ اللّهَ بَعَثَنی بِتَمامِ مَکارِمِ الأَخلاقِ، وکَمالِ مَحاسِنِ الأَفعالِ»، المعجم الأوسط: ج ۷، ص۷۴، ح ۶۸۹۵، عن جابر بن عبداللّه، تفسیر القرطبی: ج ۱۸، ص۲۲۷، وفیه «لاُتمم» بدل «بتمام»، کنزالعمّال: ج ۱۱، ص۴۱۵، ح ۳۱۹۴۷.
  6. «عنه(ص) ـ لِمُعاذٍ لَمّا بَعَثَهُ إلَی الیَمَنِ ـ:یا مُعاذُ، عَلِّمهُم کِتابَ اللّهِ، وأَحسِن أدَبَهُم عَلَی الأَخلاقِ الصّالِحَةِ». تحف العقول: ج ۲۵، بحار الأنوار: ج ۷۷، ص۱۲۶، ح ۳۳.
  7. «مسند ابن حنبل عن أنس: ما خَطَبَنا نَبِیُّ اللّهِ(ص) إلّا قالَ: لا إیمانَ لِمَن لا أمانَةَ لَهُ، ولا دینَ لِمَن لا عَهدَ لَهُ"». مسند ابن حنبل: ج ۴، ص۲۷۱ ح۱۲۳۸۶، صحیح ابن حبّان: ج ۱، ص۴۲۳، ح ۱۹۴، السنن الکبری: ج ۶، ص۴۷۱، ح۱۲۶۹۰، المعجم الأوسط: ج ۳، ص۹۸، ح ۲۶۰۶، مسند أبی یعلی: ج ۳، ص۳۸۷، ح ۳۴۳۲، کنز العمّال: ج ۳، ص۶۲ ح ۵۵۰۳.
  8. «الإمام زین العابدین(ع): کانَ رَسولُ اللّهِ(ص) یَقولُ فی آخِرِ خُطبَتِهِ: طوبی لِمَن طابَ خُلقُهُ، وطَهُرَت سَجِیَّتُهُ، وصَلُحَت سَریرَتُهُ، وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ، وأَنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ، وأَمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ، وأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ»، الکافی: ج ۲، ص۱۴۴، ح ۱، عن أبی حمزة الثمالی، الاختصاص: ص۲۲۸، جامع الأحادیث للقمّی: ص۹۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص۳۰ ح ۲۲.
  9. «الإمام الرضا(ع) ـ لِعَبدِ العَظیمِ الحَسَنِیِّ ـ:یا عَبدَ العَظیمِ، أبلِغ عَنّی أولِیائِی السَّلامَ، وقُل لَهُم: أن لا یَجعَلوا لِلشَّیطانِ عَلی أنفُسِهِم سَبیلاً، ومُرهُم بِالصِّدقِ فِی الحَدیثِ، وأَداءِ الأَمانَةِ، ومُرهُم بِالسُّکوتِ، وتَرکِ الجِدالِ فی ما لا یَعنیهِم، وإقبالِ بَعضِهِم عَلی بَعضٍ، وَالمُزاوَرَةِ؛ فَإِنَّ ذلِکَ قُربَةٌ إلَیَّ، ولا یَشغَلوا [فی الطبعة المعتمدة «یشتغلوا»، والتصویب من بحارالأنوار] أنفُسَهُم بِتَمزیقِ بَعضِهِم بَعضا؛ فَإِنّی آلَیتُ عَلی نَفسی أنَّهُ مَن فَعَلَ ذلِکَ وأَسخَطَ وَلِیّا مِن أولِیائی دَعَوتُ اللّهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنیا أشَدَّ العَذابِ، وکانَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرینَ. وعَرِّفهُم أنَّ اللّهَ قَد غَفَرَ لِمُحسِنِهِم، وتَجاوَزَ عَن مُسیئِهِم إلّا مَن أشرَکَ بِهِ، أو آذی وَلِیّا مِن أولِیائی، أو أضمَرَ لَهُ سوءا؛ فَإِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ لَهُ حَتّی یَرجِعَ عَنهُ، فَإِن رَجَعَ وإلّا نَزَعَ روحَ الإِیمانِ عَن قَلبِهِ، وخَرَجَ عَن وَلایَتی، ولَم یَکُن لَهُ نَصیبٌ [فی الطبعة المعتمدة «نصیبا»، والتصویب من بحارالأنوار] فی وَلایَتِنا، وأَعوذُ بِاللّهِ مِن ذلِکَ»، الاختصاص: ص۲۴۷، عن عبد العظیم، بحار الأنوار: ج ۷۴، ص۲۳۰، ح ۲۷.
  10. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۹۵-۹۹.