اتقان
اتقان و محکمکاری
اتقان، احتیاط، محکمکاری، پاکیزهکاری، دقت و مراقبت کافی در انجام امور، بهرهگیری از تجربههای مفید خود و دیگران با هدف انجام هرچه بهتر امور و برآورد واقعبینانه همه احتمالات قابل وقوع، مشی عقلایی و شیوه مقبول و مطبوع همگان در زندگی فردی و اجتماعی است. مقبولیت این شیوه و منطق، هر چند در مقام نظر مورد اتفاق و اجماع است، اما در مقام عمل و در بیشتر موارد به دلیل وجود موانع و محدودیتها، در حد ایدئال امکان اعمال و تحقق ندارد. قرآن کریم در آیاتی چند، مؤمنان را به لزوم اتخاذ این شیوه در حد امکان توجه داده است. علامه طباطبایی در ذیل آیه ﴿أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱] مینویسد: منظور از احسان، خودداری و امتناع ورزیدن از قتال یا رأفت و مهربانی کردن با دشمنان دین و امثال این معانی نیست، بلکه منظور از احسان این است که هر عملی که انجام میدهند خوب انجام دهند، اگر قتال میکنند به بهترین وجه قتال کنند، و اگر دست از جنگ برمیدارند، باز به بهترین وجه دست بردارند و اگر به شدت یورش میبرند یا سختگیری میکنند، باز به بهترین وجهش باشد و اگر عفو میکنند به بهترین وجهش باشد[۲]. شهید مطهری هم آمیختن کار و دانش را زمینهساز اتقان عمل و افزایش راندمان آن ارزیابی میکند: در آثار دینی ما مکرر به این نکته اشاره شده که علم است که به عمل ارزش میدهد و آن را بالا میبرد، اثر و ارزش یک کاری که با نیروی علم و معرفت صورت گیرد صدها برابر کاری است که جاهلانه صورت گیرد، علم، افزایش دهنده اثر و ارزش کار است. هر کاری را که در نظر بگیریم میبینیم اگر با علم و شناسایی و معرفت توأم گردد اثر و ارزش بسیار بیشتری پیدا میکند. روی همین اصل است که در اسلام دو چیز محترم است: کار و دانش، و دو چیز مردود است: بیکاری و نادانی[۳][۴]
آیات قرآنی مرتبط
- توفیق نیل به انجام عمل متقن و نیکو، از جمله هدفهای آزمونهای الهی: ﴿لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾[۵].
- امر مؤمنان به لزوم تفحص در اخبار دریافتی با هدف اطمینانیابی از صحت و سقم آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ﴾[۶].
- توصیه دقیق و ظریف به تنظیم سند و ثبت حقوق مالی و اخذ شاهد با هدف دفع همه نگرانیهای محتمل: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ...﴾[۷].
- در آیاتی نیز مؤمنان به وصیت [یا تنظیم وصیتنامه] در خصوص اموال و داراییهای خود به هنگام ظهور علایم مرگ توصیه شدهاند[۸] تحویل اموال ایتام به آنها نیز به احراز بلوغ ایشان و یافتن قدرت تدبیر امور مقید و مشروط شده است[۹] تا بدین وسیله از حیف و میل محتمل این اموال جلوگیری شود.[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ «نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹۳.
- ↑ مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها، ص۲۰۴-۲۰۸.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۶۰.
- ↑ «تا شما را بیازماید که کدام نکوکردارترید» سوره هود، آیه ۷.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.
- ↑ «ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسندهای میان شما دادگرانه بنویسد.».. سوره بقره، آیه ۲۸۲.
- ↑ ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴾ «بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.
- ↑ ﴿وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا﴾ «و یتیمان را تا زمانی که توانایی زناشویی یافته باشند بیازمایید، پس اگر در آنان کاردانی یافتید، داراییهایشان را به آنان بازگردانید و آن را به گزافکاری و شتاب، از (بیم) اینکه بالغ گردند (و از شما باز گیرند) نخورید و هر کس از شما که توانگر باشد (در برداشت مزد سرپرستی) خویشتنداری کند و هرکس تنگدست باشد برابر عرف (از آن) بخورد؛ و هنگامی که داراییهای ایشان را به آنان باز میگردانید بر آنها گواه بگیرید و حسابرسی را خداوند، بسنده است» سوره نساء، آیه ۶.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۶۰.