سلام (تحیت)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از تحیت)

معناشناسی

سلام از ریشه «س‌ل‌م» است که در مقابل خصومت و دشمنی به کار می‌رود. اصل در معنای این لغت، برائت از زشتی‌هاست[۱]. معنای «سلم» عبارت است از موافقت کامل با امری در ظاهر و باطن؛ به گونه‌ای که هیچ مخالفتی در بین نباشد و از لوازم آن، مفهوم انقیاد و صلح و رضاست[۲]. البته برخی، معنای محوری آن را به صحت و عافیت گرفته‌اند[۳].[۴]

اهمیت سلام

در قرآن کریم از سلام به عنوان تحیت بهشتیان نام برده شده: ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ[۵] و بدان امر شده است: ﴿فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً[۶]، چنان که در روایات، از سنت‌های رسول خدا (ص) و از مستحبات مؤکد شمرده شده است. ابتدا به سلام و مقدم داشتن آن بر هر سخنی، سلام کردن به کودکان و افشای سلام؛ یعنی سلام کردن به هر کس که انسان با او برخورد می‏‌کند، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است[۷].[۸]

در میان جوامع مختلف از الفاظ یا رفتار‌های مختلفی برای این منظور استفاده می‌شود. در برخی جوامع، مردم به جای سلام خم می‌شوند یا کلاه خود را بر می‌دارند یا دست خود را به سینه می‌گذارند و... که در اعمال همه آنها نوعی ذلت و خواری دیده می‌شود، اما شارع مقدس کلمه سلام را به عنوان تنها کلمه‌ای که احکام خاصی را به دنبال خود دارد، قرار داده است. در اسلام، روابط اجتماعی با سلام آغاز می‌گردد و به آن سفارش زیادی شده است.

سلام چراغ سبزی است که برای آغاز یک برادری و ارتباط انسانی روشن می‌شود. شخص با سلام کردن خود در واقع به طرف اعلام می‌کند که وی خواستار برقرار کردن روابط دوستانه با اوست و اگر طرف مقابل هم واکنش عاطفی خوب نشان دهد، این روابط به مرحله جدیدی کشانده می‌شود و صمیمی‌تر و عمیق‌تر خواهد شد. هرگاه کسی شما را ستایش کند، شما نیز باید به ستایشی مثل آن با بهتر پاسخ دهید... .

شیعه معتقد است احکام اسلام از روی مصالح و مفاسد جعل گردیده است؛ لذا امری که در اسلام واجب یا مستحب است، مصلحت ذاتی دارد. رسیدن به علت و فلسفه احکام اسلام به طور کامل میسر نیست، مگر این که از ناحیه خود شارع به آن تصریح شده باشد؛ از این رو برخی مصالح و مفاسد را فی الجمله عقل‌های انسان‌ها می‌فهمد. سلام نیز از این قاعده مستثنا نیست[۹].

حکم سلام

پیشی گرفتن در سلام به مسلمانان، مستحب مؤکّد و ترک آن مکروه است[۱۰]. سلام کردن زن به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که بیم فتنه و افتادن در گناه نباشد جایز است[۱۱]. البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر زن جوان نامحرم تصریح کرده‏‌اند[۱۲]. سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی می‌‏شوند با سلام کردن یکی از آنان، استحباب آن از دیگران ساقط می‏‌گردد[۱۳].

سلام کردن مستحب، بلکه افضل از پاسخ آن است، لکن پاسخ آن حتی بر نمازگزار واجب فوری است[۱۴].[۱۵]

سلام در زیارتنامه‌ها

معمول‌ترین و بیشترین تأکیدی که در زیارتنامه‌ها به چشم می‌خورد، سلام دادن به امام (ع) و پیامبر (ص) یا شخصیتی است که زیارت می‌شود. سلام، شعار اسلام و نشان ویژه امت محمدی است و تحیت و درودی است که خاصّ آیین توحید می‌باشد: «اَلسَّلاَمُ تَحِيَّةٌ لِمِلَّتِنَا»[۱۶].

حضور بر مزار امام و سلام دادن، نوعی شعار به نفع جبهه حق است که در وجود امام، تجلّی یافته و نوعی تقویت جناح ایمان و همبستگی با خط پاکی و تقواست. در زیارتنامه‌ها، سلام بر فرشتگان مقرّب پروردگار، سلام بر انبیای بزرگ الهی، سلام بر ملائکه موکّل از سوی خداوند بر مشاهد شریفه، سلام بر آدم و نوح و ابراهیم و.. رسولان دیگر داده می‌شود. این، علاوه بر اعتقاد به وجود پیوند و ربط، میان خدا، انبیا و اوصیا ـ فرشتگان اعلام ارتباط بین مسلمان زائر با این جهان ملکوت و بیان همبستگی عملی با این جریان حق تاریخی و اسوه‌یابی و الگوگیری از آنان است[۱۷].

کارکردهای اجتماعی سلام

اطمینان دادن

سلام کردن و برخورد خوب یکی از عوامل مهم در برقراری روابط اجتماعی سالم است که مورد تأکید دین مبین اسلام قرار گرفته است. این کلمه (سلام) که در آن معنا و مفهوم سلامتی و ایمنی نهفته، به مخاطب اطمینان می‌دهد که طرف مقابل قصد صحیحی برای آغاز رابطه را با او در نظر گرفته است. در این صورت مخاطب نیز این پیام را دریافت نموده و در صورت تمایل دو طرف، رابطه اجتماعی جدید و کوچکی تشکیل می‌شود.

ایجاد زمینه همکاری

سلام، روح تعاون و همکاری و همدلی را بین مسلمانان افزایش می‌دهد. انسان با سلام کردن در واقع اظهار همدردی و همدلی خود را نیز ابراز می‌دارد و حداقل سلام بیان‌گر این مطلب است که من مانند شما مسلمان هستم، و حاضرم با تو همکاری نمایم این کارکرد را انسان وقتی در عالم غربت قرار بگیرد بیشتر حس می‌کند.

نشانه مسلمان بودن

سلام همچون شعار و علامتی جهت شناخت جوامع اسلامی از دیگر جوامع می‌باشد. که وقتی انسان این کلمه را میشنود و یا به کسی می‌گوید در واقع مسلمان بودن‌شان نیز احراز می‌گردد. در حدیث نبوی آمده است:سلام درود ملت و حافظ ذمه ماست[۱۸].

ایجاد زمینه دوستی

یکی دیگر از پی‌آمدهای حسنه سلام، ایجاد دوستی و محبت بین مسلمانان است. پیامبر اسلام(ص) فرمود: به همدیگر سلام کنید، تا رشته دوستی بین شما آشکار گردد[۱۹]. در این روایت به صراحت بیان شده که سلام کردن موجب استحکام روابط و صمیمیت می‌شود.

نزدیکی به خویشاوندان

در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده است که حضرت فرمود: با خویشان نزدیکی جویید، اگر چه به وسیله سلام باشد: «صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ»[۲۰]؛

تواضع

یکی دیگر از پی آمدهای سلام تواضع است که موجب استحکام روابط حسنه می‌شود. در حدیث نبوی آمده است هر کسی اسلام را آغاز نماید، از تکبر بر کنار است: «الْبَادِئُ بِالسَّلَامِ بَرِي‏ءُ مِنَ الْكِبْرِ»[۲۱].

فراهم شدن زمینه محبت

اسلام تأکید زیادی بر حب و بغض دارد و دوستی مؤمنان و کینه با دشمنان اسلام از صفات مؤمنان ذکر شده است؛ خداوند متعال می‌فرماید: محمد(ص) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قوی‌دل و سخت‌گیر و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند:﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۲۲].

دین مقدس اسلام درباره گسترش محبت بین مؤمنان دستورهای زیادی دارد؛ برای مثال مصافحه کردن، به دیدار یکدیگر رفتن، رعایت حقوق همسایگان و صله رحم از آن دسته‌اند که سبب ازدیاد پیوند و محبت در جامعه اسلامی می‌شوند.

در زمان پیامبر(ص) مسلمانان به همدیگر سلام می‌کردند، اما سلام کردن به کودکان مرسوم نبود یا کمتر اتفاق می‌افتاد؛ آن حضرت پیوسته به کودکانسلام می‌کرد و می‌فرمود: هرگز از سلام به کودکان تا هنگام مرگ دست بر نمی‌دارم تا این که بعد از من سنت گردد[۲۳].

متأسفانه امروزه به دلیل زندگی ماشینی نه تنها به کودکان سلام نمی‌شود، بلکه در میان افراد بزرگسال نیز روابط بسیار بی‌روح شده و سنت حسنه سلام از میان مردم رخت بربسته است که دلیل آن را تا حدودی می‌‌توان در روابط جدید اجتماعی، رونق شهرنشینی و تراکم جمعیت جست[۲۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ج۱۲، ص۲۸۹.
  2. ما يقابل الخصومة و هو الموافقة الشديدة في الظاهر و الباطن بحيث لا يبقى خلاف في البين. و من لوازم هذا المعنى مفاهيم الانقياد و الصلح و الرضا (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸ و ۳۸۷).
  3. معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵، ص ۲۲ و ۱۵۷.
  5. «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام»» سوره یونس، آیه ۱۰.
  6. «پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند.» سوره نور، آیه ۶۱.
  7. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۵۵ ـ ۶۳.
  8. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص ۵۱۴-۵۱۷.
  9. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۳-۱۴.
  10. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۵۷.
  11. الحدائق الناضرة، ج۹، ص۸۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۷۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۲۵.
  12. غنائم الأیام، ج۳، ص۲۳۷.
  13. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۲۰؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص۷۵.
  14. مفتاح الکرامة، ج۴، ص۹۷۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص۶۷.
  15. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص ۵۱۴-۵۱۷.
  16. میزان الحکمه، ج۴، ص ۵۳۴، به نقل از بحارالأنوار، از امام صادق (ع).
  17. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
  18. «السَّلَامُ تَحِيَّةٌ لِمِلَّتِنَا وَ أَمَانٌ لِذِمَّتِنَا»؛ نهج الفصاحه، ح۱۷۷۷.
  19. نهج الفصاحه، ح۳۸۱.
  20. نهج الفصاحه، ح۱۰۹۴.
  21. نهج الفصاحه، ح۱۱۰۲.
  22. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  23. سنن النبی، ص۴۲.
  24. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 17-20.