سلام در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

تحیت از ریشه «ح ـ ى ـ ى» و در لغت به معناى بقا و ملک (پادشاهى)،[۱] سلامتى[۲] و زندگى خواستن براى دیگرى[۳] آمده و در اصطلاح عبارت است از گفتار یا کردار احترام‌آمیزى که هنگام روبه‌رو شدن با دیگران یا وارد شدن به مکانى خاص صورت مى‌گیرد.[۴]. به نظر برخى، تحیّت در اصل به معناى دعا کردن براى حیات شخص دیگر بوده. سپس در معناى مطلق دعا کردن شیوع یافته و در نهایت در متون شرعى در معناى دعاى مخصوص یعنى «سلام علیک» و مانند آن به کار رفته است[۵].

واژه «سلام» نیز به معناى درود فرستادن و تحیت است، با این تفاوت که مفهوم واژه تحیت عام است و هرگونه گفتار احترام‌آمیز مانند: «"حیاك‌الله" = خدا تو را زنده نگه دارد» و «"لك البشرى" =بشارت بر تو باد» و مانند آن را در برمى‌گیرد، در حالى که سلام شامل این موارد نمى‌شود[۶].

در احادیث نیز تحیت در معنایى فراتر از سلام به کار رفته، کارهایى همچون مصافحه (دست دادن) و معانقه (صورت بر صورت گذاشتن)[۷] و تعابیرى مانند "يرحمكم الله" و " يغفرالله لكم" که هنگام عطسه کردن رد و بدل مى‌شوند[۸] و حتى هر کار نیک[۹] مصداقى از تحیت دانسته شده است.

واژه صلوات نیز در اصل به معناى دعا بوده، سپس در معانى دیگر از جمله نماز، ثنا و تحیت و نیز تحیت خاص بر پیامبر‌اکرم (ص) به کار رفته است[۱۰].[۱۱]

تحیت در قرآن

مفهوم تحیت در قرآن با واژگان و تعابیر گوناگونى آمده است؛ از جمله:

  1. واژه «حیى» و مشتقات آنکه در قرآن بسیار به کار رفته؛ ولى در ۸ آیه به معناى تحیت آمده است؛ مانند وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا[۱۲]، دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۳]، وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ[۱۴]، أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ[۱۵].
  2. «سلام» و مشتقات آنکه در آیات متعددى آمده؛ اما در حدود‌۳۰‌ آیه به معناى تحیت به کار رفته است؛ مانند فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ[۱۶]، فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ[۱۷].
  3. «صلوات» و مشتقات آنکه در بیشتر آیات به معناى دعا و نماز است و در چند آیه به معناى تحیت آمده است؛ مانند أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ[۱۸]، إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۹]؛ همچنین در برخى آیات دیگر از تحیت با تعبیرهایى مانند وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا [۲۰].[۲۱]، بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ [۲۲].[۲۳] و رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ[۲۴].[۲۵] یاد شده است. در این آیات قرآن‌کریم از تحیت خداوند و فرشتگان الهى و نیز تحیت مؤمنان در دنیا و آخرت سخن به میان آورده و به برخى از احکام فقهى آن پرداخته است[۲۶].

پیشینه تحیت در شرایع و ملل

تحیت و درود فرستادن و شادباش گفتن هنگام ملاقات با دیگران از آداب و سنتهاى مهم اجتماعى است که در میان همه اقوام و ملل رایج بوده است، هرچند به تناسب اخلاق، آداب و سنتهاى حاکم، هر یک از آنها شیوه خاصى براى تحیت داشته‌اند. شرایع الهى نیز این سنت پسندیده را تأیید و ترغیب کرده‌اند[۲۷]. تحیت عمده رومیان هنگام روبه‌رو شدن با یکدیگر جملات «سالم باشى»، «جسمى قوى داشته باشى» و تحیت یونانیان جمله «شادباشى» بود[۲۸].

مسیحیان به هنگام تحیت دست بر دهان مى‌گذاشتند و یهودیان با انگشت به یکدیگر اشاره[۲۹] و در برابر بزرگان خود سجده مى‌کردند.[۳۰] تحیت مجوسیان به صورت خم شدن یا بوسیدن دست یا پا یا زمین بود[۳۱].

اعراب عصر جاهلى با جملاتى مانند «صبح به خیر» یا «شب به‌خیر»[۳۲] یا «خدا چشمت را با نعمت روشن کند» به یکدیگر تحیت مى‌گفتند[۳۳] و هنگام روبه‌رو شدن با پادشاهان از تعبیرهایى همچون «بسیار سالم باشى» و «۱۰۰۰‌سال زنده باشى» استفاده مى‌کردند[۳۴].

به نظر عده‌اى از مفسران آیه وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ [۳۵] به برخى از همین تحیت‌هاى عصر جاهلى اشاره دارد.[۳۶] برخى نیز آن را اشاره به تحیت منافقان[۳۷] یا اهل کتاب[۳۸] مى‌دانند که با تعبیر " السام عليك" و مانند آن به پیامبر اسلام توهین مى‌کردند، افزون بر این، شیوه‌هاى دیگرى براى تحیت مانند دست دادن، دست گذاشتن بر سینه یا سر، دست روى دست گذاشتن، بوسیدن دست یا پیشانى و برداشتن کلاه، در میان ملل گوناگون مرسوم بوده است[۳۹].

قرآن‌کریم در آیاتى به برخى مصادیق تحیت در ملل و شرایع پیشین و نیز میان مسلمانان اشاره کرده‌است. برخى آیات از تحیت در زمان حضرت ‌ابراهیم (ع) یاد مى‌کند؛ از جمله هنگامى که فرشتگان الهى به عنوان مهمان بر آن حضرت وارد شدند و با تعبیر سلام بر آن حضرت تحیت گفتند: وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ[۴۰]، إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ[۴۱]، وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۴۲] و حضرت ابراهیم (ع) نیز با همان تعبیر تحیت آنان را پاسخ گفت: قَالَ سَلامٌ؛ همچنین در آیه‌اى دیگر به تحیت آن حضرت براى عمویش آزر اشاره شده است: قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا[۴۳].

در آیه وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۴۴] به سجده حضرت یعقوب و فرزندانش در برابر یوسف اشاره شده. برخى مفسران این کار را نوعى تحیت در برابر یوسف دانسته‌اند،[۴۵] چنان‌که برخى سجده کردن ملائکه براى آدم (ع) را نیز تحیت شمرده‌اند.[۴۶] نظر دیگر این است که این کار خانواده حضرت یوسف تحیت نبوده، بلکه آنان به شکرانه نعمت یافتن یوسف، براى خدا سجده کردند[۴۷].

در شریعت موسى (ع) نیز سلام به عنوان تحیت مطرح بوده است، از این رو آن حضرت و برادرش هارون هنگام ملاقات با فرعون با گفتن سلام بر پیروان هدایت بر وى تحیت گفتند: فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۴۸].

تحیت شریعت اسلام نیز همان تحیت دیگر شرایع الهى یعنى «سلام» است که قرآن در آیات متعدد پیامبر‌اکرم (ص) و مسلمانان را به گفتن آن توصیه کرده است. در آیه وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۹] خداوند به پیامبر‌اکرم فرمان مى‌دهد که هرگاه مؤمنان نزد او آمدند با سلام به آنان تحیت بگوید. و در آیه‌اى دیگر خطاب به مسلمانان آمده است که هرگاه وارد خانه‌اى شدند به یکدیگر یا خود سلام کنند: فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ[۵۰].[۵۱]؛ همچنین به نظر برخى مفسران در آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا[۵۲] به مسلمانان فرمان داده شده که اگر کسى به آنان سلام گوید حق ندارند به وى بگویند مؤمن نیستى: وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا [۵۳]. این امر بدان جهت است که «سلام ‌کردن» تحیتى اسلامى و نشانه مسلمان بودن فرد به شمار مى‌رود[۵۴].

برخى درباره برترى تحیت در قالب سلام کردن بر تحیتهاى دیگر وجوهى را برشمرده‌اند؛ از جمله اینکه «سلام» دعایى است که به وسیله آن شخص براى تحیت شونده آرزوى سلامتى از آفات دینى و دنیوى مى‌کند[۵۵] یا سلام کننده با این تحیت به مخاطب مى‌گوید: تو از جانب من در سلامت و امنیت هستى و هیچ آسیبى از ناحیه من به تو نمى‌رسد؛[۵۶] همچنین سلام نامى از نام‌هاى خداوند است: هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ [۵۷] و مسلمان با انتخاب این نوع تحیّت افزون بر تحیت فرستادن بر دیگرى نام خدا را نیز بر زبان مى‌آورد، افزون بر این سلام، تحیت خداوند است؛ زیرا خداوند در ۱۲ آیه با این تحیت بر پیامبران و بندگان مؤمن خویش درود فرستاده است؛[۵۸] مانند سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ[۵۹]، سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ[۶۰]، سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ[۶۱]، سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۶۲]، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ[۶۳]، به علاوه، سلام تحیت فرشتگان در دنیا: فَقَالُوا سَلَامًا[۶۴] و آخرت: الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۶۵] بر مؤمنان است و نیز تحیت بهشتیان به شمار مى‌رود: وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ [۶۶]، أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا[۶۷]، إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا[۶۸].[۶۹].[۷۰]

تحیت شوندگان

قرآن‌کریم در آیاتى چند از مورد تحیت قرار گرفتن، ملائکه، پیامبران و مؤمنان در دنیا و آخرت از سوى خداوند، فرشتگان و نیز مؤمنانسخن به میان آورده است. این تحیتها با تعابیرى مانند سلام و صلوات یا گونه‌هاى دیگر صورت گرفته است. مهم‌ترین این موارد عبارت‌اند از:

فرشتگان

در آیات هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ[۷۱]، إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ[۷۲] از ورود ملائکه به صورت ناشناس بر حضرت ابراهیم (ع)[۷۳] و سلام کردن آنان بر آن حضرت و نیز سلام کردن ابراهیم (ع) بر آنان یاد شده است. برخى مراد از ضیف ابراهیم را جبرئیل، میکائیل و اسرافیل دانسته‌اند که مأمور عذاب قوم لوط بودند.[۷۴] شمارى دیگر کروبیل را نیز جزو آنان دانسته‌اند. برخى شمار این ملائکه را ۹، ۱۱ یا ۱۲ دانسته‌اند.[۷۵] در تفسیر آیه سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۷۶] نیز گفته شده که مراد، سلام فرشتگان الهى در شب قدر است که تا سپیده دم بر یکدیگر سلام مى‌کنند[۷۷].[۷۸]

پیامبران الهى

خداوند در آیه وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ[۷۹] بر همه پیامبران الهى درود فرستاده است. در آیه‌اى دیگر بندگان برگزیده خدا مورد تحیت قرار گرفته‌اند: قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ[۸۰] که طبق یک نظر مراد انبیاى الهى هستند؛[۸۱] همچنین در آیاتى دیگر برخى پیامبران به طور خاص مورد تحیت قرار گرفته‌اند؛ از جمله در آیه قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۸۲] بر نوح پیامبر و همراهان او در هنگام فرود آمدن از کشتى درود فرستاده شده است[۸۳] و در آیه‌اى دیگر نیز بر آن حضرت درود فرستاده شده و طبق نظر برخى مفسران این سلام تا قیامت ادامه دارد: وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ[۸۴]، سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ[۸۵].[۸۶] در آیه سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ[۸۷] خداوند بر ابراهیم (ع) درود فرستاده. و در آیات وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۸۸]، إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ[۸۹]، إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ[۹۰] نیز تحیت فرشتگان الهى بر آن حضرت ذکر شده است.

موسى و هارون از دیگر پیامبران الهى‌اند که مورد ‌تحیت خداوند قرار گرفته‌اند: سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ[۹۱]؛ همچنین قرآن بر الیاس ‌پیامبر درود فرستاده است: وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۹۲].[۹۳]

برخى مفسران مراد از «الیاسین» را در آیه، پیروان الیاس،[۹۴] پیامبر اسلام[۹۵] یا آل‌ محمد (ع)[۹۶] ذکر کرده‌اند، چنان‌که معناى اخیر در روایات اهل‌بیت (ع) نیز تأیید شده است.[۹۷] برخى نیز مراد از آن را همان «یس» دانسته‌اند که نام سوره‌اى از قرآن است. آنان گفته‌اند که این سلام خطاب به کسانى است که به قرآن ایمان مى‌آورند[۹۸].[۹۹]

پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)

افزون بر اینکه پیامبر‌اکرم به عنوان یکى از پیامبران الهى در برخى آیات از جمله آیه سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۱۰۰]، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ[۱۰۱] و فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ[۱۰۲] مورد تحیت قرار گرفته، در آیاتى دیگر نیز به طور خاص بر آن حضرت و خاندان او درود فرستاده شده است؛ از جمله در آیه فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ[۱۰۳] از سلام اصحاب یمین بر آن حضرت سخن به میان آمده[۱۰۴]؛ همچنین در تفسیر «سلام» در آیه سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۱۰۵] گفته‌اند که مراد، سلام ‌بر پیامبر و اهل‌بیت (ع) است.[۱۰۶] در روایتى این آیه چنین تفسیر شده است که ملائکه الهى از آغاز هبوط خود در شب قدر تا سپیده‌دم بر پیامبر (صلى الله علیه وآله)[۱۰۷] و امام (ع)[۱۰۸] درود مى‌فرستند.

بنابر آیه إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۰۹] خداوند و فرشتگان بر پیامبر‌اکرم (صلى الله علیه وآله) درود مى‌گویند، افزون بر این، مؤمنان نیز مأمور شده‌اند که بر آن حضرت درود بفرستند. در شأن نزول آیه، از شیعه[۱۱۰] و اهل سنت[۱۱۱] روایت شده است که پس از نزول این آیه، مردم از پیامبر پرسیدند که چگونه بر شما صلوات بفرستیم آن حضرت فرمود: بگویید: «اللَّهُمَّ صَلِّ على محمّدٍ و على آلِ محمّدٍ كما صَلَّيتَ على إبراهيمَ ». در روایاتى دیگر این دعا نیز افزوده شده: «ٱللَّٰهُمَّ بَارِكْ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَعَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَعَلَىٰ آلِ إِبْرَاهِيمَ »[۱۱۲] یا این دعا « اَللَّهُمَّ اِرْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَمَا رَحِمْتَ إِبْرَاهِیمَ وَ آلَ إِبْرَاهِیمَ »[۱۱۳] در روایاتى دیگر کیفیت صلوات چنین ذکر شده است:«اللّهمّ صَلِّ على مُحمُدٍ و على آلِ مُحمّدٍ كَمَا سَلَّمتَ عَلى آلِ اِبراهیمَ»[۱۱۴] یا «اللَّهُمَّ وَتَحَنَّنْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا تَحَنَّنْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ»[۱۱۵]تحیت بر آل محمد (ع) در پى درود فرستادن بر آن حضرت تا آنجا مورد تأکید پیامبر‌اکرم (ص) بوده است که آن حضرت فاصله‌ انداختن میان تحیت بر خود و تحیت بر خاندانش را با کلمه «على» جایز ندانسته[۱۱۶] یا آن را تحیتى ناقص شمرده است.[۱۱۷] بنابر احادیث، تحیت کامل بر پیامبر‌اکرم (صلى الله علیه وآله) آن است که تحیت بر آل او نیز بر صلوات بر آن حضرت افزوده شود.

در ادامه آیه إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۱۸] مؤمنان افزون بر صلوات، به سلام کردن بر پیامبر (ص) نیز مأمور‌شده‌اند: « وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا». برخى گفته‌اند: مراد از این جمله، سلام کردن بر پیامبر است، چنان‌که در روایتى آمده که با جمله " السلام‌علیک یا رسول الله" بر آن حضرت سلام کنید.[۱۱۹] نظر برخى دیگر این است که مراد از این تعبیر آن است که در همه امور تسلیم و سر‌سپرده آن حضرت باشید[۱۲۰].[۱۲۱]

بندگان برگزیده خدا

در آیه قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ[۱۲۲] خداوند به پیامبر‌اکرم (صلى الله علیه وآله) فرمان مى‌دهد که پس از حمد الهى، بر بندگان برگزیده خداوند تحیت فرستد. برخى بندگان برگزیده خدا را پیامبران دانسته‌اند[۱۲۳]. در برخى روایات نیز آنان آل محمد[۱۲۴] و فرزندان پیامبر از ذریّه فاطمه دانسته شده‌اند؛ زیرا آنان از آل ابراهیم‌اند که خداوند آنان را در آیه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ[۱۲۵] از بندگان برگزیده خدا دانسته است.[۱۲۶] برخى نیز آنان را اصحاب پیامبر،[۱۲۷] علماى اسلامى [۱۲۸] یا امت آن حضرت‌ شمرده‌اند[۱۲۹].[۱۳۰]

مؤمنان

مؤمنان به سبب جایگاه رفیع خود نزد خداوند که از ایمان آنها نشئت گرفته همواره مورد تحیت خداوند و فرشتگان قرار دارند و خداوند به تحیت فرستادن به آنان فرمان داده است. در آیه هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا[۱۳۱] از درود فرستادن خداوند و ملائکه او بر مؤمنانسخن به میان آمده است.

همچنین برخى مفسران آیات تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ[۱۳۲]، سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۱۳۳] را که در آن از نزول فرشتگان الهى در شب قدر و تحیت فرستادن آنان تا بامدادان سخن گفته: به معناى تحیت ملائکه بر همه مردان و زنان مؤمن دانسته‌اند.[۱۳۴] به نظر برخى، ملائکه در این شب بر اهل مسجد سلام مى‌کنند. البته به نظر برخى دیگر سلام در این آیه به معناى سالم و پاک بودن این شب از شرور و آفات است.[۱۳۵] همچنین خداوند به پیامبرش فرمان داده که هرگاه مؤمنان نزد او آمدند، به آنان سلام کند: وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۳۶] در شأن نزول این آیه روایات مختلفى نقل شده است؛ از جمله اینکه مراد از الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ مسلمانانى بودند که خداوند پیامبر را از طرد کردن آنان از نزد خود منع کرد. قول دیگر این است که آیه درباره مؤمنان گنهکار و توبه کننده نازل شده است.[۱۳۷] پس از نزول این آیه، پیامبراکرم (ص) هرگاه این گروه از مؤمنان را ملاقات مى‌کرد بر آنان سلام مى‌گفت و مى‌فرمود: خدا را سپاس که در میان امت من کسانى را قرار داد که مرا به سلام کردن به آنان فرمان داده است.[۱۳۸] در آیاتى دیگر نیز مؤمنان به تحیت گفتن بر یکدیگر هنگام ملاقات کردن با آنان یا وارد شدن به خانه‌هایشان توصیه شده‌اند. افزون بر دنیا، مؤمنان در آخرت نیز مورد تحیت خداوند و فرشتگان قرار مى‌گیرند. در آیه‌ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۱۳۹] از تحیت فرشتگان مأمور قبض روح هنگام گرفتن جان مؤمنان یاد شده است[۱۴۰]. برخى این سلام را در هنگام خارج‌شدن آنان از قبرها[۱۴۱] یا زمان ورودشان به بهشت دانسته‌اند.[۱۴۲] در آیه‌اى دیگر از تحیت مؤمنان هنگام ملاقات با خدا سخن به میان آمده است: تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا[۱۴۳] به نظر برخى، مراد تحیت ملائکه بر مؤمنان هنگام قبض روح است.[۱۴۴] بنابر نظر دیگر خود مؤمنان هنگام دریافت پاداش الهى بر یکدیگر درود مى‌فرستند.[۱۴۵] همچنین هنگام هدایت مؤمنان به سوى بهشت و باز شدن درهاى آن بر روى آنان، فرشتگان به آنها‌سلام و خوش‌آمد مى‌گویند: وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ[۱۴۶]، وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ[۱۴۷]، ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ[۱۴۸] مؤمنان هنگام استقرار در بهشت نیز مورد تحیت ملائکه قرار مى‌گیرند: جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ[۱۴۹]، سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[۱۵۰] آیه‌اى دیگر این تحیت ملائکه را بر مؤمنان از جانب خدا دانسته است: سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ[۱۵۱].[۱۵۲]، افزون بر این، مؤمنان در بهشت خود نیز بر یکدیگر درود مى‌فرستند: وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ[۱۵۳]، دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۵۴]، أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا[۱۵۵] بنا بر آیاتى دیگر مؤمنان در بهشت جز سخن نیک و سلام نمى‌شنوند: لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا[۱۵۶]، لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا[۱۵۷]، إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا[۱۵۸] در برخى آیات، بهشت خانه سلام (دارالسلام) نامیده شده: وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ[۱۵۹] و لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۶۰] اطلاق این نام بر بهشت از آن روست که سلام نام خداوند و بهشت خانه اوست یا از آن جهت که بهشتیان از آفات در امن و سلامتى هستند[۱۶۱] یا بدان جهت که اهل بهشت مورد تحیت و سلام خداوند قرار مى‌گیرند[۱۶۲].[۱۶۳]

جاهلان

در آیه وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا[۱۶۴] یکى از ویژگی‌هاى بندگان خاص خدا سلام کردن بر جاهلان؛ دانسته شده است به هنگامى که از آنان سخنان نابخردانه مى‌شنوند[۱۶۵]؛ همچنین ‌یکى از ویژگیهاى مؤمنان سلام کردن به گویندگان سخن لغو شمرده شده است: وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ[۱۶۶] مفسران درباره تفسیر سلام در این آیات، اقوال مختلفى دارند؛ برخى آن را به معناى سلامتى و در امان بودن دانسته‌اند؛ یعنى مؤمنان به جاهلان مى‌گویند که آزارى از زبان و عمل ما به شما نخواهد رسید؛[۱۶۷] اما بسیارى با تفسیر سلام به معناى برائت جستن و متارکه، گفته‌اند: مراد این است که ما با شما کارى نداریم و هر یک به راه خود مى‌رویم،[۱۶۸] چنان که ابتداى آیه مذکور نیز به این مفهوم اشاره دارد: أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ. برخى از مفسرانسلام حضرت ابراهیم به آزر را که در آیه‌ قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي[۱۶۹] آمده به همین معنا دانسته و گفته‌اند که مراد آن حضرت جدایى میان وى و آزر بوده است،[۱۷۰] چنان‌که به نظر شمارى دیگر فرمان خداوند به پیامبر‌اکرم (ص) مبنى بر روى گرداندن آن حضرت از کافران و سلام دادن به آنان نیز به همین معناست: فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ[۱۷۱].[۱۷۲].[۱۷۳]

اسباب و زمینه‌هاى تحیت

با الهام از تعابیر قرآن در برخى آیات مى‌توان دریافت که برخى خصایص و ارزشهاى معنوى در انسان موجب مى‌شوند که وى مورد تحیت خداوند و فرشتگان الهى یا مؤمنان قرار گیرد. برخى از این اسباب و زمینه‌ها عبارت‌اند از:

ایمان

در آیه هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا[۱۷۴] از تحیت خداوند و فرشتگان بر مؤمنان یاد شده و در پایان آیه، خداوند نسبت به مؤمنان رئوف شمرده شده است. به نظر برخى مفسران، ذکر کلمه «مؤمنین» حاکى از نقش ایمان در برخوردارى از این نعمت الهى است،[۱۷۵] چنان‌که در آیه وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ[۱۷۶] خداوند به پیامبر‌اکرم (ص) سفارش کرده که بر مؤمناندرود فرستد[۱۷۷].

نیکوکارى و عمل صالح

خداوند با فرستادن درود بر نوح پیامبر آن را پاداش نیکوکارى آن حضرت شمرده است سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۱۷۸]؛ همچنین در آیاتى دیگر، این صفت نیکو از جمله اسباب تحیت خداوند بر برخى پیامبران و اولیاى الهى از جمله ابراهیم (ع): سَلامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [۱۷۹]، موسى و هارون ((ع)): سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ[۱۸۰]، إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۱۸۱] و الیاس (ع): سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۱۸۲]، إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۱۸۳] به شمار رفته است؛ همچنین ایمان و عمل صالح موجب مى‌شود که انسان وارد بهشت شده، مورد تحیت فرشتگان یا مؤمنان قرار گیرد: وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ[۱۸۴] در آیاتى دیگر نیز این ویژگى براى برخى مصادیق عمل صالح مانند وفاى به عهد، صله رحم، اقامه نماز، انفاق در راه خدا در نهان و آشکارا و دفع بدى به نیکى ذکر شده است. الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلاَ يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[۱۸۵].[۱۸۶]

تقواى الهى

از دیگر خصلتهاى نیک که موجب ورود در بهشت و تحیت فرشتگان الهى مى‌شود، تقواست: وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ[۱۸۷] مشابه این مفهوم در آیاتى دیگر نیز مطرح شده است: وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ[۱۸۸]، مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ[۱۸۹]، ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ[۱۹۰].[۱۹۱]

صبر بر طاعت و مصیبت

ملائکه بر کسانى که در راه اطاعت از اوامر خداوند [۱۹۲] و سختی‌هاى دنیا [۱۹۳] صبر پیشه کنند در بهشت درود مى‌فرستند: جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ[۱۹۴]، سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[۱۹۵]، أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا[۱۹۶]؛ همچنین کسانى که هنگام ابتلا به مصیبت بردبارى کرده و جمله إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱۹۷] را مى‌گویند مورد تحیت خداوند قرار مى‌گیرند: الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱۹۸]، أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۱۹۹].[۲۰۰]

احکام فقهى تحیت

تحیت گفتن

قرآن در آیه فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً [۲۰۱] به مؤمنان توصیه مى‌کند که هنگام ورود به خانه‌اى، از جانب خداوند بر خود سلام کنند. همچنین در آیه‌اى دیگر آنان از ورود به خانه‌هاى دیگران بدون اجازه‌گرفتن (استیناس) و سلام کردن بر اهل خانه منع شده‌اند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۲۰۲] درباره چگونگى تحیت در این موارد و وجوب یا عدم وجوب آن دانشمندان اسلامى آراى گوناگونى دارند.

درباره تعبیر «سلام کردن بر خود»: فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ[۲۰۳]. برخى گفته‌اند مراد این است که هنگام ورود به خانه خود لازم است بر اهل خانه سلام کرد. [۲۰۴] در حدیثى از اهل‌بیت (ع) نیز این تفسیر آمده‌است. [۲۰۵] برخى مراد از «بیوت» را مساجد دانسته‌اند؛[۲۰۶] ولى شمارى دیگر تعبیر آیه را عام و شامل همه مکانها دانسته‌اند؛[۲۰۷] همچنین گفته شده که هرگاه کسى وارد خانه‌اى شود که شخصى در آن حضور دارد، بر وى سلام کند و اگر کسى در آن حضور ندارد سزاوار است با تعبیر " السلام علینا و علی عباد الله الصالحین "[۲۰۸] و بر پایه برخى روایات با " السلام علینا من عند ربنا"[۲۰۹] تحیت‌گوید. در روایتى نیز نقل شده که جمله: " السلام علیکم و رحمة الله و برکاته" گفته شود. در این صورت مخاطب او دو فرشته شاهد بر کارهاى آدمى‌اند.[۲۱۰] درباره عبارت تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا[۲۱۱] نیز گفته‌اند که مراد از «استیناس» اجازه خواستن یا خوگرفتن یا طلب انس و الفت یافتن با افراد حاضر در خانه است که با کارهایى مانند تنحنح (صدایى خاص)، بر زمین کوفتن یا کشیدن کفش، تکبیر، تهلیل و زدن کوبه دَرِ خانه صورت مى‌گیرد و مراد از تُسَلِّمُوا سلام کردن است[۲۱۲].

برخى گفته‌اند: در آیه تقدیم و تأخیر صورت گرفته و تقدیر کلام چنین است حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا، بر این اساس آیه اقتضا‌دارد که سلام کردن پیش از اجازه خواستن باشد.[۲۱۳] به تصریح احادیث نیز پیامبر اکرم (ص) هنگام وارد شدن به خانه ابتدا سلام مى‌کرد و سپس اجازه ورود مى‌طلبید[۲۱۴] و به دیگران نیز چنین توصیه مى‌کرد.[۲۱۵] درباره وجوب یا عدم وجوب سلام در موارد ذکر شده یا به طور کلى، در فقه اسلامى دو دیدگاه وجود دارد: معدودى از فقها با این استدلال که در این آیات مسلمانان به سلام کردن فرمان یافته‌اند و امر بر وجوب دلالت دارد یا بدین استدلال که سلام شعار اسلام است و اظهار شعار اسلام واجب است، سلام کردن (ابتدا به سلام) را واجب شمرده‌اند؛[۲۱۶] اما اکثر قریب به اتفاق فقهاى شیعه[۲۱۷] و اهل سنت[۲۱۸] ابتدا کردن به سلام را مستحب مى‌دانند[۲۱۹].

پاسخ دادن به تحیت

آیه وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا[۲۲۰] به مؤمنان فرمان داده است که تحیت دیگران را همانند یا بهتر از آن پاسخ گویند. همه فقهاى شیعه [۲۲۱] و اهل‌سنت[۲۲۲] با استناد به امر خداوند مبنى بر پاسخ دادن به تحیت در این آیه و نیز تعابیر روایات، پاسخ دادن به سلام را واجب دانسته‌اند، افزون بر این، برخى از آن رو که جواب ندادن به سلام اهانت به مؤمن شمرده مى‌شود، پاسخ دادن به سلام را واجب شمرده‌اند.[۲۲۳] در صورتى که تحیت و سلام خطاب به گروهى صورت گیرد، شمارى از فقهاى اهل سنت وجوب پاسخ سلام را عینى؛[۲۲۴] اما فقهاى امامیه[۲۲۵] و بیشتر فقهاى اهل سنت[۲۲۶] آن را واجب کفایى دانسته‌اند؛ همچنین وجوب جواب سلام به نظر بیشتر فقها فورى است.[۲۲۷] برخى آن را از حرف فاء در فَحَيُّوا که بر تأخیر نداشتن پاسخ تحیت دلالت دارد، استفاده کرده‌اند.[۲۲۸] شمارى دیگر آن را از امر به جواب پس از ذکر تحیت: وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا استفاده کرده‌اند.[۲۲۹] همچنین فقها از عموم آیه استفاده کرده‌اند که پاسخ دادن به سلام در همه حالات حتى نماز، واجب است.[۲۳۰] فقهاى امامیه با استناد به روایات اهل‌بیت (ع) گفته‌اند: نمازگزار باید با جمله " سلام عليكم" پاسخ دهد نه با "عليكم السلام"؛[۲۳۱] ولى فقهاى اهل سنت پاسخ دادن با الفاظ را در حال نماز موجب بطلان نماز دانسته،[۲۳۲] بر آن‌اند که نمازگزار باید با اشاره دست یا سر پاسخ دهد.[۲۳۳] شمارى از اهل سنت نیز گفته‌اند که نمازگزار باید پس از نماز با الفاظ صحیح سلام دیگران را پاسخ‌گوید.[۲۳۴] فقهاى امامى درباره اینکه پاسخ چه نوع تحیتى واجب است آراى متفاوتى دارند؛ برخى از آنان تنها پاسخ دادن به تحیتى را واجب دانسته‌اند که با واژه «سلام» صورت گیرد؛ زیرا تنها آن را تحیت مى‌دانند[۲۳۵].

اما برخى دیگر پاسخ دادن به گونه‌هاى دیگر تحیت را نیز واجب شمرده[۲۳۶] و حتى برخى بر آن‌اند که پاسخ گفتن به هر سخن یا لفظى که عرفاً تحیت به شمار رود واجب است.[۲۳۷] به نظر فقها مستحب است پاسخ تحیت نیکوتر از خود تحیت باشد؛[۲۳۸] مانند اینکه در پاسخ «سلام علیکم» گفته شود «سلام علیکم و رحمة الله» یا در پاسخ «سلام علیکم و رحمة الله» گفته شود «سلام علیکم و رحمة الله و برکاته».[۲۳۹] بنا بر روایتى، پیامبراکرم (ع) در پاسخ فردى که آن حضرت را با عبارت «سلام علیکم و رحمة الله و برکاته» تحیت گفت با واژه «علیک» پاسخ داد و در پاسخ این پرسش که چرا پاسخ تحیت شما بهتر نبود، فرمود که وى چیزى براى افزودن بر پاسخ تحیت باقى نگذاشت.[۲۴۰] در روایتى دیگر نقل شده که على (ع) در مقابل کسانى که تحیت آن حضرت را با کلماتى بیش از پاسخ پیشگفته جواب دادند، فرمود: از تحیت ملائکه الهى بر ابراهیم تجاوز نکنید؛ زیرا آنان به «رحمة الله و برکاته علیکم أهل البیت» بسنده کردند.[۲۴۱] برخى گفته‌اند که پاسخ تحیت به گونه بهتر آن است که هرگاه تحیت با لفظى جز واژه «سلام» صورت گیرد، مسلمان آن را با واژه «سلام» پاسخ گوید؛ زیرا این بهترین تحیت‌است[۲۴۲].[۲۴۳]

تحیت بر پیامبر و اهل بیت (ع)

بنا بر نص آیه إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۲۴۴] و نیز احادیث متعددى که از طریق شیعه و اهل‌سنت نقل شده مسلمانان مکلف‌اند که بر پیامبر‌اکرم (ص) و اهل‌بیت (ع) درود فرستند؛ اما فقها درباره وجوب یا استحباب این تکلیف و چگونگى آن آراى گوناگونى دارند؛ نظر مشهور در میان فقهاى امامیه این است که صلوات بر پیامبر و خاندان او تنها در تشهد نماز واجب است.[۲۴۵] مستند این رأى جمله صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا است؛ با این استدلال که امر مذکور بر وجوب صلوات دلالت دارد و از آنجا که این کار به نظر فقهاى امامیه در غیر نماز واجب نیست، جایگاه آن در نماز است. برخى از فقیهان اهل‌سنت از جمله شافعى نیز صلوات را تنها در نماز واجب مى‌دانند؛[۲۴۶] اما شمارى دیگر از فقیهان اهل سنت و امامیه آن را تنها یک بار در طول عمر[۲۴۷] و برخى یک بار در هر مجلس واجب شمرده‌اند[۲۴۸] و برخى دیگر بر آن‌اند که هر بار که نام آن حضرت برده شود صلوات بر آن حضرت واجب است[۲۴۹].[۲۵۰]

تحیت بر کافران

از آنجا که سلام کردن نوعى دعاى خیر و طلب سلامتى، عزت و رحمت براى سلام شونده است[۲۵۱] و یکى از ویژگیهاى مسلمانان و شعار اسلام[۲۵۲] و تحیت بهشتیان[۲۵۳] به شمار مى‌رود، برخى از فقها سلام کردن بر کافر را جایز ندانسته‌اند؛ همچنین گفته‌اند که در صورت تحیت گفتن بر کافر، باید همانند تحیت پیامبران بر کافران باشد؛ مانند السَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۲۵۴] یا «اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللَّهِ الصّالِحینَ» یا تحیتى که بر آبادى دنیاى آنان دلالت داشته باشد.[۲۵۵] برخى احادیث شیعه[۲۵۶] و اهل سنت[۲۵۷] نیز از سلام کردن به کافر منع کرده‌اند؛ اما برخى فقها با استناد به آیه‌ لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۲۵۸] که بر جواز نیکى کردن به کافران غیر محارب دلالت دارد. و نیز سفارش قرآن به تأسى کردن به ابراهیم (ع) قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۲۵۹] و اینکه از جمله کردارهاى آن حضرت تحیت فرستادن بر عموى کافر خود بود: قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا[۲۶۰]سلام ‌کردن بر کافران را جایز شمرده‌اند.[۲۶۱] در برخى احادیث نیز سلام کردن به کافران به ویژه در موارد ضرورت جایز شمرده شده است[۲۶۲].

درباره پاسخ تحیت کافران نیز در فقه اسلامى آراى گوناگونى وجود دارد؛ بیشتر فقها با استناد به عموم آیه‌ وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا[۲۶۳] پاسخ تحیت کافر را واجب دانسته‌اند؛[۲۶۴] اما معدودى از فقها آن را واجب نمى‌دادند[۲۶۵] یا حتى آن را ممنوع مى‌شمارند.[۲۶۶] برخى گفته‌اند که مراد از پاسخ بهتر در آیه مذکور، پاسخ تحیت مسلمان است و مراد از پاسخ همانند: أَوْ رُدُّوهَا ، پاسخ تحیت کافران و اهل کتاب است.[۲۶۷] در احادیث بسیارى که در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده به پاسخ تحیت کافر با تعابیرى مانند «علیک»،[۲۶۸] «علیکم»،[۲۶۹] «سلام»[۲۷۰] یا " بارك ‌الله لك في دنیاك"[۲۷۱] و مانند آن توصیه شده است[۲۷۲].

منابع

پانویس

  1. القاموس المحيط، ج‌۴، ص‌۳۲۲؛ لسان‌العرب، ج‌۱۴، ص‌۲۱۶؛ المصباح، ص‌۱۶۰، «حيى».
  2. تاج العروس، ج‌۱۰، ص‌۱۰۷، «حيى»؛ لسان‌العرب، ج‌۱۴، ص‌۲۱۶، «حيا».
  3. مجمع‌البحرين، ج‌۱، ص‌۶۰۸، «حيى»؛ التحقيق، ج‌۲، ص‌۳۳۸، «حىّ».
  4. معارف و معاريف، ج‌۳، ص‌۵۱۳.
  5. المصباح، ص۱۶۰، «حيى»؛ عون‌المعبود، ج‌۱۲، ص‌۲۶۲؛ الحدائق، ج‌۹، ص‌۶۸.
  6. الفروق اللغويه، ص‌۱۱۹؛ تفسير المنار، ج‌۵، ص‌۳۱۱.
  7. الكافى، ج‌۲، ص‌۶۴۶؛ وسائل الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۷۳؛ نورالثقلين، ج‌۱، ص‌۵۲۵.
  8. الميزان، ج‌۵، ص‌۳۵؛ كنز الدقائق، ج‌۲، ص‌۵۵۷؛ مصباح الفقيه، ج‌۲، ص‌۴۲۱.
  9. مجمع‌البحرين، ج۱، ص‌۶۰۸؛ عوالى الئالى، ج‌۲، ص‌۵۱؛ بحارالانوار، ج‌۸۱، ص‌۲۷۳.
  10. لسان العرب، ج‌۷، ص‌۳۹۷، «صلا» ؛لغت نامه، ج‌۹، ص‌۱۳۲۵۳، «صلوات».
  11. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۳۹.
  12. «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بی‌گمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.
  13. «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
  14. «و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند که از بن آنها جویباران روان است، به اذن پروردگارشان در آنها جاودانند؛ درودشان در آنجا «سلام» است» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.
  15. «آیا به کسانی ننگریسته‌ای که آنان را از رازگویی باز می‌دارند سپس به آنچه از آن بازداشته شده‌اند، باز می‌گردند و به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر، با هم رازگویی می‌کنند و چون نزد تو می‌آیند به گونه‌ای تو را درود می‌گویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است و با خویش می‌گویند: چرا خداوند برای آنچه می‌گوییم ما را عذاب نمی‌کند؟ دوزخ، آنان را بس، که به آن در می‌آیند و این پایانه، بد است» سوره مجادله، آیه ۸.
  16. «بگو: درود بر شما!» سوره انعام، آیه ۵۴.
  17. «به همدیگر درود گویید» سوره نور، آیه ۶۱.
  18. «بر آنان از پروردگارشان درودها است» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  19. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  20. «و همه برای او به فروتنی در افتادند» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.
  21. مجمع‌البيان، ج‌۵، ص‌۴۰۵؛ تفسير قرطبى، ج‌۹، ص‌۲۶۴؛ فتح القدير، ج‌۳، ص‌۵۶ ـ ۵۷.
  22. «خجسته باد آن کس که در (کنار این) آتش است» سوره نمل، آیه ۸.
  23. مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۳۳۰؛ زادالمسير، ج‌۶، ص‌۵۷؛ تفسير قرطبى، ج‌۱۳، ص‌۱۵۸.
  24. «بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما» سوره هود، آیه ۷۳.
  25. زادالمسير، ج۶، ص۵۷؛ نورالثقلين، ج۲، ص۳۸۶؛ الميزان، ج‌۵، ص‌۳۵
  26. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۰.
  27. الميزان، ج‌۵، ص‌۳۱.
  28. دائرة‌المعارف بستانى، ج‌۹، ص‌۷۰۷.
  29. التفسيرالكبير، ج۱۰، ص۲۱۱؛ سلام دراسلام، ج۱، ص۲۵.
  30. المعجم الكبير، ج۸، ص۳۱؛ نصب الرايه، ج‌۲، ص‌۴۱۲.
  31. سلام در اسلام، ج‌۱، ص‌۲۵.
  32. الاذكار النوويه، ص‌۳۶۵؛ سنن ابى داود، ج‌۲، ص‌۵۲۴.
  33. تفسير قمى، ج‌۲، ص‌۳۵۵؛ بحارالانوار، ج‌۱۷، ص‌۲۸؛ فيض‌القدير، ج‌۴، ص‌۱۹۶.
  34. لسان العرب، ج‌۱۴، ص‌۲۱۷؛ الحدائق، ج‌۸، ص‌۴۵۳؛ بحارالانوار، ج‌۸۲، ص‌۲۹۲.
  35. «چون نزد تو می‌آیند به گونه‌ای تو را درود می‌گویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است» سوره مجادله، آیه ۸.
  36. تفسير قمى، ج‌۲، ص‌۳۵۵؛ نورالثقلين، ج‌۵، ص‌۲۶۱.
  37. جامع البيان، ج‌۲۸، ص‌۲۰؛ التبيان، ج‌۹، ص‌۵۴۹؛ زادالمسير، ج‌۷، ص‌۳۲۰.
  38. جامع‌البيان، ج‌۲۸، ص‌۱۹؛ التبيان، ج‌۹، ص‌۵۴۹؛ الميزان، ج‌۱۹، ص‌۱۸۶.
  39. دائرة‌المعارف بستانى، ج‌۹، ص‌۷۰۸؛ سلام در اسلام، ج‌۱، ص‌۳۰ ـ ۳۱.
  40. «و آنان را از مهمانان ابراهیم آگاه کن» سوره حجر، آیه ۵۱.
  41. «هنگامی که بر او وارد شدند و درودی گفتند (ابراهیم) گفت: ما از شما هراسانیم» سوره حجر، آیه ۵۲.
  42. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  43. «گفت: درود بر تو، از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست که او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.
  44. «و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بی‌گمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازک‌بین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.
  45. جامع البيان، ج‌۱۳، ص‌۹۰؛ مجمع‌البيان، ج‌۶، ص‌۴۰۵.
  46. التبيان، ج‌۶، ص‌۳۳۲؛ قصص الانبياء، ابن كثير، ج‌۱، ص‌۳۰۴؛ بحارالانوار، ج‌۱۱، ص‌۱۴۰.
  47. مجمع‌البيان، ج۶، ص۴۰۶؛ بحارالانوار، ج‌۱۲، ص‌۳۳۶.
  48. «بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانه‌ای از سوی پروردگارت آورده‌ایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.
  49. «و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.
  50. «چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید» سوره نور، آیه ۶۱.
  51. التبيان، ج‌۷، ص‌۴۶۴؛ مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۲۷۴؛ مجمع‌البحرين، ج‌۲، ص‌۴۰۶.
  52. «ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.
  53. مجمع البيان، ج‌۳، ص‌۱۴۶؛ الصافى، ج‌۱، ص‌۴۸۴؛ تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۲۹۸.
  54. جامع‌البيان، ج۵، ص۳۰۲؛ مجمع‌البيان، ج۳، ص۱۴۵؛ تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۲۱۷.
  55. التفسيرالكبير، ج۱۰، ص۲۰۹؛ روح‌البيان، ج‌۹، ص‌۴۵۹؛ دائرة‌المعارف بستانى، ج‌۹، ص‌۷۰۷.
  56. الميزان، ج‌۱۴، ص‌۷۹.
  57. «فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب» سوره حشر، آیه ۲۳.
  58. التفسير الكبير، ج۱۰، ص۲۰۹ـ۲۱۰؛ الميزان، ج۵، ص۳۲.
  59. «در میان جهانیان بر نوح درود باد!» سوره صافات، آیه ۷۹.
  60. «درود بر ابراهیم» سوره صافات، آیه ۱۰۹.
  61. «درود بر موسی و هارون» سوره صافات، آیه ۱۲۰.
  62. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  63. «و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.
  64. «درودی گفتند» سوره حجر، آیه ۵۲.
  65. «همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را می‌گیرند؛ (و به آنان) می‌گویند: درود بر شما! برای کارهایی که می‌کردید به بهشت درآیید!» سوره نحل، آیه ۳۲.
  66. «درودشان، سلام» سوره یونس، آیه ۱۰.
  67. «آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند» سوره فرقان، آیه ۷۵.
  68. «(هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۶.
  69. الميزان، ج‌۵، ص‌۳۲.
  70. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۰.
  71. «آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟» سوره ذاریات، آیه ۲۴.
  72. «هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند» سوره ذاریات، آیه ۲۵.
  73. مجمع‌البيان، ج‌۵، ص‌۲۷۲؛ تفسير قرطبى، ج‌۹، ص‌۴۲ ـ ۴۳.
  74. تفسير قرطبى، ج۱۷، ص۴۴؛ تفسير ابن كثير، ج۴، ص‌۲۵۲؛ فتح القدير، ج‌۵، ص‌۸۷.
  75. مجمع‌البيان، ج۵، ص۲۷۲؛ ج۹، ص۲۶۲؛ تفسير قرطبى، ج‌۹، ص‌۴۲؛ روح المعانى، ج‌۱۲، ص‌۱۳۸.
  76. «آن (شب) تا دمیدن سپیده (امن و) سلامت است» سوره قدر، آیه ۵.
  77. التبيان، ج‌۱۰،ص‌۳۸۶؛ تفسير قرطبى، ج‌۲۰، ص‌۱۳۴؛ فتح القدير، ج‌۵، ص‌۴۷۲.
  78. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۲.
  79. «و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.
  80. «بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک می‌آورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.
  81. مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۳۵۶؛ زاد المسير، ج‌۶، ص‌۷۶؛ الميزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۱.
  82. «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
  83. جامع‌البيان، ج‌۱۲، ص‌۷۳؛ مجمع البيان، ج‌۵، ص‌۲۵۵.
  84. «و در میان آیندگان از وی (نامی نیکو) بر جای نهادیم» سوره صافات، آیه ۷۸.
  85. «در میان جهانیان بر نوح درود باد!» سوره صافات، آیه ۷۹.
  86. التبيان، ج‌۸، ص‌۵۰۶؛ مجمع البيان، ج‌۸، ص‌۶۹۹؛ زاد‌المسير، ج‌۶، ص‌۲۹۹.
  87. «درود بر ابراهیم» سوره صافات، آیه ۱۰۹.
  88. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  89. «هنگامی که بر او وارد شدند و درودی گفتند (ابراهیم) گفت: ما از شما هراسانیم» سوره حجر، آیه ۵۲.
  90. «هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند» سوره ذاریات، آیه ۲۵.
  91. «درود بر موسی و هارون» سوره صافات، آیه ۱۲۰.
  92. «و نیز الیاس از پیامبران بود و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ آیا (بت) بعل را (به پرستش) می‌خوانید و بهترین آفریدگاران را وا می‌نهید؟... خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟ پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر می‌گردانند. مگر بندگان ناب خداوند را. و برای او در میان آیندگان، (نامی نیکو) بر جای نهادیم. و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۳۰.
  93. جامع البيان، ج‌۲۳، ص‌۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تفسير قرطبى، ج‌۱۵، ص‌۷۸؛ التحرير والتنوير، ج‌۲۳، ص‌۱۷۰.
  94. تفسير قرطبى، ج‌۱۵، ص‌۷۸؛ التحرير والتنوير، ج‌۲۳، ص‌۱۷۰.
  95. مجمع‌البيان، ج‌۸، ص‌۷۱۴؛ كنزالدقائق، ج‌۱۱، ص‌۱۷۵.
  96. جامع‌البيان، ج۲۳، ص۱۱۵؛ تفسير قرطبى، ج‌۱۵، ص‌۷۹؛ نورالثقلين، ج‌۴، ص‌۴۳۲.
  97. نورالثقلين، ج‌۴، ص‌۴۳۲؛ الصافى، ج‌۴، ص‌۲۸۲.
  98. مجمع‌البيان، ج‌۸، ص‌۷۱۴.
  99. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۳.
  100. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  101. «و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.
  102. «و بنگر سرانجام نیرنگشان چگونه بود؛ ما آنان و قومشان همگی را نابود ساختیم» سوره نمل، آیه ۵۱.
  103. «پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۱.
  104. التفسيرالكبير، ج۲۹، ص۲۰۲؛ تفسيرثعالبى، ج۵، ص‌۳۷۴.
  105. «آن (شب) تا دمیدن سپیده (امن و) سلامت است» سوره قدر، آیه ۵.
  106. بحارالانوار، ج‌۳۶، ص‌۱۴۵ ـ ۱۴۶.
  107. الكافى، ج‌۱، ص‌۲۴۸؛ بحارالانوار، ج‌۲۵، ص‌۸۰؛ نورالثقلين، ج‌۵، ص‌۶۴۲.
  108. تفسير قمى، ج‌۲، ص‌۴۳۱؛ الصافى، ج‌۵، ص‌۳۵۳.
  109. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  110. مجمع‌البيان، ج۸، ص‌۵۷۹؛ وسائل الشيعه، ج‌۷، ص‌۱۹۷؛ مستدرك الوسائل، ج‌۵، ص‌۳۴۸ ـ ۳۴۹.
  111. مسند احمد، ج۱، ص۱۶۲؛ صحيح‌البخارى، ج۴، ص۱۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج‌۱، ص‌۲۹۲.
  112. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۴۱؛ صحيح البخارى، ج‌۴، ص‌۱۱۸؛ بحارالانوار، ج‌۱۷، ص‌۱۹.
  113. كنزالعمال، ج‌۱، ص‌۴۹۶؛ تفسير ابن كثير، ج‌۳، ص‌۵۱۷؛ بحارالانوار، ج‌۹۵، ص‌۱۰۸.
  114. كنزالعمال، ج۱، ص۴۹۵؛ مستدرك‌الوسائل، ج۵، ص۳۴۸.
  115. نظم درر السمطين، ص‌۴۷؛ كنز العمال، ج‌۲، ص‌۲۷۲؛ مستدرك الوسائل، ج‌۵، ص‌۳۴۸.
  116. مستدرك الوسائل، ج‌۵، ص‌۱۵؛ سنن الدار قطنى، ج‌۱، ص‌۳۴۸؛ اضواء على السنة المحمديه، ص‌۸۶.
  117. وسائل‌الشيعه، ج‌۷، ص‌۲۰۷؛ خصائص الوحى المبين، ص‌۲۰۷؛ النصائح الكافيه، ص‌۲۲۹.
  118. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  119. التبيان، ج‌۸، ص‌۳۶۰؛ مجمع‌البيان، ج‌۸، ص‌۵۷۹؛ بحارالانوار، ج‌۱۷، ص‌۱۹ ـ ۲۰.
  120. مجمع‌ البيان، ج‌۸، ص‌۵۷۹؛ الصافى، ج‌۴، ص‌۲۰۱.
  121. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۴.
  122. «بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک می‌آورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.
  123. مجمع‌البيان، ج‌۷، ص‌۳۹۳؛ زادالمسير، ج‌۶، ص‌۷۶؛ تفسير ابن كثير، ج‌۳، ص‌۳۸۱.
  124. تفسير قمى، ج۲، ص۱۲۹؛ الصافى، ج۴، ص۷۱؛ نورالثقلين، ج‌۴، ص‌۹۴.
  125. «خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.
  126. بحارالانوار، ج‌۴۳، ص‌۲۷۹؛ الميزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  127. جامع‌البيان، ج‌۱۹، ص‌۴؛ مجمع‌البيان، ج‌۷، ص‌۳۹۳؛ زادالمسير، ج‌۶، ص‌۷۶.
  128. الميزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  129. مجمع‌البيان، ج۷، ص۳۹۴، تفسير قرطبى، ج۱۳، ص‌۲۲۰؛ الميزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  130. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۵.
  131. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  132. «فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند» سوره قدر، آیه ۴.
  133. «آن (شب) تا دمیدن سپیده (امن و) سلامت است» سوره قدر، آیه ۵.
  134. جامع‌البيان، ج۲۸، ص‌۳۳۰؛ الدرالمنثور، ج‌۸، ص‌۵۷۰؛ الميزان، ج‌۲۰، ص‌۴۷۲.
  135. مجمع‌البيان، ج۱۰، ص۷۹۰؛ التفسير الكبير، ج۳۲، ص۳۶.
  136. «و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.
  137. جامع‌البيان، ج۷، ص۲۷۱ـ۲۷۲؛مجمع‌البيان، ج۴،ص۴۷۵ ـ ۴۷۶؛ تفسير قرطبى، ج‌۶، ص‌۴۳۵.
  138. مجمع‌البيان، ج‌۴، ص‌۶۵؛ زادالمسير، ج‌۳، ص‌۳۴؛ تفسير‌قرطبى، ج‌۶، ص‌۴۳۵.
  139. «همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را می‌گیرند؛ (و به آنان) می‌گویند: درود بر شما! برای کارهایی که می‌کردید به بهشت درآیید!» سوره نحل، آیه ۳۲.
  140. جامع‌البيان، ج‌۱۴، ص‌۱۳۷؛ نورالثقلين، ج‌۳، ص‌۵۲.
  141. مجمع‌البيان، ج‌۵، ص‌۵۵۲؛ تفسير قرطبى، ج‌۸، ص‌۳۵۸.
  142. زاد المسير، ج‌۴، ص‌۳۲۴.
  143. «درودشان روزی که به لقای او رسند «سلام» است و برای آنان پاداشی ارزشمند آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۴۴.
  144. مجمع البيان، ج‌۸، ص‌۵۶۸؛ الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۶۲۳.
  145. مجمع البيان، ج‌۸، ص‌۵۶۸.
  146. «و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دسته‌دسته به سوی بهشت گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.
  147. «و پروردگارت خود، آنان را (در رستخیز) گرد می‌آورد؛ بی‌گمان او فرزانه‌ای داناست» سوره حجر، آیه ۲۵.
  148. «بدان با سلامتی درآیید که این روز جاودانگی است» سوره ق، آیه ۳۴.
  149. «بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند» سوره رعد، آیه ۲۳.
  150. «درود بر شما به شکیبی که ورزیده‌اید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۴.
  151. ««درود» سخنی است (که) از (سوی) پروردگاری بخشاینده (می‌شنوند)» سوره یس، آیه ۵۸.
  152. فتح القدير، ج‌۴، ص‌۳۷۷.
  153. «و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند که از بن آنها جویباران روان است، به اذن پروردگارشان در آنها جاودانند؛ درودشان در آنجا «سلام» است» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.
  154. «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
  155. «آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند» سوره فرقان، آیه ۷۵.
  156. «در آنجا هیچ سخن یاوه‌ای نمی‌شنوند؛ تنها درود می‌شنوند و در آن، پگاهان و در پایان روز روزی خود را دارند» سوره مریم، آیه ۶۲.
  157. «در آن سخن یاوه و گناه‌آلودی نمی‌شنوند» سوره واقعه، آیه ۲۵.
  158. «(هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۶.
  159. «و خداوند به بهشت فرا می‌خواند» سوره یونس، آیه ۲۵.
  160. «سرای آرامش نزد پروردگارشان از آن آنهاست و او برای کارهایی که می‌کردند یار آنان است» سوره انعام، آیه ۱۲۷.
  161. مجمع البيان، ج‌۵، ص‌۱۵۶؛ التفسير الكبير، ج‌۱۳، ص‌۱۸۸.
  162. مجمع‌البيان، ج‌۵، ص‌۱۵۶؛ كنزالدقايق، ج‌۶، ص‌۴۷.
  163. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۶.
  164. «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
  165. التبيان، ج‌۷، ص‌۵۰۴؛ تفسير ابن كثير، ج‌۳، ص‌۳۳۷؛ الميزان، ج‌۱۵، ص‌۲۳۹.
  166. «و چون (سخن) یاوه بشنوند از آن دوری می‌گزینند و می‌گویند: کردارهای ما، از آن ما و کردارهای شما از آن شما، (ما را به خیر و) شما را به سلامت! ما را با نادانان کاری نیست» سوره قصص، آیه ۵۵.
  167. مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۲۷۹؛ زبدة البيان، ص‌۴۰۸؛ بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۹۶.
  168. التبيان، ج‌۶، ص‌۳۳۹؛ الصافى، ج‌۴، ص‌۲۳.
  169. «گفت: درود بر تو، از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست» سوره مریم، آیه ۴۷.
  170. مجمع‌البيان، ج‌۶، ص‌۷۹۸؛ الصافى، ج‌۳، ص‌۲۸۳؛ تفسير قرطبى، ج‌۱۱، ص‌۱۱۱.
  171. «بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.
  172. مجمع‌البيان، ج‌۹، ص‌۹۰؛ بحارالانوار، ج‌۸۱، ص‌۱۲۱؛ الميزان، ج‌۱۸، ص‌۱۲۷.
  173. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۷.
  174. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  175. مجمع البيان، ج‌۸، ص‌۵۶۸.
  176. «و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما!» سوره انعام، آیه ۵۴.
  177. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۸.
  178. «در میان جهانیان بر نوح درود باد!» سوره صافات، آیه -۸۰۷۹.
  179. «درود بر ابراهیم بدین‌گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم» سوره صافات، آیه ۱۰۹-۱۱۰.
  180. «درود بر موسی و هارون» سوره صافات، آیه ۱۲۰.
  181. «بدین‌گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم» سوره صافات، آیه ۸۰.
  182. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  183. «بدین‌گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم» سوره صافات، آیه ۸۰.
  184. «و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند که از بن آنها جویباران روان است، به اذن پروردگارشان در آنها جاودانند؛ درودشان در آنجا «سلام» است» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.
  185. «آنان که به عهد خداوند وفا می‌کنند و پیمان را نمی‌شکنند؛ و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند و از پروردگار خویش می‌ترسند و از سختی حساب هراس دارند؛ و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند. درود بر شما به شکیبی که ورزیده‌اید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۰-۲۴.
  186. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۸.
  187. «و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دسته‌دسته به سوی بهشت گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.
  188. «و بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک می‌آورند چنان‌که دور نباشد» سوره ق، آیه ۳۱.
  189. «همان که از (خداوند) بخشنده در نهان می‌هراسد و دلی بازگردنده (به درگاه ما) می‌آورد» سوره ق، آیه ۳۳.
  190. «بدان با سلامتی درآیید که این روز جاودانگی است» سوره ق، آیه ۳۴.
  191. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۹.
  192. التبيان، ج‌۶، ص‌۲۴۶؛ تفسير قرطبى، ج‌۹، ص‌۳۱۳؛ الميزان، ج‌۱۱، ص‌۳۴۷.
  193. مجمع‌البيان، ج‌۶، ص‌۳۴؛ الدر المنثور، ج‌۴، ص‌۵۷ ـ ۵۸.
  194. «بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند» سوره رعد، آیه ۲۳.
  195. «درود بر شما به شکیبی که ورزیده‌اید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۴.
  196. «آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند» سوره فرقان، آیه ۷۵.
  197. ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  198. «همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  199. «بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  200. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۹.
  201. «چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند» سوره نور، آیه ۶۱.
  202. «ای مؤمنان! به خانه‌هایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه)‌ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید» سوره نور، آیه ۲۷.
  203. «به همدیگر درود گویید» سوره نور، آیه ۶۱.
  204. جامع‌البيان، ج‌۱۸، ص‌۲۲۹؛ مجمع‌البيان، ج‌۷، ص‌۲۴۶ ـ ۲۴۷؛ رياض الصالحين، ص‌۴۰۴.
  205. معانى الاخبار، ص‌۱۶۳؛ وسائل‌الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۸۱؛ بحارالانوار، ج‌۷۳، ص‌۵.
  206. المستدرك، ج‌۲، ص‌۴۳۶؛ نيل‌الاوطار، ج‌۲، ص‌۱۶۴؛ احكام القرآن، جصاص، ج‌۳، ص‌۴۳۴.
  207. جامع‌البيان، ج۱۸، ص۲۳۰؛ تفسيرقرطبى، ج۱۲، ص‌۳۱۸.
  208. مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۲۴۷؛ حاشيه رد المحتار، ج‌۶، ص‌۷۳۴؛ روضة الطالبين، ج‌۷، ص‌۴۳۳.
  209. وسائل الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۸۱؛ بحار الانوار، ج‌۷۳، ص‌۳؛ الصافى، ج‌۳، ص‌۴۵۰.
  210. تفسير قمى، ج‌۲، ص‌۱۰۹؛ نورالثقلين، ج‌۳، ص‌۶۲۷؛ بحارالانوار، ج‌۷۳، ص‌۳.
  211. «آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه)‌ها سلام کنید» سوره نور، آیه ۲۷.
  212. جامع ‌البيان، ج‌۱۸، ص‌۱۴۶ ـ ۱۴۹؛ مجمع البيان، ج‌۷، ص۲۱۲؛ الموسوعة الفقهيه، ج‌۲، ص‌۱۹۹.
  213. جامع‌البيان، ج‌۱۸، ص‌۱۴۶، ۱۴۹؛ مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۲۱۳؛ الميزان، ج‌۱۵، ص‌۱۱۰.
  214. مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۲۱۳؛ الكافى، ج‌۵، ص‌۵۲۸؛ وسائل الشيعه، ج‌۲۰، ص‌۲۱۶.
  215. مجمع البيان، ج‌۷، ص‌۲۱۳؛ الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۳۸.
  216. التفسير الكبير، ج‌۱۰، ص‌۲۱۱؛ سبل السلام، ج‌۴، ص‌۱۴۸.
  217. مجمع‌البيان، ج۳، ص۱۳۱؛ تذكرة‌ الفقهاء، ج۱، ص۴۰۶؛ كشف الغطاء، ج‌۱، ص‌۲۹۲.
  218. فتح‌البارى، ج۱۱، ص۵؛ حاشية ردالمحتار، ج۶، ص‌۷۳۴؛ سبل‌السلام، ج‌۴، ص‌۱۴۸.
  219. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۴۹.
  220. «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بی‌گمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.
  221. منتهى‌المطلب، ج۱، ص۴۱؛ مختلف‌الشيعه، ج۲، ص‌۲۰۳؛ جامع المقاصد، ج‌۲، ص‌۳۵۵.
  222. الام، ج‌۱، ص‌۲۳۴؛ بدائع الصنائع، ج‌۱، ص‌۲۶۴؛ نيل‌الاوطار، ج‌۴، ص‌۴۴.
  223. التفسير الكبير، ج۱۰، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲، ۲۱۴؛ تفسير بقاعى، ج‌۲، ص‌۲۹۲.
  224. تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۱۹۲؛ فقه الكتاب والسنه، ج‌۳، ص‌۱۳۷۲.
  225. العروة الوثقى، ج۱، ص۷۱۵؛ مصباح‌الفقيه، ج۲، ص‌۴۲۳؛ مستمسك العروه، ج‌۶، ص‌۵۶۶.
  226. تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۱۹۲ ـ ۱۹۳.
  227. جامع المقاصد، ج‌۸، ص‌۲۱۷؛ كفاية الاحكام، ص‌۲۳.
  228. زبدة البيان، ص‌۱۰۳؛ مستند الشيعه، ج‌۷، ص‌۷۲؛ ذخيرة‌المعاد، ج‌۲، ص‌۳۶۵.
  229. فقه‌الصادق(عليه السلام)، ج‌۵، ص‌۱۴۶.
  230. الانتصار، ص‌۱۵۳؛ نهاية الاحكام، ج‌۱، ص‌۵۱۸؛ غنائم‌الايام، ج‌۳، ص‌۲۳۲.
  231. مختلف الشيعه، ج‌۲، ص‌۲۰۳ ـ ۲۰۴؛ منتهى المطلب، ج‌۱، ص‌۳۱۳؛ نهاية الاحكام، ج‌۱، ص‌۵۱۸.
  232. اعانة‌الطالبين، ج۴، ص۲۱۷؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص‌۲۳۷؛ كشاف القناع، ج‌۱، ص‌۴۵۷.
  233. المجموع، ج۴، ص‌۶۱۱؛ حاشية‌الدسوقى، ج‌۱، ص‌۱۹۴؛ اعانة‌الطالبين، ج‌۴، ص‌۲۱۷.
  234. المجموع، ج۴، ص‌۶۱۰؛ روضة الطالبين، ج‌۷، ص‌۴۳۳؛ مغنى‌المحتاج، ج‌۴، ص‌۲۱۵.
  235. مدارك الاحكام، ج‌۳، ص‌۴۷۵؛ ذخيرة المعاد، ج‌۲، ص‌۳۶۵؛ جواهرالكلام، ج‌۱۱، ص‌۱۰۴ ـ ۱۰۵.
  236. مصباح الفقيه، ج‌۲، ص‌۴۲۱.
  237. مجمع‌الفائدة، ج‌۳، ص‌۱۱۷.
  238. زبدة‌البيان، ص۱۰۵؛ فتح‌البارى، ج۱۱، ص۵؛ تفسيرابن‌كثير، ج‌۱، ص‌۵۵۴.
  239. مجمع‌البيان، ج‌۳، ص‌۱۳۱؛ تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۱۹۳؛ الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۶۰۵.
  240. جامع‌البيان، ج‌۵، ص‌۲۵۹؛ مجمع‌البيان، ج‌۳، ص‌۱۳۱؛ زبدة‌البيان، ص‌۱۰۱.
  241. الكافى، ج‌۲، ص‌۶۴۶؛ وسائل‌الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۷۰.
  242. بحارالانوار، ج‌۸۱، ص‌۳۱۴.
  243. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۵۱.
  244. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  245. منتهى‌ المطلب، ج۱، ص۲۹۳؛ تذكرة‌الفقهاء، ج۱،ص۱۲۵؛ رياض المسائل، ج‌۱، ص‌۱۷۱.
  246. المجموع، ج‌۳، ص‌۴۶۷؛ فتح الوهاب، ج‌۱، ص‌۸۰؛ الاقناع، ج‌۱، ص‌۱۲۶.
  247. تفسير قرطبى، ج‌۱۴، ص‌۲۳۳؛ احكام القرآن، جصاص، ج‌۳، ص‌۴۸۴؛ ذخيرة المعاد، ج‌۲، ص‌۲۸۹.
  248. حاشية ردالمختار، ج۱، ص۵۵۶؛ فتح‌القدير، ج۴،ص۳۰۱؛ الحدائق، ج‌۸، ص‌۴۰۸.
  249. تفسيرقرطبى، ج۱۴، ص۲۳۳؛ البحر الرائق، ج‌۱، ص‌۵۳۰؛ كنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۱۳۳.
  250. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۵۲.
  251. تحفة الاحوذى، ج۵، ص۱۸۸؛ فيض‌القدير، ج۱، ص۴۸۳.
  252. فقه الكتاب والسنه، ج‌۳، ص‌۱۳۷۵.
  253. احكام القرآن، جصاص، ج‌۳، ص‌۵۷۱.
  254. «بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانه‌ای از سوی پروردگارت آورده‌ایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.
  255. مسالك الافهام، ج‌۳، ص‌۷۷؛ فقه الكتاب والسنه، ج‌۳، ص‌۱۳۷۶؛ فتح البارى، ج‌۱۱، ص‌۳۳.
  256. الكافى، ج‌۲، ص‌۶۴۹؛ وسائل الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۷۷؛ بحارالانوار، ج‌۵۹، ص‌۶۳.
  257. صحيح مسلم، ج‌۷، ص‌۵؛ الجامع الصغير، ج‌۲، ص‌۷۲۸؛ كنزالعمال، ج‌۹، ص‌۱۲۹.
  258. «خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
  259. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست و من برای تو در برابر خداوند هیچ اختیاری ندارم؛ پروردگارا! ما بر تو توکل داریم و به سوی تو روی می‌آوریم و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  260. «گفت: درود بر تو، از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست که او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.
  261. تفسير قرطبى، ج‌۱۱، ص‌۱۱۱ ـ ۱۱۲؛ فتح‌البارى، ج‌۱۱، ص‌۳۳.
  262. الكافى، ج‌۲، ص‌۶۵۰؛ وسائل الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴؛ احكام‌القرآن، جصاص، ج‌۳، ص‌۵۷۱.
  263. «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بی‌گمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.
  264. تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۱۹۶؛ فقه الكتاب والسنه، ج‌۳، ص‌۱۳۷۶؛ منهاج الصالحين، ج‌۱، ص‌۳۹۹.
  265. صراط‌النجاة، ج۱، ص‌۴۴۸؛ تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۱۹۶؛ زبدة‌البيان، ص‌۱۰۵.
  266. فتح البارى، ج‌۱۱، ص‌۳۵.
  267. جامع البيان، ج‌۵، ص‌۲۵۸؛ زبدة البيان، ص‌۱۰۱؛ ذخيرة‌المعاد، ج‌۲، ص‌۳۶۴.
  268. صحيح مسلم، ج‌۷، ص‌۱۲۳؛ الكافى، ج‌۲، ص‌۶۴۹؛ وسائل‌الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۷۷.
  269. صحيح مسلم، ج‌۷، ص‌۱۲۱ ـ ۱۲۲؛ احكام القرآن، جصاص، ج‌۳، ص‌۴۵۲؛ زبدة‌البيان، ص‌۱۰۱.
  270. الكافى، ج‌۲، ص‌۶۴۹؛ وسائل الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۷۷؛ نورالثقلين، ج‌۱، ص‌۵۲۶.
  271. وسائل الشيعه، ج‌۱۲، ص‌۸۴؛ مشكاة الانوار، ص‌۳۴۸؛ نورالثقلين، ج‌۲، ص‌۲۷۶.
  272. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «تحیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص ۳۵۳.