آراستگی و پیراستگی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از زینت)

مقدمه

پیامبر اکرم (ص) علاوه بر آراستگی به مکارم اخلاق که برای تحقق بخشیدن آنها برانگیخته‌های شده بود، به پاکیزگی و پیراستگی ظاهر نیز بسیار توجه می‌کرد. بی‌شک، آموزه‌های نبوی (ص) درباره زیبایی و آراستگی ظاهری و خو گرفتن به آداب و سنن پیامبر (ص) و آراستگی به اخلاق و سنن ظاهری و باطنی آن حضرت، کمال نهایی و آخرین هدف انسان‌ها است و سعادت دنیا و آخرت را به همراه دارد[۱].

آرایش و پیراستگی در سیره رسول خاتم (ص)

رسول خدا (ص) به پاکیزگی و آراستگی ظاهر خویش بسیار اهمیت می‌داد و پیوسته بر لزوم آراستگی و زینت مسلمانان نیز تأکید می‌فرمود. آن حضرت، هر روز در آینه نگاه می‌کرد و موهای سرش را شانه می‌زد [۲]. گاهی نیز برای مرتب کردن موهای خود در آب می‌نگریست[۳]. از امیرمؤمنان (ع) نیز روایت شده است که پیامبر خدا (ص) موهای خود را شانه کرده، بیشتر اوقات آن را با آب صاف می‌کرد و می‌فرمود: آب برای خوشبو کردن مؤمن، کافی است[۴][۵].

آن حضرت، خود را نه تنها برای خانواده‌اش بلکه برای یارانش نیز می‌آراست. روزی عایشه دید که رسول خدا (ص) پیش از رفتن نزد یارانش در ظرف آبی نگاه می‌کند و موهایش را مرتب می‌سازد؛ پس گفت: "پدر و مادرم به فدایت! در آب نگاه می‌کنی و موهایت را منظم می‌کنی؛ در حالی که تو پیامیر (ص) و بهترین خلق خدایی؟" رسول اکرم (ص) فرمود: خداوند دوست دارد هنگامی که بنده‌ای نزد برادرانش می‌رود، خود را برای آنان بیاراید و زیبا سازد[۶][۷].

نبی اکرم (ص) موهای سرش را که از نرمه گوشش تجاوز نمی‌کرد[۸] هر روز با شانه مرتب و هر روز دوبار محاسن خویش را شانه می‌کرد[۹]. آن بزرگوار، موهای سر و محاسنش را با سدر[۱۰] یا گل خطمی می‌شست[۱۱] و به آن روغن می‌مالید و روغن زدن به مو را دوست داشت و از ژولیدگی بدش می‌آمد[۱۲]. حضرت، موی زیبا را پوششی خدایی می‌دانست و به مسلمانان سفارش می‌کرد که به موهای خود رسیدگی کنند[۱۳][۱۴].

رسول خدا (ص) درباره داشتن محاسن و آراستگی آن تأکید داشت و می‌فرمود: آتش‌پرست‌ها ریش خود را می‌تراشند و سبیل را پرپشت می‌سازند و ما سبیل خود را کوتاه کرده، محاسن را بلند می‌سازیم[۱۵]. با این حال، مسلمانان را از بلند کردن بیش از حد ریش و ژولیدگی آن، برحذر می‌داشت. نقل شده است، روزی ایشان مردی را دید که موهای صورتش بلند و ژولیده بود، پس فرمود: چه ضرر داشت اگر این مرد، ریش خود را اصلاح می‌کرد؟ آن مرد، چون سخن پیامبر (ص) را شنید، رفت و ریش خود را اصلاح کرد و سپس نزد آن حضرت بازگشت، خاتم انبیا (ص) وقتی او را دید، فرمود: این گونه اصلاح کنید[۱۶]. همچنین ایشان بر کوتاه کردن سبیل تأکید داشت و می‌فرمود: شارب و موی خود را بچینید و خود را بر این کار مجبور کنید؛ این کار بر زیبایی شما می‌افزاید[۱۷]. حضرت رسول (ص) کوتاه کردن موی سبیل را به گونه‌ای که لب آشکار شود؛ از سنت‌های خود بر می‌شمرد[۱۸]. رسول خدا (ص) خضاب می‌کرد[۱۹] و به مسلمانان نیز توصیه می‌فرمود که موهای خود را رنگ کنند. خاتم انبیا (ص) معمولا با حنا و کتم (نوعی رنگ) موهای سر و صورتش را رنگ می‌کرد[۲۰] و می‌فرمود: بهترین رنگی که می‌توانید با آن موهای سپید خود را بدان رنگ خضاب کنید، حنا و کتم است[۲۱]. رسول خدا (ص) دوست داشتنی‌ترین رنگ‌ها را برای خضاب، رنگ مشکی می‌دانست[۲۲] و می‌فرمود: رنگ مشکی، نور اسلام و ایمان، و سبب محبت زنانتان و ترس دشمنانتان است[۲۳][۲۴].

روایت شده است که روزی مردی نزد پیامبر (ص) آمد، در حالی که ریش‌هایش را با رنگ زرد، خضاب کرده بود؛ آن حضرت فرمود: "سیمای او چه قشنگ است". روز دیگر، آن مرد در حالی نزد پیامبر (ص) آمد که ریش خود را با حنا سرخ کرده بود. فرستاده خدا (ص) فرمود: این، زیباتر است. روز دیگر، آن مرد در حالی به دیدار پیغمبر (ص) آمد که ریش خود را سیاه کرده بود. پیامبر (ص) خندید و فرمود: رنگ مشکی از آن دو رنگ بهتر است[۲۵]. طبق برخی روایات، آب سدر هم از چیزهایی بود که رسول خدا (ص) برای رنگ کردن ریش خود از آن بهره می‌گرفت[۲۶][۲۷].

نبی خدا مسواک می‌زد و دیگران را نیز به این کار بسیار سفارش می‌فرمود. آن بزرگوار، پیش از هر نماز[۲۸] و پیش از خواب[۲۹] و طبق نقلی، شبی سه بار مسواک می‌زد: یک بار پیش از خواب، یک بار وقتی که از خواب برای راز و نیاز برمی‌خاست و یک بار پیش از آنکه برای نماز صبح بیرون رود[۳۰]. همچنین می‌فرمود: آن قدر به مسواک زدن، فرمان داده شدم که ترسیدم بر من واجب شود[۳۱]. آن بزرگوار، ناخن‌هایش را نیز به طور مرتب، هر جمعه پیش از نماز کوتاه می‌کرد[۳۲][۳۳].

لباس‌هایش در حین سادگی همواره پاکیزه بود و دیگران را نیز به نظافت لباس‌ها توصیه می‌کرد[۳۴] و می‌فرمود: "لباس‌هایتان را تمیز و موهای خود را کوتاه کنید و مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید؛ زیرا یهودیان چنین نمی‌کردند و زنانشان منحرف شدند" [۳۵]؛ در برخی منابع نقل شده است، زمانی که نمایندگان دیگر قبایل به نزد ایشان وارد می‌شدند، ایشان زیباترین و بهترین لباسش را می‌پوشید و اصحاب را نیز به این کار دستور می‌داد[۳۶]. خاتم رسولان (ص) پوشیدن کفش خوب و مناسب را هم از مصادیق آراستگی برمی‌شمرد و کفش خوب را ‌خلخال زینت مردان معرفی می‌کرد[۳۷][۳۸].

محبوب‌ترین چیزها نزد رسول خدا (ص) عطر بود و آن را بسیار دوست داشت[۳۹] و برای تهیه آن، بیش از خوراک، هزینه می‌کرد[۴۰]. استفاده ایشان از عطر به حدی بود که به خاطر کثرت استفاده از آن رنگ محاسن و موی سر ایشان به رنگ سرخ تغییر یافته بود[۴۱]. هنگامی که از خانه خارج می‌شد، مردم از بوی خوش آن حضرت می‌فهمیدند که آمده است[۴۲] و از بوی عطرش می‌فهمیدند که از چه مکانی عبور کرده است[۴۳]. گفته‌اند، هدیه عطر از چیزهایی بود که حضرت، آن را رد نمی‌کرد[۴۴]. رسول خدا (ص) بوی خوش را دوست داشت و خوش نداشت که از وی بوی آزاردهنده‌ای به مشام برسد[۴۵]؛ از این رو، همواره خود را خوشبو و از خوردن سیر و پیاز و تره به علت بوی بدشان خودداری می‌کرد[۴۶] و غذایی را هم که در آن سیر بسیار داشت، نمی‌خورد تا مردم را از بوی بدش آزرده‌خاطر نسازد[۴۷]. به همین خاطر، رسول اکرم (ص) حتی از عسلی که در آن مغافیر[۴۸] وجود داشت، نمی‌خورد[۴۹][۵۰].

رسول خدا (ص) روزهای جمعه و عیدهای فطر و قربان با وضعی بهتر و آراسته‌تر از روزهای دیگر میان مردم ظاهر می‌شد. آن حضرت پس از اصلاح و غسل، ناخن‌هایش را کوتاه می‌کرد، لباس نو می‌پوشید[۵۱]، مسواک می‌زد[۵۲] و به موهایش روغن می‌زد و آنها را معطر می‌کرد[۵۳]. اگر آن حضرت، عطری نمی‌یافت، روسری معطر زنان خود را با آب، ‌‌ تر می‌کرد و سپس آن را به صورت خویش می‌کشید تا اینکه بدنش معطر شود[۵۴] و یا اینکه بر لباس رنگ‌شده با زعفران، آب می‌پاشید و سپس آن را به صورت و دست خود می‌‌کشید[۵۵]. رسول اکرم (ص) علاوه بر لباس‌های روزمره، دو جامه و عمامه داشت که مخصوص روزهای جمعه بود[۵۶].[۵۷][۵۸].

موارد نهی شده

رسول خدا (ص) با اینکه بر آراستگی‌ها و زیبایی‌های مشروع تأکید داشت، اما مسلمانان، اعم از زن یا مرد را از برخی آراستگی‌ها و زینت‌های حرام برحذر می‌داشت. ایشان مردان را از پوشیدن لباس‌های ابریشمی، دیبا و خز نهی می‌کرد[۵۹] و استفاده از طلا را برای زینت بر مردان ممنوع می‌دانست. آن حضرت، طلا را زینت مشرکان و نقره را زیور مردان مسلمان معرفی کرده است[۶۰][۶۱].

همچنین رسول خدا (ص) زنان را نهی می‌کرد که زینت و بوی خوش را برای غیر شوهرانشان استفاده کنند[۶۲] و به آنان سفارش می‌فرمود که پس از استفاده از بوی خوش در نماز جماعت حاضر نشوند[۶۳]. آن بزرگوار، گناه رساندن بوی خوش به مشام مردان نامحرم را همتای عمل زشت زنا برشمرده است[۶۴][۶۵].

منابع

پانویس

  1. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۶.
  2. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۳۴ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۱۱.
  3. همان.
  4. محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۵۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۶۹ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۰۸.
  5. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۶.
  6. مکارم الاخلاق، ص ۳۴ - ۳۵.
  7. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۷.
  8. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۳۰؛ کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۴۸۵ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۹.
  9. مکارم الاخلاق، ص ۳۳ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۰۸.
  10. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۳۲ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۸۷.
  11. فقه الرضاع ص ۱۲۸ و مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۴۴.
  12. مکارم الاخلاق، ص ۳۳ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۵۷.
  13. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۹؛ الجعفریات، ص ۱۵۶؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج ۶، ص ۵۹ و نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۲۵.
  14. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۷.
  15. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۱۳۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۶۷ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۱۶.
  16. الکافی، ج ۶، ص ۴۸۸ و مکارم الاخلاق، ص ۶۷.
  17. ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۳۵؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۱۶ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۱۲۲.
  18. مکارم الاخلاق، ص ۶۷ و حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۱۲۲.
  19. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۳۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۲ و مکارم الاخلاق، ص ۸۴.
  20. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۳۷ - ۳۳۸؛ نویری، نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۴؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۱۶۰ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۳۴۳.
  21. الطبقات الکبری ج ۱،، ص ص ۳۳۸ ۳۴۰،. مسند احمد، ج ۵، ص ۱۴۷ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۱۳.
  22. الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۴۰.
  23. الکافی، ج ۶، ص ۴۸۱ و مکارم الاخلاق، ص ۷۹.
  24. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۷-۷۸.
  25. مکارم الاخلاق، ص۷۸.
  26. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۳۸؛ نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۵ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۳۴۳.
  27. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۸-۷۹.
  28. مسند احمد، ج ۵، ص ۴۱۰ و البخاری، صحیح، ج ۱، ص ۲۱۴.
  29. مکارم الاخلاق، ص ۳۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۶۶.
  30. مکارم الاخلاق، ص ۳۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۳۶۶.
  31. من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۳؛ شیخ صدوق، الامالی، ص ۴۲۸ و ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۶۱
  32. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۶، ص ۳۵۸ و مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۴۶
  33. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۹.
  34. الطبرانی، المعجم، الکبیر، ج ۱۲، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۶ و مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۱۳۲.
  35. «اغْسِلُوا ثِيَابَكُمْ وَ خُذُوا مِنْ شُعُورِكُمْ وَ اِسْتَاكُوا وَ تَزَيَّنُوا وَ تَنَظَّفُوا فَإِنَّ بَنِي اسْرَائِيلَ لَمْ يَكُونُوا يَفْعَلُونَ ذَلِكَ فَزَنَتْ نِسَاؤُهُمْ»؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۶۴۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۶ و شمس الدین محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۸، ص ۲۵۹.
  36. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۴۵.
  37. دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۶۴ و مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۲۷۶.
  38. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۷۹-۸۰.
  39. دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۶۴ و مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۲۷۶.
  40. مکارم الاخلاق، ص۳۴
  41. الطبقات الکبری. ، ج ۱، ص ۳۳۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۰۲ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۱۵۴
  42. الکافی، ج ۶، ص ۵۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۵۰۰.
  43. قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۵۴ و قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء ص ۲۸۷.
  44. الکافی، ج ۶، ص ۵۱۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۰۰ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۴۸.
  45. امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۹۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۲۴۹ و الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۳، ص ۱۸۵.
  46. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۵۹ و کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۵.
  47. مسند احمد، ج ۵، ص ۹۵؛ نسائی، سنن النبی، ج ۴، ص ۱۴۸ و المعجم الکبیر، ج ۲، ص ۲۲۷.
  48. مغافیر، چیزی که از گیاهان در شکم زنبوران عسل مانده و هنگام درست شدن عسل، در آن باقی می‌ماند؛ این ماده، بوی بدی به عسل می‌دهد.
  49. مکارم الاخلاق، ص ۳۰ و وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۸.
  50. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۸۰.
  51. فقه الرضا، ص ۱۲۸ - ۱۲۹ و بحارالانوار، ج ۸۶، ص ۳۶۰.
  52. بحار الانوار، ج ۸۶، ص ۳۵۸
  53. الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۱۱۳.
  54. الکافی، ج ۴، ص ۵۱۱؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۱ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۶۵.
  55. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۲۵ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۶۵ - ۳۶۶.
  56. الدارقطنی، علل، ج ۷، ص ۴۱ و محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ص ۱۲۱
  57. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۷۱ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۱۰.
  58. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۸۰-۸۱.
  59. من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۷؛ امالی صدوق، ص ۴۲۴ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۸.
  60. الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۹ و کنز العمال، ج ۶، ص ۶۷۵.
  61. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۸۱.
  62. من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۶؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۷ و مکارم الاخلاق، ص ۴۲۵.
  63. السنن الکبری (نسائی)، ج ۵، ص ۴۳۳.
  64. مسند احمد، ج ۴، ص ۴۱۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۲، ص ۳۹۶ و ابن حبان، صحیح، ج ۱۰، ص ۲۷۱.
  65. موسوی بردکشکی، سید جواد و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۸۱.