عیب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه عیب به معنای بدی و نقصان است[۱]. قرآن کریم نیز همین معنا را ذکر کرده است[۲]. امام علی (ع) فرمود: عاقل‌ترین مردم کسی است که بر عیب خود بینا و نسبت به عیب دیگران نابینا باشد[۳]. یکی از صفات خداوند عیب‌پوشی است و این امر موجب ایجاد اعتماد و آرامش در جامعه است. امام سجاد (ع) عرضه می‌‌دارد: «خداوندا! تو را حمد و سپاس می‌گویم که بر عیب‌های من پرده کشیدی و رسوایم نساختی»[۴]. مفهوم مشابه این دعا در نیایش سی و چهارم آمده است. همچنین از خداوند درخواست می‌کند که صفات زشت و ناپسند او را نیکو گرداند: «بارالها! هر خصلت بد که در من است به صلاح آورد و هر زشتی که موجب نکوهش من است، به زیبایی بدل نما»[۵].

پس زیبنده است که انسان‌ها نیز عیب یکدیگر را بپوشانند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ... وَ مِنْ‏ عَيْبِ‏ مُؤْمِنٍ‏ ظَهَرَ لِي فَلَمْ أَسْتُرْهُ»[۶]؛ «بارخدایا، از درگاه تو پوزش می‌طلبم اگر بر عیب مؤمنی آگاه شده‌ام ولی آن را نپوشیده‌ام». از نظر امام پوشاندن عیب‌ها و افشا نکردنشان از ویژگی‌های افراد باتقوا و زینت آنان است[۷] زیرا تنها ذات اقدس خداست که از هر عیب و نقصی مبرّا می‌باشد و در مقابل او ما سراپا عیبیم: «من - ای خداوند من - گناهم بیشتر است و اعمالم زشت‌تر... با این حال چگونه می‌توانم عیب‌های خود را برشمارم»[۸].

امام چهارم (ع)، آشکار شدن عیوب انسان را زمینه‌ساز تحقیر شخصیت و تضعیف منزلت او می‌داند و می‌فرماید: «خداوندا! مرا به امری فرومایه یا نقیصه‌ای که قدر و منزلت من حقیر گرداند و بدان مقام و مرتبت خویش از کف بدهم گرفتار منمای»[۹].[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا.
  2. أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا «امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار می‌کردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بی‌آسیب) را به زور می‌گرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.
  3. غررالحکم، ج۲، ص۴۴۵.
  4. نیایش شانزدهم.
  5. نیایش بیستم.
  6. دعای ۳۸.
  7. نیایش بیستم.
  8. نیایش شانزدهم.
  9. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  10. الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ غررالحکم؛ عبدالواحد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶، قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ لغت‌نامه، علی‌اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۴.
  11. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «عیب»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۴۰.