آراستگی و پیراستگی در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آراستگی و پیراستگی به معنای آراستن ظاهر و زینت کردن است.

مقدمه

معادل عربی آرایش، «تزیین» و «تزین» است[۱]. گاه به جای آرایش در فارسی واژه پیرایش به کار می‌رود که به معنای برش دادن، برداشتن زیادی‌ها و از بین بردن ناهمواری‌ها و رساندن نمای ظاهری فرد یا هر چیز پیراستنی به مرحله مطلوب است[۲]. از تاریخ پیدایش آرایش میان اقوام مختلف اطلاعات دقیقی در دست نیست. به لحاظ تاریخی اقوام مختلف در آیین‌ها و مراسم خود از آن استفاده می‌کرده‌اند. مصریان قدیم با آرایش اطراف چشم‌ها و با رنگ‌های سبز و خطوط سیاه چهره جدیدی از خود به نمایش می‌گذاشتند و یا اقوام مختلف آفریقایی و قبائل متعدد سرخ‌پوست با رنگ‌آمیزی چهره به اشکال مختلف و استفاده از پر و صورت‌های رنگین، خود را در آیین‌هایشان می‌آراستند[۳]. از سخنان امام رضا (ع) استفاده می‌شود که آرایش پیشینه‌ای به اندازه تاریخ بشر دارد. آن حضرت می‌فرماید: پیامبران[۴] و رسولان خدا (ع)[۵] در طول تاریخ همواره موهای سر و صورت خود را می‌آراستند. حضرت به طور خاص به سلیمان پیامبر (ص) و رسول خدا (ص) اشاره می‌کند[۶].[۷]

اهمیت آرایش

خدای متعال به مؤمنان فرمان می‌دهد به هنگام ورود به مساجد و انجام عبادت، آرایش کنید ﴿خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ[۸] و می‌فرماید: چه کسی زینت کردن را که خدا بر بندگانش حلال کرده، می‌تواند حرام کند[۹]. سیره معصومان (ع) و نیز سیره پیامبران و رسولان پیشین بر آراستن لباس و صورت، پاکیزگی و خوشبویی بوده است، بر پایه روایتی، حضرت رضا (ع) هنگامی که میان مردم حاضر می‌شد، خود را می‌آراست[۱۰]. نیز در حدیثی آن حضرت، آرایش مردان را سبب پدید آمدن علاقه همسرانشان به آنان و در نتیجه، تحکیم خانواده و تثبیت و گسترش عفاف و پاکدامنی می‌دانست[۱۱]. بر پایه حدیثی از آن حضرت نقل شده است: اگر مردم قدر و سودمندی آرایش را بشناسند، هرگز آن را ترک نخواهند کرد[۱۲].

آرایش انواع مختلفی دارد و دیدگاه شرع درباره آنها با توجه به جنس آنها متفاوت است. خدای متعال همان‌گونه که در قرآن زینت کردن را تحسین می‌کند، برخی زینت‌ها را زشت و ضلالت می‌داند[۱۳].[۱۴]

آرایش مردان

بررسی مجموع روایات رسیده از امام رضا (ع) نشان می‌دهد که آراستگی ظاهری مردان و آرایش آنان مطلوب و پسندیده است. آن حضرت بر آراستن موهای سر و صورت و بر کوتاه کردن و زیبا ساختن آنها تأکید کرده است. کلینی نقل کرده است که آن حضرت فرمود: عطر زدن، پاکیزگی و کوتاه کردن موها از اخلاق پیامبران (ص) است[۱۵]. و نیز کلینی از امام رضا (ع) نقل کرده است: کوتاه کردن موها و عطر زدن، از سنت‌ها و در زمره روش زندگی رسولان خداست[۱۶]. بر اساس روایتی، حضرت پوشیدن لباس نو را از نعمت‌های خدا می‌داند و به چگونگی شکر و حمد خدا در این باره اشاره می‌کند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَسَانِي‏ مِنَ‏ الرِّيَاشِ‏ مَا أُوَارِي بِهِ عَوْرَتِي وَ أَتَجَمَّلُ بِهِ عِنْدَ النَّاسِ»[۱۷] نیز زیبایی را از نعمت‌های خدا می‌داند و می‌فرماید: چون به آینه نگاه می‌کنی خدا را بر این نعمت شکر کن: «الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي‏ خَلَقَنِي‏ بَشَراً سَوِيّاً وَ زَيَّنَنِي وَ لَمْ يَشِنِّي»[۱۸] سیره خود آن حضرت آن بود که آراسته در جمع مردم حاضر می‌شد[۱۹]. نیز بر طبق نقلی از آن حضرت، کوتاه کردن موها و زیبایی و آراستگی در لباس از اموری است که هر کس ارزش آنها را بشناسد آنها را هرگز ترک نخواهد کرد[۲۰]. این روایت‌ها نشانه مطلوب بودن و استحباب زینت کردن و آراستگی مردان است. درباره انواع آرایش مردان و حکم شرعی هر کدام از امام رضا (ع) مطالب زیر نقل شده است:

آرایش موها

کوتاه کردن و آرایش موهای سر و صورت نه تنها منعی ندارد، بلکه مستحب است. آن حضرت در تفسیر این آیه شریفه ﴿خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ[۲۱] می‌فرماید: «شانه زدن موها هنگام نماز خواندن از مصادیق این آیه است”[۲۲]. و نیز از آدابی که برای شانه زدن موهای سر و صورت از ایشان نقل شده است به روشنی استحباب شانه زدن از آنها استفاده می‌شود[۲۳]. همان طور که نقل شد، حضرت کوتاه کردن موها را از اخلاق پیامبران[۲۴] و سیره و روش زندگی رسولان خدا[۲۵] می‌داند. در احادیث رضوی درباره کیفیت کوتاه کردن مو تنها یک روایت در مستطرفات السرائر نقل شده که بر اساس آن حضرت می‌فرماید: کوتاه کردن موهای دو طرف صورت اشکالی ندارد، اما نباید موهای جلو صورت کوتاه شود: «أَمَّا مِنْ‏ عَارِضَيْهِ‏ فَلَا بَأْسَ‏ وَ أَمَّا مِنْ مُقَدَّمِهَا فَلَا»[۲۶]. نکته مهمی که در برخی از روایات مرتبط به کوتاه کردن موها آمده، آن است که موهای سر و صورت باید به گونه‌ای کوتاه شود که به نیکویی و آراستگی بیانجامد. تعبیر «فَإِنَّهُ‏ يُحَسِّنُ‏» به عنوان علت مطلوب بودن کوتاه کردن موها و یا رها کردن آنها آمده است[۲۷].

خضاب

روایات متعددی از تشویق مردان به خضاب و رنگ کردن موهای (سر و صورت) حکایت دارد. بر طبق روایتی حسن بن جهم می‌گوید: امام رضا (ع) را دیدم که خضاب کرده است. گفتم: جانم فدایت باد؛ خضاب کرده‌ای؟ فرمود: آری، مهیا بودن و آراسته بودن مرد در زمره اموری است که بر عفت و پاکدامنی زنان می‌افزاید. زنان عفت را رها کرده‌اند، چون شوهرانشان خود را آراسته نمی‌سازند. آنگاه فرمود: آیا خوشحال می‌شوی همسرت با حالت غیر آراسته نزد تو آید؟ گفتم: نه. فرمود: او نیز چنین است (دوست ندارد تو را غیر آراسته ببیند). آنگاه حضرت فرمود: «پاکیزگی خوشبو کردن خود و تراشیدن موها از اخلاق پیامبران است... ”[۲۸]. در روایت مشابه دیگری آمده است: برخی از زنان تنها به این دلیل به وادی بی‌عفتی و ناپاکی می‌افتند که همسرانشان خود را آراسته نمی‌سازند[۲۹]. از این‌روایات استفاده می‌شود که اولاً رنگ کردن موها سبب آراستگی و زینت انسان می‌گردد، آن هم به اندازه‌ای که جذب و جلب توجه زنان را در پی می‌آورد. ثانیاً این نوع از آراستگی از قبیل مقدمه واجب است، زیرا وجوب حفظ عفت زنان روشن است و امام به وجوب مقدمه آن اشاره می‌کند و بدین گونه از این‌روایت استفاده می‌شود که هر گونه آراستگی و زینت مردان که جلب توجه همسرانشان را در پی داشته باشد و آنان از روی گرداندن از فجور و ناپاکی باز دارد مطلوب است، همان طور که علت کوتاه کردن موها نیز نیکو و زیبا ساختن آن است. نیز استفاده می‌شود، همه افعالی که انسان را زیبا و آراسته می‌سازد از نگاه امام رضا (ع)، ستوده و پسندیده است. پس آرایش مردان در محیط خانه و نیز در هنگام حضور میان مردم مطلوب است[۳۰].

آراستن با لباس

بر طبق گروهی از روایات نقل شده از حضرت رضا (ع)، پوشیدن لباس نو از انواع زینت‌هایی است که شایسته شکر است. این سخن به آن حضرت نسبت داده شده است: چون لباس نو پوشیدی بگو: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَسَانِي مِنَ الرِّيَاشِ مَا أُوَارِي بِهِ عَوْرَتِي وَ أَتَجَمَّلُ‏ بِهِ‏ عِنْدَ النَّاسِ‏»[۳۱]. شیخ صدوق درباره سیره آن حضرت نوشته است: چون نزد مردم حضور می‌یافت لباسی می‌پوشید که مایه آراستگی و زینت ایشان باشد[۳۲]. بر طبق روایتی دیگر، آن حضرت کوتاه کردن لباس را که به ظاهر در آن زمان، زیبایی آن را در پی داشته از اموری می‌داند که اگر انسان سودمندی آن را بشناسد آن را رها نخواهد کرد[۳۳]. اهمیت پوشیدن لباس زیبا به اندازه‌ای است که آن حضرت به شخصی که می‌پرسد کسی که با خود جامه نو دارد، آن را بفروشد و با پول آن قربانی بخرد، جواب منفی می‌دهد و می‌فرماید: لباس نو مایه زینت و آراستگی مؤمن است؛ آن را نفروشد[۳۴]. مجلسی در توضیح آن نوشته است: این سخن بر واجب نبودن فروش لباس نو برای خریدن قربانی دلالت دارد و فتوای فقهای شیعه نیز همین است[۳۵].[۳۶]

انگشتر

زینت با انگشتر از دیگر موضوع‌هایی است که در روایات رسیده از امام رضا (ع) به آن اشاره شده است. آن حضرت در پاسخ به این پرسش که انگشتر را در انگشت دست راست کند یا دست چپ، می‌فرماید: تفاوتی میان دست چپ و راست نیست[۳۷]. در روایتی دیگر امام رضا (ع) به برخی از آثار انگشتر عقیق اشاره کرده است[۳۸]. درباره آرایش با طلا و نقره برای مردان از امام رضا (ع) سخنی نقل نشده است. تنها در حدیثی آمده است: از حضرت پرسیدند: اگر کسی زین و لگام اسبش را نقره‌کوب کرده و با نقره آن را زینت کرده باشد، آیا جایز است بر آن سوار شود؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «در این فرض اگر می‌شود نقره‌ها را بکَند (به گونه‌ای که از بین نرود) آنها را بکَند و گرنه می‌تواند سوار شود”[۳۹]. به نظر می‌رسد نهی امام رضا (ع) از سوار شدن بر چنین اسبی به دلیل اسراف و اتراف باشد. در واقع حضرت به این نکته اشاره کرده است که آراستگی نباید به اشرافی‌گری و اسراف بیانجامد.

در موضوع آرایش مردان، در سخنان منسوب به امام رضا (ع) از آرایشی که موجب تشبه مردان به زنان شود مذمت شدید شده است. در روایتی منسوب به آن حضرت آمده است: «وَ قَدْ لَعَنَ النَّبِيُّ (ص) سَبْعَةً الْوَاصِلَ شَعْرَهُ بِشَعْرِ غَيْرِهِ وَ الْمُشْتَبِهَ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ‏ وَ الرِّجَالِ‏ بِالنِّسَاءِ»؛ رسول خدا (ص) زنانی را که خود را شبیه مردان و مردانی که خود را شبیه زنان می‌سازند لعنت کرده است”. در این روایت از هر گونه تغییر در موها و دیگر اعضای بدن و لباس که مرد و زن را شبیه یکدیگر سازد، نهی شده است. فقهای شیعه درباره مفهوم «تشبه” که در چند روایت دیگر نیز آمده است، اختلاف نظر دارند. برخی از فقها تشبه به زن و بالعکس را تنها در نوع لباس دانسته‌اند، برخی آن را به تأنث مرد و تذکر زن معنا کرده‌اند و گروهی آن را به هر گونه تشبیه به جنس مخالف، اعم از نوع لباس پوشیدن، تفسیر کرده‌اند. برخی از فقها عنوان «تشبه” را از عناوین قصدیه دانسته و از این‌رو تنها در صورتی که فرد با قصد تشبه به جنس مخالف خود را همانند آنها بیاراید، تشبه را محقق دانسته‌اند. این فتوا در همه مصادیق پذیرفته نیست، بلکه در پاره‌ای از موارد که عرف تشبه را به طور روشن حاصل شده می‌داند، از قبیل آرایش ابرو و موها از مصادیق تشبه است، گرچه بدون قصد انجام شود. اما در پاره‌ای از موارد آرایش که به هر دلیل زن و مرد به طور مشترک از آن استفاده می‌کنند قصد تشبه مؤثر است.

درباره حکم فقهی تشبه زن و مرد به یکدیگر، میان فقیهان امامیه اختلاف نظر وجود دارد آنچه در اینجا مد نظر است، آرایش زنانه مردان و بالعکس است. تأمل در آثار فقها نشان می‌دهد که در این باره دو نظر دارند، گروهی آن را جایز و گروهی آن را حرام دانسته‌اند. استدلال به روایت نقل شده از امام رضا (ع) و روایات مشابه آن، مبتنی بر معتبر بودن آنها و دلالت واژه «لعن” بر حرمت است. درباره اعتبار سند این روایات باید گفت، گروهی از فقها برخی از آنها را معتبر می‌دانند. حجیت روایات منقول از کتاب فقه الرضا (ع) منوط به صحت انتساب این کتاب به آن حضرت است. اما آنچه مشکل سند را حل می‌کند، آن است که این مضمون نقل شده از حضرت رضا (ع) در روایات مختلف دیگری نیز آمده است. درباره نکته دوم، یعنی دلالت «لعن” بر حرمت نیز اختلاف نظر وجود دارد. گروهی از فقیهان بر این باورند که واژه «لعن” بر حرمت دلالت دارد. امام خمینی می‌نویسد: لعن خدا، فرشتگان و رسول خدا (ص) ظهور در حرمت دارد. این واژه، چهل بار در قرآن به کار رفته و همه آنها درباره اشخاص یا اموری است که سزاوار عذاب بوده‌اند و در مکروهات به کار نرفته است از این‌رو، «لعن” به کار رفته در سخن امام رضا (ع) به معنای حرمت است. متقابلاً گروهی از فقیهان و محدثان «لعن” را در احادیث یاد شده به معنای «کراهت” دانسته‌اند. «لعن” در لغت به معنای راندن و دور کردن از خیر است. راغب آن را دور کردن از روی غضب می‌داند. لعن در روایات در معنای کراهت نیز به کار رفته است، به اندازه‌ای که اگر قرینه‌ای در کار نباشد نمی‌توان آن را به معنای حرمت دانست. حتی امام خمینی که پیشتر تأکید ایشان را بر دلالت لعن بر حرمت گزارش کردیم، در جای دیگری از مکاسب به دلالت نداشتن لعن بر حرمت اشاره می‌کند. از این‌رو، نگارنده تشبه را در روایت نقل شده از امام رضا (ع) به معنای مطلق شبیه ساختن زن و مرد به یکدیگر، چه با لباس پوشیدن و چه با آرایش کردن، می‌داند، اما قدر متیقن از حرام بودن تشبه همان تأنث مذکر و بالعکس (رفتار زنانه داشتن مرد و بالعکس) است[۴۰].

آرایش زنان

درباره آرایش زنان در فقه اسلامی احکام مهم و مختلفی وجود دارد که گروهی از آنها در سخنان امام رضا (ع) آمده است: آرایش حرام: بی‌شک آرایش زن برای نمایش به نامحرمان حرام است و این از نکته‌های مهمی است که در آموزه‌های اسلام و سخنان حضرت رضا (ع) آمده است. بر اساس حدیثی که از ایشان نقل شده، آرایش زن به انواع زیورها حتی در حال احرام اشکال ندارد، لکن باید آن را بپوشاند و در هیچ حال، چه سواره و چه پیاده، نباید آنها را برای مردان آشکار کند[۴۱]. در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده است که در آن دنیا کیفر گروهی از زنان، آن است که همواره گوشت‌های بدن خود را می‌خورند. اینان زنانی هستند که در دنیا بدن‌هایشان را برای مردم آرایش می‌کردند[۴۲]. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، عفت و پاکدامنی زنان و مردان و تثبیت خانواده اهمیت خاص خود را دارد و نمایش آرایش زنان زمینه ناپاکی جنسی را برای مردان و زنان فراهم می‌آورد و سبب نزاع، سستی و در مواردی فروپاشی خانواده‌ها می‌گردد. از دیگر مواردی که در روایت منسوب به امام رضا (ع) از آن نهی شده، آن است که آرایشگر نباید موی زن دیگری را به موی زنی وصل کند[۴۳]، اما وصل کردن موی انواع حیوانات به موهای زن اشکالی ندارد. از آن حضرت در این باره نقل شده که پیامبر خدا (ص) هم آرایشگری را که موی زنی را به موی زن دیگر وصل می‌کند و آرایش شده را لعنت کرده است[۴۴]. به نظر می‌رسد این روایت درباره «تدلیس ماشطه” یعنی آراسته کردن و پنهان کردن عیب‌های دختری است که به خواستگاری او آمده‌اند یا پوشاندن عیب‌های کنیزی که خریدار برایش آمده، نه مطلق آرایش[۴۵]. فقهای شیعه اتفاق نظر دارند که هنگام خواستگاری و فروش کنیز نباید او را به گونه‌ای بیارایند که خواستگار و خریدار کاستی‌های او را نبیند و او را از آن مقدار که حسن و زیبایی دارد زیباتر ببیند. تفاوتی هم نمی‌کند که آن زن را آرایشگر آراسته سازد یا خودش، خود را بیاراید[۴۶]. اما در همین فرض، اگر از موی حیوان، مثل موی بز، استفاده کند و آن را بر موهای خود بچسباند اشکالی ندارد، چون بلافاصله تشخیص داده می‌شود که موی سر این زن مصنوعی است و دیگر «تدلیس” پیش نمی‌آید تا حرام باشد. با این حال، گروهی از فقیهان شیعه با استناد به روایاتی از این دست، به حرام بودن وصل کردن موی زنی به زن دیگر فتوا داده‌اند[۴۷]. از دیگر آرایش‌های نهی شده برای زنان و احتمالاً برای مردان و زنان، خال‌کوبی است. بر طبق همین روایت، کسی که بدنش را خال‌کوبی کند در زمره لعنت شوندگان رسول خدا (ص) است. بررسی آثار لغت‌پژوهان نشان می‌دهد این حکم درباره زنان است و نوعی از آرایش آنان در آن روزگار بوده که همچنان میان زنان عرب ادامه دارد. محتمل است این روایت در موردی بوده است که خال‌کوبی زیانی به بدن آنها وارد می‌ساخته و یا آنکه خال‌ها را در دست‌ها و یا صورت یعنی مواردی که در معرض دید نامحرمان است قرار می‌داده‌اند و نهی پیامبر (ص) بدین سبب بوده است. در این حال، و بر فرض معتبر بودن سند حدیث، دیگر نمی‌توان برای حرام بودن خال‌کوبی به آن استدلال کرد[۴۸].

سرمه کشیدن

سرمه کشیدن از آرایش‌های مشترک میان زنان و مردان است که در روایات رسیده از امام رضا (ع) بر آن تأکید بسیار شده است. در روایتی که صدوق از آن حضرت نقل کرده، بر سرمه کشیدن چشم‌ها تأکید شده است[۴۹]. در روایتی دیگر استفاده از سرمه سیاه یا سرمه اصفهانی مایه افزایش روشنایی چشم و روییدن مژه‌ها دانسته شده است[۵۰]. از برخی روایات نقل شده از آن حضرت استفاده می‌شود که سرمه کشیدن در زمره آرایش‌های آن زمان بوده و حضرت بر آن تأکید ورزیده است[۵۱].[۵۲].[۵۳]

منابع

پانویس

  1. فقه و پوشش، ص۳۰۰.
  2. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۹، ۴۱، ۸۹۰.
  3. گریم برای تئاتر، ص۳۴.
  4. الکافی، ج۵، ص۵۶۷.
  5. الکافی، ج۵، ص۳۲۰.
  6. الکافی، ج۵، ص۵۶۷.
  7. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۰.
  8. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  9. ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.
  10. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۷۸؛ کشف الغمة، ج۲، ص۳۱۶.
  11. الکافی، ج۵، ص۵۶۷؛ مکارم الأخلاق، ص۳۷.
  12. مکارم الأخلاق، ص۵۵؛ بحارالأنوار، ج۳، ص۵۵.
  13. ﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ * قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد * بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۱-۳۲.
  14. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۰.
  15. الکافی، ج۵، ص۵۶۷.
  16. الکافی، ج۵، ص۳۲۰.
  17. فقه الرضا (ع)، ص۳۹۶.
  18. فقه الرضا (ع)، ص۳۹۶.
  19. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۷۸.
  20. الکافی، ج۵، ص۳۲۰.
  21. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  22. الکافی، ج۶، ص۴۸۹.
  23. فقه الرضا (ع)، ص۲۹۷.
  24. الکافی، ج۵، ص۵۶۷.
  25. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۲.
  26. کتاب السرائر، ج۳، ص۵۷۴.
  27. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۱.
  28. الکافی، ج۵، ص۵۶۷؛ مرآة العقول، ج۲۰، ص۴۲۵.
  29. مکارم الأخلاق، ص۷۶.
  30. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۱.
  31. فقه الرضا، ص۳۹۵.
  32. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۷۸.
  33. مکارم الأخلاق، ص۵۵.
  34. الکافی، ج۴، ص۵۰۸.
  35. مرآة العقول، ج۱۸، ص۱۹۶.
  36. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۲.
  37. کتاب السرائر، ج۳، ص۵۷۵.
  38. عدة الداعی، ص۱۲۹.
  39. فقه الرضا (ع)، ص۱۵۸.
  40. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۲.
  41. الکافی، ج۴، ص۳۴۵.
  42. بحار الأنوار، ج۱۸، ص۳۵۲.
  43. فقه الرضا (ع)، ص۳۹۶.
  44. فقه الرضا (ع)، ص۲۹۲.
  45. المقنعة، ص۵۸۸.
  46. مجمع الفائدة و البرهان، ج۸ ص۸۳؛ کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۵.
  47. مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۷۲.
  48. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۴.
  49. ثواب الأعمال، ص۲۲.
  50. مکارم الأخلاق، ص۴۲.
  51. مکارم الأخلاق، ص۴۳.
  52. منابع: قرآن کریم؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار الهی، محمد باقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، قم، منشورات الرضی، دوم، ۱۳۶۸ش؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، احمد بن محمد معروف به ابن فهد حلی (۱۴۱ق)، قم، بنیاد معارف اسلامی، دوم، ۱۴۲۵ق؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ فرهنگ فارسی، محمد معین (۱۳۵۰ش)، تهران، امیر کبیر، پانزدهم، ۱۳۷۹ ش؛ الفقه، منسوب به امام رضا (۲۰۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا ع، اول، ۱۴۰۶ق؛ فقه وپوشش بانوان، علی اکبر کلانتری (معاصر)، قم، مؤسسه بوستان کتاب، اول، ۱۳۸۳ش؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محمد بن منصور معروف به ابن ادریس حلی (۵۹۸ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۱۰ق؛ کتاب المکاسب، مرتضی بن محمد امین معروف به شیخ انصاری (۱۲۸۱ق)، تحقیق و نشر: دومین کنگره جهانی بزرگداشت شیخ انصاری، قم، اول، ۱۴۱۵ق؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، علی بن عیسی اربلی (۶۹۲ق)، بیروت، دار الکتاب الإسلامی، ۱۴۰۱ق؛ گریم برای تئاتر، مهین میهن معاصر)، تهران، جهاد دانشگاهی، اول، ۱۳۸۸ش؛ مجمع الفائدة و البرهان، احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (۹۹۳ق)، تصحیح و تعلیق: مجتبی عراقی - علی پناه اشتهاردی - حسین یزدی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول بینه محمد باقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مستند الشیعة فی أحکام الشریعة احمد بن محمد مهدی نراقی (۱۲۴۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت طلبا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ المقنعة، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الاسلامی، قم، اول، ۱۴۱۰ق؛ مکارم الأخلاق، حسن بن فضل طبرسی (قرن ۶ق)، تحقیق: محمد حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۴ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق.
  53. حسینی، سید علی، مقاله «آرایش»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۶۴.