تلاوت قرآن در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:


===[[آداب]] و [[احکام]] قرائت===
===[[آداب]] و [[احکام]] قرائت===
۱. '''[[آداب ظاهری]]''': از آداب ظاهری قرائت قرآن، [[طهارت]] و داشتن [[وضو]] است. [[حرمت]] و [[قداست]] قرآن مستلزم آن است که [[پاکیزه]]، [[مصحف]] را به دست گیریم و بخوانیم. از سوی دیگر، قرآن سرچشمه نور و روشنایی است. برای [[ارتباط]] با منبع نور، [[قاری قرآن]] با ساختن وضو که خود نور است، [[نورانی]] می‌شود و سنخیتی با [[کلام خدا]] پیدا کرده، با آن ارتباط برقرار می‌سازد. [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لا يقرأ العبد القرآن على غير طهور، حتى يتطهّر}}<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۶، ح۷۷۱۷.</ref>؛ «[[بنده خدا]] نباید قرآن را در حال ناپاکیزگی بخواند، تا اینکه [[پاکیزگی]] به دست آورد». همچنین فرمود:
۱. '''آداب ظاهری''': از آداب ظاهری قرائت قرآن، [[طهارت]] و داشتن [[وضو]] است. [[حرمت]] و [[قداست]] قرآن مستلزم آن است که [[پاکیزه]]، [[مصحف]] را به دست گیریم و بخوانیم. از سوی دیگر، قرآن سرچشمه نور و روشنایی است. برای ارتباط با منبع نور، [[قاری قرآن]] با ساختن وضو که خود نور است، [[نورانی]] می‌شود و سنخیتی با [[کلام خدا]] پیدا کرده، با آن ارتباط برقرار می‌سازد. [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لا يقرأ العبد القرآن على غير طهور، حتى يتطهّر}}<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۶، ح۷۷۱۷.</ref>؛ «[[بنده خدا]] نباید قرآن را در حال ناپاکیزگی بخواند، تا اینکه [[پاکیزگی]] به دست آورد». همچنین فرمود:
قاری قرآن در حالی که به [[نماز]] ایستاده است، برای هر حرفی که می‌خواند، صد [[حسنه]] و در حال نشسته پنجاه حسنه و با [[طهارت]] در غیر نماز، بیست و پنج حسنه و بدون طهارت ده حسنه دارد. بدانید که من نمی‌گویم المر یک حرف است، بلکه برای [[قاری]] الف ده، و لام ده، و میم ده، و راء ده حسنه است<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۶، ح۷۷۱۸.</ref>.
قاری قرآن در حالی که به [[نماز]] ایستاده است، برای هر حرفی که می‌خواند، صد [[حسنه]] و در حال نشسته پنجاه حسنه و با [[طهارت]] در غیر نماز، بیست و پنج حسنه و بدون طهارت ده حسنه دارد. بدانید که من نمی‌گویم المر یک حرف است، بلکه برای [[قاری]] الف ده، و لام ده، و میم ده، و راء ده حسنه است<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۶، ح۷۷۱۸.</ref>.
در جای دیگری فرموده‌اند: هیچ امری جز جنابت، [[پیامبر خدا]]{{صل}} را از [[قرائت قرآن]] بازنمی‌داشت»<ref>بحار الانوار، ج۹۲، ص۲۱۶، ح۲۱.</ref>.
در جای دیگری فرموده‌اند: هیچ امری جز جنابت، [[پیامبر خدا]]{{صل}} را از [[قرائت قرآن]] بازنمی‌داشت»<ref>بحار الانوار، ج۹۲، ص۲۱۶، ح۲۱.</ref>.
[[ادب]] دوم قرائت قرآن، خواندن از روی [[مصحف]] است که بسی [[برتر]] از خواندن از [[حفظ]] است. در این باره می‌فرماید {{متن حدیث|الْقِرَاءَةُ فِي الْمُصْحَفِ أَفْضَلُ مِنَ الْقِرَاءَةِ ظَاهِراً}}<ref>جامع الأخبار، ص۱۱۶، ح۲۰۹.</ref>؛ «[[خواندن قرآن]] از روی مصحف برتر از خواندن آن از حفظ است».
[[ادب]] دوم قرائت قرآن، خواندن از روی [[مصحف]] است که بسی [[برتر]] از خواندن از [[حفظ]] است. در این باره می‌فرماید {{متن حدیث|الْقِرَاءَةُ فِي الْمُصْحَفِ أَفْضَلُ مِنَ الْقِرَاءَةِ ظَاهِراً}}<ref>جامع الأخبار، ص۱۱۶، ح۲۰۹.</ref>؛ «[[خواندن قرآن]] از روی مصحف برتر از خواندن آن از حفظ است».
دیگر [[ادب ظاهری]] قرائت، خواندن با صوت [[نیکو]] است: {{متن حدیث|أَحْسِنُوا تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹.</ref>؛ «[[قرآن]] را نیکو [[تلاوت]] کنید که نافع‌ترین [[گفتارها]] است».
دیگر ادب ظاهری قرائت، خواندن با صوت [[نیکو]] است: {{متن حدیث|أَحْسِنُوا تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹.</ref>؛ «[[قرآن]] را نیکو [[تلاوت]] کنید که نافع‌ترین [[گفتارها]] است».


۲. '''[[آداب]] [[باطنی]]''': افزون بر [[آداب ظاهری]]، قرائت قرآن دارای آداب و [[احکام]] باطنی است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود. نخستین آدب باطنی قرائت، خواندن همراه با [[تدبر در آیات قرآن]] است. چنان که [[امام]] فرمود: «در [[آیات قرآن]] [[تدبر]] کنید و از آن [[پند]] بگیرید که قرآن رساترین [[پندها]] است»<ref>غررالحکم، ج۳، ص۲۸۴، ح۴۴۹۳.</ref>.
۲. '''[[آداب]] [[باطنی]]''': افزون بر آداب ظاهری، قرائت قرآن دارای آداب و [[احکام]] باطنی است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود. نخستین آدب باطنی قرائت، خواندن همراه با [[تدبر در آیات قرآن]] است. چنان که [[امام]] فرمود: «در [[آیات قرآن]] [[تدبر]] کنید و از آن [[پند]] بگیرید که قرآن رساترین [[پندها]] است»<ref>غررالحکم، ج۳، ص۲۸۴، ح۴۴۹۳.</ref>.
اهمیت [[تدبر در قرآن]] به گونه‌ای است که قرائت بدون تدبر بی‌ارزش شمرده شده است: «[[آگاه]] باشید که هیچ خیری در قرائتی که در آن تدبر نباشد، نیست. بدانید که [[عبادت]] بدون [[آگاهی]] ارزشی ندارد»<ref>صدوق، معانی الاخبار، ص۲۲۶.</ref>. قرائت قرآن، مرور الفاظ آیات قرآن است، و تدبر پلی است که [[انسان]] را از ظاهر به [[باطن]] و از الفاظ به [[معانی قرآن]] می‌رساند، و [[راز]] [[هدایت قرآنی]] در معانی آن نهفته است.
اهمیت [[تدبر در قرآن]] به گونه‌ای است که قرائت بدون تدبر بی‌ارزش شمرده شده است: «[[آگاه]] باشید که هیچ خیری در قرائتی که در آن تدبر نباشد، نیست. بدانید که [[عبادت]] بدون [[آگاهی]] ارزشی ندارد»<ref>صدوق، معانی الاخبار، ص۲۲۶.</ref>. قرائت قرآن، مرور الفاظ آیات قرآن است، و تدبر پلی است که [[انسان]] را از ظاهر به [[باطن]] و از الفاظ به [[معانی قرآن]] می‌رساند، و [[راز]] [[هدایت قرآنی]] در معانی آن نهفته است.
از جمله آداب و احکام [[تلاوت قرآن]] تلاوت به شیوه [[ترتیل]] است که در [[قرآن کریم]] نیز بدان تأکید شده است {{متن قرآن|وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا}}<ref>«یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان» سوره مزمل، آیه ۴.</ref> [[حضرت علی]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] یادشده برخی از [[آداب ظاهری]] و [[باطنی]] [[قرآن]] را چنین برشمرده‌اند:
از جمله آداب و احکام [[تلاوت قرآن]] تلاوت به شیوه [[ترتیل]] است که در [[قرآن کریم]] نیز بدان تأکید شده است {{متن قرآن|وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا}}<ref>«یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان» سوره مزمل، آیه ۴.</ref> [[حضرت علی]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] یادشده برخی از آداب ظاهری و [[باطنی]] [[قرآن]] را چنین برشمرده‌اند:
آن را کاملاً روشن اداکن، و مانند [[شعر]] آن را به [[شتاب]] مخوان، و مانند ریگ (بیابان) پراکنده مساز. دل‌های سخت خود را به وسیله قرآن به [[هراس]] افکنید و [[همت]] هیچ یک از شما این نباشد که [[سوره]] را به آخر رساند<ref>الکافی، ج۲، ص۶۱۴، ح۱. مشابه این حدیث در دعائم الإسلام (ج ۱، ص۱۶۱) از آن حضرت نقل شده است. </ref>.
آن را کاملاً روشن اداکن، و مانند [[شعر]] آن را به [[شتاب]] مخوان، و مانند ریگ (بیابان) پراکنده مساز. دل‌های سخت خود را به وسیله قرآن به [[هراس]] افکنید و [[همت]] هیچ یک از شما این نباشد که [[سوره]] را به آخر رساند<ref>الکافی، ج۲، ص۶۱۴، ح۱. مشابه این حدیث در دعائم الإسلام (ج ۱، ص۱۶۱) از آن حضرت نقل شده است. </ref>.


خط ۳۹: خط ۳۹:
از سه نفر، [[دین]] خود را نگه دارید: مردی که قرآن می‌خواند و [[شمشیر]] [[اتهام]] از نیام بر می‌کشد و [[همسایه]] خود را به [[شرک]] متهم می‌سازد. گفتم: ای امیرمؤمنان، کدام یک از آن دو سزاوارتر به شرک است؟ فرمود: آن‌که [[تهمت]] زند<ref>محدث نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۵۱، ج۴۶۲۵.</ref>.
از سه نفر، [[دین]] خود را نگه دارید: مردی که قرآن می‌خواند و [[شمشیر]] [[اتهام]] از نیام بر می‌کشد و [[همسایه]] خود را به [[شرک]] متهم می‌سازد. گفتم: ای امیرمؤمنان، کدام یک از آن دو سزاوارتر به شرک است؟ فرمود: آن‌که [[تهمت]] زند<ref>محدث نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۵۱، ج۴۶۲۵.</ref>.
هرگاه [[قرائت قرآن]] با [[شناخت]] و عمل به محتوای آن توأم باشد، سبب [[رستگاری]] [[انسان]] است، و قرائت بدون عمل استهزای [[آیات الهی]] است؛ چنان‌که [[سرور]] [[مؤمنان]] فرماید: {{متن حدیث|مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ يَتَّخِذُ آياتِ اللَّهِ هُزُواً}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۹.</ref>؛ «هر که قرآن خواند و مرد و به [[جهنم]] رفت، [[آیات خدا]] را [[استهزا]] می‌کرده است».
هرگاه [[قرائت قرآن]] با [[شناخت]] و عمل به محتوای آن توأم باشد، سبب [[رستگاری]] [[انسان]] است، و قرائت بدون عمل استهزای [[آیات الهی]] است؛ چنان‌که [[سرور]] [[مؤمنان]] فرماید: {{متن حدیث|مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ يَتَّخِذُ آياتِ اللَّهِ هُزُواً}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۹.</ref>؛ «هر که قرآن خواند و مرد و به [[جهنم]] رفت، [[آیات خدا]] را [[استهزا]] می‌کرده است».
بنابراین [[تلاوت قرآن]]، عمل بسیار [[ارزشمندی]] است؛ به شرط آن‌که واجد [[آداب ظاهری]] و [[باطنی]] بوده و همراه شناخت و عمل به آن باشد. اهمیت شناخت و عمل چنان است که می‌توان گفت [[ارزش]] هر تلاوتی تابع [[میزان]] شناخت و عمل شخص قاری و [[تالی]] است.
بنابراین [[تلاوت قرآن]]، عمل بسیار [[ارزشمندی]] است؛ به شرط آن‌که واجد آداب ظاهری و [[باطنی]] بوده و همراه شناخت و عمل به آن باشد. اهمیت شناخت و عمل چنان است که می‌توان گفت [[ارزش]] هر تلاوتی تابع [[میزان]] شناخت و عمل شخص قاری و [[تالی]] است.


بالاترین درجه [[تلاوت]]، «[[حق]] تلاوت»<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.</ref> و «تلاوتسزاوار» نامیده می‌شود<ref>ر.ک: حکیمی، محمدرضا، کلام جاودانه، ص۷۵ - ۷۳.</ref>. در [[زیارت]] [[حضرت امیر]] در شب و [[روز]] [[مبعث]] می‌خوانیم {{متن حدیث|وَ تَلَوْتَ الْكِتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ‌}}<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۳۸۱.</ref>؛ «[[کتاب خدا]] را چنان که [[شایسته]] و بایسته است، تلاوت کردی». این بخش را با [[کلامی]] از [[امام علی]]{{ع}} که در آن به قرائت و [[عمل به قرآن]] تأکید فرموده‌اند، به پایان می‌بریم. [[امام]] خطاب به پسرش [[محمد حنفیه]] می‌فرماید:
بالاترین درجه [[تلاوت]]، «[[حق]] تلاوت»<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.</ref> و «تلاوتسزاوار» نامیده می‌شود<ref>ر.ک: حکیمی، محمدرضا، کلام جاودانه، ص۷۵ - ۷۳.</ref>. در [[زیارت]] [[حضرت امیر]] در شب و [[روز]] [[مبعث]] می‌خوانیم {{متن حدیث|وَ تَلَوْتَ الْكِتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ‌}}<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۳۸۱.</ref>؛ «[[کتاب خدا]] را چنان که [[شایسته]] و بایسته است، تلاوت کردی». این بخش را با [[کلامی]] از [[امام علی]]{{ع}} که در آن به قرائت و [[عمل به قرآن]] تأکید فرموده‌اند، به پایان می‌بریم. [[امام]] خطاب به پسرش [[محمد حنفیه]] می‌فرماید:
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش