حسرت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
واژه حسرت با مشتقاتش صریح در ۱۲ [[آیه]] از [[قرآن]] آمده و در آیاتی نیز به معنای کنایی آن با الفاظی چون «یا ویلتا» و... اشاره شده است. مفهوم [[توبه در قرآن]] نیز دربردارنده معنای حسرت است، از اینرو در [[علم اخلاق]]، حسرت از لوازم یا [[شرایط توبه]] شمرده شده است. هر گروهی از [[بندگان]] توبهای دارند و [[توبه]] [[توده]] [[مردم]] به شست و شوی درونشان با آب حسرت از [[گناهان]] و اعتراف دائمیشان به [[جنایت]] و پشیمانی بر [[کردار]] گذشته و [[ترس]] از مانده عمرشان است؛ همچنین یکی از شروط [[کمال یافتن]] توبه، پس از پشیمانی دراز مدت و [[قضا]] کردن [[عبادتها]]، افزون بر طول [[گریه]] و [[ناراحتی]]، حسرت خوردن بر آن است<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص۵۳، ۸۰.</ref>؛ چراکه یکی از علامتهای [[پشیمانی]]، بسیار [[حسرت]] خوردن است<ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۱۹۸.</ref>. حسرت در [[قرآن]] همیشه جنبه منفی ندارد، از این رو تنها درباره [[بدکاران]] به کار نرفته، بلکه در برخی [[آیات]] برای [[آگاهی]] دادن به [[مؤمنان]]، حتی شخص [[پیامبر]]{{صل}} هم آمده است.<ref>[[نجمه گرگانی|گرگانی، نجمه]]، [[حسرت - گرگانی (مقاله)|مقاله «حسرت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۶۵۷.</ref> | واژه حسرت با مشتقاتش صریح در ۱۲ [[آیه]] از [[قرآن]] آمده و در آیاتی نیز به معنای کنایی آن با الفاظی چون «یا ویلتا» و... اشاره شده است. مفهوم [[توبه در قرآن]] نیز دربردارنده معنای حسرت است، از اینرو در [[علم اخلاق]]، حسرت از لوازم یا [[شرایط توبه]] شمرده شده است. هر گروهی از [[بندگان]] توبهای دارند و [[توبه]] [[توده]] [[مردم]] به شست و شوی درونشان با آب حسرت از [[گناهان]] و اعتراف دائمیشان به [[جنایت]] و پشیمانی بر [[کردار]] گذشته و [[ترس]] از مانده عمرشان است؛ همچنین یکی از شروط [[کمال یافتن]] توبه، پس از پشیمانی دراز مدت و [[قضا]] کردن [[عبادتها]]، افزون بر طول [[گریه]] و [[ناراحتی]]، حسرت خوردن بر آن است<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص۵۳، ۸۰.</ref>؛ چراکه یکی از علامتهای [[پشیمانی]]، بسیار [[حسرت]] خوردن است<ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۱۹۸.</ref>. حسرت در [[قرآن]] همیشه جنبه منفی ندارد، از این رو تنها درباره [[بدکاران]] به کار نرفته، بلکه در برخی [[آیات]] برای [[آگاهی]] دادن به [[مؤمنان]]، حتی شخص [[پیامبر]]{{صل}} هم آمده است.<ref>[[نجمه گرگانی|گرگانی، نجمه]]، [[حسرت - گرگانی (مقاله)|مقاله «حسرت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۶۵۷.</ref> | ||
==گونهها و عوامل حسرت== | |||
حسرت در [[دنیا]] و [[آخرت]] میتواند به علل مختلفی رخ دهد که بیشتر ریشه در [[نافرمانی خدا]] دارند. | |||
===حسرت در دنیا=== | |||
برخی [[اعمال]] و حالتهای [[انسان]] در دنیا، سبب حسرت او میشوند که غمی همراه پشیمانی را بر [[دل]] وی به جای میگذارد. قرآن برخی از آنها را برشمرده است: | |||
#'''[[ناامیدی]] [[منافقان]] از آرزوهایشان''': [[آیه]] ۱۵۶ [[آل عمران]] مؤمنان را از افتادن در دام منافقان [[نهی]] میکند که برای [[تضعیف]] [[روحیه]] مؤمنان با سخنان به ظاهر خیرخواهانه که در [[باطن]] قصد بازگرداندن [[مسلمانان]] از [[جهاد]] و [[سفر]] در [[راه خدا]] را داشتند، میگفتند: اگر کسانی که در راه خدا کشته شدند به [[جنگ]] یا سفر نمیرفتند، زنده میماندند و مؤمنان را توجیه میکند که بیتوجه به این سخنان به میدان جهاد بروند و با ناکام گذاشتن [[توطئه]] منافقان حسرت [[ابدی]] را در دل آنان بگذارند<ref>نمونه، ج ۳، ص۱۳۸.</ref>: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَكُونُوا۟ كَٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَقَالُوا۟ لِإِخْوَٰنِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ أَوْ كَانُوا۟ غُزًّۭى لَّوْ كَانُوا۟ عِندَنَا مَا مَاتُوا۟ وَمَا قُتِلُوا۟ لِيَجْعَلَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةًۭ فِى قُلُوبِهِمْ وَٱللَّهُ يُحْىِۦ وَيُمِيتُ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌۭ}}<ref>«ای مؤمنان! مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش- هنگامی که سفر رفتند یا جهادگر شدند- گفتند: اینان اگر نزد ما میماندند نمیمردند یا کشته نمیشدند (بگذار چنین بپندارند) تا این (پندار) را خداوند دریغی در دلهایشان کند؛ و این خداوند است که زنده میگرداند و میمیراند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره آلعمران، آیه ۱۵۶.</ref>. این آیه در [[شأن]] عبد [[اللّه]] بن ابی سلول و یارانش دانسته شده است و برخی نیز آن را عام و در [[شأن]] همه [[منافقان]] دانستهاند<ref>جامعالبیان، ج ۴، ص۹۷؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۸۶۷.</ref>. آنان میخواهند [[مؤمنان]] را از [[جهاد]] باز دارند؛ ولی مؤمنان هرگز نمیپذیرند، بلکه به جهاد میروند تا به [[عزت]] و [[غنیمت]] دست یابند، در نتیجه حسرتی در دلهای منافقان، به جهت [[ناامیدی]] از آرزوهایشان پدید آمد<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۸۶۷.</ref>. آنها [[مسلمانان]] را موافق با خود میپنداشتند؛ لیکن چون خلاف آن را دیدند، سرانجام، حسرتی بر دلهایشان ماند<ref>روض الجنان، ج ۵، ص۱۲۱.</ref>. | |||
#'''بهره نبردن منافقان از غنیمت''': در [[آیه]] ۷۳ [[نساء]] از [[حسرت]] منافقان هنگام دستیابی مسلمانان به غنیمت یاد شده است<ref>جامع البیان، ج ۵، ص۱۰۶.</ref>: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَصَـٰبَكُمْ فَضْلٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُنۢ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُۥ مَوَدَّةٌۭ يَـٰلَيْتَنِى كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًۭا}}<ref>«و اگر بخششی از خداوند به شما رسد- چنان که گویی شما را با او دوستی در میان نبوده است - میگوید: کاش من نیز با آنان (همراه) میبودم تا به رستگاری سترگی میرسیدم!» سوره نساء، آیه ۷۳.</ref>. آنان زمانی که [[پیروزی]] یا غنیمتی از [[خدا]] به شما مسلمانان برسد ـ چنان که گویی میان شما و آنان هیچگونه رابطه [[دوستی]] نبوده است ـ حسرت میخورند و میگویند که ای کاش من با آنان بودم و به [[کامیابی]] بزرگی دست مییافتم. منافقان این گونهاند که هرگاه برای مسلمانان بدبختیای پیش آید، بسیار خوشحال میشوند؛ ولی اگر به غنیمت یا [[حکومتی]] برسند، بسیار ناراحت میشوند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۱۴۰.</ref>. این ویژگی برخاسته از حسادتشان است<ref>جامعالبیان، ج ۵، ص۱۰۵.</ref> و صرفا خواهان غنیمت بیحضور در [[جنگ]] هستند<ref>مجمعالبیان، ج ۳، ص۱۱۵.</ref>. | |||
#'''[[انفاق]] در راه [[حرام]]''': برپایه آیه ۳۶ [[انفال]] کافرانی که اموالشان را برای [[بازداشتن از راه خدا]] میدهند، به زودی مالهایشان بر سر این راه از بین رفته و چون به آمالشان نمیرسند، حسرتی بر دلهایشان نهاده میشود: {{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ لِيَصُدُّوا۟ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةًۭ ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}<ref>«بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند» سوره انفال، آیه ۳۶.</ref>. این [[آیه]] در [[شأن]] [[ابوسفیان بن حرب]] نازل شد که ۱۰۰۰ [[حبشی]] از [[قبیله]] [[بنیکنانه]] را [[اجیر]] کرد تا [[پیامبر]]{{صل}} را بکشند<ref>جامع البیان، ج ۹، ص۱۵۹.</ref>. اینگونه [[انفاق]]، تنها مایه [[حسرت]] است و سودی به صاحبانش در [[دنیا]] و [[آخرت]] نمیرساند<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص۸۳۲.</ref>. به گفته برخی این آیه، [[مؤمنان]] را از این [[اعتقاد]] [[باطل]] که [[کافران]] داشتند ـ و میگفتند: اگر [[برادران]] ما به [[جنگ]] نمیرفتند، کشته نمیشدند ـ [[نهی]] میکند؛ زیرا چنین [[اعتقادی]] را مایه حسرت و [[عذاب]] درونی میداند<ref>المیزان، ج ۴، ص۵۵.</ref>. | |||
#'''[[افراط]] و [[تفریط]] در [[بخشش]]''': [[قرآن]] با [[نکوهش]] [[بخل]] و [[زیادهروی]] در انفاق، به مراعات شیوه [[اعتدال]] در [[زندگی]] سفارش کرده: در آیه ۲۹ [[اسراء]] خطاب به پیامبر{{صل}} و با بیانی تشبیهی آمده است که دستت را بر گردنت زنجیر مکن (کنایه از بخل ورزیدن) و آنقدر هم [[گشادهدستی]] نکن که ملامت شده و حسرت خورده بر جای بمانی: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًۭا مَّحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>. جمله {{متن قرآن|وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ}} کنایه است که در بخشش [[اسراف]] نکن تا پس از آن [[سرزنش]] شده و حسرت خورده نباشی<ref>التبیان، ج ۶ ص۴۷۱؛ مجمعالبیان، ج ۶، ص۶۳۴ - ۶۳۵.</ref>. واژه «مَحسورا» به معنی پشیمان و [[غمگین]]<ref>روحالمعانی، ج ۸، ص۶۴.</ref> یا کسی است که چیزی را از دست داده است<ref>من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۹۰؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.</ref>. | |||
#'''[[کفر]] و [[شرک]]''': [[خدا]] گاهی بندگانش را با [[بلاهای آسمانی]] میآزماید تا بر اثر [[حسرت]] برخاسته از آن، به [[راه راست]] درآیند. برپایه [[آیه]] ۴۲ [[کهف]] زمانی که با فرستادن آفت آسمانی میوههای باغ شخص کافری را نابود ساخت، او بر اثر از دست دادن آنچه در باغ [[هزینه]] کرده بود، دستهایش را بر هم میزد و میگفت: ای کاش کسی را با پروردگارم [[شریک]] نمیساختم، چون هم تلاشش [[وهم]] مالش از دست رفت<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۲۷۱.</ref>: {{متن قرآن|وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا}}<ref>«و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت در حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود و او میگفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمیپنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.</ref>؛ اما [[پشیمانی]] او به جهت نابودی مالش است؛ نه از آن رو که [[ایمان]] نیاورد، پس سودی برایش ندارد؛ چراکه اگر پشیمانی از ایمان نیاوردنش بود، حتما به [[خدا]] ایمان میآورد<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۷۲۸.</ref>. در مقابل، برخی [[مفسران]] معاصر، حسرت شدید وی را برخاسته از پشیمانی بر [[دوری از خدا]] و [[شرک در عقیده]] و [[عبادت]] او دانستهاند<ref>من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۳۳۲.</ref>. | |||
#'''[[ستمگری]]''': در [[آیات]] ۱۲ - ۱۴ [[انبیاء]] از حالت [[روحی]] [[ظالمان]] یاد شده است که هنگام [[مشاهده]] [[عذاب]] خدا در [[دنیا]] به آنان دست میدهد: {{متن قرآن|فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ * لا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«و همین که عذاب ما را در (می) یافتند ناگاه از آن میگریختند * مگریزید و به آنچه که در آن کامرانی یافتهاید و به خانههایتان باز گردید باشد که از شما بازخواست کنند گفتند: وای بر ما! بیگمان ما ستمگر بودهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۲-۱۴.</ref>. آنها هنگام دیدن عذاب پشیمان شده، به [[گناه]] خود اعتراف میکنند<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۶۷.</ref> و [[احساس]] [[شکست]] و [[پشیمانی]] شدید همراه [[گرفتاری]] و [[درد]] از عمق جانشان برمیخیزد<ref>من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۱۹۶.</ref>؛ همچنین در [[آیه]] ۳۱ قلم از [[حال]] [[کافران]] به هنگام دیدن [[عذاب]] [[خدا]] در [[دنیا]] یاد شده است که فریادشان بلند میشود و میگویند: وای بر ما که از طغیانگران بودیم: {{متن قرآن|قَالُوا۟ يَـٰوَيْلَنَآ إِنَّا كُنَّا طَـٰغِينَ}}<ref>«گفتند: وای بر ما! بیگمان ما سرکش بودهایم» سوره قلم، آیه ۳۱.</ref>. «ویل» زمانی گفته میشود که [[سختی]] بسیار ناپسندی در [[روح آدمی]] پدیدار شود<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۰۷.</ref> و ندای {{متن قرآن|يَـٰوَيْلَنَآ}} وقتی است که [[حسرت]] در درونشان به اوج خود میرسد<ref>من وحی القرآن، ج ۲۳، ص۵۲.</ref> و به [[افراط]] در ظلمشان اعتراف میکنند و جرمشان را بزرگ میدانند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۶۱۰.</ref>. همه موارد پیشگفته حسرت در دنیا بیانگر [[تأسف]] شدید و پشیمانی افرادی بود که بر اثر [[اعمال ناشایست]] خود دچار آن شده بودند. [[قرآن کریم]] از حسرت [[رسول اکرم]]{{صل}} یاد میکند که برخاسته از [[کردار بد]] دیگران است. | |||
#'''[[اندوه]] و حسرت [[پیامبر]]{{صل}} از [[ایمان]] نیاوردن کافران''': پیامبر{{صل}} هنگام [[تبلیغ دین]]، به جهت [[رفتار]] [[مشرکان]] و ایمان نیاوردنشان، فراوان اندوه و تأسف میخورد: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَـٰخِعٌۭ نَّفْسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَـٰرِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا۟ بِهَـٰذَا ٱلْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref> این [[ویژگی پیامبر]]{{صل}} از روی [[احساس مسئولیت]] بیش از اندازه و [[حرص]] خوردن بسیار حضرت برای به [[ایمان آوردن]] قومش بود<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۶۹۴.</ref>. این حسرت پیامبر{{صل}} [[نقص]] نیست، بلکه [[مظهر]] [[کمال انسانی]] ایشان است؛ زیرا از احساس عمیق [[مسئولیت]] آن حضرت در مقابل دیگران برمیخیزد<ref>من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۲۷۱.</ref>. [[هدف]] کلی این آیه، ایجاد [[آرامش]] در پیامبر{{صل}} است و گوشزد این نکته که او تنها برای [[بیم]] دهی و [[بشارت]] دهی فرستاده شده است و ایمان، امری درونی و در دلهایشان است و از [[پیامبر]]{{صل}} بیش از آنچه انجام میدهد، هیچ کاری ساخته نیست<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص۴۲۶.</ref>. در [[آیه]] ۸ [[فاطر]] نیز سخن از کافری است که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و [[زیبا]] میبیند؛ یا [[شیطان]] آن را برایش [[زینت]] بخشیده است: {{متن قرآن|أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنًۭا}}<ref>«پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام میدهند داناست» سوره فاطر، آیه ۸.</ref><ref>التبیان، ج ۸، ص۴۱۵.</ref>؛ سپس [[خدا]] به پیامبر{{صل}} میفرماید که هرکس را بخواهد [[گمراه]] ساخته یا [[هدایت]] میکند، پس جانش را بر اثر شدت [[تأسف]] بر آنان از دست ندهد: {{متن قرآن|فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهْدِى مَن يَشَآءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَٰتٍ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌۢ بِمَا يَصْنَعُونَ}}، چون خدا به کارهایشان داناست و آنان به [[اراده]] خود از [[راه هدایت]] که خدا برایشان گشوده است، سرباز زده و راه [[گمراهی]] را برگزیدند<ref>من وحی القرآن، ج ۱۹، ص۸۷.</ref>. «حَسَراتٍ» مفعول له «تَذَهب» است؛ یعنی جانت از [[حسرت]] و [[اندوه]] بر آنها از دست نرود<ref>روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۴۳؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.</ref>. جمع بودن حسرت به شدت [[اندوه پیامبر]]{{صل}} به جهت عدم [[ایمان]] [[کافران]] اشاره دارد<ref>روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۴۳.</ref>.<ref>[[نجمه گرگانی|گرگانی، نجمه]]، [[حسرت - گرگانی (مقاله)|مقاله «حسرت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۶۵۸.</ref> | |||
===حسرت در [[آخرت]]=== | |||
حسرت [[آدمی]] [[روز قیامت]] به اندازهای است که آن را [[روز]] حسرت مینامند،؛ چراکه در آن روز [[نیکوکار]] و [[گناهکار]]، هر دو از کوتاهی در [[حق خدا]] حسرت میخورند: نیکوکار از انجام ندادن [[عمل نیک]] بیشتر و گناهکار هم از عمل نکردن به [[دستورات الهی]]<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۷۹۵؛ الصافی، ج ۳، ص۲۸۱؛ تحفة الاحوزی، ج ۸، ص۴۷۸.</ref>. آیه ۳۹ [[مریم]] برای شناساندن هول و [[وحشت]] [[روز قیامت]] آن [[روز]] را روز [[حسرت]] نامیده است: {{متن قرآن|وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ ٱلْحَسْرَةِ إِذْ قُضِىَ ٱلْأَمْرُ وَهُمْ فِى غَفْلَةٍۢ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و روز دریغ را به آنان هشدار ده! آنگاه که کار یکسره شود و آنان در غفلت باشند و ایمان نیاورند» سوره مریم، آیه ۳۹.</ref>.<ref>من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۴۵.</ref>. [[مفسران]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|يَوْمَ ٱلْحَسْرَةِ}} گفتهاند: روز آشکار شدن کوتاهی [[ظالمان]] در [[حق خدا]]، [[زمان]] [[مشاهده]] [[جایگاه بهشتیان]] از سوی [[کافران]] در [[جهنم]]، گاه شعلهور شدن [[آتش جهنم]] و سوختن کافران در آن، تمام صحنههای [[قیامت]] به شکل مطلق و از هنگام [[مرگ]]، هریک به گونهای روز حسرت است و از حسرت، جنس آن مراد است و شامل همه حسرتهای یاد شده میشود<ref>روح المعانی، ج ۸، ص۴۱۱ - ۴۱۲.</ref>. برخی مفسران، حسرت را ویژه سزاواران [[عذاب]] میدانند<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۶۶۵.</ref>، به هر روی، روز قیامت، حسرت سودی به [[حال]] افراد نخواهد داشت<ref>فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۰۹.</ref>.<ref>[[نجمه گرگانی|گرگانی، نجمه]]، [[حسرت - گرگانی (مقاله)|مقاله «حسرت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۶۶۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۱
مقدمه
- ﴿أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ﴾[۱]
- ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا﴾[۲].
- ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا * يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا﴾[۳]
- ﴿وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ * وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۴].
- ﴿إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا * خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا * يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا﴾[۵].
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:
- حسرت شدید پیامبر، به جهت کفر و ایمان نیاوردن کافران: ﴿فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ﴾[۶]... ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا﴾[۷].
- ظالمان و گاز گرفتن دستهای خود در قیامت، (تعبیری تمثیلی برای بیان شدت ناراحتی) به سبب حسرت و پیروی نکردن از پیامبر: ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا﴾[۸].
- تکذیب پیامبر اسلام و قرآن از ناحیه کافران مایه حسرت آنان در قیامت: ﴿وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ﴾[۹] * ﴿وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۱۰].
- اطاعت نکردن کافران از خدا و رسول مایه حسرت آنان در قیامت: ﴿يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا﴾[۱۱].[۱۲]
اندوه و پشیمانی بر چیز ازدست رفته
حسرت از ریشه «ح ـ س ـ ر» در اصل به معنای دور کردن و کنار راندن چیزی است[۱۳]. افزون بر این، در معانی دریغ خوردن، اظهار پشیمانی و اندوه بر گذشته، رشک، غبطه، افسوس و تأسف[۱۴]، اندوه خوردن بر از دست رفتهها[۱۵]، پشیمانی[۱۶]، ناشکیبایی و بیصبری[۱۷] به کار رفته است. این احساس، هنگام توجه به کوتاهی در عمل پدیدار میگردد[۱۸]. میان حسرت، تأسف، ندامت و حزن فرق است: حسرت، غمی است که بر اثر از دست دادن سود، تازه میگردد. تأسف، اندوه خشمآلود است[۱۹]. ندامت به معنای پشیمانی از اعمال گذشته است[۲۰]. حزن به معنای غم[۲۱] در مقابل شادمانی است[۲۲]. حسرت و ندامت به هم شباهت دارند[۲۳]؛ ولی حسرت اعم از ندامت است.
واژه حسرت با مشتقاتش صریح در ۱۲ آیه از قرآن آمده و در آیاتی نیز به معنای کنایی آن با الفاظی چون «یا ویلتا» و... اشاره شده است. مفهوم توبه در قرآن نیز دربردارنده معنای حسرت است، از اینرو در علم اخلاق، حسرت از لوازم یا شرایط توبه شمرده شده است. هر گروهی از بندگان توبهای دارند و توبه توده مردم به شست و شوی درونشان با آب حسرت از گناهان و اعتراف دائمیشان به جنایت و پشیمانی بر کردار گذشته و ترس از مانده عمرشان است؛ همچنین یکی از شروط کمال یافتن توبه، پس از پشیمانی دراز مدت و قضا کردن عبادتها، افزون بر طول گریه و ناراحتی، حسرت خوردن بر آن است[۲۴]؛ چراکه یکی از علامتهای پشیمانی، بسیار حسرت خوردن است[۲۵]. حسرت در قرآن همیشه جنبه منفی ندارد، از این رو تنها درباره بدکاران به کار نرفته، بلکه در برخی آیات برای آگاهی دادن به مؤمنان، حتی شخص پیامبر(ص) هم آمده است.[۲۶]
گونهها و عوامل حسرت
حسرت در دنیا و آخرت میتواند به علل مختلفی رخ دهد که بیشتر ریشه در نافرمانی خدا دارند.
حسرت در دنیا
برخی اعمال و حالتهای انسان در دنیا، سبب حسرت او میشوند که غمی همراه پشیمانی را بر دل وی به جای میگذارد. قرآن برخی از آنها را برشمرده است:
- ناامیدی منافقان از آرزوهایشان: آیه ۱۵۶ آل عمران مؤمنان را از افتادن در دام منافقان نهی میکند که برای تضعیف روحیه مؤمنان با سخنان به ظاهر خیرخواهانه که در باطن قصد بازگرداندن مسلمانان از جهاد و سفر در راه خدا را داشتند، میگفتند: اگر کسانی که در راه خدا کشته شدند به جنگ یا سفر نمیرفتند، زنده میماندند و مؤمنان را توجیه میکند که بیتوجه به این سخنان به میدان جهاد بروند و با ناکام گذاشتن توطئه منافقان حسرت ابدی را در دل آنان بگذارند[۲۷]: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَكُونُوا۟ كَٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَقَالُوا۟ لِإِخْوَٰنِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ أَوْ كَانُوا۟ غُزًّۭى لَّوْ كَانُوا۟ عِندَنَا مَا مَاتُوا۟ وَمَا قُتِلُوا۟ لِيَجْعَلَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةًۭ فِى قُلُوبِهِمْ وَٱللَّهُ يُحْىِۦ وَيُمِيتُ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌۭ﴾[۲۸]. این آیه در شأن عبد اللّه بن ابی سلول و یارانش دانسته شده است و برخی نیز آن را عام و در شأن همه منافقان دانستهاند[۲۹]. آنان میخواهند مؤمنان را از جهاد باز دارند؛ ولی مؤمنان هرگز نمیپذیرند، بلکه به جهاد میروند تا به عزت و غنیمت دست یابند، در نتیجه حسرتی در دلهای منافقان، به جهت ناامیدی از آرزوهایشان پدید آمد[۳۰]. آنها مسلمانان را موافق با خود میپنداشتند؛ لیکن چون خلاف آن را دیدند، سرانجام، حسرتی بر دلهایشان ماند[۳۱].
- بهره نبردن منافقان از غنیمت: در آیه ۷۳ نساء از حسرت منافقان هنگام دستیابی مسلمانان به غنیمت یاد شده است[۳۲]: ﴿وَلَئِنْ أَصَـٰبَكُمْ فَضْلٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُنۢ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُۥ مَوَدَّةٌۭ يَـٰلَيْتَنِى كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًۭا﴾[۳۳]. آنان زمانی که پیروزی یا غنیمتی از خدا به شما مسلمانان برسد ـ چنان که گویی میان شما و آنان هیچگونه رابطه دوستی نبوده است ـ حسرت میخورند و میگویند که ای کاش من با آنان بودم و به کامیابی بزرگی دست مییافتم. منافقان این گونهاند که هرگاه برای مسلمانان بدبختیای پیش آید، بسیار خوشحال میشوند؛ ولی اگر به غنیمت یا حکومتی برسند، بسیار ناراحت میشوند[۳۴]. این ویژگی برخاسته از حسادتشان است[۳۵] و صرفا خواهان غنیمت بیحضور در جنگ هستند[۳۶].
- انفاق در راه حرام: برپایه آیه ۳۶ انفال کافرانی که اموالشان را برای بازداشتن از راه خدا میدهند، به زودی مالهایشان بر سر این راه از بین رفته و چون به آمالشان نمیرسند، حسرتی بر دلهایشان نهاده میشود: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ لِيَصُدُّوا۟ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةًۭ ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾[۳۷]. این آیه در شأن ابوسفیان بن حرب نازل شد که ۱۰۰۰ حبشی از قبیله بنیکنانه را اجیر کرد تا پیامبر(ص) را بکشند[۳۸]. اینگونه انفاق، تنها مایه حسرت است و سودی به صاحبانش در دنیا و آخرت نمیرساند[۳۹]. به گفته برخی این آیه، مؤمنان را از این اعتقاد باطل که کافران داشتند ـ و میگفتند: اگر برادران ما به جنگ نمیرفتند، کشته نمیشدند ـ نهی میکند؛ زیرا چنین اعتقادی را مایه حسرت و عذاب درونی میداند[۴۰].
- افراط و تفریط در بخشش: قرآن با نکوهش بخل و زیادهروی در انفاق، به مراعات شیوه اعتدال در زندگی سفارش کرده: در آیه ۲۹ اسراء خطاب به پیامبر(ص) و با بیانی تشبیهی آمده است که دستت را بر گردنت زنجیر مکن (کنایه از بخل ورزیدن) و آنقدر هم گشادهدستی نکن که ملامت شده و حسرت خورده بر جای بمانی: ﴿وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًۭا مَّحْسُورًا﴾[۴۱]. جمله ﴿وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ﴾ کنایه است که در بخشش اسراف نکن تا پس از آن سرزنش شده و حسرت خورده نباشی[۴۲]. واژه «مَحسورا» به معنی پشیمان و غمگین[۴۳] یا کسی است که چیزی را از دست داده است[۴۴].
- کفر و شرک: خدا گاهی بندگانش را با بلاهای آسمانی میآزماید تا بر اثر حسرت برخاسته از آن، به راه راست درآیند. برپایه آیه ۴۲ کهف زمانی که با فرستادن آفت آسمانی میوههای باغ شخص کافری را نابود ساخت، او بر اثر از دست دادن آنچه در باغ هزینه کرده بود، دستهایش را بر هم میزد و میگفت: ای کاش کسی را با پروردگارم شریک نمیساختم، چون هم تلاشش وهم مالش از دست رفت[۴۵]: ﴿وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا﴾[۴۶]؛ اما پشیمانی او به جهت نابودی مالش است؛ نه از آن رو که ایمان نیاورد، پس سودی برایش ندارد؛ چراکه اگر پشیمانی از ایمان نیاوردنش بود، حتما به خدا ایمان میآورد[۴۷]. در مقابل، برخی مفسران معاصر، حسرت شدید وی را برخاسته از پشیمانی بر دوری از خدا و شرک در عقیده و عبادت او دانستهاند[۴۸].
- ستمگری: در آیات ۱۲ - ۱۴ انبیاء از حالت روحی ظالمان یاد شده است که هنگام مشاهده عذاب خدا در دنیا به آنان دست میدهد: ﴿فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ * لا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴾[۴۹]. آنها هنگام دیدن عذاب پشیمان شده، به گناه خود اعتراف میکنند[۵۰] و احساس شکست و پشیمانی شدید همراه گرفتاری و درد از عمق جانشان برمیخیزد[۵۱]؛ همچنین در آیه ۳۱ قلم از حال کافران به هنگام دیدن عذاب خدا در دنیا یاد شده است که فریادشان بلند میشود و میگویند: وای بر ما که از طغیانگران بودیم: ﴿قَالُوا۟ يَـٰوَيْلَنَآ إِنَّا كُنَّا طَـٰغِينَ﴾[۵۲]. «ویل» زمانی گفته میشود که سختی بسیار ناپسندی در روح آدمی پدیدار شود[۵۳] و ندای ﴿يَـٰوَيْلَنَآ﴾ وقتی است که حسرت در درونشان به اوج خود میرسد[۵۴] و به افراط در ظلمشان اعتراف میکنند و جرمشان را بزرگ میدانند[۵۵]. همه موارد پیشگفته حسرت در دنیا بیانگر تأسف شدید و پشیمانی افرادی بود که بر اثر اعمال ناشایست خود دچار آن شده بودند. قرآن کریم از حسرت رسول اکرم(ص) یاد میکند که برخاسته از کردار بد دیگران است.
- اندوه و حسرت پیامبر(ص) از ایمان نیاوردن کافران: پیامبر(ص) هنگام تبلیغ دین، به جهت رفتار مشرکان و ایمان نیاوردنشان، فراوان اندوه و تأسف میخورد: ﴿فَلَعَلَّكَ بَـٰخِعٌۭ نَّفْسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَـٰرِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا۟ بِهَـٰذَا ٱلْحَدِيثِ أَسَفًا﴾[۵۶] این ویژگی پیامبر(ص) از روی احساس مسئولیت بیش از اندازه و حرص خوردن بسیار حضرت برای به ایمان آوردن قومش بود[۵۷]. این حسرت پیامبر(ص) نقص نیست، بلکه مظهر کمال انسانی ایشان است؛ زیرا از احساس عمیق مسئولیت آن حضرت در مقابل دیگران برمیخیزد[۵۸]. هدف کلی این آیه، ایجاد آرامش در پیامبر(ص) است و گوشزد این نکته که او تنها برای بیم دهی و بشارت دهی فرستاده شده است و ایمان، امری درونی و در دلهایشان است و از پیامبر(ص) بیش از آنچه انجام میدهد، هیچ کاری ساخته نیست[۵۹]. در آیه ۸ فاطر نیز سخن از کافری است که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و زیبا میبیند؛ یا شیطان آن را برایش زینت بخشیده است: ﴿أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنًۭا﴾[۶۰][۶۱]؛ سپس خدا به پیامبر(ص) میفرماید که هرکس را بخواهد گمراه ساخته یا هدایت میکند، پس جانش را بر اثر شدت تأسف بر آنان از دست ندهد: ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهْدِى مَن يَشَآءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَٰتٍ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌۢ بِمَا يَصْنَعُونَ﴾، چون خدا به کارهایشان داناست و آنان به اراده خود از راه هدایت که خدا برایشان گشوده است، سرباز زده و راه گمراهی را برگزیدند[۶۲]. «حَسَراتٍ» مفعول له «تَذَهب» است؛ یعنی جانت از حسرت و اندوه بر آنها از دست نرود[۶۳]. جمع بودن حسرت به شدت اندوه پیامبر(ص) به جهت عدم ایمان کافران اشاره دارد[۶۴].[۶۵]
حسرت در آخرت
حسرت آدمی روز قیامت به اندازهای است که آن را روز حسرت مینامند،؛ چراکه در آن روز نیکوکار و گناهکار، هر دو از کوتاهی در حق خدا حسرت میخورند: نیکوکار از انجام ندادن عمل نیک بیشتر و گناهکار هم از عمل نکردن به دستورات الهی[۶۶]. آیه ۳۹ مریم برای شناساندن هول و وحشت روز قیامت آن روز را روز حسرت نامیده است: ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ ٱلْحَسْرَةِ إِذْ قُضِىَ ٱلْأَمْرُ وَهُمْ فِى غَفْلَةٍۢ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۶۷].[۶۸]. مفسران در تفسیر ﴿يَوْمَ ٱلْحَسْرَةِ﴾ گفتهاند: روز آشکار شدن کوتاهی ظالمان در حق خدا، زمان مشاهده جایگاه بهشتیان از سوی کافران در جهنم، گاه شعلهور شدن آتش جهنم و سوختن کافران در آن، تمام صحنههای قیامت به شکل مطلق و از هنگام مرگ، هریک به گونهای روز حسرت است و از حسرت، جنس آن مراد است و شامل همه حسرتهای یاد شده میشود[۶۹]. برخی مفسران، حسرت را ویژه سزاواران عذاب میدانند[۷۰]، به هر روی، روز قیامت، حسرت سودی به حال افراد نخواهد داشت[۷۱].[۷۲]
منابع
پانویس
- ↑ «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
- ↑ «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
- ↑ «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد؛ میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم! * ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۸.
- ↑ «و ما خوب میدانیم که برخی از شما دروغانگارند * و اینکه این (قرآن)، دریغ (دل) کافران است» سوره حاقه، آیه ۴۹-۵۰.
- ↑ «خداوند کافران را لعنت و برای آنان آتش (دوزخ) را آماده کرده است * هماره در آن جاودانند و یار و یاوری نمییابند * روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۴-۶۶.
- ↑ «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
- ↑ «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
- ↑ «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد؛ میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
- ↑ «و ما خوب میدانیم که برخی از شما دروغانگارند» سوره حاقه، آیه ۴۹.
- ↑ «و اینکه این (قرآن)، دریغ (دل) کافران است» سوره حاقه، آیه ۵۰.
- ↑ «روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۴۵۲.
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص۲۱۵، «حسر».
- ↑ لغت نامه، ج ۶، ص۸۹۵۲، «حسرت».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص۶۱ - ۶۲؛ الصحاح، ج ۲، ص۶۳۰، «حسر».
- ↑ العین، ص۱۷۸؛ تهذیب اللغه، ج ۴، ص۲۸۸، «حسر».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص۶۲.
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص۲۱۵.
- ↑ الفروق اللغویه، ص۱۸۶.
- ↑ العین، ص۷۹۸؛ الصحاح، ج ۵، ص۲۰۴۰؛ المصباح، ص۵۹۸، «ندم».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص۵۴، «ح ز ن».
- ↑ الصحاح، ج ۵، ص۲۰۹۸؛ مفردات، ص۱۲۳، «حزن».
- ↑ التبیان، ج ۲، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۴۵۶.
- ↑ جامع السعادات، ج ۳، ص۵۳، ۸۰.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۱۹۸.
- ↑ گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۵۷.
- ↑ نمونه، ج ۳، ص۱۳۸.
- ↑ «ای مؤمنان! مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش- هنگامی که سفر رفتند یا جهادگر شدند- گفتند: اینان اگر نزد ما میماندند نمیمردند یا کشته نمیشدند (بگذار چنین بپندارند) تا این (پندار) را خداوند دریغی در دلهایشان کند؛ و این خداوند است که زنده میگرداند و میمیراند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره آلعمران، آیه ۱۵۶.
- ↑ جامعالبیان، ج ۴، ص۹۷؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۸۶۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص۸۶۷.
- ↑ روض الجنان، ج ۵، ص۱۲۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۵، ص۱۰۶.
- ↑ «و اگر بخششی از خداوند به شما رسد- چنان که گویی شما را با او دوستی در میان نبوده است - میگوید: کاش من نیز با آنان (همراه) میبودم تا به رستگاری سترگی میرسیدم!» سوره نساء، آیه ۷۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۱۴۰.
- ↑ جامعالبیان، ج ۵، ص۱۰۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۳، ص۱۱۵.
- ↑ «بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند» سوره انفال، آیه ۳۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۹، ص۱۵۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۴، ص۸۳۲.
- ↑ المیزان، ج ۴، ص۵۵.
- ↑ «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.
- ↑ التبیان، ج ۶ ص۴۷۱؛ مجمعالبیان، ج ۶، ص۶۳۴ - ۶۳۵.
- ↑ روحالمعانی، ج ۸، ص۶۴.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۹۰؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۲۷۱.
- ↑ «و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت در حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود و او میگفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمیپنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۷۲۸.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۳۳۲.
- ↑ «و همین که عذاب ما را در (می) یافتند ناگاه از آن میگریختند * مگریزید و به آنچه که در آن کامرانی یافتهاید و به خانههایتان باز گردید باشد که از شما بازخواست کنند گفتند: وای بر ما! بیگمان ما ستمگر بودهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۲-۱۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۶۷.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۱۹۶.
- ↑ «گفتند: وای بر ما! بیگمان ما سرکش بودهایم» سوره قلم، آیه ۳۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۰۷.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۲۳، ص۵۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۶۱۰.
- ↑ «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۹۴.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۲۷۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص۴۲۶.
- ↑ «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام میدهند داناست» سوره فاطر، آیه ۸.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص۴۱۵.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱۹، ص۸۷.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۴۳؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۴۳.
- ↑ گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۷۹۵؛ الصافی، ج ۳، ص۲۸۱؛ تحفة الاحوزی، ج ۸، ص۴۷۸.
- ↑ «و روز دریغ را به آنان هشدار ده! آنگاه که کار یکسره شود و آنان در غفلت باشند و ایمان نیاورند» سوره مریم، آیه ۳۹.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۴۵.
- ↑ روح المعانی، ج ۸، ص۴۱۱ - ۴۱۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۶۵.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۰۹.
- ↑ گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۱.