حسرت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  1. أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۱]
  2. فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا[۲].
  3. وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا * يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا[۳]
  4. وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ * وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ[۴].
  5. إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا * خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا * يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا[۵].

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:

  1. حسرت شدید پیامبر، به جهت کفر و ایمان نیاوردن کافران: فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ[۶]... فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا[۷].
  2. ظالمان و گاز گرفتن دست‌های خود در قیامت، (تعبیری تمثیلی برای بیان شدت ناراحتی) به سبب حسرت و پیروی نکردن از پیامبر: وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا[۸].
  3. تکذیب پیامبر اسلام و قرآن از ناحیه کافران مایه حسرت آنان در قیامت: وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ[۹] * وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ[۱۰].
  4. اطاعت نکردن کافران از خدا و رسول مایه حسرت آنان در قیامت: يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا[۱۱].[۱۲]

اندوه و پشیمانی بر چیز ازدست رفته

حسرت از ریشه «ح ـ س ـ ر» در اصل به معنای دور کردن و کنار راندن چیزی است[۱۳]. افزون بر این، در معانی دریغ خوردن، اظهار پشیمانی و اندوه بر گذشته، رشک، غبطه، افسوس و تأسف[۱۴]، اندوه خوردن بر از دست رفته‌ها[۱۵]، پشیمانی[۱۶]، ناشکیبایی و بی‌صبری[۱۷] به کار رفته است. این احساس، هنگام توجه به کوتاهی در عمل پدیدار می‌گردد[۱۸]. میان حسرت، تأسف، ندامت و حزن فرق است: حسرت، غمی است که بر اثر از دست دادن سود، تازه می‌گردد. تأسف، اندوه خشم‌آلود است[۱۹]. ندامت به معنای پشیمانی از اعمال گذشته است[۲۰]. حزن به معنای غم[۲۱] در مقابل شادمانی است[۲۲]. حسرت و ندامت به هم شباهت دارند[۲۳]؛ ولی حسرت اعم از ندامت است.

واژه حسرت با مشتقاتش صریح در ۱۲ آیه از قرآن آمده و در آیاتی نیز به معنای کنایی آن با الفاظی چون «یا ویلتا» و... اشاره شده است. مفهوم توبه در قرآن نیز دربردارنده معنای حسرت است، از این‌رو در علم اخلاق، حسرت از لوازم یا شرایط توبه شمرده شده است. هر گروهی از بندگان توبه‌ای دارند و توبه توده مردم به شست و شوی درونشان با آب حسرت از گناهان و اعتراف دائمی‌شان به جنایت و پشیمانی بر کردار گذشته و ترس از مانده عمرشان است؛ همچنین یکی از شروط کمال یافتن توبه، پس از پشیمانی دراز مدت و قضا کردن عبادت‌ها، افزون بر طول گریه و ناراحتی، حسرت خوردن بر آن است[۲۴]؛ چراکه یکی از علامت‌های پشیمانی، بسیار حسرت خوردن است[۲۵]. حسرت در قرآن همیشه جنبه منفی ندارد، از این رو تنها درباره بدکاران به کار نرفته، بلکه در برخی آیات برای آگاهی دادن به مؤمنان، حتی شخص پیامبر(ص) هم آمده است.[۲۶]

گونه‌ها و عوامل حسرت

حسرت در دنیا و آخرت می‌تواند به علل مختلفی رخ دهد که بیشتر ریشه در نافرمانی خدا دارند.

حسرت در دنیا

برخی اعمال و حالت‌های انسان در دنیا، سبب حسرت او می‌شوند که غمی همراه پشیمانی را بر دل وی به جای می‌گذارد. قرآن برخی از آنها را برشمرده است:

  1. ناامیدی منافقان از آرزوهایشان: آیه ۱۵۶ آل عمران مؤمنان را از افتادن در دام منافقان نهی می‌کند که برای تضعیف روحیه مؤمنان با سخنان به ظاهر خیرخواهانه که در باطن قصد بازگرداندن مسلمانان از جهاد و سفر در راه خدا را داشتند، می‌گفتند: اگر کسانی که در راه خدا کشته شدند به جنگ یا سفر نمی‌رفتند، زنده می‌ماندند و مؤمنان را توجیه می‌کند که بی‌توجه به این سخنان به میدان جهاد بروند و با ناکام گذاشتن توطئه منافقان حسرت ابدی را در دل آنان بگذارند[۲۷]: يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَكُونُوا۟ كَٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَقَالُوا۟ لِإِخْوَٰنِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ أَوْ كَانُوا۟ غُزًّۭى لَّوْ كَانُوا۟ عِندَنَا مَا مَاتُوا۟ وَمَا قُتِلُوا۟ لِيَجْعَلَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةًۭ فِى قُلُوبِهِمْ وَٱللَّهُ يُحْىِۦ وَيُمِيتُ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌۭ[۲۸]. این آیه در شأن عبد اللّه بن ابی سلول و یارانش دانسته شده است و برخی نیز آن را عام و در شأن همه منافقان دانسته‌اند[۲۹]. آنان می‌خواهند مؤمنان را از جهاد باز دارند؛ ولی مؤمنان هرگز نمی‌پذیرند، بلکه به جهاد می‌روند تا به عزت و غنیمت دست یابند، در نتیجه حسرتی در دل‌های منافقان، به جهت ناامیدی از آرزوهایشان پدید آمد[۳۰]. آنها مسلمانان را موافق با خود می‌پنداشتند؛ لیکن چون خلاف آن را دیدند، سرانجام، حسرتی بر دل‌هایشان ماند[۳۱].
  2. بهره نبردن منافقان از غنیمت: در آیه ۷۳ نساء از حسرت منافقان هنگام دستیابی مسلمانان به غنیمت یاد شده است[۳۲]: وَلَئِنْ أَصَـٰبَكُمْ فَضْلٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُنۢ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُۥ مَوَدَّةٌۭ يَـٰلَيْتَنِى كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًۭا[۳۳]. آنان زمانی که پیروزی یا غنیمتی از خدا به شما مسلمانان برسد ـ چنان که گویی میان شما و آنان هیچ‌گونه رابطه دوستی نبوده است ـ حسرت می‌خورند و می‌گویند که ای کاش من با آنان بودم و به کامیابی بزرگی دست می‌یافتم. منافقان این گونه‌اند که هرگاه برای مسلمانان بدبختی‌ای پیش آید، بسیار خوشحال می‌شوند؛ ولی اگر به غنیمت یا حکومتی برسند، بسیار ناراحت می‌شوند[۳۴]. این ویژگی برخاسته از حسادتشان است[۳۵] و صرفا خواهان غنیمت بی‌حضور در جنگ هستند[۳۶].
  3. انفاق در راه حرام: برپایه آیه ۳۶ انفال کافرانی که اموالشان را برای بازداشتن از راه خدا می‌دهند، به زودی مال‌هایشان بر سر این راه از بین رفته و چون به آمالشان نمی‌رسند، حسرتی بر دل‌هایشان نهاده می‌شود: إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ لِيَصُدُّوا۟ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةًۭ ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ[۳۷]. این آیه در شأن ابوسفیان بن حرب نازل شد که ۱۰۰۰ حبشی از قبیله بنی‌کنانه را اجیر کرد تا پیامبر(ص) را بکشند[۳۸]. این‌گونه انفاق، تنها مایه حسرت است و سودی به صاحبانش در دنیا و آخرت نمی‌رساند[۳۹]. به گفته برخی این آیه، مؤمنان را از این اعتقاد باطل که کافران داشتند ـ و می‌گفتند: اگر برادران ما به جنگ نمی‌رفتند، کشته نمی‌شدند ـ نهی می‌کند؛ زیرا چنین اعتقادی را مایه حسرت و عذاب درونی می‌داند[۴۰].
  4. افراط و تفریط در بخشش: قرآن با نکوهش بخل و زیاده‌روی در انفاق، به مراعات شیوه اعتدال در زندگی سفارش کرده: در آیه ۲۹ اسراء خطاب به پیامبر(ص) و با بیانی تشبیهی آمده است که دستت را بر گردنت زنجیر مکن (کنایه از بخل ورزیدن) و آن‌قدر هم گشاده‌دستی نکن که ملامت شده و حسرت خورده بر جای بمانی: وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًۭا مَّحْسُورًا[۴۱]. جمله وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ کنایه است که در بخشش اسراف نکن تا پس از آن سرزنش شده و حسرت خورده نباشی[۴۲]. واژه «مَحسورا» به معنی پشیمان و غمگین[۴۳] یا کسی است که چیزی را از دست داده است[۴۴].
  5. کفر و شرک: خدا گاهی بندگانش را با بلاهای آسمانی می‌آزماید تا بر اثر حسرت برخاسته از آن، به راه راست درآیند. برپایه آیه ۴۲ کهف زمانی که با فرستادن آفت آسمانی میوه‌های باغ شخص کافری را نابود ساخت، او بر اثر از دست دادن آنچه در باغ هزینه کرده بود، دست‌هایش را بر هم می‌زد و می‌گفت: ای کاش کسی را با پروردگارم شریک نمی‌ساختم، چون هم تلاشش وهم مالش از دست رفت[۴۵]: وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا[۴۶]؛ اما پشیمانی او به جهت نابودی مالش است؛ نه از آن رو که ایمان نیاورد، پس سودی برایش ندارد؛ چراکه اگر پشیمانی از ایمان نیاوردنش بود، حتما به خدا ایمان می‌آورد[۴۷]. در مقابل، برخی مفسران معاصر، حسرت شدید وی را برخاسته از پشیمانی بر دوری از خدا و شرک در عقیده و عبادت او دانسته‌اند[۴۸].
  6. ستمگری: در آیات ۱۲ - ۱۴ انبیاء از حالت روحی ظالمان یاد شده است که هنگام مشاهده عذاب خدا در دنیا به آنان دست می‌دهد: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ * لا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ[۴۹]. آنها هنگام دیدن عذاب پشیمان شده، به گناه خود اعتراف می‌کنند[۵۰] و احساس شکست و پشیمانی شدید همراه گرفتاری و درد از عمق جانشان برمی‌خیزد[۵۱]؛ همچنین در آیه ۳۱ قلم از حال کافران به هنگام دیدن عذاب خدا در دنیا یاد شده است که فریادشان بلند می‌شود و می‌گویند: وای بر ما که از طغیانگران بودیم: قَالُوا۟ يَـٰوَيْلَنَآ إِنَّا كُنَّا طَـٰغِينَ[۵۲]. «ویل» زمانی گفته می‌شود که سختی بسیار ناپسندی در روح آدمی پدیدار شود[۵۳] و ندای يَـٰوَيْلَنَآ وقتی است که حسرت در درونشان به اوج خود می‌رسد[۵۴] و به افراط در ظلمشان اعتراف می‌کنند و جرمشان را بزرگ می‌دانند[۵۵]. همه موارد پیش‌گفته حسرت در دنیا بیانگر تأسف شدید و پشیمانی افرادی بود که بر اثر اعمال ناشایست خود دچار آن شده بودند. قرآن کریم از حسرت رسول اکرم(ص) یاد می‌کند که برخاسته از کردار بد دیگران است.
  7. اندوه و حسرت پیامبر(ص) از ایمان نیاوردن کافران: پیامبر(ص) هنگام تبلیغ دین، به جهت رفتار مشرکان و ایمان نیاوردنشان، فراوان اندوه و تأسف می‌خورد: فَلَعَلَّكَ بَـٰخِعٌۭ نَّفْسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَـٰرِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا۟ بِهَـٰذَا ٱلْحَدِيثِ أَسَفًا[۵۶] این ویژگی پیامبر(ص) از روی احساس مسئولیت بیش از اندازه و حرص خوردن بسیار حضرت برای به ایمان آوردن قومش بود[۵۷]. این حسرت پیامبر(ص) نقص نیست، بلکه مظهر کمال انسانی ایشان است؛ زیرا از احساس عمیق مسئولیت آن حضرت در مقابل دیگران برمی‌خیزد[۵۸]. هدف کلی این آیه، ایجاد آرامش در پیامبر(ص) است و گوشزد این نکته که او تنها برای بیم دهی و بشارت دهی فرستاده شده است و ایمان، امری درونی و در دل‌هایشان است و از پیامبر(ص) بیش از آنچه انجام می‌دهد، هیچ کاری ساخته نیست[۵۹]. در آیه ۸ فاطر نیز سخن از کافری است که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و زیبا می‌بیند؛ یا شیطان آن را برایش زینت بخشیده است: أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنًۭا[۶۰][۶۱]؛ سپس خدا به پیامبر(ص) می‌فرماید که هرکس را بخواهد گمراه ساخته یا هدایت می‌کند، پس جانش را بر اثر شدت تأسف بر آنان از دست ندهد: فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهْدِى مَن يَشَآءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَٰتٍ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌۢ بِمَا يَصْنَعُونَ، چون خدا به کارهایشان داناست و آنان به اراده خود از راه هدایت که خدا برایشان گشوده است، سرباز زده و راه گمراهی را برگزیدند[۶۲]. «حَسَراتٍ» مفعول له «تَذَهب» است؛ یعنی جانت از حسرت و اندوه بر آنها از دست نرود[۶۳]. جمع بودن حسرت به شدت اندوه پیامبر(ص) به جهت عدم ایمان کافران اشاره دارد[۶۴].[۶۵]

حسرت در آخرت

حسرت آدمی روز قیامت به اندازه‌ای است که آن را روز حسرت می‌نامند،؛ چراکه در آن روز نیکوکار و گناهکار، هر دو از کوتاهی در حق خدا حسرت می‌خورند: نیکوکار از انجام ندادن عمل نیک بیشتر و گناهکار هم از عمل نکردن به دستورات الهی[۶۶]. آیه ۳۹ مریم برای شناساندن هول و وحشت روز قیامت آن روز را روز حسرت نامیده است: وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ ٱلْحَسْرَةِ إِذْ قُضِىَ ٱلْأَمْرُ وَهُمْ فِى غَفْلَةٍۢ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ[۶۷].[۶۸]. مفسران در تفسیر يَوْمَ ٱلْحَسْرَةِ گفته‌اند: روز آشکار شدن کوتاهی ظالمان در حق خدا، زمان مشاهده جایگاه بهشتیان از سوی کافران در جهنم، گاه شعله‌ور شدن آتش جهنم و سوختن کافران در آن، تمام صحنه‌های قیامت به شکل مطلق و از هنگام مرگ، هریک به گونه‌ای روز حسرت است و از حسرت، جنس آن مراد است و شامل همه حسرت‌های یاد شده می‌شود[۶۹]. برخی مفسران، حسرت را ویژه سزاواران عذاب می‌دانند[۷۰]، به هر روی، روز قیامت، حسرت سودی به حال افراد نخواهد داشت[۷۱].[۷۲]

عوامل حسرت در آخرت

پیروی از دستورات غیر خدا

بدکاران بر اثر پیروی از غیر خدا در آخرت حسرت خورده، بازگشت به دنیا را آرزو می‌کنند: إِذْ تَبَرَّأَ ٱلَّذِينَ ٱتُّبِعُوا۟ مِنَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوا۟ وَرَأَوُا۟ ٱلْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ ٱلْأَسْبَابُ * وَقَالَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوا۟ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةًۭ فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا۟ مِنَّا كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ ٱللَّهُ أَعْمَـٰلَهُمْ حَسَرَٰتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَـٰرِجِينَ مِنَ ٱلنَّارِ[۷۳] آنان همیشه در آتش‌اند و از آن بیرون نمی‌آیند خدا کردار زشت آنان را مایه حسرتشان نهاده: كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ ٱللَّهُ أَعْمَـٰلَهُمْ حَسَرَٰتٍ عَلَيْهِمْ. برخی این عبارت را به معنای گسست امید آنان و یقین به نابودی‌شان دانسته‌اند[۷۴]. واژه حَسَرتٍ جمع حسرت است که از آن، کمال پشیمانی مراد است[۷۵] و نقش آن در جمله، حال برای أَعْمَـٰلَهُمْ و بدین معناست که خدا کارهایشان را در حالی که یکپارچه اندوه و غصّه باشند و در شدت حسرت به آنان نشان می‌دهد[۷۶]. حسرت خورندگان به دیده بیشتر مفسران، کافران هستند و برخی نیز آنان را پیشوایان کفر یا شیاطین جن و انس می‌دانند[۷۷]. آنان چنان که در دنیا بر کفر پای می‌فشردند، در آخرت نیز از دوزخ بیرون نخواهند آمد[۷۸]. حسرت آنان برخاسته از رفتارشان در دنیاست و شامل این موارد: از دست دادن پاداشی که خدا برابر اطاعت از دنیا به آنان می‌داد؛ اعمال صالحی که ضایع کرده‌اند، پشیمانی بر لغزش خود به سبب کارهای پلید به هنگام عذاب، بر باد رفتن امید واهی‌شان به شفاعت معبودان خویش و هدر رفتن اعمالی که آن را طاعت و عبادت می‌دانستند؛ مانند قربانی کردن برای بت‌ها[۷۹]؛ همچنین با دیدن خانه‌های بهشتیان دوچندان حسرت می‌خورند[۸۰]. مصادیق گوناگونی از این نوع حسرت نیز در منابع تفسیری یاد شده‌اند؛ مانند حسرت خوردن کسی که در دنیا اموال خود را در راه خیر به کار نمی‌گیرد؛ ولی وارث خود را روز قیامت می‌بیند که به جهت هزینه کردن اموال او در راه خیر از نتیجه آن بهره‌مند می‌شود. آیه همه احتمالات یاد شده را دربردارد و بر عموم حمل و شامل هر نوع حسرتی می‌شود[۸۱].[۸۲]

تکذیب دیدار خدا

کسانی که دیدار خدا را دروغ می‌پندارند، سرانجامی حسرتبار خواهند داشت: قَدْ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتْهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغْتَةًۭ قَالُوا۟ يَـٰحَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ[۸۳] آنان دچار زیان شده‌اند و هنگام فرا رسیدن زمان قیامت، بر کوتاهی عملشان حسرت خواهند خورد. عرب جهت مبالغه در خبرهای بزرگ، آن را به صورت ندا می‌آورد که لفظی آگاهی دهنده است، از این‌رو حسرت به صورت ندا آمده است و به عظمت شأن آن نیز آگاهی می‌دهد. این رساتر از تعبیر الحسرة علینا من تفریطنا است[۸۴]. برخی هم آن را در حکم استغاثه می‌دانند. آنان بر اثر کوتاهی در انجام دادن عمل نیک و دستیابی به بهشت حسرت می‌خورند[۸۵] و هنگام مشاهده درجات اهل بهشت این جمله را بر زبان می‌آورند[۸۶].[۸۷]

اعمال زشت

اعمال زشت بندگان مایه تأسف و حسرت آنان خواهد شد. روز قیامت که نامه عمل بندگان در میان نهاده شود، بیم و هراس بزهکاران چنین وصف شده است: وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ...[۸۸]؛ آن‌گاه می‌گویند: وای بر ما! این چه نامه‌ای است که هیچ کار کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را شمارش کرده است: وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلا كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا. کاربست عبارت وَيْلَتَنَا زمانی است که انسان در سختی بیفتد و خودش را با بانگ ناله و هلاکت نفرین کند[۸۹] و بیانگر حسرت بر گذشته است[۹۰].[۹۱]

دوستی با گمراهان

ستمکاران در قیامت دست خود را از شدت حسرت به دندان گرفته[۹۲]، می‌گویند که ای کاش همراه رسول خدا(ص) راه‌هایی را برمی‌گزیدیم و کاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نکرده بودیم: وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا * يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا[۹۳]دست به دندان گرفتن[۹۴] آنان به جهت کوتاهی‌شان در حق خدا و اطاعت و دوستی کسی است که راه پروردگارش را بر او بسته است[۹۵]. ظالم در اینجا مفهومی عام دارد؛ یعنی هرکه از دین خدا خارج شود[۹۶]. برخی مفسران، این آیه را در شأن عقبة بن ابی معیط بن امیة بن عبد شمس؛ ولی بعضی آن را عام و هر ظالم پشیمان در قیامت را مشمول آن می‌دانند[۹۷]؛ همچنین دسته‌ای «فُلانـًا» را در این آیه با ابی بن خلف و گروهی با شیطان تطبیق می‌کنند[۹۸].[۹۹]

اطاعت نکردن از خدا و رسولش

روز قیامت، چهره سرپیچندگان از دستورات الهی در آتش دگرگون شده، می‌گویند: ای کاش خدا و پیامبرش را اطاعت کرده بودیم: يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِى ٱلنَّارِ يَقُولُونَ يَـٰلَيْتَنَآ أَطَعْنَا ٱللَّهَ وَأَطَعْنَا ٱلرَّسُولَا۠[۱۰۰] این گفته‌شان آرزویی بی‌ارزش است که استجابتی نداشته و از دست رفته است و چیزی جز حسرت برایشان به جا نمی‌ماند[۱۰۱]. در آیه ۳۰ یس آمده است که هیچ پیامبری (برای هدایت آنان) نیامد، مگر او را مسخره کردند: يَـٰحَسْرَةً عَلَى ٱلْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا۟ بِهِۦ يَسْتَهْزِءُونَ[۱۰۲]. نکره بودن حسرت به سبب اشاره به شدت و فزونی آن است[۱۰۳]. گوینده يَـٰحَسْرَةً بنا بر استعاره، خداست و ندا در اینجا مجاز و مراد از آن، خبر دادن از حسرت‌آمیز بودن حال کافران در قیامت است[۱۰۴].[۱۰۵]

نداشتن ایمان و عمل صالح

کافران[۱۰۶] در دوزخ فریاد برمی‌آورند که ما را از عذاب آتش بیرون آورید تا به جای کفر ایمان آورده، به جای گناه از خدا اطاعت کنیم: وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَـٰلِحًا غَيْرَ ٱلَّذِى كُنَّا نَعْمَلُ[۱۰۷] خدا به آنان می‌فرماید که پیش از این، فرصت کافی در اختیارشان نهاده و آن را از دست داده‌اند و اکنون باید عذاب و حسرت پشیمانی را بچشند: أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَآءَكُمُ ٱلنَّذِيرُ فَذُوقُوا۟ فَمَا لِلظَّـٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ[۱۰۸]. این توبه، اعتراف و پشیمانی بر از دست دادن زمان است[۱۰۹]. واژه يَصْطَرِخُونَ از «صراخ» است و شدت فریاد را می‌رساند و در موارد استغاثه بسیار به کار می‌رود. آنان از آن رو این جمله را بر زبان می‌آورند که به اعمال ناصالح سرگرم بوده، اکنون فرصت از دست رفته را حسرت می‌برند[۱۱۰]. کافران در قیامت پس از برخاستن از قبرها چنین ندا می‌دهند: ای وای بر ما! این روز جزاست[۱۱۱]: وَقَالُوا۟ يَـٰوَيْلَنَا هَـٰذَا يَوْمُ ٱلدِّينِ[۱۱۲] عبارت يَـٰوَيْلَنَا هنگام هلاک به کار می‌رود[۱۱۳]. آنان روز حساب، به حق و به گناهان خود اعتراف می‌کنند، در حالی که خاضع و پشیمان هستند[۱۱۴]. برپایه آیه ۵۴ یونس[۱۱۵] ظالمان حسرت و ندامت خود را هنگام مشاهده عذاب الهی پنهان می‌کنند[۱۱۶]. برخی در آن جهان می‌گویند که ای کاش پیشاپیش چیزی برای زندگی‌مان فرستاده بودیم: يَقُولُ يَـٰلَيْتَنِى قَدَّمْتُ لِحَيَاتِى[۱۱۷]،[۱۱۸] زیرا آنان همه فرصت‌ها را در دنیا از دست داده و توشه‌ای برای زندگی جدید خود از پیش نفرستاده‌اند[۱۱۹]؛ آن‌گاه آرزو می‌کنند که به دستورات خدا عمل کرده، در زندگی‌شان کارهای پسندیده انجام داده و عملی نیک ذخیره کرده بودند؛ ولی دیگر سودی ندارد[۱۲۰]. اطلاق واژه حیات، اشاره به اهمیت و بقای زندگی آخرت در برابر زندگی فانی دنیا دارد[۱۲۱].[۱۲۲]

کوتاهی در حق خدا و ریشخند کردن آیات او

کسانی که در اطاعت فرمان خدا کوتاهی کرده و از ریشخند کنندگان آیات او بوده‌اند، در قیامت به حسرتی گران بر کوتاهی‌هایشان دچار می‌شوند: أَن تَقُولَ نَفْسٌۭ يَـٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّـٰخِرِينَ[۱۲۳] این آیه به انسان آگاهی می‌دهد تا از فرصت خود بهره گیرد، پیش از اینکه آن را از دست بدهد و در حق خدا کوتاهی و وعده‌هایش را مسخره کند[۱۲۴]. به فرموده موسی بن جعفر(ع) «جَنـبِ اللّهِ» در این آیه، امیرمؤمنان(ع) و جانشینان پس از ایشان‌اند[۱۲۵]، چنان‌که امام علی(ع) نیز جَنۢبِ ٱللَّهِ را بر خود تطبیق کرده است[۱۲۶].[۱۲۷]

انفاق نکردن در راه خدا

خدای رحمان می‌فرماید: از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا مرگ مرا اندکی به تأخیر نینداختی، تا در راه خدا صدقه دهم و از صالحان باشم: وَأَنفِقُوا۟ مِن مَّا رَزَقْنَـٰكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِىَ أَحَدَكُمُ ٱلْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَآ أَخَّرْتَنِىٓ إِلَىٰٓ أَجَلٍۢ قَرِيبٍۢ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ ٱلصَّـٰلِحِينَ[۱۲۸][۱۲۹].[۱۳۰]

تکذیب قرآن و عترت

تکذیب قرآن، یکی از علل حسرت کافران در آخرت است[۱۳۱]: وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ * وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ * وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ[۱۳۲] پیامبر(ص) این آیه را بر امام علی(ع) تطبیق داده و تکذیب ولایت ایشان را مایه حسرتی در آخرت شمرده است[۱۳۳]. در آیات دیگری نیز به حسرت اشاره شده است؛ از جمله در آیه ۴۴ انعام[۱۳۴] از حسرت شدید کافران هنگام از دست دادن نعمت‌های فراوانی سخن رفته است که خدا در اختیارشان قرار داده بود[۱۳۵] و در آیه ۸۴ یوسف[۱۳۶] از تأسف و حسرت شدید یعقوب(ع) بر از دست دادن یوسف(ع) یاد شده[۱۳۷] و در آیات ۹۹ - ۱۰۰ مؤمنون[۱۳۸] از حسرت مردمان هنگام مرگ و سربرآوردن از قبر سخن رفته است. در روایات نیز از حسرت و عوامل حسرت از قبیل افراط و تفریط[۱۳۹]، عبرت نگرفتن[۱۴۰] از حوادث دنیا و... سخن به میان آمده است[۱۴۱].[۱۴۲]

منابع

پانویس

  1. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
  2. «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
  3. «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم! * ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۸.
  4. «و ما خوب می‌دانیم که برخی از شما دروغ‌انگارند * و اینکه این (قرآن)، دریغ (دل) کافران است» سوره حاقه، آیه ۴۹-۵۰.
  5. «خداوند کافران را لعنت و برای آنان آتش (دوزخ) را آماده کرده است * هماره در آن جاودانند و یار و یاوری نمی‌یابند * روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۴-۶۶.
  6. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
  7. «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
  8. «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
  9. «و ما خوب می‌دانیم که برخی از شما دروغ‌انگارند» سوره حاقه، آیه ۴۹.
  10. «و اینکه این (قرآن)، دریغ (دل) کافران است» سوره حاقه، آیه ۵۰.
  11. «روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.
  12. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۴۵۲.
  13. التحقیق، ج ۲، ص۲۱۵، «حسر».
  14. لغت نامه، ج ۶، ص۸۹۵۲، «حسرت».
  15. مقاییس اللغه، ج ۲، ص۶۱ - ۶۲؛ الصحاح، ج ۲، ص۶۳۰، «حسر».
  16. العین، ص۱۷۸؛ تهذیب اللغه، ج ۴، ص۲۸۸، «حسر».
  17. مقاییس اللغه، ج ۲، ص۶۲.
  18. التحقیق، ج ۲، ص۲۱۵.
  19. الفروق اللغویه، ص۱۸۶.
  20. العین، ص۷۹۸؛ الصحاح، ج ۵، ص۲۰۴۰؛ المصباح، ص۵۹۸، «ندم».
  21. مقاییس اللغه، ج ۲، ص۵۴، «ح ز ن».
  22. الصحاح، ج ۵، ص۲۰۹۸؛ مفردات، ص۱۲۳، «حزن».
  23. التبیان، ج ۲، ص۶۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۴۵۶.
  24. جامع السعادات، ج ۳، ص۵۳، ۸۰.
  25. احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۱۹۸.
  26. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۵۷.
  27. نمونه، ج ۳، ص۱۳۸.
  28. «ای مؤمنان! مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش- هنگامی که سفر رفتند یا جهادگر شدند- گفتند: اینان اگر نزد ما می‌ماندند نمی‌مردند یا کشته نمی‌شدند (بگذار چنین بپندارند) تا این (پندار) را خداوند دریغی در دل‌هایشان کند؛ و این خداوند است که زنده می‌گرداند و می‌میراند و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره آلعمران، آیه ۱۵۶.
  29. جامع‌البیان، ج ۴، ص۹۷؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص۸۶۷.
  30. مجمع البیان، ج ۲، ص۸۶۷.
  31. روض الجنان، ج ۵، ص۱۲۱.
  32. جامع البیان، ج ۵، ص۱۰۶.
  33. «و اگر بخششی از خداوند به شما رسد- چنان که گویی شما را با او دوستی در میان نبوده است - می‌گوید: کاش من نیز با آنان (همراه) می‌بودم تا به رستگاری سترگی می‌رسیدم!» سوره نساء، آیه ۷۳.
  34. التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۱۴۰.
  35. جامع‌البیان، ج ۵، ص۱۰۵.
  36. مجمع‌البیان، ج ۳، ص۱۱۵.
  37. «بی‌گمان کافران دارایی‌های خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا می‌بخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب می‌گردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند» سوره انفال، آیه ۳۶.
  38. جامع البیان، ج ۹، ص۱۵۹.
  39. مجمع‌البیان، ج ۴، ص۸۳۲.
  40. المیزان، ج ۴، ص۵۵.
  41. «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.
  42. التبیان، ج ۶ ص۴۷۱؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص۶۳۴ - ۶۳۵.
  43. روح‌المعانی، ج ۸، ص۶۴.
  44. من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۹۰؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.
  45. فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۲۷۱.
  46. «و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.
  47. مجمع البیان، ج ۶، ص۷۲۸.
  48. من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۳۳۲.
  49. «و همین که عذاب ما را در (می) یافتند ناگاه از آن می‌گریختند * مگریزید و به آنچه که در آن کامرانی یافته‌اید و به خانه‌هایتان باز گردید باشد که از شما بازخواست کنند گفتند: وای بر ما! بی‌گمان ما ستمگر بوده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۲-۱۴.
  50. مجمع البیان، ج ۷، ص۶۷.
  51. من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۱۹۶.
  52. «گفتند: وای بر ما! بی‌گمان ما سرکش بوده‌ایم» سوره قلم، آیه ۳۱.
  53. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۰۷.
  54. من وحی القرآن، ج ۲۳، ص۵۲.
  55. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۶۱۰.
  56. «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
  57. مجمع البیان، ج ۶، ص۶۹۴.
  58. من وحی القرآن، ج ۱۴، ص۲۷۱.
  59. التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص۴۲۶.
  60. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام می‌دهند داناست» سوره فاطر، آیه ۸.
  61. التبیان، ج ۸، ص۴۱۵.
  62. من وحی القرآن، ج ۱۹، ص۸۷.
  63. روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۴۳؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.
  64. روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۴۳.
  65. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۵۸.
  66. مجمع البیان، ج ۶، ص۷۹۵؛ الصافی، ج ۳، ص۲۸۱؛ تحفة الاحوزی، ج ۸، ص۴۷۸.
  67. «و روز دریغ را به آنان هشدار ده! آنگاه که کار یکسره شود و آنان در غفلت باشند و ایمان نیاورند» سوره مریم، آیه ۳۹.
  68. من وحی القرآن، ج ۱۵، ص۴۵.
  69. روح المعانی، ج ۸، ص۴۱۱ - ۴۱۲.
  70. مجمع البیان، ج ۶، ص۶۶۵.
  71. فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۰۹.
  72. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۱.
  73. «آنگاه که پیشگامان (گناه یا کفر) از پیروان (خویش) دوری می‌ورزند و در عذاب می‌نگرند و پیوندها میان آنها (یکسره) بریده می‌شود * و پیروان (آنان) می‌گویند: کاش برگشتی (به دنیا) می‌داشتیم تا از آنها دوری می‌جستیم چنان که آنان از ما دوری جستند؛ بدین گونه خداوند کردارهایشان را (چون) دریغ‌هایی به آنان می‌نمایاند در حالی که آنان از آتش بیرون آمدنی نیستند» سوره بقره، آیه ۱۶۶-۱۶۷.
  74. التبیان، ج ۲، ص۶۸.
  75. التبیان، ج ۲، ص۶۸ - ۷۰.
  76. جامع‌البیان، ج ۲، ص۴۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۱۹۲؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۳۲.
  77. مجمع البیان، ج ۱، ص۴۵۸.
  78. روض‌الجنان، ج ۲، ص۲۸۵.
  79. روض‌الجنان، ج ۲، ص۲۸۴.
  80. جامع‌البیان، ج ۲، ص۴۴ - ۴۵.
  81. مجمع‌البیان، ج ۱، ص۴۵۸.
  82. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۲.
  83. «کسانی که لقای خداوند را دروغ شمردند بی‌گمان زیان برده‌اند؛ تا آنگاه که رستخیز ناگهان بر آنان در رسد می‌گویند: ای دریغ از آن کوتاهی‌ها که در دنیا کرده‌ایم! - در حالی که بارهای سنگین (گناهان) خود را بر دوش می‌کشند- آگاه باشید! بد باری است که بر دوش می‌کشن» سوره انعام، آیه ۳۱.
  84. التبیان، ج ۴، ص۱۱۵.
  85. مجمع البیان، ج ۴، ص۴۵۳.
  86. روض الجنان، ج ۷، ص۲۶۹.
  87. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۳.
  88. «و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده می‌شود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان می‌یابی و می‌گویند: وای بر ما! این چه کارنامه‌ای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمی‌نهد و آنچه کرده‌اند پیش چشم می‌یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌ورزد» سوره کهف، آیه ۴۹.
  89. مجمع البیان، ج ۶، ص۷۳۲ - ۷۳۳.
  90. تفسیر ابن کثیر، ج ۵، ص۱۴۹.
  91. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۳.
  92. تفسیر سورآبادی، ج ۳، ص۱۷۰۹؛ زبده‌البیان، ج ۴، ص۵۶۳.
  93. «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم! * ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۸.
  94. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۲۵۶۰.
  95. جامع البیان، ج ۱۹، ص۶.
  96. مجمع‌البیان، ج ۷، ص۲۶۳.
  97. من وحی القرآن، ج ۱۷، ص۳۶.
  98. جامع‌البیان، ج ۱۹، ص۷.
  99. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۳.
  100. «روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.
  101. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۵۸۳؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۲۸۸۳.
  102. «دریغا بر آن بندگان! هیچ فرستاده‌ای نزدشان نمی‌آمد مگر که او را ریشخند می‌کردند» سوره یس، آیه ۳۰.
  103. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۲۶۹.
  104. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۲۶۹ و ۲۷۰؛ من وحی القرآن، ج ۱۹، ص۱۴۴.
  105. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۴.
  106. جامع البیان، ج ۲۲، ص۹۲ - ۹۳.
  107. «و آنان در آن فریاد سر می‌دهند که پروردگارا! ما را بیرون آور تا کاری شایسته جز آنچه (پیش‌تر) می‌کردیم در پیش گیریم؛ آیا ما به شما عمر (دراز) ندادیم که در آن آن کس که اهل پند است، پند می‌گیرد، و (آیا) هشداردهنده‌ای نزدتان نیامد؟ پس (عذاب را) بچشید که ستمک» سوره فاطر، آیه ۳۷.
  108. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۶۴۱.
  109. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۲۹۴۵.
  110. روح المعانی، ج ۱۱، ص۳۷۲ - ۳۷۳.
  111. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۳۲۶.
  112. «و می‌گویند: وای بر ما! این روز پاداش و کیفر است» سوره صافّات، آیه ۲۰.
  113. التفسیرالکبیر، ج ۲۶، ص۳۲۶.
  114. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۶۸۷.
  115. وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍۢ ظَلَمَتْ مَا فِى ٱلْأَرْضِ لَٱفْتَدَتْ بِهِۦ وَأَسَرُّوا۟ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا۟ ٱلْعَذَابَ وَقُضِىَ بَيْنَهُم بِٱلْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ «و اگر آنچه در زمین است از آن هر کسی که ستم ورزیده است می‌بود با آن (رهایی) خویش را باز می‌خرید و چون عذاب را بنگرند پشیمانی خویش را پنهان می‌دارند و میان آنان به دادگری داوری می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۵۴.
  116. مجمع البیان، ج ۵، ص۱۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص۳۵۲؛ فتح القدیر، ج ۲، ص۵۱۵.
  117. «می‌گوید: کاش برای (این) زندگیم (توشه‌ای) پیش می‌فرستادم» سوره فجر، آیه ۲۴.
  118. التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۲۹۹.
  119. من وحی القرآن، ج ۲۴، ص۲۵۳.
  120. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۴۲.
  121. التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص۱۶۰.
  122. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۴.
  123. «(و پیش از آن) که کسی بگوید: ای دریغا از آنچه درباره خداوند کوتاهی کردم و بی‌گمان از ریشخندکنندگان بودم» سوره زمر، آیه ۵۶.
  124. فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۵۹؛ من وحی القرآن، ج ۱۹، ص۳۵۳.
  125. الکافی، ج ۱، ص۱۴۵.
  126. ینابیع الموده، ج ۳، ص۴۰۱.
  127. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۵.
  128. «و از آنچه روزیتان کرده‌ایم (در راه خداوند) هزینه کنید پیش از آنکه مرگ هر یک از شما در رسد آنگاه بگوید: پروردگارا! چرا (مرگ) مرا تا زمانی نزدیک پس نیفکندی تا صدقه بدهم و از شایستگان باشم» سوره منافقون، آیه ۱۰.
  129. من هدی القرآن، ج ۱۵، ص۴۲۸؛ من وحی القرآن، ج ۲۲، ص۲۴۵.
  130. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۵.
  131. بحر العلوم، ج ۳، ص۴۹۳، البحر المحیط، ج ۱۰، ص۲۶۷؛ من وحی القرآن، ج ۲۳، ص۸۳.
  132. «و بی‌گمان این یادکردی برای پرهیزگاران است * و ما خوب می‌دانیم که برخی از شما دروغ‌انگارند * و اینکه این (قرآن)، دریغ (دل) کافران است» سوره حاقه، آیه ۴۸-۵۰.
  133. الکافی، ج ۱، ص۴۳۳.
  134. فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُكِّرُوا۟ بِهِۦ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَٰبَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُوا۟ بِمَآ أُوتُوٓا۟ أَخَذْنَـٰهُم بَغْتَةًۭ فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ «آنگاه چون هشدارهایی را که به آنان داده شده بود فراموش کردند درهای هر چیز (از نعمت و آسایش) را بر آنان گشودیم تا چون از داده‌ها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) فرو گرفتیم و آنان یکباره ناامید گردیدند» سوره انعام، آیه ۴۴.
  135. التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۵۳۵؛ روض الجنان، ج ۷، ص۲۸۹؛ روح البیان، ج ۳، ص۳۰.
  136. وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَـٰٓأَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَٱبْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ ٱلْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌۭ «و از آنان روی گردانید و گفت: دریغا یوسف! و دیدگانش از اندوه، نابینا شد در حالی که اندوه خود را فرو می‌خورد» سوره یوسف، آیه ۸۴.
  137. زادالمسیر، ج ۲، ص۴۶۳؛ زبده‌التفاسیر، ج ۳، ص۴۰۲؛ الصافی، ج ۳، ص۳۸.
  138. حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ «هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید * شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹-۱۰۰.
  139. خصال، ص۶۱۷؛ تحف العقول، ص۱۰۷.
  140. الکافی، ج ۲، ص۴۱۹؛ المحاسن، ج ۱، ص۲۵۲.
  141. صحیفه سجادیه، ص۵۸؛ میزان الحکمه، ج ۱، ص۶۳۴.
  142. گرگانی، نجمه، مقاله «حسرت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۶۶۵.