گریه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«گریه» واکنش عاطفی در مواجهه با مصیبت و از شاخصه‌های فرهنگ شیعی است. اشک و گریه یا «بکا» یا «دمع»، نشانه رقت قلبی و رفتاری طبیعی است که انسان، به طور ارادی یا غیرارادی، در موقعیت‌های خاص هیجانی و عاطفی (تأثر، ترس، فقدان، محبت و...) بروز می‌دهد. یکی از مهم‌ترین موقعیت‌هایی که معمولاً فرد را به گریستن وامی‌دارد، فقدان نزدیکان یا اشخاص محبوب است. در فرهنگ شیعی، اشک و گریه جایگاه ویژه‌ای دارد و نشانه‌ای از ایمان فرد، خشوع در برابر خدا، بازگشت (توبه) و اقرار به گناهان و ارتباط عاطفی با اولیا و بزرگان مذهبی به ویژه معصومین به شمار می‌رود. موقعیت اقلیتی در جهان اسلام و محدودیت‌ها و فشارهای سیاسی و اجتماعی که به خصوص در قرون اولیه و در حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس علیه جامعه شیعیان اعمال می‌شد و رخدادهای مصیبت‌باری که شیعیان و بزرگانشان متحمل شدند، بستری طبیعی برای بروز رفتارهای عاطفی و آمیخته شدن فرهنگ شیعی با مفاهیمی چون «رنج» و «مصیبت» را فراهم کرد[۱].

گریه بر مصیبت امام حسین (ع)

مهم‌ترین رخداد مصیبت بار در تاریخ و فرهنگ شیعه، واقعه عاشورا بوده است. چنانکه از جمله در زیارت عاشورا بر این نکته تأکید شده است: «به راستی عاشورا چه مصیبت بزرگی و چه داغ گرانی بود در اسلام و در تمام آسمان‌ها و زمین». در منابع شیعی، روایات متعددی با مضمون تشویق و تحریض شیعیان به ذکر مصیبت عاشورا و گریه بر آن نقل شده است. در این روایات، گریه بر امام حسین (ع) عملی ارزشمند و مستوجب ثواب و فواید دنیوی و اخروی فراوانی دانسته شده است. از جمله در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که هرکس در مصیبت اهل بیت بگرید و دیگران - «حتی یک نفر دیگر» - را به گریه وادارد، اهل بهشت است؛ حتی کسی که «تباکی» کند یعنی حالت گریه و سوگواری به خود بگیرد. در روایتی از امام رضا (ع) نیز خطاب به یکی از یارانشان آمده است: «ای فرزند شیب! اگر بر چیزی گریان شدی پس بر حسین گریه کن!... اگر بر حسین بگریی به طوری که اشک‌هایت بر صورتت جاری شود، خداوند همه گناهان تو را از کوچک و بزرگ و کم و زیاد می‌بخشد». همچنین در روایت دیگری از همان امام آمده است: «هرکس مصائب ما را یادآور شود و بر آنچه نسبت به ما مرتکب شدند بگرید، در درجات‌مان در روز قیامت همراه ما خواهد بود و کسی که یادآور شود مصائب ما را پس بگرید و بگریاند چشمش گریان نخواهد بود، روزی که چشم‌ها گریان‌اند. و هرکس بنشیند در مجلسی که در آن امر ما را زنده نگه می‌دارند دلش نمی‌میرد روزی که دل‌ها می‌میرند».

امامان شیعه خود نیز به یاد واقعه عاشورا می‌گریستند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که امام سجاد (ع) تا ۲۰ سال بر عاشورا می‌گریست؛ تا جایی که غلام آن حضرت نگران سلامتی‌اش می‌شد. از امام رضا (ع) هم نقل شده است که: «روز [عزای] حسین چشمان‌مان را زخمی کرده و اشک‌هامان را جاری کرده است... پس بر مثل حسین باید بگریند گریه کنندگان که همانا گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می‌برد».

در منابع شیعی از جمله کامل الزیارات و بحارالانوار روایات متعددی نقل شده که قدمت گریه بر امام حسین (ع) را به قبل از عاشورا و حتی قرن‌ها پیش از اسلام و به زمان خلقت حضرت آدم (ع) برمی‌گرداند. مطابق این روایات، واقعه عاشورا در تاریخ حیات بشری دارای چنان اهمیتی است که پیامبران از جمله نوح (ع)، ابراهیم (ع)، اسماعیل (ع)، موسی (ع)، سلیمان (ع)، زکریا (ع) و عیسی (ع) و اولیای الهی از آن باخبر شده و به یاد آن گریسته‌اند. همچنین در این منابع روایاتی با مضمون گریستن زمین و آسمان، ملایک و همه مخلوقات در واقعه عاشورا آمده است. از جمله از امام علی (ع) نقل شده است: «همه بر او [امام حسین (ع)] می‌گریند، حتی حیوانات وحشی در بیابان‌ها و ماهیان در دریا و پرنده‌ها در آسمان و می‌گریند بر او خورشید و ماه و ستارگان و آسمان و زمین و مؤمنین از انس وجن و همه ملائک آسمان‌ها و زمین و رضوان و مالک و اهل عرش». همچنین روایاتی با مضمون گریه پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) بر عاشورا ذکر شده است. در بحارالانوار در روایتی از قول پیامبر اکرم (ص) بر گریه کنندگان امام حسین (ع) درود خدا فرستاده شده است: «صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْنِ». در روایتی مشهور و منسوب به امام حسین (ع) نیز ایشان خود را «کشته اشک» خوانده است: «‌أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ» (من کشته اشکم. مؤمنی مرا یاد نمی‌کند، مگر اینکه اشکش جاری می‌شود).

مجموعه این روایات و سیره بزرگان و علمای شیعه که تا امروز استمرار دارد، گریه و اشک بر مصائب اهل بیت را به یکی از ارکان فرهنگ شیعی تبدیل کرده است. همچنان‌که تحریک عاطفی و گریاندن افراد در سوگ اهل بیت، از گذشته تا امروز، عامل محوری در نگارش و تدوین مقاتل و نیز سرایش مراثی و نوحه‌ها بوده است. این محوریت اشک و گریه را از جمله در کاربرد واژه‌هایی نظیر «بکا» و «دمع» در نامگذاری برخی از مقاتل می‌توان دید (به عنوان مثال الدمعة الساکبة، فیض الدموع، دمع السجوم، امواج البکا، طوفان البکا و...).

به نظر می‌رسد تأکید بسیار امامان شیعه بر فضیلت گریه بر امام حسین (ع) عکس‌العملی بوده است به تلاش‌های بنی‌امیه برای از یاد بردن عاشورا و ابزاری برای هویت‌بخشی و حفظ انسجام جامعه شیعیان در دورانی که تحت ظلم و فشار بودند. برخی محققان ازجمله محمد باقر بهبودی و مرتضی مطهری نیز این تأکید خاص بر گریه در روایات را ناظر به شرایط دوران زندگی امامان شیعه و وجه مبارزاتی گریه بر امام حسین (ع) در آن دوره دانسته و در تعمیم مدلول این روایات به گریه در همه زمان‌ها و شرایط تردید کرده‌اند. حضرت امام خمینی هم تأکید بر گریه و به خصوص تباکی را نشانه اهداف سیاسی شیعه دانسته و از تعبیر «گریه سیاسی» برای آن استفاده کرده است.

گریه بر اهل بیت از موارد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت بوده است. در منابع حدیثی اهل سنت، روایاتی با مضمون مذمت گریه بر میت و عزاداری آمده است و بسیاری از علمای سنی با استناد به این روایات، گریه بر مردگان را «بدعت» و حرام شرعی می‌دانند[۲].

منابع

پانویس