بنیجهینه: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
نام قبیلهای در حوالی مدینه است. از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در مورد سپاه [[سفیانی]] که [[مدینه]] را خراب کرده، برای مقابله با [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} رهسپار مکه معظمه میشود روایت شده است: خداوند [[جبرئیل]] را میفرستد و به او میفرماید: برو نابودشان بساز. پس با پای خود بر زمین میزند و خداوند همه آنها را در کام زمین فرومیبرد، جز دو نفر از اهل جهینه، کسی از آنها زنده نمیماند<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۴۶۷.</ref>. در روایت دیگری آمده است، وقتی سپاه سفیانی در سرزمین بیداء خسف میشود، از آنها جز دو نفر -که از قبیله جهینه هستند- باقی نمیماند که برای مردم از داستان خسف گزارش ببرند؛ یکی از آنها "بشیر" و دیگری "نذیر" است<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۴۵۶؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۶۶؛ الزام الناصب، ص ۱۹۰.</ref>. البته در حدیث دیگری نام آن دو نفر "وتر" و "وُتَیره" از قبیله مراد آمده است، که صورت آنها به عقب برگردانده شده، عقب عقب راه میروند تا آنچه به قومشان آمده، به مردم خبر دهند<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۵؛ الزام الناصب، ص ۲۸ و ۱۷۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۵۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۴
مقدمه
نام قبیلهای در حوالی مدینه است. از رسول گرامی اسلام (ص) در مورد سپاه سفیانی که مدینه را خراب کرده، برای مقابله با حضرت مهدی (ع) رهسپار مکه معظمه میشود روایت شده است: خداوند جبرئیل را میفرستد و به او میفرماید: برو نابودشان بساز. پس با پای خود بر زمین میزند و خداوند همه آنها را در کام زمین فرومیبرد، جز دو نفر از اهل جهینه، کسی از آنها زنده نمیماند[۱]. در روایت دیگری آمده است، وقتی سپاه سفیانی در سرزمین بیداء خسف میشود، از آنها جز دو نفر -که از قبیله جهینه هستند- باقی نمیماند که برای مردم از داستان خسف گزارش ببرند؛ یکی از آنها "بشیر" و دیگری "نذیر" است[۲]. البته در حدیث دیگری نام آن دو نفر "وتر" و "وُتَیره" از قبیله مراد آمده است، که صورت آنها به عقب برگردانده شده، عقب عقب راه میروند تا آنچه به قومشان آمده، به مردم خبر دهند[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ روزگار رهایی، ج ۱، ص ۴۶۷.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۴۵۶؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۶۶؛ الزام الناصب، ص ۱۹۰.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۵؛ الزام الناصب، ص ۲۸ و ۱۷۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۵۸.