ازدواج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در [[قرآن کریم]]، [[فلسفه]] و آثار ازدواج، افزایش نسل<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، ایجاد [[آسایش]]، [[مودت]] و [[رحمت]] و از [[آیات]] و نشانههای وجود خداوند<ref>سوره روم، آیه ۲۱.</ref> معرفی شده است. [[روایات]]، ازدواج را [[سنت پیامبر]]{{صل}}<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.</ref> و موجب [[پاکدامنی]] [[انسانها]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۳۶.</ref>، [[حفظ]] [[عفاف]]، [[گشایش]] درهای [[رحمت الهی]]<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۲.</ref>، کاملشدن نیمی از [[دین]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۷.</ref> و دریافت پاداش مضاعف<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۸.</ref> و از هر بنایی، پیش خداوند محبوبتر<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۳–۱۵۴.</ref> معرفی کرده و [[رهبانیت]] و پرهیز از این [[سنت نبوی]] را امری ناپسند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۲۱؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۵.</ref> دانسته است<ref>[[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.</ref>. | در [[قرآن کریم]]، [[فلسفه]] و آثار ازدواج، افزایش نسل<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، ایجاد [[آسایش]]، [[مودت]] و [[رحمت]] و از [[آیات]] و نشانههای وجود خداوند<ref>سوره روم، آیه ۲۱.</ref> معرفی شده است. [[روایات]]، ازدواج را [[سنت پیامبر]]{{صل}}<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.</ref> و موجب [[پاکدامنی]] [[انسانها]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۳۶.</ref>، [[حفظ]] [[عفاف]]، [[گشایش]] درهای [[رحمت الهی]]<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۲.</ref>، کاملشدن نیمی از [[دین]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۷.</ref> و دریافت پاداش مضاعف<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۸.</ref> و از هر بنایی، پیش خداوند محبوبتر<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۳–۱۵۴.</ref> معرفی کرده و [[رهبانیت]] و پرهیز از این [[سنت نبوی]] را امری ناپسند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۲۱؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۵.</ref> دانسته است<ref>[[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.</ref>. | ||
== حکم ازدواج == | |||
{{اصلی|ازدواج در فقه اسلامی}} | |||
عقد ازدواج یا برای مدّتی معیّن منعقد میشود یا برای همیشه، از اوّلی به [[متعه]] یا [[ازدواج موقّت]] و از دومی به ازدواج دائم تعبیر میشود. ازدواج به خودی خود برای [[مشتاق]] آن و نیز به قول مشهور برای غیر مشتاق، [[مستحب]] و ترک آن [[مکروه]] است؛ امّا در صورت [[خوف]] وقوع در [[گناه]] به سبب ترک آن، [[واجب]] است. | |||
ازدواج به لحاظ کسی که با او پیوند [[زناشویی]] بسته میشود یا [[حرام]] است، مانند ازدواج با محارم، یا مکروه است، مانند ازدواج با نازا و شرابخوار و یا مستحب، مانند ازدواج با زن بِکر (دوشیزه)، پاکدامن، فرزندآور و [[فرمان]] بردار شوهر<ref>جواهر الکلام، ج۸، ص۲۹، ۱۴ و ۳۳ ـ ۳۴؛ العروة الوثقی، ج۲، ص۷۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷ ـ ۵۹ و ۷۹ ـ ۸۴.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۳۹۰-۳۹۱.</ref> | |||
== انتخاب همسر == | |||
{{اصلی|انتخاب همسر}} | |||
[[زن]] و شوهر از ارکان [[خانواده]] به شمار میروند و خانواده مهمترین نقش را در [[تربیت فرزند]] ایفا میکند؛ از اینرو، اگر [[همسران]] از لحاظ جسمی، افرادی سالم و از لحاظ [[روحی]] و [[معنوی]]، [[صالح]] و [[تربیت یافته]] باشند به جدّ میتوان گفت بخش مهمی از تربیت فرزند، سامان یافته و تضمین شده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} هم، دیگران را به این امر خطیر سفارش کردهاند و هم خود در انتخاب همسر دقت نمودهاند. پیامبر اکرم{{صل}} میفرماید: «به همشأن خود زن بدهید و از همشأن خود زن بگیرید و برای نطفههای خود [جایگاهی مناسب] [[انتخاب]] کنید»<ref>{{متن حدیث|أَنْكِحُوا الْأَكْفَاءَ وَ انْكِحُوا فِيهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ}}؛ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۹.</ref>. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} در عمل، درباره خود و خانواده خود چنین کرده و در انتخاب همسر، دقت لازم را مبذول داشتهاند. اهمیت مسئله انتخاب همسر در [[سیره معصومان]]{{عم}} روشن است. اما باید توجه داشت که تمام اهمیت این مسئله برای [[تربیت فرزند]] نیست، بلکه چنان که در برخی از [[روایات]] آمده، برای ایجاد تفاهمِ [[زن]] و شوهر و [[ثبات]] و [[آسایش]] [[خانواده]] نیز میتواند باشد که آن هم محیط [[امن]] و سالمی را برای تربیت فراهم میآورد. برای نمونه، یکی از ویژگیهایی که [[معصومان]]{{عم}} به رعایت آن در انتخاب همسر سفارش کردهاند و ازدواج امیرمؤمنان علی{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} نیز با توجه به این ملاک بوده است، همشأن بودن [[زن]] و شوهر است. این امر مهمترین عامل تفاهم زن و شوهر و استحکام [[نظام]] [[خانواده]] است که این نیز مهمترین عامل در پرورش درست [[فرزندان]] است. در مقابل، تفاهم نداشتن [[همسران]] و درگیری آنها که موجب ایجاد خدشه در کانون [[تربیت]] میشود، مهمترین و بیشترین عامل [[انحراف]] فرزندان است<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۳۶.</ref>. | |||
== انواع ازدواج == | == انواع ازدواج == |
نسخهٔ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۵
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 3 تیر ۱۴۰۳ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مقدمه
میل به ازدواج و همسرگزینی به اقتضای حکمت الهی در ساختمان وجودی انسان تعبیه شده و تدبیر الهی چنین اقتضا کرده که ارضای نیاز جنسی، تأمین بخشی از نیازهای عاطفی، ارضای حس جاودانهخواهی از طریق تولید نسل، تکامل روحی در پرتو تعهدورزی و ایفای نقشهای خانوادگی و... از مجرای آن تحقق یابد. علاوه بر نیازهای فردی، ضرورت تأمین برخی از مصالح اجتماعی نیز در سوقدهی به سمت ازدواج و تشکیل خانواده مدخلیت داشته است. مهمترین ویژگی خانواده کنترل روابط جنسی مرد و زن در چارچوب ضوابط و معیارهای خاص عرفی و دینی است. همسری در این نظام الزاماً جنبه اختصاصی داشته و این خود با توجه به مجموع ملاحظههای فردی و اجتماعی و توقع دستیابی به نتیجههای مورد نظر، بهترین الگوی ممکن است و متقابلاً فقدان آن، زمینه بروز آسیبها و عوارض بعضاً جبرانناپذیری را فراهم میسازد. کسب حیثیت و اعتبار اجتماعی در جامعه اسلامی نیز از جمله آثار مترتب بر تأهل و همسرگزینی است که از سنخ انگیزههای درجه دوم این اقدام شمرده میشود. مصالح اجتماعی انسان اقتضا دارد زندگی وی به صورت خانوادگی تشکیل شود و جریان پیدا کند و روابط زن و مرد باید تحت کنترل و ضوابط و معیارهای خاصی انجام شود و همسر باید جنبه اختصاصی داشته باشد. از جمله مصالح اجتماعی آن است که باید با تشکیل خانواده نسل انسان حفظ شود و سپس بسیاری از مسائل اجتماعی و حقوقی مانند ارث، انفاق و تربیت و دیگر مسئولیتهایی که پدر و مادر نسبت به فرزند خویش دارند یا صداق و انفاق و تمتع و التذاذ و اطاعت و دیگر مسئولیتهایی که هر یک از دو همسر نسبت به یکدیگر دارند، بر تشکیل خانواده و حفظ نسل بار خواهد شد[۱].[۲]
معناشناسی
ازدواج برگرفته از واژه زوج به معنای جفت در مقابل فرد[۳] و به معنای قرینشدن با یکدیگر، شوهرکردن، زنگرفتن و زناشویی[۴] است. در فقه در همان معنای لغوی و عرفی بهکار رفتهاست و به آن نکاح نیز گفته میشود[۵].
پیشینه
ازدواج به قدمت خلقت آدمی است؛ زیرا پس از آفرینش حضرت آدم(ع)، خداوند همسرش را آفرید و او را به همسری وی درآورد[۶]. ازدواج پیوسته به عنوان سنتی مورد احترام[۷] در میان ادیان الهی و ملل مختلف از قراردادها و احکام خاصی پیروی کردهاست و در اسلام جایگاهی ویژه دارد.
در قرآن کریم، فلسفه و آثار ازدواج، افزایش نسل[۸]، ایجاد آسایش، مودت و رحمت و از آیات و نشانههای وجود خداوند[۹] معرفی شده است. روایات، ازدواج را سنت پیامبر(ص)[۱۰] و موجب پاکدامنی انسانها[۱۱]، حفظ عفاف، گشایش درهای رحمت الهی[۱۲]، کاملشدن نیمی از دین[۱۳] و دریافت پاداش مضاعف[۱۴] و از هر بنایی، پیش خداوند محبوبتر[۱۵] معرفی کرده و رهبانیت و پرهیز از این سنت نبوی را امری ناپسند[۱۶] دانسته است[۱۷].
حکم ازدواج
عقد ازدواج یا برای مدّتی معیّن منعقد میشود یا برای همیشه، از اوّلی به متعه یا ازدواج موقّت و از دومی به ازدواج دائم تعبیر میشود. ازدواج به خودی خود برای مشتاق آن و نیز به قول مشهور برای غیر مشتاق، مستحب و ترک آن مکروه است؛ امّا در صورت خوف وقوع در گناه به سبب ترک آن، واجب است.
ازدواج به لحاظ کسی که با او پیوند زناشویی بسته میشود یا حرام است، مانند ازدواج با محارم، یا مکروه است، مانند ازدواج با نازا و شرابخوار و یا مستحب، مانند ازدواج با زن بِکر (دوشیزه)، پاکدامن، فرزندآور و فرمان بردار شوهر[۱۸].[۱۹]
انتخاب همسر
زن و شوهر از ارکان خانواده به شمار میروند و خانواده مهمترین نقش را در تربیت فرزند ایفا میکند؛ از اینرو، اگر همسران از لحاظ جسمی، افرادی سالم و از لحاظ روحی و معنوی، صالح و تربیت یافته باشند به جدّ میتوان گفت بخش مهمی از تربیت فرزند، سامان یافته و تضمین شده است. پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) هم، دیگران را به این امر خطیر سفارش کردهاند و هم خود در انتخاب همسر دقت نمودهاند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «به همشأن خود زن بدهید و از همشأن خود زن بگیرید و برای نطفههای خود [جایگاهی مناسب] انتخاب کنید»[۲۰].
پیامبر(ص) و ائمه(ع) در عمل، درباره خود و خانواده خود چنین کرده و در انتخاب همسر، دقت لازم را مبذول داشتهاند. اهمیت مسئله انتخاب همسر در سیره معصومان(ع) روشن است. اما باید توجه داشت که تمام اهمیت این مسئله برای تربیت فرزند نیست، بلکه چنان که در برخی از روایات آمده، برای ایجاد تفاهمِ زن و شوهر و ثبات و آسایش خانواده نیز میتواند باشد که آن هم محیط امن و سالمی را برای تربیت فراهم میآورد. برای نمونه، یکی از ویژگیهایی که معصومان(ع) به رعایت آن در انتخاب همسر سفارش کردهاند و ازدواج امیرمؤمنان علی(ع) و حضرت زهرا(س) نیز با توجه به این ملاک بوده است، همشأن بودن زن و شوهر است. این امر مهمترین عامل تفاهم زن و شوهر و استحکام نظام خانواده است که این نیز مهمترین عامل در پرورش درست فرزندان است. در مقابل، تفاهم نداشتن همسران و درگیری آنها که موجب ایجاد خدشه در کانون تربیت میشود، مهمترین و بیشترین عامل انحراف فرزندان است[۲۱].
انواع ازدواج
ازدواج در یک تقسیمبندی، بر اساس فقه شیعه، به دایم و موقت تقسیم شده است[۲۲]. ازدواج موقت که از آن به مُتعه تعبیر شده، در قرآن کریم ذکر شده است[۲۳]. مشروعیت این ازدواج، با احادیث بسیاری نیز ثابت[۲۴] و به عنوان حکمی قرآنی و سنتی نبوی معرفی شدهاست[۲۵]. پارهای تفاوتها، در احکام و شرایط، ازدواج موقت را از دایم متمایز ساختهاست؛ مانند موقت بودن این نوع ازدواج که موجب میشود زوجین در پایان مدت تعیین شده، بدون نیاز به طلاق از همدیگر جدا و نامحرم شوند. همچنین در متعه، تعیین مدت و مهریه شرط است و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و نفقه زوجه نیز بر زوج واجب نیست[۲۶].[۲۷]
شرایط ازدواج
فقها در تحقق و درستی ازدواج شروطی ذکر کردهاند:
- عقد: فقها ادعای اجماع کردهاند[۲۸] که خواندن صیغه عقد (ایجاب و قبول لفظی) شرط صحت ازدواج است و رضایت قلبی یا ایجاب و قبول عملی که همان معاطات است، کفایت نمیکند[۲۹].
- اذن ولیّ: فقها از دیرباز در ضرورت اجازه ولیّ، یعنی پدر یا جد پدری در ازدواج دایم یا موقت دختر باکرهای که به سن رشد رسیدهاست اختلاف نظر داشتهاند؛ هرچند در لزوم اذن ولی برای ازدواج صغیره و عدم لزوم اذن ولیّ برای ازدواج غیر باکره، اختلافی وجود ندارد.
- مَهر: مهر دادن از سنتهای کهن در روابط خانوادگی است که از آن به «صداق» و «کابین» نیز تعبیر میکنند[۳۰] و مراد از آن عین یا عملی است که مالیت داشته و قابل انتفاع شرعی باشد و هنگام ازدواج به صورت نقد از جانب مرد پرداخت میشود یا بر ذمه او قرار داده میشود[۳۱].
منابع
پانویس
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ج۲، ص۲۴۰ و ۲۴۶.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۲۵.
- ↑ جوهری، الصحاح، ۱/۳۲۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۲/۲۹۱.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۸/۱۱۴۵۴.
- ↑ زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۴۴۲.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.
- ↑ سوره شوری، آیه ۱۱.
- ↑ سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۳۶.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۲.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۷.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۸.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۳–۱۵۴.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۲۱؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۵.
- ↑ زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج۸، ص۲۹، ۱۴ و ۳۳ ـ ۳۴؛ العروة الوثقی، ج۲، ص۷۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷ ـ ۵۹ و ۷۹ ـ ۸۴.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۳۹۰-۳۹۱.
- ↑ «أَنْكِحُوا الْأَكْفَاءَ وَ انْكِحُوا فِيهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ»؛ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۹.
- ↑ حسینیزاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۳۶.
- ↑ انصاری، کتاب النکاح، ۲۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۲۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۴۴۸–۴۶۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۵–۸۰.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۶ و ۹.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۷۴.
- ↑ زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناضره، ۲۳/۱۵۶؛ طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ۱۱/۱۰.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۱۱؛ انصاری، کتاب النکاح، ۷۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۵/۵۹۶؛ خویی، موسوعه، ۳۳/۱۲۸.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳/۱۹۳۳۵.
- ↑ زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.