←واقعة سقیفه
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
چنان که گذشت، [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[ابوعبیده]] از [[لشکر اسامه]] جدا شدند و شبانه خود را به [[مدینه]] رساندند. صبح [[روز]] بعد، پس از [[نماز]]، پیامبر در برابر [[جمعیت]] تصریح کرد که ابوبکر و اطرافیانش برای [[فتنه]] به مدینه آمدهاند<ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۱۰-۱۰۸، به نقل از: ارشاد القلوب.</ref>. این نیز از هشدارهای پیامبر به [[مردم]] بود که برخی کسان میخواهند [[خلافت]] را به [[بیراهه]] و [[گمراهی]] بکشانند.<ref>[[سید حسن فاطمیموحد|فاطمیموحد، سید حسن]]، [[سقیفه (مقاله)| مقاله «سقیفه»]]، [[دانشنامه امام علی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۸]] ص ۴۱۲.</ref> | چنان که گذشت، [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[ابوعبیده]] از [[لشکر اسامه]] جدا شدند و شبانه خود را به [[مدینه]] رساندند. صبح [[روز]] بعد، پس از [[نماز]]، پیامبر در برابر [[جمعیت]] تصریح کرد که ابوبکر و اطرافیانش برای [[فتنه]] به مدینه آمدهاند<ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۱۰-۱۰۸، به نقل از: ارشاد القلوب.</ref>. این نیز از هشدارهای پیامبر به [[مردم]] بود که برخی کسان میخواهند [[خلافت]] را به [[بیراهه]] و [[گمراهی]] بکشانند.<ref>[[سید حسن فاطمیموحد|فاطمیموحد، سید حسن]]، [[سقیفه (مقاله)| مقاله «سقیفه»]]، [[دانشنامه امام علی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۸]] ص ۴۱۲.</ref> | ||
== | ==واقعه [[سقیفه]]== | ||
جو [[حاکم]] نشان میداد که [[منافقان]] و [[مسلمانان]] [[حسود]] و تازه مسلمانانی که از [[شمشیر]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} ضربه خورده بودند، میخواستند [[امام علی]]{{ع}} را از رسیدن به [[حکومت]] باز دارند. از سوی دیگر، [[قریش]] از [[انصار]] ضربهای سنگین خورده بود و با توجه به گرایشهای قبیلهای در آن عصر و [[پیشگویی پیامبر]] که در [[آینده]] گرفتاریهایی برای انصار پیش خواهد آمد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۵۳.</ref>، انصار پس از [[وفات پیامبر]] [[احساس]] خطر کردند. این امر از سخنان آنان در سقیفه هویدا است. از این رو، [[مصلحت]] دیدند که پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} در سقیفه گرد آیند پس و شخصی را از میان خود به عنوان حاکم برگزینند. ناگفته نماند که این تحلیل در صورتی روا است که به همۀ انصار خوشبینانه بنگریم، اما ریاستطلبان و منافقانی نیز در میان انصار بودند که شاید میخواستند [[ترس]] از قریش را -اگر چه [[واقعیت]] داشت- وسیله [[تبلیغ]] حکومت خود کنند و بدین وسیله [[خلافت]] را به راهی دیگر برند و خود نیز به اهداف مادی دست یابند. به هر سان، کوتاهی انصار در [[عمل به وصیت پیامبر]] و [[یاری]] نرساندن به امام علی{{ع}} انکارناپذیر است. | جو [[حاکم]] نشان میداد که [[منافقان]] و [[مسلمانان]] [[حسود]] و تازه مسلمانانی که از [[شمشیر]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} ضربه خورده بودند، میخواستند [[امام علی]]{{ع}} را از رسیدن به [[حکومت]] باز دارند. از سوی دیگر، [[قریش]] از [[انصار]] ضربهای سنگین خورده بود و با توجه به گرایشهای قبیلهای در آن عصر و [[پیشگویی پیامبر]] که در [[آینده]] گرفتاریهایی برای انصار پیش خواهد آمد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۵۳.</ref>، انصار پس از [[وفات پیامبر]] [[احساس]] خطر کردند. این امر از سخنان آنان در سقیفه هویدا است. از این رو، [[مصلحت]] دیدند که پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} در سقیفه گرد آیند پس و شخصی را از میان خود به عنوان حاکم برگزینند. ناگفته نماند که این تحلیل در صورتی روا است که به همۀ انصار خوشبینانه بنگریم، اما ریاستطلبان و منافقانی نیز در میان انصار بودند که شاید میخواستند [[ترس]] از قریش را -اگر چه [[واقعیت]] داشت- وسیله [[تبلیغ]] حکومت خود کنند و بدین وسیله [[خلافت]] را به راهی دیگر برند و خود نیز به اهداف مادی دست یابند. به هر سان، کوتاهی انصار در [[عمل به وصیت پیامبر]] و [[یاری]] نرساندن به امام علی{{ع}} انکارناپذیر است. | ||