عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== حادثه دیر جماجم == | == حادثه دیر جماجم == | ||
{{اصلی|دیر جماجم}} | {{اصلی|دیر جماجم}} | ||
واقعه موسوم به «دیر جماجم»، واپسین باری است که منابع و متون [[تاریخی]] از نقش [[نخع]] در تحولات قرن نخست هجری [[سخن]] به میان آوردهاند. [[عبدالرحمن بن اشعث بن قیس کندی]] که پیشتر از سردار [[دولت اموی]] بود، [[امیر]] [[عراق]] و [[خلیفه]] [[اموی]] را | واقعه موسوم به «دیر جماجم»، واپسین باری است که منابع و متون [[تاریخی]] از نقش [[نخع]] در تحولات قرن نخست هجری [[سخن]] به میان آوردهاند. [[عبدالرحمن بن اشعث بن قیس کندی]] که پیشتر از سردار [[دولت اموی]] بود، [[امیر]] [[عراق]] و [[خلیفه]] [[اموی]] را خلع نمود و برای مدتی امور قسمتهایی از [[ایران]] و عراق به دست گرفت. این امر، مورد توجه برخی از بزرگان و مشاهیر [[علمی]] و مذهبی عراق قرار گرفت از این رو به او پیوستند و با او همراه شدند. تا این که سرانجام، ابن اشعث و سپاهیانش در مقابل [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[نبرد]] دیر جماجم [[شکست]] خوردند و ابن اشعث در این واقعه کشته شد<ref>ابناعثم، احمد (م ۳۱۴)، الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱، ج۷، ص۹۱-۹۳.</ref>. | ||
به دستور [[حجاج]]، بسیاری از بازماندگان این واقعه که [[کمیل بن زیاد نخعی]] نیز یکی از آنان بود، تحت تعقیب قرار گرفته، کشته شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۷۹.</ref>. از نقش [[قبیله نخع]] در سایر تحولاتی که در قرن اول هجری رخ داد، گزارشی به ثبت نرسیده است<ref>مقاله نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری، اصغر منتظر القائم، مؤسسه شیعهشناسی، فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، سال ششم، شماره۲۲.</ref>. | به دستور [[حجاج]]، بسیاری از بازماندگان این واقعه که [[کمیل بن زیاد نخعی]] نیز یکی از آنان بود، تحت تعقیب قرار گرفته، کشته شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۷۹.</ref>. از نقش [[قبیله نخع]] در سایر تحولاتی که در قرن اول هجری رخ داد، گزارشی به ثبت نرسیده است<ref>مقاله نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری، اصغر منتظر القائم، مؤسسه شیعهشناسی، فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، سال ششم، شماره۲۲.</ref>. |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۶
عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی (متوفای سال ۹۵ قمری)، نوه اشعث بن قیس کندی، از حامیان خاندان اموی که بهتدریج از مخالفان آنان شد و علیه آنان دست به شورش زد.
مقدمه
عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی سردار عصر اموی و والی سیستان. وی در سال ۸۱ هنگامی که فرماندهی سپاه اسلام در نواحی ترکستان را بر عهده داشت سر از فرمان حجاج بن یوسف و عبدالملک بن مروان پیچید و در اندک مدتی بر تمامی سیستان و کرمان و فارس و کوفه تسلط یافت تا آنکه حجاج خود به مقابله او آمد و در ناحیه دیر الجماجم جنگ خونینی میان دو طرف روی داد که ۱۰۳ روز طول کشید که سرانجام عبدالرحمن مغلوب شد و به سیستان بازگشت و به رتبیل فرمانروای ترکستان پناه برد. اما رتبیل از بیم حجاج و بر اثر تهدیدهای او عبدالرحمن را کشت و سرش را به شام فرستاد.[۱].[۲]
مسعودی دراینباره مینویسد: از حوادث بزرگ عهد عبدالملک بن مروان، خلع او توسط عبدالرحمان بن اشعث بن قیس بن معدیکربکندی در سال ۸۱ بود. چون لشکریان عبدالرحمان زیاد شدند و بسیاری از مردم عراق از رؤسای قبایل، قاریان و عابدان، به او پیوستند، عبدالملک را خلع کرد و مردم نیز عبدالملک را خلع کردند. این واقعه نزدیک اصطخر فارس به وقوع پیوست. وی پس از خلع عبدالملک خود را "ناصرالمؤمنین" نامید و مدعی شد که همان قحطانی است که اهل یمن در انتظار اویند؛ همو که زمامداری را به اهل یمن باز میگرداند[۳].[۴]
حادثه دیر جماجم
واقعه موسوم به «دیر جماجم»، واپسین باری است که منابع و متون تاریخی از نقش نخع در تحولات قرن نخست هجری سخن به میان آوردهاند. عبدالرحمن بن اشعث بن قیس کندی که پیشتر از سردار دولت اموی بود، امیر عراق و خلیفه اموی را خلع نمود و برای مدتی امور قسمتهایی از ایران و عراق به دست گرفت. این امر، مورد توجه برخی از بزرگان و مشاهیر علمی و مذهبی عراق قرار گرفت از این رو به او پیوستند و با او همراه شدند. تا این که سرانجام، ابن اشعث و سپاهیانش در مقابل حجاج بن یوسف ثقفی در نبرد دیر جماجم شکست خوردند و ابن اشعث در این واقعه کشته شد[۵].
به دستور حجاج، بسیاری از بازماندگان این واقعه که کمیل بن زیاد نخعی نیز یکی از آنان بود، تحت تعقیب قرار گرفته، کشته شدند[۶]. از نقش قبیله نخع در سایر تحولاتی که در قرن اول هجری رخ داد، گزارشی به ثبت نرسیده است[۷].
جستارهای وابسته
- اشعث بن قیس کندی (جد)
- محمد بن اشعث بن قیس کندی (پدر)
- دیر جماجم
منابع
پانویس
- ↑ زرکلی، خیرالدین، الاعلام، چاپ دارالعلم للملایین، بیروت ۱۹۹۰م، ج۴، ص ۶۴. المنجد، بطرس حرفوش. المشرف العام، دارالمشرق ص ۴۵۲.
- ↑ تهامی، سید غلام رضا، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۲ ص ۱۴۷۴.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ص۲۷۱.
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۴۹ - ۵۲.
- ↑ ابناعثم، احمد (م ۳۱۴)، الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱، ج۷، ص۹۱-۹۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۷۹.
- ↑ مقاله نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری، اصغر منتظر القائم، مؤسسه شیعهشناسی، فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، سال ششم، شماره۲۲.