سیره امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۷: خط ۲۷:
نشر [[دانش]] و [[تربیت]] [[انسان]] از نظر [[روحی]] و [[اخلاقی]] از [[اهداف پیامبران]] آسمانی و [[اولیای الهی]] {{ع}} است<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. روزگار [[ظهور]]، عصر تحقق همۀ آرمان‌های آسمانی است. [[دانش]] و [[تکامل]] [[روحی]] و [[اخلاقی]] [[انسان]] به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی{{ع}} است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: «نهمین [[فرزند]] از نسل [[حسین]]، [[قائم]] است. [[خدا]] به دست او [[زمین]] را از [[دانایی]] پُر می‌کند پس از آنکه از [[نادانی]] پر می‌شود»<ref>{{متن حدیث|تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا}}؛ کمال الدین ج ۱ ص ۲۶۰.</ref>. همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: «[[دانش]] را بیست و هفت جزء است. هر چه [[پیامبران]] تاکنون آورده‌اند، دو جزء است، چون [[قائم]] ما [[قیام]] کند، بیست و پنج جزء دیگر آشکار می‌گردد»<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّی یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً}}؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۶.</ref> در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} آمده است: «چون [[قائم]] ما [[قیام]] کند، دست بر سر [[بندگان]] می‌گذارد و به [[برکت]] آن، [[عقل]] آنان به کمال می‌رسد»<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.</ref>. [[زنان]] نیز در آن دوران در [[دانش]] [[دینی]] به [[مرتبت]] والایی می‌رسند؛ چنان که [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: «در زمان [[حکومت]] [[مهدی]] {{ع}} به همه [[مردم]] [[حکمت]] و [[علم]] بیاموزند تا آنجا که [[زنان]] در خانه‌ها با [[کتاب و سنت]] [[پیامبر]] [[قضاوت]] کنند» [[جامعه اسلامی]] به [[برکت]] رهبری امام زمان {{ع}} در عرصه [[اخلاق]] و [[رفتار]] می‌شکفد و در [[فضایل]] [[انسانی]] پیش می‌رود و بنابر [[روایات]]، [[کینه‌ها]] از [[دل‌ها]] برون می‌روند، [[بی‌نیازی]] و [[بزرگواری]] در [[جان‌ها]] می‌نشیند، [[خُلق و خوی]] [[مردم]] به کمال می‌رسد و یگانگی و [[برادری]] میانشان برقرار می‌گردد؛ چونان که اگر کسی [[نیازمند]] شود، از جیب [[برادر]] خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref>
نشر [[دانش]] و [[تربیت]] [[انسان]] از نظر [[روحی]] و [[اخلاقی]] از [[اهداف پیامبران]] آسمانی و [[اولیای الهی]] {{ع}} است<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. روزگار [[ظهور]]، عصر تحقق همۀ آرمان‌های آسمانی است. [[دانش]] و [[تکامل]] [[روحی]] و [[اخلاقی]] [[انسان]] به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی{{ع}} است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: «نهمین [[فرزند]] از نسل [[حسین]]، [[قائم]] است. [[خدا]] به دست او [[زمین]] را از [[دانایی]] پُر می‌کند پس از آنکه از [[نادانی]] پر می‌شود»<ref>{{متن حدیث|تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا}}؛ کمال الدین ج ۱ ص ۲۶۰.</ref>. همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: «[[دانش]] را بیست و هفت جزء است. هر چه [[پیامبران]] تاکنون آورده‌اند، دو جزء است، چون [[قائم]] ما [[قیام]] کند، بیست و پنج جزء دیگر آشکار می‌گردد»<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّی یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً}}؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۶.</ref> در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} آمده است: «چون [[قائم]] ما [[قیام]] کند، دست بر سر [[بندگان]] می‌گذارد و به [[برکت]] آن، [[عقل]] آنان به کمال می‌رسد»<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.</ref>. [[زنان]] نیز در آن دوران در [[دانش]] [[دینی]] به [[مرتبت]] والایی می‌رسند؛ چنان که [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: «در زمان [[حکومت]] [[مهدی]] {{ع}} به همه [[مردم]] [[حکمت]] و [[علم]] بیاموزند تا آنجا که [[زنان]] در خانه‌ها با [[کتاب و سنت]] [[پیامبر]] [[قضاوت]] کنند» [[جامعه اسلامی]] به [[برکت]] رهبری امام زمان {{ع}} در عرصه [[اخلاق]] و [[رفتار]] می‌شکفد و در [[فضایل]] [[انسانی]] پیش می‌رود و بنابر [[روایات]]، [[کینه‌ها]] از [[دل‌ها]] برون می‌روند، [[بی‌نیازی]] و [[بزرگواری]] در [[جان‌ها]] می‌نشیند، [[خُلق و خوی]] [[مردم]] به کمال می‌رسد و یگانگی و [[برادری]] میانشان برقرار می‌گردد؛ چونان که اگر کسی [[نیازمند]] شود، از جیب [[برادر]] خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref>


=== [[سیره اجتماعی امام مهدی]] ===
=== سیره اجتماعی امام مهدی ===
گسترش [[عدل و داد]] از آرمان‌های بنیادین [[امام زمان]] {{ع}} است که در [[عصر ظهور]] [[تربیت دینی]] و [[اخلاقی]] [[مردم]]، زمینه‌های برپایی [[عدالت]] را در ابعاد فردی و [[اجتماعی]] فراهم می‌سازد و [[عدالت]] با آن حضرت به کمال می‌رسد. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: «[[مهدی]] [[عدالت]] را به هر خانه‌ای راه می‌نماید؛ همان سان که سرما و [[گرما]] به هر خانه‌ای راه می‌یابد و [[دادگری]] او همه جا را در بر می‌گیرد»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.</ref>. [[کارگزاران]] آن [[حضرت]] نمونه‌های [[راستی]]، [[دادگری]] و درستی‌اند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۸۹-۲۹۰.</ref>.
{{اصلی|سیره اجتماعی امام مهدی}}
گسترانیدن [[عدل و داد]] از آرمان‌های بنیادی [[امام زمان]] {{ع}} است؛ همان سان که [[پیامبران]] {{ع}} نیز همواره در پی آن بوده‌اند<ref>{{متن قرآن|قَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌ کند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. احادیثی که از [[قیام امام زمان]] {{ع}} سخن می‌گویند، همان قدر بر [[عدالت]] پای می‌فشارند که بر [[توحید]] و مبارزۀ با [[شرک]]. [[دادگری]]، آشکارترین صفت [[نیک]] [[امام]] {{ع}} است و بدین روی در برخی [[ادعیه]] از آن حضرت با عنوان "[[عدل]] [[منتظر]]" یاد شده است. در روایتی آمده است: "امام موعود، آغاز و انجام [[عدل]] است". بدین معنا که [[عدالت]] با آن حضرت به کمال و تمام می‌رسد. کم‌تر [[حدیثی]] را دربارۀ [[امام غایب]] {{ع}} می‌توان یافت که از یادکرد [[عدالت]] تهی باشد و [[اخبار]] در این باره به سرحد تواتر رسیده‌اند<ref>مکیال المکارم، ج ۱ ص ۱۱۸ ـ ۱۱۹.</ref>.
 
در عصر ظهور، [[تربیت دینی]] و [[اخلاقی]] [[مردم]]، زمینه‌های برپایی [[عدالت]] را در همۀ ابعاد فردی و [[اجتماعی]] فراهم می‌سازد. در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} دربارۀ برپایی [[عدالت]] به دست [[امام زمان]] {{ع}} آمده است: «[[خداوند]] [[زمین]] را به دست او از هر ستمی می‌پیراید و از هر گونه کژی می‌زداید و... آن گاه که او [[خروج]] می‌کند، [[میزان]] [[عدل]] را میان [[مردم]] برمی‌نهد و بدین‌سان، کسی نتواند به دیگری [[ستم]] روا دارد»<ref>{{متن حدیث|یُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُهَا مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ‏ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَیْنَ النَّاسِ فَلَا یَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً}}؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۲۲.</ref> این بدان معناست که در روزگار [[ظهور]]، [[میزان]] و معیار [[عدالت]] مشخص می‌شود و به دست [[مردم]] می‌افتد و [[زمامداران]] وظیفۀ خویش را می‌شناسند و [[مردم]] [[رفتار]] خود را به [[صلاح]] می‌آورند. در روایتی دیگر [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرمودند: «[[مهدی]] [[ثروت]] را عادلانه میان [[مردم]] تقسیم می‌کند و [[خدای متعال]] [[قلب]] [[امت اسلام]] را از [[بی‌نیازی]] سرشار می‌کند و آنان را از [[عدالت]] خویش بهره‌مند می‌سازد»<ref>{{متن حدیث|یَقْسِمُ الْمَالَ بِالسَّوِیَّةِ وَ یَجْعَلُ اللَّهُ الْغِنَی فِی قُلُوبِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَیَمْلِکُ سَبْعاً أَوْ تِسْعاً لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ الْمَهْدِیِّ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱ ص ۸۴.</ref> بدین ترتیب، رشد [[روحی]] و [[عقلی]] [[مردم]] در آن عصر، زمینه‌ساز عدالت جهانی می‌شود و [[قاطعیت]] در [[اجرای احکام]] و [[قوانین]] [[عدالت]] محور [[اسلام]] نیز چاشنی آن می‌گردد و [[دادگری]] به هر خانه‌ای پا می‌نهد؛ چنانکه در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: «[[مهدی]] [[عدالت]] را به هر خانه‌ای راه می‌نماید؛ همان سان که سرما و گرما به هر خانه‌ای راه می‌یابد، و [[دادگری]] او همه جا را در بر می‌گیرد»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.</ref> و در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} آمده است: «برده‌ای نمی‌ماند مگر [[مهدی]] او را می‌خرد و آزاد می‌کند و بدهکاری نمی‌ماند مگر بدهی‌اش را می‌پردازد و حقی بر گردن کسی نمی‌ماند مگر به [[صاحب]] [[حق]] باز می‌دهد و کسی کشته نمی‌شود مگر دیه او را می‌پردازد و کسی به کام [[مرگ]] نمی‌افتد مگر بدهی او را ادا می‌کند و... [[زمین]] را از داد پُر می‌سازد پس از آنکه از [[بیداد]] پر می‌شود»<ref>{{متن حدیث|فَلَا یَتْرُکُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَی دَیْنَهُ وَ لَا مَظْلِمَةً لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا وَ لَا یَقْتُلُ مِنْهُمْ عَبْداً إِلَّا أَدَّی ثَمَنَهُ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ وَ لَا یُقْتَلُ قَتِیلٌ إِلَّا قَضَی عَنْهُ دَیْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِیَالَهُ فِی الْعَطَاءِ حَتَّی یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ عُدْوَاناً}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref>.
 
[[جامعۀ انسانی]] در روزگار [[ظهور]] برای نخستین بار به گونه‌ای بی‌همتا بر [[عدالت]] و درستی [[استوار]] می‌شود و [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] برای به تصویر کشاندن آن، به فراخور حال مخاطبان، حتی از جزئیات [[نظم]] و [[عدل]] [[اجتماعی]] روزگار [[حکومت جهانی]] [[امام زمان]] {{ع}} سخن گفته‌اند. به عنوان مثال، در پاره‌ای [[روایات]] آمده است که در آن زمان، پنجره‌هایی که به معابر عمومی باز شده‌اند و برای [[مردم]] مایه زحمت‌اند، بسته می‌شوند و ناودان‌هایی که به راه [[مردم]] [[آب]] می‌ریزند، از میان می‌روند. در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} آمده است: «چون [[قائم]] [[ظهور]] می‌کند، راه‌های بزرگ را توسعه می‌دهد و... مساجدی را که میان راه مردمان‌اند، ویران می‌کند»<ref>{{متن حدیث|یُوَسِّعُ الطَّرِیقَ الْأَعْظَمَ فَیَصِیرُ سِتِّینَ ذِرَاعاً وَ یَهْدِمُ کُلَّ مَسْجِدٍ عَلَی الطَّرِیقِ}}؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۳.</ref> همچنین در [[روایت]] آمده است هنگام [[حج]]، کسی از سوی [[امام]] خطاب به [[حاجیان]] بانگ برمی‌آورد: «هر کس [[نماز]] [[طواف]] [[واجب]] را گزارده است، کنار رود تا دیگران نیز نماز واجب [[طواف]] خویش را بگزارند و [[نماز]] نافله مانع انجام نماز واجب نگردد»<ref>بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۳.</ref> [[هدف]] این [[روایات]] آن است که دقت و جدیت [[امام]] {{ع}} را در [[برقراری عدالت]] نشان دهند.
 
نکتۀ پایانی در سیرۀ [[سیاسی]] حضرت [[کارگزاران]] عصر ظهور هستند، کسانی که در حکومت عدل [[حضرت مهدی]] {{ع}} وظیفه‌ای بر عهده می‌گیرند، نمونه‌های [[راستی]] و [[دادگری]] و درستی‌اند و از قید امیال نفسانی‌ و [[شهوت‌ها]] رسته‌اند. [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر [[کارگزاران]] خویش بسیار سختگیر است و مراقب است تا مبادا به کژی و ناراستی گرایند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۸۸-۲۹۰.</ref>.


=== [[سیره فرهنگی امام مهدی]] ===
=== [[سیره فرهنگی امام مهدی]] ===

نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۲

سیره به معنای جریان داشتن و در حرکت بودن است که در اصطلاح دینی به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. سیره امام مهدی (ع) همانند سیرۀ پیامبر اکرم (ص) است برای تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام. سیره مهدوی داری ابعادی همچون سیره فردی، اخلاقی، عبادی، خانوادگی، تربیتی، اجتماعی، تبیلغی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی، نظامی و قضایی است.

مقدمه

"سیره" به معنای شیوه و چگونگی رفتار انسان در زندگی است[۱].[۲] حضرت مهدی (ع)، آخرین امام و واپسین معصوم، از سلالۀ پاک پیامبر و تحقق‌بخش ایده‌آل همۀ پیامبران و امامان (ع) و تشکیل دهندۀ حکومت عدل اسلامی و اجراکنندۀ نقشه‌های پیامبر اسلام (ص) در صحنۀ گیتی است. سیرۀ او همانند سیرۀ پیامبر اکرم (ص) است و برنامۀ دولتش تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام است. او مانند جدّش حضرت محمد (ص) رحمة للعالمین است و هنگام ظهور، پرچم و نشانه‌های پیامبر با اوست. پیراهن وی را بر تن و شمشیر آن حضرت را در دست دارد و نشانه‌های ظاهری و باطنی پیامبر در او نمایان است[۳]. پیامبر اکرم (ص) درباره سیرت و روش کلی او فرمود: "مردی از اهل بیت من قیام می‌کند و به سنّت و روش من عمل می‌نماید و خداوند برای وی روزی می‌فرستد و زمین آنچه دارد بیرون می‌ریزد و او زمین را پر از عدل می‌کند، چنان‌که پر از ظلم و ستم شده باشد"[۴]. راوی می‌گوید از امام باقر (ع) پرسیدم، قائم چگونه در میان مردم رفتار می‌کند؟ فرمود: "به روش پیامبر عمل می‌کند تا آن‌که اسلام را آشکار می‌سازد". عرض کردم: روش پیامبر چگونه بود؟ فرمود: "پیامبر آثار کفر جاهلیت را از میان برد و با مردم به عدالت رفتار کرد. قائم موقعی که قیام می‌کند، اعمال نامشروع و بدعتی را که هنگام صلح و سازش با بیگانگان اسلام، در میان مسلمین مرسوم گشته، از میان می‌برد و مردم را به عدالت‌گستری رهبری می‌نماید[۵].[۶]

ابعاد سیره مهدوی

روایات ائمه (ع) سیرۀ امام زمان (ع) را در ابعاد مختلف نمودار ساخته‌اند از جمله:

سبک زندگی امام مهدی

زندگی شخصی امام، بسیار ساده و دور از تجمل و اشرافی‌گری است. زندگی آن حضرت از نظر مادی همانند زندگی پایین‌ترین طبقات جامعه است. روایات، امام زمان (ع) را در این عرصه به پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) مانند دانسته‌اند[۷]. آن حضرت لباس کم‌بها می‌پوشد و همانند مستمندان غذا می‌خورد[۸]. این شیوۀ همۀ رهبران و انسان‌های الهی است. آنان زندگی خویش را با نیازمندان و مستمندان همسان می‌کنند تا فقر و تنگدستی بر آنان گران نیاید و محرومیت از مواهب مادی آنان را نیازارد[۹]. برقرار ساختن حکومت عدل جهانی بی‌گمان با رنج‌ها و سختی‌ها همراه است و از این رو، بنابر روایات حتی اصحاب امام زمان (ع) نیز پیش از برپایی این حکومت الهی در دشواری و زحمت زندگی می‌کنند[۱۰]. از روایات دربارۀ محل سکونت حضرت مهدی (ع) استفاده می‌‌شود که آن حضرت در مسجد سهله سکونت خواهد گزید[۱۱].[۱۲]

سیره اخلاقی امام مهدی

مقصود از سیره اخلاقی امام مهدی (ع) عبارت است از هر گونه رفتاری که آن حضرت برای اثرگذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار دیگران، اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان، اصحاب و غیر اصحاب، کودک و بزرگسال و فرزندان و خانواده خود یا دیگران، در محیط خانه، مسجد، کوچه و بازار یا هر جای دیگر انجام می‌دهند. در جامعه مهدوی تربیت و فرهنگ از شأن بالاتری برخوردار است و اقتصاد و ثروت، رنگ حکمت و فرهنگ و قرب به خود می‌گیرد و توزیع عادلانه آگاهی‌ها و معرفت‌ها و مناصب اجتماعی تابع فرهنگ و زمینه ساز تربیت اجتماعی خواهد بود.

در دولت مهدوی، جامعه بشری به سمت و سوی بصیرت، معنویت، تقواگرایی و اخلاق متعالی پیش می‌رود و بسیاری از انحراف‌ها، فسادها و رذایل اخلاقی، پوچی‌ها و بی‌بندوباری‌ها از جامعه رخت برمی‌بندد و بدین‌سان آسایشی را عرضه می‌دارد که بشر قرن‌ها به دنبال آن بوده است و آدمی در سایه آن به تکامل روحی و ادراکی ره می‌یابد[۱۳].

سیره عبادی امام مهدی

درباره عبادت و تهجّد و شب زنده داری حضرت مهدی (ع) روایات مختلفی وجود دارد از جمله اینکه امام رضا (ع) در توصیف روحیه تعبد امام مهدی (ع) در برابر خدای متعال فرمود: "او در برابر خدای جلیل از همگان متواضع‌تر است"[۱۴]. همچنین آن حضرت در توصیف خشوع شدید حضرت مهدی (ع) در برابر خدا می‌فرمایند: "مهدی (ع) در برابر خداوند فروتن است، همچون عقاب در برابر بالش"[۱۵].[۱۶]

سیره خانوادگی امام مهدی

سیره تربیتی امام مهدی

نشر دانش و تربیت انسان از نظر روحی و اخلاقی از اهداف پیامبران آسمانی و اولیای الهی (ع) است[۱۷]. روزگار ظهور، عصر تحقق همۀ آرمان‌های آسمانی است. دانش و تکامل روحی و اخلاقی انسان به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی(ع) است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. از امام علی (ع) نقل است که فرمود: «نهمین فرزند از نسل حسین، قائم است. خدا به دست او زمین را از دانایی پُر می‌کند پس از آنکه از نادانی پر می‌شود»[۱۸]. همچنین از امام صادق (ع) نقل شده است: «دانش را بیست و هفت جزء است. هر چه پیامبران تاکنون آورده‌اند، دو جزء است، چون قائم ما قیام کند، بیست و پنج جزء دیگر آشکار می‌گردد»[۱۹] در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «چون قائم ما قیام کند، دست بر سر بندگان می‌گذارد و به برکت آن، عقل آنان به کمال می‌رسد»[۲۰]. زنان نیز در آن دوران در دانش دینی به مرتبت والایی می‌رسند؛ چنان که امام باقر (ع) فرمود: «در زمان حکومت مهدی (ع) به همه مردم حکمت و علم بیاموزند تا آنجا که زنان در خانه‌ها با کتاب و سنت پیامبر قضاوت کنند» جامعه اسلامی به برکت رهبری امام زمان (ع) در عرصه اخلاق و رفتار می‌شکفد و در فضایل انسانی پیش می‌رود و بنابر روایات، کینه‌ها از دل‌ها برون می‌روند، بی‌نیازی و بزرگواری در جان‌ها می‌نشیند، خُلق و خوی مردم به کمال می‌رسد و یگانگی و برادری میانشان برقرار می‌گردد؛ چونان که اگر کسی نیازمند شود، از جیب برادر خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد[۲۱].[۲۲]

سیره اجتماعی امام مهدی

گسترانیدن عدل و داد از آرمان‌های بنیادی امام زمان (ع) است؛ همان سان که پیامبران (ع) نیز همواره در پی آن بوده‌اند[۲۳]. احادیثی که از قیام امام زمان (ع) سخن می‌گویند، همان قدر بر عدالت پای می‌فشارند که بر توحید و مبارزۀ با شرک. دادگری، آشکارترین صفت نیک امام (ع) است و بدین روی در برخی ادعیه از آن حضرت با عنوان "عدل منتظر" یاد شده است. در روایتی آمده است: "امام موعود، آغاز و انجام عدل است". بدین معنا که عدالت با آن حضرت به کمال و تمام می‌رسد. کم‌تر حدیثی را دربارۀ امام غایب (ع) می‌توان یافت که از یادکرد عدالت تهی باشد و اخبار در این باره به سرحد تواتر رسیده‌اند[۲۴].

در عصر ظهور، تربیت دینی و اخلاقی مردم، زمینه‌های برپایی عدالت را در همۀ ابعاد فردی و اجتماعی فراهم می‌سازد. در روایتی از امام رضا (ع) دربارۀ برپایی عدالت به دست امام زمان (ع) آمده است: «خداوند زمین را به دست او از هر ستمی می‌پیراید و از هر گونه کژی می‌زداید و... آن گاه که او خروج می‌کند، میزان عدل را میان مردم برمی‌نهد و بدین‌سان، کسی نتواند به دیگری ستم روا دارد»[۲۵] این بدان معناست که در روزگار ظهور، میزان و معیار عدالت مشخص می‌شود و به دست مردم می‌افتد و زمامداران وظیفۀ خویش را می‌شناسند و مردم رفتار خود را به صلاح می‌آورند. در روایتی دیگر پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «مهدی ثروت را عادلانه میان مردم تقسیم می‌کند و خدای متعال قلب امت اسلام را از بی‌نیازی سرشار می‌کند و آنان را از عدالت خویش بهره‌مند می‌سازد»[۲۶] بدین ترتیب، رشد روحی و عقلی مردم در آن عصر، زمینه‌ساز عدالت جهانی می‌شود و قاطعیت در اجرای احکام و قوانین عدالت محور اسلام نیز چاشنی آن می‌گردد و دادگری به هر خانه‌ای پا می‌نهد؛ چنانکه در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «مهدی عدالت را به هر خانه‌ای راه می‌نماید؛ همان سان که سرما و گرما به هر خانه‌ای راه می‌یابد، و دادگری او همه جا را در بر می‌گیرد»[۲۷] و در روایتی از امام علی (ع) آمده است: «برده‌ای نمی‌ماند مگر مهدی او را می‌خرد و آزاد می‌کند و بدهکاری نمی‌ماند مگر بدهی‌اش را می‌پردازد و حقی بر گردن کسی نمی‌ماند مگر به صاحب حق باز می‌دهد و کسی کشته نمی‌شود مگر دیه او را می‌پردازد و کسی به کام مرگ نمی‌افتد مگر بدهی او را ادا می‌کند و... زمین را از داد پُر می‌سازد پس از آنکه از بیداد پر می‌شود»[۲۸].

جامعۀ انسانی در روزگار ظهور برای نخستین بار به گونه‌ای بی‌همتا بر عدالت و درستی استوار می‌شود و روایات بزرگان معصوم برای به تصویر کشاندن آن، به فراخور حال مخاطبان، حتی از جزئیات نظم و عدل اجتماعی روزگار حکومت جهانی امام زمان (ع) سخن گفته‌اند. به عنوان مثال، در پاره‌ای روایات آمده است که در آن زمان، پنجره‌هایی که به معابر عمومی باز شده‌اند و برای مردم مایه زحمت‌اند، بسته می‌شوند و ناودان‌هایی که به راه مردم آب می‌ریزند، از میان می‌روند. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «چون قائم ظهور می‌کند، راه‌های بزرگ را توسعه می‌دهد و... مساجدی را که میان راه مردمان‌اند، ویران می‌کند»[۲۹] همچنین در روایت آمده است هنگام حج، کسی از سوی امام خطاب به حاجیان بانگ برمی‌آورد: «هر کس نماز طواف واجب را گزارده است، کنار رود تا دیگران نیز نماز واجب طواف خویش را بگزارند و نماز نافله مانع انجام نماز واجب نگردد»[۳۰] هدف این روایات آن است که دقت و جدیت امام (ع) را در برقراری عدالت نشان دهند.

نکتۀ پایانی در سیرۀ سیاسی حضرت کارگزاران عصر ظهور هستند، کسانی که در حکومت عدل حضرت مهدی (ع) وظیفه‌ای بر عهده می‌گیرند، نمونه‌های راستی و دادگری و درستی‌اند و از قید امیال نفسانی‌ و شهوت‌ها رسته‌اند. حضرت مهدی (ع) بر کارگزاران خویش بسیار سختگیر است و مراقب است تا مبادا به کژی و ناراستی گرایند[۳۱].

سیره فرهنگی امام مهدی

سیره تربیتی امام مهدی

روزگار ظهور، عصر تحقق همۀ آرمان‌های آسمانی است. دانش و تکامل روحی و اخلاقی انسان به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی (ع) است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. به برکت رهبری امام زمان (ع) جامعۀ اسلامی در عرصۀ اخلاق و رفتار می‌شکفد. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «چون قائم ما قیام کند، دست بر سربندگان می‌گذارد و به برکت آن، عقل آنان به کمال می‌رسد»[۳۲] همچنین بنابر روایات، کینه‌ها از دل‌ها بیرون می‌روند، بی‌نیازی و بزرگواری در جان‌ها می‌نشیند، چونان که اگر کسی نیازمند شود، از جیب برادر خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد[۳۳].

سیره علمی امام مهدی

سیره علمی حضرت مهدی (ع) مبتنی بر رشد آگاهی و شکوفایی علمی و بالندگی خرد جمعی است. بدون شک تمام پیشرفت‌های بشری در گرو رشد علمی و خردورزی جامعه است. هر اندازه عقل و خرد بشر فزونی یابد و به کمال نهایی خویش برسد، کارآمدی و کارآیی آن در عرصه‌های اخلاق و فرهنگ نیز بیشتر شده و فضایل انسانی و اخلاقی را در جامعه نهادینه می‌کند.

بر اساس روایات، در عصر ظهور، رشد علمی جامعه بشری، در پرتو رهبری الهی امام مهدی (ع) به اوج کمال خویش می‌رسد و بشریت با شناخت مسائل معنوی و صلاح و سعادت روح خویش، در راه تحقق جامعه آرمانی، پله‌های تکامل مادی و معنوی را می‌پیماید؛ زیرا در آن عصر، بشریت به خزانه دار علوم الهی و منبع جوشان آگاهی و معرفت که چیزی از دیده ژرف نگر و حقیقت بین او پوشیده نیست؛ یعنی ولی معصوم (ع) دست می‌یابد و همه مسائل بشری، به هدف اصلی و مرز نهایی می‌رسد و بشریت به اوج تکامل علمی دست می‌یابد[۳۴].

سیره تبلیغی امام مهدی

سیره سیاسی امام مهدی

سیره حکومتی امام مهدی

سیره حکومتی امام مهدی (ع)‏ همان سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) و دیگر امامان (ع) است. ماهیّت نظام سیاسی در حکومت مهدوی، الهی است و اهداف و شیوه حکومتی آن بر پایه دین استوار است و جهت‌گیری نظام سیاسی مهدوی به سمت سعادت واقعی و کرامت انسانی مردم در پرتو عبودیت و اطاعت از خداوند و هدایت مردم به صراط حق حاصل است. برخی از مهم‌ترین ویژگی‌ها و کارهای منحصر به فرد سیره حکومتی امام مهدی (ع) عبارت‌اند از: دین‌مداری؛ عدالت‌محور بودن؛ جهان‌شمول بودن، داشتن محبوبیت مردمی و امنیت‌گرا[۳۵].

سیره مدیریتی امام مهدی

سیره مدیریتی امام مهدی (ع) بر اساس عمل به تکالیف الهی و تحقق بخشی عدالت محض در جامعه است، از این رو آن حضرت با نظارت و کنترل دستگاه‌های اجرایی و اشراف دقیق به کارکردهای مدیران و مسؤولان نظام مهدوی، جریان کلی امور را مدیریت می‌کند.

سیره مدیریتی امام مهدی (ع) درباره کارگزاران نظام مهدوی، نظارت و سخت‌گیری است تا آنکه از جانب دولت و کارگزاران نظام، بر کسی ذره‌ای ستم نرود و حقی از کسی ضایع نشود. در سیره مدیریتی حکومت مهدوی، معیار گزینش وزیران و انتخاب کارگزاران، اخلاص و صداقت در عمل است.

رفتار مدیریتی حضرت مهدی (ع) نسبت به توده‌های مردم، مهرورزی و گشاده رویی و رأفت و رحمت است. در نظام مدیریتی امام مهدی (ع) تلاش بر این است که همگرایی و وحدت و الفت قلبی را در میان مردم نهادینه کند[۳۶].

سیره قضایی امام مهدی

مهم‌ترین رسالت حضرت مهدی (ع) اجرای کامل احکام و قوانین اسلام است، بدون شک سیره قضایی آن حضرت نیز چیزی جز احیای سنّت جدش و تحقق کامل دستورات معطّل مانده دین اسلام در جامعه نخواهد بود. شیوۀ قضاوت حضرت مهدی (ع) با آنچه در نظام‌های قضائی بشری مرسوم است، تفاوت بنیادی دارد. آن حضرت با شواهد و دلایل ظاهری قضاوت نمی‌کند؛ بلکه به جهت بهره‌مندی از دانش الهی براساس علم باطنی به حق و باطل قضاوت می‌کند. امام صادق (ع) فرموده‌اند: «قائم به حکم داوود و آل‌داوود و سلیمان داوری می‌کند و بینه طلب نمی‌کند»[۳۷].[۳۸]

سیره اقتصادی امام مهدی

سیره اقتصادی حضرت مهدی (ع) در عصر ظهور، توسعه همه جانبه عدالت اقتصادی و رفاه اقتصادی از راه تولید و توزیع و نظارت دقیق است. بی‌نیازی جامعه به سبب تحقق عدالت و مساوات و عمران و آبادانی و فراوانی ثروت، از مشخصات سیره اقتصادی امام مهدی (ع) است. از شاخصه‌های سیره اقتصادی حضرت مهدی (ع) فقرزدایی، توزیع عادلانه اموال، عمران و آبادانی، توسعه کشاورزی، استخراج معادن، اعطای مساوی اموال به مردم و ... است[۳۹].

سیره جهادی امام مهدی

سیره نظامی امام مهدی

سیره نظامی امام مهدی (ع) برای زدودن مظاهر فتنه و شرک و کفر و براندازی همه نظام‌های طاغوت و حاکمیت مطلق دین الهی در سراسر جهان است. عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل کرده است که حضرت فرمود: "مهدی (ع) کسی است که خداوند به وسیله او اهل کفر و عناد را ریشه کن کرده و زمین را از وجود آنان پاک می‌کند"[۴۰]. با ظهور حضرت مهدی (ع) هر آنچه مایه اقتدار و قدرت و دولت برای اهل باطل شمرده می‌شد، از بین می‌رود و دین اسلام و نظام ولایی امامت جایگزین می‌گردد.

سیره جهادی امام مهدی (ع) براساس آیه مبارکه: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۴۱] همانند جدش رسول الله (ص) مهربانی با مؤمنان و شدت عمل با کفار و معاندان است[۴۲].

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج ۱۶ ص ۵۰.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۷.
  3. گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۴۹۰.
  4. «یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی وَ یَعْمَلُ بِسُنَّتِی وَ یُنَزِّلُ اللَّهُ لَهُ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ بَرَکَتَهَا وَ تُمْلَأُ بِهِ الْأَرْضُ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص۸۲.
  5. «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع)عَنِ الْقَائِمِ إِذَا قَامَ بِأَیِّ سِیرَةٍ یَسِیرُ فِی النَّاسِ فَقَالَ بِسِیرَةِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صحَتَّی یُظْهِرَ الْإِسْلَامَ قُلْتُ وَ مَا کَانَتْ سِیرَةُ رَسُولِ اللَّهِ صقَالَ أَبْطَلَ مَا کَانَتْ فِی الْجَاهِلِیَّةِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَ کَذَلِکَ الْقَائِمُ (ع)إِذَا قَامَ یُبْطِلُ مَا کَانَ فِی الْهُدْنَةِ مِمَّا کَانَ فِی أَیْدِی النَّاسِ وَ یَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْل»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۱.
  6. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۱۹.
  7. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۴۰ و ۳۶۰
  8. «مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ (ع)إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب»؛ ‏ بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۵۴، ۳۵۹ و ۳۵۸.
  9. نهج البلاغه خ ۲۰۹
  10. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۴۰.
  11. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۴۰ و ۳۶۰
  12. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۷-۲۸۸.
  13. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۶۵.
  14. «يَكُونُ أَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ»؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۸.
  15. «المَهدِیّ خاشِعُ للهِ کَخُشوعِ النَّسرِ لِجَنَاحِه»؛ التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص۱۵۳.
  16. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۵۶.
  17. ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  18. «تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا»؛ کمال الدین ج ۱ ص ۲۶۰.
  19. «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّی یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً»؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۶.
  20. «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  21. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  22. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
  23. ﴿قَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌ کند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  24. مکیال المکارم، ج ۱ ص ۱۱۸ ـ ۱۱۹.
  25. «یُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُهَا مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ‏ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَیْنَ النَّاسِ فَلَا یَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً»؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۲۲.
  26. «یَقْسِمُ الْمَالَ بِالسَّوِیَّةِ وَ یَجْعَلُ اللَّهُ الْغِنَی فِی قُلُوبِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَیَمْلِکُ سَبْعاً أَوْ تِسْعاً لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ الْمَهْدِیِّ»؛ بحارالانوار، ج ۵۱ ص ۸۴.
  27. «أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.
  28. «فَلَا یَتْرُکُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَی دَیْنَهُ وَ لَا مَظْلِمَةً لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا وَ لَا یَقْتُلُ مِنْهُمْ عَبْداً إِلَّا أَدَّی ثَمَنَهُ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ وَ لَا یُقْتَلُ قَتِیلٌ إِلَّا قَضَی عَنْهُ دَیْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِیَالَهُ فِی الْعَطَاءِ حَتَّی یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ عُدْوَاناً»؛ بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۲۲۴ ـ ۲۲۵.
  29. «یُوَسِّعُ الطَّرِیقَ الْأَعْظَمَ فَیَصِیرُ سِتِّینَ ذِرَاعاً وَ یَهْدِمُ کُلَّ مَسْجِدٍ عَلَی الطَّرِیقِ»؛ بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۳.
  30. بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۳۳.
  31. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۸۸-۲۹۰.
  32. «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  33. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱
  34. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۲۲۶ ـ ۲۳۵.
  35. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۶۳ - ۲۶۵؛ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۱۳۳ ـ ۱۶۶.
  36. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۲۱۷ ـ ۲۲۶.
  37. «إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (ع)حَکَمَ بَیْنَ النَّاسِ بِحُکْمِ دَاوُدَ لَا یَحْتَاجُ إِلَی بَیِّنَة»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
  38. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰؛ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۱۷۴.
  39. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۲۴۳ ـ ۲۵۸.
  40. «الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ أَهْلِ الْكُفْرِ وَ الْجُحُودِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۸. واژه «یُطهِّر» در این کلام حضرت و همچنین در سخن امیر مؤمنان (ع) که فرمود: «وَ لَيُطَهِّرَنَ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ غَاشٍ‌»؛ بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۲۰. بیان‌گر خباثت و پلیدی کفار و انسان‌های ناپاک است که زمین را آلوده کرده است و باید تطهیر شود.
  41. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  42. صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۱۸۴ ـ ۲۰۸.