بحث:سیره امام مهدی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

حضرت مهدی (ع)، آخرین امام و واپسین‌معصوم، از سلاله پاک پیامبر و تحقق‌بخش ایده‌آل همه پیامبران و امامان (ع) و تشکیل‌دهنده حکومت عدل اسلامی و اجراکننده نقشه‌های پیامبر اسلام (ص) در صحنه گیتی است. سیره او همانند سیره پیامبر اکرم (ص) است و برنامه دولتش تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام است. او مانند جدّش حضرت محمد (ص) رحمة للعالمین است و هنگام ظهور، پرچم و نشانه‌های پیامبر با اوست. پیراهن وی را بر تن و شمشیر آن حضرت را در دست دارد و نشانه‌های ظاهری و باطنی پیامبر در او نمایان است[۱].

پیامبر اکرم (ص) درباره سیرت و روش کلی او فرمود: "مردی از اهل بیت من قیام می‌کند و به سنّت و روش من عمل می‌نماید و خداوند برای وی روزی می‌فرستد و زمین آن‌چه دارد بیرون می‌ریزد و او زمین را پر از عدل می‌کند، چنان‌که پر از ظلم و ستم شده باشد"[۲]. راوی می‌گوید از امام باقر (ع) پرسیدم، قائم چگونه در میان مردم رفتار می‌کند؟ فرمود: "به روش پیامبر عمل می‌کند تا آن‌که اسلام را آشکار می‌سازد". عرض کردم: روش پیامبر چگونه بود؟ فرمود: "پیامبر آثار کفر جاهلیت را از میان برد و با مردم به عدالت رفتار کرد. قائم موقعی که قیام می‌کند، اعمال نامشروع و بدعتی را که هنگام صلح و سازش با بیگانگان اسلام، در میان مسلمین مرسوم گشته، از میان می‌برد و مردم را به عدالت‌گستری رهبری می‌نماید[۳].[۴]

مقدمه

"سیره" به معنای شیوه و چگونگی رفتار انسان در زندگی است[۵].

روایات بزرگان معصوم (ع) سیره امام زمان را در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی نمودار ساخته‌اند:

زندگی شخصی

زندگی شخصی امام، بسیار ساده و دور از تجمل و اشرافی‌گری است. زندگی آن حضرت از نظر مادی همانند زندگی پایین‌ترین طبقات جامعه است. روایات، امام زمان (ع) را در این عرصه به پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) مانند دانسته‌اند[۶]. آن حضرت لباس کم‌بها می‌پوشد و همانند مستمندان غذا می‌خورد[۷]. این شیوه همه رهبران و انسان‌های الهی است. آنان زندگی خویش را با نیازمندان و مستمندان همسان می‌کنند تا فقر و تنگدستی بر آنان گران نیاید و محرومیت از مواهب مادی آنان را نیازارد[۸]. برقرار ساختن حکومت عدل جهانی بی‌گمان با رنج‌ها و سختی‌ها همراه است و از این رو، بنابر روایات حتی اصحاب امام زمان (ع) نیز پیش از برپایی این حکومت الهی در دشواری و زحمت زندگی می‌کنند[۹]. از روایات درباره جای سکونت حضرت مهدی (ع) برمی‌آید که آن حضرت در مسجد سهله سکونت خواهد گزید[۱۰].[۱۱]

سیره سیاسی-اجتماعی

گسترانیدن عدل و داد از آرمان‌های بنیادی امام زمان (ع) است؛ همان سان که پیامبران آسمانی (ع) نیز همواره در پی آن بوده‌اند[۱۲]. احادیثی که از قیام امام زمان (ع) سخن می‌گویند، همان قدر بر عدالت پای می‌فشارند که بر توحید و مبارزه با شرک[۱۳]. دادگری، آشکارترین صفت نیک امام (ع) است و بدین روی در برخی ادعیه از آن حضرت با عنوان "عدل منتظر" یاد شده است و در روایتی آمده است که "امام موعود، آغاز و انجام عدل است". بدین معنا که عدالت با آن حضرت به کمال و تمام می‌رسد.

کم‌تر حدیثی را درباره امام غایب (ع) می‌توان یافت که از یادکرد عدالت تهی باشد و اخبار در این باره به سرحد تواتر رسیده‌اند[۱۴]. در عصر ظهور، تربیت دینی و اخلاقی مردم، زمینه‌های برپایی عدالت را در همه ابعاد فردی و اجتماعی فراهم می‌سازد. در روایتی از امام رضا (ع) درباره برپایی عدالت به دست امام زمان (ع) آمده است: "خداوند زمین را به دست او از هر ستمی می‌پیراید و از هر گونه کژی می‌زداید و ... آن گاه که او خروج می‌کند، میزان عدل را میان مردم برمی‌نهد و بدین سان، کسی نتواند به دیگری ستم روا دارد"[۱۵]. این بدان معنا است که در روزگار ظهور، میزان و معیار عدالت مشخص می‌شود و به دست مردم می‌افتد و زمامداران وظیفه خویش را می‌شناسند و مردم رفتار خود را به صلاح می‌آورند.

در روایتی دیگر آمده است که پیامبر اسلام (ص) فرمود: "مهدی ثروت را عادلانه میان مردم تقسیم می‌کند و خدای متعال قلب امت اسلام را از بی‌نیازی سرشار می‌کند و آنان را از عدالت خویش بهره‌مند می‌سازد"[۱۶].

بدین ترتیب، رشد روحی و عقلی مردم در آن عصر، زمینه‌ساز عدالت جهانی می‌شود و قاطعیت در اجرای احکام و قوانین عدالت محور اسلام نیز چاشنی آن می‌گردد و دادگری به هر خانه‌ای پا می‌نهد؛ چنان که در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: "مهدی عدالت را به هر خانه‌ای راه می‌نماید؛ همان سان که سرما و گرما به هر خانه‌ای راه می‌یابد، و دادگری او همه جا را در بر می‌گیرد"[۱۷]. و در روایتی از امام علی (ع) آمده است: "برده‌ای نمی‌ماند مگر مهدی او را می‌خرد و آزاد می‌کند و بدهکاری نمی‌ماند مگر بدهی‌اش را می‌پردازد و حقی بر گردن کسی نمی‌ماند مگر به صاحب حق باز می‌دهد و کسی کشته نمی‌شود مگر دیه او را می‌پردازد و کسی به کام مرگ نمی‌افتد مگر بدهی او را ادا می‌کند و ... زمین را از داد پُر می‌سازد پس از آنکه از بیداد پر می‌شود"[۱۸].

جامعه انسانی در روزگار ظهور برای نخستین بار به گونه‌ای بی‌همتا بر عدالت و درستی استوار می‌شود و روایات بزرگان معصوم برای به تصویر کشاندن آن، به فراخور حال مخاطبان، حتی از جزئیات نظم و عدل اجتماعی روزگار حکومت جهانی امام زمان (ع) سخن گفته‌اند. به عنوان مثال، در پاره‌ای روایات آمده است که در آن زمان، پنجره‌هایی که به معابر عمومی باز شده‌اند و برای مردم مایه زحمت‌اند، بسته می‌شوند و ناودان‌هایی که به راه مردم آب می‌ریزند، از میان می‌روند. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: "چون قائم ظهور می‌کند، راه‌های بزرگ را توسعه می‌دهد و ... مساجدی را که میان راه مردمان‌اند، ویران می‌کند"[۱۹]. نیز در روایت است که هنگام حج، کسی از سوی امام خطاب به حاجیان بانگ برمی‌آورد: "هر کس نماز طواف واجب را گزارده است، کنار رود تا دیگران نیز نماز واجب طواف خویش را بگزارند و نماز نافله مانع انجام نماز واجب نگردد"[۲۰]. هدف این روایات آن است که دقت و جدیت امام (ع) را در برقراری عدالت نشان دهند.

کارگزاران عصر ظهور: آنان که در حکومت عدل حضرت مهدی (ع) وظیفه‌ای بر عهده می‌گیرند، نمونه‌های راستی و دادگری و درستی‌اند و از قید امیال نفسانی‌ و شهوت‌ها رسته‌اند. حضرت مهدی (ع) بر کارگزاران خویش بسیار سختگیر است و مراقب است تا مبادا به کژی و ناراستی گرایند[۲۱].[۲۲]

سیره قضائی

از موضوعاتی که روایات پرشماری درباره آن نقل شده است، چگونگی قضاوت امام زمان (ع) میان مردم و حل مشکلات قضائی انسان است. شیوه قضاوت حضرت مهدی (ع) با آنچه در نظام‌های قضائی بشری مرسوم است، تفاوت بنیادی دارد. آن حضرت (ع) با شواهد و دلایل ظاهری قضاوت نمی‌کند؛ بلکه معیار قضاوت مهدوی، علم باطنی است. امام (ع) با دیدن هر کس، به درون او راه می‌یابد و می‌داند چه کس بر حق است و چه کس بر باطل.

حضرت مهدی (ع) از دانشی الهی بهره‌مند است که از گذر آن حتی میان اهل کتاب به کتاب ایشان قضاوت می‌کند[۲۳]. در روایتی از امام صادق (ع) نقل است: "قائم به حکم داوود و آل داوود و سلیمان داوری می‌کند و بینه طلب نمی‌کند". نیز روایت است: "چون او قیام کند، میان مردم به حکم داوود و محمد داوری می‌کند و نیازش به بینه نمی‌افتد.

خداوند بدو الهام می‌کند و بر اساس علم خویش به داوری برمی‌خیزد و هر قومی را به آنچه پنهان می‌دارند، آگاه می‌سازد. دوست را از دشمن، به چهره بازمی‌شناسد"[۲۴]. از برخی روایات برمی‌آید که امام (ع) برای قضاوت نمایندگانی به این سوی و آن سوی جهان می‌فرستد و آنان با تعالیم و به یاری آن حضرت (ع) از گونه‌ای علم غیبی برخوردارند و در قضاوت از آن بهره می‌گیرند[۲۵].[۲۶]

سیره علمی و تربیتی

نشر دانش و تربیت انسان از نظر روحی و اخلاقی از اهداف پیامبران آسمانی و اولیای الهی (ع) است[۲۷]. روزگار ظهور، عصر تحقق همه آرمان‌های آسمانی است. دانش و تکامل روحی و اخلاقی انسان به نهایت خویش می‌رسد. این موضوع از مهم‌ترین آرمان‌های مهدوی (ع) است که خود، زمینه‌ای است برای وجود یافتن دیگر آرمان‌ها. از امام علی (ع) نقل است که فرمود: "نهمین فرزند از نسل حسین، قائم است. خدا به دست او زمین را از دانایی پُر می‌کند پس از آنکه از نادانی پر می‌شود"[۲۸]. نیز از امام صادق (ع) نقل کرده‌اند: "دانش را بیست و هفت جزء است. هر چه پیامبران تا کنون آورده‌اند، دو جزء است. چون قائم ما قیام کند، بیست و پنج جزء دیگر آشکار می‌گردد"[۲۹]. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: "چون قائم ما قیام کند، دست بر سر بندگان می‌گذارد و به برکت آن، عقل آنان به کمال می‌رسد"[۳۰]. زنان نیز در آن دوران در دانش دینی به مرتبت والایی می‌رسند؛ چنان که امام باقر (ع) فرمود: "در زمان حکومت مهدی (ع) به همه مردم حکمت و علم بیاموزند تا آنجا که زنان در خانه‌ها با کتاب و سنت پیامبر قضاوت کنند". جامعه اسلامی به برکت رهبری امام زمان (ع) در عرصه اخلاق و رفتار می‌شکفد و در فضایل انسانی پیش می‌رود و بنابر روایات، کینه‌ها از دل‌ها برون می‌روند، بی‌نیازی و بزرگواری در جان‌ها می‌نشیند، خُلق و خوی مردم به کمال می‌رسد و یگانگی و برادری میانشان برقرار می‌گردد؛ چونان که اگر کسی نیازمند شود، از جیب برادر خویش برمی‌دارد و کسی او را باز نمی‌دارد[۳۱].[۳۲]

پانویس

  1. منتخب الاثر، ص ۴۹۰.
  2. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۲.
  3. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱.
  4. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۱۹.
  5. ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۱۶/ ۵۰.
  6. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۴۰ و ۳۶۰.
  7. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۵۴، ۳۵۹ و ۳۵۸.
  8. نهج البلاغه‌، خ ۲۰۹.
  9. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۴۰.
  10. همان، ۳۱۷ و ۱۳۳.
  11. فرهنگ شیعه، ص ۲۸۷-۲۸۸.
  12. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ؛ سوره حدید، آیه ۲۵.
  13. عصر زندگی‌، ۲۳.
  14. مکیال المکارم‌، ۱/ ۱۱۸ و ۱۱۹.
  15. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۲۲.
  16. بحارالانوار، ۵۱/ ۸۴؛ مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۱۸/ ۱۶۲.
  17. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۶۲.
  18. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۲۴- ۲۲۵.
  19. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۳.
  20. همان، ۳۷۴.
  21. خورشید مغرب‌، ۳۰.
  22. فرهنگ شیعه، ص ۲۸۸-۲۹۰.
  23. بحارالانوار، ۵۱/ ۲۹.
  24. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۹؛ مهدی منتظر، ۴۱۴.
  25. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۹.
  26. فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰.
  27. ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ ؛ سوره جمعه، آیه ۲.
  28. کمال الدین‌، ۱/ ۲۶۰.
  29. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۶.
  30. همان.
  31. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۶؛ الاختصاص‌، ۲۴.
  32. فرهنگ شیعه، ص ۲۹۰-۲۹۱.