ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
*آن حضرت همچنین فرمود: "دنیا به پایان نرسد تا این‏که مردی از خاندان من خروج کند که به حکومت آل داود حکم نماید .... "<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۹۷، ح ۲</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۹۸ - ۳۰۱.</ref>.
*آن حضرت همچنین فرمود: "دنیا به پایان نرسد تا این‏که مردی از خاندان من خروج کند که به حکومت آل داود حکم نماید .... "<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۹۷، ح ۲</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۹۸ - ۳۰۱.</ref>.
==ظهور امام مهدی در موعودنامه==
==ظهور امام مهدی در موعودنامه==
*کلمه "ظهور" نوعاً به‌معنای ظهور شخص [[امام زمان]] {{ع}} مطرح می‌شود و مثلاً به همین معنی {{عربی|اندازه=155%|"عجل علی ظهورك"}} گفته می‌شود و البته این مسأله‌ای قطعی و غیرقابل‌انکار است؛ لکن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد که ظهور به‌معنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور کامل و تام‌ امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و کامل ظاهر نمی‌شود، ولی درعین‌حال میان این دو تفاوت‌هایی وجود دارد.  
*کلمه "[[ظهور]]" نوعاً به‌معنای ظهور شخص [[امام زمان]] {{ع}} مطرح می‌شود و مثلاً به همین معنی {{عربی|اندازه=150%|"عجل علی ظهورك"}} گفته می‌شود و البته این مسأله‌ای قطعی و غیرقابل‌انکار است؛ لکن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد که ظهور به‌معنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور کامل و تام‌ امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و کامل ظاهر نمی‌شود، ولی درعین‌حال میان این دو تفاوت‌هایی وجود دارد.  
*اصل این تفکر و اندیشه از این‌جا سرچشمه می‌گیرد که ظهور حداقل می‌تواند دو معنا داشته باشد: یک بار به‌معنای طلوع و آشکار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدین‌گونه که ظهور را نقطه مقابل خفا بگیریم که نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص می‌باشد، و البته این قابل انکار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشه "ظهر" معنا کنیم که عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد که ما از آن تعبیر به پیروزی و حاکمیت مقتدرانه می‌نماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن می‌رسد و نتایج دیگری به دست می‌آید.  
*اصل این تفکر و اندیشه از این‌جا سرچشمه می‌گیرد که ظهور حداقل می‌تواند دو معنا داشته باشد: یک بار به‌معنای طلوع و آشکار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدین‌گونه که ظهور را نقطه مقابل خفا بگیریم که نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص می‌باشد، و البته این قابل انکار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشه "ظهر" معنا کنیم که عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد که ما از آن تعبیر به پیروزی و حاکمیت مقتدرانه می‌نماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن می‌رسد و نتایج دیگری به دست می‌آید.  
در این بحث، توجه به مشتقات لفظی لغت ظهور، مفید مطالب ارزشمندی است که می‌توان از آن کمک گرفت.  
در این بحث، توجه به مشتقات لفظی لغت ظهور، مفید مطالب ارزشمندی است که می‌توان از آن کمک گرفت.  
*اگر ظهور را صفت شخص بگیریم تمام آیات و [[روایات]] و ادعیه و زیارات و مناجات‌هایی که در آن‌ها واژه ظهور به کار رفته و استعمال شده است؛ تحقق نیافته و معنی پیدا نمی‌کند، مگر با ظهور شخص [[امام زمان]] {{ع}}. زیرا ظهور به‌معنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده است. اما اگر ظهور را به‌معنای پیروزی و سلطه اسلام تعبیر نماییم؛ حتی ممکن است این پیروزی -البته تا حدودی- قبل از ظهور [[امام زمان]] {{ع}} نیز حاصل شود؛ لکن نه به‌گونه‌ای که مستغنی از ظهور آن حضرت باشیم<ref>نشریه موعود، شماره ۱۱ و ۱۰، ص ۴۹.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۴۷۵.</ref>.
*اگر [[ظهور]] را صفت شخص بگیریم تمام آیات و [[روایات]] و ادعیه و زیارات و مناجات‌هایی که در آن‌ها واژه [[ظهور]] به کار رفته و استعمال شده است؛ تحقق نیافته و معنی پیدا نمی‌کند، مگر با [[ظهور]] شخص [[امام زمان]] {{ع}}. زیرا [[ظهور]] به‌معنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده است. اما اگر [[ظهور]] را به‌معنای پیروزی و سلطه [[اسلام]] تعبیر نماییم؛ حتی ممکن است این پیروزی -البته تا حدودی- قبل از [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز حاصل شود؛ لکن نه به‌گونه‌ای که مستغنی از [[ظهور]] آن حضرت باشیم<ref>نشریه موعود، شماره ۱۱ و ۱۰، ص ۴۹.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۴۷۵.</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۷

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • این کلمه از نظر لغت به معنای آشکار شدن چیز پنهان است[۱]. نکته مهم در ظهور، مسبوق بودن آن به غیبت است؛ امّا در اصطلاح مهدویت، مقصود، ظاهر شدن حضرت مهدی(ع)‏ پس از پنهان زیستن طولانی، برای قیام و برپایی حکومت عدل جهانی است.
  • دوران ظهور را می‏‌توان به مراحل ذیل تقسیم کرد:
  • مرحله نخست: ظهور و آشکار شدن که فقط در اراده و علم الهی است؛
  • مرحله بعد: قیام و نهضت به امر الهی و خروج بر ستمگران و مبارزه با دشمنان؛
  • و مرحله پایانی: دوران تثبیت و حکومت جهانی است.

روایات مرحله نخست

  1. زراره می‌‏گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: "همانا برای قائم غیبتی است پیش از ظهورش .... "[۲]
  2. امام صادق(ع) نیز درباره ظهور آن حضرت فرمود: "پس چون خداوند سبحانه و تعالی اراده فرمود امر او حضرت مهدی(ع) را ظاهر سازد، به قلب او الهام نماید، پس ظاهر می‏‌شود و آن‏گاه به امر الهی قیام می‏‌کند"[۳].
  • گفتنی است که مرحله قیام متأخر بر مرحله ظهور است؛ به این بیان که ابتدا ظهور صورت می‏‌گیرد و پس از آن با جمع شدن یاران حضرت و آماده شدن دیگر شرایط، آن حضرت قیام می‌‏فرماید.

روایات قیام آن حضرت

  1. امام سجاد(ع) فرمود: "آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی ترس را از دل شیعیان ما بردارد و .... "[۴].
  2. امام صادق(ع) نیز فرمود: "قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست"[۵].
  • آنچه گفته شد، بدین معنا نیست که تمام روایاتی که از کلمه قیام و مشتقات آن استفاده کرده، به گونه‌‏ای دقیق ناظر به مرحله قیام است؛ بلکه در مواردی قیام بر مرحله ظهور حضرت مهدی(ع)‏ نیز تطبیق شده است. اما به طور عمده روایاتی که قیام و مشتقات آن را در بر گرفته، سخن از مرحله‏‌ای پس از آغاز ظهور دارد.
  1. از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است: "هرگز رستاخیز به پا نگردد، مگر این‏که پیش از آن قائم برای حق از خاندان ما قیام کند"[۶].
  2. امام باقر(ع) فرمود: " هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشه‌‏های ایشان جمع می‏‌گردد"[۷].
  • شاید بتوان اختلاف روایات زمان ظهور را نیز با این تقسم‏‌بندی رفع نمود؛ به این بیان که برخی روایات ناظر به زمان ظهور و برخی دیگر ناظر به زمان قیام باشد. گفتنی است در پاره‏‌ای از روایات، از ظهور و قیام حضرت مهدی(ع)‏ با عنوان خروج یاد شده است.
  • از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: "خروج قائم محتوم است"[۸].
  • آن حضرت همچنین فرمود: "دنیا به پایان نرسد تا این‏که مردی از خاندان من خروج کند که به حکومت آل داود حکم نماید .... "[۹][۱۰].

ظهور امام مهدی در موعودنامه

  • کلمه "ظهور" نوعاً به‌معنای ظهور شخص امام زمان (ع) مطرح می‌شود و مثلاً به همین معنی "عجل علی ظهورك" گفته می‌شود و البته این مسأله‌ای قطعی و غیرقابل‌انکار است؛ لکن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد که ظهور به‌معنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور کامل و تام‌ امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و کامل ظاهر نمی‌شود، ولی درعین‌حال میان این دو تفاوت‌هایی وجود دارد.
  • اصل این تفکر و اندیشه از این‌جا سرچشمه می‌گیرد که ظهور حداقل می‌تواند دو معنا داشته باشد: یک بار به‌معنای طلوع و آشکار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدین‌گونه که ظهور را نقطه مقابل خفا بگیریم که نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص می‌باشد، و البته این قابل انکار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشه "ظهر" معنا کنیم که عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد که ما از آن تعبیر به پیروزی و حاکمیت مقتدرانه می‌نماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن می‌رسد و نتایج دیگری به دست می‌آید.

در این بحث، توجه به مشتقات لفظی لغت ظهور، مفید مطالب ارزشمندی است که می‌توان از آن کمک گرفت.

  • اگر ظهور را صفت شخص بگیریم تمام آیات و روایات و ادعیه و زیارات و مناجات‌هایی که در آن‌ها واژه ظهور به کار رفته و استعمال شده است؛ تحقق نیافته و معنی پیدا نمی‌کند، مگر با ظهور شخص امام زمان (ع). زیرا ظهور به‌معنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده است. اما اگر ظهور را به‌معنای پیروزی و سلطه اسلام تعبیر نماییم؛ حتی ممکن است این پیروزی -البته تا حدودی- قبل از ظهور امام زمان (ع) نیز حاصل شود؛ لکن نه به‌گونه‌ای که مستغنی از ظهور آن حضرت باشیم[۱۱][۱۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۳۷
  2. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۹؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۲، ح ۲۷۴
  3. نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۷، ح ۴۰
  4. " إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ عَنْ‏ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ ‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۱۴
  5. نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۱، ح ۴۵
  6. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۵۹، ح ۲۳۰
  7. " إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا، وَضَعَ‏ اللَّهُ‏ يَدَهُ‏ عَلى‏ رُؤُوسِ‏ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ‏ ‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۱
  8. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۵۴، ح ۴۶۱
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۹۷، ح ۲
  10. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۹۸ - ۳۰۱.
  11. نشریه موعود، شماره ۱۱ و ۱۰، ص ۴۹.
  12. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۴۷۵.