جز
جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[امام]] افزون بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای مرتبهای از ولایت باطنی و تکوینیِ غیری است که با آن، [[هدایت باطنی]] و معنوی مردم را به اذن الهی بر عهده دارد و به واسطۀ رسیدن به مرتبۀ یقین، قرب الهی و نورانیّت درونی، در قلوب انسانهای شایسته تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی مرتبۀ کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، از این هدایت به "هدایت به امر" تعبیر شده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن]]، ترجمه سید محمد باقر موسوی، ج۱، | *[[امام]] افزون بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای مرتبهای از ولایت باطنی و تکوینیِ غیری است که با آن، [[هدایت باطنی]] و معنوی مردم را به اذن الهی بر عهده دارد و به واسطۀ رسیدن به مرتبۀ یقین، قرب الهی و نورانیّت درونی، در قلوب انسانهای شایسته تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی مرتبۀ کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، از این هدایت به "هدایت به امر" تعبیر شده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن]]، ترجمه سید محمد باقر موسوی، ج۱، ص۴۱۱.</ref> | ||
==چیستی [[هدایت]] و انواع آن== | ==چیستی [[هدایت]] و انواع آن== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==چیستی [[امام]] و رابطۀ آن با [[هدایت]]== | ==چیستی [[امام]] و رابطۀ آن با [[هدایت]]== | ||
===معنای لغوی=== | ===معنای لغوی=== | ||
*[[امام]] در لغت به معنای "اصل، مرجع، مقتدا، پیشوا، قصد به همراه توجّه خاص" آمده است<ref>ر.ک. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، | *[[امام]] در لغت به معنای "اصل، مرجع، مقتدا، پیشوا، قصد به همراه توجّه خاص" آمده است<ref>ر.ک. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۱ و۳۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص:۲۴ و حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۳۵</ref>. [[امام]] کسی است که یک قوم و یا گروه به او اقتدا میکنند و او پیشوای آن قوم باشد <ref>ر.ک؛ فراهیدی، العین، ج۸: ۴۲۸ـ۴۲۹ و جوهری، الصحاح، ج۵، ص:۱۸۶۳ـ۱۸۶۸</ref>. بنابراین، [[امام]] به معنای پیشوا و مرجعی است که مورد قصد و توجّه مردم میباشد.<ref>ر.ک.فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ج۱۲، ص:۲۲</ref><ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref> | ||
===معنای اصطلاحی=== | ===معنای اصطلاحی=== | ||
*متکلّمان [[شیعه]]، [[امامت]] را به ریاست بالاصاله و غیرنیابتی و عمومی از جانب خداوند بر مکلّفین، در امور دین یا در امور دین و دنیا <ref> ر.ک؛ [[شیخ مفید]]، اوایل المقالات، ص:۲۸۰؛ [[شیخ طوسی]]، قواعد العقاید، ص:۸۳؛ بحرانی، النجاة فی القیامة، ص:۴۱ و سیوری حلّی، الإعتماد فی شرح واجب الإعتقاد، ص:۸۷</ref> تعریف کردهاند. | *متکلّمان [[شیعه]]، [[امامت]] را به ریاست بالاصاله و غیرنیابتی و عمومی از جانب خداوند بر مکلّفین، در امور دین یا در امور دین و دنیا <ref> ر.ک؛ [[شیخ مفید]]، اوایل المقالات، ص:۲۸۰؛ [[شیخ طوسی]]، قواعد العقاید، ص:۸۳؛ بحرانی، النجاة فی القیامة، ص:۴۱ و سیوری حلّی، الإعتماد فی شرح واجب الإعتقاد، ص:۸۷</ref> تعریف کردهاند. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
*[[امام]] رابط بین مردم و خداوند در اعطاء فیض باطنی از جانب خداوند و اخذ آن از جانب مردم است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. | *[[امام]] رابط بین مردم و خداوند در اعطاء فیض باطنی از جانب خداوند و اخذ آن از جانب مردم است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. | ||
*[[امامت]] امری مجعول از جانب خداست که البته این جعل، جعل تکوینی است، یعنی [[امامت]] مقامی نیست که ما به آن رأی بدهیم<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. | *[[امامت]] امری مجعول از جانب خداست که البته این جعل، جعل تکوینی است، یعنی [[امامت]] مقامی نیست که ما به آن رأی بدهیم<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. | ||
*به دلیل اهمیّت مسیلۀ [[امامت]] در فرهنگ اسلامی، در کتابهای حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] از قول [[پیامبر]]{{صل}} آمده است:{{عربی|اندازه=150%|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، | *به دلیل اهمیّت مسیلۀ [[امامت]] در فرهنگ اسلامی، در کتابهای حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] از قول [[پیامبر]]{{صل}} آمده است:{{عربی|اندازه=150%|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۳۵ و صحیح مسلم، ج۳، ص:۱۴۷۸.</ref>. | ||
*[[امام]] با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، [[امام]] کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط [[ولایت]] اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | *[[امام]] با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، [[امام]] کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط [[ولایت]] اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است<ref>[[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. | ||
*در جای دیگر گفته شده: [[امامت]] عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و [[نبوت]] برتر است... در حقیقت مقام [[امامت]]، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای "ایصال به مطلوب" است نه فقط "ارایه طریق". افزون بر آن "هدایت تکوینی" را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی [[امام]] و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: [[امام]] رییس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۵</ref><ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۰.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref> | *در جای دیگر گفته شده: [[امامت]] عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و [[نبوت]] برتر است... در حقیقت مقام [[امامت]]، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای "ایصال به مطلوب" است نه فقط "ارایه طریق". افزون بر آن "هدایت تکوینی" را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی [[امام]] و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: [[امام]] رییس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۵</ref><ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۰.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref> | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
*حدیثی دیگر از [[امام باقر]]{{ع}} در مقام تأویل آیه: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} چنین نقل شده است: {{عربی|اندازه=150%|" يَعْنِي الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ يُوحَى إِلَيْهِمْ بِالرَّوْحِ فِي صُدُورِهِمْ"}}<ref>آنان پیشوایان از فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند که در سینۀ آنان به وسیلۀ [[روح القدس]] [[وحی]] تسدیدی میشود تا هرگز به خطا نروند و آن چه که خواست حقتعالی است، انجام دهند؛ سپس [[امام]]، از آنچه که خداوند، با آن [[ائمه]]{{عم}} را گرامی داشته، سخن به میان آورد؛ استرآبادی، سید شرفالدین، شرح تأویل الآیات الظاهرة، ج۱، ص ۳۲۸.</ref>. این احادیث به طور مستقیم "هدایت به امر" را معنا کرده است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۲۰.</ref>. | *حدیثی دیگر از [[امام باقر]]{{ع}} در مقام تأویل آیه: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} چنین نقل شده است: {{عربی|اندازه=150%|" يَعْنِي الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ يُوحَى إِلَيْهِمْ بِالرَّوْحِ فِي صُدُورِهِمْ"}}<ref>آنان پیشوایان از فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند که در سینۀ آنان به وسیلۀ [[روح القدس]] [[وحی]] تسدیدی میشود تا هرگز به خطا نروند و آن چه که خواست حقتعالی است، انجام دهند؛ سپس [[امام]]، از آنچه که خداوند، با آن [[ائمه]]{{عم}} را گرامی داشته، سخن به میان آورد؛ استرآبادی، سید شرفالدین، شرح تأویل الآیات الظاهرة، ج۱، ص ۳۲۸.</ref>. این احادیث به طور مستقیم "هدایت به امر" را معنا کرده است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۲۰.</ref>. | ||
*احادیث دیگری نیز ناظر به مقام [[امامت]] نقل شده که به طور غیر مستقیم معنای "مفترض الطاعه" از آنها دریافت میشود و تاییدی برای معنای پیشگفته است. مانند کلام [[امام سجاد]] که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|" اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ، وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ، وَ الِانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ، وَ أَلَّا يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَ لَا يَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللَّائِذِينَ، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِينَ وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ، وَ بَهَاءُ الْعَالَمِين"}}<ref> خداوندا تو در هر زمانی، دینت را به وسیله امامی [تقویت و] تأیید کردی و او را بر بندگانت نشانه برای راه و در شهرهایت منار هدایت قرار دادی. پس از آنکه، ریسمان ارادهی او را به ریسمان ارادهی خودت بستی و او را وسیلهای برای خشنودی خود نهادی و طاعتش را واجب ساختی و بندگانت را از نافرمانیش بر حذر داشتی و دستور به امتثال اوامر، و ترک نواهی او کردی و فرمودی کسی بر او پیشی نگیرد و از او پس نماند، پس او حافظ کسانی است که به وی پناه برند و ملجأ مسلمین و حلقهی مؤمنان تا به وی چنگ زده و به خدا رسند و مایه شرف و رتبه جهانیان است؛ صحیفه سجادیه، دعای ۴۷.</ref> | *احادیث دیگری نیز ناظر به مقام [[امامت]] نقل شده که به طور غیر مستقیم معنای "مفترض الطاعه" از آنها دریافت میشود و تاییدی برای معنای پیشگفته است. مانند کلام [[امام سجاد]] که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|" اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ، وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ، وَ الِانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ، وَ أَلَّا يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَ لَا يَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللَّائِذِينَ، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِينَ وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ، وَ بَهَاءُ الْعَالَمِين"}}<ref> خداوندا تو در هر زمانی، دینت را به وسیله امامی [تقویت و] تأیید کردی و او را بر بندگانت نشانه برای راه و در شهرهایت منار هدایت قرار دادی. پس از آنکه، ریسمان ارادهی او را به ریسمان ارادهی خودت بستی و او را وسیلهای برای خشنودی خود نهادی و طاعتش را واجب ساختی و بندگانت را از نافرمانیش بر حذر داشتی و دستور به امتثال اوامر، و ترک نواهی او کردی و فرمودی کسی بر او پیشی نگیرد و از او پس نماند، پس او حافظ کسانی است که به وی پناه برند و ملجأ مسلمین و حلقهی مؤمنان تا به وی چنگ زده و به خدا رسند و مایه شرف و رتبه جهانیان است؛ صحیفه سجادیه، دعای ۴۷.</ref> | ||
*حدیث دیگر در این زمینه، عبارتهای روایت معروف مرحوم [[شیخ کلینی]] از [[امام رضا]]{{ع}} است، [[امام]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|" الْإِمَام... نَامِي الْعِلْمِ كَامِلُ الْحِلْمِ مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَةِ عَالِمٌ بِالسِّيَاسَةِ مَفْرُوضُ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللَّهِ حَافِظٌ لِدِين ... وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- لِأُمُورِ عِبَادِهِ، شَرَحَ صَدْرَهُ لِذلِكَ، وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ، وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً؛ فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ، وَ لَاتَحَيَّزَ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ؛ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ ، مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ، قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَأِ وَ الزَّلَل وَ الْعِثَارِ ، يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلى عِبَادِهِ، وَ شَاهِدَهُ عَلى خَلْقِهِ، وَ ﴿{{متن قرآن|ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ، وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ }}﴾ "}}<ref> امام، علمش در ترقی و حلمش کامل است در امامت نیرومند و کاردان و آگاه به تدبیر و سیاست امور است. اطاعتش واجب و به امر خدای عزّ و جلّ قائم است، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست ... چون خداوند بندهای را برای امور بندگانش انتخاب فرماید، سینهاش را برای این امور فراخ میکند و چشمههای حکمت را در قلبش به ودیعه میسپرد و دانش را به وی به طریق خاص الهام میکند. به همینرو، در هیچ پرسشی درمانده نمیشود و در پاسخ درست، سرگردان نمیماند. پس او معصوم، تأیید شده، توفیق یافته و استوار و پابرجا از ناحیه حقتعالی است. از لغزشها، خطاها و سقوط در امان است. خداوند آنان را به این ویژگیها، اختصاص داد تا حجت بر بندگان و گواه بر مخلوقاتش باشند و این فضل خداوند است که به هر که خواهد عطا کند و خداوند دارای کرم و فضل و بزرگ است؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، | *حدیث دیگر در این زمینه، عبارتهای روایت معروف مرحوم [[شیخ کلینی]] از [[امام رضا]]{{ع}} است، [[امام]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|" الْإِمَام... نَامِي الْعِلْمِ كَامِلُ الْحِلْمِ مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَةِ عَالِمٌ بِالسِّيَاسَةِ مَفْرُوضُ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللَّهِ حَافِظٌ لِدِين ... وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- لِأُمُورِ عِبَادِهِ، شَرَحَ صَدْرَهُ لِذلِكَ، وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ، وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً؛ فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ، وَ لَاتَحَيَّزَ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ؛ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ ، مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ، قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَأِ وَ الزَّلَل وَ الْعِثَارِ ، يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلى عِبَادِهِ، وَ شَاهِدَهُ عَلى خَلْقِهِ، وَ ﴿{{متن قرآن|ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ، وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ }}﴾ "}}<ref> امام، علمش در ترقی و حلمش کامل است در امامت نیرومند و کاردان و آگاه به تدبیر و سیاست امور است. اطاعتش واجب و به امر خدای عزّ و جلّ قائم است، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست ... چون خداوند بندهای را برای امور بندگانش انتخاب فرماید، سینهاش را برای این امور فراخ میکند و چشمههای حکمت را در قلبش به ودیعه میسپرد و دانش را به وی به طریق خاص الهام میکند. به همینرو، در هیچ پرسشی درمانده نمیشود و در پاسخ درست، سرگردان نمیماند. پس او معصوم، تأیید شده، توفیق یافته و استوار و پابرجا از ناحیه حقتعالی است. از لغزشها، خطاها و سقوط در امان است. خداوند آنان را به این ویژگیها، اختصاص داد تا حجت بر بندگان و گواه بر مخلوقاتش باشند و این فضل خداوند است که به هر که خواهد عطا کند و خداوند دارای کرم و فضل و بزرگ است؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۰۲.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۲۲.</ref>. | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== |