بحث:هدایت به امر الهی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای یوسفی

برخی از شئون امام

امام واسطۀ فیض الهی

  • فیض معنوی جز از کانال وجودی امام به دیگران نمی‌رسد؛ یعنی هر کسی به هر کمال تکوینی برسد فقط از ‌این واسطه آن کمال را دریافت کرده است. [۱]
  • " فالامام هو الرابط بین الناس و بین ربهم فی اعطاء الفیض الباطنیه و اخذها‏‏‏" یعنی در‌ این ارتباط که یک طرف خداست و طرف دیگر ما، ما فیض را اخذ می‌کنیم و خداوند اعطاء می‌کند و واسطه، امام است، مثل خورشید که نور می‌دهد و ما مستنیر هستیم و در حقیقت خدا منیر است و واسطه در‌ این اناره خورشید می‌باشد، به طور کلی اعطاء هر کمال وجودی از ناحیه خداست، ولی واسطه‌های نیز در کارند که آن کمال را برساند. امام واسطه‌ای است که از طرفی فیض را از مبدأ می‌گیرد و از طرفی اعطاء به مادون می‌کند. پس واسطه در اخذ فیض از جانب ما، امام است، از طرف خداوند نیز امام است! و همه ‌اینها در محور تکوین است. بنابراین در اعطاء فیض وجودی امام واسطه در تکوین است، درست مثل خورشیدی که واسطه در نور دادن به موجودات است! البته نور خورشید، نور فیزیکی است ولی نورانیت و هدایت معنوی یک کمال حقیقی و معنوی است که از ناحیه خداوند اعطاء می‌شود و واسطه‌اش وجود امام است: " فالامام هو الربط بین الناس و بین ربهم فی اعطاء الفیض و اخذها کما ان النبی رابط بین الناس و بین ربهم فی اخذ الفیض الظاهریه و هی الشرائع الالهیه تنزل بالوحی علی النبی‏‏‏" [۲]
  • امام به لحاظ مقام امامت رابط و واسطۀ تکوینی است در هدایت انسان، امام به منزلۀ مجرای فیض خدا در هدایت تکوینی انسان هاست. همان طور که در جای خودش آمده که " به رُزِقَ الوَری و به ثَبَتَت الأرضُ وَ السماء‏‏‏" یعنی "بندگان و مخلوقات به واسطه امام است که روزی می‌خورند و به واسطه وجود امام است که آسمان و زمین ثبوت و قرار دارند"، به لحاظ مقام امامت و ولایت، امام واسطه در هدایت تکوینیه انسان نیز می‌باشد. گر چه طبق قاعده امکان، اشراف تمام مخلوقات از کانال فیض وجودی امام که حجت خدا در زمین است بهره‌مندند، اما انسان در امر هدایت و راهیابی از یک فیض ویژه برخوردار است و آن‌ این است که با جاذبه امام(ع) در مسیر هدایت راه برده می‌شود.[۳]

امام عالم به تمام اعمال موجودات و انسان ها

  • امام هدایت کننده جانها به سوی مقامات معنوی است. نوعی ولایت بر مردم در اعمال و رفتارشان دارد. ولایت تکوینیه امام نسبت به عمل ماست ولی ولایت تشریعیه در محور احکامی‌ است که باید اجرا کنیم. لذا هیچ عملی از مردم از علم امام مخفی نیست و امام سلطه و اشراف کامل بر تمام اعمال و رفتار موجودات از جمله انسان دارد. پس هیچ عملی از ما از دایره سلطه و ولایت تکوینی امام بیرون نیست و‌این است که پرونده اعمال ما در محضر امام عصر گشوده است و‌این که‌ ایشان به اعمال ما عالمند به همین معناست. [۴]
  • علامه می‌فرمایند: امام باید کسی باشد که به ملکوت موجودات از جمله ملکوت انسان عالم باشد. حیثیت ارتباط و تعلق هر موجودی با خدا، ملکوت آن شی‌ء است و همه موجودات‌ این ملکوت را دارند چون قرآن از قول حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: " رب ارنی ملکوت کل شی‌ء‏‏‏" یعنی "خداوندا حقیقت، کون و سر هر موجودی را به من نشان بده". خلاصه امام کسی است که به ملکوت موجودات و ملکوت انسانها آگاه است! چرا، چون اگر بخواهد آدمی‌ را تکویناً به سمت سعادت و فلاح و غایت کمال خودش هدایت بکند، نمی‌تواند از ملکوت انسان بی خبر باشد. هادی باید نسبت به مُهدی، عالم باشد و تمام جزئیات نیازهای او را بداند و بر تمام ابعاد وجودی او واقف باشد. کسی که می‌خواهد هادی چنین موجود پر راز و رمزی باشد، باید تمام جزئیات وجودی او را بداند و الا هدایتش ناقص خواهد بود. و لذا ایشان می‌فرمایند: امام کسی است که با تمام جزئیات وجودی و ابعاد هستی موجودات از جمله انسان عالم است و ملکوتشان را می‌داند. [۵]
  • جملۀ «یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» دلالتی روشن دارد بر اینکه آنچه که امر هدایت بدان تعلّق می‏ یابد، عبارت است از دلها و اعمالی که به فرمان دلها از اعضاء سر می‏زند، پس امام کسی است که باطن دلها و اعمال و حقیقت آن پیش رویش حاضر است و از او غایب نیست، گویی هر کس هر چه انجام می دهد، در پیش روی امام است. همچنین امام مهیمن و مشرف بر هر دو راه، یعنی سعادت و شقاوت است و خدای تعالی در این باره می ‏فرماید: ﴿یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمَامِهِم﴾[۶] و منظور از این امام، امام حقّ است نه نامۀ اعمال. [۷]

امام مؤید من عندالله

  • امام دائماً موید من عندالله است چون قرآن می‌فرماید: ﴿﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا یعنی همیشه‌ این امر تکوینی ماست که امام را مدد می‌کند و از ‌اینجا استفاده می‌شود که امام همیشه موید من عندالله است. [۸]

امام آگاه به نیازهای انسان

  • امام به جمیع مایحتاج انسان در راه سعادتِ و دنیا و آخرت آگاه است، چون او هادی انسان است و باید به تمام ابعاد و جزئیات وجودی انسان واقف باشد[۹].

فیض الهی راهی برای اثبات عصمت امام

  • امام پیش از دیگران خود به‌این فیض و مقامات متلبس است و از‌ اینجا عصمت امام ثابت می‌شود آن هم عصمت مطلقه در جمیع جوانب. [۱۰]
  • باید دانست هر کسی به هر مقام معنوی و هر کمال حقیقی می‌رسد، از قِبل افاضه‌ای است که خداوند از طریق وجود امام اعطاء می‌کند: " و اذا کان الامام یهدی بالام. والباء للسببیه اوالاله فهو متلبس به اولاً‏‏‏" یعنی با توجه به‌ این که "باء" که به سر کلمه "امر" آمده یا باء سببیت است و یا باء آلت و ابزار، پس خداوند می‌فرماید به سبب امر تکوینی ماست که ائمه هدایت می‌کنند و یا به واسطه‌این ابزار که امر تکوینی ماست آنها راهنما هستند. یعنی امام هدایت تکوینی انسانها را به عهده دارد و چون امام واسطه‌ این فیض هدایت است، نمی‌تواند هادی باشد مگر‌ این که خود پیش از مهتدی از تمام کمالات که می‌خواهد مهتدی را به سمت آن کمالات بکشاند بهره‌مند باشد و از همین بحث، عصمت را نیز می‌توان نتیجه گرفت. چون وقتی گفتیم خود امام باید متلبس به‌ این فیض و مقامات معنوی باشد یعنی دارای مقام عصمت باشد. [۱۱]

تفاوت مراتب بهره مندی از امام

  • انسانها از حیث بهره‌مندی از امام و از‌این فیض دارای مراتب مختلف هستند و همه در یک سطح نیستند. [۱۲]
  • " منه ینتشر فی الناس‏‏‏" یعنی فیض از وجود امام برای دیگران منتشر می‌شود و هر کس به حسب رتبه و ظرفیتش از وجود امام بهره‌مند می‌شود. [۱۳]

خالی نبودن زمین از امام

  • در هیچ عصری زمین خالی از امام نمی‌تواند باشد چرا؟ چون‌ این " تسییر الانسان الی الکمال‏‏‏" در همه اعصار لازم است. پس واسطه در‌ این تسییر هم همواره لازم است. ‌این واسطه در‌ این تسییر هم همواره لازم است. ‌این نکته را علامه از‌ آیه ﴿﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً[۱۴] استفاده کرده‌اند و می‌فرمایند چون قرآن می‌فرماید ﴿﴿كُلَّ أُنَاسٍ یعنی در قیامت همه انسانها را با امامان‌شان می‌خوانیم پس همه انسانها امام دارند و روایاتی هم در‌این زمینه داریم مثل " لولا الحجة لساخت‏ الارض باهلها‏‏‏" که "اگر حجت خدا در روی زمین نباشد، زمین اهلش را هلاک می‌کند" و نیز در روایات داریم اگر دو انسان بر روی زمین باقی بمانند، حتماً یکی از آنها امام است!. [۱۵]. [۱۶]
  • از نظر شیعه، در هر زمان یک «انسان کامل» که ناظر بر نفوس، ارواح و قلوب است و دارای نوعی تسلّط تکوینی (به اذن الهی) بر انسان و جهان است، همواره وجود دارد و به این اعتبار نام او «حجّت» است. اگرچه فهم حدود ولایت امام از عهدة ما خارج است. البتّه این گونه هم نیست که امام سِمَت سرپرستی و قیمومت استقلالی نسبت به جهان پیدا کند [۱۷]. [۱۸]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  2. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  3. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  4. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  5. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  6. سورۀ اسراء، آیۀ 71
  7. سروری مجد، علی، نقش جامعه‌ساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان
  8. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  9. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  10. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  11. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  12. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  13. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  14. روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد ؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.
  15. غرویان، محسن، هدایت به امر در تفسیر المیزان، ماهنامه معرفت
  16. سروری مجد، علی، نقش جامعه‌ساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان
  17. مطهری، مرتضی، ولاء ها و ولایت ها، ص 58 ـ 60
  18. کربلایی پازوکی، علی، هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی، فصلنامه معارف قرآنی