منجی از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
::::::برتراند راسل [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] می‌گوید: [[جهان]] در [[انتظار]] مصلحی است که همه [[دنیا]] را یکپارچه زیر [[پرچم]] و شعار و کلمه واحدی ببرد<ref>احمد حسین یعقوب، حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، ص ۷۴.</ref>.
::::::برتراند راسل [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] می‌گوید: [[جهان]] در [[انتظار]] مصلحی است که همه [[دنیا]] را یکپارچه زیر [[پرچم]] و شعار و کلمه واحدی ببرد<ref>احمد حسین یعقوب، حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، ص ۷۴.</ref>.
::::::انیشتین [[صاحب]] نظریه نسبیت می‌گوید: آن روزی که [[صلح]] و [[آرامش]] و [[صفا]] و یک‌رنگی بر [[جهان]] [[حاکم]] شود و [[مردم]] به هم [[عشق]] بورزند، دور نیست<ref>همان منبع.</ref>.
::::::انیشتین [[صاحب]] نظریه نسبیت می‌گوید: آن روزی که [[صلح]] و [[آرامش]] و [[صفا]] و یک‌رنگی بر [[جهان]] [[حاکم]] شود و [[مردم]] به هم [[عشق]] بورزند، دور نیست<ref>همان منبع.</ref>.
:::::: "برنارد شاو" [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] در کتاب خود تحت عنوان "[[انسان]] و سوپرمن (ابرمرد)" به آن اشاره می‌کند و به همین [[دلیل]] "[[عباس]] محمود العقاد" در شرح آن می‌گوید: (برنارد شاو) به ما می‌گوید که [[[ظهور]]] سوپرمن (ابرمرد) محال نیست و [[دعوت]] برای [[ایمان]] داشتن به او، حقیقتی ثابت و تأیید شده است<ref>برنارد شاو، عباس العقاد، ص ۱۳۴- ۱۳۵.</ref>.
:::::: "برنارد شاو" [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] در کتاب خود تحت عنوان "[[انسان]] و سوپرمن (ابرمرد)" به آن اشاره می‌کند و به همین [[دلیل]] "[[عباس]] محمود العقاد" در شرح آن می‌گوید: (برنارد شاو) به ما می‌گوید که [[ظهور]] سوپرمن (ابرمرد) محال نیست و [[دعوت]] برای [[ایمان]] داشتن به او، حقیقتی ثابت و تأیید شده است<ref>برنارد شاو، عباس العقاد، ص ۱۳۴- ۱۳۵.</ref>.
::::::تمام این گفته‌ها، [[اندیشه]] [[منجی]] [[جهان]] را وارد [[فکر]] و ذهن و دل‌وجان [[انسان]] می‌کند و آن‌را تقویت می‌نماید. تا اینجا روشن گردید که این [[اندیشه]] در [[ادیان]] گذشته وجود داشته و این وجه اشتراک آنها است و باید گفت: مطالب بسیاری در این مورد، در آن کتاب‌ها آمده است، اما ترجمه‌ها با رعایت نکردن اصل [[امانت‌داری]]، باعث از میان رفتن آن شده‌اند. جدا از این، این کتاب‌ها و متون و منابع، دستخوش تحریف‌های زیادی شده است.
::::::تمام این گفته‌ها، [[اندیشه]] [[منجی]] [[جهان]] را وارد [[فکر]] و ذهن و دل‌وجان [[انسان]] می‌کند و آن‌را تقویت می‌نماید. تا اینجا روشن گردید که این [[اندیشه]] در [[ادیان]] گذشته وجود داشته و این وجه اشتراک آنها است و باید گفت: مطالب بسیاری در این مورد، در آن کتاب‌ها آمده است، اما ترجمه‌ها با رعایت نکردن اصل [[امانت‌داری]]، باعث از میان رفتن آن شده‌اند. جدا از این، این کتاب‌ها و متون و منابع، دستخوش تحریف‌های زیادی شده است.
::::::نتیجه اینکه، [[اندیشه]] [[مصلح]] و اصلاح‌گری، پدیده جدیدی نبوده که [[اسلام]] آن‌را مطرح کرده باشد؛ بلکه به خاطر دارا بودن پشتوانه اساسی در نهاد [[بشر]]، این [[اندیشه]] ریشه در اعماق [[تاریخ]] دارد و آن هم خود به [[دلیل]] [[عشق]] [[فطرت]] [[انسان]] به [[صلح]] و [[آرامش]] و [[عدالت]] و بیزاری از [[ستم]] و [[جور]] است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۹.</ref>.
::::::نتیجه اینکه، [[اندیشه]] [[مصلح]] و اصلاح‌گری، پدیده جدیدی نبوده که [[اسلام]] آن‌را مطرح کرده باشد؛ بلکه به خاطر دارا بودن پشتوانه اساسی در نهاد [[بشر]]، این [[اندیشه]] ریشه در اعماق [[تاریخ]] دارد و آن هم خود به [[دلیل]] [[عشق]] [[فطرت]] [[انسان]] به [[صلح]] و [[آرامش]] و [[عدالت]] و بیزاری از [[ستم]] و [[جور]] است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۹.</ref>.
۱۹٬۴۱۸

ویرایش