عبدالمطلب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|') |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==[[سرپرستی]] عبدالمطلب== | ==[[سرپرستی]] عبدالمطلب== | ||
*پس از [[مرگ]] [[آمنه]]، [[رسول خاتم]]{{صل}} تحت تکفل جدش عبدالمطلب قرار گرفت. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار [[کعبه]] برای عبدالمطلب فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی [[زمین]] مینشستند تا عبدالمطلب میآمد و روی آن فرش مینشست و [[فرزندان]] همراه او روی فرش مینشستند. [[رسول اکرم]]{{صل}} گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن [[حضرت]]، [[مانع]] وی میشدند؛ ولی عبدالمطلب به آنها میگفت که فرزندم را رها کنید که به [[خدا]] قسم! [[صاحب]] [[مقام]] بزرگی خواهد شد. سپس او را میگرفت و در کنار خود، روی فرش مینشاند<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)| تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۸-۲۴۹.</ref>. | *پس از [[مرگ]] [[آمنه]]، [[رسول خاتم]]{{صل}} تحت تکفل جدش عبدالمطلب قرار گرفت. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار [[کعبه]] برای عبدالمطلب فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی [[زمین]] مینشستند تا عبدالمطلب میآمد و روی آن فرش مینشست و [[فرزندان]] همراه او روی فرش مینشستند. [[رسول اکرم]]{{صل}} گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن [[حضرت]]، [[مانع]] وی میشدند؛ ولی عبدالمطلب به آنها میگفت که فرزندم را رها کنید که به [[خدا]] قسم! [[صاحب]] [[مقام]] بزرگی خواهد شد. سپس او را میگرفت و در کنار خود، روی فرش مینشاند<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۴۸-۲۴۹.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۷
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عبدالمطلب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
عبدالمطلب: جد پیامبر اسلام(ص) وی فرزند هاشم بن عبد مناف و بزرگ قبیله قریش در دوران خود بود و در مکه میزیست. از مردان پاکی بود که در عصر جاهلیت و شرک، به پاکی و نیکی زندگی کرد. به خدا عقیده داشت و دوران کودکی حضرت محمد(ص) را درک کرده بود. ماجرای حمله سپاه ابرهه به کعبه و نابودی فیل سواران در زمان او اتفاق افتاد. هنگام درگذشت او، حضرت محمد(ص) هشت ساله بود. قبر او در قبرستان ابوطالب در مکه است[۱].
مقدمه
- ابوالحارث شَیبة الحمد، عبدالمطلب بن هاشم، ملقب به فیاض، از بزرگان قریش و سروران و مهتران عرب در عصر جاهلیت، در مدینه از مادری به نام سَلمی متولد شد. هاشم، پدر او پیش از تولد وی در شام درگذشت و و سالهای اولیه زندگی خود را میان بستگان مادری خود در مدینه سپری کرد. پس از چندی عمویش مطلب او را رهسپار مکه کرد. بدین جهت نام او را عبدالمطلب نهادند. پس از درگذشت مطلب، عبدالمطلب به سیادت و مهتری قریش رسید و فضایل نیکش بر همگان آشکار شد. عبدالمطلب همچون نیاکانش، بر آیین خداپرستی بود و هرگز فکر و اندیشهاش با افکار جاهلی در نیامیخت.
- قوانینی که او در دوره جاهلیت وضع کرد، پس از اسلام هم به اعتبار پیشین باقیماند. آن قوانین عبارت بودند از: حرمت ازدواج با زنان پدران؛ چنانچه گنجی یافت شود، خمس آن را باید جدا کرد و صدقه داد؛ وی دیه قتل را صد شتر و تعداد طواف دور خانه را هفت طوف قرار داد. او میگسار نبود و دختران را زنده به گور نمیکرد. هنگامی که سپاه ابرهه برای ویرانساختن خانه خدا بهسوی مکه به راه افتادند، او به تنهایی در مکه باقی ماند و به نیایش و راز و نیاز با خدا پرداخت.
- عبدالمطلب میدانست که از نسل او پیامبر آخرالزمان مبعوث خواهد شد و خود آرزوی دیدار و ایمان به او میکرد و فرزندانش را به ایمان آوردن به او فرامیخواند. او پیامبر اکرم (ص) را بسیار دوست میداشت و به او محبت میکرد. پیامبر را بر زانوان خود مینشاند و میبوسید. امام علی (ع) در فرازهایی از نهج البلاغه در احتجاج با معاویه بر افضلیت خاندان خویش از جمله عبدالمطلب، نیای خویش بر نیای معاویه سخن رانده است.
- پیامبر اکرم (ص) هشت ساله بود که عبدالمطلب بدرود حیات گفت و در منطقه حجون از مناطق حجاز دفن شد. او قیمومیت پیامبر را به ابوطالب، پدر گرامی امام علی (ع) سپرد[۲].
سرپرستی عبدالمطلب
- پس از مرگ آمنه، رسول خاتم(ص) تحت تکفل جدش عبدالمطلب قرار گرفت. رسم آن زمان چنان بود که هر روز در کنار کعبه برای عبدالمطلب فرش پهن میکردند و فرزندانش در اطراف آن فرش، روی زمین مینشستند تا عبدالمطلب میآمد و روی آن فرش مینشست و فرزندان همراه او روی فرش مینشستند. رسول اکرم(ص) گاهی روی آن فرش میرفت و عموهای آن حضرت، مانع وی میشدند؛ ولی عبدالمطلب به آنها میگفت که فرزندم را رها کنید که به خدا قسم! صاحب مقام بزرگی خواهد شد. سپس او را میگرفت و در کنار خود، روی فرش مینشاند[۳].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴۶.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 542-543.
- ↑ موسوی بردکشکی، سید جواد، تولد و کودکی پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۴۸-۲۴۹.